چيز و به يك جا منتهی میشود جهان دو عنصری است يا سه عنصری ؟ . . . علم
قادر نيست دنيای مشهود را با به كار بردن دو عنصر در قالب زمان و مكان
بسازد . بسياری از حوادث و كيفيات يا واقع شده يا واقع شونده است كه
علم دو عنصری از تشريح و تعليل آن عاجز میماند " .
عرض كردم كه اين ، از نظر شباهت استدلال و برهان همان بيانی است كه
قدما میكر دهاند . قدما انرژی را نمیشناختند ، فقط ماده را میشناختند ،
میگفتند ماده تنها برای توجيه جهان كافی نيست ( البته عنصر تعبير
نمیكردند ، اين يك اصطلاح ادبی است ) ، ما تا يك حقيقت ديگری را در
ماهيت جهان دخالت ندهيم نمیتوانيم جهان را توجيه كنيم و آن قوه است و
قوه را هم نمیتوانيم خاصيت ماده بدانيم ، اگر خاصيت ماده بدانيم عين
همان اشكالات عود میكند ، يعنی قوه را بايد در عرض ماده قرار دهيم نه در
طول ماده . ايشان به دليل پيشرفتهای علم امروز كه ماده و انرژی هر دو را
میشناسد ، به اين بيان میگويند كه خير ، علم نمیتواند جهان را با ماده و
انرژی توجيه كند ، عنصر سوم لازم دارد . اين عنصر سوم ايشان همان عنصر دوم
ديگران است . ولی ايشان در بعضی موارد استدلال ، استدلال كردهاند كه قدما
استدلال نكردهاند و از نظر ما هم ضعيف است . اول چيزی كه ذكر میكنند اين
است :
" . . . از جمله ابداع اوليه جهان كه اگر جهان ابتدايی داشته باشد اصل
اول ترموديناميك يعنی اصل ثبات ماده و انرژی متزلزل میگردد . فرضيه دو
عنصری مجبور است جهان را ازلی بداند " .
اين البته ايرادی نيست بر كسانی كه جهان را دو عنصری میدانند ، چون
آنها مجبور نيستند جهان را غير ازلی فرض كنند كه به اين اشكال دچار شوند
. ما قبلا جايی ثابت نكردهايم كه جهان ازلی نيست تا بعد بگوييم جهان دو
عنصری نمیتواند پي دايش جهان را توجيه كند . آن كه میگويد جهان دو عنصری
است میگويد جهان ازلی هم هست . اين را ما نمیتوانيم به صورت يك اشكال
و يك دليل و استدلال در اينجا بياوريم . اين جزء مدعای ما بايد قرار گيرد
، تازه جزء مدعا هم نمیشود قرار گيرد . بيان دومی كه كردهاند بيان خوبی
است :
" درباره خواص و كيفيات عناصر يا ميل تركيبهای اجسام و بروز كليه
تحويلها كه
|