پاورقی : . 1 آل عمران / . 30
میبينند ، " « يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء
تود لو ان بينها و بينه امدا بعيدا »" ( 1 ) روزی كه هر كسی هر كار خير
كرده ، آن را حاضر شده میبيند و هر كار بدی كه كرده است [ آرزو میكند كه
ای كاش ميان او و كار بدش مسافتی دور فاصله میافتاد ] . در اين زمينه
زياد داريم .
تجسم اعمال يك مطلبی است . نفس اعمال ما مجسم میشود ، كه اخبار و
روايات هم در اين زمينه زياد است : فلان عمل میآيد میگويد من صبر تو
هستم ، ديگری میآيد میگويد من روزه تو هستم ، ديگری میآيد میگويد من نماز
تو هستم ، . . . اصلا اين يك داستانی است . اين مطلب را آقای مهندس هم
قبول كردهاند ولی در توجيهی كه میكنند ، چون عمل را از سنخ عمل دنيايی
میدانند ، تعبير میكنند كه اين ، تجسم و تشخص عنصر دوم ( انرژی ) است ،
ولی بنابر تفسيری كه ديگران از اين مطلب كردهاند تشخص و تجسم عنصر سوم
است . من درباره اين هم نمیخواهم زياد بحث كنم . آنها معتقدند هر عملی
كه ما در اينجا انجام میدهيم ، دو وجهه دارد : يك وجهه از جنبه عنصر دوم
شما و يكی هم از جنبه عنصر سوم . در واقع مثل اين است البته اين مثال
مثال غلطی است كه يك آيينهای در آنجا باشد و عين آنچه كه ما در اينجا
میكنيم در آن آينه منعكس میشود ، با اين تفاوت كه در آيينه واقعا چيزی
منعكس نمیشود ولی آنچه كه ما در اينجا انجام میدهيم ، روح آن در جای
ديگر وجود پيدا میكند . همين طوری كه شما برای خود شخص عنصر سومی يا به
تعبير ما روحی غير از ماده و بدن قائل هستيد ، میگويند هر عملی كه از
انسان صادر شود ، آن عمل هم بدنی دارد و روحی . بدن عمل همين انرژی به
تعبير شماست و روح عمل آن است كه وابسته به همان روح انسان است .
اينها معتقدند كه آن مرحله تجسم در آن عنصر سومی است كه شما بيان كرديد
، نه در عنصر دوم . ما حالا روی اين جهت هم بحث نمیكنيم ، چون نه خيلی
ضرورت دارد كه روی اين مطلب زياد بحث كنيم و نه روی اين هدفی كه امروز
دارم تأثيری دارد .
پاورقی : . 1 آل عمران / . 30 |