پاورقی : . 1 نبأ / . 23
خوب میگويد : " « من جاء بالحسنة فله عشر امثالها »" و درباره كارهای
بد میگويد : " « فلا يجزی الا مثلها »" در حالی كه میبينيم در كارهای بد
، بینهايت مثل آن جزا داده میشود .
استاد : من خيال میكنم جواب اين سؤال داده شد ، چون " مثل " آنجا
متوجه كميت نيست ، بلكه ما بالاتر میگوييم ، میگوييم : " فلا يجزی الا
عينها " چون عين هر چيزی قهرا " مثل " هم دربارهاش صادق است ، يعنی
كسی كه كار بد میكند خدا زائد بر آنچه كه كرده است او را مجازات نمیكند
، چون او مجازاتش عين عملش است ، چيز ديگری نيست . وقتی ما میگوييم
آتش قيامت همانی است كه خودش افروخته ، همين عمل است ، نفس عمل
است كه در آنجا تجسم پيدا میكند ، پس چيز زائدی نيست ، چون جزا با عمل
دو تا نيست كه بگوييم اين بيشتر از آن است . خودش كه از خودش هيچ
وقت بيشتر نيست ، منتها چون خودش را در اينجا میبيند و وجود اينجايش
را میبيند محدود است ، میگويد پس اين چيز ديگری است ، من محدود بودم و
اين نامحدود است . نه ، او خود شیء نامحدود را الان خلق كرده است . اين
آدمی كه كار بد میكند ، الان خودش برای خودش و به دست خودش يك عذاب
نامحدود خلق كرده است . جلسه پيش هم گفتيم كه معنی نامحدود اين نيست
كه واقعا خلود در جهنم است . خالد به معنای [ حقيقی ] بالاخره خيلی كم
خواهند بود ولی شك ندارد كه [ زمان آن ] خيلی زيادتر از [ زمانهای محدود
] است ، " « لابثين فيها احقابا »" ( 1 ) است . اين عملی كه اين شخص
انجام میدهد ، در قيامت به او میگويند ما چيز ديگری اضافه به تو نمیدهيم
، ما عمل خودت را به خودت داريم میدهيم ، ما چيزی اضافه به تو ندادهايم
. پس " « لا يجزی الا مثلها »" چيز اضافه نيست . ولی در مسأله بهشت ،
چون اين [ عمل بد ] در خلاف جهت نظام عالم است و آن [ عمل خوب ] در
جهت نظام عالم است ، آن طبعا میتواند باور باشد ، يعنی میتواند زمينه
باشد برای اينكه از طرف خداوند فيض بيشتری هم به آن افاضه شود ولی در
بعد [ كار بد ] نه ، همان خودش است و غير خودش چيزی نيست .
- " « مثلها »" يعنی مانند اينكه يك كسی گندم بكارد و نتيجه آن
هفتصد دانه شود . او نبايد
پاورقی : . 1 نبأ / . 23 |