عبث نبودن خلقت در آيات قرآن ( 2 )

امروز را مايل بودم بيشتر اختصاص دهيم به جواب سؤالها ، مخصوصا دو
جلسه پيش آقای . . . سؤالاتی داشتند كه قرار شد در جلسه بعد مطرح شود و
چون جلسه بعد نيامدند مطرح نشد . حالا من مختصر عرايضی در دنباله بحث‏
جلسه پيش عرض می‏كنم ، بعد ايشان بحث را به آن نحو تكميل كنند .
بحث ما درباره يك سلسله آيات در قرآن است كه به هر حال خوب است‏
مفهوم اين آيات برای ما حل شود ، چون اين آيات به هر حال در قرآن هست‏
و [ مضمون ] آنها اين است كه قرآن با تعبيرات تقريبا چهارگانه‏ای كه در
اين زمينه هست ، مسأله عبث و بيهودگی در خلقت را نفی می‏كند . گاهی‏
تعبير قرآن اين است كه خلقت عبث نيست و گاهی تعبير اين است كه لعب‏
و بازی نيست و ما لاعب نيستيم ، گاهی تعبير اين است كه لهو نيست و
گاهی تعبير قرآن اين است كه اساس خلقت بر باطل نيست ، به حق است .
آنگاه همه اينها را كه بيان می‏كند ، در توجيه اينكه خلقت بر عبث نيست‏
، بر باطل نيست ، لعب نيست ، لهو نيست ، همان چيزی را ذكر می‏كند كه‏
ما امروز " معاد " می‏ناميم و خود قرآن با تعبيرات ديگر بيان كرده است‏
. جامعترين تعبيرات قرآن اين است كه بازگشت همه چيز به سوی خداست .
كأنه اين [ طور ] است كه اگر بازگشت اشياء به سوی خدا نباشد ، اگر
اشياء به سوی خدا برنگردند ، اين خلقت اساسا عبث