يا نه ؟ آيا چنين شرافتی در انسان وجود دارد يا نه ؟ ما می‏گوئيم وجود
دارد : « فالهمها فجورها و تقويها »( 1 ) به حكم همان كه انسان خليفة
الله ، مظهر جود و كرم الهی است ، مظهر احسان است . يعنی انسان در عين‏
اينكه خود خواه است و وظيفه دارد برای حفظ بقاء و حيات خودش برای‏
خودش فعاليت كند ، ولی تمام هستی‏اش خودخواهی نيست ، خير خواهی هم‏
هست ، جهانسازی هم هست ، دنياسازی هم هست ، بشريت هم هست ، وجدان‏
اخلاقی هم هست . همين چندی پيش كه من در شيراز بودم ، مؤسسه‏ای بنام‏
مؤسسه خوشحالان را به من معرفی كردند . افرادی فقط بواسطه حس درونی و
ايمان شخصی خودشان يك مؤسسه تشكيل داده‏اند و در آن عده‏ای از كرولالها را
جمع كرده‏اند . رفتم از يكی از كلاسهای آن بازديد كردم . واقعا برای ما كه‏
افراد باصطلاح نازك نارنجی هستيم حتی يك ساعت سر آن كلاس رفتن و ديدن‏
آنها طاقت فرساست . آدم نگاه می‏كند به بچه‏ها كه وقتی می‏خواهند يك كلمه‏
به اشاره حرف بزنند دهانشان را كجا می‏كنند . آقائی را ديدم كه سيد هم‏
بود و اتفاقا اسمش امامزاده بود . می‏ديدم كه اين آدم با چه دلسوزی‏ای ،
با چه عشق و علاقه‏ای ( با اينكه همان جا اطلاع پيدا كردم كه حقوقی كه‏
می‏گيرد شايد از حقوق يك آموزگار هم كمتر باشد ، چون آن مؤسسه بودجه‏ای‏
ندارد ) سر به سربچه‏های كرولال مردم می‏گذارد تا نوشتن را به آنها ياد بدهد
و ضمنا معنی حرف را با چه زحمتی به آنها بفهماند . مثلا وقتی می‏خواست‏
بگويد " اينجا " دهانش را جوری كج و راست می‏كرد كه وقتی آنها به دهان‏
او نگاه می‏كنند ،

پاورقی :
1 - سوره شمس ، آيه . 8