ابوجهلها و ابوسفيانها بودهاند عليه خودشان بر انگيخته است و آنها را با
همان مستضعفين هم رديف وهم صف كرده و در يك صف قرار داده است . اين
ديگر فقط در قدرت انبياء و اولياء است . بر انگيختن بشر عليه
تبهكاريهای خودش در قدرت غير انبياء و اولياء نيست .
امام موسی بن جعفر ( ع ) از بازار بغداد میگذشت . میدانيم وضع امام
چطور بوده است ( با كبكبه وطنطنه و اين حرفها نبوده است ) . از يك
خانهای صدای ساز وآواز و طرب بزن و بكوب بلند بود . وقتی كه امام از
جلوی آن خانه میگذشت ، كنيزی از خانه بيرون آمده بود در حاليكه ظرف
خاكروبهای در دست داشت كه آورده بود تا مثلا مأمورين شهرداری آنرا ببرند
. امام از او پرسيد : صاحب اين خانه بنده است يا آزاد ؟ كنيز از اين
سئوال تعجب كرد ، گفت : خوب معلوم است كه آزاد است ، صاحب اين خانه
" بشر " است كه يكی از رجال و شخصيتهای معروف اين شهر است . اين چه
سئوالی است كه شما میكنيد ؟ حالا شايد سؤال و جوابهای ديگری هم رد و بدل
شده است كه اينها در تاريخ وحديث نوشته نشده است ولی اينقدر هست كه
بر گشتن اين كنيز طول كشيد . وقتی كه بخانه برگشت صاحب خانه ( بشر ) از
او پرسيد : چرا طول كشيد ، چرا دم در معطل شدی ؟ گفت : يك آقائی آمد از
اينجا رد بشود با اين نشانی و اين علائم . بامن چنين گفتگو كرد ، از من
اينجور سؤال كرد و اينجور جواب دادم ، درآخر كار بمن گفت : بله معلوم
است كه او بنده نيست و آزاد است ، اگر بنده میبود كه اين سرو صدا
اينجا بلند نبود ، اين بزن و بكوبها نبود ، اين شرابخواريها نبود ، اين
عياشيها نبود . بشر تااين جمله راشنيد و با علاماتی كه اين زن از آن مرد
گفت و تعريف كرد
|