میفهميم ؟ ! ) میگفت بر روی دلم آثار كدورت احساس میكنم و روزی هفتاد
بار برای رفع اين كدورتها استغفار میكنم . آن كدورتها چيست ؟ آن كدورتها
برای ما آينه نيست ، برای ما نورانيت است ، برای اوكدورت است . او
وقتی كه با ما حرف میزند ولو حرفش را برای خدا میزند ، ولو خدا را در
آينه وجود ما میبيند باز ازنظر او اين كدورت است .
" ام سلمه " و ديگران گفته اند كه در يكی دو ماه مانده به وفات
حضرت ، ديديم كه هيچ جا بر نمیخاست ونمینشست وعملی انجام نمیداد مگر
اينكه میگفت : سبحان الله و استغفرالله ربی و اتوب اليه اين ديگر يك
ذكر جديد بود . ام سلمه میگويد عرض كردم يا رسول الله چرا اينقدر اخيرا
زياد استغفار میكنيد ؟ فرمود : اين طور به من امر شده است . نعيت الی
نفسی . بعد فهميديم كه آخرين سورهای كه بر وجود مقدسش نازل شده سوره نصر
است . اين سوره كه نازل شد پيغمبر اكرم احساس كرد كه اعلام مردن است ،
يعنی تو ديگر وقتت تمام شده است بايد بروی . سوره مباركه اينست « اذا
جاء نصر الله و الفتح 0 و رأيت الناس يدخلون فی دين الله افواجا 0 فسبح
بحمد ربك و استغفره انه كان توابا » ( اين قرآن چقدر لذيذ است ! چقدر
زيباست ! آدم حظ میكند كه اينها را به زبان خودش جاری كند ) ای پيغمبر
! آنجا كه ياری پروردگار بيايد ، آنجا كه ديگر ياريش آمد وترا بر
مخالفين پيروز كرد ، آنجا كه فتح شهر يعنی فتح مكه نصيب تو شد ، پس از
اينكه ديدی مردم فوج به دين اسلام وارد میشوند
|