پاورقی : 1 - روضة الواعظينج 1 ، ص . 219
كنا معك فنفوز فوزا عظيما » ای كاش ما هم میبوديم ، ای كاش ما هم به
اين رستگاری نائل میشديم . پای عمل به ميان نيامده است تا معلوم شود كه
در عمل هم اينچنين هستيد يا نه ؟ اصحاب من مرد عمل بودند نه مرد حرف و
زبان .
سخنم خود به خود به اينجا كشيده شد . تقريبا نزديك ظهر هم هست ،
نزديك نماز ابا عبدالله . در روز عاشورا بيشتر اصحاب قبل از ظهر شهيد
شدند . يعنی تا ظهر عاشورا هنوز عدهای از اصحاب و همه اهل بيت و وجود
مقدس ابا عبدالله در قيد حيات بودند . مرحله اول شهادت اصحاب در آن
تير اندازی ای بود كه دو صف در مقابل يكديگر ايستادند . صف كوچك ابا
عبدالله با هفتاد دو نفر بود ولی با يك روحيه شجاعانه و پر حماسه بی
نظير . ابا عبدالله حاضر نشد يك ذره قيافه شكست بخورد بگيرد . برای
هفتاد و دو نفر ميمنه و ميسره و قلب قرار داد ، فرمانده قرار داد ، منظم
و مرتب ، جناب زهير بن القين را در مينه اصحابش قرار میدهد و جناب
حبيب را در ميسره . پرچم را هم به برادر رشيدش ابوالفضل العباس میدهد
كه از آن روز بنام پرچمدار و علمدار حسين و صاحب رايت حسين بن علی
معروف شد . اصحاب اجازه میخواهند جنگ را شروع كنند ، میفرمايد : نه ،
تا دشمن شروع نكرده ما شروع نمیكنيم . عمر سعد در ابتدا تعللهايی كرده
بود ، او دلش میخواست دين و دنيا را خدا و خرما را با هم داشته باشد ،
هم حكومت
پاورقی : 1 - روضة الواعظينج 1 ، ص . 219 |