درخت طبيعت و دنيا هستيم ، ميوه اين درخت هستيم .
اين جهان همچون درخت است ای گرام
|
ما بر آن ، چون ميوههای نيم خام
|
تا ما روی درخت طبيعت هستيم ، همه امكانات برايمان هست ، اگر
عبادت كنيم ، مثل ميوهای كه ميرسد ، رسيده ميشويم . اگر گناه بكنيم ،
مانند ميوهای كه آفت زده ميشود ، آفت زده ميشويم مثل اينكه كرمی يا
شتهای از راه درخت بهاين ميوه برسد . توبه هم يكی ازامكانات است ، مثل
آب و غذائی است كه از راه درخت طبيعت بايد بما برسد . لذا وقتی مرديم
ديگر به ما نمیرسد . چرا ؟ چون عرض كردم توبه يك انقلاب مقدس است و
همه تغييرها و انقلابها و حركتها مال اين دنيا است ، همه تغيير مسير
دادنها وتغيير جهت دادنها مال اين دنيا است ، بالا رفتن وپائين رفتن در
اين دنيا است . همينكه پا بان دنيا گذاشتيم ، در هر حد و درجهای كه
هستيم ، در هر مسيری كه هستيم ، بسوی هر چيزی كه هستيم ، در همانجا
متوقف ميشويم . آخرين حد فعليت تمام شده است .
يك مثال ديگر : يك طفل كه در رحم مادر است ، وابسته بوجود مادر است
، غذايش از ناحيه مادر است ، مايع وآب بدنش ازوجود مادر است ، سلامت
و بيماريش از ناحيه مادر است . اما همينكه ازمادر متولد شد ، ديگر
وابستگيش به اوتمام ميشود ، يك نظام ديگر بر زندگی او حكومت ميكند و
ديگر يك لحظه نمیتواند با نظام پيشين كه نظام رحم است ، زندگی كند .
انسان پس از آنكه از اين دنيا رفت ، نظام زندگيش بكلی تغيير میكند
وعوض ميشود وامكان ندارد