پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، نامه 45 ص . 972
ببريد . فرمود : الان پول ندارم . گفت : من صبرمیكنم . حضرت فرمود : من
به شكم خود میگويم صبر كند . اگر من نمیتوانستم به شكم خود بگويم كه صبر
كند ، از تو میخواستم كه صبر كنی ! ولی من به شكم خود میگويم كه صبر كند.
همين داستان را سعدی به شعر در آورده ، منتهی از زبان يك عارف میگويد .
« و لو شئت لاهتديت الطريق الی مصفی هذا العسل ، و لباب هذا القمح ،
و نسائج هذا القز » .
من اگر بخواهم بلدم ، نه اينكه عقل و شعورم نمیرسد . میدانم كه چگونه
میتوان عاليترين لباسها ، عاليترين خوراكها ، آنچه كه سلاطين دنيا برای
خودشان تهيه میكنند را تهيه كرد « و لكن هيهات ان يغلبنی هوای » ( 1 )
معنی اين كار اينست كه من خود را در اسارت هوای نفس خود قرار دهم .
نمیكنم . خطاب به دنيا میكند در تعبيرای بسيار زيبايی : « اليك عنی يا
دنيا فحبلك علی غاربك » يعنی برو گمشو ، « قد انسللت من مخالبك و
افلت من حبائلك » ( 1 ) من در برابر تو آزادم . تو چنگالهايت را به
طرف من انداختی ولی من خود را از چنگالهای تو رها كردم . تو دامهای خود
را در راه من گستردی ، ولی من خود را از اين دامها نجات دادم ، من آزادم
و در مقابل اين فلك و آنچه در زير قبه اين فلك است ، خود را اسير
وذليل و زبون هيچ موجودی نمیكنم . به اين میگويند درگيری واقعی ، جهاد با
نفس .
روز يازدهم محرم يكی از سختترين روزهايی است كه بر اهل بيت پيغمبر
اكرم گذشته است . اگر صحنه كربلا را از دو طرف ،
پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، نامه 45 ص . 972 |