« يقسم المال صحاحا ، قالوا : و ما صحاحا يا رسول الله ؟ قال يقسم بينهم‏
بالسوية » ( 1 ) خدا هرگز دنيا را بی صاحب نگذاشته است و بی صاحب هم‏
نخواهد گذاشت . آنوقتی كه كار دنيا می‏كشد به آنجا كه واقعا بشريت در
خطر است ، خدا بشريت را بوسيله يك بشر نجات می‏دهد . هيچ می‏دانيد الان‏
چگونه بدبينی ای در روشنفكران جهان نسبت به آينده بشريت پيدا شده است‏
و هيچ می‏دانيد اين بدبينی با مقياس علل و عوامل ظاهری بجاست ؟
مامسلمانها قدر اين نعمت رانمی‏دانيم كه الان مثل مردم صد سال پيش‏
می‏گوئيم زندگی بشر ، مثلا پانصد سال ديگر ، هزار سال ديگر هم هست وشايد
صد هزار سال ديگر هم باشد . پيش خودمان می‏گوئيم دليلی ندارد كه نباشد ،
دليلی ندارد كه بشريت منقرض بشود اما امروز عده‏ای از به اصطلاح‏
روشنفكران دنيا ( از جمله راسل در كتاب اميدهای نو ) معتقدند كه بشريت‏
دوران خودش را تمام كرده و وقت انقراضش فرا رسيده است . يكی ازكسانی‏
كه چنين بدبينی‏ای نسبت به آينده بشر دارد اينشتن است . او می‏گويد به‏
احتمال قوی بشر با يك مهارت شگرفی خودش را بكلی نابود می‏كند ، چون از
نظر توليد نيروهای مخرب بجائی رسيده كه قدرت ازميان برد بشريت را پيدا
كرده است ، در گذشته چنين چيزی نبود . در گذشته خطرناكترين مردم ،
محبوبترين افراد اگر بزرگترين قدرتهای وقت را هم داشت ، چكار می‏توانست‏
بكند ؟ مثلا صد هزار يا پنجاه هزار نفر آدم رامی‏كشت . می‏گفتند : سبحان‏
الله ! ببينيد حجاج بن يوسف سی هزار آدم را كشت . خوب بيش از اين‏
نمی‏توانست بكشد . تمدن آن عصر

پاورقی :
1 - منتخب الائر ، ف 2 ، ب 1 ، ح . 14