بررسی اين نظريه
اينها جنبههای مختلف بحثی بود كه . . . (2) ببينيم اين حرفهايی كه در اين زمينهها گفتهاند تا چه اندازه درست است تا چه اندازه درست نيست . ابتدا بحث ما درباره مساله انديشه است كه آيا اولا به طور كلی منطق قديم بر اساس اين بود كه انديشه معيار انديشه است و به هيچ وجه معتقد نبود كه عمل معيار انديشه است ، و ثانيا آيا حرف اينها صحيح است كه انديشه معيار انديشه نيست به طور كلی ، هميشه عمل معيار انديشه است ؟ خير ، نه اساس منطق قديم بر اين مطلب بود كه هميشه انديشه معيار انديشه است و نه اين حرف درست است كه هيچ وقت انديشه معيار انديشه نيست و هميشه عمل معيار انديشه است . اما در مساله تعريفات يعنی در باب تصورات كه میگفتند تصور معيار تصور است ، اين يك مطلبی است كه در قديم و جديد گفتهاند ، آن حرف هم اگر در قديم میگفتند مقصودشان اين بود كه اگر بتوان به كنه انديشهای از نظر تصور رسيد ، جز با تحليل آن انديشه به عناصر اوليه خودش ميسر نيست ، يعنی اگر ما بخواهيم يك انديشه مركب را به دست بياوريم جز اينكه آن انديشه را به عناصر اوليه خودش تحليل كنيم راهی برای شناخت نداريم ، يعنی همين طور كه اگر ما بخواهيم يك مركب عينی را بشناسيم راهش اين است كه آن را در لابراتوار تجزيه كنيم ببينيم چه عناصری از آن پيدا میشود ، لدیالامكان آنپاورقی : . 1 عنكبوت / . 69 . 2 [ چند ثانيهای نوار افتادگی دارد . ]