شود . اين دو ارزش جدا از يكديگر بود ، منتها در باب رابطه ميان اين دو
ارزش سخن بود كه آيا هر چه ارزش نظری دارد ارزش عملی دارد ؟ يا نه ،
ممكن است بين ايندو عموم و خصوص من وجه يا مطلق باشد : هر چه ارزش‏
عملی دارد ارزش نظری دارد ولی نه اين است كه هر چه ارزش نظری دارد
ارزش عملی دارد ، ممكن است يك مساله‏ای ارزش نظری داشته باشد ، [ مثل‏
اين كه ] در دورترين كهكشانها چه خبر است ، ولی برای ما هيچ ارزش عملی‏
نداشته باشد . يا بين ايندو حتی عموم و خصوص من وجه است و بعضی امور ،
هم ارزش نظری دارد هم ارزش عملی ، بعضی امور ارزش نظری دارد ارزش‏
عملی ندارد ، مثل همين مثالی كه گفتيم ، بعضی امور ارزش عملی دارد و
ارزش نظری ندارد ، يعنی انسان گاهی با يك حرف پوچ نتيجه‏های خوب و
مفيد ممكن است بگيرد . اين خودش يك مساله‏ای است كه قابل بحث است كه‏
آيا می‏شود از يك سخن پوچ نتيجه‏های مفيد را احيانا گرفت يا نه ؟
نمی‏خواهم بگويم اين حرف درست است ، ولی مساله‏ای است قابل طرح ، به‏
اين زوديها هم نمی‏شود . . . (1)مساله دروغ مصلحت‏آميز و راست فتنه‏انگيز
همين است . يك " راست " ارزش نظری دارد ولی از نظر عملی ارزش منفی‏
دارد ، و در يك جا دروغ هيچ ارزش نظری ندارد و ممكن است ارزش عملی‏
داشته باشد . البته به اين سادگی نمی‏شود از اين مساله گذشت . حالا طرح‏
كرديم ، نه اينكه خيال كنيد ما اين مطلب را تاييد می‏كنيم كه [ نسبت‏
ميان ايندو ] حتما عموم و خصوص من وجه است و می‏شود برای اين قضيه از
دروغ استفاده كرد ولو اينكه هدف صددرصد حقيقت باشد ، چون اين بحث را
امروز به شكلهای مختلفی كرده‏اند . بعضی از مصريها اين مطلب را طرح‏
كرده‏اند . البته به اين بيانی كه من می‏گويم نگفته‏اند ، چيز ديگری گفته‏اند
كه من به اين بيان می‏گويم :
يكی از آن مواردی كه ارزش نظری ندارد و ارزش عملی دارد افسانه‏های‏
پندآموز است . كليله و دمنه چه ارزش نظری دارد ؟ شير به روباه چنين‏
گفت و بعد خرگوش به روباه چنين گفت ، بعد چنين و چنان كردند ، يك‏
داستانی كه سراسرش پوچ و بی‏معنی است ولی سراسرش هم پند و اندرز است .
اغلب داستانهايی كه سعدی آورده ، حتی همانهايی كه به نام انسانها گفته‏
است ، ارزش تاريخی كه ندارد ، از نظر

پاورقی :
. 1 [ نوار چند ثانيه‏ای افتادگی دارد . ]