است كسی در طبقه سرمايه‏دار باشد ولی طرفدار طبقه كارگر باشد يا كارگر
باشد طرفدار [ سرمايه‏دار . ] يك وقت يك آدم سرمايه‏دار حرفی زد ، از او
تعجب كردم . صحبت همين جريانها بود و تمايل شديدی كه اخيرا جوانها به‏
ماركسيسم پيدا كرده‏اند و بچه‏مذهبی‏ها هم گرايش پيدا می‏كنند . او با اينكه‏
خودش يك سرمايه‏دار خيلی بزرگی هم هست گفت كه خلاصه با حرف كاری‏
نمی‏شود درست كرد . بايد از جنبه‏های علمی و فكری گفت ولی وارد عمل هم شد
. من يك چنين حرفی را از او انتظار نداشتم . گفت خلاصه با اين فتوا و
اين حرفهای شما كار درست نمی‏شود ، بايد شما بياييد بگوييد كه هر چه اين‏
فلانی(خودش را می‏گفت)دارد همه‏اش دزدی است . خود من اقرار می‏كنم كه هر
چه دارم دزدی است . اينها را شما بايد برويد به مردم بگوييد . تا يك‏
چنين فتواهای انقلابی نباشد كار درست نمی‏شود . بايد بگوييد فلان كس دزدی‏
می‏كند ، هر چه دارد از طريق دزدی است .
اين ، وجدان بشر است . اين واقعا يك مساله‏ای است . همين حرف ارزش‏
دارد . همين ارزش دارد كه يك انسان وجدانش بر خلاف وضع طبقاتی‏اش حكم‏
كند . اين نشان می‏دهد كه انسان اصالتی دارد . اين جور انسانها قهرا
كارهايی كه ما می‏گوييم " كار خير " هم خيلی انجام می‏دهند ولی در عين‏
حال خودش می‏آيد به نفع گروه مخالف و ضد خودش اظهار نظر می‏كند . از آن‏
طرف هم هست . از آن طرف كه خيلی زياد است . اين بحث امشب بحث خوبی‏
بود . اين را بايد ضبط و نگهداری كنيد يعنی به ذهن بسپاريد ، زيرا بحث‏
خيلی لازم و مفيدی است. اگر اين بحث نشود بحثهای ديگر خوب روشن نمی‏شود.