پاورقی : > نظر ديگر از قبيل ضرورت وصفی است ، و علت اينكه آن را جداگانه اعتبار كردهاند همين است كه از جهتی به ضرورت ذاتی شباهت دارد و از جهتی به ضرورت وصفی و عين هيچ كدام نيست . از اين نظر كه نظر منطقی است فرقی ميان گذشته و حال و آينده نيست زيرا اگر محمول را در مرتبه موضوع اعتبار كنيم قضيه ضروری میشود خواه آن محمول مربوط به گذشته و حال باشد يا مربوط به آينده پس ضرورت بشرط محمول اختصاص به گذشته و حال ندارد پس امكان استقبالی در مقابل اين ضرورت وجود ندارد . اما نظر فلاسفه در ضرورت بشرط محمول به اعتبارات ذهنی نيست ، نظر اينها عين واقعيت است ، آنها میخواهند بگويند از نظر متن واقعيت ميان گذشته و حال و آينده تفاوت است هر ماهيتی كه متلبس به وجود است نسبت وجود بدان ماهيت ضروری است . زيرا ماهيت متلبس به وجود ، موجود است بالضروره و اين تلبس در مورد گذشته و حال صادق است نه در مورد آينده . و اگر در اينجا فلاسفه اصطلاح ديگری غير از ضرورت بشرط محمول وضع میكردند ( مثلا ضرورت فعلی يعنی ضرورتی كه منشأش فعليت وجود است ) بهتر و مناسبتر بود . اين نكته نيز ناگفته نماند كه امكان استقبالی غير از امكان استعدادی است ، امكان استقبالی نوعی امكان ذاتی است و چنانكه در محل خود ثابت شده است ميان امكان استعدادی و امكان ذاتی تفاوتهائی هست .