پس می‏رود و حقايق آشكار می‏شود در كار نيست ! ) و " رضايت داده " و
قناعت كرده‏اند به زندگی دنيا و بدان دل بسته و " آرام گرفته‏اند " و
آنانكه از آيات و نشانه‏های ما غافلند .
در اين آيه آنچه نفی شده و " نبايستنی " تلقی شده است ، " اميد به‏
زندگی ديگر نداشتن " و به ماديات " رضايت دادن " و قانع شدن و "
آرام گرفتن " است .
3 - « فاعرض عن من تولی عن ذكرنا و لم يرد الا الحيوه الدنيا ذلك‏
مبلغهم من العلم »( 1 ) .
از آنان كه از ياد ما روگردانده و " جز زندگی دنيا هدف و غايت و
مقصدی ندارند " روی برگردان ، اينست مقدار دانش آنها .
4 - . . . . « و فرحوا بالحيوه الدنيا و ما الحيوه الدنيا فی الاخره الا
قليل »( 2 ) .
. . . آنان به زندگی دنيا " شادمان و دلخوش " شده‏اند ، در صورتی كه‏
زندگی دنيا در جنب آخرت جز اندك نيست .
5 - « يعلمون ظاهرا من الحيوه الدنيا و هم عن الاخره هم غافلون »(3) .
تنها به " ظواهر و نمودهائی " از زندگی دنيا آگاهی دارند و از آخرت‏
( جهان ماوراء نمودها و پديده‏ها ) بی‏خبر و ناآگاهند .

پاورقی :
1 - سوره النجم آيه . 29
2 - سوره الرعد آيه . 12
3 - سوره روم آيه . 30