پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه . 222 2 - نهج البلاغه ، نامه . 45
شخصيت واقعی انسانی است .
همانطور كه بارها گفتهايم هرگز نبايد آزادی از بندگی سيم و زر و بی
اعتنائی به آنچه قابل تبديل به اين فلز است ، با رهبانيت و ترك
مسؤوليتها و شانه خالی كردن از زير تعهدات اشتباه بشود ، بلكه مسؤوليت
و تعهد تنها در پرتو چنين زهدهائی است كه حقيقت خويش را باز میيابند و
ديگر لفظ تو خالی و ادعای بیپشتوانه نمیباشند . همچنانكه در شخص علی
عليه السلام اين دو ، يعنی زهد و احساس مسؤوليت يك جا جمع بود ، علی
اول زاهد جهان بود و در عين حال حساسترين قلبها را نسبت به مسؤوليتهای
اجتماعی در سينه داشت . او از طرفی میگفت :
" « ما لعلی و لنعيم يفنی و لذه لا تبقی » " ( 1 ) .
علی را با نعمت و لذت ناپايدار چه كار ؟ از طرف ديگر ، برای يك
بیعدالتی كوچك و احيانا به خاطر يك محروم ، شب خوابش نمیبرد . او
حاضر نبود شكم سير بخوابد مبادا در اقصی بلاد كشور فردی گرسنه پيدا شود .
" « و لعل بالحجاز او اليمامه من لا طمع له فی القرص و لا عهد له
بالشبع » " ( 2 ) .
ميان آن زهد و اين حساسيت رابطه مستقيم بود ، علی چون زاهد و بی اعتنا
و بیطمع بود و از طرف
پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، خطبه . 222 2 - نهج البلاغه ، نامه . 45 |