است كه جز زهد و كناره گيری چيزی را نمی‏شناسد و كاری جز عبادت و ذكر
ندارد ، گوشه خانه يا دامنه كوهی را برای انزوا اختيار كرده ، جز صدای‏
خود چيزی نمی‏شنود و جز شخص خود كسی را نمی‏بيند و از اجتماع و هياهوی آن‏
بی خبر است . كسی باور نمی‏كند كه سخنانی كه در زهد و تنبه و موعظه تا
اين حد موج دارد و اوج گرفته است از آن كسی است كه در ميدان جنگ تا
قلب لشكر فرو می‏رود ، شمشيرش در اهتزاز است و آماده ربودن سر دشمن‏
است ، دليران را به خاك می‏افكند و از دم تيغش خون می‏چكد ، و در همين‏
حال اين شخص زاهدترين زهاد و عابدترين عباد است " .
سيد رضی آنگاه می‏گويد :
" من اين مطلب را فراوان با دوستان در ميان می‏گذارم و اعجاب آنها را
بدين وسيله بر می‏انگيزم " .
شيخ محمد عبده نيز تحت تاثير همين جنبه نهج البلاغه قرار گرفته است ،
تغيير پرده‏ها در نهج البلاغه و سير دادن خواننده ، به عوالم گوناگون بيش‏
از هر چيز ديگر مورد توجه و اعجاب او قرار گرفته است چنانكه خود او در
مقدمه شرح نهج البلاغه اظهار می‏دارد .
قطع نظر از سخنان علی ، بطور كلی روح علی يك روح وسيع و همه جانبه و
چند بعدی است ، و همواره به