بود كه می‏بايست با يك خطابه حماسی آتشين ، طوفانی ايجاد كرد و با يك‏
يورش دشمن را عقب راند . علی برای اصحاب خود چنين خطابه سرود :
" « قد استطعموكم القتال ، فاقروا علی مذله و تاخير محله ، او رووا
السيوف من الدماء ترووا من الماء فالموت فی حياتكم مقهورين ، و الحياه‏
فی موتكم قاهرين . الا و ان معاويه قاد لمه من الغواه و عمس عليهم الخبر
حتی جعلوا نحورهم اغراض المنيه » " :
همانا دشمن گرسنه جنگ است و از شما نبرد می‏طلبد ، اكنون دو راه در
پيش داريد يا تن به ذلت و پستی و عقب ماندگی دادن يا تيغ‏ها را با خون‏
سيراب كردن و سپس سيراب شدن . مرگ اينست كه زنده باشيد اما مقهور و
مغلوب ، زندگی آن است كه بميريد ، اما غالب و پيروز . همانا معاويه‏
گروهی ناچيز از گمراهان را به دنبال خود كشانده و حقيقت را بر آنها
پنهان داشته است تا آنجا كه گلوی خويش را هدف تيرهای شما كه مرگ را
همراه دارد قرار داده‏اند .
اين جمله‏ها كار خود را كرد ، خونها را به جوش و غيرتها را در خروش‏
آورد . شام نشده " شريعه " در اختيار ياران علی قرار گرفت و ياران‏
معاويه به عقب رانده شدند .
اما مواعظ علی در شرائط ديگر انجام يافته است . در دوره خلفا و مخصوصا
در زمان عثمان بر اثر فتوحات پی در پی و غنائم بی حساب و نبودن برنامه‏
خوب برای بهره برداری از آن ثروتهای هنگفت و مخصوصا برقراری