كار نباشد نيرويش به هدر رفته است فائده عبادت عابد نيز ، از نظر اين
گروه ، همان مزد و اجری است كه در جهان ديگر به او به صورت يك سلسله
كالاهای مادی پرداخت میشود .
و اما اينكه هر كار فرما كه مزدی میدهد به خاطر بهرهای است كه از كار
كارگر میبرد و كارفرمای ملك و ملكوت چه بهرهای میتواند از كار بنده
ضعيف و ناتوان خود ببرد و هم اينكه فرضا اجر و مزد از جانب آن كارفرمای
بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گيرد ، پس چرا اين تفضل بدون صرف
مقداری انرژی كار به او داده نمیشود ، مسالهای است كه برای اينچنين
عابدهائی هرگز مطرح نيست .
از نظر اينگونه افراد تار و پود عبادت همين اعمال بدنی و حركات
محسوس ظاهری است كه به وسيله زبان و ساير اعضاء بدن صورت میگيرد .
اين يك نوع تلقی است از عبادت كه البته عاميانه و جاهلانه است ، و
به تعبير بوعلی در نمط نهم اشارات ، خدانشناسانه است و تنها از مردم
عامی و قاصر پذيرفته است .
تلقی ديگر از عبادت ، تلقی عارفانه است ، برحسب اين تلقی ، مساله
كارگر و كارفرما و مزد به شكلی كه ميان كارگر و كارفرما متداول است مطرح
نيست و نمیتواند مطرح باشد . بر حسب اين تلقی ، عبادت نردبان قرب
است ، معراج انسان است ، تعالی روان
|