دانستن است ، ولی دنيائی كه راهب آنرا ترك می‏كند كار ، فعاليت و تعهد
و مسؤوليت اجتماعی است ، اينست كه زهد زاهد بر خلاف رهبانيت راهب در
متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی است و نه تنها با تعهد و مسؤوليت‏
اجتماعی و جامعه‏گرائی منافات ندارد بلكه وسيله بسيار مناسبی است برای‏
خوب از عهده مسؤوليتها بر آمدن .
تفاوت روش زاهد و راهب از دو جهان‏بينی مختلف ناشی می‏شود ، از نظر
راهب ، جهان دنيا و آخرت دو جهان كاملا از يك ديگر جدا و بی ارتباط به‏
يكديگرند ، حساب سعادت جهان دنيا نيز از حساب سعادت آخرت كاملا جدا
است بلكه كاملا متضاد با يكديگرند و غيرقابل جمع . طبعا كار موثر در
سعادت دنيا نيز از كار موثر در سعادت آخرت مجزا است ، و به عبارت‏
ديگر وسائل سعادت دنيا با وسائل سعادت آخرت مغاير و مباين است .
امكان ندارد يك كار و يك چيز هم وسيله سعادت دنيا باشد و هم وسيله‏
سعادت آخرت .
ولی در جهانبينی زاهد ، دنيا و آخرت به يكديگر پيوسته‏اند ، دنيا مزرعه‏
آخرت است ، از نظر زاهد آنچه به زندگی اين جهان سامان می‏بخشد و موجب‏
رونق و صفا و امنيت و آسايش آن می‏گردد اينست كه ملاكهای اخروی و
آنجهانی وارد زندگی اين جهانی شود ، و آنچه مايه و پايه سعادت آنجهانی‏
است اينست كه تعهدات و مسؤوليتهای اينجهانی خوب انجام شود و با ايمان‏
و پاكی