ثانيا : مفهوم تقوا در نهج البلاغه مرادف با مفهوم پرهيز حتی به مفهوم‏
منطقی آن نيست ، تقوا در نهج البلاغه نيروئی است روحانی كه بر اثر
تمرينهای زياد پديد می‏آيد و پرهيزهای معقول و منطقی از يك طرف سبب و
مقدمه پديد آمدن اين حالت روحانی است . و از طرف ديگر ، معلول و نتيجه‏
آن است و از لوازم آن به شمار می‏رود .
اين حالت ، روح را نيرومند و شاداب می‏كند و به آن مصونيت می‏دهد ،
انسانی كه از اين نيرو بی‏بهره باشد اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و
محفوظ بدارد چاره‏ای ندارد جز اينكه خود را از موجبات گناه دور نگهدارد ،
و چون همواره موجبات گناه در محيط اجتماعی وجود دارد ، ناچار است از
محيط كنار بكشد و انزوا و گوشه گيری اختيار كند .
مطابق اين منطق يا بايد متقی و پرهيزكار بود و از محيط كناره گيری كرد
و يا بايد وارد محيط شد و تقوا را بوسيد و كناری گذاشت . طبق اين منطق‏
هر چه افراد اجتنابكارتر و منزوی‏تر شوند جلوه تقوائی بيشتری در نظر مردم‏
عوام پيدا می‏كنند .
اما اگر نيروی روحانی تقوا در روح فردی پيدا شد ضرورتی ندارد كه محيط
را رها كند ، بدون رها كردن محيط خود را پاك و منزه نگه می‏دارد .
دسته اول مانند كسانی هستند كه برای پرهيز از آلودگی به يك بيماری‏
مسری ، به دامنه كوهی پناه می -