نقل كنم . اين نويسنده در كتابی جامع و مفيد كه در زمينه اقتصاد سرمايه‏
داری و اقتصاد كمونيستی نوشته است به جنبه اخلاقی حكومت پول بر اجتماع‏
توجه می‏كند و می‏گويد :
" تسلط فوق العاده " طلا " در اجتماع معاصر ، غالبا باعث تاثر و
انزجار قلبهای حساس است . مردان طالب حقيقت هميشه تنفر خود را نسبت‏
به اين " فلز پليد " ! ابراز می‏دارند و فساد اصلی اجتماع معاصر را
بواسطه وجود طلا می‏دانند ، ولی در حقيقت تكه‏های دائره مانند يك فلز زرد
و درخشنده كه طلايش می‏نامند تقصير و گناهی ندارد . . . قدرت و تسلط پول‏
نماينده و مظهر عمومی قدرت و تسلط اشياء بر بشر است ، اين قدرت تسلط
اشياء بر بشر است ، اين قدرت تسلط اشياء بر بشر از خصائص عمده اقتصاد
بدون نظم و مبتنی بر مبادله می‏باشد . همانطور كه بشر بی تمدن زمان قديم‏
بتی را كه به دست خود می‏ساخت معبود و مسجود خود قرار می‏داد و آنرا
می‏پرستيد ، بشر دوران معاصر نيز مصنوع خود را می‏پرستند و زندگيش تحت‏
تسلط و اقتدار اشيائی است كه به دست خود ساخته و پرداخته است . . .
برای آنكه كالا پرستی و پول پرستی كه ناپاكترين شكل تكامل يافته كالا پرستی‏
است به كلی ريشه كن