تقوا مصونيت است نه محدوديت
سخن درباره عناصر موعظهای نهجالبلاغه بود ، از عنصر " تقوا " آغاز كرديم : ديديم كه از نظر نهج البلاغه ، تقوا نيروئی است روحی ، نيروئی مقدس و متعالی كه منشاء كششها و گريزهائی میگردد ، كشش به سوی ارزشهای معنوی و فوق حيوانی ، و گريز از پستيها و آلودگيهای مادی . از نظر نهج البلاغه تقوا حالتی است كه به روح انسان شخصيت و قدرت میدهد و آدمی را مسلط بر خويشتن و مالك " خود " مینمايد .تقوا مصونيت است
در نهج البلاغه بر اين معنی تاكيد شده كه تقوا حفاظ و پناهگاه است نه زنجير و زندان و محدوديت . بسيارند كسانی كه ميان " مصونيت " و " محدوديت " فرق نمینهند و با نام آزادی و رهائی از قيد و بند به خرابی حصار تقوا فتوا میدهند . قدر مشترك پناهگاه و زندان " مانعيت " است اما پناهگاه مانع خطرها است ، و زندان مانع بهره برداری