خود شما همسرانی برای شما آفريده كه در كنار آنها آرامش بيابيد و ميان‏
شما و آنها الفت و مهربانی قرار داد .
اين عواطف و علائق يك سلسله كانالهای ارتباطی ميان انسان و جهان است‏
، بدون اينها انسان نمی‏تواند راه تكامل خويش را بپيمايد . پس جهان بينی‏
اسلامی همانطور كه به ما اجازه نمی‏دهد جهان را محكوم و مطرود و مذموم‏
بشماريم اجازه نمی‏دهد علائق طبيعی و كانالهای ارتباطی انسان و جهان را نيز
زائد و بی‏مصرف و قطع شدنی بدانيم ، اين علائق و عواطف ، جزئی از نظام‏
عمومی آفرينش است . انبياء و اولياء حق از اين عواطف در حد اعلا
برخوردار بودند .
حقيقت اينست كه منظور از علاقه به دنيا تمايلات طبيعی و فطری نيست ،
مقصود از علاقه و تعلق ، بسته بودن به امور مادی و دنياوی و در اسارت‏
آنها بودن است كه توقف است و ركود است و باز ايستادن از حركت و
پرواز است و سكون است و نيستی است . اينست كه دنيا پرستی نام دارد و
اسلام سخت با آن مبارزه می‏كند ، و اين است آن چيزی كه بر ضد نظام تكاملی‏
آفرينش است و مبارزه با آن همگامی با ناموس تكاملی آفرينش است .
تعبيرات قرآن مجيد در اين زمينه در حد اعجاز است و در فصل‏های آينده اين‏
مطلب را توضيح خواهيم داد .