آن يكی در پيش شير دادگر
|
ذم دنيا كرد بسياری مگر
|
حيدرش گفتا كه دنيا نيست بد
|
بد توئی زيرا كه دوری از خرد
|
هست دنيا بر مثال كشت زار
|
هم شب و هم روز بايد كشت و كار
|
زانكه عز و دولت دين سر به سر
|
جمله از دنيا توان برد ای پسر
|
تخم امروزينه فردا بر دهد
|
ورنكارد " ای دريغا " بر دهد
|
پس نكوتر جای تو دنيای تو است
|
زانكه دنيا توشه عقبای توست
|
تو به دنيا در ، مشو مشغول خويش
|
ليك ، در وی كار عقباگير پيش
|
چون چنين كردی تو را دنيا نكوست
|
پس برای اين ، تو دنيا دار دوست
|
ناصر خسرو علوی كه به حق میتوان او را حكيم الشعراء خواند و يكی از
نكته سنج ترين و مذهبی ترين شعرای پارسی زبان است ، چكامهای درباره خوبی
و بدی جهان دارد كه هم با منطق اسلام منطبق است و هم فوقالعاده عالی و
زيبا است ، شايسته است در اين جا نقل شود ، اين اشعار در ديوان او هست
و در كتاب جامع الحكمتين خويش نيز آنها را آورده است میگويد :
جهانا ! چه در خورد و بايستهای
|
اگر چند با كس نپايستهای
|