گرفته باشند و يا كنيزكان خريده باشند باز هم آن را به بيت المال
برمیگردانم .
« فان فی العدل سعه و من ضاق عليه العدل فالجور عليه اضيق » ( 1 ) .
يعنی همانا در عدالت گنجايش خاصی است ، عدالت میتواند همه را در
برگيرد و در خود جای دهد ، و آنكس كه بيمار است اندامش آماس كرده در
عدالت نمیگنجد بايد بداند كه جايگاه ظلم و جور تنگتر است .
يعنی عدالت چيزی است كه میتوان به آن به عنوان يك مرز ايمان داشت و
به حدود آن راضی و قانع بود ، اما اگر اين مرز شكسته و اين ايمان گرفته
شود و پای بشر به آن طرف مرز برسد ديگر حدی برای خود نمیشناسد ، به هر
حدی كه برسد به مقتضای طبيعت و شهوت سيری ناپذير خود تشنه حد ديگر
میگردد و بيشتر احساس نارضائی مینمايد .
نتوان تماشاچی صحنههای بيعدالتی بود
علی ( ع ) عدالت را يك تكليف و وظيفه الهی ، بلكه يك ناموس الهی
میداند ، هرگز روا نمیشمارد كه يك مسلمان آگاه به تعليمات اسلامی ،
تماشاچی صحنههای تبعيض و بیعدالتی باشد .
در خطبه شقشقيه ، پس از آنكه ماجراهای غم انگيز سياسی گذشته را شرح
میدهد ، بدانجا میرسد كه
پاورقی :
1 - از خطبه 15 نهج البلاغه .