نماينده است ؟ در صورت اول هر خدمتی انجام دهد از نوع تيماری است كه‏
مالك يك حيوان برای حيوان خويش ، انجام می‏دهد ، و در صورت دوم از نوع‏
خدمتی است كه يك امين صالح انجام می‏دهد ، اعتراف حكومت به حقوق واقعی‏
مردم و احتراز از هر نوع عملی كه مشعر بر نفی حق حاكميت آنها باشد ، از
شرايط اوليه جلب رضا و اطمينان آنان است .

كليسا و مساله حق حاكميت

در قرون جديد ، چنانكه می‏دانيم نهضتی بر ضد مذهب در اروپا بر پا شد و
كم و بيش دامنه‏اش به بيرون دنيای مسيحيت كشيده شد . گرايش اين نهضت‏
به طرف ماديگری بود . وقتی كه علل و ريشه‏های اين امر را جستجو می‏كنيم‏
می‏بينيم يكی از آنها نارسايی مفاهيم كليسايی ، از نظر حقوق سياسی است .
ارباب كليسا و همچنين برخی فيلسوفان اروپائی ، نوعی پيوند تصنعی ميان‏
اعتقاد به خدا از يك طرف و سلب حقوق سياسی و تثبيت حكومتهای استبدادی‏
از طرف ديگر ، برقرار كردند . طبعا نوعی ارتباط مثبت ميان دموكراسی و
حكومت مردم بر مردم و بی‏خدائی فرض شد .
چنين فرض شد كه يا بايد خدا را بپذيريم و حق حكومت را از طرف او
تفويض شده به افراد معينی كه هيچ نوع امتياز روشنی ندارند تلقی كنيم و
يا خدا را نفی كنيم تا بتوانيم خود را ذی حق بدانيم .