علی عليه السلام و بستن آب به روی دشمن
ما واقعا بايد در احوال پيشوايان بزرگ دينمان يعنی در احوال معصومين تأمل و تفكر بكنيم ، ببينيم آنها چگونه بودند ؟ اين خيلی فكر دارد : جنگ صفين در يكی از كرانههای فرات رخ داد . اصحاب معاويه " شريعه " يعنی محلی را كه میشد آب برداشت میگيرند . بعد علی ( ع ) وارد میشود ، اصحابش بی آب میمانند . میفرستد نزد معاويه كه آخر ما اول آمدهايم برای مذاكره و صحبت كردن ، بلكه خداوند با مسالمت اين مشكل را از ميان مسلمين بردارد و حل بكند . چرا دست به چنين كاری زدی ؟ ولی معاويه كه فكر میكند پيروزی بزرگی به دست آورده گوشش بدهكار نيست . وقتی كه اميرالمؤمنين میبيند كه فايده ندارد ، دستور حمله میدهد و همان روز به شام نرسيده اصحاب معاويه رانده میشوند و اصحاب علی ( ع ) شريعه را میگيرند . بعد اصحاب میگويند ما حالا ديگر مقابله به مثل میكنيم و اجازه نمیدهيم اينها آب بردارند . علی ( ع ) میگويد ولی من اين كار را