هر شرايطی منطقی را ايجاب می‏كند . اين سخن معنايش اين است كه هيچ فردی‏
نمی‏تواند الگو باشد . و من برای همين جهت بحث قبلی را عرض كردم برای‏
اينكه جوابی به اين مطلب داده باشم ، و در بحثهايی هم كه در آينده خواهم‏
كرد ان شاء الله و اگر خدای متعال توفيق عنايت فرمايد باز دلم می‏خواهد
روی اين مطلب بيشتر تكيه بكنم زيرا در عصر ما مسئله‏ای به زبانها افتاده‏
است كه چون درست آن را درك نكرده‏اند سبب يك سلسله بد آموزيها شده‏
است و آن ، مسئله نسبيت اخلاق است ، يعنی آيا معيارهای انسانی ، اينكه‏
چه چيز خوب است و چه چيز بد است ، انسان خواب است چگونه باشد و خوب‏
است چگونه نباشد ، امری است نسبی و يا مطلق ؟ اگر اين مطلب زياد در
نوشته‏های ا مروز ، در كتابها ، مقاله‏ها ، روزنامه‏ها و مجله‏ها مطرح نبود ،
آن را طرح نمی‏كردم ولی چون زياد طرح می‏شود بايد ما طرح بكنيم .

آيا اخلاق ، نسبی است ؟

عده‏ای معتقدند كه به طور كلی اخلاق نسبی است يعنی معيارهای خوب و بد
اخلاقی نسبی است و به عبارت ديگر انسان بودن امری است نسبی . معنای‏
نسبيت يك چيز اين است كه آن چيز در زمانها و مكانهای مختلف تغيير
می‏كند ، يك چيز در يك زمان ، در يك شرايط ، از نظر اخلاقی خوب است ،
همان چيز در زمان و شرايط ديگر ضد اخلاق است . يك چيز در يك اوضاع و
احوال ، انسانی است ، همان چيز در اوضاع و احوال ديگر ضد انسانی است .
اين ،