نكردند كه گرفتن خورشيد ، هماهنگی عالم بالا بود به خاطر پيغمبر . يعنی
خورشيد گرفت برای اينكه فرزند پيغمبر از دنيا رفته ( 1 ) .
اين مطلب در ميان مردم مدينه پيچيد و زن و مرد يكزبان شدند كه ديدی !
خورشيد به خاطر حزنی كه عارض پيغمبر اكرم شد گرفت ، در حالی كه پيغمبر
به مردم نگفته العياذ بالله كه گرفتن خورشيد به خاطر اين بوده . اين امر
سبب شد كه عقيده و ايمان مردم به پيغمبر اضافه شود ، و مردم هم در اين
گونه مسائل بيش از اين فكر نمیكنند .
ولی پيغمبر چه میكند ؟ پيغمبر نمیخواهد از نقاط ضعف مردم برای هدايت
مردم استفاده كند ، میخواهد از نقاط قوت مردم استفاده كند ، پيغمبر
نمیخواهد از جهالت و نادانی مردم به نفع اسلام استفاده كند ، میخواهد از
علم و معرفت مردم استفاده بكند . پيغمبر نمیخواهد از نا آگاهی و غفلت
مردم استفاده كند ، میخواهد از بيداری مردم استفاده كند ، چون قرآن به او
دستور داده : « ادع الی سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم
بالتی هی احسن »( 2 ) . وسائلی ذكر كرده . [ پيغمبر نفرمود ] عوام چنين
حرفی از روی جهالتشان گفتهاند ، خذ الغايات و اترك المبادی ( 3 ) ،
بالاخره نتيجه خوب از اين گرفتهاند . ما هم كه به آنها نگفتيم ، ما در
اينجا سكوت میكنيم . سكوت هم
پاورقی :
. 1 البته اين مطلب فی حد ذاته مانعی ندارد . به خاطر پيغمبر ممكن
است دنيا زير و رو بشود . اينها مسئله مهمی نيست .
. 2 سوره نحل ، آيه . 125 [ به راه پروردگارت با حكمت ( دلائل عقلی )
و اندرز نيكو دعوت كن و با بهترين روش با آنان به بحث و مجادله پرداز
] .
. 3 [ به هدفها بپرداز و وسائل را رها كن ] .