و ملايمت و پرهيز از هر گونه خشونت و اكراه و اجبار است . خود مسئله‏
رهبری و مديريت مسئله مستقلی در سيره نبوی است كه اگر بخواهيم يك سيره‏
تحليلی بيان كنيم يكی از مسائل آن روش پيغمبر اكرم در مديريت و اداره‏
جامعه است كه مقداری به تناسب عرض كردم كه پيغمبر اكرم در مديريتشان‏
چگونه بودند و علی عليه السلام هم همانطور ، و به هر حال خود بحث و روش‏
پيغمبر در مديريت بحث مستقلی است و ان شاء الله شايد در جلسه ديگری‏
بحث خودم را درباره سيره نبوی ادامه بدهم و قسمتهای ديگری از سيره نبوی‏
را از جمله درباب رهبری و مديريت عرض بكنم . فعلا بحث ما در دعوت و
تبليغ است .

پرهيز از خشونت در دعوت و تبليغ

دعوت نبايد توأم با خشونت باشد ، و به عبارت ديگر دعوت و تبليغ‏
نمی‏تواند توأم با اكراه و اجبار باشد . مسئله‏ای است كه خيلی می‏پرسند :
آيا اساس دعوت اسلام بر زور و اجبار است ؟ يعنی ايمان اسلام اساسش بر
اجبار است ؟ اين ، چيزی است كه كشيشهای مسيحی در دنيا روی آن فوق‏
العاده تبليغ كرده‏اند . اسم اسلام را گذاشته‏اند دين شمشير يعنی دينی كه‏
منحصرا از شمشير استفاده می‏كند . شك ندارد كه اسلام دين شمشير هم هست و
اين كمالی است در اسلام نه نقص در اسلام ، ولی آنها كه می‏گويند " اسلام‏
دين شمشير " می‏خواهند بگويند اسلام در دعوت خودش ابزاری كه به كار
می‏برد شمشير است ، يعنی چنانكه قرآن می‏گويد :