می‏گيرد ، و حتی در زمان خلافت همان طور فكر می‏كند ] . البته وقتی اسلام‏
توسعه پيدا كرد ، دنيای اسلام ثروتمند شد و غنائم به سوی آن سرازير شد .
اين را ما هم قبول داريم كه آنگاه كه سيل ثروت به دنيای اسلام ريخت ،
ايمان صدها نفر از مسلمين را هم با خودش برد . ما اصل تأثير را درباره‏
بسياری از افراد انكار نمی‏كنيم ، ولی گفتيم اين را به صورت اصل كلی قبول‏
نمی‏كنيم . زبير يك مسلمان با ايمان بود . زبير را چه فاسد كرد ؟ ثروت و
هنگفت و غنائم بی حساب كه ريخت به دامنش و شد صاحب هزار اسب ، و
هزار غلام و چندين خانه : يك خانه در مصر ، يك خانه در كوفه و يك خانه‏
در مدينه . طلحه را چه فاسد كرد ؟ همينها . و خيلی ديگر از اصحاب پيغمبر
را بدون شك يا مقام و خلافت فاسد كرد ، آرزوی مقام و طمع به مقام فاسد
كرد و يا پول و ثروت فاسد كرد ، ولی اگر اين اصل كلی صحيح می‏بود بايد
تمام اصحاب پيغمبر العياذ بالله در يك مسير قرار بگيرند و همين قدر كه‏
پول و مقام آمد ، اين سيل پول و مقام همه را يك جور حركت بدهد . ولی ما
می‏بينيم در اين ميان استوانه‏هايی هستند كه اين سيلهای عظيم كه حركت كرد
و آمد نتوانست آنها را تكان بدهد .

سلمان

نه تنها اين جاه و مقامها و اين ثروتهای فوق العاده ، علی را نتوانست‏
تكان بدهد ، شاگردانش را هم نتوانست تكان بدهد . مگر سلمان را توانست‏
يك ذره عوض بكند ؟ سلمان حاكم مدائن همان