پاورقی : . 1 بحار جديد ، ج 44 ص 279 و . 280
دارد كه اگر در قلب ما ذرهای از ايمان باشد كافی است كه نام حسين را
بشنويم و اشك ما جاری بشود. « ان للحسين محبة مكنونة فی قلوب المؤمنين»
يك محبت مخفی در عمق دل هر مؤمن نسبت به امام حسين هست . « انا قتيل
العبرش » ( 1 ) من كشته اشكها هستم . شعری است به عربی از يكی از اصحاب
امام صادق عليه السلام ، و خيلی عجيب است . شايد در اوايل طلبگیام در
مشهد بود و هنوز به قم نرفته بودم كه آن را از كتاب " نفثه المصدور "
محدث قمی حفظ كردم . ايشان مینويسند كه ابوهارون مكفوف كه ظاهرا نابينا
بوده است كه به او میگفتهاند مكفوف شاعری توانا بوده و گاهی مرثيه ابا
عبدالله میگفته است . او میگويد روزی رفتم خدمت امام صادق عليه السلام .
فرمود از آن شعرهايی كه در مرثيه جدم گفتهای برای ما بخوان . گفتم اطاعت
میكنم . فرمود زنها را هم بگوييد بيايند پشت پرده تا آنها هم استفاده
بكنند . زنها هم از اندرون آمدند نزديك ، پشت پرده آن اتاق .
شروع كرد به خواندن شعرهايی كه ظاهرا تازه هم گفته بود . ولی مضمون را
شما ببينيد ، و اصلا درس را ببينيد . وقتی اين شعرها را با اينكه پنج
مصراع بيشتر نيست خواند و لولهای در خانه امام صادق بلند شد . امام صادق
همين جور اشك از چشمهايش میريخت و شانههای مباركش حركت میكرد . صدای
ناله و گريه از خانه امام بلند شد كه بعد ظاهرا خود امام گفتند ديگر كافی
است . اينهمه مرثيههايی كه گفته شده است من نظير اين را يا نديدهام و
يا
پاورقی : . 1 بحار جديد ، ج 44 ص 279 و . 280 |