مسيحيان در ولادت مسيح به خرج می‏دهند برابری می‏كند ( و بلكه تناسب هم‏
ندارد ) و نه با ابراز احساساتی كه دنيای تسنن در همين روزها به مناسبت‏
ولادت رسول اكرم می‏كند . می‏دانيد كه دنيای مسيحيت ، در ولادت مسيح ،
چندين روز عيد رسمی خود را می‏گيرد به طوری كه آثارش در ميان ما مسلمين‏
هم ظاهر می‏شود ، و دنيای تسنن هم طولانی‏ترين عيدی كه برای خود می‏گيرد كه‏
تقريبا با عيد نوروز ما ايرانيها برابری می‏كند ، همان ولادت رسول اكرم‏
است كه تعطيل چند روزه دارند و عيد چند روزه است . البته آنها روز
دوازدهم ربيع الاول يعنی پنج روز قبل از روز هفدهم را كه ما عيد می‏گيريم‏
روز ولادت رسول اكرم می‏دانند ، ولی عيد آنها از روز دوازدهم هم شروع‏
می‏شود و ظاهرا تا پنج روز بعد از هفدهم ادامه پيدا می‏كند . آنچه برای ما
عيد نوروز يعنی يك عيد عمومی طولانی است ، در دنيای تسنن همان ايام‏
ولادت رسول خداست . ولی در ميان ما شيعيان كه عرض كردم اين گله را از
خودمان نمی‏شود نكرد - ولادت رسول خدا می‏آيد و می‏گذرد و بسياری از مردم ما
احساس نمی‏كنند كه چنين روزی هم بر آنها گذشت . و اگر تنها ، مسئله‏
تعطيل رسمی و تعطيل شدن بانكها و بيكار شدن كارمندان اداری نبود ، اساسا
كوچكترين احساسی در جامعه ما رخ نمی‏داد ، با اينكه عيد مضاعف است . حالا
اسم اين را چه می‏شود گذاشت ، من نمی‏دانم .
امروز من قصد دارم يك بحث خيلی مختصر درباره تاريخچه رسول اكرم در
حدی كه برای جوانان دانش آموز و احيانا بعضی دانشجويان كه در اين زمينه‏
اطلاعات كمی دارند مفيد باشد بكنم ، بعد سخن خودم را اختصاص بدهم به‏
قسمتی از كلمات رسول اكرم و