در همه چيز : در خوراك ، در پوشاك ، در مسكن ، و در معاشرت و برخورد
با افراد روشش سادگی بود ، در تمام خصوصيات از اصل سادگی و سبك بودن
مؤونه استفاده میكرد و اين اصلی بود در زندگی آن حضرت . پيغمبر از به
كار بردن روش ارعاب كه خودش يك روشی است اجتناب میكرد . اغلب ،
قدرتمندان عالم از روش ارعاب استفاده میكنند ، و برخی روش ارعاب را
به حدی رساندهاند كه میگويند كسی فكر هم نبايد بكند .
در كتابی كه چند سال پيش " ميلوان . . . . " نوشته بود خواندم و در
تاريخ ديگری نخواندم كه محمد خان قاجار در وقتی كه در كرمان بود و آن قتل
عامها ر ا كرد و آنهمه مردم را كور كرد و آنهمه قناتها را پر كرد و آنهمه
خرابكاری كرد كه واقعا عجيب است ، روزی يكی از سربازها آمد به او
گزارش داد كه فلان سرباز يا افسر تصميم دارد تو را به قتل برساند . دستور
داد تحقيق كنند . وقتی تحقيق كردند معلوم شد كه دروغ است ، بين اين
سرباز و آن سرباز يا افسر سر يك دختر رقابتی بوده و آن سرباز يا افسر آن
دختر را گرفته و اين برای اينكه بتواند از او انتقام بگيرد آمده چنين
گزارش غلطی داده است . فتحعلی شاه كه اسم كوچكش باباخان است در آن
زمان وليعهدش بود . ( خودش كه بچه نداشت ، برادر زادهاش است ) . به
فتحعلی شاه يعنی به باباخان آن وقت گفت : باباخان ! برو در اين قضيه
تحقيق كن . وقتی رفت تحقيق كرد ديد قضيه از اين قرار و دروغ است .
محمدخان گفت : حالا به عقيده تو ما چه بكنيم ؟ گفت : معلوم است ، اين
بابا گزارش دروغ داده بايد مجازات بشود . گفت آنچه تو میگويی ، با
منطق عدالت حرف درستی است ولی با منطق
|