زبان سلطان محمود و اياز حرفهايی میگويد . اينها واقعيتی ندارد .
قرآن ، پيغمبر ، ائمه و كسانی كه تربيت شده اين مكتب هستند محال است
كه برای هدف مقدس ، از يك امر نامقدس ، مثلا از يك امر پوچ ، از يك
امر باطل ، از يك امر بی حقيقت ولو يك تمثيل استفاده كنند . اين است
كه ما شك نداريم كه تمام قصص قرآن همان جور كه قرآن نقل كرده است عين
واقعيت است . داستانی كه قرآن نقل میكند ، ما بعد از نقل قرآن احتياجی
نداريم كه تأييدی از تواريخ دنيا پيدا بكنيم . تواريخ دنيا بايد از قرآن
تأييد بگيرند . ايشان ( علامه طباطبائی ) در تفسير الميزان اين اصل را با
ادلهای از آيات قرآن ثابت میكنند كه اساسا در سيره انبيا چنين چيزی
وجود نداشته كه حتی برای هدف مقدسشان از يك امر نامقدس استفاده بكنند.
دو سخن باطل شايع ميان متجددين و متقدمين
در اين زمينه يك حرفی در ميان متجددين ما پيدا شده و يك حرفی در ميان
بعضی از متقدمين ما ، و هر دوی اينها آنچنان به حقيقت ضربه زدهاند كه
خدا میداند . اما آنچه كه در ميان متجددين به اصطلاح طرح شده و خيلی هم
رويش تكيه میشود ، از فرنگيها گرفته شده است و مصريها با اين قاعده و
به اين تعبير بيان میكنند : الغايات تبرر المبادی يعنی هدف وسيله را
مباح میكند . پس كوشش كن هدفت مقدس باشد . برای هدف مقدست از هر
وسيله ولو نامقدس میتوانی استفاده بكنی . و آنچه كه در ميان بعضی از
متقدمين ما تا حدی معمول شده اين است كه يك حديثی نقل میكنند كه [
البته ]