كوركورانه از محيط و عادت آباء و اجداد است نيست ، بلكه می‏خواهم بگويم‏
همان تقليد جاهل از عالم و رجوع عامی به فقيه بر دو قسم است : ممنوع و
مشروع .
اخيرا از بعضی مردم كه در جستجوی مرجع تقليد هستند گاهی اين كلمه را
می‏شنوم كه می‏گويند می‏گرديم كسی را پيدا كنيم كه آنجا " سر بسپاريم " .
می‏خواهم بگويم تقليدی كه در اسلام دستور رسيده " سر سپردن " نيست ، چشم‏
باز كردن و چشم بازداشتن است . تقليد اگر شكل " سر سپردن " پيدا كرد
هزارها مفاسد پيدا می‏كند .
در اينجا حديث مفصلی كه در اين زمينه هست و نوشته‏ام ، برای شما از رو
می‏خوانم . جمله معروف « و اما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا
لدينه مخالفا علی هواه مطيعا لامر مولاه فللعوام ان يقلدوه » ( 1 ) كه از
جمله سندهای تقليد و اجتهاد است جزء همين حديث است و شيخ انصاری‏
درباره اين حديث می‏گويد : آثار صدق از آن نمايان است .
اين حديث در ذيل اين آيه كريمه است : « و منهم اميون لا يعلمون‏
الكتاب الا امانی و ان هم الا يظنون »( 2 ) . اين آيه در مقام مذمت عوام‏
و بی‏سوادان يهود است كه از علماء و پيشوايان دين خود پيروی و تقليد
می‏كردند ، و دنباله آياتی است كه روش ناپسند علماء يهود را ذكر می‏كند .
می‏فرمايد يك عده آنها همان مردم بی‏سواد و نادان بودند كه از كتاب‏

پاورقی :
1 - [ و اما هر يك از فقهاء كه خوددار و حافظ دين خود و مخالف هوای‏
نفس و مطيع فرمان مولای خود باشد عوام حق دارند از او تقليد كنند ] .
2 - سوره بقره ، آيه . 78