برای خدا قرار دهد چشمه‏های حكمت از زمين دلش به مجرای زبانش جاری‏
می‏شود .
ولی عينا همين مضمون ، هر چند با عين اين الفاظ نيست در اصول كافی ،
باب اخلاص ( 1 ) ، از امام باقر ( ع ) نقل شده : " « ما اخلص العبد
الايمان بالله عزو جل اربعين يوما - او قال ما اجمل عبد ذكر الله عز و جل‏
اربعين يوما - الا زهده الله عز و جل فی الدنيا ، و بصره داءها و دواءها ،
فاثبت الحكمة فی قلبه ، و انطق بها لسانه » " يعنی بنده‏ای چهل روز
ايمان خودش را خالص نكرده است ، يا گفت بنده‏ای چهل روز خدا را خوب‏
ياد نكرده است ( اين ترديد از راوی حديث است ) مگر آنكه خداوند به او
زهد عنايت كرده و او را نسبت به دردها و دواهای اين دنيا بصيرت داده و
حكمت را در دل او قرار داده و به زبان او جاری ساخته است .
حافظ در اين دو بيت نظر به همين حديث معروف دارد كه می‏گويد :
شنيدم رهروی در سرزمينی
همی گفت اين معما با قرينی
كه ای صوفی شراب آنگه شود صاف
كه در شيشه بماند اربعينی
در تفسير الميزان از كتب اهل تسنن نقل می‏كند كه رسول اكرم فرمود :
²لولا تكثير فی كلامكم، و تمريج فی قلوبكم لرايتم ما اری و لسمعتم ما اسمع‏»
يعنی اگر زياده روی در سخن گفتن شما ، و هرزه چرانی در دل شما نبود هر چه‏
من می‏بينم شما می‏ديديد و هر چه می‏شنوم می‏شنيديد . كلمه " تمريج " از
ماده " مرج " است و به معنای چمن و سرزمين علفزار است كه معمولا هر
نوع حيوانی در آنجا وارد می‏شود و راه می‏رود و

پاورقی :
1 - ج‏2 ، ص . 16