موعظه در اسلام
يك مطلب ديگر هم داريم و آن مسئله موعظه است . موعظه با خطابه فرق دارد . خطابه صناعت است و جنبه فنی و هنری دارد و به علاوه هدف خطابه تحريك احساسات و عواطف است به نحوی از انحاء ، اما موعظه صرفا به منظور تسكين شهوات و هواهای نفسانی است و بيشتر جنبه منع و ردع دارد . اگر هدف خطابه را مطلق اقناع بدانيم وعظ و موعظه هم قسمی از خطابه است . به هر حال موعظه در جائی گفته میشود كه كلماتی و جملههائی القاء شود به منظور ردع و منع و تسكين شهوت و غضب در مواردی كه لازم است تسكين داده شود . راغب اصفهانی میگويد : الوعظ زجر مقترن بالتخويف يعنی موعظه منعی است كه مقرون باشد به بيم دادن ، يعنی به بيم دادن از عواقب كار . آنگاه از خليل بن احمد - لغوی معروف - نقل میكند هو التذكير بالخير فيما يرق له القلب . يعنی موعظه يادآوری قلب است نسبت به خوبيها در اموری كه موجب رقت قلب گردد . موعظه سخنانی است كه موجب نرمی و رقت قلب بشود . منع مردم از هواپرستی و شهوتپرستی و رباخواری و رياكاری و تذكر مرگ و قيامت و نتايج اعمال در دنيا و آخرت ، موعظه است . اما خطابه اقسامی دارد ، ممكن است حماسی و جنگی باشد ، ممكن است سياسی باشد ، ممكن است قضائی باشد ، ممكن است دينی و اخلاقی باشد ، گاهی به منظور تحريك حس سلحشوری و سربازی است كه در جنگها و ميدانهای مبارزه ايراد میشود ، گاهی به منظور آشنا كردن مردم است به حقوق سياسی و اجتماعيشان ، و گاهی به منظور برانگيختن حس