تقوا و تلطيف احساسات
تقوا و طهارت در يك ناحيه ديگر هم تأثير دارد و آن ناحيه عواطف و احساسات است . كه احساسات را رقيقتر و لطيفتر میكند . اينطور نيست كه آدم با تقوا كه خود را از پليديها و كارهای زشت و كثيف ، از ريا و تملق ، از بندگی و كاسه ليسی دور نگهداشته ، ساحت ضمير خود را پاك نگهداشته ، عزت ومناعت و آزادمنشی خود را حفظ كرده ، توجهش به معنا بوده ، نه به ماده ، يك همچو شخصی نوع احساساتش با احساسات يك آدم غرق در فحشاء و پليدی و غرق در ماديات يكی باشد . مسلما احساسات او عالیتر و رقيقتر و لطيفتر است ، تأثرات او در مقابل زيبائيهای معنوی بيشتر است ، دنيا را طور ديگری و با زيبائی ديگری میبيند ، آن جمال عقلی كه در عالم وجود است بهتر حس میكند . گاهی اين مسئله طرح میشود كه چرا ديگر شعرائی مثل سابق پيدا نمیشود ؟ چرا ديگر آن لطف و رقت كه مثلا در گفتههای سعدی و حافظ هست امروز پيدا نمیشود ؟ و حال آنكه همه چيز پيش رفته و ترقی كرده ، علم جلو رفته و افكار ترقی نموده ، دنيا از هر جهت پيش رفته .پاورقی : 1 - سوره مائده ، آيه 16 : [ خداوند به سبب آن ، كسانی را كه خشنودی او را میجويند به راههای سلامتی هدايت میكند ، و به اذن خويش ايشان را از تاريكيها به سوی نور بيرون میبرد ، و به راه راست هدايت مینمايد ] .