ترك كرده و يا مرتكب منكر شده خودش منصرف و نادم و پشيمان نشده باشد
.
مسئله ديگری كه باز بحث می‏كنند مراتب و درجات امر به معروف و نهی‏
از منكر است كه در اخبار و احاديث به طور كلی وارد شده كه سه درجه و سه‏
مقام دارد : مرتبه قلب ، مرتبه زبان ، مرتبه دست . فقهاء هم اين سه‏
مرتبه را تشريح كرده و تفصيل داده‏اند و گفته‏اند در درجه اول مسلمان بايد
در قلب خود نسبت به خلاف كاريها و ترك واجبات الهی و ارتكاب منهيات‏
دينی تنفری احساس نمايد ، و كمترين مظهری كه اين تنفر قلبی می‏تواند
داشته باشد يك عمل منفی است يعنی و ترك معاشرت ، و همچنين است اظهار
تأسف و تكدر با قيافه . در مرتبه زبان هم بايد اول از طريق پند و نصيحت‏
و نرمی وارد شد و اگر فائده نكرد سخنان درشت و با خشونت به كار برده‏
شود . برای مرتبه يد و عمل هم مراتبی ذكر كرده‏اند و غالبا متوجه اين قضيه‏
شده‏اند كه گاهی احتياج می‏افتد به اينكه اعمال زور و عنف بشود و بسا
می‏شود صدمه‏ای برطرف وارد شود و جراحتی بردارد ، و يا آنكه احيانا ممكن‏
است منجر به قتل كسی بشود . به اينجا كه می‏رسد فقهاء به اصطلاح توقف‏
می‏كنند و می‏گويند اين ديگر وظيفه عامه مردم نيست . عامه حق ندارند از
پيش خود دست به اينگونه كارها بزنند . اين مرتبه امر به معروف و نهی‏
از منكر وظيفه حاكم شرعی و يا كسی است كه از طرف حاكم شرعی اجازه و
دستور اين كار را داشته باشد . اگر به عامه مردم اجازه اين كارها داده‏
شود مستلزم هرج و مرج در اجتماع می‏شود .
مسائل ديگری هم معمولا در ذيل مبحث امر به معروف و نهی از