باشد و چند كلمه از مواعظ بداند می‏تواند موعظه كند و موعظه‏اش تا همان حد
مفيد با شد . در موعظه اگر خود شخص اهل عمل باشد و اخلاصی داشته باشد
همان بازگو كردن كلمات بزرگان كافی است ، و اما اينكه شخص بخواهد
مصالح عاليه دينی و دنيائی مردم را بگويد و آنها را به آن مصالح آگاه كند
خيلی مشكل است .
دو اشكال در اين كار هست . يكی اينكه علم و اطلاع زياد می‏خواهد ، ديگر
اينكه اخلاص بسيار لازم است كه آنچه را از مصالح عاليه دينی و دنيائی‏
می‏فهمد همانها را به مردم بگويد .

آگاهی دينی و آگاهی اجتماعی

اما علم و اطلاع : اولا بايد علم و اطلاعش به مبانی دين كافی باشد ، بايد
اسلام را كاملا بشناسد ، به روح تعليمات اسلامی آگاه باشد ، ظاهر اسلام و
باطن اسلام ، پوسته اسلام و هسته اسلام ، همه را در حد خود و جای خود بشناسد
تا بفهمد مصلحت دين يعنی چه ؟ ثانيا تنها دانستن و شناختن دين برای‏
مصلحت‏گوئی كافی نيست ، جامعه را بايد بشناسد ، به اوضاع دنيا بايد آگاه‏
باشد ، بايد بفهمد كه در دنيا چه می‏گذرد و امروز مصلحت جامعه اسلامی در
برابر جريانهای موجود دنيا چه اقتضا می‏كند ، و مردم را به آن جريانها و
مصالح واقعی آنها آگاه بكند .
متأسفم كه بايد بگويم ما از اين جهت ضعيفيم . ما در جنبه موعظه ضعيف‏
نبوده‏ايم و نيستيم و لااقل خيلی ضعيف نيستيم اما در اين قسمت خيلی‏
ضعيفيم ، در اين جهت كمتر مطالعه داريم . اين كلام امام رضا ( ع ) خيلی‏
قيمت دارد . فرمود مردم را به مصلحت دين و دنيای آنها آگاه