كند و سرگرميهای مناسب در آنجا فراهم نمايد ، از قبيل نمايش بچه‏های چاق‏
و تندرست و جايزه دادن به مادران كاردان ، و از قبيل كارهای دستی و غيره‏
، كه هر كدام برنامه و ترتيبات خاصی داشت و مردم را سر ذوق می‏آورد . دو
سه سالی از اين جريان گذشت كه زنهای آن شهر به كلی قمار را فراموش‏
كردند " .
اين را می‏گويند چاره عملی و تدبير عملی . اين ، معنای دخالت دادن منطق‏
و تدبير است در مبارزه با منكرات . اگر آنها می‏خواستند به موعظه‏ها و
خطابه‏های كشيشان و مقاله‏ها و روزنامه‏ها قناعت كنند می‏بايست برای هميشه‏
بنشينند و مثل ما بگويند :
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من آنچه البته به جائی نرسد فرياد
است
از قديم در ميان ما معروف است كه زنها زياد غيبت می‏كنند . الان هم‏
زنهای قديمی و محجبه در عين اينكه اهل نماز و روزه و مسجد و عبادت هستند
زياد غيبت می‏كنند . چرا ؟ زيرا محيط خانوادگی قديمی ما با آن سبكی كه‏
بود طوری است كه زن و بيچاره اگر غيبت نكند حرف ديگر و كار ديگر ندارد
. اهل علم و معرفت و كتاب كه نيست . اهل هنر و كاردستی و صنعت كه‏
نيست . در حال فراغت از زحمات خانه سرگرمی ديگری ندارد جز اينكه دور
هم جمع شوند و غيبت كنند . روح بالاخره غذا می‏خواهد . وقتی غذای صحيح‏
نرسيد ، از گوشت مرده تغذيه می‏كند . « ا يحب احدكم ان يأكل لحم اخيه‏
ميتا »( 1 ) . در حديث راجع به غيبت وارد

پاورقی :
1 - سوره حجرات ، آيه . 12