جهاد مقدس

حالا وقت آنست كه از بيانات گذشته خودم استنتاج كنم . نتيجه همه اين‏
حرفها اينست كه اوجب واجبات در عصر حاضر شركت در تعليمات عمومی است‏
. اين واجب تنها وظيفه فرهنگ و فرهنگيان نيست ، وظيفه هر كسی است كه‏
مسلمان است و ادعای مسلمانی دارد ، خواه از دولت باشد خواه از ملت ،
بايد به صورت يك جهاد مقدس درآيد و به فرمان دين باشد و رنگ دينی‏
داشته باشد . پس علماء روحانی بايد اين افتخار را ببرند و پيشقدم باشند
. مؤمنين و مقدسين نبايد از علم و مدرسه بترسند و وحشت كنند و خيال كنند
كه اگر علم آمد دين می‏رود . اين ، سوء ظن به اسلام است . اسلام آنچنان‏
دينی است كه در محيط علم بهتر از محيط جهل رشد می‏كند . ما اگر می‏دانستيم‏
كه جهل و جهالت چه بر سر ما آورده و چه بر سر اسلام آورده ، از جهالت و
نادانی و بی‏سوادی وحشت می‏كرديم نه از علم و مدرسه .

چو علم آموختی . . .

گاهی ديده می‏شود بعضی اشخاص برای آنكه وحشت خودشان را از علم پنهان‏
كنند به شعر سنائی متوسل می‏شوند كه می‏گويد :
چو علم آموختی از حرض آنگه ترس كاندر شب چو دزدی با چراغ آيد
گزيده‏تر برد كالا
و آنوقت می‏گويند ببين اين تحصيل كرده‏ها الان ضررشان برای مملكت صد
درجه از بی‏سوادها بيشتر است . بی‏سوادها آفتابه دزد هستند اما