بگوئيد در يك جا جمع بشوند و بگويند به هر يك از شماها چك هزار تومانی‏
می‏دهيم به شرط اينكه بنشينيد نيم ساعت برای فلان شخص ، مثلا برای شاه‏
عباس گريه بكنيد . اگر گريه كردند ؟ ! مگر می‏شود چنين چيزی ؟ ! گريه‏
احساسات می‏خواهد . انسان تا متأثر نشود گريه نمی‏كند . با بايد حزن داشته‏
باشد يا بايد شوق داشته باشد . در مردم واقعا يك نوع احساساتی حقيقی‏
نسبت به سيد الشهداء هست ، واقعا امام حسين را دوست دارند و به او عشق‏
می‏ورزند و از سوز دل برايش اشك می‏ريزند . در اين محرم و صفر خروارها
اشك از مردم ريخته می‏شود ، در غير محروم و صفر چقدر ريخته می‏شود ! تا
حزنی نباشد ، تا اندوهی نباشد ، تا عشقی نباشد ، تا شوقی نباشد ، تا
احساساتی نباشد كه گريه نمی‏آيد . اين احساسات قيمت دارد خيلی هم قيمت‏
دارد . اما حالا آنطوری كه بايد و شايد استفاده نكرده‏ايم و استفاده ما
استفاده كامل نيست مطلب ديگری است به جای خود .
ما خيلی چيزها داريم كه استفاده نكرده‏ايم . ما رود كارون داريم تا حالا
از آن استفاده نكرده بوديم پس بايد بگوييم رود كارون به درد نمی‏خورد ؟ !
ما سالها و قرنها در زير زمين نفت داشتيم و از آن استفاده نكرده بوديم‏
پس بگوييم نفت بد است ؟ ! هزاران معدن ديگر و ذخيره ديگر ما در اين‏
كشور داشته‏ايم و داريم و استفاده نمی‏كنيم .
اگر اين كشور بخواهد اصلاح بشود ، اگر بخواهد در جاده ترقی بيافتد ، در
جاده تعالی بيافتد ، در جاده علم بيافتد ، در راه صنعت بيافتد ، در راه‏
حريت و آزاديخواهی بيافتد بهترين راه و نزديكترين راه - اگر نگويم راه‏
ديگری نيست - بهترين راه و نزديكترين راه همين است كه از همين‏