علل متروك ماندن فرمان اسلام

مسلما يكی از علل اين امر حوادثی بود كه در اوضاع اجتماعی مسلمين ،
ابتدا به وسيله دستگاههای خلافت پديد آمد ، و بعد دنبال شد ، ناهمواريها
در زندگانی مسلمين به وجود آمد ، يك جامعه طبقاتی درست شد كه با منظور
اسلام ابدا وفق نمی‏دهد ، جامعه منقسم شد به يك طبقه فقير و بدبخت كه نان‏
خود را به زحمت می‏توانست به دست آورد ، و يك طبقه مسرف و مبذر و
مغرور كه نمی‏دانست با آنچه در چنگال دارد چه بكند . وضع زندگی عمومی‏
وقتی كه شكاف بردارد زمينه برای اجرا و عمل و توجه به اين دستورها باقی‏
نمی‏ماند و بلكه عواملی پيدا می‏شود كه اينگونه دستورها اجرا نگردد .
بعضی‏ها علت ديگری ذكر می‏كنند ، مدعی هستند كه علت اينكه دستورهای‏
اسلام راجع به علم ، زمين خورد ، اين بود كه حسابی از جائی برداشته شد و
به جای ديگر گذاشته شد ، و به تعبير ديگر اعتباری از حسابی برداشته شد و
به حساب ديگر ريخته شد ، مثل اينكه مثلا كسی در بانك حسابی داشته باشد و
دولت اعتباری برای آن حساب باز كند و بعد بيايند اين اعتبار را از آن‏
حساب بردارند و به پای حساب ديگر بريزند .
اين دسته می‏گويند علت اينكه دستورهای اسلام درباب علم زمين خورد اين‏
بود كه آنچه كه اسلام به حساب علم و تشويق عموم به تعليم و با سواد شدن و
فضيلت علم گفته بود همه به حساب عالم و تشويق به احترام و دست‏بوسی و
فضيلت عالم گذاشته شد ، مردم به جای اينكه