اين حال متصدی شؤون روحانی بشوند بسيار خوب است ، هميشه افراد كمی از
اين قبيل بوده و هستند ، اما نمی‏توان گفت همه افراد بايد اينچنين باشند
و در غير اين صورت وارد نشوند ، زيرا با تغييراتی كه در وضع زندگی مردم‏
نسبت به صدر اسلام پيدا شده و با توسعه روزافزون علوم و احتياجات ،
ضرورت دارد گروهی همه عمر ممحض باشند برای تحصيل و اداره شؤون دينی‏
مردم ، و ناچار بودجه مخصوصی لازم است كه با طرز صحيحی در اين راه مصرف‏
شود .
در صدر اسلام احتياج اينقدر نبوده ، عقده‏ها و شبهه‏ها و همچنين معاندين و
دشمنان اسلام اينقدر نبوده‏اند . ضرورت دارد هميشه گروهی ممحض برای دفاع‏
از اسلام و جوابگوئی به احتياجات دينی مردم بوده باشند . آری ، انصاف‏
اينست كه برخی شؤون روحانی كه فعلا معمول است از قبيل امامت جماعت ،
نه يك شأن مخصوص روحانی است و نه كسی حق دارد آن را بهانه قرار داده و
دست از هر كار و شغل و خدمتی بكشد و در انتظار موقع نماز بماند و مسجدی‏
برود و برگردد و زينت مجالس ختم باشد و اينها را شغل شاغل خود قرار دهد
و عمری كل بر اجتماع بوده باشد .
به هر حال اين جمود فكری است كه صرفا به حكم اينكه يك چيزی در صدر
اسلام نبوده اكنون هم كه احتياج و ضرورت ايجاب می‏كند نباشد .
ب - فرض ديگر اينست كه روحانيت بودجه مخصوص خود را از اوقاف و
صدقات جاريه استفاده كند .
شايد همه دستگاههای روحانی جهان - غير از شيعه - بودجه‏شان