تقوا و حكمت عملی
اين نكته را اول بايد بگويم كه آن حكمتی كه به اصطلاح مولود تقوا است و آن روشنی و فرقانی كه در اثر تقوا پيدا میشود حكمت عملی است نه حكمت نظری . حكما اصطلاحی دارند كه عقل را منقسم میكنند به دو قسم : عقل نظری و عقل عملی . البته مقصود اين نيست كه در هر كسی دو قوه عاقله هست ، بلكه مقصود اينست كه قوه عاقله انسان دو نوع محصول فكر و انديشه دارد كه از اساس با هم اختلاف دارند : افكار و انديشههای نظری ، و افكار و انديشههای عملی . فعلا مقتضی نيست كه در اطراف اين مبحث فلسفی صحبت كنم و فرق افكار و انديشههای نظری و عملی را ذكر كنم زيرا خود اين مطلب اگر بنا باشد در اطرافش صحبت شود بيش از يك سخنرانی وقت میگيرد . همينقدر اجمالا عرض میكنم كه عقل نظری همان است كه مبنای علوم طبيعی و رياضی و فلسفه الهی است . اين علوم همه در اين جهت شركت دارند كه كار عقل در آن علوم قضاوت درباره واقعيتها است كه فلان شیء اينطور است و يا آنطور ؟ فلان اثر و فلان خاصيت را دارد يا ندارد ؟ آيا فلان معنا حقيقت دارد يا ندارد ؟ و اما عقل عملی آنست كه مبنای علوم زندگی است ، مبنای اصول اخلاقی است ، و به قول قدما مبنای علم اخلاق و تدبير منزل و سياست مدن است . در عقل