مشكل عظيم فائق آيد .
مادر و منبع همه رازها و رمزها روح منطقی اسلام و وابستگی كامل آن به‏
فطرت و طبيعت انسان و اجتماع و جهان است .
اسلام در وضع قوانين و مقررات خود رسما احترام فطرت و وابستگی خود را
با قوانين فطری اعلام نموده است . اين جهت است كه به قوانين اسلام امكان‏
جاويدانی بودن داده است .
اتكاء و وابستگی اسلام را با فطرت با مشخصات ذيل می‏توان شناخت :
. 1 پذيرش و وارد كردن عقل در حريم ذهن : هيچ دينی مانند اسلام با عقل‏
پيوند نزديك نداشته است و برای او " حق " قائل نشده است . كدام دين‏
را می‏توان پيدا كرد كه عقل را يكی از منابع احكام خود معرفی كند ؟ فقهای‏
اسلام منابع و مدارك احكام را چهار چيز شمرده‏اند : كتاب ، سنت ، اجماع‏
، عقل . فقهای اسلام ميان عقل و شرع رابطه ناگسستنی قائل‏اند و آن را "
قاعده ملازمه " می‏نامند ، می‏گويند :
كل ما حكم به العقل حكم به الشرع و كل ما حكم به الشرع حكم به العقل .
هر چه را عقل دريابد ، شرع بر طبق آن حكم می‏كند ، و هر چه شرع حكم كند
، مبنای عقلی دارد
عقل در فقه اسلامی ، هم می‏تواند خود اكتشاف كننده يك قانون باشد و هم‏
می‏تواند قانونی را تقييد و تحديد كند و يا آن را تعميم دهد و هم می‏تواند
در استنباط از ساير منابع و مدارك مددكار خوبی باشد .