آن را معدوم و اعدام كرده‏اند ، اشتباه كرده‏اند ، همان نفسهای كشته در
شعور باطنشان مشغول فعاليت است . اسلام طرفدار رام كردن ، مطيع كردن و
ورزش دادن نفس است . علی عليه‏السلام می‏فرمايد : « و انما هی نفسی‏
اروضها بالتقوی ، لتاتی آمنة يوم الخوف الاكبر » ( 1 ) . علی فرمود : اين‏
نفس من است ، با تقوا ورزشش می‏دهم ، تقويتش می‏كنم ، مثل يك اسبی كه‏
رياضتش می‏دهند ، به اصطلاح راهش می‏برند تا راه و رفتار را به او ياد
بدهند . پيغمبر اكرم فرمود : « شيطانی اسلم بيدی » . نگفت كه من شيطانم‏
را كشتم و سرش را بريدم و معدومش كردم ، فرمود : شيطان من كه هر كسی‏
دارای يك شيطانی است كه همان نفس اماره‏اش باشد در دست من تسليم شد .
در اخلاق اسلامی به كرامت و عزت نفس به عنوان يك اصل و ريشه برای‏
عموم ملكات اخلاقی اهميت زياد داده شد . عزت و كرامت نفس موضوعی است‏
كه در هيچ كتاب اخلاقی اين موضوع را لااقل به عنوان يك موضوع شاخص و
برجسته ، و شايد به هيچ عنوانی نمی‏بينيم . خيال می‏كردند كه اگر مؤمن برای‏
عزت نفس خودش اهميت قائل بشود اين خلاف اخلاق است ، خودپرستی است .
ولی قرآن مؤمن را به حفظ عزت و كرامت و محترم شمردن خودش دعوت می‏كند
: « و لله العزش و لرسوله و للمؤمنين »( 2 ) .
همين طور است موضوعات اجتماعی . مردم چند صد سال پيش تفكر اجتماعی‏
نداشتند . آدم حيرت می‏كند وقتی كه با اين طرز تفكر آشنا می‏شود و می‏بيند
كه با منطق قرآن تطبيق می‏كند ، كه اساسا قرآن برای

پاورقی :
. 1 نهج البلاغه ، نامه . 45
. 2 سوره منافقون ، آيه . 8