پاورقی : 1 - اشكال : بالاخره علم هم يك چيزی است كه قبلا خارجيت نداشت كه معلم آن شیء متحصل را بياورد و بر جاهل اضافه كند و نقشش فقط تأليف باشد ، بلكه عالم علم را در جاهل جعل و خلق میكند ، پس همه جعلها جعل بسيط است . پاسخ : نه همه جعلها جعل بسيط نيست ، مثلا جعله قائما يعنی قيام را برای او خلق كرد . شما درباب قيام اين را خوانده ايد كه قيام چون عرض است وجود مستقل و لنفسه ندارد : يعنی وجوده لنفسه عين وجود لغيره فی الخارج . اشكال : بله ولی بالاخره در وجود است . پاسخ : نه ، دو وجود نيست اگر دو وجود باشد معنايش اينستكه جاعل يجعل القيام در درجه اول ، بعد يجعل القيام المجعول لزيد ، و يا میگوييم زيد موجود ، اضافه اش با وجود چيز ديگر مثل قيام ، يك امری است غير از خودش و زائد بر ذاتش . آنهائيكه قايل به صيرورت بودند تقريبا چنين حرفی میزدند . هر دو احتمال غلط است ، هر دو وجه غلط است . وجود قيام لنفسه عين وجوده لغيره و اين اضافه ای كه اينجا هست مقوم وجود قيام است ، اين وجود قيام ، اينجور نيست كه دو وجود باشد ، يك وجود لنفسه و يك وجود لغيره ، و همچنين اينجور نيست كه يك وجود باشد ولی اضافه زائد بر ذاتش باشد ، بلكه وجود است و نحوه اش نحوه تعلقی و اضافی است و اينجا اگر ما بخواهيم اسم جعل بسيط برايش بگذاريم بحسب اعتبار است نه بحسب حقيقت يعنی دو وجود نيست . جعل قيام ، چيزی غير از جعل زيد قائما نيست . اشكال : پس بعد از جعل يك زيدی است و يك قيامی . پاسخ : ما كه نگفتيم وجود قيام عين وجود زيد است ، گفتيم وجود القيام لنفسه عين وجوده لزيد ، والا وجود زيد يك ماهيتی دارد و وجود قيام ماهيت ديگر ولی وجود ماهيت قيام وجود تعلقی است . اشكال : پس باز هم جعل وجود تعلق است ، و بالاخره جعل بسيط است . پاسخ : جعل وجود تعلق ؟ ! شما خيال میكنيد تعلق زايد بر وجود است ؟ ! نه اينجور نيست ، وجود ناعت ، يعنی جعل الصفة است ، وجعل الصفة با جعل الشیء موصوفا به هذه الصفة يكی است . خوب اين را میگوييم جعل تأليفی ، پس در جعل تأليفی مجعول داريم و مجعول له ، ولی در جعل بسيط مجعول و مجعول له نداريم ، تنها جعل ذاتالشی ء است . در قرآن كريم هم جعل به هر دو نحو آمده است " جعل الظلمات والنور " اين جعل بسيط است يعنی خلق ، و يك وقت میفرمايد " جعلكم خلائف فی الارض " و اين جعل تأليفی ، و اين غير جعل " كم " و جعل " خلافه " است ، بلكه " جعلكم خلائف " است ، يعنی شما موضوع هستيد . >