[ جواب بهمنيار عن تشكيك الامام الرازی و جواب ميرداماد عنه ]
وأقول : ان بهمنيار ذكر هذه الشبهة ناقلا اياها عمن سبقه من الاقدمين ( 16 ) و أبطلها بأنها انما تنفی وجود الحركة بمعنی القطع و هی غير موجودش فی الاعيان والموجود من الحركة انما هوالتوسط المذكور و هو ليس الا أمرا سيالاپاورقی : > ابتدای وجودش موجود نيست ، حد وجودش در ابتدای وجودش موجود است ، وجودش حدی دارد و زمان وجودش هم حدی دارد ، وجودش در زمان موجود است و ابتدای وجودش در ابتدای زمان موجود است . 15 - در اينجا جواب اين است كه عين اوست به اعتبار و غير اوست به اعتبار ديگری . به اعتبار اينكه وجود واحد است عين يكديگرند ، و اگر به اعتبار اجزاء حساب بكنيم ، اين جزء غير از آن جزء است ، و اين در هر وجود ممتدی قابل بيان است . 16 - اين مطلب كه بهمنيار اين شبهه را از قدما نقل میكند دليل بر اين است كه قبل از فخر رازی نيز اين شبهه وجود داشته است و در عين حال با اينكه فخر رازی نيز خودش از ذهن خودش به اين اشكال رسيده مغايرت ندارد .