نحوه وجود " مقوله " در حركت
امر سومی داريم كه راجع به آن بايد بحث كنيم و آن ما فيه الحركه است ، يعنی مقوله ای كه حركت در آن واقع میشود ، مثلا جسم حركت میكند در " أين " يا " كيف " . يك بحث در خود جسم كه موضوع است بود كه آيا بايد واحد باشد يا نه ، بايد مستمر باشد يا نه . گفتيم بعضی ها گفته اند آری و بعضی ها گفته اند نه . قائلين به حركت جوهری میگويند استمرارش لازم نيست . بحث دوم درباره حركت بود ، درباره حركت هم گفتيم كه يك امر مستمر ممتد داريم ، و يك امر آنی الحدوث بسيط مستمر البقاء . بعد میرويم سراغ خود " كيف " مثلا سواد ، كه اين چه وضعی دارد ، بعدا خواهيم گفت كه حركت در يك مقوله با خود مقوله و زمان آن ، اينها سه چيز منفك از يكديگر نيستند و ثابت میكنيم كه حركت و زمان و مقوله در خارج اتحاد و جودی دارند ، يعنی يك وجود است كه هم میتوانيم آن را حركت بناميم و هم زمان و هم مقوله . پس وقتی مقوله با خود حركت يك چيز است ، ما درباب سواد هم هر دو حرف را میتوانيم بزنيم يعنی وقتی شیء در سواد حركت میكند ، اينجا سواد يك وجود ممتد متصل تدريجی دارد كه منطبق بر حركت قطعيه است ، و هم میتوانيم بگوييم يك وجود بسيط مستمر دارد كه آنا حادث شده و بقاء دارد و اين منطبق بر حركت توسطيه است . چون حركت با مقوله كه دو چيز نيست ، و اگر دو جور حركت داشته باشيم دو جور مقوله هم خواهيم داشت .