[ ابطال ماذهب اليه الرازی فی معنی الحركة ]
أقول : فساده مما لا يخفی علی من له اطلاع علی هذه المباحث ، ولست أدری أی حد من حدودالسواد سواد عنده ، والبواقی كلها غير سواد ؟ مع أن كل واحد من تلك الحدود يوجد بالفعل عندالثبات والسكون ( 7 ) ، واذا لم يكن سواد فأی شیء كان ؟ ثم اعترض علی قولهم " ان للمتحرك فی المقدار فی كل آن مقدارا آخر بحيث لايوجد مقدار واحد منهما فی زمانين و الا لم تكن الحركة فيه " بأنه يلزمپاورقی : 6 - در صورتی كه يخرجه من سواد الی سواد ، يعنی من سواد جنسی الی سواد جنسی . 7 - مرحوم آخوند در رد فخررازی ابتدا میگويد : " لست أدری أی حد من حدودالسواد سواد عنده " كه البته اين استبعادی است ، ولی بعد میگويد : در هر يك از اين مراتب اگر حركت متوقف بشود ، آيا آن مرتبه ای كه در آن متوقف شده است به عقيده شما سواد نيست ؟ پس شما كه میگوئيد : تنها يك مرتبه سواد است ، بايد بگوئيد : اگر در آن مرتبه متوقف بشود سواد است ولی اگر ما بعد و ماقبل آن مرتبه متوقف بشود سواد نيست . در صورتی كه ما میدانيم اين شیء اگر در هر مرتبهای متوقف بشود در سواد متوقف شده است .