توضيح داده شده و علومی در شناخت آن به وجود آورده‏اند و نيز در تدوين‏
جهان بينی و نگرش فلسفی و استخراج و استنباط احكام و قوانين فردی و
اجتماعی اسلام دقايقی را كشف كرده و راه‏های بسيار طی كرده‏اند . "
روحانيت " اسلام ميراث غنی و پر باری را به ارث برده و در دست دارد
ولی در استفاده از آن در آن شرايط و فضای فرهنگی خاص و تطبيق آن معارف‏
با مسائل مطروحه آن زمان اولا می‏بايست اين ضرور يعنی ضرورت تطبيق و
احيانا برخورد با مسائل روز را احساس می‏كرد و ثانيا بايد قدرت و امكان‏
چنين كاری را تحصيل می‏كرد تا بتواند از عهده اين امر خطير با سرافرازی‏
برآيد .
در ميان اين گروه چه بسيار بودند كسانی كه اساسا ضرورت اين كار را
احساس نمی‏كردند و هنوز هم بعضی چنين ضرورتی را " ضرورت " نمی‏دانند .
بعضی ديگر اين ضرورت را تشخيص می‏دادند ولی متاسفانه در انجام اين وظيفه‏
دچار انحراف و گاهی باج دادن به مخالفين می‏شدند يا برای جلب رضايت‏
جوانان و جذب آنها و شايد كسب محبوبيت و حفظ موقعيت خود ، از اسلام‏
مايه می‏گذاشتند و در بيان حقايق اسلامی تساهل می‏كردند و از نظر موضعگيری‏
اجتماعی در مقابل جريانهای غير اسلامی و حداقل التقاطی سكوت و مدارا
می‏كردند و يا حداكثر به انتقادهائی ملايم و دلسوزانه و پدرانه و بسيار
ظريف بسنده می‏كردند .
استاد مطهری در ميان روحانيون و علمای اسلامی از شخصيتی فوق العاده و
استثنائی برخوردار بود و به همين دليل نقش خاصی در زمان خود ايفا می‏كرد
عنايت الهی چنين خواسته بود كه مطهری نزد اساتيدی بزرگوار آموزش و در
دامن علمائی ربانی پرورش يابد كه در عين بهره گيری‏های معنوی و اخلاقی و
علمی از تعهد اجتماعی و سياسی نيز برخوردار گردد . استاد در عين احساس‏
عميق نياز به ارائه نوينی از پيام اسلام برای جوامع كنونی ، خود نيز چنين‏
صلاحيتی را بنحو احسن داشت كه حامل چنين پيامی باشد و در رساندن اين پيام‏
از هيچ