بما هو موجود است بلكه حركت بنابر مسلك ايشان كه قائل به حركت جوهری
هم هستند از عوارض موجود بماهو موجود است ، بهتر اين بود كه از اول ،
بحث تحت عنوان " حركت وسكون " شروع میشد و آنچه كه مربوط به قوه و
فعل است مثل تعريف قوه و يا اقسام قوه انفعالی و امثال اين ، جزء مبادی
بحث قرار میگرفت . و اما به چه دليل بحث حركت و سكون از عوارض موجود
بماهو موجود است در محل خودش بحث كرديم .
2 - يكی از مسائلی كه اينجا بايد مطرح شود و ايشان هم مطرح كردهاند
بحث " تعريف حركت " است يعنی بحث تعاريف حركت ، و اينكه بهترين
تعريف و جامع ترين تعريف برای حركت چه تعريفی است . صحيح اين بود كه
از اول اين طور شروع میكرديم : " فی الحركة والسكون " . تحت اين عنوان
حركت و بعد هم سكون را تعريف میكرديم نه به اين صورت كه در اين كتاب
آمده يعنی حركت را تعريف كردند و بعد از سی و سه فصل عنوان " فی
حقيقةالسكون " را بحث كرده اند وقتی حركت و سكون مورد بحث است بايد
در همان جا كه تعريف حركت و ماهيت آن بيان شد در همان جا تعريف سكون
را هم میآوريم .
3 - و بعد از اين بحث میپرداختيم به " اركان حركت " و اينكه حركت
به چه اموری متقوم است . در اينجاست كه حكما میگويند حركت به شش چيز
نياز دارد : مامنه يا مبدأ ، مااليه يا منتهی ، مابه يا موضوع ، مافيه يا
مسافت ، ماعليه يا زمان ، ماعنه يا فاعل . در اين مبحث ترتيب مباحث
به اين صورت بايد باشد :
الف : بحث فاعل حركت و اينكه حركت به فاعل نياز دارد يعنی " محرك
يا فاعل حركت " ، فصل بعدی را تشكيل میدهد : خيلی از مباحثی كه در اين
كتاب در فصول متفرق بحث شده است میبايست در تحت عنوان " محرك يا
فاعل حركت " بحث شود ، مثل اين بحثها : بحث نياز حركت به فاعل قريب
، كل متحرك فله محرك ، فاعل مباشر هر حركت طبيعی بايد طبيعت باشد و
فاعل مباشرش نمی تواند ماوراء الطبيعه باشد ، اين بحث كه ان كل جسم لابد
ان يكون فيه مبدء و
|