حركت طبيعت است ، بعد سؤال می‏شود كه آيا طبيعت متجدد بالذات است ،
می‏گويند : بله متجدد بالذات است ، سپس می‏روند سراغ امثال بوعلی كه‏
خواسته اند اصل " علةالمتغير متغير " را به صورت ديگری توضيح بدهند ،
و حالا بايد ديد كه امثال بوعلی اساسا اين اصل را قبول دارند يا ندارند ،
و اگر قبول ندارند ، آن را اثبات می‏كنيم و نادرستی حرفشان معلوم می‏شود ،
و اگر قبول دارند ، چرا حركت جوهريه را نپذيرفته اند و چگونه توجيه‏
می‏كنند " علةالمتغير متغير " را بدون اينكه به حركت جوهريه قائل باشند
.