نظری كلی به مطالب فصل 22
مرحوم آخوند قول اول را اين جور رد كه " التسود ليس سوادا اشتد " و گفتيم كه اين رد تمام نيست ، و دليلی كه مرحوم آخوند در اينجا برای رد اين قول آورده شبيه برهانی است كه شيخ در رد حركت جوهريه ذكر میكند و خود مرحوم آخوند به آن برهان جواب میدهد ، و به همان بيان دليل مرحوم آخوند هم در اينجا مخدوش است ، و بعدها خود مرحوم آخوند در مورد اشتداد نظری مغاير با نظر اينجا میدهد . پس اجمالا رد مرحوم آخوند در اينجا تمام نيست و اين راه ، مطلب را باطل نمی كند و هيچ مانعی ندارد بگوييم سواد اشتداد پيدا میكند ولی به معنای اينكه وجود سواد اشتداد پيدا میكند . برای رد قول اول راه ديگری وجود دارد و آن اينكه طبق آنچه در فصل های پيش گفتيم موضوع حركت بايد مركب مما بالفعل و مما بالقوه باشد و آن جسم است [ بنابراين مقوله ای از قبيل " أين " نمی تواند موضوع حركت باشد ] . در فصل های پيش اين را هم بحث كرديم كه احتياج حركت به موضوع از چه نظر است ، و گفتيم يك وجه اينست كه حركت چون در مقولات عرضی است و يا خود حركت عرض است ، پس از اين نظر نياز به موضوع دارد . اين وجه وجه