برای روشن شدن مطلب ابتداء حركت را در نظر نگيريد ، حالت سكون را در
نظر بگيريد ، مثال را هم از حركات أينی می‏زنيم . اگر جسم ساكن باشد ،
جسم ساكن در مكان آيا دارای مكان هست يا نه ؟ قهرا هست . اين جسم ساكن‏
الان در اين مكان قرار دارد ، اگر يك ساعت ساكن باشد در همه يك ساعت ،
يك مكان را اشغال كرده است ، يك فرد از " أين " را اشغال كرده است‏
، يعنی دارای يك فرد از " أين " خاص است كه با گذشت زمان هيچگونه‏
تغييری نمی كند .
اكنون اگر اين شی‏ء حركت بكند ، أينش تغيير می‏كند يا در " أين "
تغيير می‏كند ، وقتی كه اين شی‏ء تغيير می‏كند آيا دارای فردی از " أين "
هست يا نيست ، دارای مكان هست يا نيست ؟ مسلم دارای مكان هست ، خوب‏
در مكان كه هست ، اين شی‏ء در اين نقطه اگر بخواهد باشد در يك مكان است‏
، در نقطه بعد كه قرار می‏گيرد در مكان ديگر قرار گرفته چون نسبتش فرق‏
می‏كند با اشياء در نقطه بعد از اين نقطه كه قرار بگيرد در مكان سومی قرار
گرفته . پس در اين مورد افرادی از مكان هست ، نه فرد واحدی از مكان ،
منتهی اين جسم كه از اين سر ديوار تا آن سر ديوار حركت می‏كند ، نمی‏
توانيم بگوييم ، اين دارای مكان نيست و نمی توانيم هم بگوييم كه از اول‏
حركت تا آخر حركت ، دارای يك فردی از مكان است قطعا اينجور نيست ؟
پس در اينجا چه بگوييم ؟
در اينجا فرضهای متعددی هست كه اگر ما فرضهای ديگر را ذكر نكنيم فرض‏
خودمان روشن نمی شود .
يك فرض اينست كه قبلا فردهايی از مكان در اينجا به صورت يك سلسله‏
نقطه ها وجود دارد ، شی‏ء كه حركت می‏كند ، معنای حركت كردنش اينست كه‏
در هر آنی در يك مكان قرار دارد و ساكن است ، يعنی حركت مجموع سكونات‏
است به عبارت ديگر مجموع بودن‏ها است ولی بصورتی كه بودن ها كوتاه‏
كوتاه بشود به طوری كه هر بودنی برابر با يك آن بيشتر نباشد ( 1 ) . اين‏
يك فرض .

پاورقی :
1 - " آن " را هم به معنای كوچكترين فرد زمان اعتبار می‏كنيم ، يعنی‏
جزء لايتجزای