می‏شود يعنی همواره ما يك نقطه بيشتر روی كاغذ نداريم ، يعنی خط همانطور
كه حادث می‏شود فانی می‏شود اين فرض ما را به حقيقت حركت به معنای قطع‏
نزديك می‏كند . شی‏ء متحرك يك وجود كشش داری است كه در مدتی از زمان‏
تدريجا حادث می‏شود ولی باقی نيست . اگر بخواهيم حركت توسطيه را با
همين مثال خط بيان كنيم اين جور می‏شود ، كه خط چيزی نيست جز همان نقطه‏
كه در آن اول وجود خط فرض می‏شود آنچه كه حادث می‏شود اين نقطه است و
اين نقطه در زمان سيری دارد و بقائی دارد كه ما فكر می‏كنيم خط وجود دارد