محرك آن جسمانی است و همين طور الی مالانهاية ، مگر اينكه منتهی شود به‏
محركی كه متحرك نيست در غير اين صورت ابعاد الی غيرالنهايه بايد وجود
داشته باشد در حاليكه بنظر حكما ابعاد غيرمتناهی نيست ، پس متحرك ها
هم بايد منتهی شود به محركی غير متحرك ، يعنی محركی غير جسمانی .
اين برهان برهان محكمی نيست . چون اولا مسأله تناهی ابعاد به سادگی‏
قابل اثبات نيست . ثانيا از جهات ديگری نيز قابل خدشه است كه از ذكر
آن فعلا خودداری می‏كنيم و می‏پردازيم به برهان دوم كه برهان اصلی است و به‏
برهان طرف و وسط مشهور است .
برهان وسط و طرف به خصوص اجسام مربوط نمی شود ، مربوط می‏شود به علل و
معلولات ، خواه جسمانی باشند يا غيرجسمانی . يعنی اثبات می‏كند كه سلسله‏
علل و معلولات در نهايت امر بايد متناهی باشد . اين برهان ، برهانی است‏
كه قبل از بوعلی ، فارابی و قبل از فارابی ارسطو اقامه كرده است ( اگر
چه از كلام آقای طباطبائی بدست می‏آيد كه برای اولين بار بوعلی اقامه كرده‏
است ) . از براهين بطلان تسلسل علل تنها برهانی كه از ارسطو رسيده همين‏
برهان است . مرحوم آخوند هم به اين برهان خيلی اعتنا دارد و در مباحث‏
امتناع تسلسل در باب علت و معلول می‏گويد : " هذا اسدالبراهين فی هذا
الباب " . شرح اين برهان را به جلسه آينده موكول می‏كنيم .