" متخالفان " هستند ؟ و اينكه ملاك تضاد در حركات چيست ؟ و ملاك‏
تماثل درباب حركات چيست ؟ كدام دو حركت را می‏توانيم از قبيل دو فرد
از يك نوع بدانيم و كدام دو حركت را از قبيل دو نوع از يك جنس‏
می‏توانيم بدانيم كدام دو حركت را متباين بالذات بدانيم مثل دو مقوله ای‏
كه به كلی متباين هستند ؟
6 - فصل هائی هم وجود دارد كه استطرادا در اينجا آمده يعنی جزء اين‏
باب نيست جای اين فصلها ابواب ديگر است و احيانا همين مطالبی كه در
اينجا آمده در ابواب ديگر هم آمده است ولی در اينجا هم تكرار كرده اند
. در حاليكه حق اين بود كه بگويند كه اين را در گذشته ذكر كرده ايم و
ديگر تكرار نمی كنيم و يا اينكه در آينده ذكر خواهيم كرد و محصل بعنوان‏
اصل موضوع مطلب را قبول كند يا به محل خودش رجوع كند . مثلا بحثی بود
راجع به اينكه آيا لازمه هر فعلی تقدم عدم بر او است يا نه ؟ اين همان‏
مسئله است كه آيا لازمه حدوث سبق عدم زمانی است يا نه ؟ اين مسئله را ،
هم طوری مطرح كرده اند كه به باب " علت و معلول " مربوط می‏شود و هم‏
طوری مطرح كرده اند كه به باب " حدوث و قدم " مربوط می‏شود ، به هر
حال به باب " حركت " مربوط نيست . و نيز بحثی راجع به " قدرت "
داشتند آيا قدرت مع الفعل است يا قدرت قبل الفعل است ، اين تا اندازه‏
ای به بحث " محرك " برمی گردد چون قدرت به مبدأ فاعلی مربوط است‏
ولی اين اختصاص به حركت ندارد ، قدرت تنها مبدأ حركت نيست و مبدأ
ايجاد موجودات هم بدون اينكه حركتی در كار باشد ، هست . در باب قدرت‏
واجب تعالی هم قدرت هست بنابراين در جائی كه اعم از اينجاست بايد
بحث شود .
7 - اين پنجاه و پنج فصل اسفار در ضمن دو " مرحله " بيان شده است :
چهل فصل ضمن " المرحلة السابعة " با عنوان " فی القوش والفعل " و
پانزده فصل ضمن " المرحلةالثامنة " با عنوان " فی احوال الحركة
واحكامها " . ولی صحيح اين است كه هر دو مرحله به يك مرحله باز گردد .
اگر يادتان باشد مرحوم حاجی يك اشكالی می‏كرد و می‏گفت اين از نساخ است‏
و شايد هم واقعا