فصل ( 22 ) نسبت حركت به مقولات ( 3 )
بحث ما درباره نسبت حركت به مقولات است ، گفتيم بدون شك انواعی از حركات در خارج داريم كه هر حركتی به مقوله خاصی نسبت دارد واز اين جهت حركت اقسامی پيدا میكند مثل حركت أينی و كمی و وضعی و . . . اكنون میخواهيم بدانيم نسبت حركت به اين مقولات چگونه نسبتی است ، ماهيت اين نسبت چيست ؟ در اين مورد چهار نظريه داشتيم كه برمی گشت به سه نظريه .نقد و بررسی قول سوم
مرحوم آخوند به قول سوم جواب میدهد ( قول اول و دوم سابقا جواب داده شد ) كه : لازمه اين حرف شما اينست كه حركت غير قار باشد ، و آنرا غير قار بدانيم ، به اين بيان كه ما وقتی میخواهيم مثلا " أين " را تقسيم به قار و غير قار بكنيم میگوييم " أين " قار حركت نيست و غير قار حركت است . پس حركت أين " غير قار " است ، و حال آنكه اين لازم باطل و نادرست است چون حركت نه قار است و نه غيرقار ، بلكه حركت نفس عدم القرار است . همچنانكه درباب سكون غلط است بگوييم سكون عبارت است از قار ، بلكه سكون نفس قرار است . بنابراين