اين ابتدای وجود ، موجود است يا معدوم ؟ نمی‏توانيم بگوئيم معدوم ، چه‏
اگر معدوم باشد لازم می‏آيد در ابتدای وجود خود ، كه معنايش موجود بودن در
آن ابتداست ) در همانحال معدوم هم باشد و اين كه محال است پس شی‏ء در
ابتدای وجود خويش ، موجود است .
5 - حالا كه شی‏ء در ابتدای وجودش موجود است آيا چيزی هم از وجود او
باقی است يا نه ؟ اگر بگوئيم نه هيچ چيز از وجودش باقی نيست ، پس در
همان ابتدای وجودش به تمامی وجود ، موجود است . اين همان مطلوب ماست‏
يعنی و جد دفعه يا خرج من القوه الی الفعل دفعه ، يعنی امور تدريجی‏
الوجود به نام حركت نداريم هر چه هست دفعی است ولی اگر بگوئيد خير در
ابتدای وجود ، چيزی از شی‏ء بالقوه است و هنوز به وجود نيامده ، جزئی‏
حادث شده و جزئی باقی است در اين صورت سؤال ديگری طرح می‏شود .
6 - آيا آن چيز و جزئی كه باقی مانده با جزئی كه حادث شده اصلا يك‏
چيزند و عين يكديگرند و يا غير يكديگرند . شق اول ممكن نيست چه كه معنی‏
ندارد يك چيز هم موجود باشد به صورت جزء حادث ، و هم معدوم باشد به‏
صورت جزء باقی ، يعنی موجود در يك آن با معدوم در همان آن عين ، يكديگر
باشند . پس می‏گوئيم كه جزء باقی غير از جزء حادث است يعنی اينها دو
چيز هستند نه يك چيز ، چيزی كه در آن ابتدای وجود ، حادث شده دفعه و
چيز ديگری كه آنهم در آن بعد دفعة حادث می‏شود پس در حقيقت يك شی‏ء كه‏
وجود تدريجی داشته باشد در كار نيست يعنی هر چه در عالم پيدا می‏شود
وجودات متتالی هستند ، ولی وجودات غير منقسم متتالی يعنی شی‏ء در " آن‏
" وجود پيدا می‏كند و اين وجود " آنی " بعد و امتداد زمانی ندارد و در
" آن " مجاور اين " آن " شی‏ء ديگری وجود پيدا كرده است و همين طور
هر چه را كه زمانی می‏انگاريم و شی‏ء واحدی در بعد زمان ، مجموعه‏ای از
اشياء است در مجموعه‏ای ا ز آنات متتالی و مجاور كه ذهن ما خيال‏