اشكالات فخر رازی بر براهين مغايرت متحرك و محرك
اشكالات فخر رازی به اين ترتيب است كه میگويد : عين همان ايراداتی كه شما در اثبات ذاتی نبودن حركت برای متحرك آوردهايد از قبيل اينكه اگر حركت ذاتی متحرك باشد سكون لازم میآيد يا لازمه اش غايت نداشتن حركت و اجتماع اجزاء حركت و از اين قبيل اشكالاتی كه گفتيد لازم میآيد ، درست همان ايرادات بر اينكه محرك جسم طبيعت باشد وارد است . مثلا آنجا كه گفته شد اگر محرك ، ذات متحرك باشد ، چون ذات ثابت است سكون لازم میآيد اينجا هم میگوئيم چون طبيعت ثابت است سكون لازم میآيد يا اينكه اگر حركت ذاتی باشد اجزاء حركت جمع میشوند ، همين را در مورد طبيعت میگوئيم . فخر رازی به اين ترتيب سه برهان اول را نقض میكند ولی قبل از پرداختن به برهان چهارم يك پرسش و پاسخی ترتيب میدهد كه شايد شما بگوئيد ، طبيعت به شرط وجود يك حالت منافی يا خروج از حالت ملايم ، متحرك است يعنی اگر جسم را از حالت طبيعی خارج كنيم يا اينكه جسم قبلا دارای حالت منافی طبيعت خود شده باشد در اينصورت برای رهائی از حالت منافی و رسيدن به حالت ملايم حركت رخ میدهد و الا در شرايط طبيعی حركتی در كار نيست ، در اين صورت ما نيز عينا همين توجيه را در مورد ذات شیء هم میتوانيم بكنيم ، از ذكر و انطباق تك تك موارد صرفنظر میكنيم .ايراد فخر رازی بر برهان چهارم :
برهان چهارم اين بود كه چنانچه جسم از آن جهت كه جسم است از همان