برهان بر اينكه حركت وضعی غير از حركت انتقالی است
اما حركتی كه آن را حركت وضعی مینامند قابل تأمل است . حركت وضعی يعنی حركتی كه در آن نسبت اجزاء شیء با اجزاء مكانش تغيير بكند يعنی شیء ذی اجزاء است و مكانش هم ذی اجزاء و اين اجزاء با هم نسبتشان تغيير كند ، در حركت وضعی ضرورتی ندارد كه مجموع مكان اشياء تغيير بكند بلكه ممكن است مجموع مكان ثابت باشد و البته ثابت بودنش هم ضرورتی ندارد ، میتواند ثابت باشد يا متغير ، ولی در هر صورت مناط حركت وضعی تغيير نسبت اجزاء است ، مثل كره ای كه بر گرد محور خودش حركت میكند و جای مجموعش ثابت است ولی دائما نسبت اجزاء اين كره با اجزاء مكان تغيير میكند . قبلا گفتيم كه قبل از بوعلی نامی از حركت وضعی نبوده است و گذشتگان قبل از بوعلی اينگونه حركات را حركت أينی میشمردند ، بوعلی گفت اين حركات در واقع حركت در " أين " نيست ، حركت در وضع است . بعد از او اين نظر قبول شد و امروزه هم مورد قبول است و حركت انتقالی را غير از حركت وضعی میدانند . ممكن است كسی در وجود حركت وضعی اشكال كند و بگويد اين حركاتی كه شما وضعی میدانيد در حقيقت حركت مكانی است . حكما در مقام اثبات رد اين قول و اثبات حركت وضعی به حركت فلك اشاره میكنند كه مكان ندارد و در عين حال دارای حركت است و حركت نمی تواند حركت أينی باشد . توضيح اينكه قدما معتقد بودند كه ابعاد متناهی است و جسمی وجود دارد كه محددالجهات است يعنی جسمی كه جهات را تحديد میكند و جهات به آن محدود میشود و آن جسم بر همه عالم احاطه دارد . قدما درباب افلاك تنها چيزی را كه بر وجود آن برهان اقامه میكنند همان محددالجهات است . بنابراين بر فلك اعلی چيزی محيط نيست و جسمی فوق آن نيست . از طرف ديگر اعتقاد ديگری است كه قدما در باب مكان دارند . حقيقت