تقدم زمانی

1 - يكی از آن تقدمها تقدم زمانی است . همانطور كه قوه بر فعليت تقدم‏
زمانی دارد فعليت هم بر قوه تقدم زمانی دارد . يعنی اين قوه بر فعليتی‏
تقدم زمانی دارد و آن فعليت بر قوه ای و آن قوه بر فعليتی و اين فعليت‏
بر قوه ای و . . . پس اين تقدم يك طرفه نيست دو طرفه است . مثلا الف‏
واجد قوه ب است ، بعد از فعليت ب واجد استعدادج می‏شود ، يعنی بعد از
فعليت ، در آن يك قوه و استعداد جديد پيدا می‏شود . پس از نظر زمانی‏
يك طرفه نيست .
اشكال : فعليتی كه با قوه همراه است كه تقدم زمانی ندارد .
پاسخ : چرا ، بعد از فعليت پيدا می‏شود . چون قوه يك [ امر ] قابل‏
شدت و ضعف است ، اول فعليت ب پيدا می‏شود بعد قوه پيدا می‏شود [ و اين‏
قوه قوه قبل از فعليت ب نبود ] .
مقصود اين است كه هر قوه ای بر فعليت خودش مقدم است ولی بر فعليت‏
شی‏ء ديگر تأخر دارد ، لذا می‏شود اشكال كرد كه قوه هر شی‏ء را با فعليت‏
خودش بايد سنجيد نه با فعليت چيز ديگر ، چون در اين صورت قوه بر
فعليت خودش مقدم است ولی بر فعليت ديگر موخر . اين از جهت زمان و
اما از جهات ديگر .

تقدم بالعليه

2 - آيا فعليت علت قوه است يا قوه علت فعليت ؟ در اينجا لازم است‏
به اين نكته اشاره كنيم كه: بحثی در باب علت و معلول و هم در باب ماده‏
و صورت است كه چنين تعبير می‏شود كه صورت شريكة العله است برای ماده .
يعنی هر صورتی به منزله جزء علت است برای ماده . بنابراين به وجهی‏
نسبت صورت و ماده نسبت علت و معلول است و صورت تقدم بالعليه بر
ماده دارد . البته نه هر قوه ای بر فعليت خودش ، بلكه هر قوه ای هميشه‏
در كنار يك فعليت وجود دارد ، هيچ وقت قوه