پاورقی : > ممكن است مقصود اين باشد كه در " كيفيت احتواء " و نه در " محتوی " مانند آنها باشيد ، يعنی همچنان كه يك پيرزن محتويات عقيده اش را با جزم و قاطعيت و بدون هيچگونه ترديد دارد ، شما هم به معتقدات خويش به اين نحوه از جزم و قطع ايمان داشته باشيد . مثل قصه ميرزای قمی و مريد فدوی كه حاضر بود همه كار برای ميرزای قمی انجام دهد و آرزو داشت ميرزا يك لحظه به خانه او برود ، و حتی می گفت حاضر است اگر ميرزا امر بفرمايد املاكش را به ديگران ببخشد ، و حتی زن و بچه خود را رها كند ، ولی وقتی ميرزا برای امتحان ارادت او از او خواست از ايمان به خدا بگذرد ، در جواب به ميرزا گفت : اگر بعد از اين ، از اين فضوليها بكنی سرت را با بيل خرد میكنم . اين قصه ، كيفيت عقيده جازم عوام را میرساند . 8 - همين بود كه گفتيم قابل خدشه است [ و حركت بالعرض برهان را تمام نمی كند و تنها با حركت ذاتی جوهری است كه اين برهان كامل میشود ] . 9 - به جای " وقد علمت " بايد بگويد : " ستعلم " ، زيرا اين بحث در فصل بعد خواهد آمد . 10 - قبلا هم اشاره شد كه هر جسمی كه يك كاری را انجام میدهد ، منشأ آن قوهای است كه در خود جسم وجود دارد ، و ممكن است اين طبيعت باشد ( در غير شاعرها ) و يا اراده نفسانيه باشد ( در شاعرها و ذی اراده ها ) . 11 - میخواهد چيزی را بگويد كه مقدمه است برای بحث آينده كه : آن قوه كه به جسم حركت عرضی میدهد نمی تواند يك امر مجرد باشد ، حركتهای عارضی را طبيعت انجام میدهد ، مفارق و موجود عقلی خود طبيعت را ايجاد میكند .