پاورقی : 5 - " كماستعلم " بايد " كماعلمت " باشد ، اين بحث در مبحث علت و معلول بوده و اين علت و معلول قبلا بحث شده است . و اين تأييد میكند آن مطلبی را كه در جلسه اول گفتيم كه در " اسفار " اين قبيل بی نظميها وجود دارد . يعنی چيزی را بحث كرده میگويد خواهيم گفت ، و آن را كه بحث خواهد كرد میگويد بحث كرده ايم . اين دليل بر اين است كه خود مرحوم آخوند موفق نشده است " اسفار " را تنظيم كند . 6 - اساسا اتفاق و جزاف وجود ندارد و در جای خود گفته اند اتفاقها امور نسبی است . 7 - كمالات اوليه همان صور نوعيه است ، و كمالات ثانويه همان اعراضی است كه به دست میآورد ، يعنی چيزهائی كه بعد از مرحله وجود به دست میآورد . البته كمال اول و كمال ثانی دو اصطلاح دارد : يكی همان اصطلاحی كه در باب حركت گفتيم ، و يك اصطلاح همين است كه الان عرض كردم . در اول نفس " اسفار " توضيح میدهد كه كمال اول و ثانی دو اصطلاح است و نبايد اشتباه شود . 8 - میخواهد بگويد ما اين قوای طبيعيه را در باب صور جسمانيه يعنی در باب صور نوعيه بيان خواهيم كرد . 9 - منظور از " طبيعت " در اينجا يعنی آنچه غير نفس است و منظور حركتی است كه طبيعی باشد ولی نفسانی نباشد ، در حركت نفسانی پای طبيعت در كار است ولی طبيعت مسخر نفس است ، و اين از محل كلامشان خارج است .