تغيير میكند . پس شیء در حالی هم كه ساكن در مكان است متحرك در مكان
است ، ولی حركت میكند از فردی از مكان به فردی مثل خودش ، و در
صورتيكه حركت انتقالی بكند و منتقل به مكان ديگر شود از فردی به فرد
مغاير منتقل میشود ( 1 ) .
پس علامه طباطبائی شیء ساكن در مكان را هم متحرك در " أين " میدانند
. حال اين سؤال پيش میآيد كه پس اين حركات مكانی كاملا محسوس چيست ؟
میگويند اين حركت در حركت است ، حركت جوهر متحرك در " أين " است
در " أين " ، نه تحرك جوهر در " اين " كه تلقی همه فيلسوفان اينطور
بوده است ، حركت جسم متحرك در " أين " در " أين " است ، به تعبير
ديگر حركت جسم متحرك در " أين " به نوعی ديگر از حركت در " اين "
است . پس تمام حركتهای محسوسی كه ما در عالم داريم حركت در حركت است
.
علامه طباطبائی در اينجا برهان مرحوم آخوند و ديگران را بر محال بودن
حركت در حركت رد نمی كند ، ملاك اين برهان اين بود كه حركت شیء در
مقوله ای معنايش اينست كه " يكون للمتحرك فی كل آن فرد مما فيه
الحركة " بعد گفتيم مافيه الحركه اگر از سنخ حركت باشد فرد آنی ندارد و
نمی تواند داشته باشد ، جواب اين چيست ؟ بعدا بحث میشود .
پاورقی :
1 - آقای طباطبائی اين نوع حركتها را حركت وضعی میدانند . حال اين
حرف درست است يا نيست كار نداريم ، ايشان حركت أينی را حركتی
میدانند كه شیء با جوهرش " أين " اش هم تغيير كند اما حركتی كه وضع
شیء را با اطراف تغيير دهد حركت وضعی میدانند .