مثالی از حركت در حركت
اينجا يك بحثی است كه طرحش بی فايده نيست و آن اينكه : آيا اينكه میگويند مثلا زمين حركت وضعی میكند و در عين حال حركت انتقالی انجام میدهد حرف درستی است ؟ يك شیء اگر در جای خودش ثابت باشد و در همان جا دور خودش بچرخد ، اين حركت حركت وضعی است ، يعنی بدون اينكه مكانش را تغيير بدهد نسبتش تغيير می كند ، ولی شيئی كه دارد دور خودش میچرخد و حركت انتقالی هم میكند ، مثلا چرخ اتومبيل ، آيا درست است كه هم حركت وضعی دارد و هم حركت انتقالی ؟ به يك معنی درست است [ اگر در تعريف حركت وضعی قائل به مسامحه شويم ] ولی به يك معنی درست نيست . برای فهميدن اينكه اين شیء دور خودش نمی چرخد ، میشود از طريقه ذيل استفاده كرد : در يك نقطه از چرخ اتومبيل يك نقطه سفيدی رسم كرد و بعد ماشين را آهسته به حركت درآورد ، در اين صورت بطور محسوس میتوان ديد كه نقطه سفيد اصلا نمی چرخد بلكه در يك خط منحنی حركت انتقالی میكند ، البته اين مطلب مهمی نيست . ولی آن مطلبی را كه در جلسه قبل گفتيم شايد بشود حركت در حركت به شمار آورد و اشكالات را با آن حل كرد . و آن مطلب اين بود كه شیء حركت كند ولی حركتش يك نواخت نباشد و آنا فانا بر سرعت حركت افزوده شود و شتاب پيدا كند . مثل سنگی كه از بالا به پائين میآيد و آنا فانا بر سرعت آن افزوده میشود و در دو زمان مثلا دو ثانيه يا كم تر سرعتش يك جور نيست ، و همچنين اگر سنگی را به بالا بياندازيم كه آنا فانا از سرعتش كاسته