چيزی كه به اصطلاح تجارب علمی ثابت كرده و ديگر آن چيزی كه به عنوان‏
استنباط فلسفی از آن تجارب علمی بيان شد كه " بنابراين هر حركتی‏
نيازمند به محرك نيست " . اصل مطلب تا حدی كه كاوشهای علمی اثبات‏
كرده امری است درست و منافاتی هم با اصولی كه در فلسفه اسلامی در مورد
حركت طبعی و حركت قسری گفته شده ندارد ، ولی در عين حال تفسير فلسفی‏
اين اصل علمی غلط است و تفسير فلسفی اين مطلب علمی ما را به اينجا نمی‏
كشاند كه " حركت بی نياز از محرك است " . اين مطلب و رد اين تفسير
را به آينده يعنی آنجا كه بحث حركت طبعی و قسری را مطرح می‏كنيم موكول‏
می‏نمائيم . در ادامه می‏پردازيم به بحث آخوند در باب اثبات محرك اول .

براهين ملاصدرا بر نيازمندی حركت به محرك

برهان اول : ملاصدرا بحث را به اين شكل آغاز می‏كند كه در تعريف حركت‏
گفته شده است " الحركة هی فعل او كمال اول لما بالقوش من حيث انه‏
بالقوه " يا " للشی‏ء الذی هو بالقوش من جهة ما هو بالقوه " . در اين‏
تعريف گفته شده است كه شی‏ء متحرك از آن حيث كه متحرك است دارای‏
جهت قوه و استعداد است و اگر اين جهت استعداد نباشد در اين صورت شی‏ء
متحرك و حركت معنا ندارد و خلاصه قوه و استعداد لازمه حركت و مقوم‏
ماهيت آنست . بعد می‏گويد ، حركت از آن جهت كه يك صفت امكانی است‏
نيازمند به قابل است ، و هر صفت امكانی ( خواه امكان ذاتی و خواه امكان‏
استعدادی ) اگر بخواهد وجود پيدا كند به يك محل قابلی نياز دارد كه در
آن محل قابل موجود شود و در فصول بعد خواهيم گفت كه " كل حادث مسبوق‏
بقوش و مادش تحملها " ، يعنی هر صفت وجودی امكانی نيازمند به يك ماده‏
قابل است ، پس حركت كه يك صفت وجودی امكانی است به محل قابل نياز
دارد و بنابراين حركت به متحرك احتياج دارد .