پاورقی : > در تفسير معنای كفر و ايمان بود كه آيا ارتكاب كبيره موجب كفر است يا نيست و قهرا پيدايش آنان با خوارج پيوند میخورد - مردمی بودند كه تا اندازهای میخواستند آزاد فكر كنند و يك حيات عقلی به وجود آورند . هر چند از مبادی و مبانی علمی بیبهره بودند اما مسائل اسلامی را تا حدی آزادانه مورد بررسی و تدبر قرار میدادند ، احاديث را تا حدودی نقادی میكردند ، تنها آراء و نظرياتی را كه به عقيده خود تحقيق و اجتهاد كرده بودند متبع میشناختند . اين مردم از اول با مخالفتها و مقاومتهای اهل حديث و ظاهر گرايان روبرو بودند ، آنهائی كه تنها ظواهر حديث را حجت میدانستند و به روح و معنی قرآن و حديث كاری نداشتند ، برای حكم صريح عقل ارزشی قائل نبودند . هر چه معتزله برای انديشه قيمت قائل بودند آنان قيمت را تنها برای ظواهر میپنداشتند . در طول يك قرن و نيمی كه از حيات مكتب عقلی اعتزال گذشت با نوسانهای عجيبی دست به گريبان بودند تا عاقبت مذهب اشعری به وجود آمد و يكباره ارزش تفكر و انديشههای عقلی محض و محاسبات فلسفی خالص را منكر شدند . مدعی بودند كه بر مسلمانان فرض است كه به آنچه در ظاهر تعبيرات نقلی رسيده است متعبد باشند و در عمق معانی تدبير و تفكر نكنند ، هر گونه سئوال و جواب چون و چرائی بدعت است . امام احمد حنبل كه از ائمه چهار گانه اهل سنت است سخت با طرز تفكر اعتزالی مخالفت میكرد آنچنانكه به زندان افتاد و در زير ضربات شلاق واقع گشت و باز به مخالفت خويش ادامه میداد . بالاخره اشعريان پيروز شدند و بساط تفكر عقلی را برچيدند و اين پيروزی ضربه بزرگی بر حيات عقلی عالم اسلام وارد آورد . اشاعره ، معتزله را اصحاب بدعت میشمردند . يكی از شعرای اشعری پس از پيروزی مذهبشان میگويد :
ذهبت دوله اصحاب البدع |
و وهی حبلهم ثم انقطع |
و تداعی بانصراف جمعهم |
حزب ابليس الذی كان جمع |
هل لهم يا قوم فی بدعتهم |
من فقيه او امام يتبع |
( المعتزلة ، تأليف زهدی جاء الله ، ص 185 ) >