پاورقی : > چه بسا رفتاری ناهنجارتر را از فرزندان و بچههای ديگران ببيند ولی هيچگونه احساسی را در مقابل ندارد . در مورد فرزندش خشمگين شد زيرا كه علاقه داشت ولی در مورد ديگران به خشم نيامد چون علاقه نبود . و از طرفی علاقهها گاهی كاذب است يعنی احساسی است كه عقل بر آن حكومت ندارد كما اينكه در قرآن میفرمايد : و لا تأخذكم بهما رأفه فی دين الله ». / 24 : . 2 در اجرای قانون الهی رأفت و مهرتان به مجرم گل نكند . زيرا اسلام همانگونه كه نسبت به افراد علاقه میورزد به اجتماع نيز علاقمند است . بزرگترين گناه ، گناهی است كه در نظر انسان كوچك آيد و بیاهميت تلقی گردد . امير المؤمنين میفرمايد : " اشد الذنوب ما استهان به صاحبه » " . (نهج البلاغه ، حكمت 340). سختترين گناهان گناهی است كه گناهكار آنرا آسان و ناچيز پندارد . شيوع گناه تنها چيزی است كه عظمت گناه را از ديدهها میبرد و آن را در نظر فرد ناچيز جلوه میدهد . و لذا اسلام میگويد هنگامی كه گناهی انجام گرفت و اين گناه در خفاء كامل نبود و افرادی بر آن آگاهی يافتند بايد گناهكار مورد سياست قرار گيرد يا حد بخورد و يا تعزير شود . در فقه اسلامی به طور كلی گفتهاند ترك هر واجب و انجام هر حرامی اگر حد برای آن تعيين نشده تعزير دارد . " تعزير " كيفر كمتر از مقدار " حد " است كه بر طبق نظريه حاكم تعيين میگردد . در اثر گناه يك فرد و اشاعه آن ، اجتماع يك قدم به گناه نزديك شد و اين از بزرگترين خطرات است برای آن . پس بايد گناهكار را به مقتضای اهميت گناهش كيفر داد تا باز اجتماع به راه بر گردد و عظمت گناه از ديدهها بيرون نرود . بنابر اين خود كيفر و نقمت ، مهری است كه نسبت به اجتماع مبذول میگردد .