جاذبه و دافعه در جهان انسان :

در اينجا غرض از جذب و دفع ، جذب و دفعهای جنسی نيست اگر چه آن نيز
خود نوع خاصی از جذب و دفع است اما با بحث ما ارتباط ندارد و خود
موضوعی مستقل است . بلكه مراد آن جذب و دفعهائی است كه در ميان افراد
انسان در صحنه حيات اجتماعی وجود دارد . در جامعه انسانی نيز برخی‏
همكاريها است كه بر اساس اشتراك منافع است . البته اينها نيز از بحث‏
ما خارج است .
قسمت عمده‏ای از دوستيها و رفاقتها ، و يا دشمنيها و كينه توزيها ، همه‏
مظاهری از جذب و دفع انسانی است . اين جذب و دفعها براساس سنخيت و
مشابهت و يا ضديت و منافرت پی‏ريزی شده است ( 1 ) و در حقيقت علت‏
اساسی جذب و دفع را بايد در سنخيت و تضاد جستجو كرد ، همچنانكه از نظر
بحثهای فلسفی مسلم است كه : السنخية علة الانضمام .
گاهی دو نفر انسان يكديگر را جذب می‏كنند و دلشان می‏خواهد با يكديگر
دوست و رفيق باشند . اين رمزی دارد و رمزش جز سنخيت نيست . اين دو
نفر تا در بينشان مشابهتی نباشد همديگر را جذب نمی‏كنند و متمايل به‏
دوستی با يكديگر نخواهند شد و به طور كلی نزديكی هر دو موجود دليل بر يك‏
نحو مشابهت و سنخيتی است در بين آنها .

پاورقی :
1 - بر خلاف آنچه در جريان الكتريسيته گفته می‏شود كه دو قطب همنام‏
يكديگر را دفع می‏كنند و دو قطب ناهمنام يكديگر را جذب می‏كنند .