گاو من هم مال من باشد . راسل ريشه اخلاق اجتماعی را حفظ منافع فردی‏
می‏داند ، و در واقع ريشه احترام افراد نسبت به حقوق يكديگر را همان‏
می‏داند كه يك عده شركا حقوق يكديگر را محترم می‏شمارند ، چون مصلحت فرد
را در همكاری می‏دانند .

رد اين نظريه

می‏گوئيم دزدها هم روابطشان با هم همينطور است . يك عده دزد وقتی با
هم هم پيمان می‏شوند كه دزدی كنند و سر گردنه را بگيرند ، بين خودشان بنا
را بر عدالت می‏گذارند و رعايت يكديگر را می‏كنند ، چون می‏دانند كه به‏
تنهائی اين كار عملی نيست . [ به عبارت ديگر ] چون همه به هم نيازمندند
، به دليل نيازمندی به يكديگر ، حقوق يكديگر را محترم می‏شمارند . و به‏
همين دليل است كه ما هميشه گفته‏ايم راسل شعارش با فلسفه‏اش فرق می‏كند .
شعارش ، شعار انساندوستی است ولی فلسفه‏اش ريشه انساندوستی را می‏زند .
زيرا او ريشه اخلاق اجتماعی را منافع می‏داند ، و اين اخلاق می‏تواند حاكم بر
فردی باشد كه منفعت خود را در همكاری با ديگران بداند و از عكس العمل‏
ديگران بترسد . وقتی يك عده ، همزور و هم توان باشند طبعا ملاحظه يكديگر
را می‏كنند ، اما وقتی كسی از نظر قدرت به جائی رسيد كه صد درصد مطمئن شد
كه همكارانش يا ديگران آنقدر ضعيفند كه نمی‏توانند كاری بكنند ، دليل‏
ندارد كه اين اصول اخلاق را رعايت كند و چرا بكند ؟
مثلا نيكسون و برژنف اگر مقابل هم قرار گيرند ، چون همزور