بدبينی و يأس نسبت به سرنوشت بشر و آينده بشريت
بعضی راجع به آينده به ترديد مینگرند كه اساسا آيا بشر آيندهای دارد يا آيندهای ندارد ؟ يعنی در اينكه فنا و نيستی جامعه بشريت را به دست خود بشر تهديد میكند سخت در ترديدند . در جامعههای غربی و در ميان روشنفكران و دانشمندان غربی اين ترديد زياد به چشم میخورد ( 1 ) . گروههايی ديگر از اين هم بالاتر . يعنی به ترديد نمی نگرند ، بلكه نسبت به آينده بشريت مأيوسند و نسبت به سرشت انسان [ و به قول آنها ] سرشت غير قابل اصلاح انسان به نهايت درجه بدبين هستند . اينها معتقدند كه سرشت انسان همان سرشت حيوانيت ، شهوت پرستی ، خودخواهی ، خودگرايی ، فريب ، دغل ، دروغ ، ظلم و ستم و از اين قبيل چيزهاست و از اولی كه دنيای انسان و زندگی اجتماعی انسان برقرار شده است اين صحنه زندگی اجتماعی ، صحنه شر و فساد انسان بوده است ، چهپاورقی : 1 - دوستانی كه سخنان مرا میشنوند ( میخوانند ) آنجا كه من نظريات ديگران را نقل میكنم با نظريات خود من اشتباه نكنند ، من الان دارم نظريات ديگران را نقل میكنم .