يا ايدئولوژی ، طبيعت انسانهای حاكم را به اين شكل در آورده است ؟ شما
كه قائل به تقدم عين بر ذهن هستيد ، نمیتوانيد بگوئيد طبقات حاكم به اين
دليل ظلم میكنند كه اين ايدئولوژی را دارند بلكه میتوانيد بگوئيد به اين
دليل اين ايدئولوژی ظالمانه را دارند كه طبيعتشان ، طبيعت ظالم است
يعنی حس منفعت جويی و منفعت طلبی آنها چنين اقتضا میكند يعنی در سرشت
بشر ، چنين خصلتی وجود دارد كه تا حدی كه امكانات به او اجازه میدهد
سودجو است ، منفعت طلب است . پس به قول شما منفعت طلبی ، اين
ايدئولوژی ظالمانه را به وجود آورده است ، نه اينكه اين ايدئولوژی ، آن
طبيعت را در انسان خلق كرده و آفريده است . ايدئولوژی يك ابزار در
دست انسان است نه انسان يك ابزار در دست فكر و ايدئولوژی . به قول
شما اين فكر ايدهآليستی است كه بگوئيم : انسان ابزاری است در دست فكر
خودش و در دست ايدئولوژی ساخته خودش . وقتی كه اينطور است آيا اگر
ايدئولوژی عوض بشود و شكل ديگری پيدا كند در حالی كه انسانها عوض
نشدهاند ، اين راه بر انسان بسته است كه باز عدهای بنام همين ايدئولوژی
انسانی و ضد طبقاتی بزرگترين استثمارها و بهره كشيهای انسان از انسان و
بزرگترين اختناق انسان به وسيله انسان را به وجود بياورند ؟ ! همه حرفها
اين است كه هرچه شكل و نظام تغيير كرده ، انسان با طبيعتش در همان نظام
تجلی كرده و باز آن نظام را برای خودش يك ابزار قرار داده است . از
كجا میشود تضمين كرد كه اينچنين نشود ؟ مگر در كشورهائی كه از چنين
ايدئولوژیای پيروی میكنند انسان آزادی دارد ؟ در آنجا تساوی هست ولی نه
تساوی در خوشبختی اگر نگوئيم
|