مستقيم زن در ساختن تاريخ منفی است در اين دوره ها زن جز در اندرون خانه
كاری ندارد و نمی تواند داشته باشد و صرفا يك كالای اندرونی است طبعا در
چنين شرائطی هيچيك از استعدادهای انسانيش يعنی تفكر ، آگاهی ، بيداری ،
آزادگی ، اراده و اختيار و انتخاب ، هنر و خلاقيت و ابداع و حتی عبادت
و سلوك عارفانه الی الله رشد لازم را طی نمی كند در اينگونه جوامع در حكم
يك وسيله و ابزار زندگی خانوادگی است ، يك " شیء " است و به حكم
اينكه محيط زندگی زن محدود است به درون خانواده و در بازار به اصطلاح
آزاد دسترسی به او ميسر نيست ، برای مرد عزيز و گرانبها است از اينرو
زن در چنين دوره ها و چنين محيطها يك " شیء گرانبها " است مانند هر
" شیء نفيس و گرانبهای " ديگر از قبيل برليان و الماس و غيره در
اينگونه دوره ها تاريخ طبعا " مذكر " است ، زنان نقش مستقيم و محسوس
و ملموس در ساختن تاريخ ندارند اگر ما به تاريخ گذشته پيش از نيم قرن
اخير خودمان برويم عينا همين وضع را میبينيم ، میبينيم زن وجود دارد اما
به صورت يك " شیء عزيز و نفيس و گرانبها " و معمولا بی دخالت در
تاريخ و حوادث تاريخی .
در برخی جوامع زن خانه را رها كرده و وارد اجتماع شده است ، در شؤون
علمی ، هنری ، فكری ، سياسی شريك مرد شده است و به صورت " شخص " در
آمده است ، اما نظر به اينكه مدار خويش را به كلی رها كرده و حريم را
به كنار زده و خود را رايگان در دسترس مرد قرار داده و در اماكن عمومی ،
كاباره ها ، دانسينگها ، حاشيه خيابانها حضور و آمادگی خود را اعلام داشته
است ، ارزش و بهای خود را از دست داده است در اين جوامع زن شخص است
اما
|