و زمين نشان نداد ؟ در چشم و دست و پا و جحاز هاضمه و ريه ات نشان نداد
؟ در فلان گياه نشان نداد ابن ابی العوجاء میگويد آنقدر گفت كه يك مرتبه
پيش من مجسم شد كه الان خدا خودش در میآيد و میخواهد خودش را به من
نشان بدهد .
بخشی از كتابهای حديثی ما احتجاجات است مثلا بحارالانوار يك جلد در
احتجاجات دارد ما يك كتاب داريم در احتجاج : احتجاج طبرسی بايد اين
احتجاجات را خواند اينها مباحثاتی است كه علمای اديان ديگر و به طور
كلی دانشمندان ديگر كه بعضی از آنها دهری و مادی مسلك ، بعضی يهودی ،
بعضی مسيحی ، بعضی زردشتی ، بعضی صابئی و حتی بعضی بت پرست بودند ، با
ائمه عليهم السلام داشته اند اينها میآمدند نزد ائمه سؤال میكردند ، جواب
میشنيدند و میرفتند كسی نمی گفت تو چه حقی داری در دولت مقتدر اسلامی
چنين حرفهايی بزنی مخصوصا مباحثات و احتجاجات حضرت رضا ( ع ) كه در
متن كتب تاريخ و حديث مضبوط است عجيب است دولت هارون و دولت مأمون
از مقتدرترين دولتهايی است كه جهان به خودش ديده است يعنی اينها اگر
میخواستند جلوی آزادی عقيده را بگيرند ، به حد اعلا میتوانستند و كسی
جرئت مخالفت نداشت هارون اجازه میداد متكلمين بيايند در آنزمان هنوز
فرقه های متكليمن توسعه زياد پيدا نكرده بود فرقه های مختلف متكلمين
اسلامی میآمدند ، شروع میكردند به مباحثه كردن ، آنهايی كه عقائد اعتزالی
داشتند ، آنهايی كه عقائد اشعری داشتند و حتی آنها كه شيعه بودند با
اينكه اينها دشمن درجه اول شيعه بودند معذلك به متكلمين شيعی كم و بيش
اجازه میدادند كه بيايند در اين مجالس بحثهای خودشان را مطرح
|