حواس و ادراكات حسی او .
گفتيم كه انسان كارهای تدبيری خويش را با نيروی عقل و اراده انجام‏
می‏دهد ، برخلاف كارهای لتذاذی كه به حكم احساس و ميل صورت می‏گيرد معنی‏
اينكه به حكم عقل انجام می‏گيرد اين است كه نيروی حسابگر عقل ، خير و
كمال و يا لذتی را در دور دست می‏بيند و راه وصول به آن را كه احيانا
صعب‏العبور است كشف می‏كند و طرح وصول به آن را می‏ريزد و معنی اينكه با
نيروی اراده انجام می‏گيرد اين است كه در انسان قوه وابسته به قوه عقل‏
وجود دارد كه نقش اجرا كننده مصوبات عقل را دارد و احيانا برخلاف همه‏
ميلها و همه جاذبه‏ها و كششهای طبيعی مصوبات عقلانی و طرحهای فكری را به‏
مرحله عمل در می‏آورد .
يك دانشجو ، طبيعت جوانيش او را به سوی خواب و خوراك و آسايش و
شهوترانی و بازيگوشی می‏خواند ، اما عقل حسابگرش كه از يك طرف به مال و
بال آور اين كارها ، و از طرف ديگر به عاقبت عافيت آفرين سختكوشيها و
بی خوابی‏ها و چشم از شهوت و لذت پوشيدن‏ها می‏انديشد ، به حكم مصلحت به‏
او فرمان می‏دهد كه شق دوم را انتخاب كند در اين هنگام انسان حكم عقل را
كه مصلحت است بر حكم طبيعت كه لذت است ترجيح می‏دهد همچنين يك بيمار
از دوا نفرت دارد ، از نوشيدن دوای تلخ و بدمزه رنج می‏برد ، اما به حكم‏
عقل مصلحت انديش و با نيروی اراده حاكم بر ميلها ، دوای تلخ بدمزه را
می‏خورد .
عقل و اراده هر اندازه نيرومندتر باشند فرمان خود را بهتر بر طبيعت -
علی رغم تمايلاتش - تحميل می‏نمايند .