²عن مكنون هذا الامر ، فابی الله الا اخفاءه » ( 1 ) خيلی كوشش كردم كه سر
و باطن اين كار را بدست آوردم ، ولی خدا ابا كرد جز اينكه آن را اخفا
كند .
خودش اذان صبح را می‏گفت . نزديك طلوع صبح بود كه بالای مأذن رفت و
ندای " الله اكبر " را بلند كرد ، اذان را كه گفت ، با سپيده دم‏
خداحافظی كرد . گفت : ای صبح ! ای سپيده دم ! ای فجر ! از روزی كه علی‏
چشم به اين دنيا گشوده ، آيا روزی بوده است كه تو بدمی و چشم علی در
خواب باشد ؟ يعنی ديگر بعد از اين ، چشم علی برای هميشه خواب خواهد
رفت . وقتی [ از مأذن ] پائين می‏آيد ، می‏گويد :
خلوا سبيل المؤمن المجاهد
فی الله ذی الكتب وذی المشاهد
فی الله لايعبد غيرالواحد
ويوقظ الناس الی المساجد
( 2 )
راه اين مؤمن مجاهد را باز كنيد ( خودش را به عنوان يك مؤمن مجاهد
توصيف می‏كند . )
اهل بيتش اجازه ندارند از جای خود حركت كنند . علی گفته بود كه پشت‏
سر اين صيحه‏ها ، نوحه‏هايی هست . علی القاعده زينب ، ام كلثوم و بقيه‏
اهل بيت ، همه بيدار ، ولی نگران و ناراحت ، كه امشب چه پيش خواهد
آمد ؟ يك وقت فريادی همه را متوجه خود كرد و صدايی در همه جا پيچيد :
« تهدمت و الله اركان الهدی ، و انطمست »

پاورقی :
. 1 نهج‏البلاغه ، خطبه . 147
. 2 مناقب ابن شهر آشوب ، ج 3 ، ص . 310