بنابراين ، انسان كامل اسلام با انسان كامل عرفان در اين جهت فرق می‏كند
. عقل در انسان كامل اسلام رشد و نمو كرده و در كمال احترام است ، در
صورتی كه در انسان كامل عرفان ، عقل همانطور كه گفتيم تحقير می‏شود .
مسئله ديگر ، " جامعه‏گرا ئی " بود كه اين را هم در جلسه گذشته عرض‏
كردم . ( 1 )

روگردانی از طبيعت

در اين جلسه يك مطلب ديگر را عرض می‏كنم و آن اين است كه عرفان‏
منطقش اين است : " از خود بطلب ( 2 ) هر آنچه خواهی كه توئی " ، [
يعنی ] عرفان مكتبی درون گراست . در اين مكتب دل از جهان بزرگتر است ،
يعنی اگر تمام عالم را يك طرف و آنچه را كه آنها " دل " ( 3 )
می‏گويند طرف ديگر بگذاريم ، دل از همه عالم بزرگتر است . آنها به عالم‏
، " انسان صغير " و به دل ، " انسان كبير " می‏گويند و چون جهان و دل‏
را يكی می‏دانند [ به اين معنا كه ] دو نسخه مختلف از دو عالم متطابق‏
هستند جهان را " عالم صغير " و دل را " عالم كبير " می‏نامند . نه‏
اينكه بگويند انسان ، عالم صغير است و اين عالم ، عالم كبير ، می‏گويند
اين عالم كه ما آن را عالم

پاورقی :
. 1 اگر لازم شد راجع به [ جامعه‏گرائی ] توضيح بيشتری می‏دهم .
. 2 " از خود بطلب " يعنی از دل بطلب ، از درون بطلب .
. 3 دلی كه آنها می‏گويند يعنی همان روح الهی ای كه در هر انسانی دميده‏
شده است : و نفخت فيه من روحی ».