تكامل روح در دنيا
قبل از اسلام در برخی از كشورها مثل يونان و هند [ عقيدهای ] وجود داشته است و آن اينكه روح انسان قبلا در عالم ديگر به تمام و كمال آفريده شده است و بعد ، از آنجا مثل مرغی كه در قفس میكنند ، او را به اين عالم میآورند . اگر اينطور باشد ، بايد انسان قفس را بشكند ولی قرآن در يكی از آيات سوره مؤمنون [ اين نظر را رد میكند ] و تعبير عجيبی دارد كه صدرالمتألهين میگويد من نظريه " جسمانية الحدوث و روحانيةالبقاء " بودن روح را از اين آيه كشف كردم . وقتی درباره انسان بحث میكند ، میفرمايد : ما انسان را از خاك آفريديم ، مرحله به مرحله آمد تا اينكه نطفه شد ، نطفه علقه شد ، علقه مضغه شد و مضغه استخوان شد و بر روی استخوان گوشت پوشانيده شد . بعد میفرمايد : " « ثم انشاناه خلقا اخر " ( 1 ) ما همين ماده و طبيعت را تبديل به چيز ديگری كه روح است كرديم ، يعنی روح زائيده همين طبيعت است . روح مجرد است ، ولی " مجرد زائيده از ماده " است . پس انسان در جای ديگری به صورت كامل نبوده تا بعد در اين عالم ، در قفس قرار گرفته باشد . انسان در اينجا در دامن مادر خودش است . طبيعت ، ما در روح انسان است و انسان در طبيعت كه زندگی میكند ، در دامن مادر زندگی میكند . بنابراين در همين جا بايد تكامل پيدا كند ، نه اينكه قبلا تكامل پيدا كرده است و بعد اينجاپاورقی : . 1 سوره مؤمنون ، آيه . 14