نام انسانيت و يا آدميت در زبان قديم ناميده میشود [ غير از ويژگيهای
زيستی انسان است ] .
تن آدمی شريف است به جان آدميت
|
نه همين لباس زيباست نشان آدميت
|
اجمالا همه میدانند به صرف اينكه يك موجود ، يك انسان زيستی يعنی يك
انسان از نظر " علم الحيات " و از نظر پزشكی باشد ، كافی نيست كه ما
آن را انسان بناميم ، " آدم شدن " خودش چيز ديگری است . هر كس كه از
مادر متولد میشود به اين معنا آدم نيست ، تا آنجا كه گفتهاند :
ملاشدن چه آسان
|
آدم شدن چه مشكل
|
يعنی همانطور كه انسان وقتی به دنيا میآيد عالم بالقوه است نه عالم
بالفعل ، همچنين آدم بالقوه است نه آدم بالفعل . وقتی مسئله به اين
مرحله میرسد ، به اين شكل طرح میشود كه آن آدم شدن و انسانيت كه هر كسی
بايد آدم و انسان شود ، چيست ؟ اين انسانيت را يك زيست شناس
نمیتواند به ما نشان دهد و يك پزشك هم نمیتواند آن را به ما معرفی كند
. انسانيت امری است كه حتی مادیترين مكتبهای عالم هم آن را انكار
نمیكنند ولی در عين حال با معيارهای مادی هم نمیشود آن را [ سنجيد ] و
لهذا گفتيم كه انسان ، خودش برای خودش دروازه معنويت است . يكی از
دروازهها كه انسان میتواند از وجود خودش به عالم معنا پی ببرد و بفهمد
كه غير از مسائل مادی چيزهای ديگری هم هست هست ولی محسوس و ملموس
نيست ، هست ولی در لابراتوار نمیشود آن را پيدا كرد و همه مردم دنيا هم
آن را قبول دارند انسانيت است كه امری وراء زيست شناسی است .
مادیترين ماديهای عالم هم قائل به يك