حق چيزی است كه ذيحق بايد بگيرد ؟ بعضی مكتبها براين اساس است كه حق‏
دادنی است ، يعنی آن حقی را كه ظالم گرفته است ، بايد پس بدهد . اگر
ندادديگر نداده است ، [ چون ] حق دادنی است نه گرفتنی . مسيحيت براين‏
اساس درست شده كه : به ظالم می‏گوئيم حق را به تو بدهد ، تو كاری با او
نداشته باش . ای كسی كه حقت پايمال شده است ! توصيه می‏كنيم ، خواهش‏
می‏كنيم تا حق را به تو بدهند ، مبادا يك وقت خودت برای گرفتن حق قيام‏
كنی كه اين برخلاف شأن انسانيت و اخلاق است . از نظر اينها حق دادنی‏
است .
يك عده می‏گويند حق فقط گرفتنی است . مگر ممكن است انسانی كه حقی را
خورده است بيايد و به يك شكلی آن حق را بدهد ؟ يعنی اينها منكر عاطفه و
انسانيت و وجدان انسانی هستند .
از نظر اسلام ، حق هم گرفتنی است و هم دادنی ، يعنی از دو جبهه بايد
برای استيفای حق مبارزه كرد كه مكتب اسلام بر همين اساس است . اسلام آن‏
كسی را كه حق را ربوده است با تعليم و تربيت خودش ، آماده پس دادن‏
می‏كند و كرده است ولی به اين قناعت نمی‏كند ، در عين حال به آن كسی كه‏
حقش ربوده شده است می‏گويد حق گرفتنی است ، تو هم بايد برای حق خودت‏
قيام كنی و حق خودت را بگيری .
جمله‏ای است كه علی ( ع ) در نامه معروف خودشان به مالك اشتر ، از
پيغمبر ( ص ) نقل می‏كند ، می‏فرمايد : " « فانی سمعت رسول الله ( ص )
يقول فی غير موطن : لن تقدس امة حتی يؤخذ للضعيف حقه من »