شعفی دست می‏دهد ؟ مثل من ، مثل عاشقی است كه به معشوق خود رسيده و مثل‏
كسی است كه در يك شب ظلمانی آب پيدا كرده باشد .
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
واندر آن نيمه شب آب حياتم دادند
چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر كه اين تازه براتم‏
دادند
اين بيت همان " « فزت و رب الكعبة » " را می‏گويد : " از غصه‏
نجاتم دادند " يعنی " « فزت و رب الكعبة » " . پرحرارت‏ترين سخنان‏
علی ( ع ) آنهائی است كه در همين چهل و پنج ساعت ( تقريبا ) از ايشان‏
صادر شده است . علی ( ع ) اندكی بعد از طلوع فجر روز نوزدهم ضربت خورد
و در نيمه‏های شب بيست و يكم ، روح مقدسش به عالم بالا پرواز كرد .
در لحظات آخر همه دور بستر علی ( ع ) جمع بودند . زهر به بدن مباركش‏
خيلی اثر كرده بود و گاهی وجود مقدسش از حال می‏رفت و به حال اغما
درمی‏آمد ، ولی همينكه به هوش می‏آمد باز از زبانش در می‏ريخت ، حكمت و
نصيحت و پند و موعظه می‏ريخت . آخرين موعظه علی ( ع ) همان موعظه بسيار
بسيار پرحرارت و پرجوشی است كه در بيست ماده بيان كرده است . اول حسن‏
و حسين و بعد بقيه اهل بيتش را مخاطب قرار می‏دهد . حسنم ! حسينم ! همه‏
فرزندانم و همه مردمی كه تا دامنه قيامت سخن من به آنها می‏رسد با شما
هستم ! ( يعنی ما و شما هم مخاطب علی ( ع ) هستيم ) . در اين كلمات ،
جامعيت اسلام را بيان می‏كند : « الله الله فی الايتام ، الله الله »