نتايج تعلق و وابستگی انسان
اما اين مكتب در مورد آزادی مطالب ديگری هم دارد . تاپاورقی : . 1 كافی ، ج 1 ، ص . 160
به هر حال يك اصل در اين مكتب اين است كه انسان ، مختار و آزاد و
مسؤول خودش آفريده شده است ، و حرف درستی است .
میدانيم در ميان مسلمين دو گروه بودند : اشاعره جبری بودند و معتزله
تفويضی . شيعه معتقد به " امر بين الامرين " است ، نه جبر اشعری را
قبول دارد و نه تفويض و " به خود وانهادگی " معتزلی را ، چيزی را كه
اگزيستانسياليسم " وانهادگی " مینامد ، همان تفويض معتزلی است . [ از
نظر اسلام ] تفويض نيست ولی اختيار هست . ائمه فرمودهاند كه " « لا جبر
و لا تفويض بل امر بين الامرين » " ( 1 ) جبر نيست ( آنچنان كه امروز هم
ماترياليستها میگويند ) و تفويض و وانهادگی هم نيست ، آنطور كه
اگزيستانسياليستهای امروز هم میگويند ) ، اختيار است كه " امر بين
امرين " است . پس تا اين حد مسئله اختيار و آزادی انسان و اينكه جبری
بر انسان حكومت نمیكند تا از او سلب اختيار كند ، مطلب درستی است .
اين مطلب هم كه انسان برخلاف همه موجودات ديگر اعم از جاندار و
غيرجاندا ر دارای يك سرشت ثابت و غيرقابل تغيير نيست ، و بلكه انسان
خودش به خودش ماهيت و سرشت و صورت میدهد ، مطلب درستی است .
نتايج تعلق و وابستگی انسان اما اين مكتب در مورد آزادی مطالب ديگری هم دارد . تاپاورقی : . 1 كافی ، ج 1 ، ص . 160 |