اين را بعد شرح می‏دهيم . مكتب ديگر ، مكتب اهل حديث است . اخباريون و
اهل حديث ، عقل را با اين همه ارزش فراوانی كه [ حكما ] برای آن قائل‏
هستند ، انكار می‏كنند ، يعنی می‏گويند آنقدرها هم كه شما برای عقل ارزش‏
قائل هستيد ، ارزش ندارد .
بيش از اينها ، در عصر جديد مكتب حسيون بر ضد مكتب عقليون قيام كرد
. در اين سه چهار قرن اخير ، مكتب حسيون بيشتر رونق داشت . حسيون گفتند
: عقل اين همه ارزشی را كه شما برايش قائل هستيد ، ندارد ، عقل خيلی‏
اهميت ندارد ، نوكر حس است ، اصل در انسان ، حواس و محسوسات انسان‏
است . عقل حداكثر كاری كه می‏تواند بكند اين است كه در مورد فرآورده‏های‏
حواس يك عملياتی انجام دهد . شما كارخانه‏ای را در نظر بگيريد كه در آن‏
كارخانه مواد خامی وارد می‏شود . بعد دستگاههای كارخانه ، آن مواد را
تجزيه می‏كنند . اگر كارخانه ريسندگی و بافندگی است ، مثلا اول پنبه‏ها را
پاك می‏كنند ، بعد رشته می‏كنند و بعد آنها را به شكل خاصی می‏بافند . عقل‏
، كارخانه‏ای است كه كاری از آن ساخته نيست ، مگر اينكه روی مواد خامی‏
كه از راه حس بدست آمده است ، عملياتی انجام دهد . ولی البته مكتب‏
عقليون به كلی از اعتبار نيفتاده است ، باز مكتب عقليون سرپای خود
ايستاده است كه حال نمی‏خواهم بحث عقليون را در مقابل غير عقليون به طور
تفصيل مطرح كنم ، بلكه می‏خواهم نظر اسلام را بيان كنم .