آنچه با كتاب حاضر نسبتا ارتباط بيشتری دارد و بعلاوه كمتر درباره آن
گفتگو شده است يك معرفی اجمالی از فلسفه اسلامی از سه قرن و نيم پيش
تاكنون است كه متأسفانه كما هو حقه هنوز در جهان معرفی نشده است و قهرا
از طرف طبقه جوان و تحصيل كردههای جديد خودمان نيز كه معمولا اطلاعاتشان
در اين زمينهها از طرق اروپايی است توجهی كه میبايست به آن نشده است .
اين فلسفه كه موسوم است به " حكمت متعاليه " به وسيله صدرالمتألهين
شيرازی مشهور به ملا صدرا را در قرن يازدهم هجری تأسيس شد و از آن به بعد
محور تمام تعليمات فلسفی در ايران تحقيقاتی بود كه اين دانشمند در مسائل
مهم فلسفی به عمل آورده است .
تحقيقات صدرالمتألهين بيشتر در فلسفه اولی و حكمت الهی است . ملاصدرا
آنچه در اين زمينه از قدمای يونان و بالاخص افلاطون و ارسطو رسيده بود و
آنچه حكمای بزرگ اسلامی از قبيل فارابی و بوعلی و شيخ اشراق و غير هم
توضيح داده بودند يا از خود افزوده بودند و آنچه عرفای بزرگ با هدايت
ذوق و قوت عرفان يافته بودند به خوبی هضم كرد و از نو اساس جديدی را
پیريزی كرد و آن را بر اصول و قواعدی محكم و خللناپذير استوار كرد و از
جنبه استدلال و برهان ، مسائل فلسفه را به صورت قواعد رياضی درآورد كه هر
يك از ديگری استخراج و استنباط میشود و به اين وسيله فلسفه را از
پراكندگی طرق استدلال بيرون آورد .
از زمان ارسطو كه برخلاف نظريات استادش افلاطون قيام كرد پيوسته دو
مكتب و دو مشرب فلسفی به موازات يكديگر سير میكرد كه افلاطون و ارسطو
هر يك نماينده يكی از اين دو مشرب فلسفی بودند و در هر يك از دورهها
هر يك از اين دو مشرب فلسفی پيروانی داشتند . در ميان مسلمين نيز اين
دو مشرب به نام " مشرب اشراق " و " مشرب مشاء " معروف بود و دو
هزار سال مشاجرات فلسفی بين اين دو دسته ، چه در يونان و چه در اسكندريه
و چه در ميان مسلمين و چه در اروپای قرون وسطی ، ادامه داشت ولی
صدرالمتألهين با اساس جديدی كه از نو پیريزی كرد به اين مشاجرات دو
هزار ساله خاتمه داد به طوری كه بعد از او ديگر مكتب اشراق و مكتب مشاء
در مقابل يكديگر معنا ندارد و هر كس كه بعد از وی آمده و به فلسفه وی
آشنايی پيدا كرده مشاجرات دو هزار ساله اشراقی و مشائی را خاتمه يافته
ديده است .
فلسفه صدرالمتألهين علاوه بر آنكه از جنبههايی بديع و بیسابقه است ،
نتيجه
|