پاورقی : > شی را با ساير اشياء به دست آوريم . منطق قديم دچار اشتباه بود كه طريقه شناختن را تعيين " حد و رسم " و بيان " جنس و فصل " معرفی مینمود ، اما در منطق ديالكتيك طريقه شناختن حقيقی يك چيز عبارت است از تعيين ارتباطات آن شی با ساير اشياء ( اعم از اشياء گذشته و اشياء ( همزمان ) يعنی اينكه تاريخچه گذشته و وضع حاضران آن را در تحت تأثير اجزاء مجاور ( همزمان ) به دست آوريم و چون هر شی با ساير اشياء روابط بینهايت زياد دارد پس شناختن حقيقی يا " حقيقت " تدريجا مراحلی طی میكند و با كشف روابط بيشتری كاملتر میشود ، و هر يك از اين مراحل نسبت به مرحله قبل از خودش حقيقت و نسبت به مرحله بعد از خودش خطاست ، پس حقيقت به معنای " كثير المطابقه " و خطا به معنای " كثير المغايره " خواهد بود ، پس " حقيقت " يعنی شناختن حقيقی اشياء ، متحول و متكامل است . پاسخ : طريقه شناختن حقيقی بعد از اين در مقاله پنجم با توجه به گفتههای ماديين بيان خواهد شد . در اينجا مربوط به مطلب خودمان همين قدر میگوييم به فرض اينكه طريقه شناختن حقيقی ، تعيين روابط هر شی با ساير اشياء باشد و به فرض اينكه روابط هر شی با ساير اشياء بینهايت باشد مدعای ماترياليسم ديالكتيك به دست نمیآيد زيرا : مدعای ماترياليسم ديالكتيك چنانكه كرارا گفته شده اين است كه " حقيقت هموار ه غير مشخص و دارای تغيير تكاملی است " و حال آنكه بيان فوق اينطور نتيجه میدهد كه شناختن حقيقی عبارت است از مجموع كشف روابط بینهايت شی با ساير اشياء ، و البته هر يك از كشف رابطهها خود يك حقيقتی است كه عارض ذهن ما شده و كشف رابطه ديگر خود يك حقيقت ديگری است نه اينكه همان كشف رابطه اولی تغيير و تكامل پيدا كرده است ، و به عبارت روشنتر شناختن يعنی اطلاع بر حالات يك شی و البته ممكن است اطلاع شخص راجع به يك چيز ابتدا محدود باشد ، بعد اطلاعات ديگری اضافه شود و معلومات شخص راجع به آن شی توسعه پيدا كند . >