پاورقی : > " يادآوری شده " عين همان ادراك گذشته است و ادراك جديد نيست ، يكی از اسرار آميزترين مسائل روحی است . دقت فلسفی در اين مسأله به خوبی واضح میكند كه دستگاه روحی و ادراكی در ماوراء دستگاه اعصاب و فعاليتهای عصبی قرار گرفته و برخلاف فرضيه ماديين ادراكات را از خواص معينه ماده نمیتوان دانست . برای اينكه زمينه استدلال روشن شود اول چگونگی اين استعداد ذهنی را مطابق آنچه هر كسی حضورا و وجدانا در خود میيابد و روانشناسان تشريح كردهاند يادآوری میكنيم ، سپس به ذكر تئوريهای علمی و فلسفی درباره آن میپردازيم . ترديدی نيست كه اگر انسان چيزی را به وسيله يكی از حواس خود احساس نمود ، برای دفعات بعد میتواند آن چيز را در ذهن خود حاضر سازد بدون آنكه احتياج داشته باشد كه از نو آن را احساس نمايد ، مثلا اگر يك روز رفيق خود را در يك نقطه معين ملاقات نمود و بين آنها مذاكراتی واقع شد خاطرهای از اين ملاقات و مذاكره در ذهن او باقی میماند و هر وقت بخواهد آن ملاقات و گفتگو را يادآوری میكند و آن منظره و كلمات را در صفحه ذهن حاضر میسازد با تميز و تشخيص اينكه اين خاطرات فعلی تخيل موهوم نيست كه ذهن از خود اختراع كرده باشد و احساس مجدد هم نيست يعنی آن ملاقات و گفتگو در زمان حاضر تكرار نشده است بلكه اين خاطرات مربوط به ملاقات و گفتگوهايی است كه در گذشته واقع شده است . علمای روانشناسی میگويند از ابتدای اينكه ذهن انسان چيزی را در تحت تأثير عوامل خارجی احساس میكند تا هنگامی كه خود به خود بدون تأثير عوامل خارجی آن را در زمان بعد مورد توجه قرار میدهد چهار مرحله را طی میكند : الف . احساس ابتدائی ( فراگيری ) يعنی يك چيز ابتدا بايد احساس بشود تا آنكه >