پاورقی : > دارد ، لهذا مجموع ادراكات و مفاهيم ذهنی در نظر فيلسوف سه دسته مهم را تشكيل میدهند : . 1 " حقايق " يعنی مفاهيمی كه در خارج مصداق واقعی دارند . . 2 " اعتباريات " يعنی مفاهيمی كه در خارج مصداق واقعی ندارند لكن عقل برای آنها مصداق اعتبار میكند يعنی چيزی را كه مصداق واقعی اين مفاهيم نيست مصداق فرض میكند ، و بعد از اين در طی يك فصل مستقل ، كيفيت پيدايش ادراكات اعتباری و اينكه عقل از اعتبار يك رشته مفاهيم ناچار است گفته خواهد شد . و برای آنكه خواننده فیالجمله بتواند ادراكات حقيقی را از ادراكات اعتباری تميز دهد مثال سادهای ذكر میكنيم : مثلا اگر از هزار نفر سرباز يك فوج تشكيل داده شود هر يك از سربازها يك جزء از اين فوج به شمار میرود و خود فوج عبارت است از مجموع نفرات . نسبت هر فرد به مجموع نسبت جزء به كل است . ما هم هر يك از افراد را ادراك میكنيم و درباره آنها حكمهای مختلفی مینماييم و هم مجموع آنها را كه " فوج " ناميدهايم و درباره آن نيز حكمهای مخصوصی مینمائيم . ادراكات ما نسبت به افراد ، ادراكات حقيقيه است زيرا مصداق واقعی خارجی دارد و اما ادراكات ما نسبت به مجموع ، اعتباری است زيرا " مجموع " مصداق واقعی ندارد و آنچه واقعيت دارد هر يك از افراد است نه مجموع . . 3 " و هميات " يعنی ادراكاتی كه هيچگونه مصداقی در خارج ندارند و باطل محض میباشند ، مثل تصور غول و سيمرغ و شانس و امثال آنها . فلسفه سعی میكند با ميزانهای دقيق خود امور حقيقی را از دو دسته ديگر جدا سازد . لازم است تذكر داده شود چيزی كه بسيار دشوار است و از لغزشگاههای فلاسفه بهشمار میرود تميز امور اعتباری است كه حقيقتنما هستند از حقايق. دانشمندان جديد اروپا كه به نقادی عقل و فهم انسان پرداختهاند كوشش بسيار كردهاند كه ساختههای ذهن را از حقايقی كه واقعيت خارجی دارند جدا سازند و >