بنا به عقيده اين دانشمندان تحقق تصديق ( مقابل تصور ) در جهان ،
امكان‏پذير نبايد باشد زيرا هنگامی كه ذهن ما موضوع را فرض كرد ، تا رفت‏
محمول را آورده و بار كند موضوع به واسطه تحول از ميان رفته و موضوع تازه‏
جايگزين او خواهد بود ،

پاورقی :
> بدانيم تنها دارای اين خاصيت خواهد بود كه هر وقت نقطه خاص تحريك‏
شود ادراكی شبيه ادراك اولی از هر جهت توليد كند همان‏طوری كه دستگاه‏
ضبط صوت صدايی عينا شبيه صدای اولی توليد می‏كند نه عين آن را ، در صورتی‏
كه ما وجدانا و حضورا می‏دانيم كه ذهن ما دارای خاصيت بازشناسی است يعنی‏
تشخيص می‏دهد كه " اين اوست " و توليد جديد و فعل جديد نيست ، و خلاصه‏
اين اشكال اينكه از راه " عينيت " كه از مشخصات قوه حافظه است‏
نمی‏توان نظريه مادی بودن حافظه را پذيرفت .
ج . مغز با همه محتويات خود تغيير می‏كند و دستخوش تحول و تبدل است و
در طول عمر هفتاد ساله يك نفر چندين بار ماده مغزی وی با همه محتويات‏
خود عوض شده و ماده ديگری جايگزين آن شده در صورتی كه خاطرات نفسانی وی‏
چه " تصورات " مانند چهره رفيق ايام كودكيش كه در ده سالگی او را
ديده و قيافه آموزگارش كه پس از دوره دبستان او را نديده ، و چه "
تصديقات " مثل اينكه در دبستان شنيده كه ارسطو شاگرد افلاطون بوده است‏
و او به اين مطلب اذعان ( تصديق به اصطلاح منطق ) پيدا كرده ، تمام اينها
همان‏طور محكم و پا بر جا در ذهنش باقی است و خلاصه تمام تصورات و
تصديقات سابقش كماكان باقی مانده است و اگر اينها جايگزين در ماده بود
قهرا تغيير كرده بود .
و اما مثال عكسی كه در آب جاری می‏افتد كه در متن از طرف ماديين ذكر
شده است پيداست كه يك مثال شاعرانه است زيرا اينكه ما او را ثابت‏
می‏بينيم تنها به جهت آن است كه در خيال ما صورت ادراكی باقی دارد و
اگر فرضا حتی در خيال صورت ادراكی باقی نمی‏داشت ما هرگز او را باقی‏
نمی‏پنداشتيم . خلاصه اين اشكال آنكه از نظر ثبات ادراكات ذهنی كه از
مشخصات قوه حافظه است نمی‏توان نظريه مادی بودن قوه حافظه را پذيرفت .
طرفداران مادی بودن حافظه مهمترين استدلالی كه در زمينه مادی بودن حافظه‏
كرده‏اند اين است كه ما عملا می‏بينيم حافظه مربوط است به بعضی از قسمتهای‏
مغز و هر چند برای بسياری از اعمال روحی از قبيل حافظه و دقت هنوز محل‏
معين و >