است خطا نموده ( 1 ) و از معلوم خارج از خود تخلف نمايد با اينكه تخلف‏
و اختلاف در مورد علم بسيار است ؟ اكنون ما برای روشن ساختن معنی اين‏
سخن به توضيح بيشتری می‏پردازيم .
علم با تقسيم اولی منقسم است به علم تصوری و تصديقی . " علم تصوری "
علمی است كه مشتمل به حكم نيست ، مانند صورت ادراكی انسان تنها ، اسب‏
تنها ، درخت تنها . " علم تصديقی " علمی است كه مشتمل به حكم بوده‏
باشد ، مانند صورت ادراكی " چهار بزرگتر از سه است " ، " امروز پس‏
از ديروز است " ، " انسان هست " ، " درخت هست " .

پاورقی :
. 1 بزرگترين دست‏آويز سوفسطائيان برای اثبات واقعی نبودن دنيای خارج‏
و نفی مطلق ارزش معلومات ، خطای حواس است به اين بيان :
جميع معلومات انسان از راه احساس به دست آمده‏اند و احساس دليل بر
وجود واقعی محسوس نيست زيرا همه كس می‏داند كه حواس ما گاهی يك چيز
را مختلف نشان می‏دهند ( مثال آب سرد و گرم كه در متن ذكر شده ) و البته‏
ممكن نيست يك شی واقعی به‏طور مختلف وجود داشته باشد ، و گاهی يك چيز
را به نحوی نشان می‏دهند كه يقين داريم دروغ است ( مثال قطره باران و
شعله جواله و غيره كه در متن ذكر شده ) .
پس معلوم می‏شود كه " احساس " دليل بر وجود واقعی محسوس نيست . و
چون جميع معلومات و اطلاعات ما راجع به دنيای خارج ، منشأ حسی دارند و
از راه حس به دست آمده‏اند پس هيچيك از ادراكات و علوم ما ارزش‏
واقعی ندارند .
اين مغلطه از آن جهت كه برای انكار يك امر بديهی ( وجود دنيای خارج )
كه ذهن هر كس حتی خود شخص مغلطه كننده به آن اذعان دارد بيان شده است‏
ارزش علمی ندارد و اگر كسی فرضا از طريق استدلال علمی نتواند جواب اين‏
مغلطه را بدهد ، از آن جهت كه خلاف يك امر بديهی است ، در مغلطه‏
بودنش ترديد ندارد .
ولی در عين حال دانشمندان اين مغلطه را بدون پاسخ نگذاشته‏اند و ما برای‏
روشن شدن ذهن خوانندگان ، به بياناتی كه دانشمندان در اين زمينه كرده‏اند
، چه در مقام پاسخ به اين اشكال و چه مستقلا در مقام توجيه خطای حواس ،
اشاره می‏كنيم . >