بلايا قرار دادن ( مقصودم از " بلايا " شدايد و گرفتاريهاست ) ، در سر
دوراهیها و سختيها قرار دادن ، برای آنكه استعدادهای درونیاش بروز و
ظهور كند ، يعنی اگر اين آزمايش نباشد او در حد خامی و در حد بالقوه
باقی میماند ، اين آزمايش است كه تكميلكننده است . نوع سوم آزمايش
يعنی آزمايش تكميلكننده . آزمايش الهی درباره بندگان همان خصلت
تكميلكنندگی را دارد . « ليبلوكم ايكم احسن عملا ».
در احاديث هست كه خداوند متعال اگر بندهای را دوست داشته باشد ،
اورا در دريای گرفتاريها و شدايد فرو میبرد آنطور كه انسانی را در آب
میاندازند و فرو میرود ، چنانكه وقتی میخواهند به يك انسان شناوری ياد
بدهند او را در آب میاندازند و فرو میرود . در بيرون آب كسی شناوری ياد
نمیگيرد . اگر كسی در آب نيفتد و تلاش نكند و با آب سر و كار نداشته
باشد ، دست و پا در آب نزند و احيانا غرق نشود كه يك كسی بايد دستش
را بگيرد ، آب در حلقش فرو نرود ، او هرگز شنا ياد نمیگيرد . با خواندن
كتاب هرگز كسی شناور نمیشود ، با سر و كار داشتن با آب انسان شناور
میشود . حديث دارد كه خداوند متعال انسانها را به بلايا گرفتار میكند ،
در بحر بلا میاندازد ، آنچنانكه انسانی را در دريا میاندازند .
حال " « ليبلوكم ايكم احسن عملا »" معنايش اين است كه انسان تا در
اين دنيا كه دار عمل است و عالم موت و حيات است ( يعنی عالمی است كه
موت و حياتش با يكديگر آميختگی دارد ) واقع نشود و تا مورد آزمايش عمل
قرار نگيرد ، به آن كمالی كه بايد برسد نمیرسد ، يعنی چنين چيزی محال
است . هر انسانی را شما در نظر بگيريد همينطور است . هيچ انسانی در بدو
تولد كامل به دنيا نمیآيد ، و امكان ندارد كامل
|