تفسير معنوی
البته اينجا مساله ديگری هم هست و آن اين است كه بعضی فرضيهای دارند كه اساسا هفت آسمانی كه در قرآن هست جنبه جسمانی ندارد ، معنوی و باطنی محض است . ما اين را انكار نمیكنيم ، شايد از بعضی آيات و از روايات اين آيات بتوان اين مطلب را فهميد كه به حذا هفت آسمان جسمانی ، ما مراتب معنوی داريم ، و شايد در خيلی از موارد وقتی میگويند آسمانهای هفتگانه ، نظر به همين آسمانهای مافوق ستارهها نيست ، نظر به عوالم باطن انسان است . ولی به نظر ما اگرچه اين مطلب در جای خود درست است ، نمیشود گفت كه قرآن به هفت آسمانی كه جنبه جسمانی دارد قائل نيست ، به اين هم قطعا قائل است . « و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح ». وقتی میگويد : نزديكترين آسمانها را ما با اين چراغها و قنديلها زينت بخشيدهايم ، اين نشان میدهد كه يك جسمی هست كه اين ستارگان چراغهای آن هستند ، و حتی در روايتی كه سوالاتی است كه عبدالله بن سلام ( از علمای يهود ) از پيغمبر اكرم میكند كه بعد همان مرد مسلمان شد و مسلمان پاكايمانی هم شد وقتی راجع به ستارگان از حضرت رسول سوال كرد ، حضرت در كمال صراحت همين را فرمود كه همه اين ستارگانی كه شما میبينيد ، مانند قنديلهايی هستند در زير نزديكترين آسمانها . « و لقد زينا السماء الدنيا بمصابيح غ. " الدنيا " صفت " السماء " است . " سما الدنيا " نيست، " السماء الدنيا " است . اگر " سماالدنيا " میبود معنايش میشد آسمان دنيا ، در مقابل آسمانی كه مربوط به دنيا نيست . آنوقت مقصود از دنيا عالم در مقابل آخرت بود . میگويد : " السماء الدنيا " " دنيا " صفت میشود ) يعنی نزديكترين آسمانها . ما نزديكترين آسمانها را به