اين آيه چون در مقام بحث با آنهاست ، به اين حالت ترديد بيان كرد كه
"بگو خدا چه مرا هلاك كند و چه مشمول رحمت خودش قرار بدهد" . از آنجا
كه در مقام سخن اينجور گفته میشود، پشت سرش میفرمايد: "« قل هو الرحمن
امنا به و عليه توكلنا »" خاطرتان از ناحيه ما جمع باشد " « اهلكنی
الله و من معی او رحمنا غ" يكی از دو كار: يا هلاك كند يا مشمول رحمت )
خيالتان راحت باشد ، ما به رحمن ايمان آوردهايم و به او توكل و اعتماد
كردهايم ، جز رحمت چيزی در انتظار ما نيست. " « قل هو الرحمن »" بگو
او ( همان كه من شما را به سوی او دعوت میكنم و همان كه شما از او
میخواهيد ما را از بين ببرد كه شما راحت بشويد ، ديگر مزاحمی نداشته
باشيد ، خواب شما مزاحم نداشته باشد (1) ) رحمان است ، بگو او ( همان
اويی كه من به سوی او دعوت میكنم و همان اويی كه شما از او هلاك مرا
میخواهيد ) خدای رحمان است، به موجب رحمانيتش مرا مبعوث كرده است كه
شما را دعوت كنم ، بلكه شما هم مشمول رحمانيت او بشويد ، و هر كه او را
بشناسد و قانون خلقت و عالم او را آنچنان كه هست بشناسد و خودش را با
نظام كلی عالم تطبيق بدهد مشمول رحمت اوست .
معنی ايمان
" « قل هو الرحمن »" او همان خدای رحمان است "امنا به" ما به او
ايمان
پاورقی :
. 1 چون آدمی كه در خواب است آن بيداركننده را برای خودش مزاحم تلقی
میكند ، مثل بسياری از بچهها كه پدرها را كه مقداری در تربيت آنها
سختگيری میكنند [ مزاحم تلقی میكنند و ] واقعا آرزوی مردن پدر را دارند
بلكه راحت شوند . خيال میكنند با مردن پدر راحت میشوند .