معنايش اين است كه اين چراغها در زير اين سقف قرار گرفته است . اين‏
هم از قديم‏الايام مورد سوال بوده است كه : يعنی چه كه ما نزديكترين‏
آسمانها را به اين چراغها مزين كرده‏ايم ؟ ( بدون‏شك مقصود از چراغها
ستارگان هستند ) .
در اينجا قرآن از اين نظر بيانی دارد كه نه با هيئت قديم وفق می‏دهد و
نه با هيئت جديد ، يعنی به طور صددرصد نه با اين وفق می‏دهد نه با آن .

نظر هيئت قديم

اما از نظر هيئت قديم . هيئت قديم شكل خاصی داشت كه به طور قطع‏
امروز منسوخ و باطل شده است و آن اين است كه قائل به نه آسمان بود ( نه‏
كرسی فلك نهد انديشه زير پای تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند ) كه آنها
را نه فلك می‏گفتند ، و فلك اول يا آسمان اول عبارت بود از فلكی كه به‏
عقيده هيئت قديمی كه آن را " هيئت بطلميوسی " می‏گويند ماه در آن فلك‏
و آسمان اختصاصا قرار داشت و غير از ماه هيچ چيز ديگری در آنجا قرار
نداشت . آسمان دوم محيط به آسمان اول و چسبيده به آن بود ( می‏گفتند مثل‏
لايه‏های پياز كه به يكديگر چسبيده است ، و بين آسمانی و آسمانی خلئی وجود
ندارد و محال است وجود داشته باشد ) و در همه اين آسمان فقط يك ستاره‏
وجود دارد كه عطارد است . آسمان سوم باز محيط بر آسمان دوم و چسبيده به‏
آن است و در تمام آن هم فقط يك ستاره وجود دارد كه آن زهره است . در
آسمان چهارم همين‏طور يك ستاره وجود دارد كه خود خورشيد است . در آسمان‏
پنجم يك ستاره كه آن مريخ است ، و در ششم مشتری ، و در