مقصود اين است كه عملتان چقدر صوابتر باشد و حقانيت بيشتری داشته باشد
« " و انما الاصابه خشيه الله " » اصابت بستگی دارد كه تا چقدر توام با
خداترسی باشد، كه خداترسی دنباله خداشناسی است« (اعرفكم بربه اخوفكم منه
" يا " اخوفكم من ربه اعرفكم به "» هر كس خدا را بيشتر بشناسد، عظمت
الهی را بيشتر درك میكند و خوف خدا را بيشتر دارد ). " والنيه الصادقه
" و صدق نيت ، كه به همان خلوص برمیگردد . بعد فرمود : « " الابقا علی
العمل حتی يخلص اشد من العمل " » باقی ماندن بر عمل كه خالص بماند، از
خود عمل سختتر است ، يعنی بسا هست انسان در حين عمل ، عمل را خالصا
مخلصا انجام میدهد ، ولی بعد از عمل آن را از خلوص میاندازد ، مثل اينكه
بعد در ميان مردم بازگو میكند برای اينكه مردم او را ستايش كنند . بعد
فرمود: ²" الا و العمل الخالص الذی لاتريد ان يحمدك عليه احد الا الله"»
عمل خالص آن عملی است كه تو نخواهی كسی جز خدا تو را بر آن عمل ستايش
كند، جز از خدا انتظار ستايش نداشته باشی. اگر عملی انجام دهی، يك گوشه
كوچك چشمت هم به اين باشد كه مردم هم تو را خوب بدانند ، آن عمل ، عمل
خالص نيست . بعد فرمود : « " و النيه افضل من العمل الا و ان النيه هی
العمل " » (1) . نيت عمل از خود عمل افضل است ، يعنی روح عمل از اندام
عمل مهمتر است . اصلا عمل
پاورقی :
. 1 حديث عجيبی است . احاديث ديگری داريم به اين مضمون كه " نيه
المؤمن خير من عمله " نيت انسان از عملش فاضلتر است . عمل انسان مثل
خود انسان است . انسان شخصيتی دارد و شخصی . شخصيت انسان به ملكات و
معارف انسان است و خلاصه به روح انسان است ، و شخص انسان به همين تن
انسان است ، كه تن آدمی شريف است ولی به جان آدميت . عمل انسان هم
همينجور است ، روحی دارد و اندامی ، شخصيتی دارد و شخصی . روح و شخصيت
عمل انسان نيت انسان است ، اندام عمل انسان پيكر عمل است ، خمشدنها ،
راستشدنها ، رفتنها ، سفركردنها و امثال اينها .