برای اينها يك چنين خيال و توهمی پيدا شده بود كه العياذ بالله اين شخص‏
ديوانه است ، كه بايد از آنها رفع توهم شود ، و يك وقت مساله چيز
ديگری است و مساله دو راه مختلف است . اينها منافع خودشان را در
گمراهی بشر تشخيص داده‏اند و تو راه راست را نشان می‏دهی . مساله مساله‏
دو راه و مساله هدايت و ضلالت است نه مساله عقل و جنون ، حقيقت اين‏
است . آنها واقعا در عمق دلشان دچار چنين شبهه‏ای نيستند ، مساله اين‏
است كه اينها می‏خواهند راه تو را به هر شكل و عنوان كه هست تخطئه كنند
، خدا كه خودش می‏داند كه حقيقت چيست ، اينها در زير اين پرده‏ها بر
مردم بتوانند تعميه كنند ، بر خدا كه تعميه نمی‏شود .
" مفتون " به معنی گرفتارشده است ، يعنی مجنون . اغلب ، مفسرين‏
گفته‏اند كه " ب ، " در " « باييكم المفتون »" " ب ، " زائده است‏
، يعنی " فستبصر و يبصرون ايكم المفتون " . ولی بعضی ديگر از مفسرين‏
گفته‏اند دليل ندارد بگوييم زائده است ، اما آنها مفتون را مصدر به معنای‏
خود فتنه گرفته‏اند ، چون در زبان عربی مفعول به معنای مصدر زياد آمده ،
مثل ميسور كه به معنای يسر آمده است . ولی من از اين مطلب تعجب كردم و
نرسيدم كه همه تفاسير را ببينم كه اساسا كلمه " ابصر " در لغت عرب ،
مكرر و شايد بيشتر با " ب ، " استعمال می‏شود و اين يك امر استثنائی‏
نيست ، يعنی " ابصرته " در زبان عرب داريم و " ابصرت به " هم زياد
داريم كه همان معنی ابصرته را می‏دهد و به اصطلاح با تقويه است . اين يك‏
امری نيست كه بگوييم استثنائا در اين مورد آمده است كه بعد بگوييم آيا
" ب ، " زائد است يا زائد نيست ، مثل " اعلم به " است كه در آيه‏
بعد آمده است . " علمته " و " علمت به " هر دو در زبان عرب‏
استعمال شده