كوشش می‏كند جلو آن را بگيرد . " « مناع للخير »" بسيار منع كننده و
بسيار بازدارنده ديگران است از كار خير .
" « معتد »" ظالم و متجاوز است . اين شخص در روابط انسان با
انسانهای ديگر در حقوق ، معتدی و متجاوز است . با هر كسی كه برابر می‏شود
، اگر قدرت داشته باشد حقی ، جانی ، مالی ، عرضی از او را پايمال كند
پايمال می‏كند .

گناه ، موجب سنگينی و كسالت و كدورت

« أثيم ». اثم به معنی گناه است ولی بيشتر به اثر گناه نظر دارد .
يك وقت ما می‏گوييم عاصی . عاصی يعنی عصيانگر ، متمرد ، كسی كه امر خدای‏
خودش را تمرد كند ( عاصی در اصطلاح قرآن ) . اين كلمه بيشتر از اين‏
نمی‏فهماند كه امر خدا را تمرد كرده است . ولی اگر بگوييم مذنب ، مذنب‏
از ماده ذنب است . ذنب يعنی دم و دنباله .
قرآن در مورد كارهای خير يك تعبير دارد و در مورد كارهای شر تعبير
ديگری دارد و اين خودش [ شامل ] يك نكته بسيار دقيق علم‏النفسی و
روانشناسی روحی و معنوی است و آن اين است كه كار خير به انسان نيرو
می‏دهد و سنگينی او را برطرف می‏كند ، انسان را چالاك می‏كند ، به انسان‏
قدرت و بال می‏دهد . هر چه انسان در كار خير بيشتر وارد شود روحش‏
سبكبارتر و سبكبال‏تر و قدرتمندتر می‏شود ، مثل اينكه پا برای رفتن بيشتر
پيدا می‏كند و بال برای پرواز پيدا می‏كند . برعكس ، كار شر بار برای‏
انسان درست می‏كند . با هر گناهی مثل اينكه يك چيزی روی دوش انسان‏
می‏گذارند ، قدرت تحرك را از انسان