« و قد كانوا يدعون الی السجود و هم سالمون ». برای اينكه كسی نگويد
چرا در آخرت اينها دعوت به سجود و عبادت و تسليم امر خدا میشوند ،
میفرمايد در دنيا در حالی كه سالم و پاك و بیعيب بودند ، با فطرت
توحيد بودند و اين عيبها را پيدا نكرده بودند دعوت میشدند ولی گوش
نمیكردند .
" « فذرنی و من يكذب بهذا الحديث سنستدرجهم من حيث لا يعلمون » "
ای پيغمبر ! بگذار مرا و اين مردم . ( نه معنايش اين است كه تو مانع
شدی ، تعبيری است كه در مقام تهديد گفته میشود . ما خودمان در فارسی
گاهی میگوييم : حالا بگذار ببين من چه میكنم . طرف نيامده كه دست ما را
گرفته باشد ، ولی وقتی میخواهيم بگوييم در آينده چنين خواهم كرد ،
میگوييم : بگذار ببين من در آينده چه میكنم . اين همان " بگذار " ی
است كه ما در فارسی میگوييم ) بگذار مرا و مردمی كه اين سخنان و اين
حقايق را دروغ میپندارند . بدترين عقوبتها همين عقوبت دنيای آنهاست ،
همين چيزی كه آنها ملاك نعمت میدانند ، همين نقمتهايی كه در پوشش نعمت
به آنها دادهايم . " « سنستدرجهم من حيث لا يعلمون »" اينها را كمكم ،
آرام آرام، تدريجی و درجه به درجه میگيريم ، آنچنان كه خودشان نمیفهمند و
نمیدانند .
استدراج
" استدراج " كه در آيات ديگر قرآن با تعبيرات ديگری آمده است ، از
جمله اصول و حقايقی است كه قرآن مجيد بيان كرده است . در رابطه انسان و
نعمتها يا در رابطه انسان و بلايا و شدائد ، فكرهای كوتاه همينطور فكر
میكنند كه قرآن نقل كرد ، يعنی يك چيز بيشتر