شخص ديگر می‏خواند . اين است كه در حديث آمده است كه خدا می‏فرمايد :
" « ليبلوكم ايكم احسن عملا » " و نفرموده : " اكثر عملا " ، چون "
احسن عملا " يعنی " اصوب عملا " آن كه جنبه صواب بودنش بيشتر باشد .
حال چطور می‏شود كه يك عمل از نظر صواب بودن و كيفيت ، يعنی از نظر
روح و معنا و معرفت خدا و صداقت و اخلاص ، درجه‏اش بالا می‏رود ؟

داستان عابد و ملك

اين حديث در اصول كافی است كه بعضی از ملائكه عابدی را در دامنه‏
كوهساری می‏ديدند كه آنی از عبادت فارغ نيست . بعد آن ملائكه يا آن ملك‏
بر غيب اين شخص يعنی بر آنچه كه ما می‏گوييم نامه عمل ، بر باطنش ، بر
حقيقت كارش ، بر جزا و پاداش او اطلاع پيدا كرد ، ديد او جزا و پاداش‏
بسيار اندكی دارد ، و تعجب كرد ، آدمی كه جز عبادت كاری ندارد چرا
اينقدر پاداشش كم است ؟ ! از خدای متعال سوال كرد : خدايا اين عابد چرا
اينقدر پاداشش كم است ؟ به او وحی رسيد كه برو او را امتحان كن ، به‏
اينكه به صورت يك انسان مجسم شو ، مدتی پيش او باش تا از نزديك او
را بشناسی ، آنوقت ما جوابت را می‏دهيم . او به صورت يك انسان درآمد و
رفت در نزديكی او ، او هم شروع كرد به عبادت كردن . مدتی با او هم‏شكلی‏
كرد تا كم‏كم با او انس گرفت و توانست باب سخن را با او باز كند . يك‏
وقت اين ملك رو كرد به اين عابد ، نگاه كرد به آن دره و آن دشت كه‏
خيلی سبز و خرم بود و سبزه زيادی داشت و گفت : عجب جای باصفايی است ،
چه جای خوبی است برای عبادت ! عابد جواب داد : بله ، چه جای خوبی است‏
، ولی يك غصه