فلسفه‏اش جماعت‏خواندن عمومی می‏بود ، ديگر وضع نماز ظهر عوض نمی‏شد ،
تبديل به نماز جمعه نمی‏شد . تبديل‏شدنش چنانكه گفتيم به اين صورت است‏
كه چهار ركعت تبديل شده است به دو ركعت و به جای آن دو ركعت ديگر دو
خطبه ايراد می‏شود .
يك وقت در سخنرانيهايی در سابق تحت عنوان " خطابه و منبر " بحث‏
كردم ( 1 ) و آنجا اين مطلب را گفتم كه اسلام يگانه دينی است كه سخنرانی‏
جز فريضه دين در آن قرار گرفته است و سر اينكه مساله خطابه و سخنرانی در
اسلام نسبت به همه دنيا خيلی پيشرفت كرد كه البته در شيعه يك وجه‏
علاوه‏ای هم دارد كه مساله ذكر مصيبت امام حسين عليه السلام است همين است‏
كه اساسا خطابه‏خواندن در متن اسلام و جز عبادات اسلام است ، خصوصا برای‏
زمامداران و آن كسانی كه می‏خواهند اقامه جماعت كنند . پيامبر اكرم صلی‏
الله عليه و آله تا وقتی كه در مكه بودند در حال خفا زندگی می‏كردند و چون‏
دائما در شكنجه بودند برايشان امكان تشكيل نماز جماعت نبود چه رسد به‏
نماز جمعه ، ولی هنوز وارد خود مدينه نشده بودند و در همين محلی كه امروز
" قبا " ناميده می‏شود چند روزی اقامت كرده بودند كه جمعه رسيد ، در
همين محل مسجد قبا كه الان در مدينه است ، اولين جمعه در اسلام تاسيس شد
. اين مسجد قبا خيلی مسجد عزيزی است برای اسلام . مسجدی است كه قرآن به‏
عظمت آن شهادت داده است : " « لمسجد اسس علی التقوی من اول يوم »"
يعنی از اولين روزی كه تاسيس شده است ، هيچ غش و دغلی در كار آن نبوده‏
است ، بر پايه تقوا اين مسجد تاسيس شده است . " « لمسجد اسس علی‏
التقوی من اول يوم »

پاورقی :
. 1 [ اين سخنرانی در كتاب ده گفتار چاپ شده است . ]