پاورقی : . 1 نهجالبلاغه ، خطبه . 84
بشود ؟ قرآن میفرمايد : " « زعم الذين كفروا ان لن يبعثوا »" .
" « زعم »" را معمولا به " گمان كرد " ترجمه میكنند . در زبان عربی
چند لفظ ديگر هم داريم كه معانی آنها به معنای " زعم " نزديك است ،
مثل " حسب " و " ظن " . " زعم " با " ظن " و با " حسب " فرق
میكند . " زعم " را معمولا در جايی میگويند كه اظهار يك ادعا باشد ،
غير از اين است كه مثلا انسان در مورد چيزی فقط در ذهن خودش گمان میكند
و خيالی در ذهنش میچربد . معنی " زعم " اين نيست كه اينها در دل
خودشان خيال میكنند و اين خيال در ذهنشان میچربد ، اگر مقصود اين میبود
كلمه " ظن " بهكار برده میشد ، بلكه " زعم " يعنی چيزی را كه به آن
يقين ندارند اظهار میدارند. درواقع " زعم " در اينجا يعنی ادعا میكنند.
در نهج البلاغه ، حضرت راجع به عمروعاص كه بحث میكنند میفرمايند :
« " عجبا لابن النابغه يزعم لاهل الشام ان فی دعابه " » (1) يعنی شگفتا و
عجبا از پسر نابغه كه مقصود عمروعاص است كه در برابر مردم شام چنين
ادعا میكند ، نه اينكه در دل خودش گمان میكند . او در عيبجويی از من
چنين ادعای پوچی میكند كه من صلاحيت خلافت ندارم ، برای اينكه من انسان
خوشرو و مزاحی هستم و انسانی كه خليفه است بايد عبوس و خشمگين باشد تا
مردم از او بترسند !
ادعاهايی را كه بیمبنا و براساس تخيلات پوچ باشد " زعم " میگويند .
" به زعم فلانكس " يعنی به ادعای خيالی و پوچ او ، ادعايی كه هيچ اصل و
مبنايی ندارد . بنابراين معنای " « زعم الذين كفروا »" اين است كه
كافران ادعا میكنند ، ولی ادعايی كه هيچ مبنا و اصلی ندارد ، ادعای پوچ .
كافران چه ادعا و چه اظهاری میكنند ؟ " « زعم الذين كفروا ان لن
يبعثوا »"
پاورقی : . 1 نهجالبلاغه ، خطبه . 84 |