را می‏گويد ؟
" زبان حال " شهادتی است كه حالت يك فرد می‏دهد . مثلا دو انسان را
كه می‏بينيد ، به قيافه يكی كه نگاه می‏كنيد ( مثل افرادی كه در بعضی از
نقاط مملكت ما هستند و غذا و ويتامين كافی به آنها نمی‏رسد ) لاغر و گرفته‏
است و يك انسان ديگر را كه نگاه می‏كنيد می‏بينيد برعكس ، چهره او قرمز
است و پی‏های او در زير پوست جمع شده است . می‏گوييد : قيافه اين فرد
اول شهادت می‏دهد كه غذای مناسب پيدا نكرده است برخلاف قيافه فرد دوم .
در اين شهادت ، زبان در كار نيست يعنی كسی حرف نمی‏زند ولی اين حالت‏
گوياست ، حالت است كه حرف می‏زند . اين را می‏گوييم " زبان حال " .
مطابق اين قول ، معنای تسبيح موجودات اين است كه حالت همه موجودات‏
حالتی است كه شهادت می‏دهند بر سبوحيت خداوند و بر منزه‏بودن خداوند از
هرگونه نقص در ذات و در صفات و در افعال . ولی مكرر عرض شده است كه‏
قرآن مطلبی بالاتر از اين می‏گويد . البته شك ندارد كه همه موجودات به‏
زبان حال چنين شهادتی را می‏دهند ولی از آيات قرآن استنباط می‏شود كه يك‏
امر بالاتر از زبان حال در كار است ، يعنی هر ذره‏ای از ذرات موجودات با
خدای خودش سری دارد و هر ذره‏ای از ذرات موجودات در حد خودش از يك‏
شعور و آگاهی نسبت به خالق خود برخوردار است و اين زبان حتی " زبان‏
قال " است نه " زبان حال " و لهذا تعبير قرآن اين است : " « ان من‏
شی‏ء الا يسبح بحمده و لكن لاتفقهون تسبيحهم »" ( 1 ) .
اگرچه كلمه " يسبح " وصف [ فعل ] موجودات است چه تسبيح به‏

پاورقی :
. 1 اسرا / . 44