پدر می‏خواهد فرزندش را برای نماز بيدار كند . مادر خطاب به پدر می‏گويد
: آيا دلت می‏آيد بچه‏ات را از اين خواب خوش بيدار كنی ؟ دلش برای اين‏
فرزند می‏سوزد و می‏خواهد به او مهربانی كند و او را ناراحت نكند و لذا او
را برای نماز بيدار نمی‏كند . اين مادر دشمنی است كه با چهره دوستی و با
قصد دوستی سراغ فرزند خود آمده است .
پس معلوم می‏شود خطر دشمنی كه با چهره دوستی و با قصد دوستی می‏آيد و
آنچه بر ضرر انسان است می‏خواهد ، از خطر كافر و حتی منافق بيشتر است .
لهذا قرآن در اين آيه خطر اين‏جور دشمنها را به انسان گوشزد می‏كند ، دشمنی‏
كه با چهره دوستی و با قصد دوستی با انسان مواجه می‏شود .
در ادامه آيه می‏فرمايد : " « و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فان الله‏
غفور رحيم »" . تفاوت دشمنی نوع سوم با دشمنی نوع دوم و نوع اول در
اين است كه دشمنی نوع سوم از آندو خطرناكتر است ولی اين تفاوت هست كه‏
در اينجا سونيت در كار نيست ، با حسن‏نيت دشمنی صورت می‏گيرد يعنی‏
دشمنی از روی جهالت است .
در صدر اسلام مسلمينی بودند كه در مواردی كه همسران و فرزندان مانع‏
می‏شدند هيچ به حرف آنها گوش نمی‏كردند . بعدها كه اوضاع به نفع مسلمين‏
گردش كرد و خود آنها هم مجبور شدند مهاجرت كنند ، بعضی از مسلمين‏
می‏خواستند به انتقام آن روزهايی كه آنها مانع بودند ديگر با آنها هيچ‏
معاشرتی نكنند و آنها را از خودشان طرد كنند . قرآن می‏فرمايد : شما به‏
حرف آنها گوش نكنيد ولی كينه آنها را هم در دل خود نگه نداريد ، عفو
كنيد و صفح كنيد .