طولانی نمی‏كنم .

ويژگيهای ساخته‏شدن انسان

بحث در مورد انسان است . آيا انسان از آن دسته موجوداتی در طبيعت‏
است كه آنها را بايد به حالت اولی و دست‏نخورده باقی گذاشت ؟ آيا
بهترين انسان آن انسانی است كه به همان حالت اولی و دست‏نخورده باقی‏
باشد يا انسان هم مثل هزارها چيز ديگر نياز به ساخته‏شدن دارد و به اين‏
دنيا كه می‏آيد ابتدا مانند يك ماده خام به دنيا می‏آيد ، ماده خامی كه‏
ارزش بالقوه دارد و بايد ساخته بشود تا ارزش فوق‏العاده پيدا كند ؟
مطلب از چه قرار است ؟
هيچ موجودی به اندازه انسان ، نيازمند به ساخته‏شدن نيست و هيچ موجودی‏
به اندازه انسان قابل ساخته شدن نيست و هيچ موجودی به اندازه انسان‏
ارزش ساخته‏شده‏اش با ارزش ساخته‏نشده‏اش اين‏قدر تفاوت ندارد . اين چيزی‏
كه در دنيا از يك نظر نامش را " اخلاق " می‏گذارند و از نظر ديگر نامش‏
را " تعليم و تربيت " و يا " آموزش و پرورش " می‏گذارند معنايش‏
همين است ، يعنی انسان به صورت يك ماده خام را تبديل كردن به يك‏
انسان قابل استفاده . قابل استفاده برای چه كسی ؟ برای خودش و برای‏
جامعه خودش .
اگر ما ميان انسان و حيوان مقايسه‏ای كنيم می‏بينيم از اين نظر تفاوت از
زمين تا آسمان است . نه تنها با حيوان بلكه با هر چيز ديگری كه نياز به‏
ساختن دارد اگر انسان را مقايسه كنيم می‏بينيم هر چيز ديگر در مقابل انسان‏
به يك معنا ساخته‏شده به دنيا می‏آيد ، يك مقدار هم بايد روی آن كار شود
تا بهتر ساخته شود . ولی انسان ، يگانه موجودی است كه از هر نظر بايد
ساخته شود . عرض كردم كه طلا را بايد ساخت ، به آن صورتی كه از