و يا جای ديگری آمده است . برخی علمايی كه بعد آمده‏اند ، گفته‏اند "
فارفليطا " عربی است و شايد به معنای فارق بين حق و باطل است ،
درصورتی كه اين كلمه معرب يك لفظ يونانی است ، معرب " پاراكليتوس‏
" ( 1 ) است كه به اين صورت درآمده است .
من قسمتی از آن كلام حضرت رضا عليه السلام را برای شما نقل خواهم كرد .
مامون همان طور كه مكرر گفته‏ايم با همه شقاوت و خباثتی كه داشت اهل علم‏
و علم‏دوست و فاضل و درس‏خوانده بود ، منطق و فلسفه خوانده بود ، حديث و
فقه و كلام خوانده بود و از همه اينها كاملا اطلاع داشت . اين بود كه خيلی‏
خوشش می‏آمد كه مجالس بحث تشكيل بدهد و در تشكيل اين مجالس بی‏غرض هم‏
نبود . وقتی كه حضرت رضا عليه السلام به خراسان و به مرو آمدند ، مامون‏
به فضل بن سهل وزير خود گفت : حال كه علی بن موسی‏الرضا از مدينه آمده‏
است ، دوست دارم مجمعی تشكيل دهی و روسا و علمای همه مذاهب را در آن‏
جمع كنی ، برای اينكه با علی بن موسی‏الرضا عليه السلام مباحثاتی بشود . او
هم از همه علمای مذاهب دعوت كرد . از جاثليق دعوت كرد ( جاثليق معرب‏
كاتوليك است ، به كشيش عمده مسيحيها " كاتوليك " می‏گفتند ) ، از
بزرگ يهود به نام راس‏الجالوت دعوت كرد ، از بزرگ صابئين كه عقايد
خاصی داشتند و خود را تابع نوح می‏دانستند دعوت كرد ( درباره عقايد
صابئين اختلافاتی هست ) ، " هربد " را كه همان هيربد ، عالم بزرگ‏
مجوسی و زردشتی است دعوت كرد ، از متكلمين غيرشيعه دعوت كرد ، و حتی‏
كسانی را دعوت كرد كه اصلا منكر خدا بودند ، دهری و به قول امروزيها مادی‏
و ماترياليست بودند .
[مامون‏] اول آنها را دعوت كرد و از حضرت رضا عليه السلام دعوت نكرد .

پاورقی :
. 1 . Paracletos