سواد طلبگی هم دارد و يك انسان فاسق ، فاجر ، مشروبخوار و فوقالعاده
ظالمی بود . حتی ابوی ما را كه يگانه ملای روحانی آن منطقه بودند مجبور
كرده بود كه بايد حتما مكلا شوند و ايشان ديگر از خانه بيرون نمیآمدند .
يك دايی هم داشتيم كه او هم طلبه و اهل علم و خيلی خوشذوق بود . يك
وقت دايی ما را كه به شهربانی برده بود گفته بود : حاج شيخ ! من يك
مساله از تو سوال میكنم : آيا میشود معاملهای واقع شود كه هر دو طرف
فروشنده و خريدار مغبون باشند ؟ دايی ما هم كه خيلی اهلذوق بود باتوجه به
اينكه طرف مقابل شرابخوار بود گفته بود بله ، خريد و فروش شراب .
حال در قيامت اين مغبونيت طرفينی در كجاست ؟ مفسرين گفتهاند گاهی دو
نفر و يا بيش از دو نفر ، هزاران نفر با يكديگر برای يك هدف اشتراك
مساعی میكنند ، نوعی معامله میكنند . يك نفر به اصطلاح يك عده ايادی
دارد كه آنها فرمانهای او را اجرا میكنند و اين فرمانها در طريق ظلم و
ستم به مردم و خلاف رضای پروردگار است . به تعبير قرآن يك نفر متبوع
است و ديگران تابع . متبوع به تابع خودش فرمان میدهد كه فلان جرم را
مرتكب شو و او هم انجام میدهد . او از اين راضی است و اين از او راضی
است . متبوع از تابع خودش راضی است ، چون فرمانهای او را دقيقا اجرا
میكند و تابع از متبوع خودش راضی است برای اينكه در مقابل فرمانهايی كه
اجرا كرده است ، متبوع امكانات زيادی برای او فراهم كرده است . اين
خودش نوعی معامله است ، با هم داد و ستد كردهاند .
تابع و متبوع در دنيا خيال میكنند هر دو از اين معامله سود بردهاند .
در روز قيامت است كه میفهمند از اين اشتراك مساعی و همكاری و از اين
داد و ستدی كه در دنيا با يكديگر داشتهاند هر دو ضرر كردهاند . اگر در
دنيا معاملهای كه فروشنده و خريدار هر دو ضرر كنند احيانا وجود نداشته
|