ريشه‏كن شدند اين هم يك حرف صد در صد قابل قبولی نيست كه حتی منافقين‏
مدينه هم چنين شده باشند .

نكته‏ای از علامه طباطبايی

نكته‏ای علامه طباطبايی ذكر كرده‏اند و نكته خوبی هم هست و آن اين است :
مساله‏ای كه فوق‏العاده نظر را جلب می‏كند اين است كه چطور است كه‏
منافقين تا پيغمبر اكرم زنده هستند تحريكات می‏كنند ولی پيغمبر كه از
دنيا می‏رود و دوره خلافت خلفا می‏رسد ديگر نامی از اين منافقين نيست ؟
منافقين كوچكترين تحريك و دسيسه‏كاری در دوره خلفا نكردند . اينها چطور
يكمرتبه مومن و عابد شدند ؟ ! تا پيغمبر زنده بود ، اينها مومن واقعی‏
نشدند ولی آيا پيغمبر كه از دنيا رفت ، يكمرتبه اينها مومن واقعی شدند و
يا اينها در دوره خلافت ، منافع خودشان را تامين‏يافته ديدند و از اين‏
جهت صدايشان خوابيد ؟ اين خودش مساله فوق‏العاده‏ای است كه تا پيغمبر
زنده است اينهمه صدای اينها هست كه در خود قرآن منعكس است ولی پيغمبر
كه از دنيا می‏رود ، يكمرتبه گويی چنين افرادی اصلا وجود نداشته‏اند و اصلا
ديگر در تاريخ اسلام اسمی از منافقين برده نمی‏شود . اين نشانه اين است كه‏
در اثر وفات پيغمبر اكرم‏صلی الله عليه و آله و برقراری خلافت ، جريان‏
شكلی پيدا كرد كه منافقين منافع خودشان را تامين‏يافته ديدند ، اين بود كه‏
ديگر اسمی و صدايی از آنها نبود . اين مطلب حتی در مورد منافقين مدينه‏
صادق است و در مورد منافقين مكه امثال ابوسفيان كه تاريخچه خيلی روشنی‏
دارد .
مساله ديگر كه بايد عرض كنم اين است كه آيا منافقين منحصر به همين دو
گروه هستند ، يعنی گروههايی بعد از آن كه می‏بينند موجی آنچنان شديد است‏
و غيرقابل مقاومت ، از اول خودشان را در زير اين