داده‏اند . در آن فيلم پدر و پسری مبارزه می‏كنند و در مبارزه موفق می‏شوند
. پدر كه پير است و به اصطلاح به نسل گذشته تعلق دارد می‏گويد : خدا را
شكر می‏كنيم كه موفق شديم . پسر می‏گويد : نه پدر ، چرا خدا را شكر كنيم ؟
! ما از خودمان بايد ممنون باشيم ، تكيه‏مان بايد بر خودمان باشد .
ولی تعليم اسلامی چيست ؟ آيا تعليمات اسلامی در اين موارد می‏گويد تو
خودت مانند يك عروسك خيمه‏شب‏بازی هستی و يا می‏گويد تو كه هستی ديگر
خدا يعنی چه ؟ تعليمات اسلامی هيچكدام را نمی‏گويد بلكه می‏گويد : در عين‏
اينكه به خودت اعتماد می‏كنی خدا را هم سپاسگو باش ، يعنی ميان ايندو
هيچ شكل تضادی برقرار نيست ، كه اين خود داستان مفصلی است .
پس ، از " « يسبح » " اين نكته را فهميديم كه يكی از مقياسها و
معيارهای فعل خدا اين است كه بايد با سبوحيت الهی سازگار باشد و از "
« له الملك »" فهميديم كه قدرت مطلق دست اوست . پس هرچه را كه‏
حكمتش اقتضا كند مانعی در مقابل قدرت او نيست . در " « له الحمد »"
وقتی می‏گوييم حمد منحصرا مال اوست ضمنا اين مطلب را می‏گوييم : اصلا كار
او جز انعام و جز جمال و زيبايی نيست ، اين خودش يك مقياس و معيار
ديگری است . كارهای خداوند همه از قبيل كارهای حمدخيز است يعنی همه از
نوع نعمت است ، از نوع جمال و زيبايی است و هر كار جميلی به خدا
برمی‏گردد ، فقط نقصها به خدا برنمی‏گردد .
" « و هو علی كل شی‏ء قدير »" در ملكش تبعيضی نيست كه بعضی چيزها
مال او باشد و بعضی نباشد ، همه مال اوست و هيچ چيزی نيست كه او بر آن‏
ناتوان باشد ، بر هر كاری كه شما فرض كنيد او قادر است .
تا اينجا شوون و صفات و اسما الهی گفته می‏شود و از راه معرفت‏الله‏