بدی را كتمان می‏كند و تظاهر به خوبی می‏كند و ديگری از اين قدرت و از اين‏
كمال و توانايی به اين نحو استفاده می‏كند كه اسرارش را كه اگر مردم اطلاع‏
پيدا كنند او را به عرش برين می‏رسانند از مردم پنهان نگاه دارد .
در قرآن درباره بعضی از فقرا چنين آمده است : " « يحسبهم الجاهل‏
اغنياء من التعفف »" ( 1 ) . اين نقطه مقابل نفاق است . بعضی از فقرا
به واسطه اينكه عفيف هستند آنچنان روی فقر و ناداری خودشان را می‏پوشانند
و نمی‏خواهند كسی بفهمد كه آنها فقير هستند كه مردم خيال می‏كنند آنها
اغنيا هستند .
پس نه اين است كه اگر ظاهر با باطن فرق داشته باشد مطلقا بد است .
اگر انسان كاری كند كه باطنش از ظاهرش بهتر باشد و هميشه كوشش كند كه‏
ظاهرش يك درجه پايين‏تر از باطنش باشد خيلی هم خوب است و برای انسان‏
كمال است . آنچه كه اسمش نفاق است فريب است ، خدعه است ، گول‏زدن‏
مردم است .
تعبيری در سوره " علق " آمده است كه می‏فرمايد : " « كلا لئن لم‏ينته‏
لنسفعا بالناصيه 0 ناصيه كاذبه خاطئه »"(2) [ چنين نيست، اگر از كارش‏
دست برندارد ] در قيامت موی پيشانی او را خواهيم گرفت ، اين پيشانی‏
دروغگوی خطاكار . پيشانی دروغگو ، يعنی اين سيمای دروغگو ، سيمايی كه‏
مردم فكر می‏كنند كه او چه آدم خوبی است اما اين سيما دروغ می‏گويد .
نمی‏فرمايد زبانش دروغ می‏گويد بلكه می‏فرمايد خود پيشانی‏اش دروغ می‏گويد .
در آيه بعد ، قرآن لحن اكيدی دارد . بعد از آن كه تشت رسوايی‏

پاورقی :
. 1 بقره / . 273
. 2 علق / 15 و . 16