خود را نگهداريد ، ولی بعد كلمه ديگری ذكر میكنيم كه به اصطلاح تضمين است
: خود را نگه داريد ، مثلا از فلان چيز بترسيد .
خود تقوا " خود نگهداری " است ، " خودنجاتدادن " است و مستلزم
مفهوم آزادی معنوی است .
در مورد " تقوا " دو سخنرانی در قديم داشتم و همه متكی به نهج البلاغه
بود. اميرالمومنين عليه السلام میفرمايد : « " ان التقوی نجاه من كل هلكه
و عتق من كل ملكه " » (1) تقوا مايه نجات از هر هلاكتی و مايه آزادی از
هر مملوكيتی است .
تقوای واقعی همان است كه انسان را نجات میدهد ، انسان را آزاد و رها
میكند . انسان در زير امتحانها ( چه امتحان به نعمتها و چه امتحان به
نقمتها ) بايد تقوا داشته باشد كه اين تقواست كه او را نجات میدهد و
آزاد و رها میكند و گفتيم كه انسان بايد با همه اينها درگيری پيدا كند
منتها بايد خود را آزاد كند . لهذا بعد میفرمايد : " « فاتقوا الله »"
. حال كه ثروتها و فرزندان ، نعمتها و فتنهها و امتحانهايی است كه بايد
شما با آنها درگيری پيدا كنيد پس تقوا پيشه كنيد . " « ما استطعتم »"
يعنی به هر اندازه كه قدرت داريد تقوا پيشه كنيد .
رفع يك شبهه
دو آيه در قرآن هست كه بعضی از مفسرين و نه همه آنان خيال كردهاند كه
اين دو آيه به نوعی با يكديگر منافات دارند و يكی را ناسخ ديگری
دانستهاند. يكی آيهای است كه میفرمايد: " « يا ايها الذين امنوا اتقوا
پاورقی :
. 1 نهجالبلاغه ، خطبه 228 ، با اندك اختلاف .