نمی‏خواهم بگويم تعبير قرآن به‏گونه‏ای است كه اگر ما دليل قاطعی از
روايات خودمان يا دليل قاطع تاريخی داشته باشيم استثناپذير نباشد .
تعبير قرآن كلی است و كلی قابل استثناست . غرض اين است كه در قرآن‏
چنين مطلبی نيامده است و من هم الان روی اين قضيه مطالعه خيلی دقيقی‏
ندارم .

كلمه " حواری "

هنوز ريشه اصلی كلمه " حواری " برای من به دست نيامده است . غالبا
در كتب اسلامی و تفاسير ، اين كلمه را به اين شكل معنا كرده‏اند كه اصلا
يك كلمه عربی است و از ماده " حور " است . يك معنای ماده " حور "
حركت و تردد است و يك معنای ديگر آن سفيدی است و بعضی به همين دليل‏
گفته‏اند كه حواريين ، " قصار " يعنی رخت‏شوی بوده‏اند . در كتب تفسير
ما اين مطلب زياد آمده است كه اينها رخت‏شوی بوده‏اند چون لباسها را
تميز و سفيد می‏كردند و از اين جهت به اينها " حواری " گفته شده است .
ولی به احتمال زياد اين كلمه اصلا عربی نباشد و ريشه عبری يا سريانی داشته‏
باشد ، مخصوصا اگر عبری باشد ممكن است يك وجه مشتركی با عربی داشته‏
باشد . ولی خيلی بعيد است كه كلمه " حواری " عربی باشد ، [ زيرا ]
كلمه " حواری " به ظاهر يعنی در مقايسه با لغات عربی به شكل جمع است‏
، ولی در تعبيرات قرآن و حتی در تعبيرات حضرت رسول صلی الله عليه و
آله كلمه حواری مفرد است و " يای " اين كلمه يای نسبت است . در بعضی‏
از احاديثی كه از حضرت رسول صلی الله عليه و آله نقل شده ، چنين آمده‏
است كه فلان كس حواری من است ، معلوم می‏شود كه حواری جمع نيست . جمع‏
حواری را بايد بگوييم : حواری‏ها و يا حواريين و اين با لغات عربی جور
درنمی‏آيد . خصوصا روايتی در عيون اخبارالرضا نقل