می‏گوييم " مغفرت " الهی ؟ به اين جهت كه انسان گناهی به درگاه الهی‏
مرتكب می‏شود كه استحقاق مجازات دارد . خداوند متعال او را مجازات‏
نمی‏كند و از او صفح می‏كند و به روی بنده‏اش هم نمی‏آورد و بالاتر اينكه روی‏
آن را هم می‏پوشاند ، روپوشی می‏كند . اين " روپوشی " يكی از اين جهت‏
است كه نمی‏گذارد ديگران از آن اطلاع پيدا كنند و [ ديگر اينكه ] از رحمت‏
و فضل خودش هم چيزی اضافه به او می‏دهد . و لذا قرآن می‏فرمايد : " « وان‏
تعفوا وتصفحوا و تغفروا فان الله غفور رحيم »" . اگر در مورد همسران و
فرزندان خطاكار عفو كنيد و صفح كنيد و غافر باشيد بدانيد كه خداوند هم‏
غفور و رحيم است . يعنی اگر چنين كنيد همان كاری را كرده‏ايد كه خدا در
مقابل بندگان گناهكار خود می‏كند ، مظهر اسم " يا غفور " باشيد ، مظهر
اسم " يا رحيم " باشيد .
اينجا از آن مواردی است كه در جمله شرطيه چيزی كه به منزله علت است‏
جانشين " جزا " شده است . در قرآن كريم اين امر نظاير زيادی دارد و
يكی از فنون بلاغت است . در سوره لقمان قبلا خوانديم : " « و من يشكر
فانما يشكر لنفسه »" هر بنده‏ای كه شاكر باشد بداند كه اين شكر به سود
خودش است . خداوند نيازی به شكر بندگان ندارد و اثر شكر بندگان باز به‏
خود بندگان برمی‏گردد . عبوديت ، [ موجب ] تكامل بشر است . اين جمله به‏
صورت شرط و جزا بيان شده است . در ادامه می‏فرمايد : " « و من كفر فان‏
الله غنی حميد »" ( 1 ) و كسی كه كفر بورزد ضررش به خودش برمی‏گردد .
ولی " ضررش به خودش برمی‏گردد " به عنوان جزا نيامده است بلكه به جای‏
آن فرموده است : خداوند از همه جهانيان بی‏نياز است .
در آيه مورد بحث هم نمی‏فرمايد اگر عفو كنيد ، صفح كنيد و بيامرزيد

پاورقی :
. 1 لقمان / . 12