پاورقی : . 1 آل عمران / . 102
« الله حق تقاته غ" (1) يعنی تقوای خدا را داشته باشيد آنچنان كه شايسته
اين تقواست . و آيه دوم همين آيه مورد بحث است : " « فاتقوا الله ما
استطعتم »" تقوای الهی داشته باشيد به آن اندازه كه قدرت داريد .
بعضی از مفسرين گفتهاند كه آيه دوم ناسخ آيه اول است ، تخصيصی است در
مفاد آيه اول ، چون اينكه " آنچنان كه او شايسته است تقوای او را داشته
باشيد " مافوق قدرت بشر است . آيه دوم میفرمايد شما كه نمیتوانيد
آنچنان كه او شايسته است تقوای او را داشته باشيد پس به اندازه قدرت
خودتان تقوا داشته باشيد .
همانطور كه بعضی از مفسرين مخصوصا صاحب تفسير الميزان میفرمايند اين
سخن درست نيست ، اين دو آيه اصلا با يكديگر منافات ندارند . چنين نيست
كه در آيه اول گفته شده باشد نسبت به خدا آنچنان كه شايسته اوست ولو
اينكه مافوق قدرت شما باشد تقوا داشته باشيد ، يعنی آن آيه تكليف به
مافوق قدرت كرده باشد ، خدا هيچگاه تكليف به مافوق قدرت نمیكند ، بلكه
آيه اول ناظر به اين است كه تقوای هر چيزی متناسب با خود آن چيز است .
با توجه به اينكه گفتيم تقوا يعنی " خود نگهداری " ، مثلا اگر انسان
بخواهد خودش را از كيفرهای قوانين دنيوی نگه دارد حداكثر خودنگهداری اين
است كه يك تخلف ظاهر و روشنی نكند . " « حق تقاته » " در مورد
قوانين دنيوی همين مقدار است . اما آيا قانون بشری اقتضا دارد كه من در
قلب خودم هم رضايت به آن داشته باشم ؟ نه ، ديگر قانون بشری چنين
اقتضايی ندارد . آيا من در دل خودم هم خلاف آن را خطور ندهم ؟ نه ، اين
يك امر قراردادی اجتماعی است كه بيش از آنچه گفتيم اقتضا ندارد . ولی
تقوای الهی داشتن مطلب ديگری است . اينكه
پاورقی : . 1 آل عمران / . 102 |