مساله خدا نژادی
مساله ابناللهی ( خدا نژادی ) يكی از آن معانی و مفاهيمی است كه در طول تاريخ زياد به آن برمیخوريم كه قومی بزرگ يا كوچك ، برای اينكه يك سلسله امتيازات اجتماعی را به خودشان اختصاص بدهند دعوی خدا نژادی كردهاند . البته دعوی آنها به عقايدی كه در بين آن مردم رايج بوده بستگی داشته است . آنها كه به ارباب انواع معتقد بودهاند ، میگفتهاند نژاد ما به فلان ربالنوع میرسد . يهوديها چون اساس دين و مذهبشان بر توحيد بود و مساله ربالنوع برايشان مطرح نبود رسما میگفتند ما پسران خدا هستيم ، حال اعم از آن كه برای حرف خود توجيهی میكردند يا نمیكردند ، اگر توجيه میكردند لااقل در اين حد بود كه خداوند به ما عنايت مخصوص دارد مانند عنايت يك پدر به پسران خود . در ايران خود ما هم اين ادعای خدا نژادی زياد ديده شده است . در كتيبههايی كه از دورههای خيلی قديم به دست آمده است ، سلاطين آنپاورقی : . 1 مائده / . 18