رشته‏های علوم عقلی مثل فلسفه هم تا حدودی چنين حالتی پيدا كرده است .
ولی از اين حدود اگر خارج شود هر اندازه هم خدمت عظيم و بزرگ باشد ديگر
جز يك فداكاری هيچ چيز ديگری نمی‏تواند باشد . ما نمونه‏اش را ديده‏ايم كه‏
چقدر افرادی از بين رفتند ، البته نه خودشان بلكه از نظر اجتماع .
ما ابتدا از كسی نام می‏بريم كه ايشان البته به جهت ديگری نه تنها از
بين نرفته ، الحمدلله يك شخصيت بزرگ اجتماعی است يعنی استاد خودمان‏
علامه طباطبايی . اين مرد بزرگ از آن استعدادهای فوق‏العاده است و در همه‏
رشته‏های علوم اسلامی كار كرده و زياد هم كار كرده است . ايشان احساس كرد
كه ما از نظر تفسير خيلی جای خالی داريم و در اين زمينه احتياج داريم .
ولی تفسير يك علمی است كه اگر كسی چهل سال هم روی آن كار كند هيچ وقت‏
اجتماع برايش قدری قائل نيست . ايشان بيست سال تمام زحمت كشيد تا
اينكه اين تفسير الميزان را در بيست جلد نوشت . در مورد وضع مالی ايشان‏
در جوانی ، چون الحمدلله فعلا مستغنی است ( 1 ) می‏گويم كه در سالهای اولی‏
كه من به تهران آمده بودم ايشان گاهی از من پنج يا شش تومان پول قرض‏
می‏گرفت . حالا چنانكه گفتم الحمدلله مستغنی است و خيال هم نمی‏كنم در همه‏
ايام سال پيش بيايد كه يك نفر هديه‏ای به منزل اين مرد ببرد . ولی خدمتی‏
كرده كه گرچه الان تا حدودی شناخته شده است و از ايشان تقدير می‏شود ولی‏
تدريجا بهتر شناخته خواهد شد . آقای بروجردی مسلما صد سال ديگر فراموش‏
می‏شود ولی آقای طباطبايی صد سال ديگر خيلی اهميت بيشتری از حالا خواهد
داشت ، چون اثری به وجود آورده است كه او را زنده نگه می‏دارد .

پاورقی :
. 1 ايشان چيزی در آذربايجان داشتند كه بعدها توانستند پس بگيرند .