پاورقی : . 1 بحارالانوار ، ج / 58 ص 325 ، حديث . 14 . 2 سفينة البحار ، ج / 2 ص . 102
نتيجه گرفتيم كه يا اين مسائل اساسا تأثيری در زندگی انسان ندارد و يا
اگر دارد اين سه چيز ( چون هر سه اينها در روايات هست): توكل به خداوند
، متوسل شدن به اولياء خدا و صدقه دادن اثر اينها را از بين میبرد .
بنابراين پيغمبر اكرم تفأل میزد ولی تطير نمیزد ، يعنی از رسم و سنتی
كه در ميان مردم بود آن را كه منشأ میشد كه انسان در تصميم خودش راسخ
بشود امضا میكرد ( و به ) آن كه منشأ میشد انسان از تصميم خودش باز
بماند ( توجه نمیكرد ) ، يعنی به فال نيك میگرفت ولی به فال بد
نمیگرفت . يك روح مصمم و متوكل ( اين طور است ) . اگر مثلا كسی بيرون
میآمد كه اسمش حسن بود ( میفرمود ) به به ، حسن ، نيك ، ان شاء الله
همه كارها نيك است ، برويد . اما اگر كسی میآمد كه اسمش اسم بدی بود
ابدا اعتنا نمیكرد و مخصوصا میفرمود : « " رفع عن امتی الطيرش " » (1)
فال بد گرفتن از امت من به كلی بر طرف شده است ، « " و اذا تطيرت
فامض" » (2) اگر به چيزی فال بد گرفتی اعتنا نكن، برو، ترتيب اثر نده.
" « تنزع الناس كانهم اعجاز نخل منقعر »" آن باد صرصر كه آمد ،
مردم را چنان از جا میكند كه مانند اين بود كه بن درختهای خرما را كنده
باشند ، بلند میكرد و به زمين میزد . دو مرتبه میگويد : " « فكيف كان
عذابی و نذر »" چگونه بود عذاب و انذار من ؟ " « و لقد يسرنا القرآن
للذكر فهل من مدكر »" ( اينجا مخاطب باز مردم هستند ) قرآن را سهل و
آسان در اختيار مردم قرار داديم برای تذكر و تنبه و آگاهی ، آيا آگاه
شوندهای هست ؟ برای قوم عاد به همين سه چهار جمله قناعت میشود چون اصلا
مطلب يك
پاورقی : . 1 بحارالانوار ، ج / 58 ص 325 ، حديث . 14 . 2 سفينة البحار ، ج / 2 ص . 102 |