كه او ) بايد بنويسد : " اين شخص احمد حسينی است " . ( وجود عينی او
حكايت ) ( 1 ) می‏كند از وجود لفظی . آنجا كه وحی دارد بر پيغمبر نازل‏
می‏شود و پيغمبر دارد وحی را لمس می‏كند مثل آنجاست كه كسی پشت دستگاه‏
تلگراف نشسته و آن دارد همين طور حرف می‏زند ، ديگر آنجا لازم نيست (
دستگاه ) بگويد : " اين بی‏سيم است ، با تو حرف می‏زند " . بديهی است‏
كه دارد حرف می‏زند . آنجا ديگر " اين " نمی‏خواهد . اين خودش حرف زدن‏
است ، خود حرف را دارد تلقی می‏كند . اين است كه اينجا ديگر تقديری ،
چيزی نمی‏خواهد ، همان خودش است . " « تنزيل الكتاب من الله العزيز
الحكيم »". اين تنزيل ، خودش همان وجود عينی تنزيل هم هست نه ( فقط )
وجود لفظی .
كلمه " تنزيل " فرود آمدن تدريجی را می‏گويند . كلمه " تنزيل " يعنی‏
يك چيزی از يك مقام عالی فوقانی به يك مقام پايين‏تر بيايد و تدريجا هم‏
بيايد نه دفعتا . . . ( 2 ) " « تنزيل الكتاب من الله العزيز الحكيم
" از مقام ذات الله عزيز غالب حكيم دارد فرو می‏ريزد . زبان وحی با
زبان مكالمه دو تا انسان فرق می‏كند . اين تقديرهايی كه ما می‏گيريم به‏
قياس گرفتن با حرف زدن‏های دو تا انسان است . بنابراين هيچ تقديری‏
نمی‏خواهد . انسان وقتی حالت وحی را مجسم كند كه پيغمبر اكرم چگونه ( به‏
سوی آن ) كشيده می‏شد ( مطلب برايش روشن می‏شود ) . آنچنان از درون خودش‏
به سوی وحی كشيده می‏شد كه در بعضی از اوقات وحی همين طور لخت می‏افتاد و
در زمستان سرد عرق می‏كرد . در آن آيه قرآن می‏خوانيم كه " « انا سنلقی‏
عليك قولا ثقيلا »" ( 3 ) ما عن قريب سخن سنگينی به

پاورقی :
1 و . 2 ( چند ثانيه از بيانات استاد شهيد روی نوار ضبط نشده است . )
. 3 مزمل / . 5