پاورقی : . 1 بر خلاف آنچه بعضی خيال میكنند كه هرچه تمدن پيش برود نياز به دين كمتر میشود ، عكس قضيه است ، هر چه تمدن جلوتر میرود به دليل آنكه عصبيتها آن چيزهايی كه >
میفرمايد اينها ديگر هيچ انتظاری بر ايشان نيست مگر آنكه قيامت بغتة
و به طور ناگهانی آنها را بگيرد . حال يا مقصود اين است كه مرگ بغتة
آنها را ( در كام خود ) بگيرد و يا قيامت كبری بغتة پيدا شود ( چون
درباره قيامت كبری هم در قرآن هست كه بغتة پيدا میشود در حالی كه مردم
انتظار چنين چيزی را ندارند و در فكر چنين چيزی نيستند . ) اينها هيچ
توجه و آگاهی ندارند و نمیدانند كه اين قيامت است كه دارد میرسد و يا
مرگ اينهاست كه دارد میرسد . اگر مقصود مرگ باشد ممكن است مراد همان
مرگ دسته جمعی اينها باشد كه به وسيله مسلمين كشته شدند و در واقع "
ساعت " و قيامت اينها در " بدر " بپا شد .
آيه بعد آيهای است كه درباره مضمون آن ، آيات ديگری هم داريم و بايد
يك مقدار بحث شود و بعد تناسب آن با آيات پيش بيان گردد . در آيات
پيش نقد حال ملأ قريش يعنی اشراف قريش بود . آنها يك دسته به هم
بافته و به اصطلاح امروز يك " طبقه " بودند و يك وحدت طبقهای و
همكاری بسيار شديدی داشتند .
زندگی مردم قريش در جاهليت زندگی قبيلهای بود و در زندگی قبيلهای به
قول ابن خلدون " عصبيت " حكمفرماست . امروز میگويند در زندگيهای
قبيلهای يك روح كه همان روح قبيلهای و عصبيت قبيلهای باشد افراد را به
يكديگر شديدا پيوند میدهد و خود همين عصبيت قبيلهای از جهتی اداره كننده
اجتماعشان هم هست و بسياری از مشكلات را حل میكند و يك سلسله اخلاق و
مراسم و آداب به وجود میآورد و بالاخره به نحوی جامعه ساز است ( 1 ) .
پاورقی : . 1 بر خلاف آنچه بعضی خيال میكنند كه هرچه تمدن پيش برود نياز به دين كمتر میشود ، عكس قضيه است ، هر چه تمدن جلوتر میرود به دليل آنكه عصبيتها آن چيزهايی كه > |