« ربهم يومئذ لمحجوبون »" (1) سخن نگو كه اينها در آنجا از پروردگارشان‏
در حجابند . اينجا چيزی احساس نمی‏كند ، ولی آنجا كه رفت ، احساس می‏كند
كه اين رنج حجاب از پروردگار برای او از اين جهنم جسمانی كه تنش را
بيندازند در آتش و گر بزند ، به درجاتی بالاتر و شديدتر است ، و لهذا آن‏
كسی كه در اين دنياست و اينها را می‏فهمد ، می‏گويد : « " هبنی صبرت علی‏
حر نارك، فكيف أصبر علی فراقك، أم كيف أصبر عن النظر الی كرامتك" »
(2) گيرم بر آتش جهنم تو، بر آتش جسمانی‏ات بتوانم صبر كنم، بر آن ديگر
نمی‏توانم صبر كنم .
بعضی اين جور فكر می‏كنند كه آنچه در آن جهان وجود دارد لذات و آلام‏
روحانی است . البته آنها از ارزش قيامت نكاسته‏اند ، خيال نكنيد اگر
كسی آن را گفت از ارزش قيامت كاسته است كه پس آنجا چيزی نيست . ما
كه آنچه برايمان اهميت دارد امور جسمانی مثل خوردن و نوشيدن و نكاح است‏
، خيال می‏كنيم اگر اينها نبود پس دستمان خالی است و هيچ چيز نيست .
ولی آنهايی كه نظر محققانه‏تر داشته‏اند گفته‏اند بدون شك لذات و آلام‏
روحانی به جای خود هست ، كه در خود قرآن روی آنها عجيب تكيه شده است ،
ولی ما از منطق قرآن اين مطلب را درك می‏كنيم كه لذات و آلامی از سنخ‏
لذات و آلام جسمانی هم قطعا وجود دارد ، گو اينكه آن هم از نظر درجه طرف‏
مقايسه نيست ، يعنی از نوع لذت ذائقه ، از نوع لذت نوشيدن ، از نوع‏
لذت جنسی ، از اين نوع لذات هم كه ما اينها را لذات جسمانی می‏دانيم در
آن جهان قطعا وجود دارد و نص آيه قرآن است . داعی هم ما نداريم كه‏
اينها را مثل

پاورقی :
. 1 مطففين / . 15
. 2 دعای كميل .