خود قريش يك قبيله بزرگ بود و بطنها و شاخه‏های مختلف داشت :
بنی‏هاشم ، بنی‏اميه ، بنی‏زهره ، بنی‏عدی ، بنی‏تيم ، بنی‏مخزوم و غيره ، كه‏
بعضی از اينها مثل بنی‏هاشم و بنی‏اميه و بنی‏مخزوم و بنی‏زهره

پاورقی :
> افراد را به حكم يك روح خانوادگی ، روح قبيله‏ای ، روح قومی و امثال‏
اينها پيوند می‏داد ضعيف می‏شود بشر به سوی فرديت می‏رود يعنی پيوند طبيعی‏
و عاطفی او با افراد ديگر كاهش پيدا می‏كند ، و اين يك امر محسوسی است‏
. شما اگر همين مردم ايران امروز را با مردم پنجاه يا صد سال پيش مقايسه‏
كنيد می‏بينيد هر چه به عقب بر می‏گرديم پيوندهای خونی ، نژادی و خانوادگی‏
بيشتر بوده و هر چه كه تمدن جلو آمده است اين پيوندها كاسته شده و كم كم‏
به حدی رسيده است كه حتی برادرها هم با يكديگر تقريبا در حدی بيگانه‏
شده‏اند . در قديم پسر عموها پيوندشان از برادرهای امروز قويتر بود ، بلكه‏
نوه عموها و عمه‏ها و خاله‏ها وقتی به يكديگر می‏رسيدند واقعا يك احساس‏
الفتی می‏كردند در حالی كه امروز حتی وقتی برادرها به يكديگر می‏رسند اين‏
طور نيست .
در اروپا كه اساسا حتی پيوند پدر و پسر و مادر و فرزند هم دارد ضعيف و
بريده می‏شود . همه شده‏اند " من " . " ما " ی قبيله‏ای و " ما " يی‏
كه تعصب قبيله‏ای به وجود می‏آورد ، همه به " من " تبديل شده است . از
طرف ديگر بشر نيازمند به اين است كه روابط اجتماعی داشته باشد و امروز
به اين نقطه رسيده‏اند كه بايد چيزی جانشين آن عصبيتهای قبيله‏ای بشود ولی‏
ديگر چيزی در حد عصبيت نمی‏تواند وجود داشته باشد ، بايد يك عاملی كه‏
افراد را آگاهانه به يكديگر پيوند بدهد وجود داشته باشد ، يعنی بايد
فلسفه‏ای برای زندگی وجود داشته باشد ، فلسفه‏ای كه افراد به آن ايمان‏
داشته باشند ، چون اگر ايمان نباشد و اعتقاد و خضوع و عاطفه نباشد فلسفه‏
كاری نمی‏تواند بكند . فلسفه فقط فكر است ، فكر هم مسخر انسان است ،
يعنی تابع تمايلات انسان است . علم روشنايی است ، عمده اين است كه‏
انسان چه چيز بخواهد و ( با استفاده ) از اين روشنايی بخواهد به كجا برود
. از علم كاری ساخته نيست . اين است كه می‏گويند بشر به يك ايمان و به‏
يك آرمان و به يك فلسفه آرمان ساز نيازمند است و همين جاست كه به‏
اصطلاح امروز نقش عظيم دين روشن می‏شود . و نياز امروز افراد بشر به چيزی‏
كه حكم يك روح را داشته باشد كه افراد را به يكديگر پيوند بدهد و حب و
دوستی و علاقه به سرنوشت يكديگر و وحدت ( در بين آنها ايجاد كند ) معلوم‏
می‏گردد . آن پيوندی كه مربوط به دوران قبيله‏ای بود گسسته شد ولی بشر
امروز پيوند جديدی می‏طلبد . به همين دليل نيازی كه در گذشته افراد بشر به‏
دين داشته‏اند ، امروز آن نياز را به مرتبه اشد و اعلی دارند .