اين ماده يكنواخت در روی زمين يك مقدار آب به وجود بيايد ، اقيانوسها
به وجود بيايد ، موجود زنده به وجود بيايد ، انسان به وجود بيايد ، اين
چيزهايی كه همه به درد يكديگر و به كار يكديگر میخورند ، هوای قابل تنفس
وجود داشته باشد ، روی زمين به اين شكل در بيايد كه هم سفت باشد و هم نه
آنقدر سفت كه غيرقابل سكونت باشد و نشود در آن كشاورزی كرد ؟ اينها را
همين طور تصادف به وجود آورد ، يا نه ، تمام اينها روی نظم و حساب و
تدبيری بوده ؟ قرآن اسم اين را میگذارد " تسخير " ، تسخير الهی . البته
در مسائلی كه كوچكتر است انسان زودتر درك میكند تا در نظام كل ، ( ولی
) نظام كل و نظام جزء فرق نمیكند .
مثلا يك حيوان پستاندار ، انسان يا غير انسان ، يك زن آبستن میشود ،
كم كم بچه در رحم او رشد میكند . اولا قبل از اينكه اين زن به دنيا بيايد
با او دستگاهی به نام " پستان " ساخته شده كه با پستان مرد فرق میكند .
ماههای آخر حملش كه میشود تدريجا اين پستان بزرگ میشود و شير در آن
پيدا میشود به طوری كه آن روزهای آخری كه اين بچه دارد به دنيا میآيد اين
پستان پر از شير و پر از مايعی است كه از نظر علمی مفيدترين غذا برای آن
كودكی است كه از رحم به دنيا میآيد . ما دو جور میتوانيم روی اين (
مطلب ) فكر كنيم ، يكی اينكه بگوييم تصادفا اين زن وقتی میخواست از
مادرش متولد بشود دختر شد ، و تصادفا در هر دختری دستگاه شيرسازی و
شيردهی به نام " پستان " و جهازاتی كه شير را میسازد به وجود آمد . اين
پستان هم شير نمیكند ولی همين قدر كه بچه در رحم پيدا شد و بزرگ و
بزرگتر شد ، مقارن ايامی كه میخواهد به دنيا بيايد تصادفا بدون اينكه
ارتباطی ميان اينها باشد پر شير میشود . اين يك جور طرز تفكر است كه
هيچ عاقلی نمیتواند چنين احتمالی بدهد . يكی ديگر اين است كه خير ، در
آن طرح
|