است كه نصاب هم گفته : " سما آسمان " . آسمان فارسی مركب از كلمه "
آس " و كلمه " مان " مفهوم فلك را می‏دهد ، يعنی آس مانند ( آس‏
يعنی سنگ آسياب ) ، يعنی آن چيزی كه مانند سنگ آسيا می‏چرخد . اين از
اساس فلكيات قديم گرفته شده كه فلك مثل سنگ آسيا می‏چرخد . كلمه "
سماء " يعنی بالا . قرآن به ابر هم " سماء " می‏گويد و گاهی به خود
باران هم " سماء " می‏گويد . گاهی به خدا هم موجودی سماوی می‏گويد . هر
چيزی كه به هر اعتباری به او علو بشود گفت . " « ارسلنا السماء عليهم‏
مدرارا »" ( 1 ) يعنی اين سماء را همين طور داريم می‏ريزيم به سر آنان .
مقصود خود باران است. به خود باران قرآن گفته "سماء" چون از بالا می‏آيد
. به ابر هم می‏گويد " سماء ". اينجا كه می‏فرمايد: " « و ما انزل الله‏
من السماء غ" يعنی آنچه كه از بالا برای شما فرود می‏آورد "« من رزق »"
از آن روزی . آب خودش روزی نيست، سبب روزی است ولی چيزی كه سبب چيز
ديگر است ( گاهی به جای مسبب ذكر می‏شود ) ، به اصطلاح ذكر سبب و اراده‏
مسبب است . " « فاحيا به الارض بعد موتها »" به‏وسيله همين آب زمين‏
مرده را زنده می‏كند . " « و تصريف الرياح »" چرخاندن بادها . كلمه "
تصريف " مفهوم گرداندن را می‏دهد. در سابق چون اين موضوع برای علما محرز
نبود توجه به اين نكته نمی‏كردند ولی امروز كه اطلاعات جو شناسی زياد شده‏
است كه باد جز هوای متحرك چيز ديگری نيست، در اثر اختلاف منطقه‏ها، گرم‏
و سرد شدن‏ها و اينكه هوای گرم سبكتر است و هوای سرد سنگينتر و آنها فشار
می‏آورند و حركتهايی پيدا می‏شود توانسته‏اند نشان بدهند كه اصلا باد می‏چرخد،
يك حركات چرخش مانندی دارد ، و گفته‏اند اين امر با اين تعبير قرآن‏
تطبيق می‏كند كه می‏فرمايد : " « و تصريف الرياح »"

پاورقی :
. 1 انعام / . 6