و لهذا هميشه تعبيرات دنيايی از رساندن آن معانی اخروی ناقص است .
اميرالمؤمنين می‏فرمايد : « " و كل شی‏ء من الدنيا سماعه اعظم من عيانه و
كل شی‏ء من الاخرش عيانه اعظم من سماعه " » ( 1 ) دنيا هر چه كه آدم‏
می‏شنود ، وقتی می‏بيند ، می‏بيند شنيده‏اش بزرگتر بوده از آنچه ديده ،
آخرت بر عكس است ، هر چه انسان بشنود ، وقتی كه ببيند می‏بيند آنچه كه‏
می‏بيند خيلی بيشتر است از آنچه كه شنيده ، يعنی با الفاظ دنيا نمی‏شود (
آخرت را ) بيان كرد . قرآن هم روی همين جهت ، اول می‏گويد : " « يطاف‏
عليهم بصحاف من ذهب و اكواب » " دور گردانده می‏شود ظروفی زرين و
جامهايی از نوشيدنيها . ما با اين تعبيرات آشنا هستيم ، ولی برای اينكه‏
كسی خيال نكند كه نظير همينهايی است كه ما در مجالس خودمان داريم ، بعد
می‏گويد : " « و فيها ما تشتهيه الانفس و تلذ الاعين »" اشاره به اينكه‏
الفاظ برای افاده آن معنا كوتاه است ، همين قدر بدانيد كه آنچه كه نفوس‏
مايل باشند و آنچه كه چشم از آن لذت می‏برد ( در بهشت هست ) ، دو تعبير
است : مشتهيات نفوس ، شهوات نفوس را می‏گويد ، " « ما تلذ الاعين
" چيزی كه چشم از آن لذت می‏برد ، موضوع " زيبايی " است . زيبايی ،
خودش يك امر روحی و معنوی است ، زيبايی ديگر امر جسمی نيست . آنچه كه‏
چشمها از آن لذت و بهجت می‏برند . ديگر نمی‏گوييم چی ، آنچه كه چشم لذت‏
و بهجت می‏برد . بعضی مفسرين گفته‏اند " عين " در اينجا اعم است از عين‏
رأس و عين قلب . آنچه كه بينش انسان و ديدن انسان از آن لذت می‏برد ،
كه در يك آيه ديگر در سوره " الم سجده " خوانديم : " « فلا تعلم نفس‏
ما اخفی لهم من قرش اعين »" (2) كسی نمی‏داند، هيچ نفسی نمی‏داند كه چه‏

پاورقی :
. 1 نهج البلاغه صبحی الصالح ، خطبه . 114
. 2 سجده / . 17