داديم ! از اينجا اين پدر مورد احترام بيشتر قرار گرفت . كم كم مجسمه
اين پدر را به عنوان يك موجود باقی ساختند و شروع كردند به پرستش آن ،
و پرستش از اينجا آغاز شد .
حالا شما بيايد قصه آدم و حوا را قطع نظر از اينكه گويندهاش پيغمبران
هستند بگذاريد در مقابل اين قصه ، ببينيد كداميك معقولتر است . اين را
به صورت يك فرضيه علمی بعضی قبول میكنند و آن را نمیخواهند قبول كنند .
به هر حال قرآن میخواهد بگويد مطلب اين طور نيست . مسأله نبوت و
رسالت مسألهای نيست كه تدريجا در اثر يك سلسله تصادفات برای انسان
پيدا شده باشد . انسان آنچنان موجودی است كه از اولين لحظهای كه به روی
زمين آمده است حجت الهی ، رسول الهی ، انذار الهی ، هدايت الهی با او
توأم بوده است ، كما اينكه تا آخرين لحظهای كه بر روی زمين باشد چنين
خواهد بود . جلسه پيش عرض كردم حديث است كه اگر دو نفر بر روی زمين
باقی بمانند يكی از آنها حجت خدا خواهد بود .
" « رحمة من ربك » " چرا ما هميشه مرسل هستيم ، هميشه رسول
فرستادهايم و كار ما اين بوده ؟ رحمتی است از پروردگار ، يعنی خدای
رحمان و رحيم چنين نيست كه مدتی دست از رحمانيتش بردارد يا دست از
رحيميتش بردارد . " « انه هو السميع العليم »" او شنوا و داناست .
وقتی كه میگويد " خدا شنواست " مقصود اين است كه نيازهای افراد يا
اشياء را ( میشنود ) . معمولا اين طور است كه نياز با زبان بيان میشود و
با گوش بايد نياز را شنيد . حالا ممكن است احيانا اين نياز به زبان
نيايد ، ولی به اعتبار اينكه يك امری است كه قابل شنيدن است ، باز
شنيدينی تلقی میشود . خدا سميع است ، كأنه ندای همه موجودات را كه به
نياز
|