آب آسمان و آب زمين ، " « علی امر قد قدر »" بر كاری كه قبلا تقدير و
اندازه‏اش معين شده بود . گويی اين ( مطلب ) جواب امثال سر سيد احمد
خان هندی است كه معجزات را اغلب به جريانهای عادی طبيعی كه به يك‏
سلسله علل طبيعی وابستگی دارد بدون اينكه از بالا برای منظوری حساب شده‏
باشد توجيه می‏كنند . قرآن می‏گويد خيال نكنيد كه ( طوفان نوح ) طوفانی بود
به يك علل مادی و طبيعی بدون آنكه غايت و غرضی در كار باشد ، امری بود
كه مسلم روی آن حساب شده بود .
" « و حملناه علی ذات الواح و دسر » " خود نوح را ( اينجا ديگر
صحبت اصحاب و اهل سفينه نيست چون بناست قضيه به اجمال گفته شود ) بر
كشتی‏ای سوار كرديم ، بر آن موجودی كه دارای لوحها ( يعنی تخته‏های به‏
يكديگر تركيب شده ) و ميخها بود ، يعنی بر كشتی . ( در جاهای ديگر (
دارد كه ) به نوح دستور داديم كشتی را بساز " « و كلما مر عليه ملأ من‏
قومه »" ( 1 ) . اينها ديگر در اينجا به اجمال برگزار شده است . ) "
« تجری باعيننا »" و اين كشتی زير نظر خود ما در جريان بود ، ما حافظ و
مراقبش بوديم . چرا ما او را نجات داديم و قوم را هلاك كرديم ؟ "
« جزاء لمن كان كفر »" اين خودش نوعی پاداش بود برای آن بنده ما كه‏
مكفور شده بود يعنی (درباره او) حق ناشناسی و كفران نعمت شده بود. ( اين‏
" « جزاء لمن كان كفر »" همين طور كه بيان كرده‏اند بيشتر به خود آن‏
عذاب بر می‏گردد . در يك آيه ديگر قرآن هم هست : " « انا كذلك نجزی‏
المحسنين »" (2). ) ما اينها را عذاب كرديم و كيفر داديم، برای چه؟ به‏
خاطر كفرانی كه نسبت به بنده ما كه دست هدايت

پاورقی :
. 1 هود / . 38
. 2 صافات / . 80