هدف بيشتر ندارد . " « كذبت ثمود بالنذر »" قوم ثمود هم اين انذارها
را تكذيب كردند و دروغ و بی‏اساس پنداشتند " « فقالوا ابشرا منا واحدا
نتبعه انا اذا لفی ضلال و سعر » " گفتند عجب ! ما پيرو كسی بشويم كه‏
مانند ما يك بشر است ؟ اين خيلی گمراهی و اشتباه است كه انسان از يك‏
بشر پيروی كند . در اين صورت ما در سعيرها و بدبختيها خواهيم بود . اگر
قرار بود خدا پيام آوری بفرستد غير بشر می‏فرستاد كه افضل از بشر باشد .
تازه اگر بشر باشد چرا اين ؟ چرا بر من نازل نشود ؟ چرا بر اين نازل بشود
؟ " « ءالقی الذكر عليه من بيننا بل هو كذاب اشر »" آيا ذكر الهی و
وحی الهی از ميان همه ما بر اين فرود آمد ؟ خير ، او يك دروغگوی طمعكار
است و اين را وسيله قرار داده برای مطامع خودش .
روايتی هست كه در كتب فارسی مثل منتهی الامال هم نقل كرده‏اند كه روزی‏
متوكل حضرت ( جواد ) عليه‏السلام را احضار كرده بود و گويا ايشان سوار
قاطر بودند و می‏رفتند به دربار متوكل . جمعيت در بيرون در خيلی زياد بود
و غوغايی بود . وقتی كه حضرت از دور پيدا شدند به موجب آن احترام و
مهابتی كه برای حضرت بود مردم كوچه دادند و حضرت آمدند و رد می‏شدند .
راوی می‏گويد آن شخصی كه نقل كرده گفت من نگاه كردم ديدم او خيلی با وقار
و همين طور سرش را پايين انداخته ( و می‏آيد ) . برای ديگران بايد با زور
شلاق راه باز كنند ولی برای او مردم به احترام راه را باز می‏كنند . با
خودم گفتم كه اين شيعه همين را می‏گويند امام است و دارای چنين مقاماتی‏
است ؟ چه فرق می‏كند ، اين هم بشری است مانند ما ، فرقش با ما چيست ؟
گفت تا اين را با خود گفتم يك وقت رويش را برگرداند به طرف من و
گفت : " « فقالوا ابشرا منا واحدا نتبعه انا اذا لفی ضلال و سعر »" .
بعد به دنبال آن يك خاطره ديگر در ذهنم پيدا شد. تا اين خاطره ديگر پيدا
شد فورا فرمود : " « ءالقی الذكر عليه من بيننا بل هو كذاب اشر »" .