كربلا بود . او مادر حضرت سكينه است. حضرت نسبت به اين زن بسيار اظهار
وفاداری می‏كردند و حتی ( يك ) رباعی از ايشان نقل شده :
لعمرك اننی لاحب دارا
تكون بها السكينة و الرباب
احبهما و ابذل جل مالی
و ليس لعاتب عندی عتاب ( 1 )
يعنی به جان دوست قسم كه من آن خانه‏ای را كه در آن رباب همسرم و
سكينه دخترم باشد دوست می‏دارم . من اين دو نفر را دوست دارم و دلم‏
می‏خواهد مال و ثروتم را خرج اينها كنم و كسی مانع و مزاحم من نشود .
ببينيد اين اوليای حق روابطشان چگونه است ! اين گونه زنها هستند كه در
مورد آنها ( و همسرانشان ) گفته می‏شود: " « ادخلوا الجنة انتم و ازواجكم‏
تحبرون »" .
اين زن ( رباب ) تا ساليان دراز در زير سقف نمی‏رفت ، غذای مطبوع‏
نمی‏خورد و دائما می‏گريست . می‏گفتند چرا در زير آفتاب می‏نشينی ؟ می‏گفت‏
بعد از اينكه بدن حسين من در زير آفتاب بود . . . ( گريه استاد )
اين علقه شديدی بود كه ميان اين زن و ابا عبدالله عليه‏السلام وجود داشت‏
و اين زن يك زن صالحه‏ای بود كه مصداق همين آيه بود : " « ادخلوا الجنة
انتم و ازواجكم تحبرون »" .
نسبت به فرزند عزيزشان هم همان طور كه اين شعر نشان می‏دهد بسيار
مهربان بودند و اين مهربانی دو جانبه بوده است . اين طفل به قدری به‏
اباعبدالله علاقه‏مند بود و پدر بزرگوارش را دوست داشت كه اظهار علاقه‏های‏
او در تاريخ به شدت منعكس شده است . برای اباعبدالله از

پاورقی :
> را بعد از ديگری ازدواج كرده باشند . مادر حضرت امام زين العابدين در
حين نفاس از دنيا رفت و مادر حضرت علی اكبر هم كه ليلاست قطعا در كربلا
حضور نداشته و حتی معلوم نيست كه در مدينه هم زنده بوده يا نه ، و قدر
مسلم اين است كه در كربلا نبوده است .
. 1 فی رحاب ائمة اهل البيت ، ج / 3 ص . 166