پاورقی : . 1 طه حسين يك مصری بود كه كور بود ، كوری كه از بچگی ( شش هفت سالگی ) در اثر آبله كور شده بود و بعد با همان حالت كوری به مكتب و مدرسه میرود . ( در علوم ) قديمه شايد در " الازهر " مقداری تحصيل كرده بود و بعد سالها میرود در اروپا و آن زمانی كه شيخ محمد خان قزوينی خود ما در اروپا بوده او هم در اروپا بوده و تحصيلات خيلی عاليهای میكند . ( يك مرد به اصطلاح اديب است ، اديب به سبك اروپايی ، يعنی ( وارد در ) ادبياتی كه با روان شناسی و جامعه شناسی و اين جور مسائل توأم است . ) بعد برگشت به مصر و در دنيای عرب خيلی جلوه كرد و درخشيد و كتابهايش فوق العاده مطلوب واقع شد . ( در اوايل عمرش آن زمان كه از اروپا آمده بود چون تحصيلاتش بيشتر در اروپا بوده و تحصيلات ابتدايی خيلی كمی در مصر داشته ، شايد تحت تأثير اروپاييها يا جوانی ، بالاخره در دوره جوانی در نوشتههايش يك نوع چموشیهايی هم كرده ، من نديدهام ولی نقل میكنند كه مطالبی گفته است . ) بعد به وزارت فرهنگ مصر هم رسيد و با همان كوریاش مدتی وزير فرهنگ مصر بوده است . آخر عمر دوران پختگی و كمال اوست . تا آخر عمر دائما كار میكرد و خانمش گويا يك زن فرانسوی بود كه مطالب را برايش میخواند و همكارش بود . كتابهای آخرش كتابهای دوران پختگی اوست و در اواخر عمرش گرايش اسلامی عميق و شديدی پيدا كرده بود و خيلی خوب شده بود . يكی از آخرين كتابهايش كه نمیدانم آخرين كتابش است يا يكی از آخرين كتابهايش همين كتاب مرآش الاسلام است .