پاورقی : . 1 عنكبوت / . 69
گذشته شما، يعنی همه شما با دست او پرورش يافتهايد . بعد میفرمايد : "
« بل هم فی شك يلعبون »" با همه اين حقايق روشن، باز اينها در يك حال
شكی به سر میبرند ، شك توأم با لعب . اين تعبير بیادبانه از من است :
اين ( سخن ) مثل اين است كه بعد كه همه اينها را گفتيم بگوييم در عين
حال همه اين حرفها ياسين به گوش كی خواندن است . به گوش اينها چيزی
فرو نمیرود . اينها در همان حالت شك و ترديد خودشان هستند ولی لعب .
اين توأم شدن شك با لعب تصادفی نيست . خدا تضمين كرده است كه اگر
انسان طالب حقيقت باشد راه را به او بنماياند . اين ، تضمين قطعی است:
" « والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين »" (1)
كسانی كه در راه ما بكوشند ( همان شأن ربوبيت پروردگار است ) ، شأن
ربوبيت ما ، شأن هادويت ما اقتضا میكند كه راهها را به آنها بنمايانيم.
پس اساس مطلب اين است كه انسان خالصانه و مخلصانه ، حق خواه و حق
جو و حق طلب باشد و جدی باشد و به جد بخواهد . اما اگر انسان میخواهد
همه چيز را با حالت لعب و شوخی و غيرجدی تلقی كند اين شك توأم با لعب
است . شك توأم با لعب هرگز رفع شدنی نيست . خداوند انسان را برای
مسخرگی و اينكه هر چيزی را غيرجدی بگيرد نيافريده ، خدا انسان را آفريده
كه همه چيز را جدی بگيرد . افرادی واقعا هميشه در حال شك در مسائل دينی
به سر میبرند ولی هر وقت هم مسأله به آنها عرضه بشود شروع میكنند آن را
با حالت مسخرهچیگری تلقی كردن . اين است كه تا آخر عمر به همين حالت
باقی میمانند و اين ديگر بيماری چاره ناپذير است. چون بيماری چارهناپذير
است ( قرآن )
پاورقی : . 1 عنكبوت / . 69 |