« متقابلين »" (1) هر چه از غل و غش و كدورت است از جان آنها بيرون‏
كشيده‏ايم ، برادروار در نهايت صفا و صميميت در مقابل يكديگر می‏نشينند و
لذت می‏برند .
قرآن به مسأله " اخوت فی الله " اهميت می‏دهد . طرفدار اين نيست كه‏
انسان خداپرست در فرديت زندگی كند ( و بگويد ) من هستم و خدای خودم و
با هيچ كس ارتباط ندارم . نه ، تو هستی و خدای خودت ، و هر كس كه بنده‏
خدای توست او را هم بايد دوست داشته باشی . اگر انسان به خاطر خدا
بندگان خدا را دوست نداشته باشد نقص است . بله ، يك وقت انسان كسی‏
را دوست دارد به غير ملاك الهی ، اين با دوستی خدا نوعی تضاد پيدا می‏كند
و نوعی شرك است . اما دوست داشتن ديگران برای خدا عين توحيد است . در
يكی از سوره‏های مسبحات و جزء دعاهايی كه در قنوت هم خوانده می‏شود
مؤمنين می‏گويند: " « ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان »"
پروردگارا ما را و برادرانی كه در ايمان بر ما سبقت داشتند بيامرز، آنها
را نيز مشمول مغفرت خودت بگردان "« و لا تجعل فی قلوبنا غلا للذين امنوا
ربنا انك رؤف رحيم »" (2) خدايا در دلها و سينه‏های ما و در روحهای ما
كوچكترين كدورتی نسبت به اهل ايمان قرار نده " غل " يعنی كدورت، غش،
تيرگی) تو رئوف و مهربان هستی . چقدر بد است كه انسان نسبت به شخصی كه‏
واقعا مؤمن و با ايمان است غل و حقد و كينه و ناراحتی در قلب خودش‏
داشته باشد . به همين دليل است كه ما در دستورهای دينی خودمان داريم (3)
كه اگر دو نفر مؤمن نسبت به يكديگر كدورتی پيدا كردند اين كدورت نبايد
بيش از سه روز

پاورقی :
. 1 حجر / . 47
. 2 حشر / . 10
. 3 اصول كافی ، كتاب الايمان و الكفر ، باب الهجره .