بشود . خيلی آدم بدی است . برای اينكه تو هم به ثواب نائل شده باشی برو
او را گردن بزن . زاهد رفت . تا رفت جلو ، اسير كه يك آدم گردن كلفتی
بود يكمرتبه چشم قرهای به او رفت و نعرهای كشيد و گفت برای چه آمدی ؟
تا اين را گفت ، زاهد بيهوش شد و افتاد . اسير در حالی كه كتش بسته
بود آمد روی سينه او خوابيد و با دهانش شروع كرد گلوی او را گاز گرفتن
تا كم كم بلكه شاهرگ او را قطع كند . مجاهدين ديدند زاهد دير كرد .
گفتند نكند حادثهای پيش آمده باشد . وقتی كه رفتند ، ديدند زاهد بيهوش
افتاده و كافر هم نزديك است شاهرگ او را ببرد . او را گرفتند عقب
زدند و از بين بردند و زاهد را آب به رويش پاشيدند و حال آوردند .
گفتند قضيه چه بود ؟ گفت والله من نفهميدم . همينكه نزديك او رفتم چشم
قرهای به من رفت و فريادی كشيد و من ديگر چيزی نفهميدم . اين است معنی
: » من لم يغز و لم يحدث نفسه بغزو مات علی شعبه من النفاق « .
ما عبادتهائی بی مايه و كم مايه را ، از نظر بدنی انجام میدهيم . اين
عبادتهای ما ، اين نمازهای ما ، اين قرآن خواندنهای ما ، اين ذكر گفتنهای
ما كه روح ندارد و هيكلش هم چيز كوچكی است ، اغلب در ما ايجاد غرور
میكند و در نتيجه خودمان را از همه مردم دنيا بهتر میدانيم . چنين
مسلمانی مسلمان واقعی نيست و همانطور كه پيغمبر اكرم فرمودند اگر بميرد
هم در درونش يك نفاق و دو روئی وجود دارد .
لهذا میفرمايد : « يا ايها النبی حرض المؤمنين علی القتال » هميشه
اينها را ترغيب كن به امر جهاد ، هميشه بگذار روح اينها مجاهد و آماده
باشد ، يادشان نرود كه جهادی هم هست ، در همان حال صلح و
|