بزرگ نبود . در واقع فاصله كعبه تا مسجدالحرام حدود پانزده متر بيشتر
نبود . مسجدالحرام حدود 32 32 متر بود و كعبه 4 متر عرض و كمی بيشتر طول
نداشت . در صدر اسلام خانههای اطراف را خريدند و مسجدالحرام را توسعه
دادند . در زمان مهدی عباسی خليفه سوم عباسی تصميم گرفتند بار ديگر آن را
توسعه بدهند . خلفای اسلام در توسعه آن سعی داشتند رعايت كنند [ كه
خانههای مردم را ] به زور نگيرند زيرا برخی اين كار را غصب میدانستند .
مهدی میخواست مسجد الحرام را توسعه بدهد . برخی گفتند نمیفروشيم . عدهای
از فقهای اهل تسنن گفتند خانه خودشان است دلشان بخواهد میفروشند و
نخواهد نمیفروشند . بعضی ديگر گفتند مسجدالحرام است ، به زور میشود
گرفت . معمولا مشكلی میشد و به ائمه اطهار عليهم السلام رجوع میكردند .
امام باقر ( ع ) استدلال عجيبی كرد ، ثابت نمود چون مسجدالحرام است ،
اگر مصلحت مسجدالحرام ايجاب كند ، رضايت صاحب خانه شرط نيست . فرمود
آيا اول كعبه اينجا بود و مردم به خاطر كعبه اينجا آمدند يا اول مردم
آمدند بعد كعبه را ساختند ؟ مثلا مردمی میآيند نقشهای میكشند ، خانههايی
بنا میكنند ، بعد میگويند زمينی وقف مسجد نمائيم . اول مردم تملك
زمينها را كردهاند بعد قسمتی از آن را اختصاص به مسجد دادهاند . پس
مسجد وارد شده بر مردم . تمام مسجدهای دنيا اينطور بوده حتی مسجد پيغمبر
( ص ) . در همه دنيا يك نقطه است كه اول مسجد در آنجا بنا شده و بعد
خانههای آن سرزمين را احياء كرده ، و آن ، سرزمين مكه است زيرا مكه وادی
غير ذی ذرع بود و مالكی نداشت ، ابراهيم ( ع ) آمد برای اولين بار كعبه
را در آنجا برای
|