پاورقی : 1 - مسئلهای است كه اهل كتاب را گاهی با شرايط ذمه میپذيرند و گاهی با آنها قرارداد صلح میبندند . در اينجا كلمه دشمن به كار رفته كه اعم [ از اهل كتاب و غيره ] است .
جنبه عمومی و بشری عهد و پيمان ، كه اگر بنا بشود پيمان در ميان بشر
احترام نداشته باشد ، ديگر سنگ روی سنگ نمیايستد . عبارت اين است :
« و ان عقدت بينك و بين عدو لك عقده او البسته منك ذمه فحط عهدك
بالوفاء » اگر با دشمن خودت پيمانی بستی يا آنها را با شرايط ذمه قبول
كردی ( 1 ) [ به پيمانت وفادار باش ] « و ارع ذمتك بالامانه و اجعل
نفسك جنه دون ما اعطيت » عهده خودت را كه پيمانی بستی به امانت
رعايت كن و خودت را سپر قولی كه دادهای قرار بده . خيلی تعبير عجيبی
است ! « فانه ليس من فرائض الله شیء الناس اشد عليه اجتماعا مع تفرق
اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظيم الوفاء بالعهود » میفرمايد از فرائض
الهی هيچ فريضهای نيست كه مردم با همه اختلاف سليقهها و اختلاف عقيدهها
، در آن ، به اندازه اين فريضه متفق باشند ( حالا عمل بكنند يا نكنند
مسئله ديگری است ) و آن اين است كه پيمان را بايد وفا كرد . چون اين
يك امری است كه از وجدان انسان سرچشمه میگيرد و به عقيده خاصی مربوط
نيست كه كسی بگويد چون در دين ما دستور رسيده پس من عمل بكنم ، و ديگری
بگويد ولی در دين ما نيست پس لازم نيست عمل بكنم . میگويد اين را وجدان
هر بشری حكم میكند « و قد لزم ذلك المشركون فی ما بينهم دون المسلمين
لما استوبلوا من عواقب الغدر » حتی مشركين كه به مراتب از مسلمين
پستترند اين مطلب را درك
پاورقی : 1 - مسئلهای است كه اهل كتاب را گاهی با شرايط ذمه میپذيرند و گاهی با آنها قرارداد صلح میبندند . در اينجا كلمه دشمن به كار رفته كه اعم [ از اهل كتاب و غيره ] است . |