اين جور نيست كه بشر هر چه را كه بخواهد و خودش انتخاب كرده است
حقش میباشد . انسان حقوق دارد ولی حقوق انسانی و آزاديهای انسانی ، يعنی
در مسير انسانی . بشر وقتی كارش برسد به جايی كه اين اشرف كائنات كه
بايد همه موجودات و مخلوقات را در خدمت خودش بگيرد و بفهمد : « و
خلقنا لكم ما فی الارض جميعا »اين چوب و اين سنگ و اين درخت و اين طلا
و اين نقره و اين فولاد و اين آهن و اين كوه و اين دريا و اين معدن و اين
همه چيز بايد در خدمت تو باشد و تو تنها بايد خدای خودت را پرستش كنی
و بس ، يك چنين موجودی بيايد خرما يا سنگ يا چوب را پرستش كند ، اين
، انسانی است كه به دست خودش از مسير انسانيت منحرف شده . چون از
مسير انسانيت منحرف شده ، به خاطر انسانيت و حقوق انسانيت بايد اين
زنجير را به هر شكل هست از دست و پای اين شخص باز كرد ، اگر ممكن است
، خودش را آزاد كرد ، اگر نه ، لا اقل او را از سر راه ديگران برداشت .
هفته آينده باز راجع به مسئله آزادی عقيده و آيه لا اكراه فی الدين بحث
میكنم .
|