زيربالش را بگيرند و به عنوان شاگردی در مقابل او زانو بزنند ! اين يك‏
امر عملی نبود . اغلب می‏گفت من افغانی هستم ، زيرا مدتها در افغانستان‏
بوده . و چون اكثر افغانيها سنی بودند ، آنها احساس ضديت نمی‏كردند يا لا
اقل بدبين نمی‏شدند كه بگويند اين آمده برای اينكه ما را از مذهبمان‏
برگرداند . در امضاهای خودش مختلف امضا می‏كرده . شايد زمانی كه در مصر
بوده مصری امضا می‏كرده و زمانی كه در افغانستان بوده ، افغانی . ولی‏
آنطور كه نوشته‏اند يك چيز را از اسم خودش نينداخته است و هميشه در
امضاهای خود آن را دارد و آن ، كلمه " حسينی " است . امضا می‏كند "
جمال‏الدين حسينی " . عنايت دارد كه مردم بدانند او از فرزندان حسين بن‏
علی ( ع ) است ، و واقعا هم سيد بوده است و خودش اينطور حس می‏كرده كه‏
از خون حسين بن علی ( ع ) چيزی در رگهای او وجود دارد .
بنابراين آن طوری كه ما از مجموع احكام و مقررات اسلام در باب خمس‏
استنباط كرده‏ايم ، با ضميمه كردن آيه انفال و آيه خمس به يكديگر به اين‏
نتيجه رسيديم كه مسئله خمس دايره بسيار وسيعی دارد همان طور كه شيعه‏
گفته‏اند ، نه اينكه يك امر محدود و كوچكی باشد از فروع جهاد آن طوری كه‏
اهل تسنن گفته‏اند . و فقه اسلام در اين باب هيچگونه امتياز اقتصادی به‏
سادات نداده است و فقط عنايت بوده به يك حالت روانی كه در سادات‏
باقی بماند ، نسبشان را حفظ كنند ، همان طوری كه حفظ كرده‏اند و سادات ،
اغلب ، سلسله نسبشان را می‏دانند كه به چه ترتيب به پيغمبر می‏رسند . و
اسلام خواسته است از اين حالت روانی استفاده و نتيجه‏گيری كند ، همچنانكه‏