اغلب آن را از نزديكان و محارم خود نيز مخفی می‏نمودند . مثلا به پسر
كوچكش نمی‏گفت ، می‏ترسيد اگر به او بگويد من در فلان جا فلان مقدار اشرفی‏
يا جواهر مخفی كرده‏ام ، او به كسی بگويد و بعد دزد يا زورمندی بيايد آن‏
را ببرد . گاهی توفيق پيدا می‏كردند كه به پسرشان كه بزرگ شده بود و به‏
او اطمينان داشتند بگويند و گاهی اتفاق می‏افتاد كه قبل از اينكه به وارث‏
بگويند ، از بين می‏رفتند و اينها زير خاك می‏ماند . برخی ثروتمندان و
سلاطين گنجهای خيلی بزرگ داشته‏اند . آنها را زير زمين مدفون می‏كردند و هر
كسی نمی‏دانست . صد سال ، هزار سال ، دو هزار سال می‏گذشت و كسی اطلاع‏
نداشت . بعد يك كسی به يك مناسبتی نقطه‏ای از زمين خود را می‏كند ،
می‏بيند گنجی پيدا شد ، سكه‏های خلفای عباسی ، اموی ، سكه‏های پيش از اسلام‏
، يا لا اقل سكه‏های دوره سلجوقی ، صفوی . صاحب زمين كه زمين مال او است‏
و او گنج را به دست آورده ، اين پول مفت به او تعلق دارد . اين هم يك‏
درآمد مجانی و بلاعوض است و بايد خمس آنرا بدهند . معادن و چيزهايی كه‏
از راه غواصی به دست می‏آيد هم از اين قبيل است كه اينها همه فلسفه‏های‏
نزديك به هم دارد .
نظر ائمه ما - كه فقه شيعه ملهم از روايات ائمه است - اين است كه به‏
طور كلی از هر چه كه حكم درآمد خالص را داشته باشد ، درآمد منهای مخارج‏
، چه مخارج تحصيل آن درآمد و چه مخارج شخصی كه آن درآمد را تحصيل كرده‏
است ، از هر چه كه درآمد بلاعوض تلقی شود بايد خمس داد . يكی از مواردی‏
كه به حسب فقه شيعه بايد خمس داد غنائم جنگی است . مسلمانان با دشمنی‏
می‏جنگند ، دشمنی كه