است و اگر بندهای مشمول عنايت الهی بشود ، هيچ قدرتی نمیتواند او را از
ميان ببرد . " مكر " نقشهای است كه هدفش روشن نيست . اگر انسان
نقشهای بكشد كه آن نقشه هدف معينی در نظر دارد اما مردم كه میبينند خيال
میكنند برای هدف ديگری است ، اين را میگويند " مكر " . خدا هم گاهی
حوادث را طوری به وجود میآورد كه انسان نمیداند اين حادثه برای فلان هدف
و مقصد است ، خيال میكند برای هدف ديگری است ، ولی نتيجه نهائيش چيز
ديگری است . اين است كه خدا هم مكر میكند يعنی خدا هم حوادثی به وجود
میآورد كه ظاهرش يك طور است ولی هدف اصلی چيز ديگر است . آنها مكر
میكنند، خدا هم مكر میكند ، و خدا از همه مكر كنندگان بالاتر و بهتر است.
« و اذا تتلی عليهم آياتنا قالوا قد سمعنا لو نشاء لقلنا مثل هذا ان
هذا الا اساطير الاولين ». میدانيم كه ابزار پيغمبر ، معجزه پيغمبر و آن
چيزی كه برای پيغمبر نظير عصای موسی بود ، قرآن بود و بس ، و پيغمبر غير
از قرآن مددكار ديگری نداشت . يك فرد ، تنهای تنها مبعوث میشود و با
نيروی قرآن تدريجا افراد را جمع میكند و تشكيل نيرو میدهد . اين بود كه
مسئلهای كه درباره پيغمبر مطرح بود مسئله قرآن بود . قريش ناچار بودند
كه با اين وسيله پيغمبر به مبارزه بپردازند . پيغمبر میگفت اين كتاب ،
سخن خدا و ما فوق سخن بشر است . آنها میبايست پاسخی تهيه كنند . [
مسائلی كه درباره قرآن مطرح بود ] يكی مسئله زيبايی و فصاحت و بلاغت
قرآن بود . ديگر . خبرها و داستانهايی بود كه پيغمبر راجع به انبياء
گذشته میگفت و
|