عرض می‏كنم چرا می‏گويند سهم امام و سهم سادات . اهل تسنن می‏گويند خمس‏
را بايد پنج قسمت كرد نه شش قسمت . بعدا خواهيم گفت كه اهل تشيع روی‏
چه حساب می‏گويند شش قسمت و اهل تسنن روی چه خيالی گفته‏اند پنج قسمت .
مسأله سومی كه مورد اختلاف است اين است كه حالا چه خمس اختصاص به‏
غنائم دارالحرب داشته باشد و چه اعم باشد ، و چه آن را پنج يا شش قسمت‏
بكنيم ، بالاخره آن را به چه مصرفی بايد رساند ؟ بعد كه ثابت كرديم عقيده‏
اهل تشيع در اين سه مسئله درست است ، بحث چهارمی راجع به فلسفه اين‏
حكم بنا به عقيده اهل تشيع داريم .

خمس به چه تعلق می‏گيرد ؟

اما قسمت اول كه خمس به چه تعلق می‏گيرد ؟ عرض كرديم كه اهل تسنن‏
می‏گويند كه خمس فقط به غنائم دارالحرب تعلق می‏گيرد ، و اهل تشيع‏
می‏گويند به مطلق درآمدهای خالص كه در مقابل آن ، انسان هيچ عوضی خرج‏
نكرده است . منشأ اختلاف ، كلمه " « غنمتم »" است كه معنی غنمتم‏
چيست ؟ اگر نخواهيم با آنها مباحثه كنيم ، می‏گوئيم ائمه ما گفته‏اند
مقصود از " غنمتم " مطلق درآمدهای خالص اضافی است ، ولی اگر اهل تسنن‏
بخواهند با ما مباحثه كنند و بگويند به چه دليل حرف ائمه شما درست است‏
، بايد برويم سراغ كلمه " غنمتم " و ببينيم لغت عربی درباره اين كلمه‏
چه می‏گويد ؟ اگر لغت عربی گفت كلمه " غنمتم " كه از ماده " غنم يغنم‏
، غانم ، مغنوم " می‏باشد يعنی غنيمتی كه در دارالحرب نصيب شما می‏شود و