نيست كه امثال " ويل دورانت " میگويند : هيچ دينی مثل اسلام پيروان
خودش را به قدرت دعوت نكرده است . در اديان ديگر اين مسائل مطرح
نيست ، عظمت و شوكت مطرح نيست ، قدرت و قوت مطرح نيست . ولی اسلام
كه دينی است كه علاوه بر جنبههای معنوی ، جنبه اجتماعی هم دارد ، قهرا به
" قدرت " كه يكی از اصول و نواميس اجتماع است اهميت میدهد .
« و اصبروا ان الله مع الصابرين »دستور ديگرش مسئله صبر است . صبر
يعنی جزع و فزع نكردن در مقابل مصائبی كه پيش میآيد ، ثبات . در مقابل
قدرت دشمن پا بر جا باشيد يعنی ترس و جبن به خود راه ندهيد . در مقابل
مصائبی كه خواه ناخواه برايتان رخ میدهد صابر باشيد .
مخصوصا مقداری از حرفهای جلسه پيش را تكرار كردم برای اينكه آيهای را
كه امشب خواندم درست برايتان توضيح بدهم .
در عين حال كه به مجاهدين و سربازان دستور ثبات قدم و اتحاد و انضباط
و رعايت مقررات میدهد و از قدرت و شوكت دم میزند ، باز دين است ،
اخلاق و معنويت است ، نمیخواهد احساسات مسلمين را طوری تحريك بكند كه
آنها را در جهت غرور و منيت سوق بدهد . در ابتدا عرض كردم ببينيد اسلام
احساسات مسلمين را در چه جهتی هدايت و راهنمايی میكند ؟ مقايسه را در
اينجا میخواستم به عمل بياورم . اين مطلبی كه عرض میكنم استثنا ندارد .
تمام مكتبهايی كه در دنيا هست ، مكتبها و فلسفههای اجتماعی يا روشهای
عملی كه دولتها در تربيت سرباز دارند ، هميشه كوشش میكنند در سرباز به
|