مردم غير قريش اعلام كرده بودند هر كس بخواهد طواف بكند حق ندارد با
لباس خودش طواف بكند ، بايد از ما لباس عاريه كند يا كرايه كند ، و
اگر كسی با لباس خودش طواف می‏كرد می‏گفتند اين لباس را تو بايد اينجا
صدقه بدهی يعنی به فقرا بدهی . زورگويی می‏كردند . يك سال زنی آمده بود
برای حج و می‏خواست با لباس خودش طواف بكند . گفتند اين كار ممنوع‏
است . بايد اين لباس را بكنی و لباس ديگری را در اينجا تهيه بكنی .
گفت بسيار خوب ، پس لخت و عور طواف می‏كنم . گفتند مانعی ندارد .
آنوقت بعضيها كه نمی‏خواستند با لباس قريش طواف بكنند و از لباس‏
خودشان صرف نظر بكنند ، لخت و عور دور خانه كعبه طواف می‏كردند .
جزء اعلامها اين بود كه طواف لخت و عريان قدغن شد ، هيچكس حق ندارد
لخت و عور طواف بكند و اين حرف مهملی هم كه قريش گفته‏اند بايد از ما
لباس كرايه كنيد غلط است . اين هم كه اگر كسی با لباس احرام خود يا
غير لباس احرام ( لباس احرام را شرط نمی‏دانستند ) طواف كرد بايد آن را
بدهد به فقرا ، لازم نيست ، بايد نگه دارد برای خود .
به هر حال اميرالمؤمنين آمد و مكرر در مكرر و در جاهای مختلف اين اعلام‏
را به مردم ابلاغ كرد . نوشته‏اند آنقدر مكرر می‏گفت كه صدای علی ( ع )
گرفته بود ، از بس كه در مواقع مختلف ، هر جا اجتماعی بود اين آيات را
می‏خواند و ابلاغ می‏كرد تا يك نفر هم باقی