يك سال باران و برف نيايد ، شرايط جوی مساعد نباشد ، آفت هم بيايد ، و
در آن سال مردم زراعت بكنند و محصول فراوان بگيرند ، يا حتی زراعت هم‏
نكنند و محصول فراوان بگيرند . و يك سال ديگر زحمت بكشند ، زمين را شخم‏
بزنند و آبياری و تقويت بكنند ، و هوا مساعد باشد ، برف و باران به‏
موقع بيايد ، آفت هم نيايد ، و آن سال اساسا محصولی به وجود نيايد ، چون‏
هيچ چيزی شرط هيچ چيزی نيست . با اينكه بايد امكان داشته باشد كه كسی‏
ازدواج نكند ولی صاحب فرزند بشود ، و يك مرد و زن سالمی ازدواج بكنند و
فرزنددار نشوند ، چون هيچ چيز شرط هيچ چيز نيست . آخر ت هم همينطور .
ولی اينطور نيست. هم در دنيا همه چيز شرط همه چيز است ، هم در آخرت.
بعد اين دسته اندكی از آن طرف افتادند ، گفتند اينكه ما می‏گوييم همه‏
چيز به مشيت خداست ، مقصود همه چيز نيست ، برخی امور به مشيت خداست‏
و برخی ديگر به مشيت خدا نيست ، واقع می‏شود بدون اينكه به مشيت خدا
باشد .
اما اگر ما درست با منطق قرآن آشنا بشويم ، می‏بينيم كه هم بايد معتقد
بشويم كه همه چيز به مشيت خداست و هم بايد معتقد بشويم كه كار دنيا و
آخرت ، كار عالم هستی بی حساب نيست كه هيچ چيزی شرط هيچ چيزی نباشد .
خير ، هر چيزی شرايط معينی دارد ، با شرايط خودش به وجود می‏آيد ، و بدون‏
آن شرايط محال است به وجود بيايد . توضيح اينكه همه چيز به مشيت خداست‏
ولی مشيت خدا بر نظام تعلق گرفته است ، يعنی مشيت الهی است كه اين‏
حسابها و نظامها را در عالم