يك فرقه باغيه از خود مسلمين نيست بلكه جهاد با كفار است ، قهرا همان‏
طوری كه قانون همه دنياست ، غنائم جنگی تعلق پيدا می‏كند به آنكه جنگ‏
كرده و فاتح است . از نظر اهل تسنن خمس منحصر است به غنائم جنگی ،
سرباز يا لشگری كه در جنگ ، غنيمتی به دست آورده است ، چهار قسمتش را
به خودش اختصاص می‏دهد و يك قسمت را بابت خمس می‏پردازد . معتقدند كه‏
در زمان پيغمبر بايد به دست پيغمبر برسد ، در زمان خلفا به دست خلفا ،
و بعد به دست ولی امر مسلمين ، آن كسی كه بالفعل حكومت مسلمين را [ در
دست ] دارد . حالا كه به دست او آمد به چه مصرفی برساند و چگونه تقسيم‏
كند ؟ می‏گويند از اين شش موردی كه ذكر شده است : « لله و للرسول و لذی‏
القربی و اليتامی و المساكين و ابن السبيل »، خدا ، تشريفی است يعنی به‏
اصطلاح جدی نيست ، برای احترام ذكر شده نه اينكه واقعا غرض اين است كه‏
يك سهمی هم به نام خدا باشد . بعد می‏گويند بنابراين خود اين يك پنجم را
بايد پنج قسمت كرد ، يك قسمت به نام پيغمبر ، يك قسمت به نام ذی‏
القربی ، يك قسمت به نام يتيمها ، يك قسمت برای مسكينها و فقرا و يك‏
قسمت برای از راه ماندگان . حال بعد از وفات پيغمبر اكرم تكليف چيست‏
[ و سهم ايشان را ] به چه كسی بايد داد ؟ بعضی می‏گفتند سهم پيغمبر ساقط
می‏شود و آن را به چهار طبقه ديگر بايد داد . برخی ديگر می‏گفتند سهم‏
پيغمبر را بايد نگهداری كرد تا به دست خليفه وقت برسد . يك چنين چيزی‏
. به هر حال مطابق آنچه اهل تسنن می‏گويند ، خمس يكی از فروع جهاد است و
اهميت چندانی ندارد .