میماند ، و اگر انحرافی از اين اعتدال پديد آيد و كم و زيادی بشود ، همان
حرف سعدی است :
چهار طبع مخالف سر كش
|
چند روزی با هم شوند خوش
|
گريكی زين چهار شد غالب
|
جان شيرين برآيد از قالب
|
او روی چهار طبع سركش گفته ، شما روی يك چيز ديگر بگوئيد . مثلا بدن
انسان مجموعا احتياج به يك سلسله مواد دارد ، مواد آلی و غير آلی .
احتياج دارد به يك سلسله سلولها كه در خون انسان بايد باشد . بدن يك
فرمولی دارد . به زمان هم ارتباطی ندارد . در دو هزار سال قبل فرمول بدن
همين بوده است ، فرمود امروزش هم همين است . سلامت بدن به اين است كه
اين فرمول بايد ثابت باشد . يعنی وقتی كه خون شخص را تجزيه میكنند ،
اين فرمول بايد محفوظ باشد . كلسيم بدن بايد به همان مقدار لازم باشد .
اگر نباشد بدن مريض است .
عدالت برای اجتماع حكم همان اعتدال برای مزاج را دارد . البته اعتدال
هم يك حد معينی ندارد و به اصطلاح عرض عريض دارد يعنی در وسط نوسان
دارد . اگر درست در وسط باشد ، اعتدال كامل است . هر چه به اين طرف يا
آن طرف برود ، اعتدال كمتر میشود و به جائی میرسد كه ديگر مردن است .
اما اين وسطها هر طور باشد زندگی است . هر چه اعتدال كاملتر باشد ،
سلامت بيشتر است . در تركيب اجتماع هم همينطور است .
ما معتقديم كه زمان تكامل پيدا میكند ولی به سوی عدالت و اعتدال .
خودش میرود نه اينكه علل اقتصادی دنيا را عوض میكند . علل اقتصادی يكی
از علل مؤثر در كار بشر