باشد يا عمل به احتياط بكند و يا تقليد بكند و می‏گوئيم قطعا تقليد كار
درستی است . اخباريگری نقطه‏ای را كه بمباردمان می‏كرد اجتهاد و تقليد بود
. می‏گفتند اجتهاد و تقليد بدعت است . می‏گفتيم پس مردم چه بايد بكنند ؟
می‏گفتند بايد مستقيما به اخباری كه داريم مراجعه كرد و دستور دين را از
آنها گرفت . مجتهدين نقطه مقابل اخباريين بودند و حرف منطقی داشتند ،
می‏گفتند اظهار نظر كردن در مسائل دينی تخصص می‏خواهد ، انسان بايد درس‏
خوانده باشد تا بتواند در مسائل دينی نظر بدهد ، همانطوری كه طبابت علم‏
می‏خواهد ، فتوا دادن هم علم می‏خواهد . اخباريها می‏گفتند نه ، هيچ درس‏
خواندن نمی‏خواهد و اجتهاد از اهل تسنن پيدا شده است .
در همين تهران در زمان فتحعليشاه مردی بود به نام " ميرزا محمد اخباری‏
" و چه جار و جنجالی سر اين مرد پيدا شده است ! اصلش هندی است ، مدتی‏
در نيشابور بود و بعد هم به تهران آمد . اواخر عمرش سفری به عتبات كرد
ودر آنجا او را كشتند .
اخباريگری از كجا و كی پيدا شد ؟ اخباريگری سه چهارقرن بيشتر از عمرش‏
نمی‏گذرد . اين نغمه را اولين بار مردی به نام " ملا امين استر آبادی "
كه سالها در مكه و مدينه مجاور بود ( البته تاريخ اين آدم روشن نيست كه‏
در آن مدت با چه كسانی ارتباط داشته است ) بلند كرد و با وجودی كه‏
خودش شيعه بود ، به علمای بزرگ شيعه مانند شيخ طوسی و علامه حلی و محقق‏
حلی و مخصوصا به علامه حلی شديدا حمله كرد چون علامه می‏گفت اخباری كه ما
الان داريم همه معتبر نيست و اخبار را از نظر سند