است و همه چيز خود را مديون ابن الهيثم میداند . " ويل دورانت " در
كتاب " تاريخ تمدن " و همچنين " گوستاولوبون " در " تاريخ تمدن
اسلام و عرب " از قول خود راجربيكن مینويسد كه اين مرد با صراحت میگويد
استاد اصلی من در اين علم ، ابن الهيثم است و من از كتابهای او استفاده
كردهام . البته بعدها مبحث نور را خيليها پيش بردهاند .
در اثر شناختن نور و كيفيات نور ، بشر مسئله عكس و عكسبرداری و
فيلمبرداری را آموخته است . اين موضوع كار علم است . آيا علم در اينجا
پيشروی كرد يا نه ؟ البته كه پيشروی كرد . از اين راه چه استفادهها كه
بشر میتواند ببرد !
علم كار خودش را میكند ، كشف و اختراع خودش را میكند ، يك دفعه يك
آدم پول پرست هواپرست پيدا میشود و آن را وسيله برای خالی كردن جيب
مردم و ضمنا فاسد كردن اخلاق مردم قرار میدهد ، از اين علمی كه بشر پيدا
كرده است فيلمهای فاسد كننده منحرف كننده ايجاد میكند ، يعنی علم را به
اسارت میبرد ، از اين علم فيلمهای فاسدی تهيه میكند كه نتيجهاش خراب
كردن اخلاق مردم است . آن وقت آيا ما میتوانيم فلان فيلم سينمائی را قبول
بكنيم و بگوئيم پديده اين قرن است ، محصول علم است ؟ میگوئيم نه ، اين
فقط محصول علم نيست ، محصول علم و چيز ديگری است ، محصول شهوت شهوت
پرستان است كه علم را در خدمت خودش گرفته است و يك همچو چيزی به
وجود آورده است .
مثال ديگری عرض میكنم : علم ديگری در دنيا پيشروی
|