نسبت داد . مثلا بزرگی و كوچكی از امور نسبی است . اگر از شما بپرسند
بزرگی چقدر است و كوچكی چقدر ، آيا میتوانيد حدی برای آن معين بكنيد ؟
يك وقت شما میگوئيد من امروز يك گوسفند بزرگی ديدم ، خيلی هم مبالغه
میكنيد ، میگوئيد به اندازه يك گوساله بود . گوسفند كه يك حد متوسطی
دارد اگر به اندازه يك گوساله يكساله باشد خيلی بزرگ جلوه میكند . اما
شما اگر شتری را ببينيد به اندازه يك گاو ، میگوئيد چه شتر كوچكی است !
گوسفند در حد گوساله اگرباشد میگوئيد بزرگ است ولی شتر اگر در حد گاو
باشد میگوئيد كوچك است . چطور است كه يك شیء در حد گوساله بزرگ است
و شیء ديگر در حد گاو ، كوچك با آنكه گاو از گوساله بزرگتر است .
دوری و نزديكی نيز از امور نسبی است . يك وقت میگوئيد خانه ما مثلا
نيروی هوائی است . میگويند خانه شما چقدر دور است ! يك وقت هم
میگويند قم نزديك تهران است . اگر با مقياس فاصله شهرها اندازه بگيرند
قم نزديك تهران است . اگر با مقياس فاصله شهرها اندازه بگيرند قم را
نزديك فرض میكنند ، اما اگر به مقياس فاصله خانهها حساب بكنند ، از
اينجا تا نيروی هوائی دور است . اينست كه میگوئيم دوری و نزديكی يك
امر نسبی است يعنی نمیشود بطور كلی گفت دوری فلان مقدار است و نزديكی
فلان مقدار ، بلكه بايد گفت دوری و نزديكی نسبت به چيست و در چه مقياسی
است . اين امور را كه به نسبتها فرق میكنند ، امور نسبی میگويند و به
طور كلی نمیشود روی آنها حكم كرد يعنی تا دو شیء را مقايسه نكنند و با
مقياس معينی اندازه نگيرند ، نمیشود روی اين مفاهيم حكم كرد . ولی بعضی
از
|