آمريكا و شوروی كه در واقع اعلان جنگ با دنياست . روی همين حساب است‏
كه مورخين اروپائی اتفاق كلمه دارند كه اگر نيروی عظيم ايمان در اين مردم‏
نبود ، چنين چيزی محال بود . هر چه باشد اين يك امری است شبيه به اعجاز
ولی اعجاز ايمان . در آن عصر احتياج مسلمانها به سرباز و سربازی خيلی‏
زياد بود و می‏بايست روحيه سربازها قوی باشد و اعتقاد داشته باشند و جهاد
را اصلی لازم و واجب بدانند .
فكری در دماغ خليفه پيدا شد ، گفت حی علی خيرالعمل را از اذان برداريد
چون به روحيه سربازی ضربه می‏زند . وقتی كه فرياد برآوريد كه روی به نماز
بياوريد چون نماز بهترين اعمال است ، ديگر سرباز فكر می‏كند كه نماز از
جهاد بهتر است ، هميشه در فكر نماز خواندن است و از جهاد اعراض می‏كند
. لذا گفت اين را برداريد و بجای آن بگوئيد الصلوه خير من النوم نماز از
خوابيدن بهتر است ، تا اعتقاد سربازها نسبت به عظمت و اهميت جهاد در
راه خدا سست نشود . حساب مقتضيات زمان را كرد .
آيا اين حساب درست است ؟ نه ، اشتباه بود . چرا ؟ به همين دليلی كه‏
عرض كردم . يك كسی می‏بايستی از خليفه می‏پرسيد كه اين سربازهای تو با
اين عده قليل و تجهيزات كم چطور است كه با كشورهای درجه اول دنيا
می‏جنگند و پيروز می‏شوند ؟ آيا اين مربوط به عنصر عرب است كه عنصر عرب‏
از عنصر غير عرب امتيازی دارد ؟ اگر عنصر عرب است ، عرب كه تازه به‏
وجود نيامده است ، چندين هزار سال پيش هم بود . چرا تا آن موقع هميشه‏
توسری می‏خورد ؟ پس يك عامل جديد به وجود