او برسند و بيشتر با مشكلات مواجه بشود نيرومندتر می‏گردد . مقايسه كنيد
ميان درختهای كوهی و جنگلی و درختهائی كه در خانه‏هاست ، ميان بوته‏های‏
جنگلی و صحرائی و بوته‏هائی كه دست نوازشگر باغبان دائما مراقب آنها
است . انسان هم اينجور است . انسان اينطور نيست كه حتما بايد روزی سه‏
مرتبه غذا بخورد ، اگر نخورد مريض می‏شود . بگذاريد يك قدری با مشكلات‏
روبرو بشود تا نيرومندتر شود .
اين تاريخ است ، تاريخ قطعی و مسلم : جنگ صفين ، جنگ جمل ، جنگ‏
خوارج در زمانی صورت گرفت كه علی ( ع ) مردی شصت ساله است . ما همان‏
مقدار نيروئی كه در جوانی داريم از چهل سالگی به آن طرف تحليل می‏رود ،
به پنجاه سالگی كه می‏رسيم اينقدر ضعيف و ناتوان هستيم كه پيری را احساس‏
می‏كنيم . علی ، در شصت سالگی با سی سالگی خودش فرقی نكرده است ، اگر
در جوانی با عمروبن عبدود نبرد می‏كند در سن شصت سالگی با كريز بن الصباح‏
نبرد می‏كند . نگوئيد علی مرد استثنائی است . عموم مردم اينجور بودند .
مالك اشتر نخعی كه آن شجاعتها را در جنگ صفين از خود نشان داده است‏
پيرمرد است يعنی مردی است كه در حدود شصت سال دارد . در جنگ جمل همين‏
مالك و عبدالله بن زبير كه جوان بود و بسيار هم شجاع بود با يكديگر نبرد
كردند ، اينقدر يكديگر را زدند و دفاع كردند كه ديگر از شمشير كاری ساخته‏
نبود ، آخر كار به كشتی گيری رسيد . در اينجا مالك عبدالله را به زمين‏
می‏زند . همينكه عبدالله را به زمين زد عبدالله فرياد كشيد : اقتلونی و
مالكا هم مرا بكشيد هم مالك