اين كار را . در ذيل آيه كريمه : « تعاونوا علی البر و التقوی و لا
تعاونوا علی الاثم و العدوان »( 1 ) حديثی نقل شده است كه مردی به نام‏
" وابصه " آمد خدمت رسول اكرم و عرض كرد يا رسول الله ! سؤالی دارم (
البته بعد از نزول اين آيه بود ) . حضرت قبل از اينكه سؤالش را بگويد
فرمود آيا راجع به اثم می‏خواهی سؤال بكنی كه اثم يعنی چه ؟ گفت بله يا
رسول الله ! فرمود كار بد همان است كه دلت قبول نمی كند . خداوند به‏
بشر دلی داده است كه با كارهای خوب پيوند و با كارهای بد بيگانگی دارد
. و بعد با دو انگشت زد به سينه‏اش و فرمود : « استفت قلبك يا وابصه »
! از قلب خودت سؤال بكن ای وابسه ! همانطوری كه می‏گويند از مجتهد
استفتا كن ، از او سؤال كن ، فتوای دلت را بخواه كه دل هم يك مرجع‏
تقليدی است . تقوا را از وجدانت بخواه . همين حديث است كه مثنوی آن‏
را به شعر در آورده است : "
گفت پيغمبر كه استفتوا القلوب
" استفتا كنيد از اين قلبها و از اين دلهای خودتان .
باز هم ما در اسلام چيزهائی پيدا می‏كنيم كه دلالت می‏كند بر اينكه اسلام‏
برای وجدان انسان اصالت قائل شده است . حديثی است از رسول اكرم كه‏
فرمود : « الصدق طمأنينه و الكذب ريبه » راستی يك اطمينانی به دل می‏دهد
و دروغ در دل ايجاد شك می‏كند . يك علاقه‏ای هست ، يك رابطه‏ای هست كه‏
دل انسان حرف راست را زود می‏پذيرد ولی حرف دروغ را بدون اينكه قرينه‏ای‏
بر دروغ بودن آن داشته باشد ، با ترديد قبول

پاورقی :
1 - سوره مائده ، آيه . 2