معنی و مفهومی كه امروزيها استعمال می‏كنند غلط است ولی يك معنا و مفهوم‏
صحيحی می‏تواند داشته باشد كه غير از چيزی است كه امروزيها از آن قصد
می‏كنند ، و فرقی گذاشتم ميان آداب و اخلاق كه آداب غير از اخلاق است .
آنوقت آداب را دو گونه ذكر كرديم . ممكن است مقصود از آداب اموری‏
باشد كه در واقع امروز به آنها فنون می‏گويند . علاوه بر اخلاق ، علاوه بر
صفات خاص روحی ، علاوه بر نظمی كه انسان بايد به قوای روحی خودش بدهد
كه اين نامش اخلاق است ، علاوه بر همه اينها برای هر كس لازم و واجب‏
است كه يك سلسله فنون را ياد بگيرد ، البته آنهم اندازه‏ای دارد يعنی‏
فنی را بايد بياموزد كه از آن فن يك اثر برای بشريت در جهت خير برخيزد
و ضمنا زندگی او را هم اداره بكند . در فنون است كه انسان بايد تابع‏
زمان باشد . اگر " لاتؤدبوا اولادكم بادابكم " بگوئيم درست است ، يا "
لاتؤدبوا اولادكم بفنونكم " حرف درستی است چون زندگی متغير است ، انسان‏
نبايد در اينجور چيزها جمود به خرج بدهد و هميشه بخواهد به اولاد خودش آن‏
فنی را بياموزد كه خودش داشته است در صورتی كه ممكن است همان فن به‏
شكل بهتر و كاملتر در زمان جديد پديد آمده باشد .
مسأله ديگری كه گفتم و بعد ، از سؤالات آقايان معلوم شد كه احتياج به‏
توضيح بيشتری دارد مسأله آداب و رسوم است . آداب و رسوم هم بر دو قسم‏
است . بعضی از آنها از نظر شرعی سنن ناميده می‏شود يعنی شارع روی آنها
نظر دارد . شارع ، آن آداب را به صورت يك مستحب توضيح داده است و
نظر به اينكه اسلام