تغييراتی كه از زمان خاتم الانبياء تاكنون روی داده است ، چندين برابر
تغييراتی است كه از زمان نوح تا زمان خاتم الانبياء رخ داده است .
اين امر اصلا بستگی به درجه تمدن ندارد . پيغمبران برای چه آمده‏اند ؟
اصلا احتياج بشر به وحی چيست ؟ پيغمبر كه نمی‏آيد تا جانشين فكر و عقل بشر
باشد . پيغمبر نيامده است كه تمام قوای وجود بشر را معطل بكند بگويد شما
فكر نكنيد ، استدلال نكنيد ، اجتهاد نكنيد ، تمام كارها را ما به جای شما
انجام می‏دهيم . اين ، خلاف نظم عالم است . پيغمبران می‏گويند : ای بشر !
هر چه از تو ساخته است خودت انجام بده ، كارهايی را كه در حدود فكر و
عقل و استدلال است بايد خودت انجام بدهی ، جائی كه از قوه تو خارج است‏
، ما بوسيله وحی ترا دستگيری می‏كنيم . مثل اينكه اگر بچه‏ای همراه شما
باشد ، مراقب او هستيد . تا آنجا كه خودش می‏تواند راه برود ، می‏گذاريد
خودش راه برود . وقتی كه به آنجا می‏رسد كه ديگر نمی‏تواند راه برود ، او
را بغل می‏كنيد . وحی چنين است ، منتها آن چيزهائی كه بشر در آنها احتياج‏
داشته است به وحی ، از اول تا آخر عالم محدود بوده است . از زمان حضرت‏
آدم تا زمان خاتم الانبياء مقداری كه بشر احتياج به وحی داشته است ،
محدود بوده ولی همان امر محدود را قابل نبوده كه به خودش بسپارند و
بگويند خدا حافظ شما . لذا دوره به دوره پيغمبر می‏فرستند ، دائما مراقب‏
، تا می‏رسد به آنجا كه به او می‏سپارند . و آنهائی كه [ درزمانهای ] بعد
هستند موظفند كه مراقبت كنند . شما در كار اطبا ملاحظه كرده‏ايد كه آنها
با بيمارانشان دو گونه رفتار