می‏شود سالی دو سه نوبت بايد برايشان كتاب خريد . بچه قدرت ندارد كه‏
كتاب خودش را حفظ بكند . بشرهای ادوار سابق قدرت اين را كه كتاب‏
آسمانی خودشان را نگه بدارند نداشتند ، تكه تكه و گم كردند . كجاست صحف‏
ابراهيم ؟ كجاست تورات موسی ؟ كجاست انجيل عيسی ؟ اگر زردشت پيغمبر
باشد ، كجاست اوستا ؟ اين دليل برعدم بلوغ بشريت است . يعنی اگر در آن‏
زمانها همين قرآن نازل می‏شد ، از قرآن هم اصلا خبری نبود . و ما ديديم كه‏
بشر به جايی رسيد كه كتاب آسمانی‏ای را كه برايش نازل كردند نگاه داشت‏
، ديگر بچه نبود كه كتابش را تكه تكه بكند . قرآن محفوظ است و اين ،
خودش دليل بر بلوغ بشريت است . وحی وظيفه دارد در حدودی كه عقل ناقص‏
است ، جبران بكند ، مكمل و متمم عقل است يعنی در آن جائی كه عقل قادر
نيست ، وحی جبران می‏كند . زمانی كه بشر رسيد به آنجا كه می‏تواند آنچه را
كه بايد ، از ناحيه وحی بگيرد و نگهدارد و نيز استعدادش رسيده است به‏
آنجا كه اين اصول ثابت ( وحی ) را حفظ بكند و همچنين قوه تطبيق و اجتهاد
در او باشد يعنی هر حادثه‏ای را كه برايش پيش می‏آيد با يك اصول كلی‏
تطبيق بدهد و آن اصول كلی را مقياس قرار بدهد ، آن زمان می‏شود دوره‏
خاتميت .
پس خاتميت به درجه تمدن مربوط نيست كه بگويند چطور شده بعد از نوح ،
ابراهيم می‏آيد و شريعتی می‏آورد و بعد از او موسی و بعد از او عيسی می‏آيد
و بعد از او خاتم الانبياء ، ولی بعد از خاتم الانبياء پيامبری نمی‏آيد .
آيا بعد از خاتم الانبياء ديگر زمان متوقف شد كه نبايد شريعت بيايد ؟
زمان كه متوقف نمی‏شود و