از اين وسائل استفاده نكند ، چنين شخصی محكوم به شكست است . مثل اينكه‏
شما بگوئيد من مسلمانم و می‏خواهم هدف اسلامی را تعقيب بكنم ، می‏خواهم‏
جهاد بكنم و واقعا هم قصد شما لله است . ديگری در راه شيطان می‏خواهد
بجنگد ، در راه ماديگری و فساد می‏جنگد ، اما او از وسائلی كه امروز پيدا
شده است مثل توپ و تفنگ و خمپاره استفاده می‏كند و شما می‏گوئيد نه ، من‏
به وسيله كار ندارم ، من می‏خواهم با كارد و شمشير بجنگم . قطعا شما محكوم‏
هستيد ، هدف شما محكوم است . شما هدف خود را با دست خودتان محكوم‏
كرده‏ايد .
اين است معنای تقاضا و اقتضای زمان . تقاضای زمان را با پسند مردم و
پديده قرن اشتباه نكنيد . حاجتهای اولی بشر ثابت است . حاجتهای ثانوی‏
يعنی حاجتهائی كه انسان را به حاجتهای اولی می‏رساند ، متغير است . اين‏
حاجت زمان می‏گويد من تغيير كرده‏ام و اگر جنابعالی بخواهيد خشكی به خرج‏
بدهيد محكوم به شكست هستيد ، و نتيجه‏اش اين می‏شود كه فلان آهنگ را او
می‏تواند با وسيله قوی به گوش 23 ميليون ( 1 ) جمعيت برساند و شما هم كه‏
به عمرت راديو گوش نمی‏كنی ، يك وقت در خانه می‏بينی بچه سه ساله‏ات‏
تصنيف راديو می‏خواند ولی حرف حساب ترا كسی نمی شنود . آنوقت تو در
هدفت شكست می‏خوری .
آن عالم بيچاره كه برای اولين بار صنعت ضبط صوت را اختراع كرد چيزی‏
كه به گمانش خطور نمی‏كرد اين بود كه در آن

پاورقی :
1 - [ مطابق آمار آن زمان جمعيت ايران ] .