ريخته باشد ، ظرف خالی باقی مانده است . قسمتی از دستورهای دين شكل‏
ظرف را دارد برای دستورهای ديگری كه شكل آب را دارد . يعنی اين ظرف‏
لازم است اما اين ظرف برای آن آب لازم است . اگر اين ظرف باشد آن آب‏
هم نمی‏ريزد اما اگر آن آب نباشد و اين ظرف به تنهائی باشد ، انگار
نيست . اميرالمؤمنين می‏خواهد بفرمايد كه بنی اميه اسلام را توخالی می‏كنند
، مغزش را به كلی از ميان می‏برند و فقط پوستی برای مردم باقی می‏گذارند .
تعبير ديگر اينست كه : « و لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا » ( 1 ) در آن‏
زمان اين لباس را كه نامش اسلام است می‏پوشند اما مثل اينكه پوستينی را
وارونه پوشيده باشند ، هم خاصيت خودش را از دست می‏دهد و هم اسباب‏
مسخره می‏شود .
خود اينها می‏رساند كه لباس اسلام را به دو شكل می‏شود به تن كرد . يك‏
شكل اينكه يك امر بی خاصيت بی مغز جلوه كند و شكل ديگر اينكه معنی دار
باشد . يكی از رفقا نقل می‏كرد كه من يك وقتی گرفتاری‏ای داشتم بسيار شديد
. برای انجام يك كار خيلی كوچك كه اصلا زحمت هم نداشت ولی برای من‏
ارزش فوق العاده‏ای داشت ، به يكی از رفقا مراجعه كردم . او در جواب‏
گفت كه من الان بايد به نماز جماعت بروم . اگر در اينجا انسان بگويد
اسلام كه اينهمه به نماز جماعت توصيه كرده است ارزش قضاء حاجت يك‏
مسلمان را از بين برده است ، اين ، غلط است . مگر برای خدا فرق می‏كند
كه ما نماز تنها بخوانيم يا نماز جماعت ؟ اسلام كه گفته است نماز با
جماعت خوانده شود ، برای اين است

پاورقی :
1 - نهج البلاغه ، خطبه . 107