بد است چون ديگر كهنه شده است . مثل اينكه روز اول خوب بوده ، نه بوده‏
، عيبش فقط كهنگيش است . خيال می‏كنند مثل اتومبيل است كه سيستم نوش‏
خوب است و بعد كه كهنه شد ديگر بد می‏شود . اصلا من از اين تعبير حيرت‏
می‏كنم كه آقا ديگر فئوداليسم كهنه شده است . مگر روزی كه نو بود خوب‏
بود ؟ اينها كه نو و كهنه ندارد ، روز اولش هم مثل امروز بد بوده ،
امروز هم مثل ديروزش بد است . كهنه شده يعنی چه ؟ ! به همين دليل هر
سنت قديمی را بد می‏دانند . می‏گويند " مگر انسان يك لباس را چقدر
می‏پوشد ؟ ! " مگر همه چيز حكم كفش و لباس را دارد ؟ !
پس اين پنبه را از گوش اينها بيرون بياوريد . اين اصل فلسفی ، در
مورد قوانين و اصول صادق نيست ، راجع به اشياء و اجسام است . از اينكه‏
بگذريم مطلب به يك شكل ديگر بيان می‏شود كه اول عرض كردم و امشب‏
نمی‏رسم پيرامون آن بحث كنم و آن ، مسأله احتياجات است . اشاره‏ای می‏كنم‏
و رد می‏شوم . عرض كرديم كه بشر يك سلسله احتياجات ثابت دارد و يك‏
سلسله احتياجات متغير . آنها برای اينكه بفهمانند تمام احتياجات متغير
است اين را بر يك پايه و اصل موهومی گذاشته‏اند كه حتی امروز خود
كمونيستهای دنيا ديگر زير بار اين حرف نمی‏روند و آن اينكه آمده‏اند هر
چيزی كه در اجتماع هست مثلا علم ، هنر ، صنعت ، قضاوت ، دين و مذهب ،
اخلاق ، معلومات ، سياست ، حقوق خانوادگی ، تمام اينها را به منزله شاخه‏
درخت گرفته‏اند و برای همه آنها يك ريشه فرض كرده‏اند كه اتفاقا آن ريشه‏
تغيير می‏كند و چون ريشه تغيير می‏كند ، [ نتيجه گرفته‏اند كه پس ] همه چيز
تغيير