اگر گفت كاری را بكن بدون دليل است و اگر گفت نكن باز بدون دليل است‏
. ولی در همان زمانها اين مطلب از ائمه ما سؤال شده است كه آيا اين‏
حرفها درست است ؟ گفتند نه ، غلط است ، خدا هيچ كاری در خلقت و يا در
شريعت بدون مصلحت و حكمت نمی‏كند . عدل الهی ايجاب می‏كند كه خدا هم در
خلقت و هم در شريعت عادل باشد و اگر عدل يكی از اصول دين است روی همين‏
حساب است .
آنها اگر چه اسمشان باقی است ولی تقريبا عملا منقرض شده‏اند . الان تمام‏
سنيهائی كه وجود دارند به اسم اشعری هستند ولی در واقع اين عقيده را از
ميان برده‏اند و عملا طرفدار اين حرف نيستند .
پس اين مطلب كه شما گفتيد اگر در دين اسلام يك چيزی حرام شده است‏
دليلی داشته حرف درستی است . اين را من هم قبول دارم . مثلا اينكه گوشت‏
سگ حرام است يا سگ نجس است ، بدون دليل نيست . حتما در سگ يك‏
چيزی وجود دارد كه برای انسان ضرر دارد . البته در صدر اسلام هنوز اين‏
حرفهائی كه الان می‏زنند وجود نداشت . ولی يك مطلب ديگر هست و آن اينكه‏
فرض كنيم عالمی يا مجتهدی پيدا بشود كه برايش يقين بشود كه اسلام كه‏
گفته است گوشت خوك حرام است منحصرا به خاطر همين ميكروبی است كه‏
امروز كشف شده است . او فتوا خواهد داد : پس حالا ديگر گوشت خوك حلال‏
است . ولی ما قبول نخواهيم كرد . مجتهد بايد پخته باشد . ممكن است برای‏
چيزی كه حرام شده است ، دهها خطر وجود داشته باشد و امروز علم يكی از