پرستش میكردند ، دانشمندان آنها را تقديس میكردند ، يك مرتبه سقوط
میكرد ، شكست میخورد .
در اين جهت شايد كسی مانند ارسطو نباشد . اين فيلسوف معروف يونانی
در تمام علوم متبحر بوده است ، حيوان شناس ، رياضيدان ، منجم و طبيب
بوده است . اين مرد در زمان خودش طلوع كرد به طوری كه او را معلم بشر
ناميدند يعنی كسی كه در تمام علوم استاد است . كم كم آنچنان شخصيتی پيدا
كرد كه هيچ فيلسوف و عالمی جرأت نمیكرد بگويد ارسطو اينجور گفته است و
من اينجور میگويم . میگفتند تو بر خلاف ارسطو حرف میزنی ؟ ! مردی مانند
ابن سينا در مقدمه " حكمه المشرقيه " میگويد ما احيانا اگر در يك جا
عقائدی داشتيم كه مخصوص به خودمان بود جرأت نمیكرديم اظهار بكنيم كه
آنها عقايد خود ما است ، آنها را در لابلای عقايد ارسطو ذكر میكرديم تا
مردم قبول بكنند و اگر در لابلای عقائد ارسطو ذكر نمیكرديم اصلا كسی قبول
نمیكرد كه حرفی بر خلاف حرف ارسطو وجود داشته باشد . ابن رشد كه اهل
اندلس است جزء متعصبين نسبت به ارسطو است . او با ابن سينا دشمنی
داشت برای اينكه ابن سينا در بسياری از موارد از عقائد ارسطو پيروی
نكرده و از خودش عقائد مستقل ابراز داشته است . اروپائيها میگويند
طبيعت را ارسطو شناساند و ارسطو را ابن رشد ، چون ارسطو را ابن رشد به
اروپائيها معرفی كرد ، زيرا آثار ارسطو را ابن رشد شرح كرد كه در قرن
يازدهم و دوازدهم در اختيار اروپائيها قرار گرفت ، و يكی از مبادی تحول
علوم جديد همين ترجمههائی است كه از ناحيه ابن رشد و ديگران شده است .
ولی آيا
|