پس يكی از توقعات بيجائی كه در باب انطباق با مقتضيات زمان دارند
اين است كه رجال سياست ، نام حالت روباه صفتی خودشان را كه در هر زمان‏
هر رنگی جامعه پيدا بكند به همان رنگ می‏شوند انعطاف ، خاصيت انطباق با
زمان ، زرنگی و عقل گذاشته‏اند و به همين تكيه می‏كنند و انتظار دارند اسلام‏
اين توقع را برآورد و چون برنمی‏آورد می‏گويند عيب اسلام همين است كه مانع‏
است كه انسان خودش را با زمان تطبيق دهد .
افتخار اسلام اينست كه جلوی اين انطباقها را گرفته است . حسين بن علی‏
كه امروز بر دل شما حكومت می‏كند جهتش اينست كه رنگ زمان به خود
نگرفت ، نگفت اگر پيغمبر حكومت كند رنگ پيغمبر ، اگر معاويه حكومت‏
كند رنگ معاويه ، اگر يزيد حكومت كند رنگ او را بايد بگيريم و چون‏
زمانه اينجور شده است بايد رنگ زمانه را بگيريم . وقتی كه " مروان حكم‏
" به او گفت يا اباعبدالله ! من يك جمله خيرخواهانه‏ای برای تو دارم ،
فرمود بگو . گفت : من مصلحت ترا در اين می‏بينم كه با يزيد بيعت كنی .
حضرت نفرمود كه اين مصلحت و منفعت من نيست ، فرمود در آن موقع اسلام‏
چه خواهد شد ؟ « و علی الاسلام السلام اذ قد بليت الامه براع مثل يزيد » ( 1
) فرمود : آن وقت بايد فاتحه اسلام را يكجا خواند .

پاورقی :
1 - " لهوف " ، ص . 11