طبقات مفسران شيعه ، جلد چهارم

عبدالرحيم عقيقى بخشايشى

- ۱۶ -


تفاسير عبدالحسين خالصى كاظمى .

(م 1370 ه ق ). مـؤلف آنان شيخ ضيا الدين عبدالحسين بن محمد صادق خالصى كاظمى يكى ازمحققان و اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
از اين عالم بزرگ سه اثر تفسيرى بر جاى مانده است كه به طور مختصر به آنهااشاره مى شود.
1ـ تحفة الاخوان فى نقد آلا الرحمان .
ايـن اثـر قرآنى در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى استدلالى شامل بخشى از قرآن كريم مى باشد در ايـن اثـر استدراكات و حواشى و تعليقات و نقد و تحليل هاى خود را درتفسير آلا الرحمن شيخ محمد جواد بلاغى متوفى 1352 قرار داده است .
نسخه ى اصل به خط مؤلف در كتابخانه ى وى در كاظمين محفوظ است .
2ـ النقد الجميل على تفسير انوار التنزيل .
اين اثر قرآنى نيز در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى استدلالى , مستدركاتى است بر حواشى شيخ بـهايى بر تفسير انوار التنزيل ابى سعيد عبداللّه بيضاوى متوفى 685 ه ق نگاشته است او در اين اثر نـقـد و تـحليلى نيز بر سخنان بيضاوى دارد نسخه ى اصل به خطمؤلف در كتابخانه ى خويش در كاظمين موجود است .
3ـ حواشى بر تنزيه القرآن .
او حواشى و تعليقاتى نيز بر تفسير تنزيه القرآن عن المطاعن تاليف عبدالجبارمعتزلى دارد در يك مجلد به زبان عربى و شيوه ى استدلالى شامل بخشى از قرآن كريم مى باشد مؤلف در اين اثر نقد و تحليل عميقى , بر تفسير تنزيه القرآن عن المطاعن نگاشته است ((500)).

تفسير آياتى از فاضل تونى .

(م حدود 1370 ه ق ). مـؤلـف آن استاد فقيد دانشگاه مرحوم فاضل تونى است كه در رشته ى ادبيات عرب استاد مسلم و مقبول و يكى از اعيان تفسيرى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
وى تعدادى از آيات قرآنى را كه شامل آيات : ((ليس البران تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب )) و آيـه ((يا ايها الناس اعبدوا)) ربكم ((ان كنتم فى ريب مما نزلنا)) و آيه ((لوكان فيهما آلهة الا اللّه لفسدتا)) را تفسير نموده است ((501)).

بحرالمواعظ للحبيب الواعظ گيلانى .

(تاليف 1370 ه ق ). مـؤلـف آن شـيـخ مـحـسن بن محمد رفيع گيلانى اصفهانى يكى از اعيان تفسير قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير فوق پيرامون آيه كريمه ((نور)) مى باشد كه با آيات ديگر قرآنى , مورداستشهاد و كمك قرار گـرفـتـه است و كلا در چهار مجلس اختتام پذيرفته است او نخست آيات , سپس بخش احاديث و روايات را وارد ساخته است .
آغاز آن :.
(( بـعـد الـحـمـد و الصلوة فيقول العبد المؤمن المفتاق الى ربه المجلس الاول قوله تعالى : ((اللّه نورالسموات و الارض )). ايـن تـفـسير تحت كد 739 در فهرست كتابخانه آية اللّه مرعشى معرفى شده است نسخه اى از اين تفسير با خط مؤلف نگارش در سال 1370 موجود است كه آخر آن افتادگى دارد ((502)).

تفسير غروى گلپايگانى .

(م 1370 ه ق ). مؤلف آن عالم بارع شيخ محمد غروى بن محمد جعفر غروى گلپايگانى يكى ازكاوشگران معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير وى در چهار مجلد به زبان فارسى و شيوه ى استدلالى شامل مجموعه اى ازسوره هاى كوتاه قـرآنـى است از اين مؤلف محترم تفاسير سوره هاى ((حمد)), ((بقره )), ((آل عمران )), ((مائده )), ((انعام )), ((اعراف )), ((نبا)), ((اعلى )), ((نصر)), ((توحيد)) باز مانده است كه درسالهاى 1357 تا 1370 توسط كتابفروشى اسلامى تهران , به چاپ رسيده است ((503)).

نفحات الرحمان آية اللّه شيخ محمد نهاوندى .

(م 1370 ه ق ). مؤلف آنها آية اللّه شيخ محمد نهاوندى يكى از اعلام تفسيرى قرن چهاردم هجرى مى باشد تفسير او ((نـفـحات الرحمان فى تفسير القرآن )) و تفسير ((ايضاح الفرقان )) ازتاليفات مفسر نامدار مرحوم آيـت اللّه شـيـخ مـحـمـد نهاوند در4 مجلد رحلى بزرگ به دوزبان عربى و فارسى تدوين و تاليف گـرديـده اسـت جلد اول تا بخشى از سوره انعام جلددوم تا سوره اسرا جلد سوم از سوره كهف تا فـاطـر جـلـد چهارم از سوره فاطر تا الناس مى باشد اين تفسير شريف در چاپخانه علمى تهران به صورت سنگى به چاپ رسيده است .
تـفـسـيـر نـفحات الرحمن از نمونه تفاسير مزجى و تركيبى است كه نمونه اى ازخلاصه تفاسير را مـى توان ذكر نمود و فشرده آن محصولى از رواياتى است كه از طريق خاصه و عامه رسيده است او تلاش مى كند كه نظم و ترتيب بين آيات و سوره ها واسباب نزول را بيان كند و از رموز و نكته هاى آيات , اطلاعاتى به دست دهد مؤلف محترم در پيشگفتار تفسير خود چهل حديث را در مورد قرآن و فضائل آن نقل و واردساخته است مؤسسه ى بررسى مباحث اسلامى در مؤسسه ى بعثت به انتشار آن هـمـت گـمـاشـتـه اسـت ايـن تـفسير در دو مجلد قرار دارد و به زبان عربى و فارسى هر دو نگارش يافته است او از علما و مفسران و مدرسان رضوى و مورد احترام عالم و عامى بودشرح حال او در ((الغيث السارى )) آمده است و اين اشعار از او ثبت شده است :.
بتاب موى تو اى ماه مشكمو قسم است ـــــ كه درد ما شب هجرت زياد و تاب كم است .
فكن در آتش و خاكسترم بده بر باد ـــــ كه اين نهايت لطف است و غايت كرم است .
برم سجود به محراب ابرويت به خلوص ـــــ اگر عبادت حق با پرستش صنم است .
از آثـار او تـفـسـيـر مـلـمعى است به نام نفحات و ديوانى به نام زبدة المصايب در حق آقاى مروج فرموده :.
رفت وى كم نما ((وى )) و برگو ـــــ ((از جهان رفت صاحب نفحات )) ((504))

.
بيوگرافى اجمالى :.
آيـت اللّه شـيـخ محمد نهاوندى از سلاله ى عالمان راستين و عاملان به شريعت مبين در 15 رجب سال 1291 ه ق در نجف اشرف قدم به عرصه ى حيات نهاد.
كـودكـى و نـوجـوانيش در سايه ى تربيت پدرى دانشور و اديب و متقى گذشت پدرى كه مرحوم محدث قمى از او در كتاب فوايد چنين ياد كرده است :((شيخ عبدالرحيم نهاوندى در علم اصول و فقه , شهره آفاق و در زهد و تقوى محل اتفاق و در شعر وادب يگانه و طاق بود )). آيـة اللّه حـاج شـيـخ محمد نهاوندى فقه و اصول و حكمت را نزد علماى تهران وبرادر خود آية اللّه مرحوم شيخ حسن نهاوندى به پايان رسانيد و به ادامه ى تحصيل همت گماشت .
ايشان در سال 1317 به اتفاق برادر خود, تهران را ترك و به مشهد مقدس هجرت نمود و در آن ديار در حـوزه درسى برادر خويش و مرحوم شيخ حسنعلى تهرانى , حاج شيخ اسماعيل ترشيزى و آقاى مـيـرسـيد على حائرى يزدى كه از علماى بزرگ آن زمان بودند حاضر شد و در همان تاريخ آقايان اجتهاد ايشان را تصديق نمودند.
ايـشـان در سـال 1244 ش قـصد تكميل تحصيلات , روى به عتبات عاليات نمود و ازارض اقدس رضوى (ع ) تا بيت مقدس علوى (ع ) سير كرد.
ابتدا مدتى در كربلا, جوار مرقد حضرت سيد الشهدا (ع ) اقامت نمود و محضردرسى مرحوم آية اللّه آقـا سـيـد اسـماعيل صدر اصفهانى را درك كرد, سپس به نجف اشرف عزيمت نمود و از فيوضات كامله فقه و اصول اساتيد بزرگوارى چون عالمان ربانى :آية اللّه آخوند خراسانى , آية اللّه سيد محمد كاظم يزدى , حاج ميرزا حسين خليلى و شيخ ‌عبداللّه مازندرانى , بهره ها برده و توشه ها اندوخت تا به آنجا كه از اكابر تلامذه مرحوم آخوند خراسانى محسوب گرديد.
ايشان اخلاق را نزد ملالطفعلى و مدتى نيز در سامرا از محضر درس مرحوم آية اللّه ميرزا محمد تقى شيرازى استفاده نمود.
پس از طى مراحل عالى و كمالات اجتهادى در علوم عقلى و نقلى در اواخر سال1330 ه ق به علت دريافت خبر كسالت و سكته ى قلبى برادر بزرگوارش به مشهد مقدس بازگشت و مجاورت مرقد مـطـهـر عـلـى بـن موسى الرضا عليه آلاف التحية و الثنا را بر گزيدو در ارض طوس آستانبوس درگاه ثامن الحجج (ع ) گرديد.
مـعـظـم لـه ايـامـى را به تدريس در مدرسه ى علميه ى ميرزا جعفر و تاليف كتب و حل مسائل و مشكلات مردم اختصاص داده و مدتى را (در زمان اختناق ) تحت مراقبت وتبعيد بسر برد.
پس از چندى عازم تهران شده , در آنجا به فراغت تمام , همت به نگارش تفسيرقرآن كريم گمارد و نام تفسير خود را ((نفحات الرحمان فى تفسير القرآن )) گذاشت كه مورد توجه دانشوران ايمانى و عـلـمـاى ربـانى از جمله مرحوم آية اللّه حاج سيد ابوالقاسم كاشانى كه از مرافقين ايشان بود, قرار گرفت .
فقيه كامل و حكيم و اصل كه در تمام عمر به محبت و ولايت آل رسول (ص )متمسك بود در رثاى ائمـه ى نور به سرودن مصيبت نامه اى پرداخت كه از لابه لاى ابيات آن عشق پاك و علاقه ى تابناك به ساحت مقدس ائمه ى معصومين هويداست .
ايـشـان در شـعـر ((تـجـلـى )) تـخـلـص مى نمود و سوگ سروده هاى خويش را در دفترى به نام ((زبـدة الـمـصائب )) فراهم ساخت اشعار فارسى و عربى ايشان داراى نظمى روان وساده همراه با مـضـامـين پرمحتوى و سجع و قافيه موزون است اكثر شعرا و مداحان اهل بيت (ع ) و اهل منبر از اشعار ايشان استفاده نموده وشايد اطلاعى از شاعر دل سوخته نداشته باشند فى المثل مرثيه اى كه بعد از رحلت صديقه ى طاهره (س ) معمولا خوانده مى شود از اين عارف است كه فرمود:.
على چون جسم زهرا را كفن كرد ـــــ شقايق را نهان در ياسمن كرد.
بارى وى كه همه ى قبيله اش عالمان دين بودند, پس از پنجاه سال تلاش در نشرفرهنگ و معارف اهـل بيت عصمت و طهارت در سن 79 سالگى در 25 ربيع الثانى سال1370 (ه ق ) ديده از جهان فـرو بست ((505))

و قبراو در صحن جديد قم در نخستين حجره اى كه دريسار واقع براى آنكسى كه از باب شرقى وارد مى شود)). دو خصوصيت در وجود ممتازش بود:.
عـشـق به علم و عالم ;Š فرزند ارشد ايشان نقل نموده كه مرحوم پدرم تا اواخر عمر به قدرى تشنه ى عـلـوم و مـعارف الهى بودند كه اگر مطالب تازه اى مى شنيد فى المجلس آن رايادداشت كرده و استفاده مى نمودند.
ايـشـان در مـيـدان بـحـث , مردى صبور و مبارز و در مصاحبت , فردى بسيار ملايم وآرام بودند, هـمـيشه در زندگى عاشق مطالعه و تحقيق بوده و اكثر اوقات خود را به مطالعه ى كتب و تكمل تاليفات خويش مى گذراند.
وى نـسـبـت بـه اهـل عـلـم ارادت خـاصـى داشـت و بالخصوص به سادات احترام فوق العاده اى مى گذاشتند.
تـوجـه به قرآن و ائمه ى اطهار (ع );Š از خصوصيات بارز ايشان مى توان توجه و عنايت خاصشان را به كـتـاب هـدايـتـگر و انسانساز قرآن عظيم , ذكر كرد چرا كه معظم له حافظ تمام قرآن كريم بود و هـمـواره آيات آن را مرور مى نمودند, در هنگام استراحت نيز از تلاوت قرآن و ذكر و عبادت خارج نبود و مدت 7 سال به نگارش تفسير قرآن مشغول بودند.
تـقـيـدشان به زيارت ائمه ى معصومين (ع ) و برگزارى عزادارى و روضه خوانى وبرپائى مجالس سرور اهلبيت (ع ), در مواليد و اعياد مذهبى از شرح حالشان پيداست .
شاگردان :.
ايشان شاگردان ومتلمذين متعددى داشته است يكى از شاگردان برجسته ى ايشان كه مردم ايران سـالـهـاى مـتـمادى با سخنرانيهاى ايشان انس و ممارست داشتند دانشمندمعروف مرحوم شيخ حسينعلى راشد (متولد 1284 و متوفاى 1359 ه ش ) بودند ((506))

.
آثار و تاليفات :.
تفسير نفيس ((نفحات الرحمن فى تفسير القرآن )). چـهار جلد تفسير رحلى تمام قرآن كريم اثر زنده و جاويدانى از كوشش مشتاقانه و دلپذير آن مرد روحـانـى اسـت كـه پـس از چـهـار سال زحمت مداوم در يك آتش سوزى ناگهانى , شبانگاه تمام نوشته هاى آن سوخت و ايشان با عزمى استوارتر به تحرير وتكميل مجدد آن پرداخت و آن را به نحو مطلوبتر و شايسته ترى به پايان رسانيد.
كه از خصوصيات اين كتاب آن است كه در آن قرآن به عربى سليس و به فارسى روان در دو قسمت نگاشته شده و قسمت عربى آن به كوشش ارزنده مؤسسه ى بعثت درحال تجديد چاپ است .
2ـ ضيا الابصار فى مباحث الخيار.
3ـ سراج النهج در مسائل عمره و حج .
4ـ حاشيه اى بر كتاب صلوة مرحوم حائرى .
5ـ خلل صلوة .
6ـ زبدة المصائب .
وفات او:.
بـارى وى كـه همه قبيله اش عالمان دين بودند, پس از پنجاه سال تلاش در نشرفرهنگ و معارف اهـل بيت عصمت و طهارت در سن 79 سالگى در 25 ربيع الثانى سال1370 (ه ق ) ديده از جهان فـروبـسـت ((507))

و قـبر او در صحن نخستين حجره اى در يسارواقع براى آن كسى كه از باب شرقى وارد شود)). ايـن كتاب سالها پيش در قطع جيبى به چاپ رسيد و هم اكنون به همت برادر فاضل و اديب على افراسيابى تجديد چاپ مى گردد.

كشف اللثام فى اتموا الصيام سماوى .

(م 1370 ه ق ). مـؤلف آن محقق بصير محمد بن طاهر فضلى نجفى از اعلام بزرگوار حوزه علميه نجف و يكى از مفسران قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
مـؤلـف بـزرگـوار آن كـه آثـار فراوان ادبى , حقوقى , و تاريخى دارند و مدتى نيز رياست دادگاه جعفرى عراق را بر عهده داشت يكى از ادباى نامى عراق مى باشد و نگارنده تاليف ((ابصار العين فى انـصار الحسين (ع ) )) او را كه مدت 10 سال در گردآورى آن كوشش به عمل آورده است به زبان فارسى ترجمه و بارها به چاپ رسيده است .
گفتار صاحب الاعلام :.
مرحوم زركلى صاحب الاعلام ضمن آوردن عكس و تفسير آن مرحوم در حق اومى نويسد: ((شيخ مـحـمـد سـماوى (متولد 1294 ه ق ) فرزند شيخ محمد طاهر سماوى شاعر اديب و يكى از قضات عاليرتبه از اعضاى مجمع علمى عراق بود او در محل ((سماوه )) سمت شرقى ساحل فرات متولد و در هـمـانـجا نشو و نما كرد سپس به حوزه ى علميه نجف رهسپار گرديد و در آن حوزه از محضر اسـاتيد كسب علم و فيض يابى نمودمدتى در ايام جنگ جهانى اول پس از اشغال بريتانيا در بغداد سـكـونـت گـزيـد سپس به نجف بازگشته و به عنوان قاضى شرع , تعيين گرديد در ايام جوانى غـزلياتى سروده است و در ايام كهولت به سرودن مدايح نبوى (ص ) و اهل بيت علوى (ع ) و مراثى آنان منقطع گشته است .
آثار و تاليفات :.
1ـ الطليعه فى شعرا الشيعه (3 مجلد). 2ـ ابصار العين فى النصار الحسين (مطبوع به مترجم به زبان هاى ديگر). 3ـ شجرة الرياض فى مدح النبى الفياض (مطبوع ). 4ـ ثمرة الشجرة فى مدح العترة المطهره (ع ) (مطبوع ). 5ـ ارجوزه اى در مدح ربيع مجيب دارد كه قرط السمع ناميده است .
كشف اللثام فى اتمو الصيام پيرامون روزه و احكام آن با استفاده از آيه شريفه مى باشد ايشان علاوه بر كتاب هاى فوق , تاليفاتى نيز پيرامون شعراى نجف , تاريخ ‌سامرا رياض الازهار, الكواكب السماويه و مجالى اللطف فى ارض الطف را دارد.
وفات او:.
او درنجف اشرف به سال 1370 ه ق از دنيا رفت و در همانجا مدفون گرديد ((508)).

اهميت روزه از ديدگاه قرآن سيد كاظم صدر.

(چاپ 1371 ه ق ). مـؤلـف آن سـلالـة الاطـياب حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد كاظم صدر السادات دزفولى از پژوهندگان قرآن و آثار عترت در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر قرآنى او پيرامون روزه از ديدگاه قرآن و عترت به زبان فارسى در 351 صفحه رقعى مى باشد كـه در تـاريـخ 1371 از سـوى انـتـشارات صدر تهران (وابسته به خود مؤلف )چاپ و انتشار يافته است ((509)).

تفاسير شيخ محمد غروى گلپايگانى .

(چاپ 1371 ه ق ). مـؤلف آنها مرحوم شيخ محمد غروى گلپايگانى يكى از اعيان تفسيرى چهاردهم هجرى مى باشد تفسير او پيرامون چند سوره شريفه به صورت مجزا قرار گرفته است .
1ـ تفسير سوره حمد در سال 1330 در 40 صفحه .
2ـ تفسير سوره بقره چاپ تهران 1374 در 440 صفحه .
3ـ تفسير جز آخر قرآن تهران 1371 در 256 صفحه .
4ـ تفسير پنج سوره توحيد, حمد,اعلى , نصر تهران 195 صفحه .
5ـ نور العرفان و كشف اسرار القرآن تهران اسلاميه 1372 و چند تفسير ديگردارد ((510)).

اشعه نور مصطفوى .

(ترجمه و چاپ 1372 ه ق ). مـتـرجـم آن عـارف نامى و عالم وارسته حجة الاسلام و المسلمين حاج شيخ حسن مصطفوى از مفسران معاصر يكى از فرزانگان تفسيرى قرآن در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
ايـن كتاب ترجمه ى رساله نوريه تاليف شيخ محمد هادى بن محمد امين تهرانى نجفى (م 1321 ه ق ) مـى بـاشد مترجم محترم علاوه بر ترجمه فوق آثار متعدد قرآنى داردكه در بخش خود خواهد آمد اين ترجمه در سال 1372 به چاپ رسيده است ((511)).

تحفة الاحباب فى آيات الكتاب سردار كابلى .

(م 1372 ه ق ). مـؤلف آن عالم جليل القدر حجة الاسلام والمسلمين سردار حيدرقلى خان كابلى يكى از مفسران قرآن در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
او يكى از پيشتازان معارف جديد و يكى از عالمان مبارز و مجاهد در راه خدا ازطريق كتاب و قلم و بيان مى باشند وجود او يكى از عجائب دهر و يكى از ذخائر پر بركت الهى بود او از مؤلفين ذو فنون و چـيـره دسـت در رشته هاى مختلف معارف اسلامى بوده است تاليفات او در زمينه هاى مختلف علوم اسلامى , متعدد مى باشد و در علماى معاصرين بيش از 18 مورد را نشان مى دهد ((512))

يكى از آن آثار ((تحفة الاحباب فى بيان آيات الكتاب )) مى باشد كه مرحوم حاج آقا بزرگ در مجلد سوم الـذريـعـه به معرفى وبازگوئى آن , پرداخته است و از معرفى ايشان معلوم مى گردد كه پيرامون علوم قرآنى ومعارف پيش نياز تفسير مى باشد((513)). آثار و تاليفات :.
2ـ كـتـاب الاربعين فى فضائل اميرالمؤمنين (ع ) گردآورى از كتب اهل سنت مجموعا چهار جلد بيش از 30 هزار بيت .
3ـ ديوان ابى طالب پدر على (ع ). 4ـ شرح لامية ابى طالب (ع ). 5ـ غاية التعديل فى معرفة حقيقه الاوزان والمكائيل .
6ـ تبصرة الجر فى تحقيق الكر.
7ـ شرح خطبه حضرت زينب (ع ). 8ـ رساله اى در معرفت قبله .
9ـ العلم الشاخص فى اسرار ظل الشاخص .
10ـ ترجمه انجيل برنانابا ((514))

.
11ـ نظم كتاب باب حادى عشر (كلام ). وفات اين عالم بزرگوار در 4 جمادى الاولى به سال 1372 ه ق رخ داده است رحمت خدا بر او باد! .

البيان فى تفسير القرآن رشتى .

(م 1372 ه ق ). مـؤلـف آن عـالـم جليل القدر مرحوم شيخ عبدالحسين بن عيسى بن يوسف رشتى نجفى يكى از اعلان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تفسير او به زبان عربى است .
مـؤلـف محترم به سال 1292 ه ق در كربلا متولد و در سال 1372 ه ق در نجف اشرف وفات نموده است ((515)).

قرآن معجزه دائم سيد جعفر غضبان .

(م 1373 ه ق ). مـؤلـف آن مـرحـوم سـيـد جـعفر غضبان حسينى اصفهانى يكى از اعيان تفسيرى اماميه در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر تـفـسيرى او فارسى و در 92 صفحه وزيرى واقع است و در يزد به چاپ رسيده سال انتشار آن 1332 ش مى باشد.
قـرآن يـك مـعجزه دائم ترجمه كتاب المعجزة الخالدة تاليف سيد محمد على شهرستانى مترجم جعفر غضبان , چاپ يزد سال 1332ش , 92 صفحه مى باشد.
چـاپ دوم اعجاز قرآن , تاليف جعفر غضبان , چاپ يزد سال 1332 ش و داراى182 صفحه مى باشد اين كتاب چند بار به چاپ رسيده است ((516)).

القرآن تعلميه و ارشاده كاشف الغط.

(م 1373 ه ق ). مـؤلـف آن عـالـم بزرگوار و مجاهد عظيم الشان آية اللّه شيخ محمد حسين كاشف الغطا (متولد 1312 ه ق ) يكى از اعلام قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
1ـ القرآن تعليمه و ارشاده .
مـرحـوم كـاشف الغطا صاحب كتاب الفردوس الاعلى و ده ها اثر ديگر يكى ازمصلحين بزرگ قرن چـهـاردهـم هجرى است كه خدمات بزرگى را در راه نشر تعاليم عاليه اسلام و ايجاد وحدت بين مسلمانان انجام داده است كه هرگز در تاريخ اسلام فراموش شدنى نيست .
كـتـاب شـريـف ((الـقرآن تعليمه و ارشاده )) يكى از اين خدمات قلمى آن بزرگ مردمى باشد كه بـخـشـى از آمـوزشـها و هدايت هاى قرآن مجيد را ارائه داده است او در هر باب از ابواب اخلاقى و اجتماعى , تعاليم و ارشادات قرآن را ارائه مى دهد((517)). 2ـ آيات بينات .
يكى ديگر از آثار قرآنى آن مرحوم كتاب آيات بينات مى باشد.
آثار و تاليفات :.
آثـار عـلمى و قلمى فراوانى از اين عالم بزرگ باقى مانده است كه الفردوس الاعلى ,تحرير المجله الـسياسة الحسينيه , الميثاق العربى الوطنى , نقد الملوك العرب ريحانى ,وجيزة الاحكام و در پايان آلايات البينات نمونه اى از دهها اثر تاليفى او مى باشد ((518)).

انوار القرآن كوپال پورى هندى .

(م 1375 ه ق ). مـؤلـف آن عـالـم شـيـعـى سـيـد راحت بن سيد طاهر حسين رضوى هندى كوپال پورى يكى از كاوشگران قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اثـر قـرآنـى او كـه توسط مطبعه صلاح كجهوا در سال 1357 ه ق به چاپ رسيده است تا جز يازده قـرآن بـه سامان رسيده و مؤلف در تاريخ فوق از دنيا رفته است پس فرزندش مولى سيد على , كار تـفـسير را تعقيب و تا جز 23 ادامه داده است از اين تفسيرشريف مقدمه كتاب و تفسير سوره هاى فاتحه و بقره و آل عمران به چاپ رسيده است ((519)).

حجة التفاسير سيد عبدالحجة بلاغى .

(م 1375 ه ق ). مؤلف محترم آن عالم بارع و عالم فاضل سيد عبدالحجة بلاغى اصفهانى يكى ازكاوشگران معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
تـفسير ده جلدى وى كه دو مجلد جداگانه به عنوان مقدمه دارد و در اين مقدمه طولانى , بحث مبسوطى درباره شناخت قرآن و كليات مباحث آن آمده است كه در واقع دايرة المعارفى گونه اى از كـلـيـه ى مـبـاحـث قـرآن مى باشد اين مقدمه را مى توان جزمباحث كتاب دانست زيرا مباحث مـوضـوعـى در اطـراف قرآن مانند سير نزول سيرحوادث دوران بعثت , بحث هاى تطبيقى كتاب انجيل و تورات و اوستا با قرآن و ديگرموضوعات طرح شده است .
اما درباره خود تفسير كه مجموعا هفت جز و سه مجلد از مجموعه كتاب را در برمى گيرد تفسير مختصرى است كه ابتدا مؤلف با يك مقدمه كوتاه درباره آيه يا سوره شروع مى كند, سپس با عنوان تـفـصيل به توضيح درباره يكايك از واژه هاى آن مى پردازدويژگى مهم اين تفسير بهره گيرى از مـعـلـومـات عـمـومـى دربـاره شـنـاخـت اديان و مقايسه آن با دين اسلام و كتاب آسمانى قرآن مى باشد ((520))

.
مفسر از روايات كمتر استفاده مى كند, بحث هاى تاريخى و اعتقادى فراوانى داردمنابع خود را ذكر مـى كـند اين تفسير به فارسى و در 10 جلد در قم , چاپخانه حكمت سال1345 ش به قطع وزيرى چاپ شده است سبك اين تفسير تاريخى تحليلى , اعتقادى مى باشد.
آثار و تاليفات :.
او علاوه بر اين تفسير آثار و تاليفات ديگرى نيز دارد:.
1ـ حواشى بر تذكرة القبور جزى اصفهانى .
2ـ مقلد الرشاد عربى و فارسى چاپ 1343 قمرى .
3ـ تاريخ نجف چاپ 1368 ه ق .
4ـ شرح دعاى سمات چاپ 1371.
5ـ مشكوة الجنان (اشعار امام جمعه كاشمر) چاپ 1365.
6ـ تاريخ نائينى چاپ 1369.
7ـ مقالات الحنفا در دو جلد چاپ 1371.
8ـ حجت بالغه در شرح حال ابونعيم اصفهانى چاپ 1383.
9ـ تفسير قرآن (حجة التفاسير) در 6 جلد 1385.
10ـ تاريخ تهران چاپ 1391 ه ق .
11ـ منظومه فقهيه مستطرفه چاپ 1389.
12ـ اغلاط در انساب چاپ 1391.
13ـ گلزار حجت بلاغى (اشعار 1350 ش ) ((521))

.
وفات او:.
وى آخـر زنـدگـانى خود را در قم بسر برده و در سال 1375 ق /1335 ش رخت بدارقرار كشيده است .

امثال القرآن على اصغر حكمت .

(چاپ 1375 ه ق ). مـؤلف آن , دانشمند متتبع , مرحوم على اصغر حكمت , يكى از نويسندگان و ادبا, واز پژوهندگان معارف قرآنى در قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
يـكـى از عناوين قابل عنايت و توجه در قرآن مجيد, امثال و وجوه قرآن مى باشدخداوند متعال به كمك امثال رايج و مورد قبول , حقايق تربيتى و توحيدى را القا نموده است هدف از توسل به امثال آن است كه به كمك نظيره ها و همگونيها, لطايف و ظرايف نهفته كه گاهى توان و قدرت چندين صفحه از مندرجات يك كتاب را ايفا مى نمايد, به مخاطبين القا شود, و اين نظيره گويى قرآن تاثير فراوانى بر امثال ادبيات عرب گذاشته است ((522))

.
از اينرو پيرامون شرح و توضيح اين مثلها, و در مقام تحليل اين تنظيرها, در بين قرآن پژوهان شيعه , آثار و تاليفاتى به وجود آمده است كه چند مورد از آنها را كه دسترسى داشته ايم , ذيلا مى آوريم :.
1 ـ امثال القرآن ملا احمد كوزه كنانى , كه شرحش گذشت .
2 ـ مثلهاى قرآن حجة الاسلام والمسلمين محمد واعظزاده خراسانى , كه شرحش خواهد آمد.
3 ـ امثال القرآن مرحوم على اصغر حكمت ((523))

.
مرحوم على اصغر حكمت , از نويسندگان سابقه دار كشور, و احياكننده تفسيرعدة الابرار و كشف الاسرار ميبدى مى باشد او يكى از پژوهندگان معارف قرآنى در عصرخويش بوده است , و قلم او از غناى ادبى سرشار مى باشد.

ترجمه تفصيل آيات حكمى الهى قمشه اى .

(چاپ 1375 ه ق ). مـترجم آن علامه فيلسوف متاله دانشمند فقيد حاج شيخ محمد رضا الهى قمشه اى يكى از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى مى باشد.
اصـل كـتـاب ((تـفـصـيـل آيـات الـقرآن الكريم )) تاليف ((ژول لابوم )) مترجم فرانسوى (ادوارد مونتيه )((524)) مى باشد اين ترجمه و تفسير مشتمل بر 18 باب اصلى است و هر باب به چند فصل مستقلى منقسم مى گردد ابواب اصلى آن كه از آيات قرآن مجيد برگزيده شده است عبارتند از:.
1ـ تـاريـخ , 2ـ زنـدگـى مـحـمـد (ص ) , 3ـ تـبـلـيـغ , 4ـ بنى اسرائيل , 5ـ تورات , 6ـنصارى ,7ـ مـابعدالطبيعه , 8ـ توحيد, 9ـ قرآن , 10ـ دين , 11ـ عقائد, 12ـ عبادات , 13ـ شريعت , 14ـنظام , 15ـ عـلـوم و فـنـون , 16ـ تـجـارت و كـسب , 17ـ علم و تهذيب اخلاق , 18ـ رستگارى سپس متضمن مـسـتدركى است كه در آن استدراك 500 لغت و كلمه از آيات در ذيل عناوين فوق شرح و ترجمه شده است .
در طـليعه ى اين كتاب ارزشمند كه در 1302 صفحه رحلى به چاپ رسيده است مقدمه اى به قلم تـوانـاى فـقـيد علم و اسلام مرحوم آية اللّه حاج ميرزا ابوالحسن شعرانى زينت بخش اين مجموعه قرآنى و تفسيرى قرار گرفته است كه نظر به اهميت و ارزش قرآنى آن در ذيل مى آوريم ((525))

.
پيشگفتار مرحوم شعرانى :.
بـعد الحمد و الصلوة : تفصيل آيات القرآن الحكيم كه اينك در دسترس خوانندگان قرار مى گيرد اصلا به زبان فرانسوى تاليف گرديده و مستشرق عيسوى بنام ((ژول لابوم ))آنرا ترتيب داده است و نـسـخـه ديـگرى كه در حقيقت مكمل آن است هم به قلم مستشرق ديگر فرانسوى بنام ((ادوار مونتيه )) تاليف شده است و يكى از علماى مصرى موسوم به ((محمد فؤاد عبدالباقى )) هر دو را به لـغت عربى نقل كرده و منضم به يكديگر به طبع رسانيده است و عالم مشهور مصرى فريد وجدى صاحب دائرة المعارف تفريظى برترجمه عربى نوشته است بس سودمند, آنرا در اين جا نقل , پس از آن بـه سـخـنـان ديـگـرى كه تذكار آن در مقدمه لازم است ميپردازيم , اينك ترجمه عبارت فريد وجدى :.
((اروپائيان از آنگاه كه با مردم مشرق زمين مراوده آغاز كردند و به شناختن لغات ودين و مذاهب قبائل شرقى , عنايت نمودند براى آنكه حقيقت هر چيز را چنانكه بايددريابند تا اعتماد بر آن توانند كرد تحقيق و بحث در هر دو موضوع را به گروهى خاص سپردند چون , آنكه همش يك چيز باشد در علم استوارتر است .
هر دسته خاص براى تحقيق امرى كوشيدند و به كشورهاى شرقى سفرهاى پى درپى كردند و لغات آنان را آموختند و از عادات آنان , اطلاع يافتند و در آثار گذشتگان مانند خطوط و نقاشى ها و ابنيه و غـيـر آن , دقـت كـافـى نـمودند و اسرار و رموز خطوط قديم را دريافتند و از هيچ كوشش دريغ نداشتند تا آنچه در تاريخ اقوام گذشته توانستند, كشف كردند.
اگر رنج آنانرا در كشف مبهمات تاريخ امم شرق و لغات و اديان ايشان , ناديده گيريم و حق آنها را نـشـنـاسـيـم احـسـانى را انكار كرده ايم و نزديكترين گواه ما تاريخ مصرباستانى است كه در زير پـرده هـاى ابـهام پوشيده بود اگر زحمت مستشرقين نبود و به كشف آن همت نمى گماشتند ما راهى براى كشف آن نداشتيم .
ايـن پـرده هـا در پيش عالم مصر قديم آويخته و كارهاى بزرگ آنان را از ما پنهان كرده بود تا اوايل قـرن نـوزدهـم كـه مـسـتشرق فرانسوى بنام شميوليون ذرخددررذچخا ازمردان لشكر ناپلئون مـتصدى تحقيق آن گشت با كوشش بسيار و صرف مال فراوان , به كاوش پرداخت تا سنگى يافت كـه او را بـه حل و باز گشودن بعض اسرار خط هيروگليفى هدايت كرد كه مصريان قديم تاريخ و داستان هاى خويش را بدان خط مى نوشتند, آنگاه مرد ديگر انگليسى بنام ((يونك )) به تكميل عمل او پرداخت و آن خط قديم را تمام بخواندو كشف تاريخ مصر به كوشش گروه ديگرى موقوف ماند كـه بـه ايـن بـحث ولعى داشتند واز مردم فرانسه و انگليس و آلمان جماعتى اين تاريخ را تاسيس كـرده و آثـار آنرا از درون زمين بيرون آوردند و از خطوط و اشيا عتيقه گنجها فراهم كردند و از روى آن تاريخ ‌مصر را مرتب ساختند.
و باز فراموش نبايد كرد كه در كشف تاريخ عرب , كوشش ها نمودند و نخست به آثار شهرى در يمن راه يـافـتـنـد كه دولتى بنام معينيان در آنجا حكومت مى كردند و ملوك آنان , بر همه ملوك يمن سـبـقـت داشتند و از كاوش زمين و تفحص كوه هاى مرتفع سنگهابيرون آوردند با نقوش خطوط عـربـى كـه تطور لغت عربى را از دوره هاى قديم آشكارمى كند همچنين كوششها كردند و مال ها صـرف نـمـودنـد تـا تـاريخ آشور و كلده و بابل وليدى و ماد را مكشوف ساختند و از جمله دولت حـمـورابـى كـه بـه ظن غالب دولت عربى بود و تاثير بسيارى در تمدن امم , و اصولى در سياست واحكام اجتماعى و دينى مقرركرده بود.
عـمـل مـستشرقان درباره هند هم از مفاخر ايشان است يكى از مردم آلمان موسوم به ماكس مولر زحدس رذ س چت سرپرست آنان , در حل رموز زبان سنكسريت يدطولا داشت وثابت كرد كه مردم از عـهـد بـسـيـار قديم بر توحيد خالص بودند و بت پرستى در ميان آنان به سؤ تدبير رؤساى دينى برهمنان پديد آمده و عمل وى دلالت بر معجزه علمى قرآن داردكه فرموده ((ما كان الناس الا امة واحـدة )) و آيـات ديـگـر و ما اين مطالب را گفتيم تا بدانند كه مستشرقان خدمات بزرگى براى تـاريـخ و لـغـت نـمودند و با اينكه قدر اين رنج و كوشش آنان را مى شناسيم و خدمت آنان را انكار نمى كنيم اين نكته را هم نبايد پنهان كرد كه همه حوادث تاريخى را درست چنانكه بايد درنيافتند خـاصـه در دين بخ ادله ى ضعيف وتهمت هاى ناروا كه بدليل علمى ثابت نشده دشمنان را تقويت كـردند و در بدگمانى ببعض ملل راه افراط پيمودند و بالجمله از جهالت و دردهاى درونى خالى نبودند, انسان ضعيف البته از عيب خالى نيست .

فهرست نگارى :.

يـكـى از كـارهـاى سـودمند آنان براى آسانى بحث و تحقيق فهرستهائى است كه برحسب ترتيب مـطـالـب يا ترتيب حروف معجم مرتب ساختند و در اين نزديكى فهرستى عام در دسترس ماست بـراى يافتن احاديث چهارده كتاب از كتب احاديث كه استاد محترم محمد افندى فؤاد عبدالباقى به عربى ترجمه كرده و بنام ((مفتاح كنوز السنة )) منتشر ساخته است هر كه به احاديث نبويه (ص ) مـى پرداخت به چنين فهرستى حاجت داشت بسيارى از ما حديثى مى شنيد و نميدانست مدرك و سند آن چيست و دريافتن آن سرگردان بود واين فهرست مشكل او را حل كرده است ويكى از اين مـعاجم ((دائرة المعارف اسلامى ))است كه خلاصه آنچه درباره اسلام بايد گفت مرتب بر حروف هجا فراهم آورده اند وخواننده هر چه از بحث هاى نيكو و سودمند خواهد, فورا در آن خواهد يافت , چنان مشروح و مفصل است كه مزيدى بر آن متصور نيست , با اينكه در آن اغلاط بسيار است ,هم در شرح حال بزرگان و هم در فهم مدلول آيات كريمه قرآن و هم در اعتماد برتهمتهائى كه دشمنان اسـلام بـر ايـن آيـين زده اند ديگر از كتب مفيد آنان كتابى است كه مستشرق فرانسوى ژول لابوم حـذس چـحـآ چـپ ژحدس پ در فهرست مطالب قرآن تاليف كرده است و هر چه از آيات كريمه در موضوعات مختلفه نازل گرديده است باهم در فصل جداگانه فراهم آورده است .
و حضرت استاد محمد افندى مترجم ((كنوزالسنه )) كه نام او را ياد كرديم اين كتاب را نيز ترجمه كـرده و اصـل آيـات قـرآن را كه مؤلف فرانسوى ترجمه كرده بود به جاى ترجمه نهاده است و اين عـمـل بسيار نيكو و سودمند نويسندگان و مؤلفين را بسيار به كارمى آيد مثلا كسى كه ميخواهد دربـاره زكـوة يـا يـكـى از انبيا يا در نظر به مصنوعات الهى چيزى بنويسد و خواهد از كتاب كريم اقتباس كند از جمع همه آيات وارده در اين معانى عاجز ميشود اما با اين كتاب مى تواند همه آيات وارده در اين موضوعات را در يكجافراهم بيند و من خود بسيار مى خواستم اين آيات را يكجا گرد آورم مـوفـق نـميشدم امااينك مانع برداشته شده است و از مترجم كتاب بسى سپاسگزارم كه اين ذخائر علمى را به رايگان ايثار مى كند )) (پايان سخن فريد وجدى ).

ترجمه مقدمه ى محمد فؤاد عبدالباقى :.

مـحـمـد فـؤاد عبدالباقى كه تفصيل الايات را به عربى ترجمه كرده است گويد: ((من وبسيارى مردم ديگر مانند مرحوم استاد شيخ مصطفى عبدالرزاق شيخ جامع ازهر ملاحظه كرديم كه مؤلف تـفـصـيـل الايات چند باب از آنچه را بايد بياورد, نياورده است و در آن ابواب كه آورده چندين آيه مـنـاسـب آن ابـواب از قـلـمش افتاده است آنگاه در مجله ((المنار))مقاله ى خواندم بقلم شكيب ارسلان درباره ترجمه قرآن به زبان فرانسه كه ادوار مونيته ((526))معلم السنه شرقيه از دوستان اسلام و معتقدان به حضرت خاتم انبيا (ص ), با آنكه در دين مسيح متعصب بود و براى ترجمه قرآن رنـج فراوان برده و ترجمه وى بهترين وجديدترين ترجمه قرآن است و طبع اول آن در سال 1929 م انجام پذيرفته است و نسخه از آن كه در تصرف اين بنده است طبع 1954 م و مشتمل بر مقدمه و حواشى مفيده است در ذيل صفحات و چنانكه گفتيم غالب شبهه هاى مسيحيان را در حواشى رد كـرده ومـقـصـود قـرآن را بـه نـحـوى تـوضيح داده است كه مطاعن هم كيشان وى بر آن وارد نيايدفهرست آخر آن بسى از تفصيل الايات و مستدرك آن , بيشتر است .
بارى مناسب ديدم چند جمله از مقدمه آن را در اين جا بياورم كه خواندن آن براى مسلمانان خالى از فـائده نـيـست گويد: قرآن براى ما مسيحيان كتابى فوق العاده سودمنداست از مهمترين كتب ديـنـى اسـت , كـه زندگى روحانى گروهى بزرگ از افراد بشر بدان بسته است كه شماره آنان از دويـسـت و پنجاه ميليون كمتر نيست (اكنون بيش از يك ميليارد و پانصد ميليون ) اصول قرآن با اصـول ديـن يهود و مسيحيان شباهت بسيارى داردقصص عبرانيان درباره انبيا و صديقان و عباد بنى اسرائيل و همچنين اخبار حضرت مسيح (ع ) صفحات بسيارى از قرآن را فرا گرفته است .