طبقات مفسران شيعه ، جلد چهارم

عبدالرحيم عقيقى بخشايشى

- ۶ -


خلاصة التفاسير حسينى قزوينى .

(م 1270 ه ق ). مـؤلـف آن سـيـد مـحـمد تقى بن مير مؤمن حسينى قزوينى , يكى از اعلام قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
تفسير او به نام خلاصة التفاسير معروف است و در الذريعه , ج 7, ص 221 از آن ياد و معرفى به عمل آورده است .

تفسير القرآن بالقرآن على بن محمد يمنى .

(م 1270 ه ق ). مـؤلـف آن عـلى بن ابراهيم بن محمد يمنى يكى از اعيان تفسيرى زيديه در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
دكـتـر مـحـمدباقر حجتى استاد محترم دانشگاه تهران در سفرى كه به يمن داشته اندو فهرست نـسـخـه هاى خطى دو كتابخانه المكتبة الغربيه را فراهم آورده اند اين تفسير راتحت شماره 45 و 3و4و2 برگ در مكتبة الغربية را مشاهده نموده است ((144))

ما اطلاعات بيشترى جز آنچه ايشان ذكر نموده اند در مورد اين تفسير شريف نداريم .

بصائر الايمان في تفسير القرآن دارابى .

(م 1270 ه ق ). مـؤلـف آن سـيـد صبغة اللّه بن سيد جعفر بن ابى اسحاق موسوى دارابى بروجردى ,متولد نجف و متوفى در كربلا, يكى از اعلام تفسيرى قرن 13 هجرى مى باشد.
فرزند عالم او به سيد جعفر كشفى شهرت دارد.
او از شاگردان صاحب جواهر و علا مه شيخ مرتضى انصارى (متوفى 1281)مى باشد و تفسير او يك نـوع تـفسير مزجى بزرگى مى باشد كه بى شباهت به تفسير صافى فيض كاشانى نيست اين تفسير در سه مجلد قرار دارد.
جلد اول آن تا سوره كهف مى باشد و فراغت از آن در سال 1260 در مشهد رضوى (ع ) رخ داده است صـاحب الذريعه تصريح دارد اين مجلد را در كتابخانه ملا محمد على خوانسارى با خط خود مؤلف مشاهده نموده است وى اين جلد را با هفت مقدمه اى كه كوتاهتر از مقدمات تفسير صافى مى باشد آغاز نموده است .
وى نـسـخه ى ديگرى از اين تفسير را در كتابخانه سيد هبة الدين شهرستانى ديده است جلد دوم آن , از سـوره ((كـهـف )) تـا سوره ((يس )) مى باشد كه در كتابخانه سيد ابوالقاسم اصفهانى نجفى يـافت مى شود در پايان اين جلد, رساله ى خود را پيرامون برخى از آيات منسوخه آورده است ظاهر امر آن است كه مجلد سوم آن تا پايان قرآن مجيد بوده باشد,ولى صاحب الذريعه موفق به يافتن آن نشده اند ))((145)).

تفاسير ملامحمد صالح برغانى .

(م 1271 ه ق ). مؤلف آنها ملا محمد صالح فرزند ملا محمد ملائكه برغانى قزوينى يكى از اعلام و بزرگان فكرى و تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
خـاندان صالحى يكى از خاندان هاى اصيل و عريق روحانيت در قزوين و حومه بوده اند آثار علمى و اجـتماعى فراوانى از آنان بر جاى مانده است قبلا شرح حال اجمالى مرحوم ملا محمد على برغانى بـرادر مـورد تـرجمه , تفسير او ((غنائم العارفين )) گذشت واينك تفاسير برادر ديگر او كه از نظر فكرى و اعتقادى در جهت مخالف برادر بود دراينجا معرفى مى گردد:.
طـبـق تـتـبع و تفحص ما تعداد پنج نوع تفسير از ايشان موجود مى باشد كه اسامى آنهاذيلا آورده مى شود:.

1ـ معدن الانوار و مشكاة الاسرار.

مقدمه اى است بر تفسير ((مفتاح الجنان فى حل رموز القرآن )) كه پس از پايان تاليف تفسير, بر آن نـگـاشـته اند در اين كتاب بيشتر از احاديث و روايات استفاده كرده است او درذيل روايات بياناتى مـى افزايد كه روشنگر آرا وى مى باشند و در پايان كتاب , هشت فائده افزوده است كه يكى از فوائد مذكوره قواعد تجويد و كشف الايات مى باشد.
ايـن تـفـسير در يك جلد بزرگ به زبان عربى است مؤلف محترم شيوه ويژه اى را درتفسيرنويسى برگزيده است و اساس تفسير را به كليات تفسير قرآن كريم اختصاص داده است و به بيان كلمات مـشـكل و متشابه و غريب پرداخته است در مقدمه ى آن چنين آورده است : ((وقتى از تفسير خود, ((مـفتاح الجنان فى حل رموز القرآن )) در شهر مقدس كربلا فارغ شدم , به خاطرم رسيد كه براى آن مـقـدمه اى بنگارم كه داراى فوايد مفيدى براى بيدارى خفتگان , باعث هوشيارى براى غافلان باشد لكن چون حجم آن بسيار شد, آن راتفسير مستقلى قرار دادم و آن را ((معدن الانوار و مشكاة الاسرار)) ناميدم )). سپس مى افزايد: ((چون كتاب خدا داراى ظاهر و باطن و تفسير و تاويل است , وباطن قرآن دعوت بـه امـامـت و ولايـت دارد, و ظـاهـر آن دعـوت به توحيد و نبوت و رسالت ,اما علما و مفسران در بـسـيـارى از مـوارد از كنار آيات رد شده و سخنى به تفصيل نگفته اندمن سعى خواهم كرد كه به اختصار پيچيدگيهاى اسرار الهى را بيان كنم )).

2ـ كنز العرفان فى تفسير القرآن .

ايـن تـفـسـير به عربى و در 27 مجلد بزرگ است نسخه هاى آن امروزه در دست مى باشد شيوه ى مـفـسـر در اين تفسير چنين است كه پس از ذكر چندين آيه از قرآن به تفسير آنها, مى پردازد و به اختلاف قرائات و معرفى قرا و شرح حال آنان نيز توجه داردسپس در آيات تشريع به شرح احكام آيه بر منباى مذاهب اربعه اسلامى پرداخته و براى حجيت فقه جعفرى استدلال مى نمايد.
آنگاه مرحوم برغانى تفسير خود را در دوازده كنز (گنج ) به نام دوازده امام (عليهم السلام ) سامان داده است و مقدمه و خاتمه اى نيز بر آن افزوده است .
كنز اول : در اين مورد كه قرآن داراى بطون است و آيات آن داراى تاويل , و هرگزبراى يك عصر و يك نسل نازل نگشته است , بلكه براى مردم همه ى قرون و اعصار است و در هر زمانى تاويلى دارد.
كـنـز دوم : بـه ذكر رواياتى پرداخته است كه دلالت دارند بر اينكه قرآن داراى بطون است و اينكه تاويل قرآن را جز ائمه (ع ) و راسخون در علم , نمى دانند.
كـنـز سـوم : پـاره اى از روايات را آورده است كه بيان كننده حقيقت و لباب تاويل است در اين كنز اشـاره اى به اهل ايمان و كفر دارد و به بحث حب و بغض نسبت به اميرالمؤمنين على (ع ) پرداخته است , و به سخنان مشهور پيامبر خدا (ص ) در مورد على (ع ) استناد كرده است .
كـنـز چهارم : در اين مورد است كه معتقد به قرآن بايد به ظاهر و باطن قرآن ايمان داشته باشد در اين كنز به مذاهب ديگر, نيز اشاره دارد و به بيان و رد نظرات آنان پرداخته است .
كنز پنجم : در بيان پاره اى از مسائلى است كه بيانگر آن است كه علم قرآن كريم نزد اهل البيت (ع ) است و هر گونه تفسير به راى و اجتهاد درباره قرآن جايز نيست .
كـنز ششم : در بيان پاره اى از آيات قرآن كريم است كه صريحا به توحيد و نبوت دعوت مى نمايد, و مسايل مربوط به امامت و ولايت را به صورت ضمنى يادآور شده است .
كـنـز هفتم : در اين كنز به بيان چگونگى بطون قرآن كريم پرداخته است و يادآورمى شود كه كلام الهى بر سه گونه است :.
1ـ آياتى كه هر عرب زبانى , اعم از عالم و جاهل معنى و تفسير آن را درك مى كند.
2ـ آيـاتـى كـه مـعـنا و مفهوم آنها را كسانى كه داراى صفاى باطن و لطافت روح مى باشند, درك مى كنند (آنانكه ((شرح اللّه صدره للاسلام )) هستند). 3ـ آياتى هستند كه تفسير آنها را تنها خدا و امينان وحى و راسخون در علم مى دانند.
كنز هشتم : در بيان پاره اى از آيات قرآن كريم است كه دلالت بر امر ولايت وامامت دارد و اشاره اى نيز به فضايل اهل بيت (ع ) و سر ارشاد به امر ولايت را بيان مى كنند.
كـنـز نهم : در بيان برخى از تاويلاتى است كه هرگز نبايد از آنها غفلت كرد چنانكه بر پايه ى باطن الفاظ و خطاباتى كه در خصوص ائمه (ع ) و دشمنان اهل البيت وارد شده است , استفاده مى گردد كه كافر را به كفر به ولايت و نفاق منافقين , تاويل كرده اند.
كـنـز دهم : در بيان روش حد وسطى است كه همواره بايد در تفسير قرآن كريم رعايت شود, و آن عبارت است از دورى از افراط و تفريط در بيان آيات الهى و گزينش حد اعتدال .
كنز يازدهم : در بيان مواردى است كه تاويل و تفسير آياتى در غير مورد خودبيان شده است سپس كـلـمـات غـريب و متشابه را توضيح داده است اين كنز از مفصل ترين بخشهاى كتاب (حدود 200 صفحه ) مى باشد.
كنز دوازدهم : اين كنز, آخرين فصل اين تفسير, شامل تاويل و تفسير حروف مقطعه ى فواتح بعضى از سوره هاى مباركه ى قرآن كريم است كه از ((الم )) آغاز و تا ((ن ))ادامه يافته است .
آغاز آن :.
((الـحـمـد للّه الـكبير المتعال , ذى العز والجلال , جل شان من قال في شانه هو اللّه الذى لا اله الا هو,عالم الغيب )). انجام آن :.
(( وقـد تـم كـتـاب مـعـدن الانـوار و مشكاة الاسرار, على يد مؤلفه الراجي الى رحمة ربه , محمد صـالح بن محمد القزوينى , فى البلدة المقدسة كربلا, فى شهر محرم الحرام سنة سبعين بعد الالف والماتين , والحمدللّه اولا وآخرا وظاهرا وباطنا)). قابل ذكر است , مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى , نسخه اى از اين تفسير را نزد سبطمؤلف , آية اللّه شيخ ميرزا ابوتراب شهيدى در تهران مشاهده كرده و در الذريعه به معرفى آن پرداخته است ((146))

.
اين مقدمه به تاريخ 1270 ماه محرم در كربلا به پايان رسيده است ((147))

.
يك دوره از نسخه ى اصل به خط مؤلف در كتابخانه وقفى وى , در كربلاموجود است ((148))

.

3ـ مفتاح الجنان فى حل رموز القرآن .

نسخه موجود جلد پنجم كتاب و از سوره شعرا تا پايان سوره فاطر مى باشد ((149))

.

مؤلف تفسيرى مفصل به نام ((بحرالعرفان و معدن الايمان )) در هفده جلد نگاشته بود ولى چون به تفصيل انجاميده و مطالعه آن به درازا مى كشيد آنرا در اين كتاب مختصرنموده و مقيد شده است كه فقط آنچه از معصومين (ع ) در تفسسير روايت شده است استفاده كند.
آغاز آن :.
((الـحـمـدللّه رب الـعـالمين انى لما فرغت من كتابى الكبير فى التفسير الموسوم ببحر العرفان و معدن الايمان وجدته قد كبر حجمه ))((150)). انجام آن :.
((قل عنى به الاوسطانه شر عن تقدمه و نحن تلاه )). اين تفسير در 204 صفحه سطرى 15*21 نسخه نگاشته شده است ((151))

.
4ـ بحر العرفان و معدن الايمان .
ايـن تـفـسير در 17 مجلد به تفسير الكبير شهرت دارد كه جلد اول آن شامل سه حزب تا سوره آل عمران است در سال 1379 با مقدمه و تحقيق استاد عبدالحسين شهيدى صالحى در نجف به چاپ رسـيده است نسخه هاى متعددى از اين تفسير موجوداست از آن ميان نسخه اى به خط مؤلف نزد محقق نامبرده و نسخه هايى در كتابخانه ى آستان قدس رضوى شماره 8404 و در كتابخانه آية اللّه مرعشى و در كتابخانه ملك محفوظ مى باشد.

صاحب ايضاح المكنون مى نويسد:.

تـفسير برغانى تاليف محمدصالح بن محمد طهرانى شيعى در هفت مجلد در يكى از تفاسير شيعه مى باشد.
او بـرادر مرحوم ملامحمدتقى برغانى ((152))

معروف به شهيد ثالث است كه بوسيله ى فرقه ضاله بهائى طبق دستور قرة الغين و اعوان او در مسجد در حال سجده كشته شد.
متوسط آن در 9 جلد كوچك نير عرضه شده است .

صاحب ريحانة الادب مى نويسد:.

((اواز عـلماى اماميه , بسيار عابد و زاهد در اخبار دينيه متتبع بود او از شاگردان صاحب رياض و سيد مجاهد و پيوسته مشغول مطالعه و تدريس و تاليف بود در امربه معروف و نهى از منكر سعى و جـد بـلـيـغ داشت او در نشر و ترويج مراسم عزادارى وقصه ى جانسوز كربلا سعى تمام و كوشش بسيار داشت .
آثار و تاليفات :.
1ـ اعـمـال الـسـنة , 2ـ اعمال شش ماه , 3ـ بحرالعرفان و معدن الايمان فى تفسيرالقرآن كه هفده مجلد است , 4ـ تفسير صغير در يك مجلد, 5ـ تفسير بسيط در دو مجلد,6ـ غنيمة المعاد فى شرح الارشاد (در 24 مجلد), 7ـ مخزن البكا در مقاتل و مراثى , 8ـمسالك در شرح ارشاد, 9ـ معدن البكا فـارسـى , 10ـ مـنـبع البكا عربى , او در كربلا بالاى سر حضرت سيدالشهدا (ع ) در حال دعا از دنيا رفت )). در التراث العربى آمده است :.
بـحرالعرفان و معدن الايمان تفسير جامع بزرگى است كه در 17 مجلد قرار گرفته است و مؤلف در آن بـه مـعـانى ظاهرى و باطنى آيات توجه داشته است برحسب آنچه دراحاديث اهل بيت (ع ) آمـده اسـت پـس از هـر آيـه آنچه از روايات در آن باره آمده است نقل مى كند سپس تحت عناوين مختلف مانند: لغت اعراب , نزول معنى قرائت وارد مى سازددر استناد به احاديث به مرحله طغيان رسيده است مجلد نخستين آن در سال 1255 ه ق پايان پذيرفته است .
آغاز آن :.
((الـحـمـدللّه الـذى نـزل على عبده الكتاب وسيلة للعالمين بشيرا نذيرا و بين فيه لاولى الالباب تبيان كل شيئى )). ايـن تـفـسـيـر تحت كدهاى 5073 و 5074 در فهرست نسخه هاى كتابخانه آقاى مرعشى معرفى گرديده است ((153))

.
بخش نخستين اين تفسير تحت عنوان ((تفسير برغانى )) در نجف اشرف به چاپ رسيده است .
نام كامل تفسير برغانى ((بحرالعرفان و معدن الايمان فى تفسيرالقرآن )) مى باشد.
تفسير مفصلى است بر قرآن مجيد در هفده جلد كه جلد آخر آن به سال 1266 به انجام رسيده است .
مراكز نگهدارى :.
كربلا ـ نسخه ى خطى متعلق به آقابزرگ تهرانى (ج 3 الذريعه ص 42). تـهران : ملك شماره 236 ج12 سوره بيست و چهارم ـ آغاز سى ام (منزوى 1 ص 7شماره 55 تهران ملك شماره 237 ج13 دنباله شماره پيشين (سوره سى ام ـ آغازسى وهشتم ) (منزوى 1ص 7 شماره 54 نـجف نسخه ى متعلق به محمدعلى خوانسارى ج17 (ذريعه 3 ص 41 سطرهاى 21 و 22 كربلا نسخه متعلق به شيخ عبدالحسين تهرانى جلد 17 (ذريعه ج3 ص 41 ـ 42 )) ((154))

.
2ـ تفسير حاج ملاصالح برغانى تفسير كوچكى است كه در يك مجلد قرار گرفته است .
3ـ تفسير متوسط او در 9 مجلد قرار دارد ((155))

.

5ـ اسرار القرآن .

كـتابى است منظوم از مفسرين عاليقدر شيعه در دو جلد بزرگ , جلد اول آن شامل22 سوره قرآن مـجـيـد از سوره فاتحه تا سوره حج در بيست و نه هزار سطر مؤلف درديباچه تفسير خود تصريح مى كند كه اين تفسير تلخيصى از تفسير وسيط او بنام ((مفتاح الجنان فى حل رموز القرآن )) است كـه جـلد اول آن در نجف اشرف در سال 1379 ق تحت عنوان ((تفسير البرغانى ))به چاپ رسيده است جلد دوم آن شامل تفسير 92 سوره از((مؤمنون )) تا آخر قرآن در 32500 سطر مى باشد نسخه خـط در كـتابخانه نوه وى عبدالحسين شهيدى صالحى در قزوين موجود مى باشد و جلد اول زير چاپ مى باشد))((156)).

نثراللئالى فى تفسير غريب القرآن اردكانى .

(زنده 1272 ه ق ). مؤلف آن مولى محمد على بن نعمت اللّه اردكانى يكى از اعلام قرآنى قرن سيزدهم هجرى مى باشد .
مرحوم حاج آقابزرگ تهرانى در مورد تفسير و مفسر آن مى نويسد:.
((نـثر اللئالى در تفسير غرائب قرآن بر حسب ترتيب سوره ها تاليف محمدعلى بن نعمة اللّه اردكانى مى باشد كه در آن كتاب از تفسير الصافى مرحوم فيض كاشانى فراوان نقل مى نمايد نسخه اى از اين كـتـاب پـيش نوه وى نيز موجود مى باشد كه حاج ملاحسن بن محمدابراهيم بن عبدالغفور يزدى ابوالزوجة مرحوم آية اللّه سيد محمدكاظم يزدى درسال 1272 استكتاب و استنساخ نموده است )). آغاز آن :.
((الحمدللّه الذى فضلنا بمحمد اول الانبيا نورا و آخرهم ظهورا مى باشد )) ((157))

.
مـرحوم شيخ على فاضل نائينى نجفى صاحب معجم مؤلفى الشيعه نيز تاليف ومؤلف آنرا با نقل از الذريعه آورده است بى آنكه مطلب بيشترى را بر آن افزوده باشد ((158)).

تفاسير سيد حسين بن دلدار على نقوى .

(م 1273 ه ق ). مـؤلـف آن عـالم بارع سيد حسين بن سيد دلدار على نقوى لكنهوى معروف به سيداالعلما يكى از اعلام تفسيرى شيعه در قرن سيزدهم هجرى در ديار هندوستان مى باشد.
از اين مؤلف مدافع تشيع در هندوستان آثار قرآنى متعددى بجا مانده است كه به چند مورد از آنها اشاره مى شود.

1ـ الامالى .

ايـن تفسير در يك مجلد به زبان عربى شامل بخشى از قرآن كريم است مؤلف محترم در اين كتاب به تفسير سوره هاى فاتحه و بخشى از سوره بقره و سوره دهر واخلاص , و آيه 137 از سوره بقره ((و كذلك جعلناكم امة وسطا)) با بهره گيرى از روايات واحاديث به تفسير پرداخته است مرحوم شيخ آقـا بـزرگ تـهـرانـى نـوشـتـه اسـت ايـن تفسيرداراى فوائد بسيارى است نسخه ى اين تفسير از مخطوطات كتابخانه آل نقوى در لكهنوموجود است ((159))

.

2ـ تفسير.

((آيه كنتم خير امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنكر)). اين تفسير پيرامون تبليغات و امر به معروف و نهى از منكر مى باشد.
از آثار ديگر قرآنى او ((تجويد القرآن )) مى باشد ((160)).

مستطرفات المقال رشتى .

(م حدود 1274 ه ق ). مـؤلـف آن شـيخ محسن بن محمد رفيع بن محمد حسين رشتى اصفهانى يكى ازاعيان تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
نـام تـفـسـيـر او ((مـسـتـطرفات المقال فى تفسير سورة الزلزال )) مى باشد كه تفسيرمختصر و فـشـرده اى اسـت كـه در عـين اختصار و وجازت حاوى نكات ادبى و عرفانى مى باشد و در هشت قسمت به تفسير آيات پرداخته است .
مؤلف محترم اين تفسير را بنا به درخواست برخى از ارباب فضل و كمال نگاشته است .
آغاز آن :.
((الـحـمـدللّه رب الـعالمين هذه الاوراق ترجمة سورة الزلزال نرسمها بعد رسم ثلاث و عشرين و مائة رسائل و كتب )). محل نگهدارى :.
ايـن رسـاله ى تفسيرى , تحت كد 2659 به خط مؤلف در فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية اللّه مرعشى در قم معرفى شده و در آن كتابخانه نگهدارى مى شود ((161))

.
1ـ فهرست كتابخانه ملى ج1 ص 273 تحت شماره 1790.
2ـ فهرست كتابخانه ملك تهران ج2 ص 50 تحت شماره 236 و 237.
3ـ كتابخانه آية اللّه مرعشى نجفى ج14 ص 265 تحت شماره 5073 معرفى شده است .

تفسير سورة الفاتحة وحيش يمنى .

(م 1275 ه ق ). مـؤلف آن شيخ محمد بن على وحيش يمنى يكى از اعلام تفسيرى زيديه در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
نام كامل اثر قرآنى او ((التجارة الرابحه فى تفسير سورة الفاتحة )) مى باشد.
مؤلف علاوه بر تفسير سوره ((فاتحة الكتاب )) تفسير ديگرى نيز پيرامون شرح آيه ى شريفه ((و من يـبـتـغ غـيـر الاسـلام ديـنـا فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين ))دارد كه در جلد سوم ((مؤلفات الزيديه )) معرفى شده است ((162)).

درة الخاقان سلطان العلما اصفهانى .

(م 1275 ه ق ). مؤلف آن , آية اللّه حاج ميرزا حسن سلطان العلما اصفهانى از اعلام قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
تفسير او به صورت مزجى مفصل , در سه مجلد قرار دارد و توجه به روايات واحاديث اهل بيت (ع ) تـنـظيم شده است نسخه موجود در كتابخانه آية اللّه مرعشى مجلددوم آن از سوره يونس تا سوره يـس مى باشد نسخ آن از سده دوازدهم عناوين و نشانى آيه ها صفحه ها به زر و مشكى و شنگرف و لاجوردى روى برگ اول تملك بهمن ميرزافرزند فتحعلى شاه قاجار به تاريخ 1275 ديده مى شود و عموما در 1267 برگ قرار گرفته است )) ((163)).

تفاسير شيخ محمد بن مقيم مازندرانى .

(زنده 1276 ه ق ). مـؤلـف آنـهـا محمدبن مقيم بن شريف بن مقيم از علماى مازندران و يكى از اعلام قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
صاحب تراجم الرجال در معرفى او آورده است :.
((او از علماى مازندران و از ساكنين آن منطقه بوده است از محضر حجة الاسلام شفتى اصفهانى و سيد محمد مجاهد و شيخ محمد ابراهيم كرباسى تلمذ نموده , و دراصفهان با شيخ احمد احسائى مـلاقـات نـمـوده اسـت او را بـه مـطالعه ى كتاب هاى خويشتن فرا خوانده است او به تعاليم شيخ احـسـائى مـايـل گشته است به جهت ميل به شيخى گرى ,علماى مازندران او را ترگ گفته اند كتاب هاى خود را در سال 1276 ه وقف نموده است او پس از اين تاريخ درگذشته است .
1ـ تفسير قرآن كريم .
2ـ سفينة النجاة الموصلة الى النعيم المقيم .
اين تفسير اكنون در دست تصحيح و تنقيح از سوى وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامى مى باشد.
از تاليفات متداول او شرح عرشيه رساله تقليد ميت است كه در سال 1243 تاليف نموده است , شرح مـقدمه قوانين اصول , غنائم المسترشدين , اسرار المكارم , اللوامع فى شرح الروضة البهيه , الاصل و الـفـصـل , كـشكول و الدرر الغيبية كه (تاليف 1260) الواردات الغيبية و المريد و البوارق اللمعان ـ تـرجـمـه فـارسـى بـخـش اعـتـقادات اللوامع ـ روضات ـحظوظ الايام ـ الانوار اللامعه مى باشد )) ((164)).

مفتاح كنوز القرآن دربندى .

(چاپ در 1276 ه ق ). مـؤلـف آن مـيرزا محمد على بن حاج محمدكاظم دربندى , مشهور به ((كاظم بگ ))مدرس خط عـربى در مدارس پطرزبورگ و يكى از اعيان تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد اين تفسير به فـارسـى اسـت و بـه نام ((كشف آيات قرآنى )) نيز ناميده شده است مؤلف آنرا به نام ناصرالدين بن مـحـمدشاه بن عباس ميرزا بن فتحعلى شاه قاجارنوشته است و در پطرزبورگ در سال 1276 ه ق چاپ شده است و ماده تاريخ آن (تم فهرستنا)) مى باشد.
مـؤلـف ايـن كتاب را پس از تاليف ((نجوم القران )) كه در هندوستان شهرت بسزائى دارد, نگاشته است ((165)).

تفسير مقبول سيد عبداللّه هندى .

(م حدود 1276 ه ق ). مـؤلـف آن سيد عبداللّه بن بهادر على هندى يكى از اعيان تفسيرى شيعه در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
روش تفسير:.
تـاليف او ترجمه و تفسير بسيار مختصرى است از سوره هاى يس ـ الرحمن ـواقعه ـ الملك ـ نوح ـ عم ـ المزمل ـ الجن .
اين تفسير به راهنمايى مولوى عبدالملك بن مولوى محمد صادق و محمدحسين بن محمد سليم و به دستور مولوى محمد عبدالحليم انتخاب شده است .
آغاز آن :.
((سـوره ى يـس مـكـى هـى اسـت مـيـن تـراسـى آيـتـيـن هـين اوركوفيون كى نزديك براسى سات سوستائيس )). انجام آن :.
((حـفـظ امـان كى ساتهركهى اوريهان خاتمه بخير كرى اوردهان كناهون سى نجات دى بفضله وكرمه )). ايـن تـفـسـيـر به زبان اردو نوشته شده است و در 111 برگ 5*24/5 سانتيمتر دركتابخانه آية اللّه مرعشى موجود است و در فهرست نسخه هاى خطى نيز, معرفى شده است ((166)).

تفاسير سيد حسين بروجردى .

(م 1277 ه ق ). مـؤلـف عـالـيقدر آن , عالم جليل سيد حسين بن سيد محمد رضا حسينى بروجردى يكى از اعلام تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
بيوگرافى اجمالى :.
نـسب شريف ايشان با 26 واسطه به عالم زاهد و شجاع , شهيد زيدبن على بن الحسين (ع ) مى رسد او از محضر شريف علماى عصر در بروجرد و نجف كسب علم نموده است تا به مرتبت عاليه اجتهاد نـائل آمده است از اساتيد بزرگوار ايشان حجة الاسلام شيخ اسداللّه بروجردى (متوفى 1271 ه ق ) سـيـد جـعـفر دارابى كشفى بروجردى (متوفى 1267 ه ق ) علامه فقيه شيخ حسن بن شيخ جعفر كـاشـف الـغـطـا(مـتـوفـى 1262 ه ق ) و اصولى و فقيه نامدار شيخ محمد حسين صاحب فصول (مـتوفى1261 ه ق ) و رئيس شيعه و حامى شريعت آية اللّه شيخ محمدحسن صاحب جواهر(1266 ه ق ) و جمعى ديگر مى باشد.
بـزرگـان تـراجـم و رجـال در حق او مطالب توصيفى فراوان گفته اند كه از ميان معاصران وى , مى توان اين بزرگان را برشمرد:.
1ـ سيد على اصغر جابلقى در الطرائف چاپ هند 1294 ه ق ). 2ـ مرحوم سيد محسن امين عاملى در اعيان الشيعه ج26 ص 57.
3ـ عمر رضا كحاله صاحب معجم المؤلفين (ج4 ص 7). 4ـ محدث قمى مرحوم شيخ عباس در الفوائد الرضويه (ص 155). 5ـ مـرحـوم آيـة اللّه سـيـدشهاب الدين مرعشى در حواشى نخبه المقال و جمعى ديگركه القاب و اوصاف تقديرآميزى را در مورد او بيان نموده اند.
او داراى دو اثر قرآنى مى باشد:.

1ـ تفسير الصراط المستقيم .

ايـن تـفـسير در دو مجلد ضخيم قرار دارد كه در ترتيب چاپ هاى اخير احتمالا به 6جلد در قطع وزيرى خواهد رسيد در عين حال از آيه يكصد واندى ازسوره بقره تعدى ننموده است .
آغاز آن :.
((تبارك الذى نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا)). آغاز تاليف جلد اول تفسير فوق در تاريخ 15 ذيقعده الحرام سال 1271 ه ق وشروع تاليف جلد دوم درجمادى الثانيه 1275 ه ق صورت پذيرفته است .
مجلد اول آن در يك جلد ضخيم تا آيه ((غيرالمغضوب عليهم )) رسيده است وتفسير سوره بقره را در ج 2 تاريخ 1275 ه ق شروع نموده است در پشت كتاب نوشته است جز سوم از مجلد اول ولى از حد مرقوم در بالا تجاوز ننموده است .
هر دو مجلد پيش نوه اش سيد محمد حسن بن عبدالحسين بن نورالدين بن مؤلف يافت مى شود.
چاپ تفسير:.
خـوشـبـخـتـانـه تـفـسـير الصراط المستقيم اخيرا با تحقيق و بررسى فاضل مكرم آقاى غلامرضا مولانابروجردى و با سرمايه گذارى انتشارات محترم صدرتهران و بدون تاريخ , چاپ و انتشار يافته اسـت محقق محترم در پيشگفتار قسمتى را در اهميت تفسير وسير تاريخى مفسران و در قسمت بـعـدى شـرح حـال مـؤلـف بـزرگوار را به تفصيل آورده است در بخش نخست روند تفاسير را از نـخـسـتـين قرن طلوع قرآن به ترتيب تا عصرمؤلف بازگو نموده است و همچنين قرن سيزدهم هـجـرى , از تـفسير شيخ احمد صوفى مالكى (متوفى 1241 ه ق ) از اهل سنت ـ تفسير سيد جليل سيد عبداللّه شبر (متوفى1242 ه ق )ـ تفسير فتح القدير شوكانى (متوفى 1250 ه ق ) كه يك تفسير روايتى ودرايتى است , ـ تفسير سيد محمود فخراوى صاحب تفسير الاسرار (كه تفسير غيرمنقوط و مـهـمـلـه مـى بـاشد) ـ تفسير روح المعانى آلوسى (متوفى 1270 ه ق ) و بالاخره ازتفسير الصراط المستقيم نام برده است پس از توصيف فراوان در مورد اين تفسيرمى نويسد:.
((تـفسير ارزشمند ((الصراط المستقيم فى تفسير القرآن العظيم )), يكى از بهترين تفاسيرى است كـه نقاب از چهره ى قرآن مجيد بازگشوده است و جاى تاسف بود كه اين تفسير شريف , همچنان در بـوتـه ى اجمال و استتار باقى مانده باشد و در پيش نوادگان اوآقايان : سيد حسن نورى و سيد مـحمد نورى بروجردى نگهدارى و دست نخورده باقى بماند )) آنگاه شرح حال او را از تاليف ديگر خـودش به نام ((تاريخ بروجرد ج 2 چاپ درسال 1354 ه ق )) به تفصيل مى آورد در پايان در مورد تاريخ وفات او اختلافات بين سال هاى 1276 ـ 1277 يا آنچنان كه آقاى مرعشى فرموده است 1284 هـ ق و يـا آنـچنان كه دهخدا در لغت نامه متعرض شده آورده است آنگاه نمونه اى از دستخط او را مى آورد.
در اين تفسير 13 مقدمه و پيشگفتار پيرامون قرآن و علوم آن آمده است كه مقدمه يازدهم آن راجع به گردآورى قرآن و عدم وجود نقصان و زيادت در آن به تفصيل بحث كرده است .
مـحقق محترم نخست در مصر به چاپ جلد اول آن اقدام كرده ولى در آنجا به علت وجود احاديث ائمـه اطهار (ع ) و شيعى بودن محتواى آن از پخش و نشر كتاب جلوگيرى كرده اند ناچار يك جز در ايران چاپ گرديده و سپس مجددا هر سه جز در بيروت به چاپ رسيده است .

2ـ حاشيه بر تفسير بيضاوى .

ايـشـان در ايـن تـفسير به سيره و روش سلف صالح , حواشى و تعليقاتى بر تفسيربيضاوى (متوفى 685 هـ ق ) نـگـاشـتـه اند و در آن حواشى ديدگاه هاى خاص شيعه رامنعكس نموده اند علاوه بر حـواشـى فوق تفسير سوره ((اعلى )) نزديك به 1300 سطر وتفسير سوره شريفه ((نور)) نيز از آثار قرآنى او مى باشد.
آثار و تاليفات :.
1ـ ((زبدة المقال )) (چاپ 1313 ه ق ). 2ـ المستطرفات .
3ـ ديوان شعر.
4ـ مقياس الدرايه فى احكام الولايه .
5ـ شرح خلاصة الحساب مرحوم شيخ بهائى .
وفات او:.
در مـورد وفـات او اخـتلاف نظر وجود دارد كه ما تاريخ فوق را برگزيديم , تحقيق دقيق منوط به فرصت ديگرى مى باشد ((167)).

تفسير شيخ درويش على بغدادى .

(م 1277 ه ق ). آن , شـيخ درويش على , فقيهى عقيده شناس , شاعرى زبردست , و مفسرى توانابوده است تاليفاتى سودمند و شعرى نيكو دارد.

تفاسير حسنى نقوى .

(نگارش 1279 ه ق ). مـؤلـف آن سـيـد رجبعلى خان بهادر حسينى حسنى نقوى بهگرى دهلوى لاهورى يكى از اعيان تفسيرى هندوستان در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
مرحوم نقوى داراى سه اثر تفسيرى مستقل مى باشد.
1ـ ((كشف الغطا عن وجوه آيات هل اتى )) سوره هفتادوششم كه در كتابخانه آستان قدس رضوى ج4 ص 495 نگهدارى مى شود.
2ـ سر اكبر: تفسيرى شيعى بر اساس سوره هشتاد و نهم والفجر مى باشد كه آن رادر سال 1267 به رشـتـه تحرير در آورده است همچنين در لاهور و بمبئى در سال 1285 ه ق همراه كشف الغطا در يك جلد به چاپ رسيده است .
3ـ افـادات عـلـيه : به نظم و شعر پيرامون آيات قرآن كه در سال 1279 ه ق در بمبئى به چاپ دوم خود رسيده است ((168)).

تفاسير موسوى تنكابنى .

(م حدود 1280 ه ق ). مـفـسـر عـالـيـقدر ما مرحوم سيد محمد مهدى بن محمد جعفر موسوى تنكابنى يكى از اعلام و محققين تفسيرى اماميه در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
زنـدگـى و تـحـصيلات اين مفسر عاليقدر كاملا مشخص نيست ولى به تاليفات وآثار او در پايان كـتاب خلاصة الاخبار (چاپ 1250 و تجديد چاپ 1275)ـ از ج4 ص 39اشاره شده است و نشانى از تـعـمـق و تـنـوع آنـهـا دارد فاضل محترم و دانشور عاليقدر آقاى محمد سمامى حائرى در كتاب ((بزرگان تنكابن )) به نقل از كتاب فوق , اسامى آنها را آورده است كه بالغ بر 57 عنوان مى شود از مـيـان آنها, تعدادى مربوط به قرآن و تفسير ارزشمندآن مى باشد كه اسامى آنها به اينصورت آمده است :.
1ـ خلاصة التفاسير.
2ـ تفسير آيه ((قاب قوسين او ادنى )). 3ـ تفسير الايات المشكله .
4ـ تفسير و شرح اسرار بسمله ((169))

.
نـگارنده خود موفق به رؤيت و مشاهده ى هيچكدام از اين تفاسير نامبرده ,نگرديده است يقينا اين گـنـجـيـنه هاى ارزشمند پيش اولاد و فرزندان وى و يا كتابخانه هاى شمال , محفوظ و نگهدارى مى گردد.
فـقـط در فـهـرسـت كـتـاب هـاى خـطى كتابخانه آية اللّه مرعشى (ج15 ص 93) از تفسيرو شرح ((بسمله )) و تفسير سوره اخلاص او, يادى شده است شايد مقصود همان اسراربسمله بوده باشد كه بخشى از آن در سوره اخلاص بازگو شده است و يا خود عنوان تفسيرى ديگر مى باشد.
از 57 عـنـوان كـتـاب هـاى فـوق , فقط سه عنوان از تاليفات وى به چاپ رسيده است بقيه خطى مى باشد ((170))

.
در ج 11 ص 210 الذريعه , كتاب خلاصة الاخبار مرحوم تنكابنى به اين ترتيب معرفى شده است :.
((خلاصة الاخبار فارسى در قصص انبيا, مرسلين و ائمه (ع ) و مناقب و معجزات و برخى از اخلاق و صفات و برخى از مطالب مربوط به معاد و رجعت مى باشد كه ضمن يك مقدمه و 88 باب و خاتمه تـنظيم يافته است و فراغت از تاليف آن در سال 1250 و طبع آن در سال 1275 ه ق رخ داده است در پايان كتاب , بيست عنوان از تاليفات ديگر خود راآورده است ))((171)).

آيات الفضائل پيشخدمت تبريزى .

(زنده در 1280 ه ق ). مـؤلـف آن مرحوم ميرزا على فرزند رستم تبريزى مشهور به ((پيشخدمت )) يكى ازاعلام تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
مـؤلف محترم كه از علما و محققان دوره قاجار به شمار مى آيد اثر تفسيرى خود رابه زبان فارسى در بـيـان و شرح آيات نازله در فضال اميرالمؤمنين على (ع ) و ائمه معصومين قرار داده است آيات مـذكوره را از قرآن كريم استخراج , سپس به تفصيل وتاويل آنها پرداخته است و به ناصر الدين شاه قاجار اهدا كرده است .
ايـن تـفـسـيـر در سـال 1273 هـ ق در تهران و به اهتمام مرحوم حاج سيد على چاپ سنگى شده است ((172)).

تفسير عبدالجواد بن محمد جعفر.

(تاليف در 1280 ه ق ). مؤلف آن عالم بارع عبدالجواد بن محمد جعفر يكى از اعلام تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد .
صاحب التراث العربى فى خزانة مخطوطات المرعشى مى نويسد:.
((تـفسير فوق يك تفسير فشرده و مختصر ادبى است كه بيشتر بر محور ادبيات تكيه دارد و در آن برخى از احاديث مناسب آمده است )). آغاز آن :.
((الـحمدللّه الذى جعل الحمد مفتاح الصلاة و جعلها معراجا للمؤمنين و هو الذى اعطى محمدا و لم يتحمد باعطائه ))((173)).

گفتار آقاى اشكورى :.

صـاحـب تـراجم الرجال در مقام معرفى ايشان مى نويسند: ((ايشان از اعلام اواخرقرن 13 هجرى , يـكـى از مـشتغلين به تفسير قرآن واز مدرسين عاليقدر آن بوده اند اوفاضل , اديب و جامع اطراف علوم بوده اند.
شـايد ايشان همان آباده اى اصفهانى بوده باشند كه در الكرام البررة ص 703ذكرشان آمده است از تاليفات ايشان تشريح الصلاة نوشته شده در سال 1279 و تفسيرسوره الفاتحه مى باشد كه در سال 1280 ه از تاليف آن فارغ گشته اند )) ((174))

.
محل نگهدارى :.
ايـن نـسـخـه تـحـت شـماره 5558 در فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية اللّه مرعشى معرفى گرديده است .

تفسير فتح اللّه صنعانى .

(م 1281 ه ق ). مـؤلـف آن قـاضـى احـمد بن عبدالرحمن مجاهد صنعانى يكى از رهبران زيدى درقرن سيزدهم هجرى مى باشد.
اين تفسير با مقدمه اى بر تفسير قرآن مجيد آغاز شده است ((175))

.
آثار و تاليفات :.
او عـلاوه بر تفسير فوق , تاليفات ديگرى هم در زمينه ى عقائد و كلام و علوم قرآنى دارد كه از آنها است :.
1ـ اصول الدين .
2ـ البدرالسارى .
3ـ تناسب الايات ((176))

.
ما اطلاعات بيشترى درباره اين مفسر پيدا ننموديم در صورت اطلاع درچاپ هاى بعدى در اختيار خواننده قرار خواهد گرفت .

لوامع التنزيل صالحى برغانى .

(م 1281 ه ق ). مؤلف محترم آن عالم بارع , شيخ حسين صالحى فرزند شيخ محمد صالح برغانى قزوينى حائرى از كاوشگران معارف قرآنى در قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
آقاى شهيدى صالحى در دائرة المعارف تشيع در معرفى اين تفسير مى نويسد:.
((تفسير فوق در دو مجلد به زبان عربى شامل بخشى از قرآن كريم به شيوه ماثورى و كلامى است مـجـلـد اول تا پايان سوره نحل و مجلد دوم از آغاز سوره اسرا مى باشد كه ناتمام مانده است مؤلف مـحـترم آن را بر يك مقدمه و 12 فصل در علوم مختلف قرآن مرتب كرده است نخست در فضيلت تـلاوت قـرآن , اسـامـى قرا و مشهورترين آنان نزدشيعه اماميه , منع تفسير به راى , عدم تحريف يا نـقصان قرآن , حكم و ايمان ظاهرى به قرآن , تاويل و تفسير, محكم و متشابه , ناسخ و منسوخ , اسما قـرآن و مـعـنـى آنـها, تعدادآيات و كلمات قرآن و و سپس به تفسير استعاذه و بسمله و بعد سوره الـحـمـد پرداخته است به هنگام تفسير آيات قيامت , به مسائل حاد مورد جدال آن عصر در زمينه مـعـادجـسـمـانى يا روحانى و اوصاف قيامت و خلقت آسمانها و غيره مى پردازد و از طريق عقل و حديث آرا شيخيه را رد مى كند نسخه ى اصلى به خط مؤلف در كتابخانه شيخ محمدصالح برغانى در كربلا موجود است ))((177)).

تفسير سوره فاتحة ميرزا حسن مراغى .

(زنده در 1284 ه ق ). مـؤلـف آن , عـالـم بارع , ميرزا حسن بن عبدالرحيم مراغى از اعلام تفسيرى قرن سيزدهم هجرى مى باشد.
ايـن تفسير گزارش مختصرى از سوره فاتحه مى باشد كه مشحون از احاديث واخبارى است كه از پـيـامـبـر بـزرگوار اسلام (ع ) و پيشوايان معصوم (ع ) روايت شده است بويژه در تفسيرآيه شريفه ((اهدنا الصراط المستقيم )) كه بحث تفصيلى را پيرامون راه راست انجام داده است .
آغاز آن :.
((الـحـمـدللّه الـذى لـيس كمثله شيئى و هو السميع البصير و الصلاة على الوجه الكريم و الاصل القديم محل نگهدارى :.
)). ايـن تـفـسير در فهرست نسخه هاى خطى كتابخانه آية اللّه مرعشى در قم دوبارمعرفى شده است يـكبار تحت كد 884 كه به خط محمد بن على بن احمد قراجه داغى به سال 1284 استنساخ يافته است و بار دوم تحت شماره 2027 در جلد ششم فهرست كه به خط رستم بن بيجن به سال 1261 ه استنساخ گرديده است ((178)).