(1) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 17
(تیراژ 9000 نسخه)، بهار 83، ص 14.
(2) -
ـ همو: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2، فاقد شمارگان، تابستان 79،
ص 30؛ نبیخاتم و دین کامل (چاپ اوّل 1379)، ص 102 ـ 103 .
(3) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 49 ـ 50 .
(4) -
ـ همو: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 101 .
(5) -
ـ همو: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 139 .
(6) -
ـ همو: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 244 .
(7) -
ـ دکتر علی شریعتی: حسین وارث آدم (مجموعه آثار 19)، چاپهای قبل از ویرایش، ص
356؛ ویرایش جدید (چاپ نهم 1380)، ص 343 .
(8) -
ـ همو: حسین وارث آدم، چاپهای قبل از ویرایش، ص 356؛ ویرایش جدید، ص 343 .
(9) -
ـ دکتر علی شریعتی: تاریخ و شناخت ادیان (مجموعه آثار 15)، ج 2 (چاپ هشتم
1381)، ص 18 .
(10) -
ـ ابوعوانه یکی از بزرگان حُفّاظ و محدّثین اهل سنّت است.
(11) -
ـ به نقل از: العلل و الرجال، ج 1، ص 60 .
(12) -
ـ به نقل از: العلل و الرجال، ج 3، ص 92 (چاپ جدید).
(13) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 2، ص 291 .
(14) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 1، ص 274 .
(15) -
ـ به نقل از: تهذیب الکمال، ج 4، ص 322 .
(16) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 2، ص 82 ـ 83 .
(17) -
ـ استاد سیّد علی حسینی میلانی: گفتارهایی پیرامون مظلومیّت برترین بانو
(ترجمه مسعود شکوهی)، ص 38 ـ 40 .
(18) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 3، ص 264.
[از سخن او چنین استنباط میشود که در آن دوران، صحبت از رفتارهای زشت خلفا رایج و
متداول بوده است.]
(19) -
ـ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 21، ص 161 .
(20) -
ـ به نقل از: شرح المقاصد، ج 5، ص 311 .
(21) -
ـ همان منبع، ص 41 ـ 42 .
(22) -
ـ به نقل از: الکامل فی ضعفاء الرجال، ج 5، ص 519 .
(23) -
ـ به نقل از: همان منبع، ج 6، ص 545 .
(24) -
ـ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 11، ص 447 ـ 448 .
(25) -
ـ به نقل از: همان منبع، ج 11، ص 537 ـ 538 .
(26) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 2، ص 83 .
(27) -
ـ به نقل از: صحیح مسلم، ج 1، ص 12 .
(28) -
ـ به نقل از: الکشف الحثیث، ص 70 .
(29) -
ـ به نقل از: تهذیب التهذیب، ج 1، ص 273 ـ 274 .
(30) -
ـ به نقل از: همان منبع، ج 1، ص 447 .
(31) -
ـ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 18، ص 12 .
(32) -
ـ به نقل از: لسان المیزان، ج 4، ص 366 .
(33) -
ـ به نقل از: همان منبع، ج 5، ص 231 .
(34) -
ـ به نقل از: کتاب المجروحین (تألیف: ابنحبان)، ج 1، ص 302؛ ر.ک: تهذیب
الکمال، ج 10، ص 136 و ج 21، ص 594 .
(35) -
ـ شیخ عبدالزهرا مهدی: نگرشی در اسناد و مدارک هجوم به خانه صدّیقه
طاهرهعلیهاالسّلام، ص 186 ـ 188 .
(36) -
ـ استاد سیّد علی حسینی میلانی: گفتارهایی پیرامون مظلومیّت برترین بانو
(ترجمه مسعود شکوهی)، ص 40 .
(37) -
ـ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 10، ص 92 ـ 93 .
(38) -
ـ شیخ عبدالزهرا مهدی: نگرشی در اسناد و مدارک هجوم به خانه صدّیقه
طاهرهعلیهاالسّلام، ص 190 .
(39) -
ـ این متن با کسب اجازه از محضر استاد و پس از مطالعه کامل سایر بخشهای این
کتاب از سوی ایشان، در این جا درج گردیده است.
(40) -
ـ اقتباس از کتاب «در جستجوی علم دین»، ص 165 ـ 182 .
(41) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2،
تابستان 79، ص 30.
(42) -
ـ همو: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2، تابستان 79، ص 30 ـ 31 .
(43) -
ـ برای مثال: ر.ک: علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش عایشه در احادیث اسلام (جلد
چهارم از مجموعه نقش عایشه که به طور جداگانه ترجمه و چاپ شده است)؛ نقش ائمّه در
احیاء دین، ج 1 ـ 7 .
(44) -
ـ عنوان مقاله مندرج در شماره 2 از فصلنامه ندای اسلام.
(45) -
ـ استاد جعفر سبحانی: پیشوائی از نظر اسلام، ص 21 .
(46) -
ـ همان منبع، ص 24 .
(47) -
ـ همان منبع، ص 21 .
(48) -
ـ [ظاهراً نام اصلی کتاب «وقایةُ الروایه فی مسائل الهدایه» تألیف محمودبن
عبیدالله محبوبی (متوفّای حدود 673 ق) درباره فقه حنفی میباشد. (ر.ک: کشف الظنون،
ج 6، ص 406؛ هدیة العارفین، ج 2، ص 406؛ معجم المؤلّفین، ج 12، ص 178)]
(49) -
ـ همان منبع، ص 23 .
(50) -
ـ جهت آشنایی بیشتر با بررسی و نقد مبانی کلامی اهل سنّت درباره امامت و خلافت
میتوانید به کتاب «الامامة فی اهمّ الکتب الکلامیّه و عقیدة الشّیعة الامامیّه»
تألیف استاد سیّد علی حسینی میلانی مراجعه فرمایید.
در این کتاب به نقد مباحث امامت و خلافت در سه کتاب مشهور اهل سنّت، یعنی «شرح
المواقف»، «شرح المقاصد» و «شرح العقائد النسفیّه» پرداخته شده و متن کامل مباحث
این سه کتاب نیز در موضوع مورد نقد، در پایان کتاب افست گردیده است.
(51) -
ـ سیّد احمد موثّقی: استراتژی وحدت، ج 2، ص 106 .
(52) -
ـ ویلفرد مادلونگ: جانشینی حضرت محمّدصلّیاللهعلیهوآله (پژوهشی پیرامون
خلافت نخستین)، ص 109 .
(53) -
ـ ناظم الاسلام کرمانی: تاریخ بیداری ایرانیان، ج 1، ص 114 ـ 115؛ دکتر سیّد
جعفر شهیدی در مقاله خویش به نام «وحدت، گمشدهای که باید یافت، امّا چگونه و از
کجا؟» که در «کتاب وحدت» به چاپ رسیده است؛ صحّت این نقل تاریخی را پذیرفتهاند.
(54) -
ـ ر.ک: دکتر حمید عنایت: سیری در اندیشه سیاسی عرب.
(55) -
ـ علی اصغر فقیهی: وهّابیان، بررسی و تحقیقگونهای درباره عقاید و تاریخ فرقه
وهّابی، ص 407 ـ 408 .
(56) -
ـ [«عمربن عبدالعزیز زمانی که در مدینه در نزد دایی خود عبیداللهبن عمربن
الخطّاب حدیث فرامیگرفت، خود سبّاب علیبن ابیطالب بوده و از آن حضرت بیزاری
مینمود.
ابنعساکر در تاریخ دمشق، جریان ناصبی بودن عمربن عبدالعزیز را در ورود به مدینه
چنین روایت مینماید:
عبدالعزیز از طرف حکومت شام، والی در مصر بود که فرزند خود عمر را که به نام جدّ
مادری خود عمربن خطّاب نام نهاده شده بود به مدینه فرستاد تا در آنجا کسب علم
نماید. راوی میگوید عمرابن عبدالعزیز در مدینه از یکی از درهای ورودی مسجد پیامبر
وارد شد که گفتند: فاسق پسر خویش را به مدینه فرستاده تا علم بیاموزد و در آینده
جانشین عمربن الخطّاب گردد و به سیره او عمل نماید.
راوی میگوید به خدا قسم ما دیدیم که او خلیفه گردید و به سیره جدّش عمر عمل نمود.»
(حسین غیب غلامی: علیبن ابیطالبعلیهالسّلام و رمز حدیث فدک، ص 63 ـ 64؛ به نقل
از: تاریخ مدینة دمشق، ج 45، ص 136 ـ 137؛ تهذیب الکمال، ج 14، ص 118؛ سیر اعلام
النبلاء، ج 5، ص 116)
از این رو میتوان گفت که منع لعن حضرت علیعلیهالسّلام بر منابر ـ که از زمان
معاویه اجرا میگردید ـ، سیاستی بود که عمربن عبدالعزیز جهت تحکیم پایههای ویران
حکومت اموی به اجرا درآورد.]
(57) -
ـ ر.ک: دکتر حمید عنایت: سیری در اندیشه سیاسی عرب.
(58) -
ـ ر.ک: محمّد جواد صاحبی: طبیعت استبداد.
(59) -
ـ ر.ک: دکتر حمید عنایت: تفکّر نوین سیاسی اسلام.
(60) -
ـ حشمت الله قنبری همدانی: اسرار و آثار سقیفه بنیساعده، ص 71 .
(61) -
ـ احمد اسدنژاد: وصیّ پیامبرصلّیاللهعلیهوآله کیست؟، ص 139 ـ 140؛ به نقل
از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 2، ص 28 ـ 29 .
(62) -
ـ احمد اسدنژاد: وصیّ پیامبرصلّیاللهعلیهوآله کیست؟، ص 140 ـ 147؛ به نقل
از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 2، ص 30 ـ 34 .
(63) -
ـ یوسف غلامی: پس از غروب، ص 173 .
(64) -
ـ یوسف غلامی: پس از غروب، ص 239؛ به نقل از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید،
ج 16، ص 266 ـ 267؛ الشافی، ص 233 ـ 234 .
(65) -
ـ [ترک کردن.]
(66) -
[منظور، مخالفتهای آن دو و اطرافیانشان با دستورات
پیامبرصلّیاللهعلیهوآله و احکام شرع میباشد.]
(67) -
ـ [این تمجید از خلفا همانند ستودن زیرکی عمروعاص میباشد.]
(68) -
ـ علی محدّث (بندرریگی): سیاهترین هفته تاریخ، ص 142 ـ 144؛ به نقل از: شرح
نهجالبلاغه، ج 12، ص 82 ـ 90 .
(69) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 14،
(تیراژ: 9000 نسخه)، تابستان 82، ص 15 .
(70) -
ـ ر.ک: نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 210 ـ 211 .
(71) -
ـ ر.ک: علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 3، ص 103؛ او
سعی داشت تا در ماجرای حکمیّت، دامادش را به خلافت برساند.
(72) -
ـ ر.ک: نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 257 ـ 259؛ به نقل از:
الاصابه، ج 3، ص 288.
(73) -
ـ [شاید او این سیاست را از خلیفه اوّل آموخته بود.]
(74) -
ـ [منظور، فرزندان ابومُعَیطبن ابوعمرو بن امیّه است؛ ابومُعَیط جدّ ولیدبن
عُقبه میباشد.]
(75) -
ـ [منظور از فرزندان امیّه: ابوالعیص، ابوعمرو، عاص، ابوالعاص (جدّ عثمانبن
عَفّان و مروانبن حکم) و حرب (پدر ابوسفیان) میباشد.]
(76) -
ـ احمد البکری: من حیاة الخلیفه، ص 435؛ به نقل از: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 158
ـ 159 .
(77) -
ـ [عبدالرحمانبن عوف، شوهر خواهر مادری عثمان (: امّ کلثوم بنت عقبةبن
ابیمُعَیط) بود.
(بلاذری: انساب الاشراف، ج 5، ص 19)]
(78) -
ـ [هُرمُزان پادشاه سابق شوش و شوشتر که مسلمان شده بود و نقشههای جنگی در
فتح شهرهای ایران را برای عمر میکشید.]
(79) -
ـ (فقال عمر: أردت أن تفسد علیّ المسلمین)
(80) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 36 .
(81) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 10،
(تیراژ: 9000 نسخه)، تابستان 81، ص 20 .
(82) -
ـ به راستی منظور از تصویب مسلمین که در ادّعاهای اهل سنّت بسیار به چشم
میخورد، چیست؟ اگر مقصود نظر همه آنان است، که قطعاً وقوع جمعی چنین توافقی مُحال
است و اگر نظر برخی از صحابه برگزیده و اطرافیان خلیفه (به اصطلاح: اهل حلّ و عقد)
به عنوان نماینده همه مسلمانان، مدّنظر میباشد؛ باید گفت: «به تصریح خلیفه دوم،
نظر اطرافیان خلیفه و منتخبانِ از صحابه، نظر همه مسلمانان نیست و فاقد اعتبار
میباشد.»
به این سند تاریخی توجّه فرمایید:
«دو نفر نزد ابابکر آمده و از او قطعه زمینی برای کشاورزی خواستند. ابابکر نظر
اطرافیان حاضر در جلسه را پرسید، هیچکس مخالفت نکرد؛ لذا سند آن را به آنها داد.
آنها سند را نزد عمر بردند [تا گواهی او را مبنی بر صحّت سند در آن ثبت کنند.) -
او
سند را گرفته و پاره کرد و در حالی که خشمناک بود نزد ابابکر آمد و گفت: آیا این
زمین از آنِ تو بود یا از مال مسلمانان؟ ابابکر جواب داد: مال مسلمین بود؛ ولی من
با اطرافیانم در این زمینه مشورت کردم.
عمر در ردّ وی گفت: آیا با همه مسلمانان مشورت کردی و همه به این عمل راضی هستند؟
ابوبکر گفت: من که از اوّل گفتم تو برای خلافت سزاوارتر از من هستی؛ ولی تو مرا به
پذیرش آن مجبور نمودی.» (علی محمّد میرجلیلی: امام علیعلیهالسّلام و زمامداران، ص
61؛ به نقل از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 12، ص 58)
گفتگوی میان آن دو چنین ثبت شده است: «... و جاء عمر و هو مغضب، حتی وقف علی
أبیبکر، فقال: أخبرنی عن هذه الأرض الّتی اقتطعتها هذین الرجلین، أهی لک خاصّة، أم
بین المسلمین عامّة! فقال: بین المسلمین عامّة. قال: فما حملک علی أن تخصّ بها هذین
دون جماعة المسلمین؟ قال: استشرت الذین حولی، فأشاروا بذلک، فقال: أفکلّ المسلمین
أوسعتهم مشورة و رضاً!...» (ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 59)
(83) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2،
تابستان 79، ص 31.
(84) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 29 .
(85) -
ـ علّامه سیّد مرتضی حسینی فیروزآبادی: شناسایی هفت تن در صدر اسلام (ترجمه
السبعة من السلف؛ به قلم: عبّاس راسخی نجفی)، ص 81 ـ 82 .
(86) -
ـ حسین غیب غلامی: علیبن ابیطالبعلیهالسّلام و رمز حدیث فدک، ص 43 ـ 45؛
به نقل از: تاریخ مدینة دمشق، ج 28، ص 200 .
(87) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 35 .
(88) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2،
تابستان 79، ص 31.
(89) -
ـ [پس از رحلت خاتم الانبیاءصلّیاللهعلیهوآله و در دوره تسلسل فتوحات و
غنائم و فراوان بودن مال و ثروت.]
(90) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 3، ص 232 .
(91) -
ـ همان منبع، ج 3، ص 232 ـ 233؛ به نقل از: طبقات الکبری، ج 8، ص 69 ـ 73 .
(92) -
ـ همان منبع، ج 3، ص 233؛ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 132 .
(93) -
ـ زمخشری: الکشّاف، ج 3، ص 231، ذیل آیات (30 ـ 31) سوره نور.
(94) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 10،
تابستان 81، ص 20.
(95) -
ـ به نقل از: العقد الفرید، ج 3، ص 62 .
(96) -
ـ به نقل از: تاریخ طبری، ج 2، ص 449 .
(97) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: عبداللهبن سبا و دیگر افسانههای تاریخی، ج 1، ص
157.
جهت آشنایی با تحلیل مؤلّف از قیام ابوسفیان علیه ابوبکر به صفحات 149 ـ 157 از این
جلد مراجعه نمایید.
(98) -
ـ [مؤلّف کتاب «اسرار و آثار سقیفه بنیساعده».]
(99) -
ـ حشمت الله قنبری همدانی: اسرار و آثار سقیفه بنیساعده، ص 81 .
(100) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: سقیفه (بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت
پیامبر اکرمصلّیاللهعلیهوآله)، به کوشش مهدی دشتی، ص 58؛ به نقل از: شرح
نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 2، ص 133 .
(101) -
ـ ر.ک: شیخ مفید: الجمل، ص 43 .
(102) -
ـ سیوطی: جامع الاحادیث، ج 13، ص 106.
(انّ ابابکر قال فی خطبته: انّی لأرجو أن تشبعوا من الجبن و الزیت)
(103) -
ـ [با مطالعه جلد نخست از کتاب نقش عایشه در تاریخ اسلام میتوان دریافت که
در واقع این بخشش، پاسخی بود به عنایتهایی که عایشه ـ با ترویج احادیث جعلی جهت
تحکیم پایههای خلافت ـ، به خلیفه داشت.]
(104) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 1، ص 118؛ به نقل
از: سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 133 و مستدرک حاکم و تلخیص ذهبی، ج 4، ص 8 .
(105) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسنزاده): داستان زندگانی عمر، (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 46.
(106) -
ـ [سعیدبن عاصبن سعیدبن عاصبن امیّه.]
(107) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 14، ص 25 ـ 26؛ به نقل
از: طبقات، ج 5، ص 20 ـ 22 .
(108) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
(تیراژ: 9000 نسخه)، پاییز 81، ص 7 .
(109) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 73 .
(110) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسن زاده): داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 90.
(111) -
ـ محمّد کامل حسن الحامی (ترجمه غلام حیدر فاروقی): زندگینامه عمربن خطّاب
(چاپ اوّل 1382)، ص 22 .
(112) -
ـ به نقل از: تاریخ الخلفاء، ص 135 .
(113) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 7 .
(114) -
ـ ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 62 .
(115) -
ـ استاد جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام (ترجمه محمّد سپهری) (چاپ دوم)، ص 182؛ به نقل از: الفتوحات
الاسلامیّه، ج 2، ص 55؛ التراتیب الاداریّه، ج 2، ص 405؛ البحر الزخار، ج 4، ص 100.
گفتهاند: ده هزار. (انساب الاشراف، ج 2، ص 109)
(116) -
ـ همان منبع، ص 182؛ به نقل از: طبقات، ج 3، ص 219؛ الفتوحات الاسلامیّه، ج
2، ص 390؛ حیاةالصحابه، ج 2، نقل از: ابنسعد و کنز العمّال، ج 2، ص 317 و
ابنجریر و ابنعساکر؛ تاریخ الخلفاء، ص 120.
(117) -
ـ همان منبع، ص 182؛ به نقل از: جامع بیان العلم، ج 2، ص 17 .
(118) -
ـ [بیجهت نیست که سلمان فارسی، خلیفه را از تجمّلگرایی نهی میکند. (اقتباس
از: رسول جعفریان: تاریخ خلفا، ص 705؛ به نقل از: تاریخ مختصر دمشق، ج 10، ص 406)]
(119) -
ـ همان منبع، ص 182؛ به نقل از: الخراج، ص 51 .
(120) -
ـ رسول جعفریان: تاریخ خلفا، ص 70؛ به نقل از: حیاة الصحابه، ج 1، ص 347 .
(121) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 221 .
(122) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 14،
تابستان 82، ص 20 .
(123) -
ـ به نقل از: التراتیب الاداریّه، ج 1، ص 269 .
(124) -
ـ به نقل از: طبری، ج 6، ص 184؛ العقد الفرید، ج 1، ص 14 .
(125) -
ـ به نقل از: مسند احمد، ج 5، ص 347؛ شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 4، ص
60 .
(126) -
ـ به نقل از: الاستیعاب (در پاورقی الاصابه)، ج 3، ص 397 .
(127) -
ـ به نقل از: عیون الاخبار، ج 1، ص 9 .
(128) -
ـ به نقل از: الاستیعاب (در پاورقی الاصابه)، ج 3، ص 396 ـ 397.
[در این کتاب آمده است:
عمر هرگاه وارد شام میشد یا به او نگاه میکرد، میگفت: «هذا کسری العرب.»
(الاصابه، ج 3، ص 434؛ اسدالغابه، ج 5، ص 386)]
(129) -
ـ به نقل از: الفخری فی الآداب السلطانیّه، ص 105 .
(130) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام، ص 98 ـ 100 .
(131) -
ـ [خلیفه در حضور مردم گفت: «و الله ما أدری أخلیفة أنا أم مَلِک!»
(ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 66)]
(132) -
ـ همان منبع، ص 181؛ به نقل از: الفتوحات الاسلامیّه، ج 2، ص 290؛ حیاة
الصحابه، ج 2، ص 256.
(133) -
ـ فریدون اسلامنیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 102 .
(134) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 417 .
(135) -
ـ [تمیمبن اوسبن خارجه، راهب نصرانی که در سال نهم هجری یعنی یک سال قبل از
رحلت پیامبرصلّیاللهعلیهوآله مسلمان شد.]
(136) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 6، ص 88؛ به نقل از:
فتوح البلدان، ص 556 .
(137) -
ـ همان منبع، ج 6، ص 87؛ به نقل از: الاصابه، ج 3، ص 473؛ سیر اعلام النبلاء،
ج 2، ص 446.
(138) -
ـ به نقل از: سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 445 .
(139) -
ـ استاد علی کورانی: تدوین قرآن، ص 186 .
(140) -
ـ [جوان یهودی تازه مسلمان.]
(141) -
ـ رسول جعفریان: تاریخ خلفا، ص 76؛ به نقل از: تاریخ المدینة المنوّره، ج 3،
ص 854 ـ 855؛ الاصابه، ج 1، ص 85 .
(142) -
ـ بلاذری: فتوح البلدان، ص 90 و 226، 392 .
(143) -
ـ مصطفی اسکندری: بازخوانی اندیشه تقریب، ص 247؛ به نقل از: تاریخ یعقوبی، ج
2، ص 137.
(144) -
ـ [به این کار مشاطره اموال میگویند؛ این عمل دلالت دارد بر این که خلیفه
کارگزاران خود را «امین» نمیدانسته است.]
(145) -
ـ به نقل از: العقد الفرید، ج 1، ص 46 .
(146) -
ـ به نقل از: العقد الفرید، ج 1، ص 46 .
(147) -
ـ یوسف غلامی: پس از غروب، ص 285 .
(148) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 205؛ به نقل از: شرح
نهجالبلاغه، ج 3، ص 113.
(149) -
ـ [عبداللهبن قیس ملقّب به ابوموسی؛ عبداللهبن عمر داماد او بود.]
(150) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 222؛ به نقل از: شرح
نهجالبلاغه، ج 12، ص 43.
(151) -
ـ به نقل از: الفتوح، ج 2، ص 288 ـ 289 .
(152) -
ـ مصطفی اسکندری: بازخوانی اندیشه تقریب، ص 248 .
(153) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 6 .
(154) -
ـ فریدون اسلامنیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 102 .
(155) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 199 .
(156) -
ـ [در متن اصلی آمده است که این سرگردانی هنگام عزل سعدبن ابیوقّاص و نصب
مُغِیره بوده است؛ در حالی که مُغِیره بلافاصله پس از سعد فرماندار نشد، بلکه قبل
از او عمّار یاسر برای مدّت کوتاهی فرماندار کوفه بود.
«پس از سعدبن ابیوقاص برای مدّت کوتاه، عبداللهبن عتبان و آن گاه عمّار یاسر والی
کوفه گردید. مردم کوفه چون وی را مردی ملایم یافتند از عمر خواستند که دیگری را
جایگزین او کند و عمر، مُغِیرةبن شُعبه را به سوی کوفه روانه کرد.» (یوسف غلامی:
پس از غروب، ص 283)]
(157) -
ـ [لذا منظور از عبارت «إن ولیّتهم التقی ضعّـفوه» که در کلام عمر آمده،
سعدبن ابیوقّاص نمیباشد، بلکه به نظر میرسد منظور خلیفه از فرد «باتقوایی» که به
ضعف متّهم گردیده همان عمّار یاسر است و بدین ترتیب، فرد توانمندی که «تبهکار»
شمرده شده، سعدبن ابیوقّاص میباشد. (ر.ک: فتوح البلدان، ص 269)
یادآوری میگردد که اسناد تاریخی درباره اعطای پست حکومتی به سلمان فارسی حاکی از
آن بود که: «عمر، سلمان را به عنوان امیر به مدائن فرستاد. هدف او این بود که سلمان
مرتکب اشتباهی شود و آن را دستاویزی برای کوبیدن او قرار دهد.» (سیّد جعفر مرتضی:
سلمان فارسی، ص 85؛ به نقل از: الدرجات الرفیعه، ص 215)
بنابراین به نظر میرسد عمّار یاسر نیز گرفتار چنین دسیسهای شده و جوّسازی علیه او
به همین منظور صورت گرفته بود.
شواهد تاریخی نیز این تحلیل را تأیید مینمایند.
ر.ک: حسین غیب غلامی: علیبن ابیطالبعلیهالسّلام و حدیث عمّار، فصل چهارم
(مخالفت عمّار با عمر)، ص 29 ـ 33.]
(158) -
ـ به نقل از: الاستیعاب، ج 3، ص 472 و همان منبع، ج 2، ص 204؛ به نقل از:
العقد الفرید،ج 1، ص 35 .
(159) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 200 .
(160) -
ـ ر.ک: همان منبع، ج 2، ص 189؛ به نقل از: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 138؛ تاریخ
طبری، ج 2، ص 617 .
(161) -
ـ ر.ک: همان منبع، ج 2، ص 189؛ به نقل از: تاریخ طبری، ج 2، ص 603 .
(162) -
ـ [درباره عملکرد مُغِیره و خالد، در ادامه این نوشتار اسناد و مدارک تاریخی
ارائه خواهیم داد.]
(163) -
ـ همان منبع، ج 2، ص 200؛ به نقل از: عبقریة عمر، ص 28 .
(164) -
ـ همان منبع، ج 2، ص 200؛ به نقل از: تاریخ عمربن الخطّاب، ص 56 .
(165) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 204 .
(166) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: عبداللهبن سبا و دیگر افسانههای تاریخی، ج 2، ص
43 .
(167) -
ـ همان منبع، ج 2، ص 42 .
(168) -
ـ برای مثال: ر.ک: تاریخ خلیفةبن خیاط، ص 51 (دار الکتب العلمیّه، بیروت).
(169) -
ـ اقتباس از: نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 1، ص 313 ـ 314 .
(170) -
ـ فریدون اسلامنیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 101 .
(171) -
ـ همو: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 102 .
(172) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 8؛ به نقل از: شیخان بلاذری، ص
237 .
(173) -
ـ (یأنح: یصوّت، و هو ما یعتری الإنسان السمین من البُهر إذا مشی)
(174) -
ـ ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 165 .
(175) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 1، ص 44؛ به نقل از: طبقات، ج 3، ص
318 .
(176) -
ـ [حدود سه کیلوگرم.]
(177) -
ـ ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 20 .
(178) -
ـ [غذای لذیذی نزد عرب میباشد.]
(179) -
ـ احمد البکری: من حیاة الخلیفه، ص 76؛ به نقل از: طبقات، ج 3، ص 229 ـ 230 .
(180) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 5 .
(181) -
ـ [حکومت اشرافی.]
(182) -
ـ محمّد حسین مشایخ: مقاله مندرج در فصلنامه نهجالبلاغه، شماره پیاپی 2 و 3،
زمستان 80 ـ بهار 81، ص 70 ـ 71 .
(183) -
ـ یوسف غلامی: پس از غروب، ص 174؛ به نقل از: شرح نهجالبلاغه، ج 4، ص 78 .
(184) -
ـ همانند برپایی نماز تراویح و یا توجّه به قرائت قرآن.
«ابوموسی اشعری میگوید: خلیفه مرا والی بصره کرد و سفارش نمود که تنها قرائت قرآن
را در میان مردم ترویج کنم». (ابنکثیر: البدایة و النهایه، ج 8، ص 107)
(185) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 2،
تابستان 79، ص 33.
(186) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 139 .
(187) -
ـ احمد البکری: من حیاة الخلیفه، ص 379 ـ 380؛ به نقل از: الفتوحات
الاسلامیّه، ج 2، ص 407.
(188) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 7 .
(189) -
ـ عبدالرحیم محمودی: مقام صحابه و زندگی خلفاء راشدین در یک نگاه، ص 21 .
(190) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 149 .
(191) -
ـ همو: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 154 .
(192) -
ـ [جالب است که در این قبیل موارد که به خلفا مربوط میشود، وَلِیّ را به
معنای سرپرست و مسؤول ترجمه کردهاند و آنگاه که نوبت به حدیث غدیر میرسد از
پذیرش همین معنا نسبت به حضرت علیعلیهالسّلام اجتناب میورزند!]
(193) -
ـ عبدالرحیم محمودی: مقام صحابه و زندگی خلفاء راشدین در یک نگاه، ص 23 ـ 24
.
(194) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسنزاده): داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 90.
(195) -
ـ محمّد کامل حسن الحامی (ترجمه غلام حیدر فاروقی): زندگینامه عمربن خطّاب
(چاپ اوّل 1382)، ص 6 .
(196) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسنزاده): داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 80.
(197) -
ـ احمد البکری: من حیاة الخلیفه، ص 347؛ به نقل از: حیاة الصحابه، ج 2، ص
419؛ کنز العمّال، ج 2، ص 480، ح 4552 .
(198) -
ـ (و قد اعترف عمر للرجل بأنه آذاه)
(199) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 205 و 206 .
(200) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 10.
(201) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 14، ص 95 ـ 96 .
(202) -
ـ [به استثناء هرمزان، ابولؤلؤة، سلمان و بلال.]
(203) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: سقیفه (بررسی نحوه شکلگیری حکومت پس از رحلت
پیامبر اکرمصلّیاللهعلیهوآله)، به کوشش مهدی دشتی، ص 124 ـ 125 .
(204) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 16، ص 54 .
(205) -
ـ رسول جعفریان: سیره رسول خداصلّیاللهعلیهوآله ص 164 .
(206) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 14، ص 160 .
(207) -
ـ به نقل از: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 153 .
(208) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 47 .
(209) -
ـ به نقل از: دلائل الامامه، ص 39 .
(210) -
ـ همان منبع، ج 2، ص 66 .
(211) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش ائمّه در احیاء دین، ج 16، ص 55 .
(212) -
ـ همان منبع، ج 14، ص 76 .
(213) -
ـ [منظور از دانشمندان، افرادی چون کعب الأحبار میباشند! (.ک: نجاح عطا
الطائی: یهود بثوب الاسلام.)]
(214) -
ـ [افرادی همچون مُغِیره و عمروعاص.]
(215) -
ـ [افرادی چون محمّدبن مَسْـلَمه که سعدبن عُباده را به قتل رساند.]
(216) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: دو مکتب در اسلام، ج 2 (دیدگاه دو مکتب درباره
مدارک تشریعی اسلام)، ص 559، پاورقی 3 .
(217) -
ـ فریدون اسلامنیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 92 .
(218) -
ـ [عربها هریک از پادشاهان ساسانی را کسری میگفتند.]
(219) -
ـ به نقل از: احسن التقاسیم، ص 18 .
(220) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام (ترجمه محمّد سپهری)، ص 103 .
(221) -
ـ همان منبع، ص 184؛ به نقل از: المصنّف، ج 11، ص 245 به بعد.
(222) -
ـ [«عمربن خطاب مالیات زمین را در عراق بر اساس قوانین مالیاتی ایران ساسانی
و در مصر بر اساس قوانین مالیاتی امپراطوران رومی قرار داد.»
(علّامه سیّد مرتضی عسکری: نگاهی به سرگذشت حدیث، ص 26)]
(223) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام، ص 124؛ به نقل از: جامع بیان العلم، ج 2، ص 194 .
(224) -
ـ [خلیفه به جهت حفظ تعصّب عربی آنان، به جای جِزْیه که نامش برای آنان
ناخوشایند بود، از آنان مالیاتی به میزانِ دو برابر زکات گرفت.]
(225) -
ـ همان منبع، ص 184؛ به نقل از: سنن بیهقی، ج 4، ص 216؛ المصنّف، ج 6، ص 50 .
(226) -
ـ همان منبع، ص 184؛ به نقل از: المصنّف، ج 6، ص 94 .
(227) -
ـ عبدالصمد حسن زهی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 7 (تیراژ 7000
نسخه)، پاییز 80، ص 13 .
(228) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی (ترجمه محمّد سپهری)، ص 127 .
(229) -
ـ [قانون سَبْی (اسیر گرفتن) که نتیجه جنگ بود، موجب گردید تا شمار بسیاری از
عرب در زمان خلافت ابوبکر اسیر گردیده و در نتیجه جنگهای این دوران به بردگی
درآیند.
فتوحات، مهمترین راه به دست آوردنِ بردگان، آن هم از طریق اسیر گرفتن بود.
در نقلهای تاریخی آمده است: یک پنجم اسیران شهر قیساریه، به روزگار عمربن خطّاب،
چهارهزار برده بوده است. (ر.ک: فتوح البلدان، ص 142)
همچنین گفتهاند که اسیران اهواز، به ویژه شوشتر، به روزگار عمربن خطّاب چندان زیاد
بودند که عمر دستور داد آنان را بازگردانند. (ر.ک: فتوح البلدان، ص 382)
نحوه تقسیم اسیران جنگی بین سپاهیان و حکومت بدین گونه بود که یک پنجم آنان به
حکومت و چهار پنجم آنها به سپاهیان میرسید.
لذا حکومت برای نگهداری اسیران جنگی که به بردگی درآمده بودند، بردهخانههایی در
نظر گرفت.
این مکانها از زمان خلیفه دوم تأسیس گردید.
(ر.ک: طبقات ابنسعد، ج 3، ق 1، ص 203 و ص 261)]
(230) -
ـ [اسیران آزادشده را موالی مینامند.]
(231) -
ـ یوسف غلامی: پیشوایی فرزند ابوطالبعلیهالسّلام، ص 61 .
(232) -
ـ [شگفتانگیز این که ادّعا میشود:
«زبان پاکی داشت که فحش و ناسزا را ناپسند میدانست.»! (محمّد کامل الحامی (ترجمه
غلام حیدر فاروقی): زندگینامه عمربن خطّاب (چاپ اوّل 1382)، ص 24)
در حالی که اسناد تاریخی نشان میدهند: ابوسفیان در ضمن گفتگویی با عمربن خطّاب که
در حضور پیامبرصلّیاللهعلیهوآله و عبّاس صورت گرفت؛ خطاب به او چنین میگوید:
«ویحک یا عمر! إنّک رجل فاحش.» )نجاح عطا الطائی: السیرة النبویّه، ج 2، ص 130؛ به
نقل از: سیرة ابندحلان، ج 2، ص 58)]
(233) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 1، ص 392؛ به نقل از: عبقریة عمر، ص
130 .
(234) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 4 .
(235) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 197 .
(236) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 6 .
(237) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی، ص 128؛ به نقل از: الاموال، ص 197 ـ
199؛ الایضاح، ص 249؛ تاریخ الامم و الملوک، ج 2، ص 549؛ سنن بیهقی، ج 9، ص 74 .
(238) -
ـ همان منبع، ص 129؛ به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 382؛ تاریخ الامم
و الملوک، ج 2، ص 549 .
(239) -
ـ [«روانه کردن قبایل عرب به فتوحات، احساس مسؤلیت مشترک آنان برای نگهداری
دستاوردهای جدیدِ پس از پیروزی و دست یافتن آنان بر شمار بسیاری از بردگان غیر عرب،
موجب شد تاسَبْی (اسیر گرفتن) میان عرب متوقف شود...
به نظر میرسد که رونق وضعیّت اقتصادی قبایل پس از فتوحات، باعث تشویق عرب شده بود
که فدیه اسیران خود را بپردازند...
امّا این تحولات و اقدامات اینگونه نبود که شامل همه بردگان شود... میتوان گفت که
فتوحات، دستیابی به شمار بسیاری اسیر به عنوان نتیجه آن، احساس عربیت، در دست گرفتن
رهبری توسط عرب و پایان برده شدن عرب، آرام آرام مفهوم ولاء را به غیرعرب محدود
کرد.» (جمال جوده: اوضاع اجتماعی ـ اقتصادی موالی در صدر اسلام، ص 88 ـ 90)]
(240) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی، ص 128؛ به نقل از: المصنّف، ج 8، ص
380 ـ 381؛ ج 9، ص 168 .
(241) -
ـ همان منبع، ص 130؛ به نقل از: المصنّف، ج 11، ص 325؛ تاریخ الامم و الملوک،
ج 3، ص 273؛ مستدرک حاکم، ج 4، ص 439؛ حیاة الصحابه، ج 2، ص 82 .
(242) -
ـ [نمونه بارز آن را در برخورد با جَبَلةبن اَیْهَم خواهیم آورد.]
(243) -
ـ همان منبع، ص 127 .
(244) -
ـ همان منبع، ص 131 .
(245) -
ـ همان منبع، ص 131؛ به نقل از: مروج الذهب، ج 2، ص 320 .
(246) -
ـ [نُباطی یا نَباطی، منسوب به نَبَط؛ به قومی از عجم گفته میشود که در عراق
و جنوب فلسطین سکونت اختیار کردند و به مردمان مخلوط از هر گروه و نژادی که اصل و
نسب معیّنی ندارند نیز گفته میشود.]
(247) -
ـ همان منبع، ص 132؛ به نقل از: تهذیب تاریخ دمشق، ج 5، ص 446؛ تذکرة الحفاظ،
ج 1، ص 31؛ سنن بیهقی، ج 8، ص 32؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 440؛ کنز العمّال، ج
7، ص 303 .
(248) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 115 .
(249) -
ـ محمّد کامل حسن الحامی (ترجمه غلام حیدر فاروقی): زندگینامه عمربن خطّاب
(چاپ اوّل1382)، ص 3 .
(250) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسن زاده): داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 82.
(251) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی، ص 133؛ به نقل از: اقتضاء الصراط
المستقیم، ص 162 .
(252) -
ـ همان منبع، ص 133؛ به نقل از: ربیع الابرار، ج 1، ص 796؛ تاریخ جرجان، ص
486 .
(253) -
ـ همان منبع، ص 134؛ به نقل از: حیاة الصحابه، ج 3، ص 150؛ المصنّف، ج 11، ص
439 .
(254) -
ـ همان منبع، ص 136؛ بهنقلاز: الایضاح، ص 280 و 286؛ محاضرات الادباء، ج 3،
ص 208 .
(255) -
ـ همان منبع، ص 136؛ به نقل از: العثمانیه، ص 211 .
(256) -
ـ همان منبع، ص 136؛ به نقل از: الایضاح، ص 286 .
(257) -
ـ همان منبع، ص 135؛ به نقل از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 8، ص 111
.
(258) -
ـ همان منبع، ص 135؛ به نقل از: اقتضاء الصراط المستقیم، ص 159 .
(259) -
ـ [وی همسر رسول خداصلّیاللهعلیهوآله و دختر حارث رئیس قبیله بنیالمُصطلق
بود. وی در جنگ مسلمین با قبیله پدرش به اسارت درآمد. رسول خداصلّیاللهعلیهوآله
او را خرید و آزاد فرمود و سپس به همسری انتخابش نمود؛ چون این خبر به حارث رسید،
به مدینه آمد و اسلام را پذیرفت و پس از او، عموم افراد قبیلهاش هم اسلام آوردند.
(ر.ک: علّامه سیّد مرتضی عسکری: نقش عایشه در تاریخ اسلام، ج 1، ص 58 ـ 59)]
(260) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی، ص 135؛ به نقل از: انساب الاشراف،
سیره پیامبرصلّیاللهعلیهوآله، ص 442؛ تاریخ الامم و الملوک، ج 2، ص 614 .
(261) -
ـ [عُتبةبن غزوان مؤسّس شهر بصره بود.]
(262) -
ـ [یعنی: بادیهنشین؛ أعرابی، مفرد اعراب، به بَدَوی گفته میشود در مقابل
حَضَری. نام دیگر آنها وَ بَری است برابر مَدَری، که به شهرنشینان اطلاق میشود.
به چادرنشینان غیرمستقر در مکان ثابت که به دنبال آب و چراگاه از نقطهای به نقطه
دیگر در حرکتاند، أعرابی گفته میشود، همانسان که به شهرنشینان مستقر در مکانی
برآمده از خشت خام یا پخته، عربی میگویند.]
(263) -
ـ [مُغِیره فردی ثقفی و از اهالی طائف بود.]
(264) -
ـ [یعنی: شهرنشین.]
(265) -
ـ رسول جعفریان: تاریخ خلفا، ص 79؛ به نقل از: معجم البلدان، ج 1، ص 433 .
(266) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 164 .
(267) -
ـ علی طنطاوی (ترجمه ابوبکر حسنزاده): داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم
1380)، ص 79.
(268) -
ـ همو: داستان زندگانی عمر (چاپ اوّل و دوم 1380)، ص 46 .
(269) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 422 .
(270) -
ـ همو: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 421 .
(271) -
ـ احمد نصیب (ترجمه سیّد سعدالدین شیخ احمدی): محبّت پیامبر در قلب یارانش
(چاپ اوّل1380)، ص 84 .
(272) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 6 .
(273) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی (ترجمه محمّد سپهری)، ص 170 ـ 171 .
(274) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام (ترجمه محمّد سپهری)، ص 106 .
(275) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی (ترجمه محمّد سپهری)، ص 172 .
(276) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن
مجتبیعلیهالسّلام، ص 106.
(277) -
ـ همان منبع، ص 179 .
(278) -
ـ [خلیفه دوم.]
(279) -
ـ به نقل از: کافی، ج 8، ص 59 ـ 63 .
(280) -
ـ [به کلّیّه تعالیم و مقرّراتی که از جانب پیامبرصلّیاللهعلیهوآله به
واسطه قول، فعل یا تقریر ایشان ترسیم و تعیین شده است، سنّت نبوی گفته میشود.]
(281) -
ـ به نقل از: شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ج 1، ص 269؛ ج 2، ص 283 .
(282) -
ـ به نقل از: رجال مامقانی، ج 2، ص 83 .
(283) -
ـ به نقل از: رجال مامقانی، ج 2، ص 83 .
(284) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: سلمان فارسی (ترجمه محمّد سپهری)، ص 173 .
(285) -
ـ همان منبع، ص 175 ـ 176؛ به نقل از: الامامة و السیاسه، ج 1، ص 146 .
(286) -
ـ به نقل از: الکامل فی الادب، ج 1، ص 144 .
(287) -
ـ [او فرزند سعدبن عُباده انصاری بود.]
(288) -
ـ به نقل از: اخبار الطوال، ص 207؛ تاریخ الامم و الملوک، ج 4، ص 62؛ الکامل
فی التاریخ، ج 3، ص 343؛ انساب الاشراف، ج 2، ص 370 ـ 371 .
(289) -
ـ همان منبع، ص 174 .
(290) -
ـ [او از قبیله کنده بود.]
(291) -
ـ همان منبع، ص 176؛ به نقل از: الامامة و السیاسه، ج 1، ص 130 .
(292) -
ـ [دقّت در این فرازها به روشنی ثابت میکند که چه عواملی مانع از طرح
انتقادات امیرالمؤمنینعلیهالسّلام از خلفا در زمان خلافت ایشانعلیهالسّلام
گردید و چه ضرورتهایی ایشان را وادار به پذیرش نام خلفا برای فرزندانشان گردانید.]
(293) -
ـ همان منبع، ص 175؛ به نقل از: الفصول المهمّه (تألیف: ابنصبّاغ مالکی)، ص
49 .
(294) -
ـ [حضرت علیعلیهالسّلام از آنان پرسید: چه چیزی را از من ناخوش داشتید و
شما را از من خشمگین ساخت؟ گفتند: نخستین چیزی که خشم ما را برانگیخت این بود که
همراه تو در جمل جنگیدیم و چون سپاه جمل شکست خوردند، تو غنایم آنان را بر ما مباح
کردی ولی ما را از اسارت زنان و فرزندانشان بازداشتی. (به نقل از: بغدادی: الفَرق
بین الفِرق، ص 78)]
(295) -
ـ به نقل از: شهرستانی: الملل و النِحل، ج 1، ص 116 .
(296) -
ـ علّامه جعفر مرتضی عاملی: مقاله «مارقین» (ترجمه محمّد سپهری) مندرج در
دانشنامه امام علیعلیهالسّلام، ج 9، ص 239 ـ 241 .
(297) -
ـ به نقل از: صحیح بخاری، ج 5، ح 704؛ صحیح مسلم، ح 1759؛ تاریخ طبری، ج 3، ص
104 .
(298) -
ـ به نقل از: صحیح بخاری، ج 4، ح 889 .
(299) -
ـ سیّد محمّد حسن جواهری: ابوبکر، ص 53.
(300) -
ـ به نقل از: الکواکب، ج 10، ص 125 .
(301) -
ـ به نقل از: فتحالباری، ج 4، ص 375 .
(302) -
ـ به نقل از: عمدة القاری، ج 12، ص 121 .
(303) -
ـ استاد سیّد علی حسینی میلانی: گفتارهایی پیرامون مظلومیّت برترین بانو
(ترجمه مسعودشکوهی)، ص 61 ـ 65 .
(304) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 5 .
(305) -
ـ مدارک آن در گفتار دوم ارائه شد.
(306) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 203 .
(307) -
ـ [شاید به همین دلیل بود که عمروعاص گفت: لعن الله زماناً صرت فیه عاملاً
لعمر...
(نجاح عطا الطائی: السقیفه، ص 100؛ به نقل از: شرح نهجالبلاغه، ج 1، ص 58)]
(308) -
ـ نجاح عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 208 .
(309) -
ـ نظر برخی بر این است که این لقب را عمروعاص برای خلیفه به کار بُرد. (نجاح
عطا الطائی: نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 240)
(310) -
ـ [نُفَیعبن حارث.]
(311) -
ـ به نقل از: وفیات الاعیان، ج 8، ص 406 .
(312) -
ـ [رفتار عمر در این ماجرا حاکی از آن است که وی اهداف پنهان و مرموزی را در
اجرای مجازات سنگسار یا عدم اجرای آن بر افراد تعقیب نموده و اصرار او مبنی بر
مجازاتِ خالدبن ولید در ماجرای مالکبن نُوَیْرَه نه به منظور پیاده شدن حکم شرع،
بلکه جهت دستیابی به مقاصد سیاسی خاصّی که عمر به دنبال آن بود (یعنی حذف خالد از
صحنه قدرت سیاسی و نظامی ـ به عنوان یک رقیب جدّی برای عمربن خطّاب در حکومت ابوبکر
ـ ) صورت گرفت.]
(313) -
ـ به نقل از: تلخیص ذهبی، ج 3، ص 448 .
(314) -
ـ علّامه سیّد مرتضی عسکری: عبداللهبن سبا و دیگر افسانههای تاریخی، ج 1،
ص 249 ـ 254 .
(315) -
ـ همان منبع، ج 1، ص 253 .
(316) -
ـ فؤاد فاروقی: بیست و پنج سال سکوت علی (چاپ دوم 1379)، ص 85؛ فریدون اسلام
نیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 90 .
(317) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 7 .
(318) -
ـ سیّد عبدالرحیم خطیب: شیخین (چاپ ششم 1382)، ص 195 .
(319) -
ـ عبدالقادر دهقان سراوانی: مقاله مندرج در فصلنامه ندای اسلام، شماره 11،
پاییز 81، ص 7 .
(320) -
ـ فریدون اسلامنیا: عشره مبشره (چاپ اوّل 1380)، ص 101 .
(321) -
ـ ابنابیالحدید: شرح نهجالبلاغه، ج 12، ص 19؛ ابنجوزی: تاریخ عمربن
الخطّاب، ص 83 .
این سند تاریخی، افزودهای هم دارد که چندان هم واقعی به نظر نمیرسد؛ چرا که از
پشیمانی خلیفه نسبت به رفتارش حکایت دارد (؟!) ولی روحیات خلیفه ـ که در تاریخ ثبت
گردیده است ـ خلاف این ادّعا را به اثبات رسانده است.