شناخت قرآن

استاد علامه طباطبايي (ره)

- پى‏نوشت‏ها -


1- وجه دلالت آيه اينست كه ((سبيل الله )) در عرف قرآن دين است و آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه ستمكاران حتى آنان بخدا معتقد نيستند دين خدا (دين فطرى ) را با صفت تحريف اجرا ميكنند، بنابراين برنامه زندگى كه آنان اجرا ميكنند دين ايشان است .
2- بعبقات جلد حديث ثقلين رجوع شود. در اين كتاب حديث نامبرده را بصدها طريق از طرق عامه و خاصه نقل كرده است .
3- اين خطابات و احتجاجات در آيات بسيارى است و نيازى بنقل آنها نيست .
4- امثال ععع يا ايها الذين كفروا و يا اهل الكتاب و يا بنى اسرائيل و يا ايها الناس عععع كه بسيار است .
5- تفسير صافى مقدمه 8 و سفينة البحار ماده ((بطن )).
6- بحار ج 1 ص 37.
7- تفسير عياشى ج 1 ص 26 و تفسير قمى اول سوره بقره تفسير نور الثقلين ج 1 ص 22.
8- ترجمه هر دو آيه گذشت .
9- در المنثور ج 2 ص 8.
10- نهج البلاغه خطبه 131.
11- تفسير عياشى ج 1 ص 162.
12- عيون اخبار الرضا ج 1 ص 290.
13- زيرا بيان معنى تاءويل با اعتراف باينكه جز خدا كسى معنى تاويلى را نداند مناقض است ولى اينان بعنوان احتمال ذكر ميكنند.
14- خواب حضرت يوسف (ع ) در آيه سوم سوره يوسف ذكر شده (وقتيكه يوسف بپدر خود گفت : اى پدر من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه را ديدم در حاليكه براى من سجده ميكردند) و تاءويل خواب در آيه صدم سوره از زبان يوسف (ع ) نقل شده است (يوسف پدر و مادر خود را پس ‍ از آنكه بعد از سالها مفارقت در مصر بديدارش رسيدند بالاى تخت برد و پدر و مادر و برادران برابر او بخاك افتادند و گفت : اى پدر اينست تاءويل خواب من ).
و خواب ملك مصر در آيه چهل و سوم سوره ذكر شده است (ملك گفت من در خواب مى بينم هفت گاو لاغر هفت گاو فربه را مى خورند و هفت سنبل سبز و سنبلهاى ديگر خشك ) و تاءويل آن در آيه 47 49 از زبان يوسف (ع ) نقل شده (يوسف گفت : هفت سال با كوشش تمام ميكاريد و هر چه درويديد در سنبلش نگهداريد مگر كمى از خوراكى تان را، پس از آن هفت سال سخت ميايد كه ذخيره پيشين شما را ميخورند مگر كمى از آنچه نگه ميداريد پس از آن سالى ميآيد كه در آن باران براى مردم ميآيد.
و خواب مصاحبان زندان يوسف هم در آيه سى و ششم سوره ذكر شده (با يوسف دو جوان يا دو غلام شاه داخل زندان شدند يكى بيوسف گفت : من در خواب ديدم كه انگور ميفشرم و ديگرى گفت : من در خواب ديدم كه بسر خود نانى گذاشته ام كه پرندگان از آن ميخوردند).
و تاءويل خوابشان از زبان يوسف (ع ) در آيه چهل و يكم سوره ذكر شده (اى دو رفيق زندان يكى از شما ساقى ملك ميشود و ديگرى صلب شود و پرندگان از سرش ميخورند).
15- آيه 71 82 سوره كهف .
16- تفسير عياشى چاپ قم جزء 1 ص 10.
17- مصدر سابق جزء 1 ص 11 فضيل از امام پنجم .
18- آخر اتقان سيوطى چاپ قاهره (1370 ه‍)
19- اتقان ص 120 133
20- مجاهد مفسر معروف متوفى 100 103 هجرى (تهذيب الاسماء نووى ).
(سعيد بن جبير) مفسر معروف متوفى 100 - 103 هجرى (تهذيب الاسماء نووى ).
(عكرمه ) مولى و شاگرد ابن عباس و سعيد بن جبير متوفاى سال 104 هجرى - تهذيب -.
(ضحاك ) از شاگردان عكرمه (لسان الميزان ).
(حسن بصرى ) زاهد و مفسر معروف متوفاى سال 110 هجرى (تهذيب ).
عطاء بن ابى رباح ) فقيه و مفسر مشهور از تلامذه ابن عباس متوفاى سال 115 هجرى (تهذيب ).
(عطاء بن ابى مسلم ) از بزرگان تابعين از شاگردان ابن جبير و عكرمه متوفاى سال 133 هجرى (تهذيب ).
(ابوالعاليه ) از ائمه تفسير و بزرگان تابعين در قرن اول هجرى ميزيسته (تهذيب ).
(محمد بن كعب قرظى ) از مفسرين معروف و از نژاد يهود بنى قريظه بوده در قرن اول هجرى ميزيسته .
(قتاده ) اعمى از بزرگان فن تفسير شمرده شده از تلامذه حسن بصرى و عكرمه بوده در سال 117 درگذشته است (تهذيب ).
(عطيه ) از ابن عباس نقل مى كند (لسان ).
(زيد بن اسلم ) مولى عمر بن خطاب فقيه و مفسر سال صد و سى شش هجرى درگذشته است (تهذيب ).
(طاوس ) يمانى از علماء وقت خود و شاگرد ابن عباس بوده و سنه صد و شش هجرى درگذشته است (تهذيب ).
21- عبد الرحمن بن زيد پسر زيد بن اسلم و از علماء تفسير معدود است
(ابوصالح كلبى ) نسابه و مفسر در قرن دوم ميزيسته .
22- روايت موقوفه روايتى است كه مروى عنه در آن ذكر نشده باشد.
23- (سفيان بن عيينه ) مكى از طبقه دوم تابعين و از علماء تفسير است در سال صد و نود و هشت هجرى درگذشته است (تهذيب ).
(وكيع بن جراح ) كوفى از طبقه دوم تابعين و از مفسرين است سال صد و نود و هفت هجرى درگذشته (تهذيب ).
(شعبة بن الحجاج ) بصرى از طبقه دوم تابعين و از معاريف مفسرين است سال صد و شصت هجرى درگذشته (تهذيب ).
(عبدبن حميد) صاحب تفسير از طبقه دوم تابعين و در قرن دوم ميزيسته .
24- (ابن جرير طبرى ) محمد بن جريز بن يزيد از معاريف علماء اهل سنت و در سال سيصد و ده هجرى در گذشته (لسان الميزان )
25- اتقان سيوطى جزء 2 ص 190
26- زجاج از علماى نحو متوفاى 310 هجرى (ريحانه )
(واحدى ) نحوى مفسر متوفاى 468 هجرى (ريحانه )
(ابوحيان ) اندلسى نحوى و مفسر وقارى سال هفتصد و چهل و پنج در مصر وفات كرده (ريحانه ) .

27- زمخشرى يكى از معاريف علماء ادب مؤ لف تفسير كشاف متوفاى سال 538 هجرى (كشف الظنون ).
28- امام فخر رازى متكلم و مفسر معروف صاحب تفسير مفاتيح الغيب متوفاى سال 606 هجرى . (كشف الظنون ).
29- (عبد الرزاق كاشى ) از معاريف علماء و عرفاى قرن هشتم هجرى در سال 720 751 هجرى در گذشته (ريحانه )
30- احمد بن محمد بن ابراهيم ثعلبى صاحب تفسير ثعلبى متوفاى 426 427 هجرى (ريحانه ).
31- محمد بن احمد بن ابى بكر قرطبى متوفاى سال 668 هجرى (ريحانه )
32- تاءليف شيخ اسماعيل حقى اسلامبولى متوفاى سال 1137 هجرى (ملحقات كشف الظنون ).
33- تاءليف شهاب الدين محمود آلوسى بغدادى متوفاى سال 1270 هجرى (ملحقات كشف الظنون )
34- بنام غرائب القرآن تاءليف نظام الدين حسن قمى نيشابورى متوفاى سال 728 هجرى (ملحقات كشف الظنون ).
35- زراره و محمد بن مسلم هر دو از فقهاى شيعه و خواص اصحاب امام پنجم و ششم اماميه مى باشد و معروف و جرير هر دو از خواص اصحاب امام ششم اند.
36- فرات بن ابراهيم كوفى صاحب تفسير از مشايخ قمى صاحب تفسير است (ريحانه ) (و ابوحمزه ثمالى ) از فقهاى شيعه و از خواص اصحاب امام چهارم و پنجم اماميه است .
37- (عياشى ) محمد بن مسعود كوفى سمرقندى از اعيان علماء اماميه و در نيمه دوم قرن سوم هجرى ميزيسته (ريحانه )
(على بن ابراهيم قمى ) از مشايخ حديث اماميه و در اواخر قرن سوم و اوائل قرن چهارم ميزيسته است (ريحانه ).
(نعمانى ) محمد بن ابراهيم نعمانى از اعيان علماء اماميه و از تلامذه كلينى است و در اوائل قرن چهارم هجرى ميزيسته (ريحانه ).
38- سيد رضى از اعيان فقهاء اماميه و در شعر و ادب سر آمد اهل عصر خود بوده و نهج البلاغه از تاليفات اوست در سال چهار صد و چهار يا شش هجرى در گذشته (ريحانه ).
39- شيخ الطايفه محمد بن حسن طوسى كه از اكابر علماء اماميه و كتاب تهذيب و كتاب استبصار كه دو اصل از چهار اصل حديث اماميه ميباشند تاليف اوست در سال چهار صد و شصت هجرى در گذشته .(ريحانه )
40- صدر المتالهين محمد بن ابراهيم شيرازى فيلسوف نامى متوفاى هزار و پنجاه هجرى مؤ لف كتاب اسرار الايات و مجموعه تفاسير (روضات و ريحانه )
ميبدى و گونابادى و سيد هاشم بحرانى صاحب تفسير برهان در 4 مجلد متوفاى سال 1107 هجرى و فيض كاشانى آخوند ملا محسن مؤ لف تفسير صافى و اصفى متوفاى 1091 هجرى (ريحانه ).

41- شيخ عبد على حويزى شيرازى صاحب تفسير نور الثقلين در 5 مجلد متوفى سال 1112 هجرى (ريحانه )
42- فضل بن حسن طبرسى از اعيان علماء اماميه صاحب تفسير مجمع البيان در ده جلد متوفاى 548 هجرى (ريحانه )
43- سوره نسآء آيه 82
44- باول تفسير عياشى و تفسير صافى و برهان و بحار مراجعه شود.
45- بحار ج 1 ص 137 باب اختلاف اخبار.
46- سوره يونس آيه 38 سوره هود آيه 13.
47- سوره اسرى آيه 88.
48- سوره بقره آيه 23.
49- سوره نساء آيه 82.
50- در المنهور جزء ا ص 90 و نور الثقلين جزء 1 ص 87 89 و غير آنها.
51- سوره ص آيه 83.
52- سوره ص آيه 85
53- خداى ما كسى است كه به هر چيز آفرينش ويژه آن را داد سپس (به سوى منافعش ) راهنمائى كرد.
54- كسيكه آفريد پس درست كرد و كسى كه اندازه داد پس راهنمائى كرد.
55- آدم - نوح - ادريس - هود - صالح - ابراهيم - لوط - اسماعيل - اليسع ذوالكفل - الياس - يونس - اسحاق - يعقوب - يوسف - شعيب - موسى - هارون - داود - سليمان - ايوب - زكريا - يحيى - اسماعيل صادق الوعد - عيسى - محمد صلى الله عليه و آله وسلم .
اينان پيغمبرانى هستند كه باسم ذكر شده اند و كسانى نيز با اشاره ياد شده اند مانند اسباط در سوره نساء آيه 163 و مانند پيغمبرانى كه طالوت باشاره او پادشاه بنى اسرائيل شد سوره بقره آيه 246.
و پيغمبرى كه در سوره بقره آيه 258 بوى اشاره شده و پيغمبرانى كه در سوره يس آيه 14 بآنان اشاره شده است .
56- بدليل اينكه در هر دو آيه تنزيل قرآن را بقلب پيغمبر اكرم نسبت ميدهد (ميفرمايد: ععع ((على قلبك )) عععع و نميفرمايد ((عليك )) و قلب در عرف قرآن نفس است بدليل اينكه در چندين جا درك و شعور و همچنين معصيت را كه از آن نفس است بقلب نسبت ميدهد.
57- اين قدغن را (چنانكه در تاريخ مسلم است ) عمر بن عبدالعزيز خليفه اموى 99-101 برداشته است .
58- سوره بقره سال اول هجرت در مدينه نازل شده مقدارى از آياتش در توبيخ يهود كه در پيشرفت اسلام كارشكنى ميكردند و مقدارى در تشريع احكام مانند تغيير قبله و تشريع روزه و حج و غيره نازل گرديده است .
و سوره حشر در خصوص كوچانيدن يهود بنى نظير و سوره عاديات در خصوص اعراب وادى يا بس ‍ يا غير آنها نازل شده .
59- سوره نساء در خصوص ازدواج و ارث زنان ، و سوره انفال در خصوص اسيران و غنائم جنگى و سوره طلاق در خصوص طلاق نازل شده .
60- كتاب اتقان ج 1 ص 10 چاپ قاهره 1370، نقل از كتاب فضائل القرآن ابن ضريس .
61- اتقان ج 1 ص 10.
62- مصدر سابق .
63- اتقان ج 1 ص 11.
64- در المنثور ج 4 ص 187.
65- سوره نحل آيه 44 و آيات بسيار ديگر.
66- سوره توبه آيه 122.
67- اتقان ج 1 ص 65.
68- اتقان ج 1 ص 59.
69- مصحف سجستانى .
70- اتقان ج 1 ص 59 60
71- اتقان ج 1 ص 61.
72- اتقان ج 1 ص 62
73- در المنثور جزء 3 ص 322.
74- در المنثور جزء 3 ص 369.
75- وافى ج 5 ص 273 باب اختلاف القرآن .
76- اتقان ج 1 ص 74
77- طبقه بندى اين فصل مطابق است با آنچه سيوطى در كتاب اتقان ذكر نموده و براى اطلاع بتاريخ حيات هر يك از رجالى كه در اين طبقات ذكر شده بكتب رجال و تراجم مراجعه شود.
78- ريحانه ج 2 ص 141 در ترجمه حمزه زيات ، اتقان ج 1 ص 75. 79- (دانى ) ابو عمرو و عثمان بن سعيد اندلسى از مشاهير قراء، صاحب تاءليفات زياد است سال چهارصد و چهل و چهار در گذشته .
وشاطيى از معاريف قراء و حفاظ قرآن مجيد صاحب قصيده شاطبيه در قرائت كه بقول صاحب كشف الظنون هزار و صد و بيست بيت مى باشد و سال پانصد و نود هجرى در قاهره درگذشته .
80- عبدالله بن كثير ملكى قرائت را از عبدالله بن صائب صحابى و مجاهد از ابن عباس از اميرالمؤ منين على (ع ) اخذ كرده و در سال 120 هجرى در مكه درگذشته است .
81- نافع بن عبدالرحمن بن نعيم اصفهانى مدنى قرائت را از يزيد بن قعقاع قارى و ابو ميمونه مولى ام سلمه ام المؤ منين اخذ نموده و در سال صد و پنجاه و نهم يا شصت و نهم هجرى در مدينه درگذشته است .
82- عاصم بن ابى النجود كوفى مولاى بنى جذيمه قرائت را از ابو عبدالرحمن سلمى از امير المؤ منين على (ع ) و هم چنين از سعد بن اياس شيبانى و زربن حبيش اخذ كرده و در سال 127 - 129 هجرى در كوفه درگذشته است .
83- حمزة بن حبيب زيات تميمى كوفى فقيه و قارى ، قرائت را از عاصم و اعمش و سبيعى و منصور بن معتمر و من جمله از امام ششم اماميه اخذ و از اصحاب آنحضرت بوده تاءليفات زيادى دارد و اولين كسى است كه متشابه القرآن نوشته و در سال 156 هجرى درگذشته است .
84- على بن حمزة بن عبدالله بن فيروز فارسى كوفى بغدادى از ائمه نحو و قرائت و معلم ادبى دو خليفه عباسى امين و ماءمون بوده نحو را از يونس نحوى و خليل بن احمد نحوى عروضى و قرائت را از حمزه و شعبة بن عياش اخذ كرده و سال 179-193 هجرى در مسافرتى كه بهمراهى خليفه عباسى بطوس ميكرده نزديك شهر رى درگذشته است .
85- ابو عمر زبان - بفتح زاء و تشديد باء - بن علاء بصرى بغدادى از معاريف علماء ادب عصر خويش و اوستادان قرائت بوده قرائت را از تابيعين اخذ كرده و در سال 154 - 159 هجرى در كوفه درگذشته است .
86- عبدالله بن عامر شافعى دمشقى قرائت را - چنانكه در اتقان است - از ابو درداء صحابى و از اصحاب عثمان اخذ نموده و سال 118 هجرى در دمشق بدرود زندگى گفته است .
87- راويان هر يك از قراء سبعه كه ذكر شده مورد خلافند و آنچه درين كتاب ذكر شده مطابق است با آنچه در كتاب اتقان است .
88- ابو جعفر يزيد بن قعقاع مدنى مولاى ام سلمه ام المؤ منين قرائت خود را از عبدالله بن عياش ‍ مخزومى و ابن عباس و ابى هريره از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم روايت مى كند و در سال 128 - 133 هجرى در مدينه درگذشته است .
89- يعقوب بن اسحاق بصرى حضرمى از ائمه فقه و ادبيات بوده قرائت را از سلام بن سليمان از عاصم از سلمى از امير المؤ منين على (ع ) اخذ كرده و سال 205 هجرى درگذشته است .
90- خلف بن هشام بزاز از ائمه قرائت و هم راوى قرائت حمزه بوده قرائت را از مالك بن انس و حماد بن زيد و ابو عوانه اخذ نموده و در سال 229 هجرى درگذشته است .
91- بحار جلد قرآن وصافى در مقدمه تفسير و غير ايشان وسيوطى در اتقان ج 1 ص 47 اين روايت را از بيست و يكنفر صحابى نقل كرده و ببعضى ادعاء تواتر آنرا نسبت داده است .
92- اتقان ج 1 ص 82.
93- اتقان ج 1 ص 82
94- اتقان ج 1 ص 83.
95- اتقان ج 1 ص 68.
96- اتقان ج 1 ص 68.
97- اتقان ج 1 ص 69.
98- در اتقان ج 1 ص 69 از ابو عبدالله موصلى نقل نموده است .
99- سوره حمد بمناسبت اينكه در اول قرآن گذاشته شده فاتحة الكتاب و بمناسبت هفت آيه بودنش ‍ سبع ثانى ناميده ميشود.
100- سوره قل هو الله بمناسبت اينكه بتوحيد خالص مشتمل است سوره اخلاص و بمناسبت اينكه خداى متعال را توصيف مى كند نسبة رب ناميده ميشود چه نسبت بمعنى وصف كردن است .
101- اتقان ج 2 ص 171.
102- اتقان ج 2 ص 171.
103- اتقان ج 2 ص 171.