آشنايى با سوره‏ها

جواد محدثى

- ۱۲ -


101- قارعه [كوبنده]

از نام‏هاى قيامت است كه در سه آيه اول آمده است.

قيامت، كوبنده دلهاست با ترس. و كوبنده دشمنان خداست، با عذاب.

در اين سوره از قيامت و حالت‏خوشى و ناراحتى نيكوكاران و بدكاران سخن گفته شده است.

بعد از سوره ايلاف، در مكه در اوائل بعثت نازل شده و 11 آيه دارد.

102- تكاثر [افتخار به زيادى ثروت و عزت]

در دو آيه اول از تكاثر نكوهش شده، يعنى افزون طلبى در ثروت و قدرت، و افتخار كردن به كثرت اموال و قوم و قبيله و عزت اجتماعى. مشركين براى اثبات عظمت‏خود از جهت نفرات، حتى مرده‏هاى خود را هم در گورستان به حساب مى‏آوردند. چه بازيچه و مشغوليتى!... در بعضى تفاسير، به قومى از يهود تفسير شده و در بعضى به دو قبيله از قريش و در بعضى هم به دو گروه از انصار.

اين سوره، بعد از سوره كوثر، نازل شده و 9 آيه دارد و از سوره‏هاى مكى است.

103- عصر [زمان، بعد از ظهر، فشار، و ...]

در اولين آيه، خداوند به عصر قسم ياد كرده است.

مفسرين، عصر را به معانى گوناگونى بيان كرده‏اند، از قبيل: عصر نبوت، عصر نزول قرآن، عصر قيامت، عصر دولت مهدى، نماز عصر، روزگار، و معانى ديگر...

در جواب اين سه قسم، سوره به بيان خلاصه‏اى از معارف قرآن اشاره مى‏كند و آن عبارت است از: «ايمان‏»، «عمل صالح‏»، «حق‏»، «صبر». در بيانى خلاصه و مختصر، مفاهيم بلند و فراوانى بيان شده است.

اين سوره، مكى است و با 3 آيه در سال اول بعثت بعد از سوره انشراح نازل شده است.

104- همزه [عيبجو و طعنه زن]

در اين سوره از كسانى كه از ديگران عيجبوئى كرده و با حركات چشم و ابر و مسخره‏شان مى‏كنند و به ثروتهاى جمع شده خود مغرورند نكوهش شده است و وعده آتش به آنها داده شده و آيات تنذيرى اين سوره مربوط به آغاز دعوت و دوران درگيرى با اشراف است.

بعد از سوره قيامت نازل شده و از سوره‏هاى مكى است و 9 آيه دارد.

105- فيل

در اين سوره داستان فيل سواران ابرهه را كه براى ويران كردن خانه توحيد، كعبه، هجوم آورده بودند و با قدرت خداوند نابود شدند بطور خلاصه بيان كرده است.

خود اين واقعه، كه قبل از اسلام رخ داده بود مبدء تاريخ شد و آن سال به «عام الفيل‏» مشهور گشت. بنا به نقل مورخين، در همان سال هم پيامبر متولد شد و 40 سال بعد از آن ماجرا به رسالت مبعوث گشت.

اين تاريخچه و يادآورى آن در قرآن، هشدارى است به كسانى كه از در جنگ و ستيز با خدا و آئين او وارد مى‏شوند.

اين سوره هم بعد از «كافرون‏» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و 5 آيه دارد.

بعضى اين سوره را با سوره بعدى يكى دانسته‏اند، چون مطالبشان بهم مربوط است.

106- ايلاف [الفت دادن]

نام ديگر سوره «قريش‏» است. در رابطه با سوره قبلى، كه دشمنان حبشى مهاجم به كعبه نابود شدند، اين كار، بخاطر تجمع خاطر و انس و الفت و ايمنى «قريش‏» در كوچ‏هاى تابستانى و زمستانى انجام گرفت و در مقابل، از آنان انتظار است كه خدا را پرستش كنند.

سوره مكى است و بجهت پيوستگى مطالبش با سوره فيل، بعضى‏ها اين دو را يك سوره حساب كرده‏اند.

5 آيه دارد و در سال 3 بعثت، بعد از سوره «تين‏» نازل شده است.

107- ماعون [ظرف غذا]

در آخرين آيه، از نمازگزاران سهل‏انگار و رياكار كه از اطعام و سير كردن گرسنگان با ظرفهاى پر از غذا جلوگيرى مى‏كنند نكوهش شده است و اينها همه در رديف تكذيب‏كنندگان دين محسوب شده‏اند به اين مناسبت، اين سوره بنام سوره «دين‏» هم گفته شده است.

نقل شده كه نزول سوره درباره ابوجهل و كفار قريش بوده است.

اين سوره بعد از تكاثر و قبل از «فيل‏» و در مكه در سال 2 بعثت نازل شده و 7 آيه دارد.

108- كوثر [خير فراوان]

در اينكه منظور از كوثر، نهرى است در بهشت، يا حوضى در محشر، يا ذريه و فرزندان زياد، يا علماى امت، يا نبوت و قرآن، يا علم و حكمت‏يا ... نظريه‏هاى گوناگونى وجود دارد.

منظور هر كدام باشد، اين خير كثير را خداوند به پيامبر اعطا كرده است (آيه 1)

اين سوره يك سطرى كه 3 آيه دارد و از اعجازهاى قرآن است در جواب عيبجوئى‏هاى مشركين نازل شده كه بخاطر نداشتن فرزند پسر، پيامبر را مقطوع النسل و «ابتر» مى‏گفتند.

بعد از «عصر» يا «عاديات‏» در مكه نازل شده است. سال اول بعثت. بعضى هم گفته‏اند كه در «صلح حديبيه‏» نازل شده است.

109- كافرون [كافرها]

در اين سوره، خداوند به پيامبر فرمان برائت از خدايان مشركين و عقايد باطل آنها را مى‏دهد. چرا كه ميان توحيد و شرك، هرگز سازشى نيست.

نزول اين سوره در پى آن بود كه بعضى از مشركين، از پيامبر مى‏خواستند كه مدتى بت‏هاى آن را عبادت كنند تا آنها هم خداى محمد را بپرستند. سوره، مسلمانان را از سازش بر سر اصول اعتقادى و مبانى بنيادى مكتب بر حذر مى‏دارد. بنام سوره «عبادات‏» هم گفته شده است.

6 آيه دارد و بعد از سوره ماعون (يا: فيل) در اوائل بعثت در مكه نازل شده است.

110- نصر [يارى]

در اين سوره، از نصر و يارى خدا و پيروزى و فتح بزرگ است كه از سوى خدا فرا رسيده است و مردم فوج فوج به دين خدا مى‏گروند.

گفته‏اند كه در ايام «حجة الوداع‏» سال آخر عمر پيامبر در «منا» نازل شده و آخرين سوره‏اى است كه به نحو كامل و يكجا آمده است. بعد از سوره توبه و 3 آيه دارد.

نام ديگرش «توديع‏» است. چرا كه بعنوان آخرين سوره‏ها، وداعى با پيامبر و پيامبر با امت محسوب مى‏شود و در آن اشاره‏اى به وفات رسول گرامى اسلام شده است.

111- تبت [شكسته باد]

ابولهب، و همسر آتش افروز و هيزم‏كش او از سردمداران مشركين مخالف پيامبر بودند و آن حضرت را آزار مى‏دادند. در اين سوره (آيه 1) نفرين شده كه شكسته باد دستان ابولهب و خودش نابود باد.

نام ديگر سوره، «مسد» است. يعنى ريسمانى بافته شده از ليف خرما. در مورد همسر ابولهب در آخرين آيه مى‏گويد كه در گردن زنش در حالت عذاب ريسمانى از اين نوع خواهد بود. سوره لهب هم گفته شده است.

بعد از سوره «فاتحه‏» و به قولى بعد از «مدثر» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و 6 آيه دارد.

112- اخلاص [خالص كردن]

سوره «اخلاص‏»، يا «توحيد»، يا «قل هو الله‏» وحدانيت و اوصاف خداوند را بيان مى‏كند و بسيار فضيليت دارد معادل يك سوم قرآن است. به نام سوره «اساس‏» هم ياد شده است.

سوره در جواب درخواست گروهى از يهود كه از پيامبر، اوصاف خداوند را پرسيده بودند، نازل شده است.

«قل هو الله‏» نسب نامه خدا است.

در مورد اين سوره، امير المؤمنين فرموده است كه: «قل هو الله‏»، نسب نامه خداست.

اين سوره بعد از «ناس‏» در اوائل بعثت در مكه نازل شده و 4 آيه دارد.

113- فلق [صبح]

در اين سوره فرمان به پيامبر است كه به خدائى كه آفريدگار فلق و سپيده دم است از شر همه پديده‏ها و شر ظلمت فراگير و جادوگران و حسودان، پناه ببرد.بعد از سوره فيل و قبل از ناس در مكه نازل شده و 5 آيه دارد.

114- ناس [مردم]

در اين سوره هم مثل سوره قبلى، خداوند به پيامبر فرمان داده كه به پروردگار مردم، فرمانرواى مردم و معبود مردم، از شر وسوسه گران از جن و انس پناه ببرد.

اين سوره و سوره فلق را، «معوذتين‏» هم گفته‏اند. زيرا كه در آغاز هر دو، مسئله تعويذ و پناه بردن به خدا از شرور حسودان و افسونگران و جادوگران مطرح شده كه دشمنان از طريق جادو و افسون قصد صدمه رساندن به پيامبر را داشتند.

بعضى هم اين دو سوره را از سوره‏هاى مدنى دانسته‏اند كه با هم نازل گشته‏اند.

سوره «ناس‏» بعد از سوره «فلق‏» و قبل از «قل هو اللّه‏» نازل شده و 6 آيه دارد.

با آرزو و اميد اينكه با شناخت بهتر و بيشتر قرآن و عمل كردن به اين كتاب آسمانى سعادت و فلاح را بدست آوريم، با نقل چند بيت از اشعار «اقبال لاهورى‏»اين نوشته را به پايان مى‏بريم:

نقش قرآن چون كه بر عالم نشست نقشهاى پاپ و كاهن را شكست

فاش گويم آنچه در دل مضمر است اين كتابى نيست، چيزى ديگر است

چون كه در جان رفت جان ديگر شود جان چو ديگر شد، جهان ديگر شود.