آموزش قرآن

عبدالـرّحيم موگِهى

- ۵ -


13 . سُـورَةُ الْـعَـصْـرِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

وَ الْـعَـصْـرِ (1) إِنَّ الاِْنْـسـانَ لَـفـى خُـسْـر (2) إِلاَّ الَّـذيـنَ امَـنُـوا وَ عَـمِـلُـوا الـصّـالِـحـاتِ وَ تَـواصَـوْا بِـالْـحَـقِّ وَ تَـواصَـوْا بِـالـصَّـبْـرِ (3)

13. سوره عَصر

به نام خداوند بخشنده مهربان

به روزگار سوگند،(1) كه انسان ها در زيانكارى اند،(2)مگر آنان كه ايمان آورده اند و كارهاى شايسته انجام داده اند و همديگر را به هر چه حق است سفارش كرده اند و همديگر را به شكيبايى فرا خوانده اند. (3)

14 . سُـورَةُ الـتَّـكـاثُـرِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

أَلْـهـيـكُـمُ الـتَّـكـاثُـرُ (1) حَـتّـى زُرْتُـمُ الْـمَقـابِـرَ (2 )كَـلاّ سَـوْفَ تَـعْـلَـمُـونَ (3) ثُـمَّ كَـلاّ سَـوْفَ تَـعْـلَـمُـونَ (4 )كَـلاّ لَـوْ تَـعْـلَـمُـونَ عِـلْـمَ الْـيَـقـيـنِ (5) لَـتَـرَوُنَّ الْـجَـحـيـمَ (6) ثُـمَّ لَـتَـرَوُنَّـهـا عَـيْـنَ الْـيَـقـيـنِ (7) ثُـمَّ لَـتُـسْـَـلُـنَّ يَـوْمَـئِـذ عَـنِ الـنَّـعـيـمِ (8)

14. سوره تَكاثُر

به نام خداوند بخشنده مهربان

زياده خواهى و افتخار به مال و فرزند بسيار، شما را سرگرم كرد، (1 )تا اين كه به گورستان هارفتيد )ومردگانتان را براى افتخاركردن شمرديد(.(2 )اين چنين نيست; به زودى )حقيقت را( خواهيددانست.(3)باز هم بدانيد كه اين چنين نيست; به زودى )حقيقت را( خواهيد دانست.(4) به راستى كه اگر شما از روى يقين )حقيقت را( بدانيد، (5) حتماً جهنّم را خواهيد ديد. (6) آن گاه با چشم يقين آن را مى بينيد. (7) سپس در همان روزِ قيامت از نعمت ها بازخواست مى شويد. (8)

15 . سُـورَةُ الْـقـارِعَـةِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

اَلْـقـارِعَـةُ (1) مَـا الْـقـارِعَـةُ (2) وَ مـآ أَدْريـكَ مَـا الْـقـارِعَـةُ (3) يَـوْمَ يَكُـونُ النـّـاسُ كَـالْـفَـراشِ الْـمَبْـثُـوثِ (4) وَ تَـكُـونُ الْـجِـبـالُ كَـالْـعِـهْـنِ الْـمَـنْـفُـوشِ (5) فَـأَمـّا مَـنْ ثَـقُـلَـتْ مَـوازيـنُـهُ (6 )فَـهُـوَ فـى عـيـشَـة راضِـيَـة (7) وَ أَمـّا مَـنْ خَـفَّـتْ مَـوازيـنُـهُ (8) فَـأُمُّـهُ هـاوِيَـةٌ (9) وَ مـآ أَدْريـكَ مـاهِـيـَهْ (0) نـارٌ حـامِـيَـةٌ (1)

15. سوره قارِعَه

به نام خداوند بخشنده مهربان

آن حادثه كوبنده! (1) چيست آن حادثه كوبنده؟ (2) و تو چه دانى كه چيست آن حادثه كوبنده؟ (3) روزى است كه مردم همچون پروانه هاى پراكنده هستند;(4) وكوه ها همچون پشمِ رنگينِ زده شده هستند.(5) و امّا در روز قيامت، هركس كفّه ترازوى )كارهاى نيكش( سنگين باشد،(6 )او در زندگى پسنديده خوشى است. (7) و امّا هر كس كفّه ترازوى )كارهاى نيكش( سبك باشد، (8) جا و پناهش «جهنّم» است. (9) و تو چه دانى كه «جهنّم» چيست؟ (10) آتشى بس سوزان است. (11)

16 . سُـورَةُ الْـعـادِيـاتِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحيمِ

وَ الْعادِياتِ ضَبْـحًـا (1) فَـالْـمُــورِيــاتِ قَدْحًـا (2 )فَـالْـمُـغـيـراتِ صُـبْـحًـا (3) فَأَثَـرْنَ بِـهِ نَـقْعًـا( 4 )فَـوَسَـطْـنَ بِـهِ جَـمْـعًـا (5) إِنَّ الاِْنْـسـانَ لِـرَبِّـهِ لَـكَـنُـودٌ (6) وَ إِنَّـهُ عَـلـى ذلِـكَ لَـشَـهـيـدٌ (7) وَ إِنَّـهُ لِـحُـبِّ الْـخَـيْـرِ لَـشَـديـدٌ (8) أَ فَـلا يَـعْـلَـمُ إِذا بُـعْـثـِرَ مـا فِـى الْـقُـبُـورِ (9) وَ حُـصِّـلَ مـا فِـى الصُّدُورِ( 10 )إِنَّ  رَبَّهُمْ بِـهِـمْ يَـوْمَـئِـذ لَـخَـبـيرٌ (1)

16. سوره عاديات

به نام خداوند بخشنده مهربان

سوگند به اسبان دونده اى كه )درميدان جهاد( نَفَس نَفَس مى زنند; (1) و به اسبانى كه با زدن سُمهاشان بر سنگ ها، جرقّه مى پراكنند; (2) و به اسبانى كه هنگام بامداد بر دشمن مى تازند;(3) وبا تاختن خود، گَرد وغبار پخش مى كنند; (4) و با آن تاخت به ميان دشمنان در مى آيند. (5) به راستى كه انسان در برابر پروردگارش بسيار ناسپاس است; (6) و خود نيز بر اين ناسپاسى كاملاً گُواه است. (7) و به درستى كه وى سخت مالْ دوست است. (8) مگر او نمى داند كه هر گاه آنچه در گورهاست، زير و رو و برانگيخته شوند، (9) و آنچه در سينه ها پنهان است، آشكار گردند، (10 )قطعاً پروردگارشان در چنين روزى از حالشان كاملاً آگاه است؟ (11)

17 . سُـورَةُ الـزِّلْـزالِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

إِذا زُلْـزِلَـتِ الاَْرْضُ زِلْـزالَـهـا (1) وَ أَخْـرَجَـتِ الاَْرْضُ أَثْـقـالَـهـا (2) وَ قـالَ الاِْنْـسـانُ مـا لَـهـا (3) يَـوْمَـئِـذ تُـحَـدِّثُ أَخْـبـارَهـا (4) بِـأَنَّ رَبَّـكَ أَوْحـى لَـهـا (5 )يَـوْمَـئِـذ يَـصْـدُرُ الـنّـاسُ أَشْـتـاتـًـا لِـيُـرَوْا أَعْـمـالَـهُـمْ (6) فَـمَـنْ يَـعْـمَـلْ مِـثْـقـالَ ذَرَّة خَـيْـرًا يَـرَهُ (7) وَ مَـنْ يَـعْـمَـلْ مِـثْـقـالَ ذَرَّة شَـرًّا يَـرَهُ (8)

17. سوره زِلزال

به نام خداوند بخشنده مهربان

هنگامى كه زمين به سخت ترين لرزه هايش لرزانده شود، (1) و زمين بارهاى سنگين خود را بيرون ريزد، (2) و انسان گويد: «زمين را چه شده كه اين چنين است؟» ;(3) در آن روز است كه زمين تمام خبرهاى خويش را باز مى گويد. (4) زيرا پروردگارت به او، چنين فرمانى داده است. (5 )در آن روز است كه مردم به صورت دسته هاى پراكنده )از گورها( بيرون مى آيند تا كارهاشان به آنان نشان داده شود. (6) پس هر كس هموَزن ذرّه اى نيكى كرده باشد، آن را مى بيند. (7) و هر كس هموَزن ذرّه اى بدى كرده باشد، آن را مى بيند. (8)

18 . سُـورَةُ الْـقَـدْرِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

إِنـّآ أَنـْـزَلْـنـاهُ فـى لَـيْـلَـةِ الْـقَـدْرِ (1) وَ مـآ أَدْريـكَ مـا لَـيْـلَـةُ الْـقَـدْرِ (2) لَـيْـلَـةُ الْـقَـدْرِ خَـيْـرٌ مِـنْ أَلْـفِ شَـهْـر (3) تَـنَـزَّلُ الْـمَـلـئِـكَـةُ وَ الــرُّوحُ فـيـهـا بِـإِذْنِ رَبِّـهِـمْ مِـنْ كُـلِّ أَمْـر (4) سَـلامٌ هِـىَ حَـتّـى مَـطْـلَـعِ الْـفَـجْـرِ (5)

18. سوره قَدر

به نام خداوند بخشنده مهربان

ما آن )قرآن( را در شب «قدر» فرو فرستاده ايم. (1) و تو چه دانى كه شب «قدر» چيست؟ (2) شب «قدر» از هزار ماه بهتر است. (3) در آن شب، فرشتگان و جبرئيل به دستور پروردگارشان، هر فرمانى را فرو مى آورند. (4) آن شب تا سپيده دَم، سرشار از آرامش است. (5)

19 . سُـورَةُ الـتّـيـنِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

وَ التّـيـنِ وَ الـزَّيْـتُونِ (1) وَ طُـورِ سـينيـنَ (2 )وَ هـذَا الْـبَـلَـدِ الاَْمـيـنِ (3) لَـقَـدْ خَـلَـقْـنَـا الاِْنـْـسـانَ فـى أَحْـسَنِ تَـقْويم (4) ثُمَّ رَدَدْنـاهُ أَسْـفَـلَ ســافِـلـيـنَ (5 )إِلاَّ الَّـذيـنَ امَـنُـوا وَ عَـمِـلُـوا الـصّـالِـحـاتِ فَـلَـهُـمْ أَجْـرٌ غَـيْـرُ مَـمْـنُـون (6) فَـمـا يُـكَـذِّبُـكَ بَـعْـدُ بِالدّيـنِ (7) أَ  لَيْـسَ اللّـهُ بِأَحْـكَـمِ الْـحـاكِـمـيـنَ (8)

19. سوره تين

به نام خداوند بخشنده مهربان

به انجير و زيتون سوگند،(1) به كوه مبارك )طور سينا( سوگند،(2) به اين شهر اَمن و امان )مكّه( سوگند، (3) به راستى كه ما انسان را در بهترين شكلِ مناسب بيافريديم; (4) سپس او را به فُروترين جايگاه بازگردانيديم،(5)به جز كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند. از همين رو، پاداشى بى منّت و بى پايان براى آنان است.(6)پس [انسان! ]با اين حال، چه چيزى تو را به دروغ شمردنِ روز جزا وا مى دارد؟ (7 )آيا مگر خدا بهترين داور نيست؟ (8)

20 . سُـورَةُ الاِْنـْـشِـراحِ

بِـسْـمِ الـلّـهِ الـرَّحْـمـنِ الـرَّحـيـمِ

أَ  لَـمْ نَـشْـرَحْ لَـكَ صَـدْرَكَ (1) وَ وَضَـعْـنـا عَـنْـكَ وِزْرَكَ (2) اَلَّـذى أَنْـقَـضَ ظَـهْـرَكَ (3) وَ رَفَـعْـنـا لَـكَ ذِكْـرَكَ (4) فَـإِنَّ مَـعَ الْـعُـسْـرِ يُـسْـرًا (5) إِنَّ مَـعَ الْـعُـسْـرِ يُسْــرًا (6) فَإِذا فَرَغْـتَ فَـانْـصَـبْ (7) وَ إِلـى رَبِّـكَ فَـارْغَـبْ (8)

20. سوره اِنشِراح

به نام خداوند بخشنده مهربان

آيا مگر ما سينه ات را برايت نگشاده ايم؟ (1) و بار گرانت را از تو برنداشتيم؟(2) همان [بار گرانى] كه پشت تو راشكسته بود.(3) و مگر ما تو را بلندآوازه نساختيم؟ (4) پس حتماً با هر سختى آسانى است; (5 )آرى، با هر سختى آسانى است. (6) بنابراين هرگاه )از كارى( دست كشيدى، به طاعت )در كار ديگرى( بكوش. (7) و مشتاقانه به سوى پروردگارت روى آر! (8)

خواننده گرامى; غلط هاى ذيل را اصلاح فرماييد:

صفحهسطرغلطصحيح

5111مُوسى خوانده مى شود مُوسا

5510حرفىحركتى

معنى فارسى برخى از كلمات سوره ها

1. سوره فاتِحَه (حَمد)

فاتِحَه = سرآغاز، ابتدا.

اسم = نام.

أَللّه = خدا.

رَحمن = بخشنده، كسى كه رحمتش گسترده است.

رَحيم = مهربان، كسى كه رحمتش فراوان است.

حَمد = ستايش، سپاس.

رَبّ = پروردگار، پرورش دهنده، تربيت كننده.

عالَمين [جمع عالَم (جهان)] = جهانيان، همه آنچه در جهان هستى است.

مالِك = داراى اختيار، زمامدار، حكمران.

يَوم = روز.

دين [در اين جا] = قيامت.

صِراط = راه.

مُستَقيم = راست، پايدار، اُستوار.

أَلَّذين = كسانى كه.

مَغضوب = كسى كه مورد خَشم و غَضَب قرار مى گيرد.

ضالّين [جمع ضالّ (گمراه)] = گمراهان، كسانى كه راه خدا را گم كرده اند.

2. سوره ناس

ناس = مردم، انسان ها، آدميان.

مَلِك = فرمانروا.

إِلـه = معبود، كسى كه مورد پرستش و عبادت قرار مى گيرد.

شَرّ = بدى، زشتى، كار بد.

وَسْواس = وَسوَسه گر، وسوسه كننده، كسى كه در دل ديگران بدگمانى ايجاد مى كند و آنان را به كارهاى زشت وامى دارد.

خَنّاس = كسى يا چيزى كه پنهان و ناپيدا و مخفى است. كنار رونده و دور شونده، شيطان.

أَلَّذى = كسى كه.

صُدور [جمع صَدر (سينه(] = سينه ها، دل ها.

جِنَّة = پريان، جِنّيان.

3. سوره فَلَق

فَلَق = صبحگاه، سپيده دم، روشنى آسمان پيش از طلوع خورشيد.

غاسِق = شب به هنگامى كه بسيار تاريك مى شود.

نَفّاثات [جمع نَفّاثة (دمنده)] = دمندگان، جادوگران، كسانى كه سِحر و جادو مى كنند.

عُقَد [جمع عُقدَة (گِرِه)] = گره ها.

حاسِد = كسى كه نسبت به ديگران حسادت مى كند، يعنى مى خواهد آنان در خير و نيكى به سر نبرند.

4. سوره اِخلاص (توحيد)

إِخلاص = يكرنگى، بى آلايشى، پاكدلى.

تَوحيد = يكتا و يكى دانستن خدا.

أَحَد = يكتا، يگانه.

صَمَد = بى نيازى كه ديگران به او محتاج و نيازمند هستند.

كُفْو = همتا، همانند، شبيه.

5. سوره مَسَد (تَبَّت)

يَدا(نِ) = دو دست.

أَبى لَهَب = عموى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) كه از دشمنان سرسخت اسلام بوده است.

مال = دارايى، ثروت.

نار = آتش.

ذاتَ لَهَب = داراى لهيب و شعله سركش.

إِمرَأَة = زن.

حمّالَة = زن باركِش، زن باربر.

حَطَب = هيزم، هِيمه، چوبى كه براى روشن كردن آتش استفاده مى شود.

جيد = گردن.

حَبل = ريسمان، طناب.

مَسَد = ليف خُرما.

6. سوره نَصر

نَصر = يارى، كمك.

فَتح = پيروزى، گشايش.

دين [در اين جا] = مكتب، آيين.

أَفواج [جمع فَوج (گروه)] = گروه ها، دسته ها.

تَوّاب = توبه پذير، بخشاينده گناهان.

7. سوره كافِرون

كافِرون [جمع كافِر (كسى كه خدا را نمى پرستد)] = كسانى كه خدا را نمى پرستند، پوشانندگانِ حقيقت.

عابِدون [جمع عابِد (پرستنده)] = پرستندگان، عبادت كنندگان، پرستش كنندگان.

8. سوره كَوثَر

كَوثَر = خير زياد، بركت فراوان، خوبى بسيار.

شانِئَ = دشمن بدخواه و بداخلاق و بدگو.

أَبتَر = ناقص، ناتمام، بى فرزند، بدون نسل.

9. سوره ماعون

دين [در اين جا] = روز قيامت.

يَتيم = بچه اى كه پدر ندارد، پدرْمُرده.

طَعام = خوراك، غذا.

مِسكين = بينوا، بيچاره، فقير.

وَيل = سختى و دردمندى، واى، چاهى در جهنّم.

مُصَلّين [جمع مُصَلّى (نمازگزار)] = نمازگزاران.

صَلات = نماز.

ساهون [جمع ساهى (غافِل)] = كسانى كه غافل و بى توجّه هستند.

ماعون = نيازمندى هاى مردم، زكات.

10. سوره قُرَيش

ايلاف = دوستى، اُلفَت، اُنس پيدا كردن.

قُرَيش = نام قبيله پيامبر گرامى خدا(صلى الله عليه وآله وسلم).

رِحلَة = سفر، مسافرت، كوچ.

شِتاء = زمستان.

صَيف = تابستان.

بَيت = خانه.

جوع = گرسنگى.

خَوف = ترس، نااَمنى، بيم.

11. سوره فيل

كَيفَ = چگونه، چطور (؟)

أَصحاب [جمع صاحِب (يار)] = ياران، همراهان. «اصحاب فيل» كسانى بودند كه سوار بر فيل براى خراب كردن خانه خدا، يعنى كعبه، به مكّه آمده بودند.

كَيد = نِيرنگ، فريب، حيله.

تَضليل = نابود كردن و از بين بردن، تباهى، گمراه ساختن، باطل كردن.

طَير = پرنده.

أَبابيل = گروه ها، دسته ها.

حِجارَة [جمع حَجَر (سنگ)] = سنگ ها.

سِجّيل = سنگى كه نه سخت است و نه سست، كُلوخ.

عَصف = كاه.

مَأكول = جويده شده، خورده شده، متلاشى شده.

12. سوره هُمَزَه

كُلّ = همه، تمام، هر.

هُمَزَة = عيبجو، غيبت كننده.

لُمَزَة = طعنه زننده، مسخره كننده.

حُطَمَة = آتش سوزان.

موقَدَة = شعلهور، برافروخته.

أَفْئِدَة [جمع فُؤاد (قلب)] = قلب ها، دل ها.

مُؤْصَدَة = در ميان گيرنده، دربسته.

عَمَد [جمع عَمود (سُتون)] = ستون ها، پايه ها.

مُمَدَّدَة = كشيده شده، بلند، برافراشته.

13. سوره عصر

عَصر = زمان، روزگار، وقت، آخر روز تا هنگام غروب آفتاب.

إِنسان = آدم، بشر.

خُسر = زيانكارى، ضرر و زيان.

صالِحات [جمع صالِحة (كار شايسته)] = كارهاى شايسته، كارهاى خوب و نيكو

حَقّ = پايدار، راست، درست، شايسته.

صَبر = بُردبارى، شكيبايى.

14. سوره تَكاثُر

تَكاثُر = زياده طلبى، افزون خواهى.

مَقابِر [جمع مَقْبَرَة (محل دفن مردگان)] = قبرستان، گورستان.

عِلم = دانش.

عِلمَ الْيَقين = دانش يقين آور.

جَحيم = آتش بسيار شعلهور، نامى از نام هاى جهنّم.

عَين = چشم.

عَينَ الْيَقين = نگرشِ يقين آور.

يَوْمَئِذ = در آن روز.

نَعيم = نعمت، مال، آسايش.

15. سوره قارِعَه

قارِعَة = حادثه كوبنده، مصيبت، از نام هاى روز قيامت.

فَراش [جمع فَراشَة (پروانه)] = پروانه ها.

مَبثوث = پراكنده شده.

جِبال [جمع جَبَل (كوه)] = كوه ها.

عِهن = پَشم رنگ شده.

مَنفوش = (پشمِ) زده شده و پهن شده.

مَوازين [جمع ميزان (ترازو)] = ترازوها، ترازها.

عيشَة = زندگى، زندگانى.

راضِيَة = خوب و پسنديده، مايه خشنودى، شايسته.

أُمّ [در اين جا] = پناهگاه، جايگاه.

هاوِيَة = جهنّم.

حامِيَة = بسيار سوزان، داراى گرماى فراوان.

16. سوره عاديات

عاديات [جمع عادية (اسب دونده)] = اسب هاى دونده.

ضَبح = نَفَس نَفَس زدن.

مورِيات [جمع مورية (روشن كننده)] = روشن كنندگان، آتش افروزان.

قَدْح = آتش، جَرَقّه.

مُغيرات [جمع مُغيرة (حمله كننده)] = حمله كنندگان، مُهاجمان.

صُبح = بامداد.

نَقع = گَرد و غبار.

جَمع = گروه.

كَنود = بسيار ناسپاس، بسيار ناشُكر.

شَهيد = گواه، آگاه.

حُبّ = علاقه فراوان، دوستى بسيار.

خَير [در اين جا] = مال، دارايى.

شَديد = سخت.

قُبور [جمع قَبر (گور)] = گورها.

خَبير = آگاه، دانا، كاردان.

17. سوره زلزال (زَلزَلَة)

أَرض = زمين.

زِلزال = زلزله، لرزه شديد.

أَثقال [جمع ثِقل (بار)] = بارها، چيزهاى سنگين.

أَخبار [جمع خبر] = خبرها.

أَشتات [جمع شَتّ (پراكنده)] = پراكندگان، مردمِ پراكنده.

أَعمال [جمع عَمَل (كار)] = كارها.

مِثقال = هموزن، هم اندازه.

ذَرَّة = چيز بسيار ريز و كوچك، كوچكترين قسمت يك مادّه.

خَير [در اين جا] = خوبى، نيكى.

18. سوره قَدر

لَيلَة = شب.

قَدر = اندازه، اندازه گيرى، بزرگى و احترام و شكوه.

خَير [در اين جا] = بهتر، برتر.

أَلْف = هزار.

شَهر = ماه.

مَلــئِكَة [جمع مَلَك (فرشته)] = فرشتگان.

روح = در اين سوره به معنى «جَبرَئيل» يا «فرشته الهى» است.

إِذن = اجازه، باردادن.

أَمر = كار.

سَلام = سلامتى، بركت، صلح، امنيّت.

مَطلَع = زمان طُلوع، هنگام برآمدن.

فَجر = صبح، سپيده دم، بامداد.

19. سوره تين

تين = اَنجير.

زَيتون = ميوه اى كه روغنى بسيار مفيد به نام «روغن زيتون» را از آن مى سازند.

طور = كوه.

سينين = مبارك.

طور سينين (سينا) = كوهى كه حضرت موسى(عليه السلام) براى راز و نياز با خدا به آن جا مى رفت.

بَلَد = شهر، سرزمين.

أَمين [در اين جا] = داراى امنيّت و آرامش.

أَحسَن = بهتر، نيكوتر.

تَقْويم = شكل و صورت مناسب و شايسته.

أَسفَل = پايين تر.

اَسفَل سافِلين = پايين ترين جايگاه و مكان.

أجر = پاداش، مزد.

غَيرُ مَمنون = هميشگى، بدون منّت، كامل، بى پايان.

بَعد = پس، پس از اين.

دين [در اين جا] = قيامت.

أَحكَم = داور بهتر.

حاكِمين [جمع حاكم (داور)] = داوران، حكم كنندگان، قضاوت كنندگان.

أَحكَم الْحاكمين = بهترين داور.

20. سوره اِنشراح (شَرح)

إِنشِراح = وسعت يافتن، گشادگى، بازشدن.

وِزر [در اين جا] = بار سنگين.

ظَهر = پشت.

ذِكر = ياد، آوازه.

عُسر = سختى، دشوارى.

يُسر = آسانى.

سؤالات امتحان

پس از خواندن كتاب، به سؤالاتِ يك نمره اىِ زير پاسخ گوييد و سپس به خود امتياز بدهيد:

1 . حديث «خَيْرُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْ انَ وَ عَلَّمَهُ» را معنا كنيد.

2 . براى نخستين بار، در چه شهرى، كدام مكان، در چه سنّى، چه روزى، و چه ماهى، قرآن بر پيامبر عزيز خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) فرو فرستاده شد؟

3 . آيا جايز است كه بدون وضو و طهارت، به خطّ و كلمات و حروف و علامت هاى قرآن دست بزنيم؟

4 . در چه مواردى، بايد پس از شنيدن قرآن فوراً سجده كرد؟

5 . چهار مورد از آداب خواندن قرآن را نام ببريد.

6 . «حروف مقطّعه» به چه حروفى گفته مى شود؟

7 . فتحه به چه معناست و چرا به آن فتحه مى گويند؟

8 . در زبان عربى، صداى كسره چگونه خوانده مى شود؟

9 . در زبان عربى، صداى ضمّه چگونه خوانده مى شود؟

10 . تلفّظ «الف مدّى» به چه صورت است؟

11 . صداى «ياء مدّى» شبيه به كدام صداى زبان فارسى است؟

12 . «واو مدّى» چيست؟

13 . حرف سكون دار به كمك چه حرفى خوانده مى شود و همراه با آن، چند بخش از كلمه را تشكيل مى دهد؟

14 . تشديد چيست و كجاى حرف قرار مى گيرد؟

15 . تنوين را تعريف كنيد و اقسام آن را نام ببريد.

16 . علامت مدّ معمولاً روى كدام حروف قرار مى گيرد؟ حرفى كه داراى علامت مدّ است، چگونه خوانده مى شود؟

17 . اگر علامت تنوين پيش از علامت وصل باشد، به چه صورت خوانده مى شود؟

18 . قاعده «والى» را توضيح دهيد و براى آن مثالى بزنيد.

19 . قاعده «اشباعِ هاء ضمير» را همراه با مثال توضيح دهيد. در چه مواردى، هاء ضمير اشباع نمى شود؟

20 . «وقف» را تعريف كنيد و اقسام آن را نام ببريد.

كتابنامه

1. پرهيزكار، شهريار: «چگونه قرآن را حفظ كنيم؟» ، چاپ اوّل، تهران، نمايندگى ولى فقيه در نيروى مقاومت بسيج، 1371.

2. حبيبى، على: «آموزش روخوانى قرآن كريم (سطح 2)» ، چاپ اوّل، قم، مؤلّف (واحد قرآن روابط بين الملل قم)، 1372.

3. گرامى، كاظم: «روش حفظ قرآن كريم» ، چاپ سوم، مشهد، بنياد پژوهش هاى اسلامى «آستان قدس رضوى» ، 1372.

4. محمدى، حميد: «زبان قرآن (روخوانى و روانخوانى قرآن كريم)» ، چاپ اوّل، تهران، مؤسّسه تحقيقاتى و انتشاراتى نور، 1370.

كتابهاى نگارنده

1. مقدمات احكام

2. احكام تقليد و اجتهاد

3. احكام نماز

4. احكام روزه

5. احكام خانواده (احكام متأهّلين)

6. احكام ازدواج

7. احكام بانوان و مادران

8. احكام نوجوانان

9. احكام نوآموزان (شعر وضو)

10. منتخب رساله امام خمينى(قدس سره)

11. روش تنظيم كتابخانه

12. روش مطالعه و تلخيص

13. روش يادداشت بردارى و دسته بندى مطالب

14. روش تدريس و دسته بندى احكام

15. سرشك خون (روش مرثيه خوانى و مراثى امام حسين(عليه السلام) و يارانش)

16. كوثر عصمت يا 200 حديث در باره حضرت زهرا(عليها السلام)

17. جانِ جانان : امام زمان(عليه السلام)

18. ياس عصمت : زهرا(عليها السلام)

19. سيماى زن

20. ماه در آينه يا امام خمينى(قدس سره) از دريچه نگاه خود

21. جان از نگاه جانان يا حضرت آية اللّه خامنه اى از نگاه امام خمينى(قدس سره)