زنان در حكومت امام زمان (ع)

محمدجواد طبسى

- ۳ -


زنان سرافراز

اينك به اختصار به شرح حال برخى از زنان نامبرده اشاره مى‏كنيم.

1. صيانه ماشطه

او يكى از همان سيزده بانويى است كه در دولت حضرت مهدى عليه السلام زنده شده، به دنيا باز مى‏گردد. وى همسر حزقيل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرايشگرى دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پيامبر خود، حضرت موسى، ايمان آورده بود امّا همچنان ايمان خود را پنهان مى‏كرد.

نوشته‏اند: روزى وى مشغول آرايش دختر فرعون بود كه شانه از دستش افتاد و بى اختيار نام خدا را بر زبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آيا نام پدر مرا بر زبان آوردى؟ گفت: نه، بلكه نام كسى را بر زبان آوردم كه پدر تو را آفريده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو كرد و فرعون صيانه را احضار كرد و گفت: مگر به خدايىِ من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقيقى دست نمى‏كشم و تو را پرستش نمى‏كنم.زنان در حكومت امام (ع) فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و همه بچه‏هاى آن زن را در حضورش در آتش افكنند. چون نوبت به طفل شيرخوارش رسيد صيانه مى‏خواست به ظاهر از دين برائت جويد كه كودك شيرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر كن كه تو بر حق هستى! فرعونيان آن زن و بچه شيرخوارش را در آتش افكنده، سوزاندند و خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دين، او را در دولت امام مهدى زنده مى‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت كند و هم انتقام خود را از فرعونيان بگيرد.

2. سميه، مادر عمار ياسر

وى هفتمين نفرى بود كه به اسلام گرويد و بدين سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترين شكنجه‏ها را بر او روا داشت.(20) او و شوهرش ياسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار كرد كه پيامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنين كارى نشدند. او نيز زره آهنى به سميه و ياسر پوشانيد و آنها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پيامبر كه گاه از كنارشان عبور مى‏كرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش مى‏نمود و مى‏فرمود: «صبراً يا آل ياسر فان موعدكم الجنة»: اى خاندان ياسر، صبر پيشه سازيد كه وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل بر هر يك ضربتى وارد ساخت و ايشان را به شهادت رساند.(21)> خداوند اين زن را به پاداش صبر و مجاهدتى كه در راه اعتلاى اسلام نشان داد و بدترين شكنجه را از دشمن خدا تحمل كرد، در ايام ظهور مهدى آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهى را ببيند و در لشكر ولىّ خدا به ياوران آن حضرت خدمت كند.

3. نسيبه، دختر كعب مازنيه

او معروف به ام عماره و از زنان فداكار صدر اسلام است كه در برخى از جنگهاى پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم شركت جسته و مجروحان جنگى را مداوا كرده است. او در جنگ احد بهترين نقش را ايفا كرد. با ديدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پيامبر به دفاع از جان شريف پيامبر پرداخت و در اين راه بدنش زخمهاى فراوان برداشت.پيامبر عزيز اين فداكارى را ستود و به فرزندش عماره چنين فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگى والاتر است.(22)

پس از فروكش كردن جنگ، نسيبه با سيزده زخم(23) سنگين به همراه ديگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنيدن فرمان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله وسلم كه فقط مجروحان جنگ بايد به تعقيب دشمن بشتابند، نسيبه از جاى برخاست و آماده رفتن شد، امّا به علت شدت خونريزى نتوانست شركت كند. همين كه پيامبر از تعقيب دشمن برگشت، پيش از آنكه به خانه برود، عبدالله بن كعب مازنى را براى احوالپرسى نسيبه و سلامتى وى به نزد او فرستاد و چون از سلامتى وى آگاه گشت شادمان موضوع را به پيامبر خبر داد.(24) نسيبه از كسانى است كه براى يارى امام مهدى عليه السلام زنده خواهد شد.(25)

4. امّ ايمن

از زنان پرهيزكار و خدمتكار حضرت رسول صلي الله عليه و آله وسلم است. پيامبر به او مادر خطاب مى‏كرد و مى‏فرمود: «هذه بقية اهل بيتى»:(26) اين زن، باقى مانده‏اى از خاندان خدمت امام آمد و سخن گفت. ديدم وى در كمال فصاحت و بلاغت صحبت مى‏كند. سپس حضرت پيرامون موضوع ولايت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.(27)

6. زبيده

مشخصات كاملى از او نقل نشده است. احتمال دارد زبيده زن هارون الرشيد باشد كه شيخ صدوق(ره) درباره‏اش گفته است: وى يكى از هواداران و پيروان اهل بيت است. هنگامى كه هارون دانست از شيعيان است قسم خورد كه طلاقش دهد. زبيده كارهاى خدماتى بسيارى داشت كه يكى آبرسانى به عرفات است. همچنين نوشته‏اند وى يكصد كنيز داشت كه پيوسته مشغول حفظ قرآن بودند و هميشه از محل سكونت او صداى تلاوت قرآن شنيده شد. زبيده در سال 216 ق. رحلت كرد.(28)

7. حبّابه والبيّه

از زنان والامقامى است كه دوره زندگى هشت امام معصوم را درك كرد و پيوسته مورد لطف و عنايت ايشان قرار داشت. در يك يا دو نوبت به وسيله امام

زين العابدين و امام رضا عليه السلام جوانى‏اش به او بازگردانده شد. اولين ملاقات وى با اميرمؤمنان عليه السلام بود كه از آن حضرت دليلى بر امامت درخواست كرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مهر خود را نقش كرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر كه توانست در اين سنگ چنين اثرى بر جاى بگذارد او امام است. از اين رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام ديگر مى‏رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مى‏زدند و اثر آن نقش مى‏بست. نوبت كه به امام رضا عليه السلام رسيد حضرت نيز چنين كرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا عليه السلام زنده بود و پس از آن بدرود حيات گفت.(29) روايت شده است كه وقتى حبابه به خدمت امام زين العابدين رسيد يكصد و سيزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏اى نمود و جوانى‏اش بازگشت.30) همچنين نوشته‏اند: صورت حبابه از زيادى سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشكيده‏اى شده بود.31)>

8. قنواء

دختر رشيد هجرى، يكى از شيعيان و پيروان على عليه السلام و خود از ياران با وفاى حضرت امام جعفر صادق عليه السلام است32). وى دختر بزرگمردى است كه در راه محبت و دوستى اميرمؤمنان به طرز دلخراشى به شهادت رسيد. از گفتار شيخ مفيد برمى‏آيد كه قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبيدالله بن زياد شاهد قطع دو دست و دو پاى پدر خود بوده و به كمك ديگران بدن نيمه جان پدر را از دارالاماره بيرون آورده و به خانه منتقل كرده است. روزى قنواء به پدرش گفت: پدر جان، چرا اين همه خود را به رنج و مشقت عبادت مى‏اندازى! پدر در جواب گفت: دخترم، پس از ما گروهى خواهند آمد كه بينش دينى و شدت ايمانشان از ما، كه اين همه خود را به زحمت عبادت انداخته‏ايم، بيشتر است.33)

د: بانوان منتظِر

چهارمين گروه ياوران امام بانوان پرهيزكارى هستند كه پيش از ظهور بقية‏الله رحلت كرده‏اند. به ايشان گفته مى‏شود امام تو ظاهر گشته است، اگر مايلى مى‏توانى حضور داشته باشى. آنان نيز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

رجعت زنان مربوط به گروه خاصى نيست و هر بانويى خود را با خواسته‏ها و شرايط زندگى در حكومت مهدى آل محمد عليه السلام تطبيق دهد ممكن است در آينده از رحمت خداوندى بهره‏مند گشته، براى يارى امام زنده شود. يكى از آن شرايط خواندن دعاى عهد است كه در فرد، نوعى آمادگى براى پذيرش حكومت آخرين ذخيره الهى ايجاد مى‏كند. به فرموده امام صادق عليه السلام : هر كه چهل صبح دعاى عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر هم پيش از ظهور آن حضرت از دنيا برود خداوند او را از قبر بيرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد... .34)

انتظار فرج

يكى از شرايط حضور در حكومت بقية‏الله و توفيق ديدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ يعنى آمادگى كامل براى پذيرش حكومت حق و آراستن به آنچه كه مهدى عليه السلام مى‏گويد و مى‏خواهد. انتظار فرج يعنى نفى هر گونه سلطه از بيگانگان و مبارزه با افكار انحرافى و فساد اخلاق و در يك كلام، انتظار فرج يعنى بيزارى از دشمنان خدا و پيامبر و معصومين قدس سرهما .

بى سبب نيست كه انتظار از بهترين اعمال شمرده شده است، بلكه فرد منتظرِ دولت مهدى همانند كسى است

كه در پيش روى رسول خدا شهيد گشته و در خون خود غلتيده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنيا برود بسان كسى باشد كه در خيمه مهدى فاطمه عليه‏السلام مى‏باشد.

ابو بصير از امام صادق روايت كرده كه آن حضرت روزى فرمود: آيا شما را خبر ندهم به چيزى كه خداوند عملى را بدون آن از بندگانش قبول نمى‏كند؟ گفتيم: آرى. فرمود: شهادت بر وحدانيت خدا و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اقرار به آنچه كه خداوند فرموده، از دوستى ما و بيزارى از دشمنان و اطاعت و پيروى از ما. نيز داشتن ورع و پرهيزكارى و انتظار كشيدن براى قائم عليه السلام . آنگاه فرمود:به درستى كه براى ما دولتى است، خداوند آن را هر زمانى كه اراده كند برقرار مى‏سازد. سپس افزود: هر كس كه دوست دارد از ياران قائم عليه السلام ما باشد بايد در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بيارايد، و اگر در همان حال بميرد براى او اجرى همانند كسى است كه آن حضرت را درك كرده باشد.35)

آخرين سخن

بانوى محترم، خواهر مسلمان !

اگر مى‏خواهيد در زمره ياران امام باشيد... اگر مى‏خواهيد يكى از آن پنجاه زن باشيد... اگر مى‏خواهيد يكى از آن چهارصد نفرى باشيد كه همراه عيسى از آسمان فرود مى‏آيند، ... اگر مى‏خواهيد به اراده پروردگار و براى ديدار گل روى مهدى فاطمه بار ديگر به دنيا باز گرديد... اگر مى‏خواهيد فرد مفيدى در حكومت مهدى عليه السلام باشيد، بياييد از همين لحظه با قائم آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم پيمان ببنديد و رابطه خود را با او محكم كنيد و خود را با برنامه‏ها و خواسته‏هاى مهدى عليه السلام تطبيق دهيد. بدانيد كه امام جز راه جدش پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و اميرالمؤمنين عليه السلام نمى‏رود.

به اميد حضور و ديدار او

فهرست منابع

1- احتجاج طبرسى
2- اسدالغابة
3- اختصاص شيخ مفيد
4- بيت الاحزان
5- بحارالانوار
6- تنقيح المقال
7- جامع الرواة
8- دلائل الامامة
9- تهذيب الكمال
10- چشم اندازى از حكومت مهدى عليه السلام
11- الجمل، شيخ مفيد
12- رجال شيخ طوسى
13- رياحين الشريعه
14- سفينة‏البحار
15- الفصول المهّمة
16- المسترشد، طبرى
17- مجمع الزوائد
18- معجم احاديث الامام المهدى عليه السلام
19- مغازى واقدى
20- قاموس الرجال
21- نقش زنان مسلمان در جنگ
22- منتهى الآمال
23- كمال الدين، شيخ صدوق
24- الغيبة، شيخ طوسى