زنان در حكومت امام زمان (ع)

محمدجواد طبسى

- ۱ -


اشاره

با آفرينش زن برگ زرّينى به برگهاى زرّين عالم وجود افزوده شد. چرا كه زن مظهر جمال و جلال خداوند بود كه بايد شناخته مى‏شد. اين نور الهى از آغاز آفرينش تاكنون دورانهاى تلخ و شيرينى سپرى كرده است. گاه همراه با حركت انبياى الهى گام در گام پيامبران خدا گذارده و دوشادوش مردان صالح، از پيامبر خود حمايت كرده است؛ همانند آسيه همسر فرعون كه نخست در حفظ موسى، پيامبر خدا، ايفاى نقش كرده و سرانجام با كشف راز او، به بدترين شكنجه‏ها گرفتار گرديده است و در هيچ حال دست از دين خدا و پيامبرش برنداشت. همچنين ماشطه كه حاضر مى‏شود خود و فرزندانش در آتش بسوزند امّا لحظه‏اى از ايمان به خدا دورى نكند. هاجر همسر ابراهيم به تنهايى در بدترين شرايط اقليمى با كودك نوزادش در كنار خانه خدا زندگى مى‏كند و فرمان خدا را گردن مى‏نهد.

زنان اولين كسانى‏اند كه افتخار آموزگارى بشر را به عهده گرفته‏اند و دامانشان كانون شكل‏گيرى تمام فضيلت‏ها است. زيرا با عطوفت و صبر در برابر تربيت فرزند بهترين و سازنده‏ترين نقش تربيتى را بر عهده دارند. زن است كه مرد را از دامهاى شيطانى و از منجلاب فساد و بدبختى نجات داده، به اوج قله كمال انسانى و خوشبختى مى‏رساند. در قرآن كريم در موارد بسيارى از اين گوهر تابناك ياد شده است. سوره‏اى در قرآن به نام زنان (نساء) و سوره‏اى به نام يك زن (مريم) است. در برخى از سوره‏هاى ديگر نيز ماجراهاى زنان مؤمن و فداكار ذكر شده و در سوره تحريم از الگو بودن دو زن چنين ياد شده است: «و ضرب الله مثلاً للذين آمنوا امراة فرعون اذ قالت رب ابن لى عندك بيتاً فى الجنة و نجنى من فرعون و عمله و نجنى من القوم الظالمين»(1) و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است، در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانه‏اى براى من نزد خود در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش.

تعبيرهاى قرآن درباره مريم هر فرد را به شگفتى وا مى‏دارد. آيا اين تكريم‏هاى بسيار زيبا از اين پاسداران حريم عفت و اخلاق نشان دهنده عظمت روحى و مقام والاى آنها نيست! آيا زنها نبودند كه در صدر اسلام، در جنگ صفين و در حادثه خونين كربلا حماسه آفريدند!

امروز شما بانوان همانند بسيارى از مردم به آينده مى‏انديشيد؛ به يك انقلاب جهانى و يك حكومت موعود، كه چگونه در برابر قدرتهاى بزرگ غلبه پيدا مى‏كند! آيا برنامه‏هاى او چيست؟ چه كسانى با او همكارى مى‏كنند و زنان در آن چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه كسانى‏اند و راز و رمز موفقيتش در گرو چيست؟

ما در اين نوشتار كوتاه نقش زنان در ايام ظهور امام عليه السلام را مورد بررسى قرار مى‏دهيم.

در گذر تاريخ

رفتار غيرانسانى مردم جاهليت پيش از اسلام با زنان و دختران چيزى نيست كه بر كسى پوشيده باشد.در آن روزگار زن يك كالاى بى ارزش شناخته و در بازار برده فروشان عرضه مى‏شد. دختران به بدترين شيوه زنده به گور مى‏شدند و زنان در شديدترين قيد و بندها بدترين روزها را سپرى مى‏كردند و از خود هيچ اراده و اختيارى، حتى حق زندگى شرافتمندانه، نداشتند و روزنه‏هاى اميد به روى آنها بسته بود. در چنين عصرى پيامبر رحمت به دستور پروردگار بارقه اميد و چراغ زندگى در دلهاى مأيوس آن ستمديدگان روشن ساخت و پيوسته با گفتار و رفتار خود در زدودن افكار جاهليت و بازگرداندن شخصيت به زنان سعى وافر نمود.

مشاهده حمايت‏هاى قاطع و فداكارى‏ها و تلاش‏هاى پيگير زنان در تاريخ اسلام گواه تأثير گفتار و عملكرد پيامبر و معصومين قدس سرهما است.

بخشى از اين تلاش‏هاى خالصانه زنان در دوران پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم و على عليه السلام را مى‏توان در زندگى خديجه كبرى عليه‏السلام يافت. او اولين زن مسلمان بود كه ثروت انبوه خود را در راه اسلام مصرف كرد. نيز دخت پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم بانوى عالم هستى، بهترين نقش را در حفظ اسلام ايفا كرد و سرانجام در راه دفاع از ولايت و امامت شهيد گشت.

بزرگان دين در كتابهاى خود بخشى را به معرفى و شرح حال زنان اختصاص داده‏اند. شيخ طوسى رحمه الله در كتاب رجال خود در پايان هر بخش بابى به نام «باب النساء» گرد آورده و در آن نام زنان روايت كننده از معصومين را بر شمرده است، كه شمار آنان به شصت و دو نفر مى‏رسد. اين مقامى والاست كه بانويى افتخار يابد سخن معصومان را براى آيندگان نقل كند و به يادگار نهد و در هر نامش به عظمت ياد شود.

افزون بر اين، در صدر اسلام عده زيادى از زنان به همراه پيامبر در صحنه نبرد شركت مى‏كردند و به زنان مداواى مجروحان و سرپرستى بيماران مى‏پرداختند و در انتقال آب و حمل غذا و آشپزى و نگهدارى وسايل رزمندگان و تهيه دارو و رساندن مهمّات به رزمندگان، و تعمير تجهيزات آسيب ديده و انتقال مجروحان و شهدا، انجام وظيفه مى‏نمودند.

نام تنى چند از آن زنان مجاهد و فداكار به قرار زير است.

1. نسيبه دختر كعب مازنيه.

2. ام عطيه

3. ام ابيه

4. ام ايمن

5. حمنه دختر جحش

6. ربيع دختر معوذ

7. ام زياد

9. ليلا غفاريه

10. ام سليم

11. معاذه غفاريه

12. ام سنان اسلميه(2)

نقش زنان در دوران امام على عليه السلام

در دوره زندگى على عليه السلام نقش زنان مؤمن در حفظ اسلام چشمگير بود. آنها دفاع از پيشواى مسلمانان را يك وظيفه دينى مى‏دانستند و زمانى كه دشمنان على

قرار گذاشتند تا وى را در نماز غافلگير كرده، به قتل برسانند، اسماء بنت عميس بى درنگ اين توطئه را به وسيله كنيز خود به امير مؤمنان گزارش كرد.(1) ام‏سلمه، همسر محترم پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله وسلم بارها از امام على عليه السلام دفاع نمود و سعى مى‏كرد از رفتن عايشه و طلحه و زبير براى آشوب جلوگيرى نمايد؛ اگر چه آنها به كار خود ادامه دادند(4). مادر عبدالله بن عباس نيز يكى از همان زنان با تقوا است كه با فرستادن مردى از قبيله جهينه به نزد اميرمؤمنان على عليه السلام خبر خروج طلحه و زبير را به سوى بصره گزارش كرده است.(5) در جنگ صفين عده‏اى از زنان مجاهد و فداكار با خطابه‏هاى آتشين خود در جمع رزمندگان، آنان را به جنگ تشويق مى‏كردند، به گونه‏اى كه معاويه از اين حركت سخت به خشم آمد. زيرا اين امر موجب تقويت روحيه ياران على عليه السلام و تضعيف نيروهاى دشمن شده بود.
آگاهان تاريخ مى‏نويسند: برخى از زنان هوادار على عليه السلام از درون لشكر معاويه گزارش تهيه نموده، به هر وسيله ممكن آن را به على عليه السلام اطلاع مى‏دادند.(6)