زمينه سازان انقلاب جهانى حضرت مهدى عليه السلام

سيد أسد الله هاشمى شهيدى

- ۱ -


مقدمه چاپ دوم

بسم الله الرحمن الرحيم

ستايش از آن خداوندى است که کارساز است وبنده نواز، وپروردگار عالميان، ومالک روز جزا.

ودرود بيکران بر اشرف کائنات پيامبر رحمت حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبد الله صلى الله عليه وآله واهل بيت پاک وپاکيزه ى او عليهم السلام، که پيشوايان امت وراهنمايان بشريت اند. وبه ويژه بر اميد مستضعفان، جان تابناک جهان، بنيانگذار حاکميت قرآن، حضرت مهدى صاحب الزمان (عجل الله تعالى فرجه الشريف) که رمز بقاى هستى است، درود فراوان باد.

پيش از آنکه درباره ى کتاب حاضر سخنى بگويم بر خود لازم مى بينم اين نکته را خاطر نشان سازم که شرايط خاصى دست به دست هم داد وخاطره اى از طفوليت- که از اهل منبر مى شنيدم که پيش از ظهور مبارک حضرت مهدى عليه السلام سيدى از دودمان پاک رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از تبار اهل بيت عصمت وطهارت عليهم السلام در ايران قيام خواهد کرد- مرا بر آن داشت تا درباره ى اين موضوع به کاوش وتحقيق پرداخته، در اين زمينه کتابى فراهم آورم که اين امر به تأليف کتاب (زمينه سازان انقلاب جهانى مهدى عليه السلام) منتهى گرديد.

اکنون که با منت ويارى خداوند متعال چاپ اول کتاب به اتمام رسيده ونسخه هاى آن ناياب گرديده وبراى بار دوم آماده چاپ وانتشار مى گردد با شکرگزارى به درگاه ايزد منان، چاپ جديد کتاب را به همه ى تشنگان دانش، وشيفتگان فضيلت، وجويندگان راه حق وحقيقت، وهمه ى منتظران مؤمن وکسانى که امروز با تمام وجود به معنويات روى مى آورند، تقديم مى نمايم.

وياد آور مى شوم که در آستانه ى چاپ دوم، با تجديد نظر در کتاب، مواردى را که نياز به تبيين داشت، توضيح بيشترى دادم که اميدوارم مورد پذيرش پژوهشگران ودين باوران، ومنتظران با ايمان قرار گرفته وبه همان اندازه که انتظار مى رود مفيد افتد.

واينک سخنى چند درباره ى کتاب:

خواننده ى گرامى! پيش از مطالعه ى کتاب حاضر ومرور در آن لازم است نکات چندى را که در اينجا مى آوريم با دقت بخوانيد ومطالب آنرا به ذهن بسپاريد تا درباره ى مباحثى که در آينده پيرامون نهضت اسلامى ايرانيان پيش از ظهور مبارک حضرت مهدى عليه السلام به رهبرى ابر مردى از دودمان پاک رسول خدا صلى الله عليه وآله خواهيم داشت دچار تزلزل وتشويش خاطر نگرديد.

1- کتاب حاضر که پيرامون برخى از علائم ظهور، بويژه نهضت اسلامى ايرانيان نگارش يافته، حوادثى را که طبق پيش بينى هاى أئمه ى معصومين عليهم السلام در طول سالهاى قبل از ظهور، در ايران اسلامى به وقوع مى پيوندد براى شما شرح مى دهد.

2- اين کتاب، از اين جهت که شامل روايات مربوط به (زمينه سازان) پيش از ظهور ونقش رهبرى سيدى بزرگ وانقلابى از دودمان اهل بيت عليهم السلام در ايران است، اطلاعات کميابى از ويژگيهاى ملت مسلمان وانقلابى ايران را به دست مى دهد، وخواننده پس از مطالعه مى تواند اطمينان حاصل کند که از چگونگى قيام دينى ايرانيان، ونحوه ى نهضت آن بزرگ سيد انقلابى به وسيله ى روايات وارده وشواهد وقرائن موجود در متن کتاب، به حد کافى اطلاعات لازم را کسب نموده است.

3- از آنجا که محور اصلى بحث در کتاب حاضر پيرامون قيام سيدى از نوادگان اهل بيت عليهم السلام از سرزمين مقدس ايران اسلامى بوده ودر ذهن بسيارى از خوانندگان - حتى شخص مؤلف - چنين بوده است که آن سيد بزرگوار (سيد حسنى) است، از اينرو با اينکه نگارنده ثابت کرده است که مطابق برخى از اخبار ونظريات دانشمندان اسلامى سيد نامبرده (سيد حسنى) است با اين حال، هرگز خروج سيد حسنى را نيز انکار نکرده است. بلکه با تذکرات وياد آوريهاى مکرر ونقل روايات متعدد وفراوان که - از شيعه وسني- در متن کتاب آورده، به اثبات رسانده است که سه انقلابى ايرانى قبل از ظهور در پهنه ى سياست ايران ظاهر مى شوند که هر سه نفر آنها (سيد) مى باشند.

4- با توجه به اينکه طبق روايات وارده سه انقلابى ايرانى پيش از ظهور در ايران قيام خواهند نمود که هر سه نفر آنها سيد مى باشند ودر روايات نيز از ظهور به عناوين مختلفى چون، سيد حسنى، سيد حسينى وسيد خراسانى سخن به ميان آمده است وحمل همه ى آن روايات بر قيام يک نفر نيز بعيد، مى نمايد، از اينرو ما پيوسته از نخستين فريادگر انقلابى که ساقط کننده ى رژيم شاهنشاهى در ايران است به عنوان: سيد حسينى، ياد خواهيم کرد تا از آن دو سيد انقلابى ديگر باز شناخته شود، چه آنکه طبق بعضى از روايات- چنانکه در متن کتاب خواهد آمد- نخستين قيام کننده، دعوت حق را لبيک گفته واز اين جهان رحلت مى کند، وآن دو سيد ديگر با هر اسم وعنوان که خوانده شوند خواه به عنوان حسنى، وخواه به عنوان خراساني- در حدود يک ماه بعد از ظهور، با حضرت مهدى عليه السلام بيعت مى نمايند ودر صف ياران آن حضرت قرار مى گيرند.

5- خوانندگان گرامى بايد توجه داشته باشند که گاهى ممکن است يک موضوع يا مطلب براى بسيارى از محققان ومورخان ونويسندگان وپژوهشگران مبهم ونا مشخص بوده وسابقه ى ذهنى آنها چيز ديگرى باشد ولى بعدها گذشت زمان ووقوع حادثه اى آنرا براى همگان قابل فهم نموده وديوار همه ى حدسياتى که در ذهن محققان وکاوشگران وجود داشته وقرنها با آن زندگى کرده وبدان خو گرفته اند ويا درباره ى آن به کاوش وتحقيق پرداخته اند، يکباره در هم فرو ريزد.

6- مطالب اين کتاب تا حدى فشرده ولى جامع است، زيرا درباره ى هر يک از موضوعات مورد بحث به طريق استدلال وارد مى شود وبا استناد به روايات، ونقل گفتار دانشمندان، وذکر برخى از جريانات تاريخى نتيجه ى روشنى به دست مى دهد.

7 - بعضى مواقع که حديثى نياز به توضيح داشته است گاهى عنان قلم نگارنده را به راهى برده، که ناچار شده است جهت روشن تر شدن مطلب، همان حديث را بصورت مفصل تر از منبع ديگر نقل کند، گرچه اين کار به نظر بعضى خسته کننده وملال آور است، ولى به نظر مؤلف اين کار ضرورت داشته است. زيرا در أحاديث مفصل نکات دقيقى وجود دارد که آن نکات در أحاديث مختصر، ديده نمى شود.

8- به همه ى خوانندگان محترم توصيه مى کنيم: اگر فرصت خواندن تمام مطالب کتاب را ندارند، لا اقل مقدمه ى چاپ اول ودوم کتاب را مطالعه نمايند تا اگر در موقع خواندن کتاب، يا مطالعه ى قسمتهايى از فرازهاى حساس آن، به موضوع مشکلى برخورد نمودند به آسانى بتوانند آنرا، حل کنند.

در خاتمه صميمانه ترين سپاس هاى خود را به درگاه خداى تعالى عرضه مى دارم واز ذات اقدس احديتش خواهانم که در ظهور مبارک پيشوا ومولايمان حضرت بقية الله (ارواحنا له الفداء) تعجيل فرمايد وبر ما منت گذارد، وبقيه عمرمان را تفضلا در روزگار مسعود دولت حقه به عهد مبارک آن حضرت قرار دهد.

به اميد روزى که آن بزرگ رهبر آسمانى، آخرين حجت خدا، موعود همه ى امتها وملتها ظهور فرموده وجهانيان را در سايه ى حکومت واحد جهانى از عدالت وآزادى الهى خود سيراب فرمايد.

انشاء الله

مؤلف

مقدمه چاپ اول

بسم الله الرحمن الرحيم

محور اصلى بحث در اين مجموعه، بررسى قيام مقدس (سيد حسنى) ونهضت اسلامى مردم مسلمان ايران زمين است، به رهبرى آن سيد بزرگوار پيش از ظهور مبارک حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشريف) از ديدگاه روايات اسلامى واخبار وارده ى از معصومين عليهم السلام.

موضوع قيام مقدس سيد حسنى، ونهضت خداپسندانه ى او، که مطابق بسيارى از روايات وارده ى از اهل بيت عليهم السلام اندکى پيش از ظهور قائم منتظر (ارواحنا له الفداء) انجام خواهد گرفت، گرچه يکى از علائم حتميه ظهور موفور السرور مهدى موعود عليه السلام است، وبزرگان ما نيز از دانشمندان وانديشمندان که از زمان ائمه ى معصومين عليهم السلام تا به امروز پيرامون مسئله ى مهدويت در اسلام کتابهاى گرانبهائى را به رشته تحرير در آورده اند، براى نهضت پرجوش وخروش سيد حسنى، اهميت خاصى قائل شده اند، ولى با وجود اين، يکى از مسائل پيچيده ى مربوط به علائم حتمى ظهور است که تا کنون، همچنان در هاله اى از ابهام باقى مانده، وهيچيک از تحليل گران وپژوهشگرانى که به دنبال شناخت نسب واقعى آن بزرگوار بوده اند، نتوانسته اند آن چنانکه بايد، وى را شناسانده وبه مردم معرفى نمايند.

در اينجا لازم است اين نکته را توضيح دهيم که ما زحمات طاقت فرساى دانشمندان وتلاشهاى پى گير آنان را در مورد شناخت (سيد حسنى) ارج مى نهيم اما بايد بگوئيم: با همه ى تلاشهائى که در مورد شناخت سيد حسنى به عمل آمده است، علت عدم شناخت وشناسائى کامل وى، اختلافات وتعارضاتى است که در مدارک ومآخذ اوليه ى مربوط به اين مسئله وجود دارد.

وبه همين جهت عده ى زيادى از محققان وصاحب نظران در تشخيص حقيقت اين موضوع: که آيا اين سيد بزرگ وانقلابى حسنى است يا حسينى؟ وآيا معروف ومشهور به خراسانى است يا از اهل خراسان؟ دچار سردرگمى وسرگردانى گرديده، وهريک از آنان اظهار نظرهاى مختلف واحيانا متضادى را ابزار داشته اند. که به برخى از آنها اشاره مى کنيم.

1- گروهى از صاحب نظران شيعه چنين اظهار عقيده مى کنند: اين سيد بزرگوار که پيش از ظهور حضرت ولى عصر -عجل الله تعالى فرجه الشريف - خواهد آمد واز سرزمين ايران اسلامى قيام خواهد کرد سيد حسنى است.(1)

2- برخى ديگر مى گويند که اين سيد عالى مقام، همان سيدى است که در روايات به عنوان خراسانى از او ياد شده واو همان کسى است که قيامش متصل به قيام حضرت مهدى عليه السلام است. واو همان خراسانى وبدون ترديد سيد حسينى است.(2)

3- برخى از متأخرين چنين عقيده دارند که اين سيد بزرگوار حسنى نيست، بلکه سيدى حسينى است، واو کسى است که رژيم شاهنشاهى را در ايران ساقط خواهد نمود.(3)

4- گروه ديگرى هم، از اهل سنت از صاحب نظران وپژوهشگران که روايات مربوط به (خراسانى) را از قرنها قبل، مورد تحقيق وبررسى قرار داده اند، اظهار عقيده کرده اند که آن سيد بزرگ وبا شخصيتى که از طرف خراسان خروج خواهد کرد وپيشاپيش ظهور حضرت مهدى عليه السلام خواهد آمد سيد حسينى است.(4)

والبته رواياتى هم در اين زمينه از ائمه ى معصومين عليهم السلام وجود دارد که ما آنها را در جاى خود ذکر خواهيم نمود.

به هر حال: ما در اين کتاب که موضوع اصلى بحث آن، همان نضهت مقدس حسنى مى باشد، به تجزيه وتحليل روايات مربوط به (حسنى) پرداخته واظهار نظرهاى برخى از دانشمندان اسلامى را که در قرون گذشته وصد سال اخير پيرامون نهضت هاشمى خراسانى ابراز داشته اند، در موارد متعددى آورده، وبه روشنى ثابت کرده ايم که از ديدگاه روايات اسلامى آن سيد بزرگوارى که از سرزمين خراسان قيام مى کند وبه حسب روايات وارده، زمينه ساز حکومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام خواهد شد، سيدى حسينى است. واو همان هاشمى خراسانى است.

در اين باره در بخشهاى دوم وسوم وچهارم وپنجم، وبه خصوص در بخش چهارم، به تفصيل سخن گفته ايم، واميدواريم آنچه را با بيان ناقص وخامه ى ناتوان خود، به مقدار فکر واندازه ى فهم قاصر خويش به رشته ى تحرير در آورده ايم گامى بسوى حقيقت باشد.

ناگفته نماند که چون موضوع اساسى بحث در اين کتاب، درباره ى خروج حسنى است که يکى از علائم حتميه ى ظهور مسرت انگيز قائم آل محمد صلى الله عليه وآله مى باشد، از اين رو براى تحقيق کامل در موضوع مورد بحث، در پنج بخش مختلف وجداگانه گفتگو نموده وکليه ى مدارک ومآخذ مربوط به روايات، وهمچنين نام شهرهايى که در روايات ذکر گرديده با آدرس دقيق وکامل، در پاورقى آورده ايم تا هر کس که مايل باشد حديث مورد بحث را خود شخصا ببيند، به کتب مورد نظر مراجعه نمايد.

ضمنا تذکر اين نکته نيز ضرورى است که نويسنده ى اين سطور به دليل محدود بودن منابع تحقيق در زمينه ى موضوع مورد بحث، وکمى بضاعت علمى، مدتى دراز وطولانى از دست يازيدن به چنين کارى خطير وپر مسئوليت مردد بود وحتى، يکى دو سه بار نيز از انجام اين مهم منصرف گرديد، تا اينکه سرانجام با اصرار برخى از دوستان به اين امر مهم پرداخت.

واينک، چون اين مسأله قبلا بدين صورت مورد تحقيق وکاوش قرار نگرفته است، نويسنده از همه ى صاحب نظرانى که احيانا ممکن است مطالبى را بر خلاف آنچه تا حال فکر مى کرده اند در اين کتاب ببينند، استمداد مى جويد که اگر با مطلبى که در واقع، خلاف واقع است برخورد نمودند، با پيشنهادات، وانتقادات سازنده ى خود بر او منت گذارند تا نظر صائب آنان براى رفع نواقص کتاب در چاپ هاى بعدى مورد استفاده قرار گيرد.

در پايان اين مقدمه، ياد آور مى شويم که چون در روايات فراوانى که از ائمه ى معصومين عليهم السلام رسيده است از قيام دينى ايرانيان، تمجيد فراوانى به عمل آمده وبه خصوص در حديثى که از پيغمبر گرامى صلى الله عليه وآله درباره ى حرکت انقلابى مردم مسلمان ايران زمين روايت شده آن حضرت، ايرانيان را زمينه ساز دولت جهانى مهدى عليه السلام معرفى فرموده است، از اين رو شايسته ديدم نام اين کتاب را (زمينه سازان انقلاب جهانى مهدى عليه السلام) بگذارم.

به اميد روزى که بنيانگذار حکومت عدل (الله)، پرچم پر افتخار (لا اله الا الله محمد رسول الله، على ولى الله) را در سراسر پهنه ى گيتى به اهتزاز درآورد، وما (ايرانيان) راست قامتان جاودانه ى تاريخ باشيم.

به اميد آن روز

حوزه ى علميه ى قم - سيد اسد الله هاشمى شهيدى

3 شعبان المعظم 1405 برابر 4 ارديبهشت ماه 1364

علائم ظهور ونظريه دانشمندان شيعه

مسئله علائم ظهور حضرت صاحب الامر- عجل الله تعالى فرجه الشريف - وحوادث وپيشامدهائى که در طول مدت غيبت، وپيش از ظهور مبارک آن حجت مطلق الهى (ارواحنا له الفداء) واقع خواهد شد، از جمله مباحث مهم دينى ومسائل بسيار حساس مذهبى است که از قرون گذشته تاکنون پيوسته مورد توجه عميق دانشمندان بزرگ اسلام بوده وهست، وبزرگان ما از عصر معصومين عليهم السلام تا به امروز پيرامون آن از جهات مختلفى بحث کرده وکتابهاى فراوانى نوشته اند ودرباره ى وقوع آن حوادث وپيشامدها مانند بلاهاى عمومى، گرفتارى مسلمانان در دوران غيبت ونقش ستمکاران در صحنه ى سياست وزندگى بشر- نظريات گوناگونى ابراز داشته اند.

در ميان دانشمندان بزرگ اسلام، گروهى از محدثين عالى مقام مانند- (ثقة الاسلام کلينى) و(شيخ صدوق) و(شيخ مفيد) و(شيخ طوسى) (رضوان الله تعالى عليهم) چون بيشتر نظر جمع آورى اخبار وحفظ آثار اهل بيت عليهم السلام را داشته اند، تمامى مسائل مربوط به دوران غيبت حضرت ولى عصر عليه السلام را يکجا نوشته وهمه ى آنها را، حتى حوادث ووقايعى را که بايد عادتا در طول مدت غيبت واقع شود، همگى جزء (علائم ظهور) به حساب آورده اند.

ولى عده اى از دانشمندان وصاحب نظران متأخر که بيشتر نظر تحقيق وبررسى روايات را داشته واحاديث مربوط به دوران غيبت، وعلائم ظهور حضرت ولى عصر عليه السلام را مورد ارزيابى قرار داده اند چنين اظهار عقيده کرده اند که: حوادث وپيشامدهاى مربوط به دوران غيبت حضرت صاحب الامر عليه السلام که در بسيارى از احاديث از آنها سخن رفته است، همگى آنها جزء (علائم ظهور) نيست، وبلکه بيشتر آنها رويدادها ووقايعى است که عادتا بايد در طول مدت غيبت آن بزرگوار واقع شود.

و بدين لحاظ اين عده در صدد تقسيم جمله ى (علائم) برآمده ومجموع حوادث ووقايع مربوط به دوران غيبت را به چند قسمت تقسيم نموده اند وعقيده دارند که مجموع علامات ظهور بر شش قسم است.

از آن جمله: شيخ على اصغر بروجردى است. وى در کتاب (نور الانوار) که از جمله ى کتابهاى بسيار نفيس وگرانبهائى است که در يکصد سال اخير، با تحقيق وبررسى روايات بطور دقيق در شرح حال حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه) وموضوع (رجعت آل محمد صلى الله عليه وآله) نوشته شده است چنين مى گويد:

علامات ظهور بر شش قسم است

قسم اول: علائم حتميه که البته خواه ناخواه بايد واقع شود مانند (خروج دجال) و(سفيانى) و(صيحه ى آسمانى) واين هر (سه) علاماتى است که مقارن با ظهور خواهد بود.

قسم دوم: علائم معلقه وشرطيه که اين علائم، منوط ومشروط ومعلق است به اراده ومشيت خداوند عالم، که اگر اراده ى خدا به آن تعلق گرفته باشد واقع مى شود واگر خدا نخواهد واقع نخواهد شد وچه بسا مى شود که به جهت حکمت ومصلحت ومقتضيات وموانعى که خداوند عالميان مى داند واقع نشود، ويا بر اثر طاعات ودعاهاى مردم رفع گردد ويا تغيير داده شود.

قسم سوم: علاماتى است که قبلا ودر زمانهاى گذشته تاکنون واقع شده وزمان آنها گذشته است، وآنها را علامات واقعه مى گويند.

قسم چهارم: علاماتى است که تا هنوز واقع نشده واميد مى رود که (بعدها) واقع شود، واينها را علامات غير واقعه مى گويند.

قسم پنجم: علاماتى است خاصه، که اين علامات، خاص ومختص به وجود پربرکت خود حضرت صاحب الامر عليه السلام است وکسى در اين علامات با آن حضرت شريک نيست، وحضرتش به اين وسيله مى داند که خداوند او را اذن واجازه ى ظهور داده است، زيرا علم ظهور حضرت را به جز خدا کسى نمى داند.

وقسم ششم - علاماتى است عامه، که اين علامات از براى عامه ى عوام وخاصه ى خواص ظاهر خواهد شد ودانستن آن اختصاص به حضرت ندارد. بلکه براى همه وعامه ى مردم است وهر کس از عوام وخواص، آنها را (کم وبيش در طول مدت عمر خود اگرچه خيلى کوتاه) خواهد ديد.

علامات خاصه

اما علامات خاصه، که مربوط، ومختص به خود حضرت است وکسى با آن حضرت در اين علامات، شريک نيست (دو چيز) است:

يکى پرچم وعلم آن حضرت است که پوشه ى آن بسته وخود به خود باز مى شود، به پا مى ايستد وعرض مى کند:

(يا ولى الله اقتل أعداء الله)

اى ولى خدا دشمنان خدا را نابود کن.

وديگرى شمشير آن جناب است که در (غلاف) مى باشد وچون خداوند بخواهد ظهور حضرتش را به وى اعلام فرمايد، فرمان مى دهد که شمشير به خودى خود از (غلاف) بيرون آمده وبه زبان فصيح وآشکار عرض کند:

(اخرج يا ولى الله)

اى ولى خدا از پشت پرده ى غيبت بيرون بيا وقيام کن.(5)

شرح چگونگى قيام حضرت ولى عصر

مرحوم شيخ صدوق (رحمه الله) مشروح جريان قيام وعلامات خاصه ى حضرت را به سند خود از حضرت امام محمد تقى جواد الائمه عليه السلام واو از آباء طاهرين خود از پيغمبر گرامى چنين نقل کرده است:

رسول خدا صلى الله عليه وآله در بيان اوصاف حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه به (ابى ابن کعب) فرمود:

به راستى که خداوند عز وجل، در صلب امام حسن عسکرى عليه السلام نطفه اى ترکيب نموده است پاک وپاکيزه وطيب وطاهر، که هر مؤمنى که خداوند از او در خصوص دوستى وولايت اهل بيت عليهم السلام پيمان گرفته باشد، از او راضى وخشنود است، وهر منکرى که از او دورى جويد به او کافر باشد.

او امامى است پاک، وپاکيزه، ستوده خصال وهدايت کننده که به عدالت حکم مى کند ومردم را به عدل ودادگرى فرمان مى دهد ودر گفتارش خداى تعالى را تصديق مى کند وخداوند هم گفتار او را تصديق مى نمايد، وچون علائم ظهور ودلائل خروج، براى او ظاهر گردد از (تهامه) يعنى: از سرزمين حجاز، خروج خواهد نمود.

براى او در (طالقان) گنج هائى ذخيره است که نه از طلاست ونه از نقره، بلکه گروهى هستند از سواران شجاع ونيرومند که به ساز وبرگ کامل جنگى مجهزند، ومردانى هستند (نشانه دار) با اسم ورسم، معروف ومشهور ونام آور(6) که خداوند آنها را از شهرهاى دور دست به شماره ى اصحاب (بدر) سيصد وسيزده تن به دور او جمع کند.

وبا او نامه اى است مهر شده که در آن نامه شماره ى اصحاب ويارانش، ونام ونسبشان ونام شهرهايشان، وشغل وکارشان وکنيه وصفاتشان وتمام خصوصياتشان ثبت وضبط ونوشته شده است. آنان در هنگام جنگ ونبرد ومردانه به دشمن حمله مى برند وبه پيش مى تازند ودر فرمانبرداريش سخت وکوشا وجدى هستند.

(ابى بن کعب) عرضه داشت: يا رسول الله! دلائل وعلامات ظهورش چيست؟ فرمود: يکى اينکه: پرچم وعلمى دارد که چون وقت ظهورش فرا رسد خود به خود باز مى شود وخداى تعالى آن را به سخن مى آورد وعرض مى کند:

(يا ولى الله اقتل أعداء الله)

اى ولى خدا از پشت پرده به در آى ودشمنان خدا را به قتل برسان.

واو دو پرچم، ودو نشانه دارد. (وله رايتان وعلامتان).(7)

ودوم اينکه: شمشيرى دارد که در غلاف است وچون هنگام ظهور حضرتش فرا رسد شمشير او از غلاف بيرون مى آيد وخداوند آن را به سخن مى آورد وصدا مى زند: (اخرج يا ولى الله فلا يحل لک أن تقعد عن أعداء الله)

اى ولى خدا، از پشت پرده ى غيبت بيرون بيا وقيام کن که ديگر جاى درنگ نيست وبراى تو روا نيست که از دشمنان خدا دست بردارى!!!

پس آن حضرت قيام مى نمايد ودشمنان خدا را در هر کجا که بيابد به قتل مى رساند وحدود خداوند را جارى مى سازد وبه حکم خداوند حکم مى فرمايد، واو خارج مى شود در حالى که (جبرئيل) در طرف راستش و(ميکائيل) در طرف چپش و(شعيب وصالح)(8) جلودار وپيشرو لشکريان او باشند. وزود باش آنچه را که به شما گفتم، مردم آن را به زبان آورند، هر چند بعد از زمانهاى طولانى باشد (وأفوض أمرى الى الله عز وجل ولو بعد حين).

اى (ابى) خوشا بحال کسى که او را ديدار کند وزمانش را درک نمايد، وخوشا به حال کسى که او را دوست بدارد وبه او عقيده داشته باشد، خداوند آنها را از هلاکت نجات دهد به وسيله اقرار به او وبه رسول خدا صلى الله عليه وآله وجميع امامان معصوم عليهم السلام؛ بهشت را به رويشان بگشايد، وحکايت آنان در زمين مانند معصوم عليهم السلام؛ بهشت را به رويشان بگشايد، وحکايت آنان در زمين مانند حکايت (مشک) است که بويش پراکنده شود وهرگز تغيير نيابد، ومثل آنان در آسمان مانند ماه نورانى است که هرگز خاموش نشود وتيره نگردد.

ابى گفت يا رسول الله! خداى تعالى حال اين امامان معصوم عليهم السلام را چگونه بيان فرموده است؟

فرمود: به راستى که خداوند عالم بر من دوازده مهر ودوازده صحيفه نازل فرموده که نام وصفت هر امامى بر مهر وصحيفه اش مى باشد.(9)

در کتاب (نور الانوار) فارسى نوشته شيخ على اصغر بروجردى در قسمت نور هشتم در بيان علامات ظهور، در مورد پرچم آن حضرت چنين آورده است:

با آن حضرت سه علم مى باشد که بر پوشه ى علم اول نوشته شده است

(اليوم أکملت لکم دينکم وأتممت عليکم نعمتى ورضيت لکم الاسلام دينا).(10)

امروز دين شما را کامل نمودم ونعمت خود را براى شما تمام کردم واز براى شما راضى شدم که اسلام دينتان باشد.

وبر پوشه ى علم دوم نوشته شده است:

(يوفون بالنذر ويخافون يوما کان شره مستطيرا).(11)

آنها به نذر وپيمان خود وفا مى کنند واز روزى که شدت وسختى آن همه ى اهل محشر را فرا مى گيرد ترس وواهمه دارند.

وبر پوشه ى علم سوم نوشته شده است:

(لا اله الا الله، محمد رسول الله، على ولى الله وخليفته، والحسن والحسين والتسعة من ولد الحسين أوصيائه).

معبودى جز خالق يکتا نيست ومحمد صلى الله عليه وآله فرستاده ى خدا است وعلى عليه السلام ولى خدا وجانشين پيامبر است، وامام حسن وامام حسين عليهما السلام ونه تن ديگر از فرزندان امام حسين عليه السلام اوصياء او مى باشند.(12)

علائم عامه

واما علائم عامه که بيشتر آنها جنبه ى کلى وعمومى دارد، وبراى عامه ى مردم ظاهر خواهد شد، وهر کسى از عوام وخواص در طول دوران زندگى خود، برخى از آنها را خواهد ديد، بسيار زياد است که در اينجا فقط تعدادى از آنها را براى آشنايى بيشتر خوانندگان محترم با انواع علائم نقل مى کنيم.

فهرست علائم عامه

مرحوم شيخ مفيد (رضوان الله عليه) در ذکر علامتهاى زمان قيام حضرت مهدى عليه السلام در کتاب ارشاد چنين فرموده است:

بدان که: رواياتى که در ذکر نشانه هاى زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام رسيده، وآن نشانه ها وعلامات وحوادث بايد پيش از ظهور مبارک آن بزرگوار واقع شود فراوان است که از جمله ى آنها اين علامت است:

1- خروج سفيانى.

2- کشته شدن سيد حسنى.

3- اختلاف بنى عباس بر سر سلطنت دنيوى.

4- گرفتن خورشيد در نيمه ى ماه مبارک رمضان.

5- گرفتن قرص ماه در آخر ماه مبارک بر خلاف عادت.

6- فرو رفتن زمين (بيداء) که سرزمينى است ميان مکه ومدينه.

7- فرو رفتن يا جمعيتى در مشرق.

8- فرو رفتن يا جمعيتى در مغرب.

9- توقف خورشيد از اول ظهر تا وسط عصر.

10- طلوع خورشيد از مغرب.

11- کشته شدن نفس زکيه که سيدى است هاشمى در پشت کوفه، يعنى: نجف، با هفتاد نفر از صلحاء.

12- بريدن سر مردى هاشمى؛ يعنى: سيد در ميان رکن ومقام.

13- خراب شدن ديوار مسجد کوفه.

14- نمايان شدن پرچم هاى سياه از طرف خراسان.

15- خروج يمانى، از طرف يمن.

16- ظهور مغربى، در مصر وحکومت بر شامات.

17- فرود آمدن ترکان در جزيره، که ظاهرا شرقى ها وغربى ها هستند، در جزيرة العرب.

18- ورود روميان در رمله.

19- طلوع ستاره ى درخشانى در مشرق که مانند ماه بدرخشد وسپس دو طرف آن خم گردد بطورى که نزديک باشد دو طرف آن به هم برسد. والبته اين ستاره غير از ستاره ى دنباله دارى است که در بعضى از روايات به قيام شخصى در آخر الزمان پيش از ظهور حضرت مهدى عليه السلام اشاره دارد.

20- پيدا شدن سرخى شديدى در آسمان که در اطراف آن پراکنده شود.

پاورقى:‌


(1) نور الانوار، نور هشتم، علامات ظهور، علامت چهل وهشتم چاپ سال 1301 هجرى وکفاية الموحدين ج 3 ص 403 در علامات حتميه، علامت ششم، وبشارة الاسلام ص 11.
(2) يوم الخلاص در موضوع خراسانى. چاپ اول ص 463 وچاپ چهارم ص 638 تا آخر موضوع.
(3) علائم الظهور کرمانى، ص 179 چاپ سال 1329 هجرى.
(4) البدء والتاريخ ج 2 ص 175،174- سال 1899 ميلادى وخريدة العجائب وفريدة الغرائب، ص 197 چاپ قاهره سال 1309 هجرى.
(5) نور الانوار، نور هشتم، در بيان علامات ظهور، چاپ سال 1301 هجرى قمرى، که شماره گذارى نشده وشماره ى صفحه ندارد.
(6) عبارت متن عربى چنين است (وله بالطالقان کنوز لا ذهب ولا فضة الا خيول مطهمة ورجال مسومة). در ترجمه ى اين عبارت از نهاية ابن اثير، ماده (طهم وسوم) استفاده شده است.
(7) در نسخه اصل، وهمچنين بحار عبارت حديث چنين است (و له رايتان وعلامتان) يعنى: او دو پرچم ودو نشانه دارد، ولى ظاهرا اين جمله درست نباشد وصحيح آن (وهما آيتان وعلامتان) است. يعنى: اين دو چيز، دو نشانه، ودو علامت است، که يکى خود به خود باز شدن پرچم باشد وديگرى سخن گفتن آن.
(8) ظاهرا (شعيب وصالح) درست نباشد وصحيح آن شعيب بن صالح است زيرا چنانکه در آينده خواهيم گفت: مطابق برخى از روايات (شعيب بن صالح) نام رمزى فرمانده سپاه سيد حسنى است که پس از ظهور حضرت صاحب الامر عليه السلام سردار لشکر وپرچمدار آن حضرت خواهد بود.
(9) اکمال الدين صدوق ج 1 ص 384،383 چاپ اسلاميه، سال 1396 قمرى.
(10) سوره ى مائده آيه ى 5.
(11) سوره ى دهر آيه ى 7.
(12) (نور الانوار) نور هشتم.