يكصد پرسش وپاسخ پيرامون امام زمان

عليرضا رجالى تهرانى

- ۱ -


مهدى کيست؟

مهدى است آن که نهضت قرآن به پا کند
مهدى است آن که با کلمات محمدى
مهدى است آن که در شب ميلاد او، خدا
مهدى است آن که حسن دل آراى احمدى
مهدى است آن که پرچم اسلام راستين
مهدى است آن که خيبر اغنام باب را
مهدى است آن که کاخ عظيم ستمگران
مهدى است آن که مقدم بهجت فزاى او
مهدى است آن که با لب شمشير انتقام
مهدى است آن که کينه وجنگ وجدال را
مهدى است آن که از نظرى بر جمال او
مهدى است آن که از مژده فجر طلوع خويش
مهدى است آن که نخبه اصحاب خويش را
مهدى است آن که دولت عدل جهانى اش
مهدى است آن که وقت نماز جماعتش
مهدى است آن که تابش خورشيد طلعتش
مهدى است آن که تازه کند داغ عاشقان
مهدى است آن که از حرم پاک فاطمه
مهدى است آن که رايت سرخ حسين را
مهدى است آن که از غم جانسوز کربلا
مهدى است آن که باز، به رفتار زينبى
مهدى است آن که داد سراى نهايى اش
برخيز وباز دامن لطفش (حسان) بگير
  مهدى است آن که نيک وبد از هم جدا کند
گفتار پوچ ما، همه پر محتوا کند
او را به (مرحبا لک عبدى) ندا کند
از چهره ى مبارک خود رونما کند
بر قلعه هاى محکم دشمن به پا کند
با يک تکان حيدرش بر هوا کند
با نهيب خويش، دچار فنا کند
دل را ز رنج ومحنت وحسرت رها کند
تفسير آيه هاى عذاب خدا کند
تبديل بر محبت وصلح وصفا کند
هر دردمند غمزده کسب شفا کند
از پايگاه کعبه به گوش آشنا کند
يک يک براى نهضت قرآن ندا کند
حق عظيم عترت وقرآن ادا کند
عيسى به صد نياز به او اقتدا کند
قبر نهان فاطمه را بر ملا کند
زان گريه ها که بر حسن مجتبى کند
قصد زيارت نجف وکربلا کند
با پرچم مظفر خود يک لوا کند
فرياد يا حسين، به رسم عزا کند
بر پا عزاى تشنه لب نينوا کند
برپايه هاى عدل خدايى بنا کند
شايد که از کرم به تو هم اعتنا کند

حبيب چايچيان (حسان)

مقدمه

خداوند متعال با خلقت انسان، همواره پيامبرانى را براى هدايت ورهبرى آنها گسيل داشته است که اولين آن پيامبران (آدم) وآخرين آنها حضرت ختمى مرتبت (محمد بن عبد الله (صلى الله عليه وآله وسلم)) بود. هر چند اين بزرگواران، بخصوص رسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در اين باره، سعى بسيارى از خود نشان دادند، ولى هيچکدام نتوانستند نتيجه مطلوب را در زمان حيات خويش به دست آورند.

از اين رو، بعد از پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) اصل امامت ووصايت امامان معصوم عليهم السلام پايه گذارى شده، وبه امر الهى حضرت امير المؤمنين على (عليه السلام) به وصايت وجانشينى آن حضرت وپس از او نيز يازده تن از اولاد معصوم وبزرگوارش به ترتيب عهده دار امر امامت وخلافت شدند. اما متأسفانه اين امامان نيز به دلايلى نتوانستند به آن نتيجه مطلوب دست يابند، تا اين که مشيت الهى بر اين تعلق گرفت که دوازدهمين پيشواى معصوم مسلمانان وشيعيان، حضرت امام مهدى (عليه السلام)، براى تحقق بخشيدن به آرزوى تمامى پيامبران وامامان معصوم عليهم السلام، در پس پرده غيبت به سر برد، تا روز موعود ظهور کرده، وبا انقلاب خويش، يک حکومت واحد جهانى را تشکيل دهد.

براى معرفى اين امام عظيم الشن (عليه السلام)، کتابهاى بسيارى از دانشمندان وعلماى اسلام- شيعه وسني- به رشته تحرير در آمده است که هر کدام کوشيده اند به نوعى وظيفه خود را در اين رابطه انجام دهند.

آنچه در پى مى آيد، برگ سبزى است به ساحت مقدس آن امام موعود ومنتظر، که سعى شده به سؤالاتى که کم وبيش در بين مسلمانان مطرح است، پاسخى مناسب داده شود، بلکه از اين طريق در سرعت انتقال به مطلب مورد نظر خواننده محترم مؤثر افتد.

لازم به ذکر است که اين حقير مدعى نيست که در اين کتاب مطلب تازه اى ارائه داده است؛ ليکن ويژگى اين کتاب در اين است که سعى شده تا مطالب در قالبى نو وتازه، ودر خور فهم عموم، بخصوص جوانان مشتاق، تحرير شود.

اميد است اين کتاب، مقبول امام زمان (عليه السلام) ومورد استفاده عاشقان ومنتظران واقعى آن منتظر قرار گيرد.

(ربنا تقبل منا، واجعلنا من اعوانه وانصاره).

عليرضا رجالى تهرانى

شعبان 1416/ دى ماه 1374

منظور از مهدويت چيست واز چه زمانى آغاز شده است؟

پاسخ: اعتقاد به مهدى موعود مسئه اى است که در تمام اديان ومذاهب مختلف جهان اعم از وثنيت، کليميت، مسيحيت، مجوسيت، اسلام وغيره مطرح بوده وهست؛ بدين معنى که در آخر الزمان، مصلحى ظهور خواهد کرد وبه جنايتها وخيانتها وتبعيضهاى بشر خاتمه خواهد داد.

آرى، (اعتقاد به مهدى)، نه تنها يک باور اسلامى است، که عنوانى مى باشد براى خواسته ها وآرزوهاى همه انسانهاى دردمند وستمديده، با کيش ومذاهب گوناگون؛ وهمچنين، بازده الهام فطرى مردم است، وبا همه اختلافاتى که در عقيده ومذهب دارند، دريافته اند که براى انسانيت در روى زمين، روز موعودى وانسان موعودى خواهد بود؛ که با ظهورش هدف نهايى اديان الهى تحقق يافته ومسير آن به دنبال رنجى بسيار، هموارى واستوارى لازم را مى يابد. بنابراين، مسئله مهدويت با سابقه اى ديرينه، ريشه در مذهب دارد.

اگر چه غير از قرآن مجيد، تمامى کتابهاى آسمانى ديگر دستخوش تحريف شده اند، ليکن با اين وجود، جملاتى از دستبرد ديگران مصون مانده است، که در آنها از آمدن مهدى موعود ومصلح جهانى گفتگو شده است، وچون اين مطلب به صورت پيشگويى ومربوط به آينده است، ومضامين آن در قرآن وروايات متواتر وارد شده است از اين رهگذر مسلم مى شود که اين عبارتها از منطق وحى سرچشمه گرفته واز دستبرد انسانها در طول تاريخ در امان مانده است.

از جمله روايات متواترى که به ظهور (مهدى موعود) وعده داده، حديث معروف نبوى است که فرمود: (اگر از عمر دنيا يک روز بيش باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى کند تا مردى از امت وخاندان من که نامش نام من است ظاهر شود، وزمين را از عدل وداد پر کند چنانکه از ظلم وستم پر شده باشد).(1)

در ساير اديان وکتب آسمانى از مهدى موعود چگونه ياد شده است؟

پاسخ: با تحقيق وجستجو در کتب اديان ومذاهب آسمانى، به اين نتيجه قطعى ومسلم مى رسيم که اعتقاد به مهدى موعود اختصاص به مسلمانان ندارد، بلکه ساير اديان ومذاهب نيز در اين عقيده با مسلمين شريک مى باشند. لطفا دقت کنيد:

1- منابع زردشت: در (زند)، که کتاب مذهبى زردشتيان است، درباره انقراض اشرار ووراثت صالحان آمده است: (لشگر اهريمنان با ايزدان، دائم در روى خاکدان، محاربه وکشمکش دارند، وغالبا پيروزى با اهريمنان باشد؛ اما نه به طورى که ايزدان را محو منقرض سازند؛ چه در هنگام تنگى از جانب (اورمزد) که خداى آسمان است به (ايزدان) که فرزندان اويند، يارى مى رسد ومحاربه ى ايشان نه هزار سال طول مى کشد؛ آنگاه پيروزى بزرگ از آن ايزدان مى شود واهريمنان را منقرض مى سازند. وتمام اقتدار اهريمنان در زمين است ودر آسمان راه ندارند، وبعد از پيروزى ايزدان، وبرانداختن تبار اهريمنان، عالم کيهان به سعادت اصلى خويش رسيده، وبنى آدم بر تخت نيکبختى خواهند نشست.

ودر کتاب (جاماسب نامه) آمده است که: (مردى بيرون آيد از زمين تازيان، از فرزندان هاشم، مردى بزرگ سر وبزرگ تن وبزرگ ساق، وبر دين جد خويش بود، با سپاه بسيار، وروى به (ايران) نهد وآبادانى کند وزمين پر داد کند..).

ودر جاى ديگرى آمده است: (سوشيانس (نجات دهنده بزرگ) دين را به جهان رواج دهد، فقر وتنگدستى را ريشه کن سازد، ايزدان را از دست اهريمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر وهم گفتار وهم کردار گرداند).

2- منابع هندى: در کتاب (شاکمونى) که از سردمداران کافران هند است وبه عقيده پيروانش، پيامبر وصاحب کتاب آسمانيست، اشاره به وحدت ديانت در زمان آن پرچم دار روحانى جهان نموده گويد: (پادشاهى ودولت نياز به فرزند سيد خلايق دو جهان (کشن)(2) بزرگوار تمام شود، وى کسى باشد که بر کوههاى مشرق ومغرب دنيا حکم براند وفرمان کند، واز سودان که زير خط استوا است تا ارض تسعين که زير قطب شمال است وماوراء بحار را صاحب شود، ودين خدا يک دين شود، ودين خدا زنده گردد، ونام او ايستاده باشد وخداشناس باشد).

ونيز در کتاب (ديد) که نزد هنديان از کتب آسمانى است، مى گويد: (پس از خرابى دنيا پادشاهى در آخر الزمان پيدا شود، که پيشواى خلايق باشد، ونام او (منصور)(3) باشد، وتمام عالم را بگيرد وبه دين خود آورد، وهمه کس را از مؤمن وکافر بشناسد، وهرچه از خدا خواهد برآيد).(4)

3-انجيل: (کمرهاى خويش را بسته، چراغهاى خود را افروخته بداريد، وشما مانند کسانى باشيد که انتظار آقاى خودشان را مى کشند که چه وقت از عروسى مراجعت مى کند، تا هر وقت که آيد ودر را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنند، خوشا به حال آن غلامان که آقاى ايشان چون آيد ايشان را بيدار يابد... پس شما نيز مستعد باشيد، زيرا در ساعتى که گمان نمى بريد بسر انسان مى آيد).(5)

4- تورات: (ونهالى از تنه (يسى) بيرون آمده، وشاخه اى از ريشه هايش خواهد شکفت وروح خدا بر او قرار خواهد گرفت... مسکينان را به عدالت داورى خواهد کرد وبه جهت مظلومان زمين به راستى حکم خواهد کرد... گرگ با بره سکونت خواهد کرد وپلنگ با بزغاله، وگوساله وشير وپروارى با هم. وطفل کوچک آنها را خواهد راند... در تمامى کوه مقدس من، ضررى نخواهند کرد. زيرا که جهان، از معرفت خدا پر خواهد شد).(6)

5- زبور: شريران منقطع خواهند شد، واما منتظران خداوند، وارث زمين خواهند شد. هان بعد از اندک زمانى شرير نخواهد بود. ودر مکانش تأمل خواهى کرد ونخواهى بود. واما حليمان وارث زمين خواهند شد... وميراث آنها خواهد بود تا ابد الآباد).(7)

آيا در قرآن کريم شواهدى بر وجود وظهور امام مهدى يافت مى شود؟

پاسخ: هر چند نياز نيست هر موضوع صحيحى با تمام جزئيات وخصوصياتش در قرآن کريم آمده باشد، زيرا بسيارى از موارد واقعيت دارد ولى وحى الهى به جزئيات متعرض نگشته است.

اما جواب سؤال مذکور مثبت است. آيات بسيارى پيرامون حکومت جهانى امام عصر (عليه السلام) وجود دارد که بزرگان دين در کتابهاى معتبر وگرانبهايشان نقل فرموده اند، از جمله آنها (علامه مجلسى) که در کتاب شريف بحار الانوار بابى را به ذکر آيات قرآن کريم که به قيام امام زمان (عليه السلام) تاويل شده، اختصاص داده است، وما در اين جا به چند نمونه اکتفا مى کنيم:

1- (در زبور (حضرت داود) بعد از کتب آسمانى سابق نوشتيم که: زمين را بندگان صالح ما به ارث مى برند).(8) واينان قائم آل محمد وياران او مى باشند.

2- (خدا فرستاده خود را با هدايت ودين حق فرستاد تا بر همه دين ها غالب شود؛ هر چند مشرکين نخواهند).(9) بنا بر روايتى از امام رضا (عليه السلام) نقل شده است، اين آيه درباره قائم آل محمد است، وى امامى است که خداوند او را بر همه کيش ها وآيين ها غالب گرداند.

3- (خداوند به کسانى که از شما ايمان آورده وعمل صالح پيشه ساخته اند، وعده داده که آنها را در زمين نماينده خود گرداند، چنانکه همانند آنها را سابقه خليفه کرد. وثابت مى دارد دين آنها را، که براى آنان برگزيد، ترس آنها را تبديل به امن کنيم، واينان هيچگاه به من شرک نورزند).(10)

در کتاب (غيبت) شيخ طوسى، روايت شده که اين آيه نيز درباره مهدى موعود (عجل الله فرجه) وياران او نازل شده است.

4- (ما اراده کرده ايم بر آنان که در زمين زبون گشتند، منت بنهيم وآنها را پيشوايان ووارثان زمين قرار دهيم).(11)

در (غيبت)، شيخ طوسى از امير المؤمنين (عليه السلام) روايت مى کند که در تفسير اين آيه فرمود: اينان که در زمين ضعيف گشته اند آل پيغمبرند، که خداوند مهدى آنها را برانگيزد تا آنان را عزيز ودشمنان ايشان را ذليل گرداند.

5- (بدانيد که خداوند، زمين را پس از مردنش زنده مى گرداند، ما آيات خود را براى شما بيان کرديم تا در آن باره تعقل کنيد).(12)

در (غيبت)، شيخ طوسى از ابن عباس روايت نموده که در تفسير اين آيه گفت: خداوند زمين مرده را بعد از بيدادگرى اهلش، با ظهور قائم آل محمد اصلاح کند.

علامه مجلسى در همين رابطه 60 آيه از آيات قرآن کريم را با روايات مربوطه ذکر فرموده که علاقمندان مى توانند به کتاب وى مراجعه نمايند.(13)

آيا پيامبر اکرم وامامان معصوم از مهدى موعود خبر داده اند؟

پاسخ: بايد گفت که از ناحيه مقدسه پيغمبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) وامامان معصوم عليهم السلام، روايات بسيارى با سندهاى معتبر راجع به وجود حضرت مهدى، وظهور آن موعود جهانى وارده شده است که جاى هيچ گونه شک وترديد را براى طالبان حقيقت باقى نمى گذارد، وما در اين جا نمونه هايى را از آن بزرگواران نقل مى کنيم:

- رسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرموده است: (مهدى از فرزندان من است، اسم او، اسم من (محمد) وکنيه اش کنيه من (ابو القاسم) است، از نظر اخلاق وخلقت، شبيه ترين مردم به من است؛ براى او غيبت وحيرتى است که در آن مردم بسيارى گمراه مى شوند، آنگاه مثل (شهاب ثاقب) مى آيد وزمين را پر از عدل وداد خواهد کرد همچنان که پر از ظلم وستم شده بود).(14)

- امير المؤمنين (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما غيبتى طولانى خواهد داشت، شيعيان را چنان مى بينم که براى پيدا کردن او دشت ودمن را زير پا گذارده ولى او را پيدا نکنند؛ بدانيد آنها که در غيبت وى در دين خويش ثابت بمانند ودر طول مدت غيبتش منکر وى نشوند، روز قيامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود: چون قائم ما ظهور کند، بيعت هيچ کس در گردن وى نمى باشد. از اين رو ولادتش پوشيده خواهد ماند وخودش از نظرها پنهان مى شود).(15)

- جابر بن عبد الله خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) شرفياب شد، در حالى که در مقابل حضرت لوحى بود که در آن لوح اسامى اوصيا نوشته شده بود. من شمردم، دوازده نام ديدم که آخر آن اسمها (قائم) بود وسه نام محمد وچهار نام آنها على بود.(16)

- امام حسن (عليه السلام) مى فرمايد: (مگر نمى دانيد که هيچ يک از ما ائمه نيست جز اينکه بيعت با سلطان وگردنکش زمانش را به گردن دارد (يعنى حقشان که امامت وخلافت باشد، ظالمانه وغاصبانه پايمال مى شود)، جز آن قائمى که عيسى بن مريم پشت سرش به نماز مى ايستد وخداوند متعال تولدش را مخفى ووجودش را غايب فرمايد، تا هنگام خروج، بيعت هيچ کس در گردنش نباشد؛ واو نهمين فرزند برادرم حسين (عليه السلام) فرزند مهتر زنان است، خداوند عمرش را در غيبتش طولانى کند، سپس او را به قدرت خود در صورت جوانى کمتر از چهل سال ظاهر کند تا بدانند خدا بر هر چيز قادر وتواناست).(17)

- امام حسين (عليه السلام) فرموده است: (در نهمين فرزند من، سنتى از يوسف (عليه السلام) وسنتى از موسى (عليه السلام) است، واو قائم ما اهل بيت است که خداوند امر او را در يک شب اصلاح مى فرمايد).(18)

- امام سجاد (عليه السلام) فرموده است: (در قائم ما چند سنت از سنت هاى انبيا هست؛ از آدم، نوح، ابراهيم، موسى، عيسى، ايوب ومحمد (صلى الله عليه وآله وسلم). اما از آدم ونوح، طول عمر است؛ واما از ابراهيم، ولادت پنهانى است؛ واما از موسى، ترس وغيبت است؛ واما از عيسى، اختلاف آراى مردم پس از اوست. (چنانکه پس از بالا رفتن آن حضرت، بعضى گفتند مرد وبعضى گفتند به دار آويخته شد و..). واما از ايوب، گشايش وفرج بعد از امتحان است، واما از محمد (صلى الله عليه وآله وسلم)، خروج با شمشير است).(19)

- امام باقر (عليه السلام) فرموده است: (هنگامى که اوضاع روزگار دگرگون شود ومردم گويند: قائم مرده يا هلاک شده، يا بگويند: به کدام بيابان رفته است؛ وآنها که خواستار نابودى او مى باشند بگويند: کسى که استخوانهايش پوسيده شده چگونه ظهور مى کند؟!

شما به ظهور او اميد وار باشيد؛ وچون بشنويد که ظهور نموده است، به سوى او بشتابيد ولو با خزيدن از روى برف باشد).(20)

-امام صادق (عليه السلام) فرموده است: (روش غيبتى که در پيغمبران بود، طاق النعل بالنعل (با همه خصوصياتش) درباره قائم ما اهل بيت جارى شود... واو همچنين فرزند پسرم موسى است، او پسر خاتون کنيزان است، غيبتى کند که اهل باطل در آن به شک افتند، سپس خداوند او را ظاهر نمايد، وشرق وغرب زمين را به دست وى فتح کند. عيسى بن مريم فرود آيد وپشت سر او نماز گذارد، وزمين به نور صاحبش روشن ومنور گردد، ودر همه روى زمين جايى نماند که عبادت غير خدا مى شده جز اينکه در آنجا پرستش خدا شود، ودين همه خاص خدا شود، گرچه مشرکان نپسندند).(21)

- امام کاظم (عليه السلام) فرموده است: (آنان قائمى که زمين را از دشمنان خدا پاک، واز عدل وداد پر نمايد، چنانکه از ظلم پر شده بود، او پنجمين فرزند من است، او را غيبتى طولانى است، چون بر جان خود خائف است. ودر آن (عصر غيبت) گروههايى از دين برگردند وجمعى پايدار مانند، خوشا به حال شيعيان ما که در غيبت قائم، به ولايت ما چنگ زنند وبه دوستى ما وبيزارى از دشمنانمان ثابت بمانند، آنان از مايند وما نيز از آنهائيم، ايشان به امامت ما راضى اند وما به تشيع آنها؛ پس خوشا به حال آنها، به خدا سوگند که آنان در روز قيامت در درجه ما با ما هستند).(22)

- امام رضا (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما کسى است که چون خروج کند، در سن پيران وسيماى جوانان است. وبه قدرى نيرومند است که اگر به بزرگترين درخت روى زمين دست دراز کند آن را از بيخ برکند، واگر ميان کوهها فرياد زند، سنگها پاشيده شوند، عصاى موسى وانگشتر سليمان را به همراه دارد. او چهارمين فرزند من است، خداوند هر چه خواهد، او را در حجاب وپرده خود غايب کند، سپس ظاهرش نمايد وزمين را به دست او از عدل وداد پر کند چنانکه از ظلم وستم پر شده است).(23)

- امام جواد (عليه السلام) فرموده است: (قائم ما همان مهدى (عجل الله فرجه) است. او کسى است که در زمان غيبتش واجب است انتظار کشيده شود، وهنگامى که ظهور کرد اطاعتش کنند؛ واو سومين نفر از فرزندان من است. قسم به آن خدايى که محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) را مبعوث به نبوت فرمود وما را به امامت انتخاب نمود، اگر از عمر دنيا فقط يک روز باقى مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانى گرداند تا اينکه قائم ما در آن روز خارج شده وظهور نمايد. پس با ظهورش زمين را از عدل وداد پر کند، چنانکه تا آن زمان پر از ظلم وستم بود).(24)

- عبد العظيم حسنى به امام هادى (عليه السلام) عرض کرد: پس از شما چه کسى مولاى من است؟ حضرت فرمود: (پس از من فرزندم حسن؛ ومردم نسبت به جانشين پس از او چگونه اند؟ عرض کرد: براى چه؟ اى مولاى من. فرمود: براى اين که شخص وى ديده نشود. وحرام است که او را به اسمش ياد کنند، تا اينکه خروج کرده وزمين را پر از عدل وداد نمايد، چنانکه پر از ظلم وستم شده است).(25)

- امام حسن عسکرى (عليه السلام) فرموده است: (شما مردم را چنان مى بينم که بعد از من درباره جانشينم اختلاف پيدا مى کنيد. آگاه باشيد! کسى که معتقد به امامت امامان بعد از پيغمبر باشد، ولى فرزند مرا انکار کند، مانند آن است که تمام پيغمبران را باور دارد، ولى نبوت پيغمبر خاتم (صلى الله عليه وآله وسلم) را منکر شود. در صورتى که هر کس منکر رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) باشد، در واقع، همه پيغمبران را انکار نموده است. زيرا اطاعت آخرين نفر ما، مانند اطاعت اولين آنها است، وهر کس که منکر اولين معصوم ما شود، آخرين نفر ما را انکار نموده است).(26)

پاورقى:‌


(1) الفصول المهمه، ابن صباغ مالکى، ص 294.
(2) (کشن) به لغت هندى نام پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) است که در بشارت فوق فرزند برومندش را به نام ايستاده وخداشناس ناميده، چنانکه شيعيان او را قائم مى خوانند.
(3) در برخى روايات (منصور) را يکى از اسماء حضرت مهدى (عليه السلام) خوانده اند.
(4) اقتباس از کتاب (اديان ومهدويت)، محمد بهشتى، ص 18.
(5) انجيل لوقا، فصل 12، بندهاى 35 و36.
(6) تورات، اشعيانبى، فصل 11، بندهاى 10-1.
(7) عهد عتيق، کتاب مزامير، مزمور 37، بندهاى 12-9 و18-17.
(8) (ولقد کتبنا فى الزبور من بعد الذکر ان الارض يرثها عبادى الصالحون). (انبياء/105).
(9) (هو الذى ارسل رسوله بالهدى ودين الحق ليظهره على الدين کله ولو کره المشرکون). (صف /9).
(10) (وعد الله الذين آمنوا منکم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض کما استخلف الذين من قبلهم..).. (نور /54).
(11) (ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثين). (حديد /15).
(12) (اعلموا ان الله يحيى الارض بعد موتها، قد بينا لکم الآيات لعلکم تعقلون). (حديد/26).
(13) مهدى موعود، ترجمه على دوانى، ص 272-246.
(14) کمال الدين وتمام النعمه، شيخ صدوق، ص 287.
(15) همان مأخذ، ص 303.
(16) کمال الدين وتمام النعمة، ص 307.
(17) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 5، ص 155.
(18) کمال الدين وتمام النعمه، ص 317.
(19) همان ماخذ، ص 322.
(20) کمال الدين وتمام النعمه، ص 326.
(21) همان ماخذ، ص 345.
(22) همان ماخذ، ص 361.
(23) کمال الدين وتمام النعمه ص 376.
(24) همان ماخذ، ص 337.
(25) همان ماخذ، ص 380.
(26) مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 391.