فقهاي نامدار شيعه

عبد الرحيم عقيقى بخشايشى

- ۴ -


3- ابن ابى عقيل عمانى

گفتار استاد:

«ابن ابى عقيل عمانى،گفته‏اند يمنى است،عمان از سواحل درياى يمن است،تاريخ وفاتش معلوم نيست.در آغاز غيبت كبرى مى‏زيسته است.«بحر العلوم‏»گفته است كه او استاد جعفر بن قولويه بوده است و جعفر بن قولويه استاد شيخ‏مفيد بوده است.اين قول از قول بالا كه جعفر بن قولويه را همدوره على بن بابويه‏معرفى كرده است،اقرب به تحقيق است.

آراء ابن ابى عقيل در فقه زياد نقل مى‏شود.او از چهره‏هايى است كه مكرر به نام‏او در فقه برمى‏خوريم...» (1)

حسين بن ابى عقيل ملقب به‏«حذاء»معروف به‏«عمانى‏»و«ابن عقيل‏» (2) ،كنيه‏اش‏«ابو على‏»،از فقهاى بزرگ و از بزرگان اماميه و از متكلمين وارسته‏اى است كه‏معاصر با ثقة الاسلام كلينى(متوفى‏329)بوده،و از اساتيد شيخ مفيد به شمار مى‏آيد.

مرحوم مدرس صاحب ريحانة الادب درباره او مى‏نويسد:

«شيخ مفيد به غايت او را ستوده است و او نخستين كسى است كه در اول غيبت‏كبرى،فقه را مهذب كرد و با قواعد اصوليه تطبيقش نمود،طريق اجتهاد و تطبيق احكام‏با ادله و اصول آنها را باز كرد.بعد از او«ابن جنيد اسكافى‏»،(كه شرح او خواهد آمد)هم همان طريق را پيمود. بدين جهت است كه در اصطلاح فقهاء،اين دو فقيه جليل‏القدر به‏«قديمين‏»(دو تن از قدماء) تعبير آورده مى‏شود.آراء ابن عقيل محل توجه واعتناء بيشتر محقق حلى و علامه و متاخرين قرار گرفته است و از فتاواى نادره او عدم‏تنجس آب قليل به مجرد ملاقات با نجس،وجوب اذان و اقامه در نماز صبح و شام وبطلان نماز در صورت ترك آنها(اذان و اقامه)است...» (3)

گفتار صاحب رياض:

مرحوم ميرزا عبد الله افندى صاحب رياض العلماء درباره او گويد:

«فقيه بزرگ،متكلم اصيل،شيخ بزرگوار،معروف به ابن ابى عقيل،اقوال و آراء اودر كتابهاى ما مورد نقل قول قرار گرفته است،با آنكه مردم سرزمين عمان همگى ازخوارج و ناصبيها هستند،ولى به نظر مى‏رسد كه آنان پس از سده سوم از ديار مغرب به‏آن منطقه آمده باشند. »

او مى‏افزايد:«علامه در كتاب‏«خلاصة الاقوال‏»توصيف و تجليل فراوانى از او به‏عمل آورده است. » (4)

گفتار نجاشى:

نجاشى،صاحب كتاب رجال معروف،پس از توصيف او به ثقة و فقيه و متكلم‏بودن،و پس از ذكر كتابهاى او،از كتاب‏«المتمسك بحبل آل الرسول(ص)»نام مى‏بردو گويد:«كتاب بسيار مشهورى در ميان شيعه مى‏باشد.كمتر كسى پيدا مى‏شود كه واردخراسان گردد و از آن،كتاب نسخه يا نسخه‏هايى تهيه نكرده باشد.از استادم ابا عبد الله‏شنيدم كه در حق اين مرد فراوان مدح و ثنا مى‏گفت.» (5) از ديگر آثار او،كتاب‏«الكفرو الفر»در امامت و ولايت مى‏باشد.

گفتار شيخ طوسى:

فقيه بزرگوار شيعه،شيخ طوسى در كتاب‏«الفهرست‏»درباره او مى‏گويد:

«ابن ابى عقيل عمانى،داراى كتابهاى متعددى است.او از زمره متكلمين شيعه‏بوده و كتابهاى در فقه دارد.و كتاب‏«الكر و الفر»(در امامت)،و«المتمسك بحبل آل‏الرسول‏»(در فقه)را ذكر كرده است.» (6)

گفتار بزرگان در حق او:

«ابن شهر آشوب‏»در معالم العلماء،ص‏37،و مرحوم شيخ حر عاملى در امل‏الآمل(2/61)عين مطالب گذشته را در حق او نقل نموده‏اند و او را با علم و فضيلت وفقاهت و كلامى بودن توصيف نموده‏اند.

گفتار اردبيلى:

صاحب جامع الرواة درباره او سخن نجاشى را نقل مى‏كند و مى‏گويد:«حسن بن‏على بن ابى عقيل،حذاء،فقيه وارسته و متكلم است و كتابهايى در زمينه فقه و كلام‏دارد.از استادم ابو عبد الله شنيدم كه فراوان در حق او ثنا و تعريف مى‏نمود...» (7)

گفتار مرحوم سيد صدر:

آية الله سيد حسن صدر،مؤلف كتاب‏«تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام‏»او را درگروه فقهاى بزرگ اماميه نام برده است و درباره او چنين مى‏نويسد:

«او بزرگ شيعه و آبرو و اعتبار آنان،متكلم،فقيه،ركن و مؤسس در فقه و محقق‏در علوم شرعى و مدقق در علوم عقلى،كتابهاى متعددى در فنون اسلامى دارد،ولى‏شهرت او در فقه و استنباط احكام شرعى است.او معاصر كلينى و از علماى قرن سوم‏هجرى مى‏باشد...» (8)

گفتار مرحوم آية الله خويى:

صاحب معجم رجال الحديث،پس از نقل اقوال و آراء نجاشى،شيخ طوسى وعلامه حلى مى‏فرمايد:«شهرت و اعتبار او،عظمت علمى و عملى اين شخصيت،دربين فقهاى اعلام،ما را بى‏نياز از اطاله سخن و تعرض به اقاويل و كلمات آن بزرگان‏مى‏نمايد.احتمال داده مى‏شود كه ابى عقيل كنيه‏«عيسى‏»بوده باشد.» (9)

وفات او:

با همه تلاشى كه در رابطه با شناخت تاريخ دقيق وفات او صورت گرفت و به‏صاحبان فن نيز مراجعه شد،ولى چيزى به دست نيامد،ولى با توجه به هم عصر بودن اوبا ثقة الاسلام كلينى و ابن بابويه(صدوق اول)،حدس زده مى‏شود كه وفات او نيزهمان نيمه اول قرن چهارم،در حدود 330 تا 350 هجرى رخ داده باشد.

رحمت‏خدا و رضوان او شامل حالش باد

پى‏نوشتها:‌


1- آشنايى با علوم اسلامى،ص 294،چاپ دفتر انتشارات اسلامى

2- عمان با ضم عين و تشديد ميم،و آن منطقه‏اى است ميان بلاد يمن و فارس.حذاء با فتح حاء و تشديدذال،كفاش و سازنده كفش مى‏باشد.

3- ريحانة الادب،ج‏7،ص 360.

4- رياض العلماء،ج 1،ص 204.

5- رجال نجاشى،ص 48،كد معرفى 100،چاپ جامعه مدرسين قم.

6- الفهرست،ص 54.

7- جامع الرواة،ج 1،ص 911.

8- تاسيس الشيعه،ص‏303.

9- معجم رجال الحديث،ج 5،ص 22،كد معرفى‏2933.