جامع آيات و احاديث موضوعى نماز
(جلد اول)

عباس عزيزى

- ۳ -


 153 - پاكى از گناهان به وسيله نماز پنجگانه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تحترقون تحترقون فاذا صليتم الفجر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم الظهر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صليتم العصر غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم المغرب غسلتها، ثم تحترقون فاذا صليتم العشاء غسلتها، ثم تنامون فلايكتب عليكم حتى تغسلوا؛
اعمالتان ، شما را به دوزخ رهنمون مى سازد و گويى آتش شما را در بر گرفته است تا آن كه نماز بامداد را به جاى آوريد و بدين گونه گناهان شما پاك مى گردد، پس گناهان باز شما را به دوزخ مى راند، تا آن كه نماز ظهر را به جاى آوريد و بدين ترتيب گناهانتان را پاك كنيد.باز ارتكاب گناهان شما را مستوجب آتش مى كند تا آن كه نماز عصر را به جاى آوريد و گناهانتان را بدين صورت پاك كنيد.و بدين ترتيب نماز مغرب گناهان عصر را مى زدايد و نماز عشاء گناهان پيش از خود را پاك مى كند، سپس به خواب مى رويد و تا آن گاه كه از خواب برخيزيد بر شما گناهى نوشته نخواهد شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183. بحارالانوار، ج 82، ص 224)

 154 - ريزش گناه به وسيله نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا و صلى الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت الورق ؛
همانا مسلمان هنگامى كه وضو مى گيرد و نماز پنجگانه را مى خواند، گناهانش مى ريزد ؛ مثل اين كه برگ از شاخه درخت مى ريزد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 235)

 155 - نماز ناظر بر اعمال
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلوة تنظر و لاتنظر بها؛
نماز ناظر به همه چيز است و چيزى به نماز نظارت ندارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)

 156 - آثار رعايت و مراقبت از نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
تكتب الصلوة على اربعة اسهم : الى ان قال : فاذا هو اتم ركوعها و سجودها و اتم سهامها صعدت الى السماء لها نور بتلاءلو و فتحت لها ابواب السماء و تقول حافظت على حفظك الله و تقول الملائكة صلى الله على صاحب هذه الصلوة و اذا لم يتم سهامها صعدت ولها ظلمة و غلق ابواب السماء دونها و تقول ضيعتنى الله و ضرب بها وجهه ؛
نماز بر چهار قسمت نوشته شده است :
1 - زمانى كه نمازگزار ركوع و سجود نمازش را كامل به جا آورد و قسمتهاى نماز را كه كامل كرد (اين نماز) به آسمان صعود مى كند، در حالى كه نور از او تلالو مى كند و ابواب آسمان براى او گشاده مى شود.
2 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد، مرا محافظت كردى خدايت محافظت كند و ملائكه مى گويند درود بر صاحب اين نماز.
3 - و زمانى كه قسمتهاى نماز كامل گزارده نشود (به آسمان ) صعود مى كند، در حالى كه تاريك و ظلماتى است و ابواب آسمان به رويش بسته مى شود.
4 - (و خطاب به نمازگزار) مى گويد ضايع كردى مرا، خدا تو را ضايع كند در اين حال نماز را به چهره (اين نمازگزار) مى زنند.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)

 157 - توجه خدا به نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - اليه ؛
وقتى كه بنده مؤ من به نماز مى ايستد، خداوند سبحان به او نظر مى كند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)

 158 - نماز، مانع عذاب
عن عبدالرحمن بن سمرة قال :
كنا عند رسول الله - صلى الله عليه وآله - يوما، فقال : رايت البارحة عجايب فقلنا: يا رسول الله و ما رايت حدثنا به فداك انفسنا و اهلونا و اولادنا (الى ان قال ...)قال - صلى الله عليه وآله - و رايت رجلا من امتى قد احتوشته ملائكة العذاب فجائته صلوته فمنعته منه ؛
عبدالرحمن بن سمره گفت : روزى خدمت رسول گرامى اسلام (ص ) بودم ، حضرت فرمودند: من ديشب عجايبى ديدم . عرض كردم : يا رسول الله ، چه ديديد؟ براى ما بيان بفرماييد، جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد! حضرت فرمودند: ديدم مردى از امت مرا كه ملائكه عذاب او را محاصره كرده بودند در اين حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 183)

 159 - نزول رحمت بر نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلاة نزلت عليه الرحمة من اعنان السماء الى الارض ؛
زمانى نمازگزار به نماز مى ايستد، از فضاى آسمان بر زمين رحمت بر او نازل مى شود.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 21)

 160 - نماز موجب بخشش گناهان
قال على - عليه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى ركعتين و اسال الله العافية ؛
گناهى كه پس از ارتكاب آن فرصت يافته ام كه دو ركعت نماز بخوانم و از خداى بزرگ آمرزش بخواهم مرا غمگين نساخته است .
(نهج البلاغه ، كلمات قصار، 299)

 161 - تقرب به وسيله نماز
قال على - عليه السلام -:
تعاهدوا امر الصلاة و حافظوا عليها، و استكثروا منه ، و تقربوا بها فانها كانت على المؤ منين كتاباموقوتا ؛
امر نماز را مراعات كنيد و آن را محافظمت نماييد و بسيار به جا آوريد و با آن به خدا تقرب جوييد، زيرا نماز ((بر مؤ منين فريضه است نوشته شده و وقت آن تعيين گرديد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)

 162 - نماز، طريق كوبيدن درب خانه خدا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المصلى ليقرع باب الملك : و انه من يدم قرع الباب يوشك ان بفتح له ؛
همانا نمازگزار درب خانه خداوند را مى كوبد و هركس پيوسته درى را بكوبد عاقبت به روى او باز خواهد شد.
(نهج الفصاحه ، ص 827)

 163 - عامل ورود بهشت نماز واقعيت
قال الصادق - عليه السلام -:
ان ربكم لرحيم يشكر القليل ، ان العبد ليصلى الركعتين يريد بها وجه الله فيدخله الله به الجنة ؛
همانا پروردگار شما مهربان است ، عمل كم را تقدير مى كند، هر آينه انسان دو ركعت نماز محض خدا به جاى آورد، خداوند به سبب آن نماز، او را وارد بهشت مى كند.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 316)

 164 - ملاقات پروردگار
قال الصادق - عليه السلام -:
هذه الصلوات الخمس المفروضات من اقامهن و حافظ على مواقيتهن لقى الله يوم القيامة ؛
كسى كه اين نمازهاى پنجگانه را به پا دارد و محافظت از اوقات آن نمايد، پروردگار را روز قيامت ملاقات مى كند.
(ثواب الاعمال ، ص 70)

 165 - ميزان توجه قيس به نماز
قال الرضا - عليه السلام -:
ان رجلا من اصحاب على - عليه السلام - يقال له قيس كان يصلى فلما صلى ركعة اقبل اسود قصار فى موضع السجود فلما نحى جبينه عن موضعه ، تطوق الاسود فى عنقه ثم انساب فى قميصه ؛
مردى از اصحاب على (ع ) كه به او قيس مى گفتند، به نماز ايستاد.وقتى ركعتى خواند ناگهان مار سياهى آمد، و در موضع سجده قيس قرار گرفت ، قيس با بى توجهى كامل به ركوع و سجود رفت .وقتى پيشانى از موضع سجده برداشت ، مار به گردن قيس پيچيد.سپس از يقه وارد پيراهن او شد.ولى اين بنده صالح خدا كه حقيقت نماز را دريافته بود به نمازش ادامه داد و آسيبى هم از مار نديد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 166 - معناى حقيقى نماز
فقه الرضا - عليه السلام - سئل بعض العلماء من ال محمد - صلى الله عليه وآله - فقيل له جعلت فداك ما معنى الصلوة فى الحقيقة قال : صلة الله للعبد بالرحمة وطلب الوصال الى الله من العبد اذا كان يدخل بالنية و يكبر بالتعظيم و الاجلال و يقرء بالترتيل و يركع بالخشوع و يرفع بالتواضع و يسجد بالذل و الخضوع و يتشهد بالاخلاص مع الامل و يسلم بالرحمة و الرغبة ، و ينصرف بالخوف و الرجاء فاذافعل اداها بالحقيقة ؛
از امام رضا (ع ) سؤ ال شد: فدايت شوم معناى حقيقى نماز چيست ؟ امام رضا (ع ) فرمود: نماز صله و موهبتى است از طرف خداوند مهربانى براى بنده از راه رحمت و عنايت ، و نماز مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .وقتى با نيت داخل نماز گرديد، و با تعظيم و اجلال هرچه بيشتر براى خداوند تكبير گفت ، و با ترتيل قرائت كرد و با خشوع ركوع كرد، و با تواضع از ركوع بلند شد و با ذلت و خضوع سر به سجده گذاشت ، و با اخلاص و آرزو تشهد خواند، سپس نمازش را با رغبتى تمام و با اميد به رحمت واسعه الهى سلام دادو به پايان رساند، در حالى كه بين خوف و رجاء باشد (چون نمى داند كه آيا نمازش مقبول درگاه حضرت حق قرار گرفته يا خير؟) پس هرگاه چنين نمازى به جا آورد، رعايت مسائل ياد شده را نموده ، نمازى با حقيقت به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 246. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 264)

 167 - نماز، نشانه ايمان
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
علم الايمان الصلاة ، اول ما يحاسب عليه الصلاة ، ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة و اخر ما يبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما يحاسب به يوم القيامة الصلاة فمن اجاب فقد سهل عليه ما بعده ، و من لم يجب فقد اشتد ما بعده ؛
نشانه ايمان نماز است ، اول آن چه از آن حساب مى شود نماز است ، همانا اول آن چه خداوند بر بندگانش واجب كرده نماز است ، آخر آن چه هنگام مرگ (براى يارى مى ماند) نماز است ، اول چيزى كه روز قيامت به حساب آن رسيدگى مى شود نماز است ، هركس جواب داد ما بعد آن آسان شده است ، و هركس نتواند جواب دهد ما بعد آن سخت تر خواهد شد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 65)

 168 - كفايت خداوند برنماز
قال ابوالحسن الرضا - عليه السلام -:
....و انى اقبلت يوما من الفرع فحضرت الصلاة فنزلت ، فصرت الى ثمامة ، فلما صليت ركعة اقبل افعى نحوى فاقبلت على صلابتى لم اخففها، و لم يتنقص منها شى ء فدنا منى ثم رجع الى ثمامة ، فلما فرغت من صلاتى و لم اخفف دعائى دعوت بعضهم معى فقلت دونك الافعى ، تحت الثمامة فقتله ، و من لم يخف الا الله كفاه ؛
همانا من نيز روزى در فرع بودم ، وقت نماز فرا رسيد، پس من پياده شدم و رفتم به سوى بوته (ثمامه )،(در بيابان عربستان گاهى بوته اى به قدر يك درخت وجود دارد كه از سايه اش به خوبى مى توان استفاده كرد).همين كه به نماز ايستادم و دو ركعتى خواندم ، يك افعى نزديك آمد ودر كنارم قرار گرفت . و من متوجه نماز شدم و از آن نكاستم و كم نكردم افعى به من نزديك شد و سپس به طرف بوته برگشت .وقتى كه از نماز فارغ شدم و دعا و تعقيباتم را نيز تخفيف نداده بودم ، بعضى يارانم را كه همراه ما بودند، فرا خواندم و گفتم : پشت سر شم زير بوته افعى است .پس او را كشتند، آن گاه امام (ع ) فرمود: هر كس از غير خدا نترسد، خداوند او را كفايت مى نمايد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 169 - تمسك و استعانت از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
كان على - عليه السلام - اذا اماله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الاية ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
شيوه على (ع ) چنان بود كه چون مشكل مهمى براى او پيش مى آمد، به نماز مى ايستاد و اين آيه را مى خواند: ((...واستعينوا بالصبر و الصلاة )).
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)

 170 - بيشترين سعى و قصد
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليكن اكثر همك الصلاة ، فانها راءس الاسلام بعد الاقرار بالدين ؛
بيشترين سعى و قصد تو نماز باشد، زيرا آن پس از اقرار بدين سر اسلام است .
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 366. بحارالانوار، ج 77، ص 127)

 171 - نماز، همچون ستون خيمه
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انكسر العمود لم ينفع طنب و لا وتد و لاغشاء ؛
نماز مانند ستون خيمه است ، هرگاه كه ستون ثابت شد طنابها و ميخها و پوشش فايده مى دهد، و آن گاه كه ستون شكسته شد طناب و نه ميخ و نه پوشش فايده نمى دهد.
(فروع كافى ، ج 3، ص 266)

 172 - طالب خشنودى خدا
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ليست الصلاة قيامك و قعودك ، انما الصلاة اخلاصك و ان تريد بها الله وحده ؛
نماز برخاستن و نشستن تو نيست ، جز اين نيست نماز خالص قرار دادن تو است و اين كه به آن خشنودى تنها خدا را بخواهى .
(اصول وافى ، ج 2، ص 109.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص ‍ 325)

 173 - نماز و برطرف شدن اندوه
قال الصادق - عليه السلام -:
مايمنع احدكم اذا دخل عليه غم من غموم الدنيا ان يتوضا ثم يدخل المسجد فيركع ركعتين يدعوالله فيهما، اما سمعت الله تعالى يقول : ((واستعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
چه مانعى دارد كه چون يكى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنيا بر او درآمد، وضو بگيرد و به مسجد برود و دو ركعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود خدا را بخواند مگر نشنيده اى كه خدا مى فرمايد: ((واستعينوا بالصبر و الصلاة )).
(مجمع البيان ، ج 1، ص 100.وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263)

 174 - سه خلصت نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
للمصلى ثلاث خصال : اذا قام فى صلاته يتناثر على البر من اعناق السماء الى مغرق راءسه و تحف به الملائكة من تحت قدميه الى اعناق السماء و ملك ينادى : ايها المصلى !لو تعلم من تناجى ما انفتلت ؛
براى نمازگزار سه فايده است :
1 - هرگاه به نماز مى ايستد از بالاى فضا تا فرق سر او نيكوييها ريزش ‍ دارد.
2 - فرشتگان از زير پا تا بالاى آسمان بر او احاطه دارند.
3 - فرشته اى به او ندا مى دهد كه اى نمازگزار!اگر بدانى با كه مناجات مى كنى ، نماز را به پايان نمى بردى .
(ثواب الاعمال ، ص 62.بحارالانوار، ج 82، ص 206)

 175 - بهترين عمل
عن ابوذر - رحمة الله عليه - قال :
يا رسول الله !امرتنى بالصلاة .فما الصلاة ؟قال : خير موضوع فمن شاء اقل و من شاء اكثر ؛
ابوذر به پيامبر (ص ) عرض كرد: يا رسول الله امر كن مرا به نماز، و گفت : نماز چيست ؟ فرمود: بهترين چيز است ، هركس بخواهد كم به جا مى آورد يا زياد انجام مى دهد.
(ميزان الحكمة ، ج 5، ص 368)

 176 - توجه ملك الموت به نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -:
ان ملك الموت قال لرسول الله - صلى الله عليه وآله -: ما من اهل بيت مدر و لاشعر فى بر و لا بحر الا و انا اتصفحهم فى كل يوم خمس مرات عند مواقيت الصلاة ؛
همانا، ملك الموت به رسول خدا (ص ) گفت : هيچ اهل خانه اى و صاحب جامه اى در خشكى و دريا نيست ، مگر اين كه من در هر روز پنج بار هنگام نماز از آنها مى گذرم .
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 79)

 177 - نماز همراه زكات ، باعث تقرب
قال على - عليه السلام -:
ان الزكاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام ؛
همانا زكات همراه نماز مايه تقرب مسلمانان به خداوند است .
(نهج البلاغه ، ص 199)

 178 - نشانه قبولى نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
من احب ان يعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلينظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنكر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛
هركس دوست دارد بداند نمازش قبول شد يا نه ، ببيند كه آيا نمازش او را از گناه و زشتى بازداشته يا نه ؟پس به هر قدر كه نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)

 179 - اثر وضوى خوب و خواندن نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطاياه كما تحاتت هذا الورق ؛
هنگامى كه مسلمان وضو بگيرد و خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاى پنجگاه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ريزد، همان گونه كه برگهاى اين شاخه فرو ريخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 319)

 180 - رهايى از گرما، با نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا اشتد الحر فابردوا بالصلاة فان الحر من فيح جهنم ؛
هر وقت گرما و شدت آن بر شما سخت گرفت ، توسط نماز آن را خنك كنيد؛ زيرا گرما و حرارت از جوشش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 15)

 181 - تاءثير نماز در آينده
روى ان فتى من الانصار كان يصلى الصلاة مع رسول الله و يرتكب الفواحش فوصف ذلك لرسول الله - صلى الله عليه وآله - فقال ان الصلاته تنهاه يوما ما، فلم يلبث ان تاب ؛
روايت شده جوانى از قصار در نماز جماعت با پيامبر خدا (ص ) شركت مى كرد، ولى كارهاى زشت را نيز مرتكب مى شد.به حضرت رسول (ص ) خبر دادند، حضرت فرمود: بالاخره نمازش روزى او را نجات خواهد داد و از كارهاى زشت بازش مى دارد، پس مدتى نگذشت كه جوان توبه كرد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)

 182 - نماز قلبى
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى ركعتين و لم يحدث فيها نفسه بشى ء من امور الدنيا غفر الله له ذنوبه ؛
كسيكه دو ركعت نماز بخواند، بدون آن كه به فكر كارهاى دنيا باشد خداوند گناهانش را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)

 183 - التجا به نماز در سختيها
قال عن حذيفة : كان رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛
شيوه رسول خدا (ص ) چنان بود كه چنانچه مشكلى براى او پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .
(تفسير درالمنثور، ج 1، ص 67)

 184 - ثمره نماز كامل
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا كان يوم القيامة يدعى بالعبد فاول شى ء يسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
هنگامى كه روز قيامت فرا مى رسد، اولين چيزى كه از انسان سؤ ال مى كنند نماز است ، اگر انسان نماز را كامل به جا آورد (در رحمت حق قرار مى گيرد) و اگر چنين نباشد، وى را به درون آتش مى افكنند.
(وسائل الشيعه ، ج 3، ص 16)

 185 - جبران ناراحتى با نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
كان على - عليه السلام - اذا هاله شى ، فزع الى الصلاة ، ثم تلى هذه الاية ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
هنگامى كه براى اميرالمؤ منين (ع ) مشكلى پيش مى آمد، به نماز پناه مى برد (ناراحتى خود را به طريق نماز جبران مى كرد) و آيه ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) را تلاوت مى كرد.
(وسائل الشيعه ، ج 5، ص 263)

 186 - استقبال خدا از نمازگزار
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمن بوجهه ؛
آن گاه كه نمازگزار رو به قبله نمايد، خداوند رحمان به صورتش رو مى آورد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 58)

 187 - آتش گناه را با اقامه نماز خاموش كنيد
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا بنى ادم ! فاطفئوا عنكم ما او قد تموه على انفسكم فيقومون فيتطهرون ، فتسقط خطاياهم من اعينهم و يصلون فيغفر لهم ما بينهما ثم توقدون فيما بين ذلك .فاذا كان عند صلاة الاولى نادى يا بنى ادم ، قوموا فاطفئوا ما اوقدتم على انفسكم فيقومون و يتطهرون ، و يصلون فيغفر لهم ما بينهما، فاذا حضرت العصر فمثل ذلك ، فاذا حضرت المغرب فمثل ذلك ، فاذا حضرت العتمة ، فمثل ذلك فينامون و قد غفرلهم ، ثم قال رسول الله - صلى الله عليه وآله - فمدلج فى خير و مدلج فى شر ؛
اى فرزندان آدم ! آتشى را كه با دست خود افروخته ايد خاموش كنيد پس بر مى خيزند و وضو مى گيرند ؛ بعد از آن ، گناهان و معاصى شان ساقط مى شود، و آن هنگام كه نماز مى خوانند، هرچه از زشتيها، كه در مابين دو نماز مرتكب شده اند، بخشوده مى شود ؛ مجددا در مابين دو نماز آتش ‍ مى افروزند.همين كه هنگام نماز ظهر فرا رسد.منادى حق ندا دردهد كه اى انسانها برخيزيد، و آتشى را كه براى سوزاندن خويش برافروخته ايد خاموش كنيد، پس بر مى خيزند و وضو مى گيرند و نماز به جا مى آورند، آن گاه هرچه كه در مابين دو نماز مرتكب شده بودند بخشوده مى شود.و هرگاه وقت نماز عصر فرا رسد، چنين است كه در نماز ظهر گذشت ، (يعنى ، با اقامه نماز عصر، گناهان گذشته وى آمرزيده مى گردد) و با فرارسيدن وقت نماز مغرب و اقامه آن ، معصيتهاى قبل از مغرب او آمرزيده مى شود.سپس ‍ مى خوابند در حالى كه آمرزيده شده اند و چيزى از گناهان بر آنان نيست .بعد از آن گروهى در راه خير سير مى كنند و گروهى در راه شر.
(بحارالانوار، ج 82، ص 224)

 188 - نماز و بخشش گناهان
قال الصادق - عليه السلام -:
من صلى ركعتين يعلم ما يقول فيهما انصرف و ليس بينه و بين الله - عز و جل - ذنب الا غفره له ؛
كسى كه دو ركعت نماز به جاآورد و بداند كه (در نماز) چه مى گويد، و بعد از اتمام هر نماز گناهى بين او و خداوند باشد خدا او را مى بخشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)

 189 - سلام نماز و خروج از معاصى
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
اذا قمت الى الصلاة و توجهت و قراءت ام الكتاب و ماتيسر من السور، ثم ركعت ، فاتممت ركوعها و سجودها و تشهدت و سلمت ، غفر لك كل ذنب فيما بينك و بين الصلاة التى قدمتها الى الصلاة المؤ خرة فهذا لك فى صلاتك ؛
هرگاه به نماز ايستادى و توجه كردى (به سوى خداوند و با حضور قلب ، به پيشگاه او قرار گرفتى ) و فاتحة الكتاب را قرائت نمودى و در حد امكان و ميسور، از سوره هاى (كوچك ويا بزرگ ) قرآن خواندى ، سپس ركوع و سجود تام و تمامى انجام دادى ، آن گاه تشهد و سلام دادى ، اثر اين نماز تو، آمرزش تمامى گناهانت مى باشد كه در مابين دو نمازت مى باشد، آن نمازى كه قبلا به جاى آوردى و نمازى كه بعدا خواندى .پس آن چه از نماز عايد تو مى گردد، همانا آمرزش كليه گناهانت مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)

 190 - مثل نمازهاى پنجگانه در محو گناهان
تفسير الامام - عليه السلام - قال : قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
من صلى الخمس كفر الله عنه من الذنوب ما بين كل صلاتين ، و كان كمن على بابه نهر جار يغتسل فيه خمس مرات لاتبقى عليه من الذنوب شيئا، الا الموبقات التى هى ججد النبوة او الامامة ، او ظلم اخوانه المؤ منين او ترك التقية حتى يضر لنفسه و اخوانه المؤ منين ؛
كسى كه نماز پنجگانه يوميه را به جا مى آورد، خداوند همه گناهان او را، كه در ما بين دو نماز براى او پيش مى آيد، و مثل كسى است كه در جلو خانه اش ‍ نهر آبى جارى باشد و او روزانه پنج بار در آن شستشو نمايد، ديگر گناهى بر او باقى نخواهد گذاشت ، مگر گناهان مهلك ، مانند انكار رسالت ، امامت ، ظلم و ستم به برادران ايمانى ، و يا ترك تقيه تا آن جا كه ضرورى به او يا برادران مؤ من او برسد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 219)

 191 - پناه به نماز
عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - قال :
اذا راءى احدكم امرئة تعجبه فليات اهله فان عند اهله مثل ما راءى و لا يجعلن للشيطان على قلبه سبيلا ليصرف بصره عنها فاذا لم تكن له زوجة فليصل ركعتين و يحمدالله من فضله فانه يبيح له برحمته ما يغنيه ؛
هرگاه زنى نظر كسى را جلب كرد، فورا با همسرش نزديكى كند، زيرا زنان مانند يكديگر هستند و شيطان را در خود راه ندهد ؛ و اگر كسى داراى همسر نيست ، دو ركعت نماز گزارد و به حمد الهى بپردازد و از خداوند بخواهد براى او همسرى فراهم آورد.
(نورالثقلين ، ج 3، ص 589)

 192 - نماز، بازدارنده از فحشاء و منكرات
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلاة حجزة الله فى الارض ، فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلاته ، فلينظر فان كانت صلاته حجزته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجز، و من احب ان يعلم ما له عند الله فليعلم ما لله عنده ، و من خلا بعمل فلينظر فيه ، فان كان حسنا جميلا فليمض عليه ، و ان كان سيئا قبيحا فليجتنبه ؛ فان الله - عز و جل - اولى بالوفاء و الزيادة .من عمل سيئة فى السر فليعمل حسنة فى السر و من عمل سيئة فى العلانية فليعمل حسنة فى العلانية ؛
آگاه باشيد، همانا نماز حاجز و حائلى است از طرف خداوند در روى زمين ، پس آن كسى كه دوست دارد بداند كه چه قدر از منافع نمازش را درك كرده ، پس دقت كند و بنگرد كه اگر نمازش حاجز و حائل بين او فواحش و منكرات است ، پس از منافع نماز به قدرى كه از گناه و فواحش دورى كرده ، درك نموده و بهره برده است .اگر كسى مى خواهد بداند چه قدر مقام نزد خداوند دارد.نگاه كند ببيند خداوند متعال نزد او چه قدر مقام دارد؟ وكسى كه عملى را انجام داده پس به دقت در عملش ، بنگرد اگر آن عمل شايسته و نيكو و خالص بود، پس او را ادامه دهد واگر عمل بد و زشتى بود ديگر تكرار نكند و از آن رقم اعمال به شدت اجتناب كند، كه اگر چنين كند به راستى كه خداوند - عز و جل - به وفا و زياد كردن روزيش و برآوردن حاجاتش سزاوارتر است .كسى كه در خلوت مرتكب گناهى مى شود، پس ‍ بايد در خلوت ، حسنه و كار شايسته اى نيز انجام دهد.و چنانچه كسى در جلوت و انظارمردم گناهى كرد، پس بايد آشكارا كار نيكى را نيز انجام دهد.
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)

 193 - هفت خصلت موجب ايمان كامل است
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
يا على : سبعة من كن فيه فقد استكمل حقيقة الايمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛ من اسبغ وضوئه ، واحسن صلاته ، و ادى زكوة ماله ، و كف غضبه و سجن لسانه ، و استغفر لذنبه ، و ادى النصيحة لاهل بيته ؛
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: اى على !هفت خصلت است كه در هر كس باشد حقيقت ايمان را دريافته ، و درهاى بهشت به سوى او گشوده مى گردد.
اول : كسى كه وضوى كامل و شايسته بگيرد.
دوم : نمازش را نيكو ادا كند (و جميع شرايط قبولى نماز را رعايت نمايد).
سوم : زكات مالش را بپردازد.(اموالش را تزكيه كند).
چهارم : خشم خويش را فرو برده و كظم غيظ كن و از اعمال خشم و عصبانيت خود جلوگيرى كند.
پنجم : زبانش را(از هر چه باطل و ناحق است ) ببندد و حبس كند.
ششم : بر گناهان خويش استغفار نمايد.
هفتم : نصايح و اندرز و راهنماييهاى لازم را در حق اهل بيت و فرزندانش ‍ مضايقه نكند، و حق اهل و عيال و اولاد خويش را از نظر نصيحت و هدايت و ارشاد، ادا نمايد.
(مكارم الاخلاق ، ج 2، ص 387)

 194 - عبور از صراط
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة جواز على الصراط ؛
نماز جواز عبور از صراط است .
(بحارالانوار، ج 98، ص 168)

 195 - اثر نماز ميت
قال الصادق - عليه السلام -:
يدخل على الميت فى قبره الصلاة و الصوم و الحج و الصدقة و البر و الدعاء، و يكتب اجره للذى يفعله و للميت ؛
نماز و روزه و صدقه و نيكى و دعا براى ميت در قبر او داخل مى شود، و اجر و پاداش اين امور را براى ميت و آن را انجام مى دهد، نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 62)

 196 - دورى شيطان از نمازگزار
قال الصادق - عليه السلام -:
انظر اذا قمت الى الله فان الشيطان ابعد مايكون من الانسان اذا قام الى الصلاة ؛
بنگر آن گاه كه به درگاه خداوند (براى خدا) مى ايستى ، زيرا شيطان هيچ گاه از انسان دورتر از آن وقتى كه به نماز مى ايستد، نيست .
(جامع الاخبار، ص 211.بحارالانوار، ج 91، ص 243)

 197 - نماز پاسدار انسان
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ؛
و از اينجاست كه خداوند با نمازها و زكاتها و سختكوشى در نماز، از بندگان با ايمانش پاسدارى مى كند.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)

 198 - تقويت روحيه به وسيله نماز
عن الصادق - عليه السلام - قال :
فى قول الله - عز و جل -: ((و استعينوا بالصبر و الصلوة )) قال : يعنى بالصبر: الصوم ؛ و قال : اذا نزلت بالرجل النازلة او الشديدة فليصم فان الله - عز و جل - يقول : ((استعينوا بالصبر و الصلاة )) ؛
امام صادق (ع ) در تفسير آيه فوق فرمود: خداوند متعال در قرآن مى فرمايد: ((از روزه و نماز استعانت جوييد)) و مراد از ((صبر)) در اين آيه ((روزه )) است .و سپس فرمود: و هرگاه دشوارى و مشكلى سخت به كسى روى آورد.((روزه )) بدارد، زيرا خداوند متعال مى گويد: ((يارى طلبيد و استعانت جوييد از روزه و نماز)).
(روضة المتقين ، ج 3، ص 260 و 228)

 199 - روح نماز در عالم برزخ
قال الصادق - عليه السلام -:
اذا وقع الانسان فى قبره .... كان الصلوة عن يمينه و الزكوة عن شماله و البر ظل عليه ، قال الصبر للصلوة و الزكوة و البر: دونكم صاحبكم فان عجزتم عنه فانا دونه ؛
هنگامى كه انسان در قبر خود قرار گرفت ، ((نماز)) در طرف راست و زكات در طرف چپ وى قرار مى گيرند، و نيكيهايش بر سر وى سايه مى گسترانند ؛ در اين هنگام ، ((صبر)) به نماز و زكات و نيكيهاى وى مى گويد: صاحب خود را دريابيد و اگر عاجز مانديد من او را كفايت مى كنم و با او خواهم بود.
(سفينة البحار، صبر، ج 2، ص 5)

 200 - مقايسه نماز با حج و روزه
فى الحديث :
الحج افضل من الصلاة و الصيام ، لان المصلى انما يشتغل عن اهله ساعة و الصائم بياض يوم و ان الحاج ... يطيل غيبته عن اهله ...؛
در حديث آمده است كه : ((حج )) برتر از نماز و روزه است ، زيرا انسان نمازگزار فقط در فرصتى كوتاه از لذات خود صرفنظر مى كند، وروزه دار هم از صبح تا غروب از آن دست مى كشد ولى حاجى ، در فرصتى طولانى ، از زن (و فرزند) خود چشم مى پوشد.
(بحارالانوار، ج 99، ص 18)

 201 - حايل آتش دوزخ
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
و تكون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راءسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بينه و بين النار ؛
نماز بنده در محشر تاجى است بر سر او، و موجب نورانيت صورتش ، لباس ‍ براى بدن وى ، و ساتر و حايل بين او و آتش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 202 - شفيع نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة شفيع بينه و بين ملك الموت ؛
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملك الموت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)

 203 - راز سجود بر آدم
و فى الحديث
قال الله تعالى : يا ادم انما امرت الملائكة بتعظيمك بالسجود لك اذكنت وعاء لهذه الانوار و لو كنت سالتنى بهم قبل خطيئتك ان اعصمك منها و ان افطنك لدواعى عدوك ابليس حتى تحرز منها لكنت قد جعلت ذلك ؛
در حديث آمده است : كه خداوند متعال به آدم فرمود: اى آدم البته به عنوان عظمت تو فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده كنند به خاطر آن كه در ذات و سرشت تو نور ولايت جاى دارد.
(بحارالانوار، ج 11، ص 192)

 204 - اثر خلوص در نماز
عن ابى عبدالله - عليه السلام - قال :
فى التورية مكتوب : يابن ادم ، تفرغ لعبادتى ، املاقلبك غنى و لا اكلك الى طلبك ، و على ان اسد فاقتك و املاقلبك خوفا منى ، و ان لا تفرغ لعبادتى ، املاقلبك شغلا بالدنيا ثم لااسد فافتك و اكلك الى طلبك ؛
در تورات نوشته شده است : اى پسر آدم ، فارغ شو از براى عبادت من ، تا پر كنم قلب تو را از بى نيازى و واگذار نكنم تو را به سوى طلب خويش ، و بر من است كه ببندم راه فقر تو را و پر كنم دل تو را از خوف خويش و اگر فارغ نشوى براى عبادتم ، پر كنم دول تو را از اشتغال به دنيا پس از آن نبندم فقر تو را و واگذارم تو را به سوى طلبت .
(اصول كافى ، ج 2، ص 83)

 205 - نماز محبوب پارسايان
قال على - عليه السلام -:
الصلاة قربان كل تقى ، و الحج جهاد كل ضعيف ، و لكل شى ء زكاة و زكاة البدن الصيام ، و جهاد المراة حسن التبعل ؛
نماز وسيله تقرب و نزديك شدن هر پارسايى به خداست ، و حج ، جهاد افراد ناتوان است ، هرچيزى زكات دارد و زكات و پاك كردن بدن ، روزه گرفتن است .جهاد زن هم خوب شوهردارى كردن مى باشد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 1152)

 206 - تقسيم نماز بين خدا وبنده
حديث قدسى :
قسمت الصلوة بينى و بين عبدى : فنصفها لى ، و نصفها لعبدى ، فاذا قال : ((بسم الله الرحمن الرحيم )) يقول الله : ذكرنى عبدى .و اذا قال : ((الحمد لله )) يقول الله : حمدنى عبدى و اثنى على .و هو معنى ((سمع الله لمن حمده )) و اذا قال : ((الرحمن الرحيم )) يقول الله : عظمتى عبدى .و اذا قال : ((مالك يوم الدين )) يقول الله : مجدنى عبدى (و فى رواية : فوض الى عبدى ) و اذا قال : ((اياك نعبد و اياك نستعين )) يقول الله : هذا بينى و بين عبدى .و اذا قال : ((اهدنا الصراط المستقيم )) يقول الله : هذا لعبدى و لعبدى ما سئل ؛
من نماز را بين خود و بنده ام تقسيم كرده ام ، نيمى از آن من است و نيمش از آن بنده ام .پس چون بنده گفت : ((بسم الله الرحمن الرحيم ))، خدا گويد: ((بنده ام مرا ياد كرد)) و چون بنده گفت : ((الحمد لله )) خدا فرمايد: ((بنده ام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت )).و اين است معنى ((سمع الله لمن حمده )) و چون گفت : ((الرحمن الرحيم )) خداوند گويد: ((بنده ام مرا تعظيم كرد)).و چون گفت : ((مالك يوم الدين )) خدا گويد: ((بنده ام مرا تمجيد كرد)).(و در روايتى ديگر، كار خود را به من واگذار كرد).و چون گفت : ((اياك نعبد و اياك نستعين )) خدا مى فرمايد: ((اين بين من و بنده من است )).و چون گفت : ((اهدنا الصراط المستقيم )) خداوند مى فرمايد: ((اين از آن بنده من است و بنده ام آن چه بخواهد از آن اوست )).
(المحجة البيضاء، ج 1، ص 388)

 207 - بهره بردارى از نماز
قال الصادق - عليه السلام -:
اعلم ان الصلوة حجزة الله فى الارض فمن احب ان يعلم ما يدرك من نفع صلوته فلينظر فان كانت صلوته حجرته عن الفواحش و المنكر فانما ادرك من نفعها بقدر ما احتجر ؛
بدان حقيقت نماز نگهبان الهى در زمين است پس كسى كه مى خواهد بداند چه بهره اى از نماز مى برد بايد ملاحظه كند كه نماز چه اندازه او را از زشتى و بدى ما حفظ مى كند و به همان اندازه كه حفظ مى كند بهره برده است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)

 208 - اجر نماز
قال رسول الله - صلى الله عليه وآله -:
الصلاة ...مفتاحا للجنة و مهورا لحور العين و ثمنا للجنة ؛
نماز موجب فتح و گشايش ابواب جنت براى او مى باشد و مهريه حورالعين و ثمن و بهاى بهشت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 209 - حق نماز را چه كسانى مى شناسند؟
قال على - عليه السلام -:
و قد عرف حقها (الصلوة ) رجال من المؤ منين الذين تشغلهم عنها زينة متاع ، و لاقرة عين من ولد و لا مال ، يقول الله سبحانه : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة )) ؛
حق نماز را مؤ منين شناخته اند كه نه زينت هاى دنيا، نه نور چشمى ها از فرزند و مال ، آنان را از عبادت پروردگارشان باز نمى دارد زيرا كه خداوند سبحان ميگويد: ((مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد)).
(نهج البلاغه ، خطبه ، 199)

 210 - نماز، فروتنى كامل
قال على - عليه السلام -:
و عن ذلك ما حرس الله عبده المؤ منين بالصلوات و الزكوات ، و مجاهدة الصيام فى الايام المفروضات ... لما فى ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ايمانش را از تبهكارى و ستمگرى و گردنكشى به وسيله نمازها و زكات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هايى كه واجب نموده است ، حفظ مى كند....؛ زيرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نيكو را از روى فروتنى در پيشگاه الهى بر خاك مى مالد.
(نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، ص 798)

 211 - تاءثير تكبيرة الاحرام
قال الباقر - عليه السلام -:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله اليه بوجهه و وكل به ملكا يلتقط القران من فيه التقاطا فاذا اعرض ، اعرض الله عنه و وكله الى الملك ؛
هنگامى كه بنده اى مسلمان تكبيرة الاحرام نماز را مى گويد، خداوند به طرف او توجه مى كند، و موكل مى كند بر او ملكى را تا آن چه كه قرائت مى كند از او دريافت كند، پس وقتى از نماز فارغ شد خداوند او را به همان ملك مى سپارد.
(مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 173)

 212 - سرالله اكبر
عن اميرالمؤ منين - عليه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر ((الله اكبر)) فيه نفى كيفيته ؛ كانه يقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان يدرك الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ؛ انما يصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله .تعالى الله عن ان يدرك الواصفون صفته علوا كبيرا؛
وجه ديگر ((الله اكبر)) اين است كه كيفيت و چگونگى را از او نفى مى كند ؛ گويى اذان گوينده مى گويد: ((خدا والاتر از آن است كه وصف كنندگان صفت او را(آن چنان كه هست ) ادراك كند)).وصف كنندگان به قدر ادراك خود او را وصف مى كنند نه به قدر عظمت و جلال او.خدا بسيار برتر از آن است كه وصف گويان صفت او را دريابند....
(بحارالانوار، ج 81، ص 131)

 213 - تاءثير ((الله اكبر)) گفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا رفع يديه و قال : ((الله اكبر)) و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائكته : يا عبادى ! اما ترونه كيف كبرنى و عظمنى و نزهنى عن ان يكون لى شريك او شبيه او نظير و رفع يده و تبرء عما يقوله اعدائى من الاشراك بى ؟اشهدكم انى ساكبره و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزمات دار كرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه ومن عذاب جهنم و من نيرآنها؛
پس وقتى كه نمازگزار دو دستش را(جهت گفتن ): ((الله اكبر)) بالا برد و ثناى خدا گويد، خداى تعالى به ملائكه خود چنين ميفرمايد: اى عبادت كنندگان من !آيا نمى بينيد بنده ام را كه چگونه مرا بزرگ و عظيم شمرد و از شريك و تشبيه و نظير پاك دانست و دستش را(هنگام گفتن تكبير) بلند كرد و دورى جست از گفته هاى دشمنان من كه براى من شريك قائلند؟ شما را شاهد مى گيرم ، به درستى كه به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظيم خواهم كرد و پاك مى گردانم او را در پاكيزگى دار كرامتم و او را از گناهان پاك مى سازم و از عذاب جهنم وآتش آن او را حفظ مى كنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 214 - تاءثير خواندن حمد و سوره
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
و اذا قال ((بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين )) فقرا فاتحة الكتاب و سورة قال الله تعالى لملائكته اما ترون عبدى ؟هذا كيف تلذذ بقرائة كلامى ؟اشهدكم يا ملائكتى لاقولن له يوم القيامة اقرا فى جنانى و ارق فى درجاتى فلايزال يقرء و يرقى بعدد كل حرف درجة من ذهب و درجة من فضة و درجة من لؤ لؤ و درجة من جوهر و درجة من زبرجد اخضر و درجة من زمرد اخضر و درجة من نور رب العزة ؛
و زمانى كه ((بسم الله الرحمن الرحيم ، الحمدلله رب العالمين )) را قرائت كرد و فاتحة الكتاب و سوره خواند، خداوند تعالى خطاب به ملائكه خود مى گويد: آيا اين بنده مرا نمى بينيد چگونه با قرائت كلام من لذت مى برد؟ شما را شاهد مى گيرم ، اى ملائكه من هر آينه در روز قيامت به او خواهم گفت : در بهشت من قرائت كن و به درجات (بالا) ارتقاء پيدا كن ؛ پس او دائم قرائت خواهد نمود و به عدد هر حرف ، درجه اى از طلا، درجه اى از نقره ، درجه اى از لؤ لؤ ، درجه اى از جوهر، درجه اى از زبرجد سبز، درجه اى از زمرد سبز و درجه اى از نور رب العزة به او عطا خواهد شد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 215 - اسرار به ركوع رفتن
قال العسكرى - عليه السلام - فى تفسيره :
فاذا ركع قال الله تعالى لملائكته : يا ملائكتى !اما ترون كيف تواضع لجلال عظمتى ؟اشهدكم لاعظمته فى دار كبريائى و جلالى ؛
پس وقتى (نمازگزار) ركوع رفت ، خداوند تبارك و تعالى خطاب به ملائكه مى كند و مى گويد: ((اى ملائكه من !آيا نمى بينيد (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى كند؟شما را گواه مى گيرم ، كه هر آينه او را در دار كبريائى و جلال خودم بزرگ سازم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)