نماز جمعه و جماعت
اهميت نماز جمعه و جماعت
بيانات امام خمينى در جمع ميهمانان شركت كننده در دومين كنگره جهانى
ائمه جمعه و جماعات
بسم الله الرحمن الرحيم
قبلا بايد تشكر كنم از آقايانى كه از راه هاى دور براى اين مقصد شريف
به كشور خودشان ، به كشور تحت ستم در طول تاريخ و به كشورى كه براى
پيشبرد مقاصد اسلامى متحمل رنج و شهادت شدند تشريف آوردند، تشكر كنم و
از خداى تبارك و تعالى توفيق همه را براى آرمان هاى بزرگ اسلامى هر چه
بيشتر عنايت بفرمايد. در اين اجتماعاتى كه از آقايان محترم ائمه جمعه و
جماعات كشورهاى مختلف در ايران شده است مسائل لابد تا حد وافى راجع به
گرفتارى هاى مسلمين و راه هاى علاجى كه بايد اتخاذ بشود، گفته شده است
و ديگر جاى گفتن نمانده است . من به يك نكته اى آقايان را توجه مى دهم
و آن سيره رسول اكرم (ص ) و ائمه مسلمين است . رسول اكرم (ص ) در آن
وقتى كه تنها بود و هيچ كس با او نبود، الا يك نفر، دو نفر، در آن وقت
با وحى الهى مردم را دعوت كرد منتظر نشد كه عِده و عُده زياد پيدا كند،
منتظر نشد كه جمعيت ها همراه او باشند. از همان اول شروع به دعوت كرد و
شروع به دعوت مردم براى گرويدن به اسلام و براى پيدا كردن راه حق
فرمود. آنوقت هم كه به مدينه تشريف آوردند و تشكيل حكومت دادند باز هم
منتظر اين نشدند كه قدرت زياد پيدا بكنند. دعوت خودشان را به طور
گسترده ترى به جا آوردند مردم را به وظايف شخصى و اجتماعى و سياسى دعوت
كردند. دعوت هاى قرآن هم در مكه مكرمه و هم در مدينه مشرفه دعوت هاى
شخصى بين فرد و خداى تبارك و تعالى نبود. مى شود گفت كه بى استثنا دعوت
هاى خدا حتى در آن چيزهائى كه وظايف شخصى افراد است ، روابط شخصى افراد
است بين خود و خدا از معنايى اجتماعى سياسى برخوردار است . بعد از رسول
خدا صلى الله عليه و آله و سلم ، ما ملاحظه مى كنيم كه در زمانهائى كه
ائمه مسلمين (عليهم السلام ) در فشار سخت بنى اميه و بنى العباس بودند
مطالب خودشان را آن طور كه ممكن بود به مردم مى رساندند، حتى در ادعيه
آنها. شما اگر ادعيه امام سجاد و ساير ائمه را ملاحظه بفرمائيد مشحون
است از اينكه مردم را بسازند براى يك امر بالاتر از آن چيزى كه مردم
عادى تصور مى كنند. دعوت به توحيد، دعوت به تهذيب نفس ، دعوت به اعراض
دنيا، دعوت به خلوت با خداى تبارك و تعالى ، معنى اش اين نبوده است كه
مردم توى خانه هايشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت كنند و مشغول ذكر
و دعا باشند. چنانچه خود آنها كه ملاحظه مى كنيد، اينطور نبودند.
پيغمبر اكرم در عين حالى كه وظايف خودش را به جا مى آورد و خلوت ها با
خداى تبارك و تعالى داشت ، تشكيل حكومت داد و به انحاء عالم براى دعوت
آدم فرستاد و مردم را دعوت كرد به ديانت و دعوت كردند به اجتماع ،
اينطور نبود كه بناى او اين باشد كه بنشيند توى خانه و ذكر بگويد. ذكر
مى گفت و لكن همان ذكر هم خودسازى بود. دعا مى كرد، ولى همان دعا هم ،
هم خودسازى و هم مردم سازى بود و مردم را تجهيز مى كرد براى مقاومت .
تمام ادعيه اى كه در لسان او و ائمه مسلمين واقع شده است ، تمام اين
ادعيه در عين حالى كه دعوت به معنويات است ، از راه دعوت معنويات تمام
مسائل مسلمين اصلاح مى شود مع الاسف اعوجاج واقع شد يا واقع كردند و
شايد در صدر اسلام هم بنى العباس بيشتر اين كار را كردند، اعوجاج واقع
شد در مصالح اسلامى و در مطالب اسلامى ، اين قرآن كريم كه در بين يد
مسلمين هست و از صدر اول تا حالا يك كلمه ، يك حرف در آن كم و زياد
نشده است ، اين قرآن را وقتى كه به عين تدبير مشاهده بكنيد مى بينيد كه
مساله ، مساله اين نيست . دعوت براى اين بوده است كه مردم توى خانه
بنشينند و ذكر بگويند و با خدا خلوت كنند؟ آن بوده است ، لكن انحصار
نبوده است . مساله ، مساله دعوت به اجتماع ، دعوت به سياست ، دعوت به
مملكت دارى و در عين حال كه همه اينها عبادات است ، عبادت جداى از
سياست و مصالح اجتماعى نبوده است . در اسلام تمام كارهايى كه دعوت به
آن شده است جنبه عبادى دارد. حتى در كارخانه ها كار كردن در كشاورزى ،
كشاورزى كردن و در مدارس تعليم و تربيت كردن ، همه شان مصالح اسلامى
است و جنبه عبادى دارد... (اما) از صدر اسلام ، مصالح اسلام را همان
طور كه قرآن شريف فرموده است پياده كنند، (نكردند) چون مى ديدند كه با
قدرت خودشان مخالف است . از آن اول آنچه را كه از قرآن مى ديدند با
مصالح خودشان مخالف است چون نمى توانستند از قرآن بر دارند، تعبير مى
كردند، كج معنا مى كردند. به روحانيونى كه وابسته به خودشان بود وادار
مى كردند كه اين ها را كج معنا كنند، منحرف كنند قرآنرا از آن چيزى كه
هست . ولى بحمد الله قرآن ماند بين مسلمين و نتوانستند قرآن را تحريف
كنند و بر دارند، اگر مى توانستند، مى كردند. لكن يكى از آنها كه مى
خواست يك حرف را از قرآن بر دارد يك عربى شمشير را كشيد گفت : با اين
شمشير ما جواب مى دهيم . نگذاشتند قرآن شريف دست بخورد و همان طور كه
در زمان رسول الله وارد شد الان هم همان طور است ، به غير او نيست .
بنابراين ما يك هم چو كتابى داريم كه مصالح شخصى ، مصالح اجتماعى ،
مصالح سياسى ، كشور دارى و همه چيزها در آن هست . البته با آن
تفسيرهايى كه از اهل تفسير وارد شده است و ما به راى خودمان نمى توانيم
قرآن را تاويل كنيم .... انما يعرف القرآن من
خوطب به
(82)ما از طريق وحى و از طريق وابستگان وحى قرآن
را اخذ مى كنيم و بحمد الله هم از آن راه هم غنى هستيم . لكن انحرافاتى
كه از قدرتمندان در اول تا حالا واقع شده است و حالا ما مبتلا به آن
هستيم كه آقايان ملاحظه مى كنند كه بر خلاف قرآن كريم ، دعوت به تفرقه
، دعوت به جدائى ، قرآن مجيد مى فرمايد كه : و
اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا(83)
آنها دعوت به تفرقه مى كنند.
ما از آمريكا و شوروى هم چو توقعى نداريم كه خلاف قرآن عمل نكند، آنها
بنايشان بر اين است كه قرآن را بكوبند، آنها بنايشان بر اين است كه
اسلام را بكوبند. آنها ايران را كه مى كوبند نه از باب اين كه ايران
است ، از باب اينكه اسلام را ايران خواسته است . مبلغين آنها و
راديوهاى آنها و مطبوعات آنها كه ايران را اينطور مشوه دارند در بين
دنيا مى كنند، براى ايران نيست . ايران اگر يك قدم طرف آمريكا برود و
يا يك قدم طرف شوروى برود همه مداح او خواهند شد، چون برخلاف آنهاست .
تمام رسانه هاى گروهى تقريبا بر ضد ايران گاهى تصريح به اينكه اسلام در
ايران خطرناك است ، چنانچه مى بينيد كه تصريح به اين هم مى كنند. عمال
آنها كه نمى توانند تصريح به اين معنا بكنند كه اسلام مخالف است ،
ايران را مى گويند مخالف اسلام است . شما آقايانى كه از اطراف آمده
ايد، علما هستيد بايد متشبث به آن سيره اى بشويد كه پيغمبر اسلام و
ائمه اسلام بين ما گذاشته است كه حتى آن روزى كه دستهايشان بسته بود و
نمى توانستند يك كلمه برخلاف سياست دولت وقت بگويند، با ادعيه شان مردم
را دعوت كردند دعا مى كردند، با دعا مردم را دعوت مى كردند و هر روزى
كه فرصت مى كردند، در هر فرصتى دعوت را تصريحا مى كردند، ما بايد به
آنها تشبث پيدا بكنيم ، به قرآن كريم تشبث پيدا بكنيم . قرآن كريم دعوت
به وحدت مى كند، دعوت به اين مى كند كه مخالف با هم نباشيد كه فشل
(84) بشويد. و مع الاسف بعض از روحانيون وابسته به دولت
هاى اسلامى دعوت به فشل مى كنند، مى خواهند فشل ايجاد كنند. در يك مركز
اسلامى به اسلام نمى توانند حمله كنند به ايران كه مى خواهد اسلام را
پياده كند حمله مى كنند. آن قاضى اى كه در حجاز يا در مصر يا در ساير
جاها بر خلاف قرآن كريم دعوت مى كند، لكن لابه طورى كه صريح باشد، ضمنا
بر خلاف قرآن كريم دارد دعوت مى كند و مسلمين را از هم جدا مى كند، آن
قاضى ، قاضى جور است و شما بايد آنها را سر جاى خودشان بنشانيد. شما كه
برمى گرديد به مملكت خودتان ، در خطبه هاى نماز جمعه ، در ادعيه اى كه
مى خوانيد خطبه هاى شما همانطور كه در صدر اسلام خطبه ها يك جنبه سياسى
داشته است ، نماز جمعه يك اجتماع سياسى است . نماز جمعه يك عبادت سر تا
پا سياسى است و مع الاسف در جاهايى انسان مى بيند كه در نماز جمعه ابدا
مربوط به چيزهايى كه ملت ها به آن احتياج دارند، چيزهائى كه مسلمين ،
اجتماع مسلمين به آن احتياج دارد، خبرى نيست . نماز جمعه ها را همانطور
كه در صدر اسلام مساجد، محافل و نمازها جنبه سياسى داشت است ، از مسجد
راه مى انداختند لشكر را به جنگى كه بايد بكنند و به آنجائى كه بايد
بفرستند. از مسجد مسائل سياسى طرح ريزى مى شد. از مسجد، مسجد محل اين
بود كه مسائل سياسى در آن طرح بشود، مع الاسف مساجد را ما كارى كرديم
كه بكلى از مصالح مسلمين دور باشد و با دست ما آن طرح هايى كه براى ما
ريخته بودند با دست خود ما پياده شد و ما ديدم آنچه كه ، مسلمين ديدند
آنچه كه بايد ببينند و امروز بايد بيدار بشوند مسلمين . مى توانند به
صراحت وقتى كه مى بينند حكومت شان بر خلاف اسلام عمل مى كند، بگويند.
نمى توانند با دعا و خطبه و به طور كلى با ظالمين ، به طور كلى با
متجاوزين ، با مخالفين اسلام معارضه كنند. خطبه ها را نگذارند يك يا
چند تا دعا باشد و يك و چند تا ذكر باشد و اين چيزها همانطورى كه تا
حالا بوده است ، خطبه ها را محتوايش را قوى كنيد. شما قوى هستيد، -
شما- مردم همراه شما هستند، مردم همراه حكومت هاى جور نيستند، مردم
همراه علما هستند، شما قوى هستيد، شما هر كدام در محل خودتان همان
قدرتى داريد كه روحانيون ايران در اينجا دارند. آنها عمل كردند در
مقابل يك قدرتى كه در منطقه نظير نداشت ، در مقابل يك قدرتى كه هيچ يك
از قدرت هاى منطقه شبيه به او نبودند. همين مردم كوچه بازار ما و همين
كشاورزان و كارگران ما به واسطه تعليمات اسلامى كه علماى اسلامى به
آنها داده بودند و دادند بيدار شدند و هجمه
(85) كردند بر يك هم چو قدرتى و او را شكستند و او را
بيرون كردند، شما هم مى توانيد. ننشينيد كه براى شما حكومتهايتان كار
كنند، آنها براى خودشان كار مى كنند، شما اسلام را بايد تقويت بكنيد.
شما بايد در كشورهاى خودتان ، در خطبه هاى نماز جمعه خودتان كه براى
همين مقصد نماز جمعه بپا شده است ، در ادعيه خودتان ، در زيارات خودتان
، در هر چه رفت و آمد داريد مصالح اسلامى را طرح بكنيد، مصالح اجتماعى
مردم را طرح بكنيد، مسائل خصوصى نگوئيد مسائل اجتماعى را بگوئيد.
بگذاريد اگر شما اين را گفتيد نمازتان را تعطيل كنند، مردم عكس العمل
نشان مى دهند. اگر دولتى به واسطه خطبه هاى نماز جمعه ، نماز جمعه شما
را تعطيل كنند، با عكس العمل مردم مواجه مى شود و همانى است كه ما مى
خواهيم . منتظر نشويد كه يك لشكر پيدا بكنيد- نمى دانم - يك اسلحه اى
پيدا بكنيد، جنگ نمى خواهيد بكنيد، شما مصالح مسلمين را مى خواهيد
بگوئيد، شما انتظار نكشيد كه اول قدرت پيدا بكنيد بعد بگوئيد، شما
بگوئيد تا قدرت پيدا بكنيد. ايران همين كار را كرد، ايران گفت تا قدرت
پيدا كرد، نه اينكه نشست تا قدرت پيدا بكند، اگر نشسته بود تا ابد هم
نمى شد. در مقابل آن قدرتى كه محمد رضا داشت و آن پشتيبانى اى كه همه
از او مى كردند، علماى ايران ننشستند تا اين كه اول اجتماع پيدا كنند،
بعد قيام كنند. علماى اسلامى اول دعوت كردند مردم را و در هر فرصتى
نترسيدند و در منبر و پائين و مسجد مردم را دعوت كردند تا قدرت پيدا
كردند، شما هم همين كار را بكنيد. مى توانيد، اگر خيال بكنيد نمى
توانيد، بدانيد كه نخواهيد توانست . به خودتان تزريق كنيد كه مى توانيد
و بدانيد كه خواهيد توانست . هر عملى اولش فكر است . هر كارى اولش
تفكر و تامل در اطراف كار است . اگر ما در روحمان ضعف باشد، نمى توانيم
كارى بكنيم ، روح را قوى كنيد، قلب خودتان را قوى مى كنيد، به خدا
منقطع بشويد. اين همه ادعيه اى كه وارد شده است و همه را دعوت كرده است
بر اينكه اتكال به خدا بكنيد براى اينكه او مركز قدرت است . اين همه
دعوت شده است كه به كس ديگر غير از خدا متشبث نشويد، براى اينكه به شما
تزريق كنند قوت را، كه شما يك پشتوانه عظيم داريد و او خداست . كسى كه
خدا را دارد، از چه بايد بترسد؟ شمايى كه براى خدا بخواهيد كارى بكنيد
از چه قدرتى مى ترسيد؟ مى ترسيد كه شهيد بشويد؟ شهادت ترس دارد؟ مى
ترسيد حبس بشويد؟ حبس در راه خدا ترس دارد؟ مى ترسيد شكنجه بشويد؟
شكنجه در راه خدا اشكال دارد؟ ايران در راه خدا همه چيز ديده معذلك دست
بر نداشت ، و اين روحانيون بودند كه مردم را بسيج كردند و مردم متحول
شدند و امروز از آن بچه كوچولويى كه تازه زبان باز كرده است تا آن
پيرمردى كه چند جوان از دستش رفته ، يك صدا بر ضد قدرت هاى بزرگ صبحت
مى كنند و قيام كردند. نتوانيد، نگوييد. هيچ وقت فكر نكنيد كه نمى
توانيد، هميشه فكر كنيد كه مى توانيد، هميشه فكر كنيد خدا با شماست ،
هميشه فكر كنيد اسلام شرف شماست و اين اسلام بايد به دست شما تقويت
شود. اگر سست بيائيد، قدرت هاى بزرگ اسلام را مى خواهند از بين ببرند،
براى اينكه در ايران فهميدند كه اگر اسلام در منطقه بيايد، آنها راهى
ندارند، ولى مع الاسف بعضى علماى منطقه نفهميدند و حكام منطقه هم كه
نخواهند فهميد. دائما دعوت به اين مى لM.مصالح اسلامى فكر كنيد و از
كسى نترسيد از غير خداى تبارك و تعالى و كسى را ذو قدرت ندانيد، همه
قدرت از اوست و همه چيز از اوست و ما هيچ و همه هيچ هستيم .(86)
والسلام عليكم و رحمه الله
تحقيقا احياى نماز جمعه در ايران از مسائل بسيار مهم است . نماز جمعه
موجب مى شود تا مسائل فراموش شده در اسلام به بهترين وجه براى مردم
گفته شود. در قديم اگر يك روحانى راجع به امور سياسى مردم صحبت مى كرد،
مى گفتند رهايش كنيد او سياسى است ، كه اين نوع فكر بلا اشكال از
شياطين داخل و خارج بوده است . آنها به ما باورانده بودند كه روحانى
بايد عبايش را سر بكشد و فقط برود مسجد نماز معمولى اش را بخواند.
روحانى حق دخالت در هيچ امرى را نداشت . واى واقعيت اين است كه ما تابع
حضرت رسول و ائمه (عليهم السلام ) هستيم كه همه امور دست آنها بود،
حكومت تشكيل دادند مردم را هدايت نمودند. بحمد الله امروز وارد مسائل
سياسى شدن ديگر عيبى ندارد ولى بايد توجه كنيد كه همه متوجه شما هستند،
لذا زىّ اهل علم خودتان را حفظ كنيد. درست مانند علماى گذاشته ساده
زندگى كنيد. در گذشته چه طلبه و چه عالم بزرگ شهر زندگى شان از سطح
معمولى مردم پائين تر بود و يا مثل آنها بود. امروز سعى كنيد زندگى تان
از زى آخوندى تغيير نكند. اگر روزى از نظر زندگى از مردم عادى بالاتر
رفتيد بدانيد كه دير يا زود مطرود مى شويد. براى اينكه مردم مى گويند
ببينيد آن وقت نداشتند كه مثل مردم زندگى مى كردند، امروز كه دارند و
دستشان مى رسد از مردم فاصله گرفتند. بايد وضع مثل سابق باشد. بايد
طورى زندگى كنيم كه نگويند طاغوتى هستيم . مساله ديگر خطبه هاى نماز
جمعه است . بايد مردم را امر به تقوا كنيد. امر به تقوا در خطبه اول
واجب است و در خطبه دوم بنا به احتياط واجب است . مسائل اخلاقى را به
مردم بگوييد و آنها را به داشتن اخلاق اسلامى ترغيب كنيد. مطالب روز را
براى مردم بگوييد. مردم را در صحنه نگه داريد كه آنچه انقلاب و ايران
را حفظ كرده حضور مردم در صحنه است . در تمام دنيا مردم به خوبى مردم
ايران پيدا نمى شود. امروز مردم پشتيبان انقلاب اسلامى و دولت هستند.
پشيمانى مردم از دولت به خاطر اين است كه دولت را اسلامى مى دانند و مى
دانند كه طرفدارى از دولت ، طرفدارى از اسلام است . تنها به اين خاطر
است كه از دولت پشتيبانى مى كنند. اين پشتيبانى را بايد حفظ كنيد، ائمه
جمعه در سراسر ايران بالاترين اجتماع را دارند. از اين اجتماعات
استفاده كنيد و جهات شرعى و سياسى را به مردم تذكر دهيد. آنان را در
مقابل شياطين مجهز كنيد.(87)
نماز جماعت ، اجتماع مردم در يك محلى ، اين براى اين است كه اينها مطلع
بشوند از حال مملكت خودشان ، مطلع بشوند از حال برادرهاى خودشان ،
گرفتارى هايشان را اطلاع پيدا بكنند و رفع بكنند.(88)
نماز جمعه يك عبادت سياسى اجتماعى است كه در هر هفته مردم اجتماع زيادى
بكنند و مسائل شان را حل بكنند در آنجا.(89)
اين نماز جمعه يك نماز جمعه سياسى است . يك اجتماعى سياسى است كه مع
الاسف در سال هاى طولانى از دست ما رفته بود و مورد طعن ديگران هم شده
بود.(90)
نماز جماعت را انسان خيال مى كند خوب يك عبادتى است كه با هم جمع مى
شوند يك نمازى را مى خوانند لكن در اين نماز جماعت ها مسائل سياسى بايد
طرح بشود.(91)
مسجد محل اجتماع سياسى است و از اين قدرى وسعتش زيادتر، مى شود نماز
جمعه . در هر هفته همه مجتمع نشوند در يك جايى ، به حسب اختلافات ، اين
شهر كوچكى است به اندازه وسعت خودش ، يك شهر بزرگى است مثل تهران به
اين ترتيبى كه هست ، اين يك اجتماع بزرگتر در هر هفته ، آن اجتماع كوچك
در هر روز چند دفعه ، اين يك اجتماع بزرگ در هر هفته يك دفعه ، با خطبه
ها و با روشنگرى ها.(92)
نماز جمعه عبادت است لكن عبادتى كه مدغم در سياست است ، سياست ، در
عبادت مدغم است .(93)
ملت عظيم و عزيز با شركت خود بايد اين سنگر اسلامى را هر چه عظيم تر و
بلند پايه تر حفظ نمايند تا به بركت آن توطئه هاى خائنانه و دسيسه هاى
مفسدان خنثى شود.(94)
امام جماعتش هم معتبر است كه عادل باشد، امام جمعه اش هم بايد عادل
باشد.(95)
اگر در نماز كوتاهى بشود و هر كس بگويد خوب من خودم تنهايى مى روم در
خانه ام مى خوانم ، خير نماز را در جماعت بخوانيد اجتماع بايد باشد.
مساجد را پر كنيد، اينها از مساجد مى ترسند. اينها بيخ گوش شما مى
گويند اين آخوند كه از او كارى نمى آيد، مسجد مى رويد چه كنيد خودمان
مى رويم و فلان جا نماز مى خوانيم . نماز نمى خواهند بخوانند، مى
خواهند نماز را بشكنند نماز مى خوانند، با اين نمازهايى كه در مسجدها
مى روند و نمى گذارند مسلمان ها نماز درست خودشان را بخوانند، با اين
نمازها مى خواهند نماز را بشكنند.(96)
در هر روز اجتماعات در تمام مساجد كشورهاى اسلامى از شهرستان ها گرفته
است تا دهات و قراء و قصبات ، روزى چند مرتبه اجتماع براى جماعت و براى
اينكه مسلمين در هر بلدى ، در هر قصبه اى از احوال خودشان مطلع بشوند،
از احوال مستضعفين اطلاع پيدا كنند.(97)
محتواى خطبه ها
ان شاء الله تعالى ضمن اقامه نماز، اهالى محترم منطقه را در خطبه به
وظايف حساس و خطيرى كه در اين برهه از زمان دارند آشنا و آگاه سازيد.(98)
بايد سعى شود خطبه ها پر محتوا باشد. در خطبه ها هم بايد امر به تقوا و
اينگونه مسائل رعايت شود و هم مردم را به وحدت و حضور در صحنه دعوت
نمايند.(99)
نماز جمعه يك اجتماع سياسى در عين حالى كه عبادت است ، در خطبه نماز
جمعه بايد مسائل سياسى روز طرح بشود، گرفتارى هاى مسلمانان طرح بشود.(100)
با توجه به وضع زمان و احتياج مسلمانان به آشنائى با مسائل روز و اطلاع
از وضع هم ديگر و اجتماعات با شكوهتر لازم است جنابعالى
(101) در كويت اقامه نماز جمعه نموده و بدين وسيله
جنابعالى به اقامه اين فريضه الهى منصوب مى شويد.(102)
ضمن انجام اين فريضه ، مردم را در خطبه هاى نماز به وظايف خطيرى كه
دارند آشنا سازيد و از توطئه هاى دشمنان اسلام و مملكت آگاه كنيد و به
اتحاد و وحدت كلمه دعوت نماييد.(103)
تمام علما و ائمه جمعه و جماعاتى كه در تمام كشور هستند و يا امام جمعه
هستند يا مبلغ هستند و مشغول به خدمت هستند، مردم را دعوت كنيد به
تقوا، در نماز جمعه در خطبه اول واجب است دعوت به تقوا. با همين عنوان
عربى اش را بگوئيد، فارسى اش را بگوييد و مردم را دعوت كنيد كه متقى
باشند و در خطبه دوم هم احتياط لازم است كه مردم را دعوت كنند به تقوا
و اين دليل بر اين است كه اين عنايت حق تعالى به تقوا در درجه بالاى از
ساير عنايت هاست .(104)
اينكه مى بينيد كه در نماز جمعه كه بزرگ ترين اجتماعات است (در اسلام
قاعده اش بوده باشد) و بحمد الله امروز در ايران بزرگترين اجتماعات است
، در خطبه امر شده است به اينكه دعوت به تقوا بكنيد، اين براى اهميتى
است كه تقوا دارد. دنبال اينكه توحيد را تذكر مى دهيد و صلوات و سلام
را بر پيغمبر اكرم (ص ) و اوليايش مى فرستيد و از آنها نام مى بريد، در
قبال او، امر به تقوا كنيد و سرسرى از امر به تقوا نگذرند ائمه جمعه ،
اين را يكى از مسائل مهم بدانند. ملت اگر متقى شد مى تواند كه حفظ كند
خودش را از همه آفاتى كه پيش مى آيد. و ائمه جمعه انشاء الله بيشتر
توجه بكنند كه مردم را دعوت كنند به تقوا. بايد مردم را آشنا كرد با آن
چيزى كه انبيا براى آن آمدند. براى مكارم اخلاق همه انبيا آمدند،
« بعثت لاتمم مكارم الاخلاق
(105) » براى تقوا و آدم سازى
آمدند و حالا كه اين ائمه جمعه شغل انبيا را كه نماز جمعه بوده است و
نماز بوده است ، در ساير جاها اين شغل شريف را متكفل شدند، همت كنند به
اينكه مردم را آموزش تقوا بدهند، دعوت به تقوا بكنند. ذكر تقوا و تاريخ
تقوا گفتن ، اين در خطبه نماز جمعه كافى نيست . بايد دعوت كنند مردم را
به تقوا، وادار كنند مردم را به تقوا، اهميت بدهند به اين خاصه الهى كه
انبيا براى آن آمدند.(106)
در روز جمعه كه اجتماعات مى شود، دو سوره انتخاب شده است و امام را
دعوت كرده اند كه آن دو سوره را بخواند، در ركعت اول سوره جمعه و در
ركعت دوم سوره منافقين . در سوره جمعه راجع به بعثت رسول اكرم و سر
بعثت رسول اكرم ذكر مى فرمايد كه پيغمبر اكرم مبعوث شده اند از براى
اينكه : « و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه
(107) » بعثت براى اين است كه
مردم را تزكيه كنند. مقدم بر تعليم حكمت و تعليم كتاب ، تزكيه را ذكر
فرموده است كه آيات را بر آنها بخواند تا آنكه آنها تزكيه بشوند و
تعليم بكند كتاب را بر آنها و حكمت را بر آنها عرضه بدارد و تعليم كند
آنها را. در سوره جمعه سر بعثت رسول الله را ذكر مى فرمايد. سر بعثت
رسول اكرم تزكيه امت است و تعليم و تربيت است ، آن هم تعليم تمام
قشرهاى تعليم كه كتاب و حكمت تمام قشرهاى تعليمات را واجد است . بعد از
آنكه تعليم و تربيت را ذكر كرده است ، ذكر علما سوء را مى فرمايد،
آنهايى كه علم را آموخته اند لكن عمل به آن علم نمى كنند و با بدترين
وجه از آنها اسم برده است :مثل الذين حملوا
التوريه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا(108)
مثل آنها كه عالم شده اند، لكن علم اثر خودش را نگذاشته است مثل الاغى
است كه بارش كتاب باشد. وقتى كه علم در انسان تاثير نكند و انسان را
انسان نكند اين حمل كتاب ، چه در سينه باشد و چه در پشت باشد مثل
اينها، مثل آن اشخاص است ، مثل حيوانى است ، مثل الاغى است كه كتاب
بر دوش او باشد. همان طورى كه كتاب براى آن حيوان هيچ فايده ندارد، اين
علمى كه دنبالش تعهد نباشد، دنبالش عمل نباشد، دنبالش رشد فكرى نباشد،
دنبالش هدايت مردم نباشد، اين نظير همان است كه به دوشش كتاب باشد بلكه
به دوش يك حيوان ، يك الاغ كتاب باشد. در اينجا اين را ذكر مى فرمايد
براى تذكر به مردم به اينكه عالم سوء را از عالم غير سوء تميز بدهند و
براى تذكر به عالم كه تكليف خودش را بفهمد.(109)
در هر هفته يك اجتماع بزرگ از همه در يك محل و نماز جمعه كه مشتمل دو
خطبه است كه در آن خطبتين بايد مسائل روز، احتياجات كشور، احتياجات
منطقه و جهات سياسى ، جهات اجتماعى ، جهات اقتصادى طرح بشود و مردم
مطلع بشوند بر اين مسائل .(110)
نماز جمعه نمايشى از قدرت سياسى و اجتماعى اسلام است بايد هر چه
شكوهمندتر و پر محتواتر اقامه شود. ملت ما گمان نكنند كه نماز جمعه يك
نماز عادى است .(111)
آن كسى كه هفته اى يك دفعه منبر مى رود و نماز جمعه مى خواند و خطبه مى
خواند بايد مسائل سياسى مسلمين را در آنجا طرح بكند و بگويد و آن
چيزهائى كه ، مثلا اشتباهاتى كه از دولت ها واقع مى شود، در آنجا طرح
بشود و مردم را هدايت كند هم به زندگيشان و هم مبداءشان و هم معادشان و
هم چيزهائى كه در زندگى لازم دارند.(112)
در خطبه نماز جمعه بايد مسائل سياسى روز طرح بشود، گرفتارى هاى مسلمين
طرح بشود، در نماز جماعت هم اينطور است .(113)
وقتى جماعت برود و اشخاص موثر بروند، مردم بروند همه بروند آنجا مجتمع
بشوند و در آنجا خطيب برايشان مسائل روز را بگويد و مسائلى كه ،
مشكلاتى كه دارند بگويد، اين حل مى كند مطالب را.(114)
در خطبه نماز جمعه مقدرات مملكت بايد بيان بشود، مسائل سياسى كه در
مملكت جريان بايد پيدا كند، مسائل اجتماعى كه در مملكت بايد جريان پيدا
كند، گرفتارى هاى مسلمان ها، اختلافات مسلمان ها در آن خطبه ها بايد
طرح بشود و رفع بشود. جنايات امثال محمد رضا خان بايد در اين خطبه هاى
جمعه گفته بشود و انتقاد بشود. راه هايى كه ممكن است با آن راه ها اين
جانى ها را از بين برد، در نماز جمعه بايد گفته بشود.(115)
در خطبه روز جمعه اين طور نبود كه فقط يك سوره و دعائى بخوانند و چند
كلمه اى بگويند. با خطبه هاى جمعه بسيج سپاه مى شد و از مسجد به ميدان
جنگ مى رفتند، و هر كسى كه از مسجد به ميدان جنگ برود فقط از خدا مى
ترسد و بس ، و از كشته شدن و فقر و آوارگى نمى ترسد، و چنين سپاهى سپاه
فاتح و پيروز است . هر گاه خطبه هائى را كه راجع به جمعه است و خطبه
هاى حضرت امير (ع ) را ملاحظه كنيد مى بينيد كه بنابراين بوده كه مردم
را راه بيندازند و به حركت در آورند و به مبارزه برانگيزند، براى اسلام
، فدائى و مجاهد بسازند و گرفتارى هاى مردم دنيا را برطرف كنند.
(116)
وظايف و صفات ائمه جمعه
مردم را متحول كنيد. علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و متحول كنيد
به تقوا، دعوت كنيد به ارزش هاى انسانى . ارزش هاى انسانى در طاغوت
عبارت از اين است كه چند تا سگ دارد و چند تا اتومبيل دارد و چند تا
پارك دارد و چند تا نوكر دارد. تمام ارزش هاى اسلامى را زير پا
گذاشتند. و شما مردم را آگاه كنيد، در اين سمينارها راه را پيدا كنيد و
مردم كشورهاى خودتان را از مسائل ، از مسائل سياسى بالخصوص . نترسيد از
اين چهار تا دربارى كه مى گويند آخوند نبايد در سياست دخالت كند. ايران
بحمد الله الان اكثريت قاطع اهل علمش در سياست دخالت مى كنند، در امور
اجتماعى دخالت مى كنند و آن چندتائى كه آن ته مانده ، از دربار ماندند،
آنها هم ديگر ازشان كارى نمى آيد. شما بايد ملت را اينطور كنيد.(117)
اين ائمه جمعه هستند كه در بلاد بايد اين مسائل را به مسلمين بفهمانند
و گمان نكنند اگر اينها در مجمع عمومى مسلمين اين مساله را طرح بكنند
حكومت هاى آنها ديگر بتواند به آنها آزارى بدهد. امروز اگر ائمه جمعه
كه از همه بلاد اطراف آمده اند وقتى كه رفتند در بلاد خودشان در همان
جمعه اول گرفتارى هاى مسلمين را و اين كه راه گرفتارى چى است گرفتارى
چه بوده است ، علل گرفتارى چه بوده و راه حل آن چى است و راه نجات چى
است به مردم بفهمانند، اگر همه با هم اين مسائل را طرح كنند، مطمئن
باشيد كه حكومت ها نمى توانند شما را آزار بدهند.(118)
ضمن انجام اين فريضه الهى مردم را به وظائف خطيرى كه به خصوص در اين
برهه از زمان دارند، آشنا سازيد.(119)
بايد تمام قدرتمان را جمع كنيم كه بازيگرها دوباره پيدا نشوند و آقايان
ائمه جمعه علاوه بر اين كه با هم سمينار دارند، با ساير علماى بلاد
تهران و قم در ارتباط باشند كه انتخابات خوب باشد. و اين مساله ، مساله
شخصى نيست بلكه براى اسلام و از امور مهمه است و امروز عمده مسؤ وليت
ها به عهده شماست و كسى نبايد كنار برود و شانه خالى كند. با دولت
همكارى و همراهى كنيد و استاندارها را تقويت نمائيد و منافقين هر چه مى
خواهند بگويند.(120)
تكلف همه روحانيون ، چه خطبائى كه منبر تشريف مى برند، با ائمه جمعه و
جماعت و هر كس كه با مردم سر و كار دارد و با آنها صحبت مى كند، اين
است كه وضعيت حضرت سيد الشهدا را به مردم درست بفهمانند كه قيام براى
چى بود، چى بود و با چه عده اى قيام شد و با تحمل چه مصايبى آن قيام به
آخر رسيد، كه به آخر نخواهد رسيد.(121)
بايد سعى شود بين ائمه جمعه و سپاه پاسداران تفاهم باشد. اختلاف بين
امام جمعه و سپاه امرى عادى نيست ، بلكه دستى در كار است و عده اى اين
كار را مى كنند تا هم سپاه هم ، روحانيت را تضعيف نمايند، و با روش
خاصى وارد شده اند. بايد اشخاصى را مامور كنيد تا اگر در شهرى اختلافى
بين روحانيت و سپاه است برطرف كنند.(122)
اگر امروز جامعه روحانيت در سر تا سر كشور ما، چه روحانيتى كه اشتغال
به يك عملى داشته باشند از اعمالى كه در جمهورى اسلامى لازم است و چه
آنهائى كه اشتغال ندارند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه علمايى
كه در غير اين دو شغل هستند و در بين مردم براى ارشاد هستند و چه وعاظ
محترم ، اينها الان اسلام سپرده به اينهاست . پيغمبر اكرم توجه به اين
ملت دارد، تمام ذرات كارهاى ما تحت نظر خداى تبارك و تعالى است و نامه
اعمال ما به حسب روايات عرضه مى شود به امام وقت ، امام زمان سلام الله
عليه مراقب ما هستند، مراقب روحانيت هستند كه چه مى كنند اينها. امروز
كه اسلام به دست آنها سپرده شده است و تمام عذرها منقطع شده است ، نمى
توانند بگويند نمى توانستيم ، نمى توانند بگويند نمى دانستيم ، نمى
توانند بگويند كه رژيم شاهنشاهى ما را نمى گذاشت كارى انجام بدهيم .
همه اينها مرتفع شده است و اسلام به دست شما افتاده است ، به دست
روحانيون در سرتاسر كشور و تحت مراقبت شديد هستيد، مراقبت خداى تبارك و
تعالى و مراقبت فرشتگانى كه مامور اين كار هستند. « الله
من ورائهم محيط(123) »
ماه رمضان ها مى آيد و مى رود و ماه ها يكى پس از ديگرى مى روند و
عمرها هم مى رود، آنچه كه باقى مى ماند آن صفحات اعمال شماست كه در قلب
شما ثبت است و شايد نامه عمل هم همان باشد، قلب شما نسبت به دنيا چه
بوده است ، دنيا با قلب شما چه كرده است و شما توجه تان به دنيا چه
اندازه بوده است . آن روزى كه دست تان نمى رسيد زاهد و عابد بوديد، آن
روزى كه دست رسيد خداى نخواسته عكس او بود؟ مراقبت در كار است امروز
مسئوليت روحانيت و كسانى كه در اين لباس مقدس هستند، مسووليتى است كه
در طول تاريخ بر عهده روحانيت نبوده است . در طول تاريخ از صدر اسلام
تا كنون جمعيت هاى روحانيت اين طور حجتى كه بر آنها امروز تمام است ،
حجت بر آنها تمام نبوده است . در طول تاريخ يك هم چو فرصتى براى هيچ
كشورى پيدا نشده است و اسلام به دست شما سپرده شده است و از شما مى
خواهند حفظش را، به دست اين ملت سپرده شده است و از اين ملت مى خواهند
حفظش را.(124)
امروز غير از زمان سابق است كه روحانيت نمى توانست كارى بكند، بلكه
روحانيت مسئول است ، نمى تواند كنار بنشيند و به دعا و ذكر مشغول گردد.
احتياجات ما زياد است . احتياج به تبليغ و احتياج به قضاوت و در عين
حال كه شورايعالى قضائى زحمت كشيده است ولى كمبود قاضى وجود دارد. حوزه
ها و علما بايد همت كنند كه درس قضا بگويند و قضات را از فنونى كه در
سابق مانند زمان حضرت امير عليه السلام استفاده مى شد آگاه كنند كه
مساله قضاوت تنها يك مساله علمى نيست بلكه يك مساله فنى هم هست كه گاهى
از همين طريق قاضى به اطمينان مى رسد كه در باب قضا حجت است .
خلاصه ، اين مسائل به عده علما و خصوصا ائمه جمعه است كه همه دست در
دست يكديگر بدهند تا انقلاب محفوظ بماند و مثل زمان مشروطيت نشود كه
آنها كه اهل كار بودند مايوس بشوند و كنار بروند، كه در زمان مشروطيت
همين كار را كردند و مستكبرين آمدند و مشروطه خواهان را كنار زدند، و
عده اى كه با اسلام سر و كار ندارند به نام اسلام و پيروى از آداب
اسلامى روى كار بيايند.(125)
من ان شاء الله اميدوارم كه شما، خود آقايان و روحانيون محترمى كه سر و
كار با آقايان دارند، در اين امورى كه پيش مى آيد هدايت كنند كه مبادا
خداى نخواسته يك جوان توجه به مسائل نداشته باشد و يك كارى انجام بدهد
كه با جمهورى اسلامى مناسب نيست . بايد روحانيون آنها را تذكر بدهند. و
يك تذكر هم به روحانيون هست ، به ائمه جمعه و جماعات و روحانيون ديگرى
كه با مردم سر و كار دارند. آنها هم بايد توجه بكنند به اينكه اين
جمهورى اسلامى ربطش به آنها بيشتر از ديگران است و اين جمهورى اسلامى
اگر از (خداى نخواسته ) يك نفر روحانى صدمه ببيند، بيشتر از ديگران
مواخذه دارد. بايد آقايان توجه بكنند، در رفتارشان در كردارشان ، در
گفتارشان ، چيزهائى كه مضر به حال جمهورى اسلامى است ، نزنند، مسائلى
كه با جمهورى اسلامى مخالف است و آنها گمان مى كنند كه نبايد هر مسائلى
را گفت ، نگويند و بايد ما مسائل اسلامى را با طريق اسلامى و شكايت را
به طريق اسلامى رسيدگى كنيم يعنى قضات رسيدگى كنند و علماى اعلام هم در
همه جا كه هستند سر و كار دارند، بايد توجه بكنند كه در گفتارشان ، در
رفتارشان همه چيز اسلامى باشد و خداى نخواسته يك مطلبى كه فرض كنيد كه
يك استاندار را در محل خودش تضعيف مى كند، يك قوه قضائيه را در محل
خودش تضعيف مى كند، از اينها احتراز كنند كه ما الان محتاج به اين
هستيم كه در كشورمان آرامش باشد.(126)
وقتى كه آقايان خودشان را تهذيب كردند، خصوصا ائمه جمعه كه سر و كارشان
با توده هاى عظيم مردم است ، ائمه جماعت هم هست ، اما ائمه جمعه بيشتر
الان مورد توجه هستند، آنها بايد انشاء الله به مقام عالى تهذيب برسند
و مردم را هم دعوت به اين مطلب بكنند. تمام آن مسائلى كه در اسلام است
، حتى مسائل سياسى اش ، مسائل تهذيبى است ، براى درست كردن آدم است .
ما بايد تمام مسائل را حالا دنبال مسائل سياسى قرار بدهيم ، بايد همه
مسائل را دنبال مسائل اسلامى و خصوصا اين وجه تهذيب مردم (قرار بدهيم
).(127)