آداب باطنى و اسرار معنوى نماز
«گزيدهاى از كتاب آداب الصلوة امام خمينى و
اسرار الصلوة ملكى تبريزى قدس سرهما»
تهيه و تنظيم: ستاد اقامه نماز
- پىنوشتها -
(1) - مادر
بتهايت نفس شماست.
(2) -
همانا رستگار شدند مؤمنانى كه رد نمازشان خاشع اند. سوره مؤمنون (23): آيات 1 و 2.
(3) - مرا
از آتش و او را از گل آفريدهاى. سوره اعرف (7)، آيه 12.
(4) - مرا
تا روزى كه برانگيخته شوند مهلت ده. سوره اعراف (7): آيه 14.
(5) - قلب
خود را قبله زبانت قرار ده؛ جز با اشاره قلب و موافقت قل و رضاى ايمان زبان مجنبان.
مصباح الشريعه، باب 5 (فى الذكر). مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه تابواب الذكر، باب
النوادر، حديث 2.
(6) - اصول
كافى، ج 4، ص 405، كتاب فضل القرآن، باب فضل حامل القرآن، حديث 4.
(7) - اصول
كافى، ج 3، ص 137، كتاب الايمان و الكفر، باب الاقتصاد فى العباده، حديث 2.
(8) - آنان
كه بر نمازهايشان محافظت دارند. سوره معارج (70): آيه 34؛ سوره مومنون (23)، آيه 9.
(9) - نفس
نفس كردن، سبقت گرفتن.
(10) - خود
را به اكراه به عبادت وادار مسازيد. اصول كافى، ج 3، ص 129، كتاب الايمان و الكفر،
باب استواء العمل و المداومه عليه، حديث 3.
(11) - اى
على! اين دين متين و استوار است؛ با رفق و مدارا در آن گام نه و پرستش پروردگارت را
مبغوض خود مكن. اصول كافى، ج3، ص 138، كتاب الايمان و الكفر، باب الاقتصاد فى
العباده، حديث 6.
(12) -
هنگامى كه قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپاريد؛ و وقتى كه گريزاناند
آنها را واگذاريد. بحار الانوار، ج 75، ص 377، كتاب الروضه، باب 29، حديث 3.
(13) -
بحار الانوار، ج 100، ص 220، كتاب العقود و الايقاعات ابواب النكاح باب 1، حديث 14.
به نقل از امالى شيخ طوسى، ج 2، ص 132.
(14) -
همان، حديث 18 و 35. به نقل از روضه الواعظين، ص 373؛ و نوادر راوندى، ص 12.
(15) -
وسائل الشيعه، ص 15، كتاب النكاح، باب 2، حديث 6.
(16) -
آنچه را كه خدا بر شما حلال فرموده حرام مكنيد و ستم مكنيد كه خدا ستمكاران را دوست
نمىدارد. و بخوريد از آنچه خدا روزى شما كرده حلال و پاكيزه و از خدا بپرهيزيد،
خدايى كه شما به او ايمان آوردهايد. سوره مائده (5)، آيه 87. وسائل الشيعه، ص 15،
كتاب النكاح، باب 2، حديث 8.
(17) -
اصول كفاى، ج 3، ص 138، كتاب الايمان و الكفر، باب الاقتصاد فى العابده، حديث 5.
(18) -
همان، حديث 4.
(19) -
همان، حديث 1.
(20) -
همان، حديث 2.
(21) - بگو
هر كس به سرشت خود عمل مىكند. سوره اسراء (17): آيه 84.
(22) - از
حى قيومى كه نمىميرد به سوى حى قيومى كه نمىميرد. اما بعد، من چون به هر چيز گويم
باش، پس (موجود) مىشود. تو را (نيز) چنان قار دادم كه به (هر) چيز بگويى باش موجود
شود. آن گاه رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: احدى از اهل بهشت به
چيزى نمىگويد باش مگر آنكه (موجود) شود. علم اليقين، ج 2، ص 1061 (با اندكى اختلاف
(23) -
بحار الانوار، ج 74، كتاب الروضه، باب 4، حديث 3، مكارم الاخلاق، ص 459.
(24) -
وسائل الشيعه، ج 4، ص 688، كتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 3، حديث 6.
(25) -
بحار الانوار، ج 81، ص 249، كتاب الصلوه، باب 16، حديث 41.
(26) -
مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 2، حديث 20.
(27) -
همان، حديث 13.
(28) -
بحار الانوار، ج 81، ص 260، كتاب الصلوه، باب 16، حديث 59.
(29) -
مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 2، حديث 22.
(30) -
وسائل الشيعه، ج 4، ص 687، كتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 3، حديث 3.
(31) -
همان، حديث 1.
(32) - علل
الشرايع، ج 2، ص 327، باب 24، حديث 2.
(33) -
مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه، ابواب افعال الصلوه، باب 3، حديث 7.
(34) -
بحارالانوار، ج 74، ص 82، كتاب الروضه، باب مواعظ النبى، حديث 2.
(35) -
مسدود
(36) -
چيزى را نديدم مگر آنكه خدا را در آن و با آن ديدم. منقول از امير المؤمنين (عليه
السلام). علم اليقين، ج 1ت ص 49.
(37) -
گاهى بر دلم غبارى مىنشيند و من هر روز هفتاد بار از خدا آمرزش مىطلبم. منقول از
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم)، مستدرك الوسائل، كتاب الصلوه، ابواب
الذكر، باب 22، حديث 1.
(38) -
آينه.
(39) -
قسمتى از سخن موسى (عليه السلام) با خانواهاش. اذ را ناراً فقال لاهله امكثوا انى
آنست ناراً... سوره طه (20): آيه 10؛ سوره نمل (27): آيه 7.
(40) - شعر
از حافظ است.
(41) -
سوره مائده (5): آيه 6.
(42) -
سوره توبه (9)، آيه 108.
(43) -
وسائل الشيعه، باب وضو.
(44) - ديه
جراحت اندك و خراش ناچيز.
(45) -
سوره اعراف (7): آيه 26.
(46) -
موجودات قابل مشاهده.
(47) -
سوره نمل (28): آيه 62.
(48) -
سوره نمل (28): آيه 62.
(49) -
سوره نمل (28): آيه 62.
(50) -
سوره نمل (28): آيه 62.
(51) -
مقصود ملا محسن فيض كاشانى است.
(52) -
بحارالانوار، ج 82، ص 193، باب 1 (قسمت اول حديث).
(53) -
آگاه باشيد كه دين خالص فقط از آن خدا است. سوره زمر (38): آيه 3.
(54) - بجا
آوردن، انجام دادن.
(55) - از
جمله وسائل الشيعه، ج 1، ص 45، ابواب مقدمه العبادات، روايات باب 9، و نيز اصول
كافى، ج 3، ص 131، كتاب الايمان و الكفر، باب العباده، روايت 5.
(56) -
اندكى.
(57) -
مصباح المتهجد، ص 778؛ مفاتيح الجنان، دعاى كميل.
(58) -
سوره يس (36): آيه 83.
(59) -
سوره فاطر (35): آيه 13؛ سوره زمر (39): آيه 6.
(60) -
سوره ملك (67): آيه 1.
(61) -
بخشى از آت 82 و 83 سوره ص: قال فبعزتك لاغوينهم أجمعين الا عبادك منهم المخلصين ؛
پس به عزت تو قسم همه آنها مگر بندگان مخلص تو را گمراه خواهم كرد.
(62) -
مصباح المتهجد، ص 778؛ مفاتيح الجنان، دعاى كميل.
(63) -
سوره يس (36): آيه 83
(64) -
سوره فاطر (35): آيه 13؛ سوره زمر (39): آيه 6.
(65) -
سوره ملك (67): آيه 1.
(66) -
بخشى از آت 82 و 83 سوره ص: قال فبعزتك لاغوينهم أجمعين الا عبادك منهم المخلصين ؛
پس به عزت تو قسم همه آنها مگر بندگان مخلص تو را گمراه خواهم كرد.
(67) - آيا
در قرآن تدبر نمىكنند، يا دلهايشان قفل است. سوره محمد (47): آيه 24.
(68) -
اصول كافى، ج 3، ص 26، كتاب الايمان و الكفر، باب الاخلاص، ح 5.
(69) - من
بهتر از اويم، مرا از آتش و او را از گل آفريدى، سوره اعراف (7): آيه 12.
(70) -
مؤمنان كسانى اند كه چون نام خدا در ميان آيد دلهايشان بيمناك گردد و چون آيات خدا
بر آنان تلاوت شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگارشان توكل دارند. سوره انفال
(8): آيه 2.
(71) - من
نماز را بين خود و بندهام تقسيم كردهام؛ نيمى از آن من است و نيمش از آن بندهام.
پس چون بنده گفت: بسم الله الرحمن الرحيم ، خدا گويد: بندهام مرا ياد كرد. و چون
بنده گفت: الحمدلله، خدا فرمايد: بندهام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت. و اين است
معنى سمع الله لمن حمده. و چون گفت:
الرحمن الرحيم، خداوند گويد: بندهام مرا تعظيم كرد و چون گفت:
مالك يوم الدين، خدا گويد: بندهام مرا تمجد كرد. (و در روايتى ديگر: كار
خود را به من واگذار كرد.) و چون گفت: اياك نعبد و اياك نستعين،
خدا مىفرمايد: اين بين من و بنده من است. و چون گفت: اهدنا
الصراط المستقيم خداوند مىفرمايد: اين از آن بنده من است و بندهام آنچه
بخواهد از آن اوست. المحجه البيضاء، ج 1، ص 388. بحار الانوار، ج 92، ص 226. و صحيح
مسلم، ج 2، ص 92. با تفاوت در عبارات.
(72) - وفا
كنيد به عهد من تا به عهد شما وفا كنم. سوره بقره (2): آيه 40.
(73) - و
خدا همه معانى (اسماء) را به آدم آموخت. سوره بقره (2): آيه 31.
(74) - چون
خواستى قرآن بخوانى از شيطان به خدا پناه ببر. همانا او را بر كسانى كه ايمان
آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند چيرگى و سلطه نيست. شيطان بر كسانى
فرمانروايى دارد كه او را دوست خود گرفتهاند و كسانى كه به خدا شرك ورزيدهاند
سوره نحل (16): آيات 98 - 100.
(75) -
نردبان.
(76) - چون
مرا گمراه كردى بر سر راه راست تو در كمينشان خواهم نشست. سوره اعراف (7): آيه 16.
(77) - ذكر
بسم الله الرحمن الرحيم
(78) - در
كتاب توحيد از امام رضا (عليه السلام) روايت شده است كه وقتى تفسير بسمله (بسم
الله) از حضرتش سؤال شد، فرمود: معناى اينكه گوينده مىگويد بسم الله اين است كه من
بر خود سمه (نشانهاى) از سمات خدا مىنهم؛ و آن نشانه، عبادت است. راوى گفت
پرسيدم: سمه يعنى چه؟ فرمود: نشانه. التوحيد، ص229، باب 31، حديث 1، معانى
الاخبار، ص3.
(79) - به
سوى فرعون برويد كه همانا سركشى كرده، پس با او سخن نرم بگوييد شايد متذكر شود يا
بترسد. سوره طه(20): آيه 43 و 44.
(80) -
بحار الانوار، ج92، ص238، سه حديث در اين باب آورده است.
(81) -
قولنا نقطه تحت الباء و اگر اشكال شود كه در رسم الخط كوفى كه در وقت نزول قرآن
كريم متعارف بوده نقطه وجود نداشته است مىتوان گفت كه اين به حقيقت و واقعيت ضرر
نرساند گر چه نقش در ظهور متأخر باشد كه آن را تأثيرى در حقايق نيست بلكه در صحت
اين ادعا به طور مطلق نيز دليلى قانع كننده نيست و مجرد تعرف دليل بر عدم مطلق
نيست، تامل.
(82) - انا
النقطة تحت الباء. اسرار الحكم، ص559.
(83) -
تفسير صافى، ج2، ص779، ذيل آيه شريفه عن النبأ العظيم.
(84) -
مقابل.
(85) -
نماز وسيله تقرب هر پرهيزكار (به خدا) است. فروع كافى، ج3، ص265، كتاب الصلوة،
باب فضل الصلوة، حديث6.
(86) - هيچ
شكى در اين كتاب نيست و آن هدايت براى پرهيزكاران است.سوره بقره(2) آيه 2.
(87) - هيچ
بندهاى براى خدا به حقيقت ركوع نكند مگر آنكه خداوند تعالى او را به نور جمال خود
يبارايد و در سايه كبريايش جاى دهد و جامه برگزيدگانش بپوشاند. ركوع اول است، و
سجود دوم. هر كس حقيقت اول را به جاى آورد، شايستگى دومى را يافته است. در ركوع ادب
(عبوديت) است و در سجود قرب (به معبود)؛ و كسى كه به نيكى ادب نگزارد، قرب را
نشايد. پس ركوع كسى را به جاى آر كه با دل خاضع براى خدا و تحت سلطه او ذليل و
بيمناك است و اعضاى خود را از اندوه و ترس آنكه از بهره ركوع كنندگان بى نصيب
گرديده فرود مىآورد. و حكايت شده كه ربيع بن خثيم با يك ركوع شب را به صبح
مىرساندو چون بامداد مىشد قامت راست مىكرد (خ ل: ناله مىكرد) و مىگفت: آه،
مخلصان پيشى گرفتند و ما از راه مانديم. و ركوعت را كامل كن به اينكه پشت خود را
راست نگه دارى؛ و از سر اينكه به همت خويش قيام به خدمت او كنى در گذر كه جز به
يارى او (اين تو را ميسر نگردد). وقلباً از وساوس شيطان و خدعهها و نيرنگ هايش
بگريز كه خداوند تعالى مرتبه بندگان خود را به قدر تواضع ايشان بلند مىدارد؛ و
بدان اندازه كه عظمت او بر باطن بندگان خود را به قدر تواضع ايشان بلند مىدارد؛ و
بدان اندازه كه عضمت او كه بر بر باطن بندگان آشكار گردد به راه هيا فروتنى و كرنش
(در برابر خود) هدايتشان مىفرمايد. مصباح الشريعه، ص12، بحارالانوار، ج82،
ص108.
(88) -
آنان كه در راه ما جهاد كنند هر آينه ايشان را به راههاى خود هدايت مىكنيم. سوره
عنكبوت (29): آيه 69.
(89) -
بينى را بر خاك نهادن.
(90) - به
همان گونه كه در آغاز آفريدتان باز مىگرديد. سوره اعراف (7): آيه 29.
(91) -
بحار الانوار، ج 15، ص 15: فتحن الاولون و نحن الاولون و نحن الاخرون صحيح مسلم، ج
2، ص 585 و صحيح بخارى، ج 1، ص 36. نحن الاخرون و نحن السابقون نقل كردهاند.
(92) - لا
اله الله الحليم الكريم .... وسائل الشيعه، ج 4، ص 906، كتاب الصلوه، ابواب القنوت،
باب 7، حديث 4. مستدرك وسائل الشيعه، كتاب الصلوه، ابواب القنوت، باب 6 حديث 4 و 9.
(93) -
روايات متعددى - در حد استفاضه - وارد شده است كه اگر به كسى خبر برسد (بشنود يا در
جايى بخواند) كه انجام عملى ثواب و پاداش دارد و او آن عمل را انجام بدهد. بدان عمل
مثاب و ماجور خواهد بود اگر چه آن خبر صحيح نباشد. اين روايات به اخبار من بلغ
معروف است؛ و مفاد مضمون آنها را تسامح در ادله سنن گويند. رجوع شود به بحار
الانوار، ج 2، ص 256، كتاب العلم، باب 30، اصول كافى، ج 3، ص 139، كتاب الايمان و
الكفر، باب من بلغه ثواب من الله على عمل.
(94) -
التوحيد، باب اسماء الله تعالى باب 29، حديث 14.
(95) - از
عادت او نيكويى كردن است و از خوى او تفصل
(96) -
بارالها، كمال بريدگى (از متعلقات دنيوى) براى توجه به خودت ارزانيم فرما... بحار
الانوار، ج 91، ص 99، مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه.
(97) -
فروع كافى، ج 3، ص 343، كتاب الصلوه، باب التعقيب بعد الصلوه و الدعات حديث 14.
(98) -
بحار الانوار، ج 83، ص 332. ثواب الاعمال، ص 149 وسائل الشيعه، ج 4، ص 1024 كتاب
الصلوه ابواب التعقيب، باب 9، حديث 2.
(99) -
بحار الانوار، ج 24، ص 239؛ الخصال، ج 2، ص 394، باب 7.
(100) -
خداى من! اگر من شايسته رحمت تو نيستم تو اهل آن هستى كه با فضل شاملت بر من كرم
نمايى. خداى من! در دنيا گناهانى از من پوشانيدى و من نيازمندترم به اينكه در آخرت
آن گناهان را بپوشانى.... (قسمتى از مناجات شعبانيه)
(101) -
مطابق با 30 فروردين 1321 هجرى شمسى.
|