نماز و نظافت
اوّلين واجب هر مسلمان به هنگام صبح و برخاستن از خواب ، وضو گرفتن و شستن دست و
صورت است و اين عمل كه در طول روز براى هر نماز تكرار مى شود، مايه نظافت و شادابى
نمازگزار مى گردد.
نمازگزار بايد لباس و بدنش پاك باشد، اگر ذرّه اى آلودگى و نجاست به بدن يا لباس او
باشد، نمازش باطل است . (غير از بعضى موارد استثنايى )
نمازگزارى كه مى داند هر ركعت نماز با مسواك ، برابر با هفتاد ركعت است مسواك را
ترك نمى كند.
نمازگزارى كه مى داند با حال جنابت نمازش باطل است ، به فكر غسل مى افتد و غسل او
را به فكر ساختن حمّام مى اندازد و وجود حمام رابطه او را با شستشو زياد مى كند.
نماز و وقف
فكر و فرهنگ نماز، مساءله مسجدسازى وقرار دادن موقوفات براى آن را در جامعه به وجود
مى آورد. صدها هزار قطعه زمين و مغازه و مزرعه در طول تاريخ وقف مساجد شده كه اين
خود يك صدقه دائمى و يك حركت الهى و خدمت اجتماعى است كه در شعاع نماز و مسجد نصيب
مردم مى شود.
وقف چراغى است كه انسان براى فرداى خويش مى فرستد، وقف نشانه تداوم مالكيّت انسان
بعد از مرگ است ، وقف نشانه عشق به مكتب و مردم است .
نماز و انتخاب دوست
در حديث است : يكى از بركات مسجد و نماز، پيدا كردن دوست خوب است .
(71)
انسان در زندگى اجتماعى خود نياز به دوست دارد و نقش مثبت يا منفى دوست در زندگى
انسان بر كسى پوشيده نيست . مسجد بهترين مركز دوست يابى است .
كسانى كه به مسجد مى روند براى بندگى خدا مى روند. حيله ها و خودنمايى ها را كنار
مى گذارندو انسان مى تواند در ميان مردم مسجد، دوست خود را انتخاب كند.
اگر شخصى اهل نماز نبود، چرا با او دوست شويم ؟ او كه با خدا قهر است ، با من نيز
دوست نخواهد بود. او كه الطاف خدا را فراموش مى كند، خدمات مرا هم فراموش خواهد
كرد. او كه با مؤ منين وفادار نيست ، چگونه اطمينان دارى با تو وفادار بماند؟
نماز و انتخاب همسر
در اسلام سفارش شده كه اگر كسى اهل مسجد و جماعت نيست و عملا به عبادت و وحدت و
امّت ، بدون عذر پشت پا مى زند، او را بايكوت كنيد، او را به عنوان همسر خود انتخاب
نكنيد. عمل به همين دستور مى تواند مساجد را پر كند، زيرا جوانان كه فهميدند رها
كردن مسجد و مسلمين به قيمت طرد عملى آنان تمام مى شود هرگز مساجد را رها نخواهند
كرد.
نماز و امداد به مردم
يكى از بركات نماز به خصوص در مساجد، امدادگرى است ، هميشه محرومان به مساجد روانه
مى شدند و مشكلات خود را با مردم در ميان مى گذاشتند و در آن مكان مقدّس آن را حل
مى كردند. سابقه اين كار از زمان رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله بوده است و قرآن
صحنه اى را نقل مى كند كه فقيرى وارد مسجد شد و از مردم استمداد كرد. كسى به او
توجّهى نكرد و فقير با ناله به خداوند حال خود را گفت . حضرت على عليه السّلام
مشغول نماز بود به
فقير اشاره كرد و او جلو آمد و حضرت در حال ركوع انگشتر خود
را به او داد، آيه نازل شد كه : رهبر شما فقط خداوند و پيامبرش و كسانى اند كه در
حال ركوع انفاق و به فقرا رسيدگى مى كنند.
همين كه مردم آيه را شنيدند به مسجد آمدند تا ببينند اين آيه درباره چه كسى نازل
شده است . فهميدند كه مورد آيه شخص على بن ابيطالب عليهما السّلام است .
به هر حال ، امدادرسانى به جبهه هاى جنگ و كمك به فقراء از مسجد و در سايه بركات
نماز بوده و خواهد بود.
مسلمين از پايگاه مساجد به جبهه مى رفتند، انقلاب اسلامى ايران هم از مساجد شروع
شد.
اجتماع مردم در مسجد بركاتى دارد كه با نوشتن چند سطر حقّ آن ادا نمى شود.
در قرآن بارها نماز و انفاق ، نماز و زكات ، نماز وقربانى ، در كنار هم آمده و در
حديث هم مى خوانيم نماز كسى كه زكات ندهد قبول نيست .
نماز و اقتصاد سالم
در نماز بايد لباس ومكان وآبى كه براى غسل و وضو استفاده مى شود حلال و طبق دستور
اسلام باشد واگر دگمه يا نخى از لباس يا قطره اى از آبى كه براى نماز مصرف مى شود
از طريق نامشروع تهيه شده باشد نماز باطل است .
جالب اينكه اگر بخواهيم نماز و دعاى ما قبول واقع شود بايد لقمه اى را كه مصرف مى
كنيم نيز حلال باشد.
آرى همانگونه كه هواپيما براى پرواز، بنزين مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نيز
لقمه حلال لازم دارد.
نماز و تشكيلات
چنانچه براى امام جماعت حالتى پيش آيد كه نتواند به نماز ادامه دهد، يكى از كسانى
كه پشت سر او در نزديكى او هستند در همان حال امامت را به عهده مى گيرد و اين
نشانگر آن است كه برنامه هاى اسلامى با رفتن يك فرد نبايد بهم ريزد، بلكه بايد
تشكيلات و نظام چنان پايه گذارى و برنامه ريزى شود كه هرگاه فردى رفت نظام از هم
نپاشد و تشكيلات همچنان پا بر جا باشد. مهمّ، تداوم راه است ، هر چند پيشوا عذرى
پيدا كند.
نماز و محبّت
تعاون و محبّتى كه ميان مسجدى هاست ميان ديگران نيست .
در نظام زندگى مسجدى ها همين كه يك نفر دو سه روز نيامد احوالش را مى پرسند. اگر
مريض است عيادتش مى روند، اگر مشكلى دارد حل مى كنند، مسجدى ها احساس غربت نمى
كنند. كسى كه هيچ فرزند وبرادرى نداشته باشد ولى سروكارش با مسجد باشد احساس مى كند
همه مردم برادر و فرزندش هستند. بارها ديده شده يك مسجدىِ ساده كه از دنيا مى رود
مجالس او پر رونق ، مغازه ها براى او بسته و تشييع جنازه او شلوغ و با شكوه است .
اينها نشانه پيوند قلبى و محبّتى است كه در خانه خداوند با مؤ منين ايجاد مى شود.
يك مسجدى در خود يك دلگرمى احساس مى كند، مردم را در غم و شادى خود شريك مى داند و
هرگز اين عواطف گرم از دوستان مسجدى را نمى توان با چيزى مقايسه كرد.
نماز و آبرو
كسانى هستند كه در محله خود حاضر به كار خلاف نيستند، چون مردم او و بستگانش را مى
شناسند، ولى اگر همين اشخاص به منطقه ناشناسى هجرت كنند، خلاف براى آنان سنگينى
قبلى را ندارد.
شركت در نماز، انسان را وابسته به مسجد و اسلام و مردم مى كند و براى مسجدى سيمائى
از تقوى مى سازد كه با اين عنوان حتّى المقدور حاضر به خلاف نيست ، مى داند كه كار
خلاف ، آبروى مذهبى او را مى برد، لباس قدسى و محبوبيّت را از تنش بيرون مى آورد،
ولى افرادى كه از مردم و اسلام و مسجد بريده اند، خلاف كارى برايشان خيلى سختى
ندارد، او عنوان مذهبى پيدا نكرده تا غم از دست دادنش را بخورد.
آرى ، كسى كه لباس سفيد بپوشد خودش روى زمين آلوده نمى نشيند.
نماز، اصلاح فرد و جامعه است
قرآن كريم در كنار اقامه نماز مى فرمايد: انا
لا نضيع اجر المصلحين
(72)
ما پاداش اصلاح طلبان را ضايع نمى كنيم .
معلوم مى شود نماز اگر درست برگزار شود واحكام و شرايط ظاهرى وباطنى آن مراعات شود،
جامعه به طرف صلاح مى رود. نمازگزار در واقع يك نفر مصلح است .
عبادت با گوشه گيرى نيست ، بلكه با اصلاح جامعه است و نمازگزاران بايد مفاسد را از
جامعه بردارند.
نماز و سياست
در روايات مى خوانيم : اگر انسان تمام عمرش را به نماز مشغول باشد، آن هم در كنار
كعبه در شهر مقدّس مكّه ، ولى رهبرى الهى را نپذيرد نمازش قبول نيست .
مشكل امروز مسلمانان آن است كه نماز مى خوانند ولى رهبرانشان افراد ترسو و وابسته و
دست نشانده و بدون ملاك هاى الهى اند. با زبان از خداوند راه مستقيم مى خواهند، ولى
در عمل بيراهه مى روند.
نماز و مشورت
در سوره شورى كه صفات مؤ منين را مى شمرد مى فرمايد:
واقاموا الصلوة و امرهم شُورى بينهم
كار آنان بر اساس مشورت است و اقامه نماز مى كنند.
از اين آيه معلوم مى شود در مجلس مشورتى در هر رده اى كه هستند بايد نسبت به اقامه
نماز حساس باشند. اگر مشورت مهم است نماز مهم تر است . اگر براى شركت در مجلس شورا
و انتخابات ، اين همه بودجه و سرمايه گذارى صرف پر كردن صندوق هاى راءى مى شود بايد
براى پر كردن مسجد هم كمى سوز و تلاش باشد.
نمازجماعت در جبهه
در آيه 102 سوره نساء مى خوانيم : اى پيامبر! هرگاه در ميان رزمندگان بودى نماز به
پا دار، ولى چون دشمن مسلّح در برابر شماست ، اوّلا همه به تو اقتدا نكنند. ثانيا
كسانى كه اقتدا مى كنند مسلّح باشند وركعت دوّم را براى خودشان سريع تمام كرده
وبروند جاى دسته ديگر وآن دسته ديگر در ركعت دوّم به تو اقتدا كنند كه هم جماعت
تعطيل نشود و هم از دشمن غفلت نشود و هم ميان سربازان اسلام تبعيض صورت نگيرد.
مسلمانان بايد در تعويض شيفت و جابه جا شدن نيروها چنان سريع عمل كنند كه به ركعت
دوّم برسند ضمنا بايد سربازان قبل از نماز با وضو باشند و احكام نماز در حال جنگ را
بدانند و اينكه در صحنه جنگ ، دو ركعتى است .
اين آيه قابل تبديل به يك فيلم نامه بسيار زيباست ، كه در آن اهميّت نماز جماعت و
سرعت كار و عدالت و رفع تبعيض و توجّه به خدا همراه با غفلت نكردن از دشمن مطرح است
.
زينت مسجد
قرآن مى فرمايد: المال
والبنون زينة الحياة الدنيا (73)
مال وفرزند زينت دنياست . در جاى ديگر مى فرمايد:
((خذوا زينتكم عندكلّ مسجد (74)
هرگاه به مسجد مى رويد با خودتان زينت هم ببريد.
از جمع اين دو آيه مى فهميم كه هم فرزندان خود را با مسجد آشنا كنيم و هم مقدارى
پول همراه خود ببريم تا اگر فقيرى تقاضا كرد، كمكش كنيم . البتّه پوشيدن لباس
تميز، استعمال بوى خوش و داشتن وقار و آرامش و انتخاب امام جماعت لايق نيز مى
توانند مصداق زينت باشند.
نماز، شرط برادرى و اخوّت اسلامى
در سوره توبه بعد از معرّفى كفّار و مشركين و نقشه هاى آنها مى فرمايد
:
فان تابوا واقاموا الصلوة و اتوا الزكاة فاخوانكم فى
الدين (75)
لكن اگر توبه كردند و نماز به پا داشتند و زكوة مال خود را پرداختند برادران دينى
شما هستند.
در اين آيه يكى از شرطهاى برادر ايمانى شدن ، اقامه نماز معرّفى شده است .
با كسى كه نماز را به بازى مى گيرد دوستى نكنيد
دو نفر از مشركان به نام رفاعه و سويد اظهار اسلام كردند، ولى جزء منافقان شدند.
بعضى از مسلمانان با آنها رفت و آمد داشتند. آيه نازل شد:
يا ايها الذين آمنوا لاتتخذوا
الذين اتخذوا دينكم هزوا ولعبا... اولياء... اذا ناديتم الى الصلوة اتخذوها هزوا و
لعبا (76)
اى مؤ منين ! كسانى كه دين شما را به بازى گرفته اند، دوست خود قرار ندهيد، آنان كه
چون شما نداى نماز (اذان ) سر مى دهيد آن را به بازى مى گيرند.
در اين دو آيه ، ابتدا مى فرمايد: آنان دين شما را به بازى مى گيرند. سپس مى
فرمايد: آنان اذان را به بازى مى گيرند. پس معلوم مى شود كه اذان و نماز عُصاره و
چهره دين است .
تارك نماز نبايد محبوب باشد
ربّنا ليقيموا الصلوة فاجعل
افئدة من الناس تهوى اليهم (77)
حضرت ابراهيم مى گويد: پروردگارا! ذريّه ام را در اين منطقه كوهستانى و بى آب و
گياه سكونت داده ام براى نماز، پس قلوب مردم را به سوى آنها سوق بده .
آرى كسانى كه براى اقامه نماز به هر سوى و ديارى هجرت كرده و از هر گونه سختى
استقبال مى كنند، خداوند شكور از زحمات آنان تشكّر مى كند ودلهاى مردم را به سوى
آنها گرايش مى دهد. امّا كسانى كه براى اقامه نماز حركتى نمى كنند حتّى اگر از نسل
ابراهيم باشند، سزاوار جلب قلوب مردم نيستند.
هيچ عملى در تاريخ اين همه گواه وشاهد نداشته
شخص رسول اكرم و ائمه معصومين عليهم السّلام و تمام اصحاب و ياران و تمام مؤ منين و
مسلمين ، بر فراز تمام مناره ها، بام ها، مسجدها، خانه ها، مدارس ، راديوها،
تلويزيون ها، قارّه ها، شهرها، روستاها، مردها و زن ها، پيرها و جوان ها و هر كس در
طول تاريخ اسلام اذان و اقامه اى گفته شهادت داده كه نماز بهترين عمل است :
((حىّ على خيرالعمل
هيچ كار خيرى اين همه گواه و حلقوم و ناله فرياد براى بهترين بودنش بكار نرفته است
، همه گواهى داده اند كه نماز رستگارى است . حىّ على الفلاح
للّه
نماز و شهرسازى
قرآن مى فرمايد: اجعلوا
بيوتكم قبلة واقيموا الصلوة (78)
به موسى وهارون گفتيم مشكل مسكن بنى اسرائيل را حل كنيد و براى قوم خود خانه قرار
دهيد. آنها را از پراكندگى و زندگى طفيلى نجات دهيد تا با خانه دار شدن احساس دفاع
از وطن هم در آنها زنده شود، لكن در نقشه شهرسازى ، خانه هايتان را به سوى قبله
قرار دهيد تا بتوانيد بدون مشكل اقامه نماز كنيد.
در ايران بعضى از شهرهايى كه مهندس آن شيخ بهايى بوده كوچه ها و خيابان ها طورى
است كه قبله ها مستقيم و بدون انحراف قرار گرفته است .
(البتّه معناى ديگرى هم براى قبله در اين آيه شده ، ولى با توجّه به جمله
اقيموا الصلوة
همين معنا بهتر است ).
حمايت الهى از نمازگزاران
اشراف قريش به رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله پيشنهاد كردند كه مسلمانان پابرهنه
را از دور خود بران تا ما دور تو جمع شويم . آيه نازل شد:
واصبر نفسك مع الذين يدعون
ربّهم بالغدوة والعشىّ
اى پيامبر! با كسانى باش كه صبح و عصر خدا را مى خوانند.
امام صادق عليه السّلام فرمود: يعنى كسانى كه اهل نمازنند.
نماز و قرآن
زنده شدن نماز، سبب زنده شدن قرآن است ، زيرا هر نمازگزار مجبور است كه در نمازهاى
هفده ركعتى خود روزى ده بار سوره حمد را بخواند و بدنبال آن يكى ديگر از سوره هاى
قرآن را. طبيعى است تلاوت دو سوره از قرآن در هر ركعت ، مانع به فراموشى سپرده شدن
قرآن در جامعه مى گردد.
به علاوه قرآن و نماز بارها در كنار هم آمده اند:
يتلون كتاب اللّه و اقاموا
الصلوة (79)
كسانى كه قرآن تلاوت مى كنند و نماز به پا مى دارند.
يمسّكون بالكتاب واقاموا
الصلوة (80)
كسانى كه به قرآن تمسّك كرده و نماز به پا مى دارند.
قرآن مارا به نمازدعوت مى كند ونماز ما رابا قرآن آشنا مى سازد.
نماز، شباهتى است با فرشتگان
نام يكى از سوره هاى قرآن ، صافّات
است . خداوند در اوّلين آيه آن به فرشتگانى كه در صفّ هستند سوگند
ياد مى كند. در چند جاى ديگر نيز، قرآن از صفوف فرشتگان و آماده اطاعت بودن آنها
سخن به ميان آورده است .
نام يكى ديگر از سوره هاى قرآن ، صَف
مى باشد كه در آن هم از رزمندگانى كه با صفوف فشرده در راه خداوند
جهاد مى كنند ستايش شده است . اين دو واژه صَف
و
صافّات كه نام دو سوره
است نشانه توجّهى است كه قرآن به نظم و انضباط دارد.
نمازگزار نيز در صفوف جماعت شباهتى با فرشتگانى پيدا مى كند كه در صفوف بسيار بزرگ
قرار دارند.
نماز در سراسر قرآن
در بزرگ ترين سوره قرآن كه سوره بقره است ، سخن از نماز است
((يقيمون الصلوة متّقين نماز به
پا مى دارند.
در كوچك ترين سوره قرآن نيز از نماز ياد شده است
((فصلّ لربّك وانحر
اكنون كه ما به تو كوثر و خير زياد داديم پس براى پروردگارت نماز بخوان و شترى نحر
نما.
هم در اوّلين سوره اى كه نازل شد نماز است و هم در آخرين سوره قرآن نماز مطرح است .
نماز همراه با تمام عبادات
نماز همراه با روزه آمده است :
واستعينوا بالصبر و الصلوة
(81)
از صبر و نماز امداد بگيريد. در تفاسير مراد از صبر را روزه دانسته اند.
نماز همراه با زكات : يقيمون
الصلوة و يؤ تون الزكاة (82)
نماز همراه با حج : واتخذوا
من مقام ابراهيم مصلّى (83)
نماز همراه با جهاد: و اذا كنت
فيهم فاقمت لهم الصلوة (84)
امام حسين عليه السّلام ظهر عاشورا نماز خواند و در سيماى رزمندگان در قرآن جمله
العابدون الحامدون (85)
را مى خوانيم .
نماز همراه با امر به معروف : لقمان به فرزندش مى گويد:
((يا بنّى اقم الصلوة واءمر بالمعروف و انه عن المنكر (86)
نماز همراه با عدالت اجتماعى : امر
ربّى بالقسط واقيموا الصلوة (87)
نماز همراه با تلاوت قرآن : يتلون
كتاب اللّه واقامواالصلوة (88)
نماز همراه با مشورت : وامرهم
شورى بينهم واقامواالصلوة (89)
نماز و رحمت
در نماز كمتر كلمه اى به اندازه واژه رحمت
بكار رفته است . در آغاز سوره حمد و سوره پس از آن مى گوئيم :
((بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ، بعد از
((الحمدللّه رب العالمين مى گوئيم
: الرّحمن الرّحيم
، پس در هر ركعت سه بار عبارت
((الرّحمن الرّحيم را بكار مى
بريم كه در واقع شش بار كلمه رحمت را تكرار كرده ايم و در هفده ركعت نماز، ده ركعت
آن را با حمد و سوره مى خوانيم كه مجموعا شصت مرتبه مى شود.
تكرار لغت رحمت
هر روز شصت مرتبه اگر با توجّه و حضور قلب باشد، در فرد و
جامعه ، رحمت انسان ها را به جوش مى آورد و اگر رحمت به جوش آمد كمك ها، محبّت ها،
تعاون ها، خيرخواهى ها و عفو و گذشت ها ثمره آن خواهد بود و مردمى كه تعاون و رحمت
در ميانشان زنده باشد قابليّت دريافت رحمت هاى ويژه اى را خواهند داشت .
نماز و برائت
در نماز از غضب شدگان و گمراهان برائت مى جوئيم و مى گوئيم :
غيرالمغضوب عليهم و لاالضالّين
در قرآن افراد واقوامى مورد غضب قرار گرفته اند: فرعون ها، قارون ها، ابولهب ها،
منافقان ، علماى بى عمل ، يهوديان رباخوار و تن پرور كه دنباله رو دانشمندان
دنياپرست و قانون تراش رفته اند. درباره اين گروه ها، كلمه غضب و لعنت بكار رفته
است و گروه ها و افرادى گمراه شناخته شده اند، گرچه خداوند در دنيا آنان را گرفتار
قهر خودش نكرده باشد.
نماز و تسبيح
در ركوع و سجود، با گفتن سه بار سبحان
اللّه يا يك بار
سبحان ربّى الاعلى و بحمده
در سجده يا سبحان
ربّى العظيم و بحمده در ركوع خداوند را تسبيح
مى كنيم .
بگذار لااقل از ذرّات خاك ، شن ، جمادات ، گياهان و ستارگان عقب نباشيم . اگر به
گفته قرآن همه چيز در حال تسبيح است چرا ما نباشيم ؟!
يسبّح للّه ما فى السموات و ما فى الارض (90)
تسبيح گوى او نه بنى آدمند و بس ggggg هر بلبلى كه زمزمه بر شاخسار كرد.
ذرات هستى ، تسبيح خدا مى كنند گرچه به گفته قرآن ما تسبيح آنها را نمى فهميم .
در قرآن مى خوانيم كه هُدهُد نزد سليمان آمد و از خورشيد - پرستى مردم منطقه اى كه
رهبرى آنها را زنى به عهده داشت ناله كرد! اگر هُدهُد توحيد و شرك را مى فهمد و بدى
آن را درك مى كند و زن و مرد را تشخيص مى دهد و گزارش آن را به حضرت سليمان مى دهد،
چه مانعى دارد سبحان اللّه هم بگويد؟ مگر قرآن نمى گويد: مورچه اى به باقى مورچگان
گفت : به لانه هاى خود برويد كه اين سليمان و لشكر او هستند كه شما را ناآگاه
پايمال مى كنند. چه مانعى دارد مورچه اى كه نام افراد را مى داند سبحان اللّه هم
بگويد.
يكى از نام هاى نماز قرآن است
در آيه 78 سوره اسراء كه به زمان نماز اشاره كرده ، مى فرمايد:
((اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق اللّيل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر
كان مشهودا
از اوّل ظهر تا نيمه شب
(91) چهار نماز ظهر وعصر ومغرب و عشا بايد خوانده شود و مراد از
((قرآن الفجر همان نماز فجر است كه به
گفته روايات ، فرشتگان شب و روز بر انجام آن شهادت مى دهند. در اين آيه به جاى
((صلوة الفجر عبارت قرآن
الفجر
آمده است .
نماز و پاكى
يا ايّها الّذين آمنوا اذا
قُمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المَرافق وامسحوا برؤ سكم و ارجلكم
الى الكعبين ... ما يريد اللّه ليجعل عليكم من حَرج ولكن يريد ليُطهّركم و ليتمّ
نعمته عليكم لعلّكم تشكرون
(92)
قرآن براى وضو وغسل وتيممّ آثارى را بيان كرده است :
1- ليطهّركم
تا شما را پاك كند.
2- ليتمّ نعمته عليكم
تا خداوند نعمتش را بر شما تمام كند.
3- لعلّكم تشكرون تا شما شكرگزار شويد.
4- واللّه يحب المطهّرين
(93)
خداوند پاكان را دوست دارد.
اگر پاكى ظاهرى اين همه آثار دارد، پاكى دل از نفاق ، ريا، شرك ، شك ، بخل ، حرص
وساير آفات چه آثارى خواهد داشت .
پاكى معنوى به قدرى ارزش دارد كه خداوند از كسانى كه دوست دارند پاك باشند ستايش
كرده و مى فرمايد در مسجدى نماز بخوانيد كه در آن مردانى هستند كه دوست دارند پاك
باشند. فيه رجال يحبّون ان
يتطهروا (94)
نماز همتاى رهبرى است
در قرآن دوبار كلمه و من
ذرّيتى بكار رفته است كه هر دوبار از زبان
مبارك حضرت ابراهيم است .
يك بار زمانى كه بعد از آزمايشات بسيار سنگين از طرف خداوند به مقام رهبرى رسيد،
فورا از خدا خواست كه ذريّه من هم رهبر شوند. ولى در جواب شنيد ظالم رهبر نمى شود
(اگر از ذريه تو ظلمى سر زند رهبر نخواهد شد) بار ديگر در دعائى كه براى اقامه نماز
داشت فرمود: و من ذريّتى
يعنى خداوندا ذريّه و نسل مرا نيز از بر پا كننده گان نماز
قرار بده . بنابراين مقام نماز در نزد ابراهيم مثل مقام رهبرى و همتاى آن است .
نماز و لباس
در روايات اسلامى مى خوانيم كه امامان ما براى نماز لباس مخصوص داشتند، لباس
شرفيابى به حضور خداوند، بخصوص نماز عيد و جمعه را با لباس مخصوص برگزار مى كردند.
در نماز باران سفارش شده كه امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانه تذلّل
وخشوع بيشترى باشد.
اين دستورها نشان مى دهد كه نماز يك سرى آداب و تشريفات مخصوص به خود دارد. نماز يك
پرواز معنوى است كه بدون آمادگى هاى همه جانبه امكان ندارد، تمام آداب وشرايط و
احكام نماز را مى توان نشانه اهميّت آن دانست وآن را به يك آداب رسمى همراه با
تشريفات ويژه تشبيه كرد.
امام رضا عليه السّلام لباسى را كه در آن يك ميليون ركعت نماز خوانده بودند به
دعبل شاعر انقلابى كه
بيست سال فرارى دستگاه بنى عباس بود ودر سن حدود 90 سالگى بعد از نماز صبح شهيد شد،
جايزه دادند ومردم شهرستان قم براى خريدا آن لباس پول ها دادند، ولى دعبل آن را
نفروخت .
نماز و دعا
علاوه بر دعاهايى كه در قنوت مى خوانيم ، هر نمازگزار با گفتن جمله
((اهدنا الصراط المستقيم از
خداوند بهترين نعمت ها را كه نعمت هدايت است مى خواهد. هم قبل از شروع به نماز يك
سرى دعا وارد شده وهم در تعقيب نماز. به هر حال هر كس نماز بخواند، اهل دعا ونيايش
هم مى شود.
البتّه دعا كردن هم آدابى دارد، اوّل بايد از خداوند متعال تمجيد كرد، بعد گوشه اى
از نعمت هاى او بخصوص نعمت معرفت و اسلام و عقل و علم و ولايت و قرآن را نام برد و
از او تشكّر كرد، بر پيامبرش صلوات فرستاد و بعد بدون آن كه كسى بفهمد، يادى از
خطاهاى خود كرد و از او عذر خواست ، بعد صلوات فرستاد و دعا كرد آن هم دعا به همه
مردم و والدين و كسانى كه بر ما حقّ دارند.
نماز نيز آميخته اى از توصيف وحمد خدا وبيان نعمت هاى او و طلب هدايت و رحمت اوست و
با
دعا پيوندى عميق دارد.
نماز و جايگاه خاص آن در ميان عبادات
در آيه 162 سوره نساء، خداوند براى دانشمندان واقعى ، سه ويژگىِ نماز، زكات و ايمان
به خدا را مطرح مى كند، امّا هنگام نام بردن از اين عناوين ، عنوانِ نمازگزار را در
قالب مخصوص بيان مى كند و مى فرمايد:
الراسخون فى العلم ...
المقيمين الصلوة
المؤ تون الزكاة
المؤ منون باللّه
اگر به اين چهار كلمه نگاه كنيد، مى بينيد بيان نماز تفاوت دارد، بايد بگويد:
والمقيمون تا با
((راسخون و مؤ
منون همسان باشد، ولى مقيمين
گفته يعنى قصد مخصوص براى نماز دارم .
همچنين حضرت ابراهيم مى گويد:
انّ صلاتى و نسكى
(95)
با اينكه كلمه نُسُك
به معناى عبادت است و شامل نماز هم مى شود، ولى نام نماز را مخصوصا جداگانه مى برد
تا اهميّتش را برساند.
در آيه 73 سوره انعام مى خوانيم :
اوحينا اليهم فعل الخيرات و
اقام الصلوة ما به انبيا كارهاى خوب و بر پا
داشتن نماز را وحى كرديم و با اينكه نماز نيز جزء كارهاى خوب است ، امّا نام آن
جداگانه در كنار خيرات برده شده و اين توجّه قرآن بخاطر اهميّت نماز است .
نماز خاشعانه اوّلين شرط ايمان
قد افلح المومنون الذينهم فى
صلاتهم خاشعون (96)
قطعا مؤ منين رستگارند آنها كسانى هستند كه در نمازشان خشوع دارند.
ناگفته نماند كه در مكتب انبيا، رستگارى حتمى از معنويّت است ، ولى در مكتب طاغوت
ها رستگارى حتمى از زور وقدرت است . فرعون فرياد مى زد كه
((قد افلح اليوم من استعلى (97)
امروز هر كه پيروز شود او رستگار خواهد بود.
به هر حال هر كسى هر نوع كار خير و خدمت به مردم انجام دهد، ولى نسبت به نماز
كوتاهى كند رستگار نخواهد بود.
نماز و نشاط
قرآن از منافقين چنين ياد مى كند كه آنها با كسالت نماز مى خوانند، نه عاشقانه :
و اذا قاموا الى الصلوة قاموا
كُسالى (98)
همچنين در آيه 54 سوره توبه از انفاق بدون عشق به شدّت انتقاد شده است :
لاياءتون الصلوة الاّ و هم
كُسالى و لاينفقون الاّ و هم كارهون
دليل آن هم روشن است : هدف از عبادت و انفاق رشد معنوى است و شرط تحصيل آن علاقه
است .
مراتب و درجات اهل نماز
بعضى نماز را با خشوع مى خوانند: والذينهم
فى صلوتهم خاشعون
(99)
خشوع ، ادب جسمى و روحى است .
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله ديد كه شخصى در حال نماز با ريش خود بازى مى كند،
فرمودند: اگر او روح خشوع داشت ، هرگز اين كار را نمى كرد.(100)
بعضى نسبت به نماز مراقبند: و
هم على صلوتهم يحافظون (101)
بعضى كار را به خاطر نماز رها مى كنند:
رجال لا تلهيهم تجارة ولا بيع عن ذكر اللّه
(102)
نه تجارت دائمى و نه بيع موقّت ، مانع آنها از ذكر خدا نيست .
بعضى با نشاط به سوى نماز حركت مى كنند: فاسعوا
الى ذكراللّه
(103)
بعضى بهترين لباس را براى نماز مى پوشند:
((خذوا زينتكم عند كل مسجد (104)
بعضى عشق ثابتى نسبت به نماز دارند: الذينهم
على صلوتهم دائمون
(105)
امام باقر عليه السّلام فرمود: مراد دوام بر نمازهاى مستحبّى است . چنانكه مراد از على
صلاتهم يحافظون (106)
حفاظت بر نمازهاى واجب است كه با شرائط انجام گيرد.
بعضى براى نماز سحرخيزى دارند: فتهجّد
به نافلة لك (107)
در اين آيه ، خطاب به پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله است كه : پاسى از شب را از
خواب برخيز وقرآن بخوان . مفسّران اسلامى اين تعبير را اشاره به نماز شب دانسته
اند.
بعضى شب را با نماز، صبح مى كنند: يبيتون
لربهم سجدا و قياما (108)
و بعضى سجده اى همراه با اشك دارند: سجدا
و بكيّا (109)
(خدايا! شرمنده ام كه اين مراحل را مى نويسم ، ولى خودم يكى از اين مراحل را طى
نكرده ام ).
اى خواننده عزيز! تو به من كارى نداشته باش .
نماز با ما سخن مى گويد
طبق آيات وروايات ، كارهاى انسان در برزخ وقيامت در برابر او مجسّم مى شود. كار خوب
در قالب نيكو و كار زشت در قالب زشت . زشتى و زيبايى كارها بدست خود ماست .
در روايات مى خوانيم نماز خوب را فرشته در قيافه زيبا بالا مى برد و نماز مى گويد:
((حفظك اللّه كما حفظتنى خدا ترا
حفظ كند همان گونه كه تو مرا حفظ كردى . ولى نمازى كه با شرائط و دستوراتش اقامه
نشود، فرشته آن را به صورت تاريك بالا مى برد و نماز مى گويد:
((ضيّعك اللّه كما ضيّعتنى
خداوند تو را ضايع كند، همان گونه كه تو مرا ضايع كردى .(110)
نماز تمام دين است
تمام دين در نماز است و نماز در تمام دين جريان دارد:
اصول دين (توحيد، نبوّت و معاد) در نماز است .
روزه در نماز است . (ترك خوردن وآشاميدن برخى امور ديگر)
نماز در حج است ، (نماز طواف ونماز نساء) وكعبه ، قبله
نماز.
نماز در جهاد است . (نماز خوف )
خمس و زكات مقدّمه نماز است .
نماز، بهترين امر به معروف و نهى از منكر است .
نماز، ملاك قبولى تمام اعمال و ولايت شرط قبولى نماز است ،
پس تولّى و تبرّى شرط قبولى تمام اعمال است .
قرآن ، در نماز و نماز، در قرآن است .
نماز و مراعات ضعفا
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را به عنوان نماينده خود به
سوى يمن فرستاد. هنگام عزيمت ، حضرت پرسيد: نحوه نماز من با مردم چگونه باشد؟
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: با مردم به گونه اى نماز بخوان كه ضعيف ترين
آنها بتواند با تو همراه باشد وبرآنان رحمت آر.(111)
(قنوت وركوع و سجده هاى طولانى برمردم فشار است )
سبك شمردن نماز
فاطمه زهرا عليها السّلام از پدرش رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نقل مى كند كه هر
كس نماز را سبك شمارد، در دنيا و در قبر وبرزخ و در قيامت ، به پانزده بلا گرفتار
مى شود از قبيل :
1- بركت از عمر و مال او برداشته مى شود.
2- نورانيت صالحان را از دست مى دهد و كارهايش بى پاداش مى
ماند.
3- نه دعايش مستجاب مى شود و نه مشمول دعاى خوبان مى شود.
4- لحظه مرگ با عطش و گرسنگى و ذليلانه مى ميرد.
5 - انواع فشارها وبلاها در قبر وبرزخ نصيبش مى شود.
6- در قيامت حساب و عذاب سخت داشته و از لطف خداوند محروم
است .(112)