طرحى نوين در شناخت نهج البلاغه

خسرو تقدسى نيا

- ۱ -


اهميت نهج البلاغه

نهج البلاغه كتابى است كه به اعتراف تمام دانشمندان جهان، از نظر فصاحت و بلاغت پس از قرآن كريم مثل و مانندى ندارد. نهج البلاغه كه در سه بخش ''خطبه ها''، ''نامه ها''، ''حكمت ها'' توسط سيد رضى "رحمه الله عليه" به نظم درآورده شده كتاب ارزشمندى است كه شريف رضى "ره" در اين مورد مى فرمايد: ''نهج البلاغه كتابى است از سخنان مولى اميرالمومنين على "ع" كه از جهت بلاغت شگفتيهايى و از جهت فصاحت شيوايى و تازگيهايى و از زبان عرب و كلمات درخشان و نافذ دينى و دنيايى گوهرهايى درخشان و تابان در بردارد. آنچنان كه همه اين محاسن در هيچ سخنى يكجا جمع نشده و در هيچ كتابى گرد نيامده است. زيرا امير مومنان "ع" سرچشمه و زيستگاه فصاحت و رازهاى بلاغت آشكار شده مى باشد كه قوانين آن نيز، از حضرتش اخذ گرديده است... و پس از آن كه اين كتاب گرد آورى شد نام آن را ''نهج البلاغه'' "راه آشكار بلاغت" نهادم، زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را بر روى كسى مى گشايد كه آن را مطالعه مى كند و جوينده راه بلاغت را به مقصود مى رساند و دانشمند و دانشجوى را بكار مى آيد، به همان اندازه كه صاحبنظران سخنور و پارسايان را بكار خواهد آمد.''

سوالها و جوابها

مشخصات نهج البلاغه

نهج البلاغه داراى چند خطبه مى باشد؟ نهج البلاغه داراى 241 خطبه مى باشد.

نهج البلاغه داراى چند نامه مى باشد؟ نهج البلاغه داراى 79 نامه مى باشد.

نهج البلاغه داراى چند حكمت مى باشد؟ نهج البلاغه داراى 480 حكمت مى باشد. طولانى ترين خطبه كدام است؟ طولانى ترين خطبه، خطبه 192 مى باشد كه به خطبه قاصعه مشهور است.

كوتاهترين خطبه كدام است؟ كوتاهترين خطبه، خطبه 61 نهج البلاغه است، كه در مورد خوارج مى باشد "لا تقاتلوا الخوارج..."

طولانى ترين نامه كدام است؟ طولانى ترين نامه، نامه 53 است، كه مشهور به عهد نامه مالك اشتر مى باشد.

كوتاهترين نامه كدام است؟ كوتاهترين نامه، نامه 79 است كه خطاب به فرماندهان لشكرها مى باشد. طولانى ترين حكمت كدام است؟ طولانى ترين حكمت، حكمت 147 مى باشد كه خطاب به كميل بن زياد نخعى فرموده اند.

كميل مى گويد امير مومنان "ع" دست مرا گرفت و مرا به سوى قبرستان كوفه برد، هنگامى كه به صحرا رسيديم آه پر دردى كشيد و فرمود...

كوتاهترين حكمت كدام است؟ كوتاهترين حكمت، حكمت 187 مى باشد كه درباره كوچ كردن از دنيا است. ''الرحيل و شيك'' كوچ كردن "از دنيا" نزديك است! و حكمت 418 كه درباره صبر و بردبارى مى باشد ''الحلم عشيره'' حلم و بردبارى قوم و عشيره است. نهج البلاغه توسط چه كسى جمع آورى شده است؟ نهج البلاغه توسط سيد ابوالحسين محمد بن حسين الطاهر المناقب مشهور به سيد رضى "رحمه الله عليه" جمع آورى شده است.

شرح حال شريف رضى

اسم او ابوالحسن محمد بن ابى احمد الحسين بن موسى بن ابراهيم بن جعفر الصادق بن محمد بن الباقر بن على بن الحسين على بن ابى طالب "ع" معروف به شريف رضى يا سيد رضى است. و مادرش فاطمه بنت حسين است. سيد رضى در سال 359 هجرى مطابق 970 ميلادى در بغداد به دنيا آمد و در فقه و ادبيات عرب سرآمد دوران خود گرديد. در سال 380 بهاء الدوله ابونصر بن بويه، لقب ''رضى ذى الحسبين'' را به او اعطاء و او را ''الشريف الاجل'' خطاب كرد و از همين جهت او را شريف يا سيد رضى مى گويند. شريف رضى در سال 388 هجرى پس از وفات پدرش مرجع تقليد شيعيان شد. سيد رضى در بامداد يكشنبه ششم محرم الحرام سال 406 از دنيا رفت و فخر الملك وزير بهاء الدوله بر او نماز خواند و در بغداد در محله كرخ در خانه خودش دفن گرديد. سيد رضى مردى عالم و فاضل و از شعراى بزرگ زمان خود بود. ده ساله بود كه به سرودن شعر آغاز كرد و در طفوليت با برادرش سيد مرتضى ملقب به علم الهدى در محضر شيخ مفيد "ره" كسب فيض نمود.

سيد رضى در مدت كوتاه عمر خويش كتابهاى بسيارى تاليف و تصنيف كرد كه مشهورترين تاليفات او كتاب نهج البلاغه مى باشد. [ نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شريعت، صفحه 13 از پيشگفتار. ]

جمع آورى نهج البلاغه در چه سالى و ماهى به اتمام رسيده است؟ جمع آورى نهج البلاغه در ماه رجب سال 400 "ه-. ق" به اتمام رسيده است.

سيد رضى "ره" در پايان مى فرمايد: و اين "جمع آورى نهج البلاغه" در ماه رجب سال 400 هجرى است. درود خداوند بر سيد و مولاى ما محمد "ص" خاتم پيامبران و هدايت كننده به بهترين راهها و بر آل طاهرين و يارانش باد كه ستارگان ايمان و يقينند. آخرين جمله نهج البلاغه درباره چه موضوعى مى باشد؟ آخرين جمله نهج البلاغه درباره دوست مى باشد كه مى فرمايد:

''اذا احتشم المومن اخاه فقد فارفه''، به خشم آوردن و شرمنده ساختن دوست مقدمه جدايى از دوست است.

يكى از صفات حسنه اى كه على در اكثر خطبه ها به آن توصيه كرده و بر امام جمعه لازم است آن را در خطبه هاى نماز جمعه سفارش كند كدام است؟

در اكثر خطبه ها على "ع" به ''تقوى'' كه مانع انجام همه گناهان است اشاره كرده است.

آثار تقوا

كلمه تقوى از كلمات شايع و رايج دينى است كه در قرآن كريم تقريبا به همان اندازه كه از ايمان، عمل صالح، نماز، زكات و روزه نام برده شده، به همان مقدار از تقوى اسم برده شده است. در نهج البلاغه از جمله كلماتى كه زياد به آن تكيه شده كلمه تقوى است كه حتى خطبه اى طولانى به نام متقين وجود دارد كه على "ع" بيش از صد صفت و بيش از صد رسم از خصوصيات معنوى و مشخصات فكرى و اخلاقى و عملى متقيان را ذكر كرده است. تقوى داراى آثارى است كه به چند اثر در اينجا اشاره مى كنيم:

حافظ و نگهبان انسان از گناه

''ان تقوى الله حمت اولياء الله محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرت لياليهم و اظمات هو اجرهم'' [ نهج البلاغه معجم المفهرس، خطبه 114، شماره 6. ]

''تقواى خدا، دوستان خدا را از ارتكاب محرمات باز مى دارد و قلبهايشان را قرين خوف و خشيت قرار مى دهد آنچنان كه آنها را در دل شب بيدار مى دارد و در روزهاى گرم و سوزان به روزه وا مى دارد.'' نجات از هر گونه بردگى و بدبختى است

'فان تقوى الله... عتق من كل ملكه و نجاه من كل هلكه' [ نهج البلاغه معجم المفهرس، خطبه 230، شماره 1. ]

'تقوا و ترس از خدا... سبب آزادى از هر گونه بردگى و نجات از هر گونه هلاكت است.'

دواى بيمارى دل و شفاى امراض جسمانى است

'فان تقوى الله دواء داء قلوبكم،... و شفاء مرض اجسادكم و صلاح فساد صدوركم و طهور دنس انفسكم.' [ نهج البلاغه معجم المفهرس، خطبه 198، شماره 5. ]

'تقوا و ترس از خدا داروى بيماريهاى قلوب، شفاى آلام جسمانى، صلاح و مرحم زخمهاى جانها، پاكيزه كننده آلودگى ارواح است.'

روشن بينى و بصيرت دلها است

'ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا' [ انفال "8"، آيه 29. ]

'اگر تقواى الهى داشته باشيد خداوند به شما مايه تمييز و تشخيص مى دهد.'

نجات از گرفتارى و مشكلات است

'و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب'. [ طلاق "65"، آيه 3 و 2. ]

'هر كس كه تقواى الهى داشته باشد خداوند براى او راه بيرون شدن از شدايد را قرار مى دهد.'

و در آيه ديگر مى فرمايد: 'من يتق الله يجعل له من امره يسرا'. [ طلاق "65"، آيه 4. ]

'هر كس كه تقواى الهى داشته باشد خداوند يك نوع آسانى در كار او قرار مى دهد.'

نام قرآن چند بار در نهج البلاغه تكرار شده است؟ نام 'قرآن' 41 بار در نهج البلاغه ذكر شده است. توضيح اينكه مراد فقط كلمه قرآن است البته در نهج البلاغه از قرآن تعبيرات ديگرى شده است مثلا 'كتاب'، 'كتاب الله'، 'كتابه' و غيره.

مشخصات خطبه ها

در خطبه 174، على كداميك از خلفاء را ستمكار و ظالم معرفى مى كند؟ حضرت على "ع" در اين خطبه عثمان را ظالم و ستمكار معرفى مى كند و مى فرمايد:

'لئن كان ابن عفان ظالما...' سوگند بخدا او "طلحه" مى بايست در مورد 'عثمان'يكى از سه كار را انجام مى داد ولى نكرد زيرا پسر عفان "عثمان" ستمكار بود.

در خطبه 174، على چه كسى را متهم به قتل عثمان معرفى مى كند؟ در اين خطبه على "ع" طلحه را به قتل عثمان معرفى مى كند و مى فرمايد:

'و الله ما استعجل متجردا للطلب بدم عثمان الا خوفا من ان يطالب بدمه'

'به خدا سوگند او "طلحه" براى خونخواهى عثمان با عجله دست به كار نشد جز اينكه مى ترسيد از او خون عثمان مطالبه شود، زيرا او خود متهم به قتل عثمان بود و در ميان مردم از او حريص تر بر كشتن 'عثمان' يافت نمى شد اما او براى به شك انداختن مسلمانان و اشتباه اندازى و مغالطه كارى گروهى را "به عنوان خونخواهى او" اطراف خويش گرد آورد.'

در خطبه 166، على عرب جاهليت را به تخم كداميك از حيوانات تشبيه مى كند؟ على "ع" در خطبه 166، عرب جاهليت را تشبيه به تخم افعى مى كند و مى فرمايد:

'و لا تكونوا كجفاه الجاهليه لا فى الدين يتفقهون و لا عن الله يعقلون، كقيض بيض فى اداح يكون كسرها وزرا، يخرج حضانها شرا'

'همچون ستم پيشگاه دوران جاهليت نباشيد كه نه آگاهى از دين داشتند و نه درباره خدا تفكر مى كردند همچون تخم افعى كه در لانه پرندگان پيدا شود كه شكستن آن گناه دارد "زيرا گمان مى رود تخم پرنده باشد"، "و اگر بماند" از آن جوجه زيان آورى بيرون آيد.'

در خطبه 166، على براى خرد سالان و بزرگسالان چه وظيفه اى را تعيين مى كند؟ در خطبه 166 على "ع" به خردسالان و بزرگسالان مى فرمايد:

'ليتاس صغيركم بكبيركم و ليراف كبيركم بصغيركم'

'بايد خردسالان شما از بزرگسالان پيروى كنند و بزرگسالان شما به كودكانتان رووف و مهربان باشند.'

نام خطبه اى است كه على در آن فتنه ها و فسادهاى آينده را پيش بينى كرده است؟ خطبه ملاحم. [ نهج البلاغه معجم المفهرس، خطبه 108. ]

"ملاحم به معناى خبر از آينده و پيشگويى مى باشد."

در اين خطبه على "ع" درباره خداوند و رسول اكرم "ص" مطالبى را متذكر شده اند و در مورد فتنه بنى اميه وقايعى را پيش بينى نموده اند.

در كدام خطبه على براى طلب باران دعا مى كند؟ در خطبه 115 و 143، حضرت على "ع" براى طلب باران دعا مى كند.

مستحب است براى طلب باران در موقع خشكسالى، مومنين دعا كنند و دو ركعت نماز بخوانند كه اين دو ركعت نماز را، نماز استسقاء گويند. اين نماز، طبق فتواى همه علماى شيعه مستحب است.

كيفيت نماز استسقاء

نماز استسقاء مثل نماز عيد فطر است با اين تفاوت كه در قنوت دعاهايى خوانده مى شود كه موجب لطف و عنايت خداوند باشد. نماز استسقاء وقت معينى ندارد و مستحب است كه مردم پيش از نماز سه روز روزه بگيرند.

خطبه اى كه على صفات پرهيزگاران را ذكر كرده است كدام است؟ خطبه متقين. خطبه 193 نهج البلاغه مى باشد كه على "ع" در اين خطبه بيش از يكصد صفت را براى متقين ذكر مى كند.

در خطبه 135، على لقب 'پسر لعين'، 'ابتر'، 'درخت بى ريشه' را به چه كسى نسبت مى دهد؟ على "ع" القاب 'پسر لعين'، 'ابتر' و 'درخت بى ريشه' را به مغيره بن اخنس مى دهد كه قصه از اين قرار است:

هنگامى كه مشاجره اى بين امام "ع" و عثمان در گرفت، مغيره به عثمان گفت: من به جاى تو پاسخگوى او خواهم بود. امام "ع" به مغيره فرمود: 'يابن اللعين الابتر و الشجره التى لا اصل لها و لا فرع انت تكفينى؟' اى پسر لعين ابتر "بى فرزند"! و اى درخت بى ريشه و شاخه! تو به حساب من مى رسى و خود را با من برابر مى دانى!

نسب و حسب مغيره

ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه مى گويد: 'مغيره فرزند اخنس بن شريق بود و از اين كه على "ع" او را فرزند ملعون خطاب كرده به خاطر اين است كه اخنس بن شريق از بزرگان منافقين بود و همه علماء حديث او را جزء گروه 'المولفه قلوبهم' [ آن عده از منافقين كه در روز 'فتح' با زبان اعتراف به اسلام نمودند نه با دلهايشان. ] ثبت كرده اند.

و برادر مغيره بنام ابوالحكم بن اخنس در جنگ احد بدست اميرالمومنين على "ع" كشته شد و مغيره كينه برادرش را در دل داشت. و از اين كه على "ع" او را 'فرزند ابتر' يعنى بريده و كسى كه نسلش قطع شده باشد خطاب كرد براى اين است كه: كسى كه نسل بعدى او گمراه و خبيث بوده باشد او مانند 'ابتر' بلكه بدتر از آن است. [ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 8 ص 301. ]

در خطبه 131، على چه كسى را اولين نمازگزار بعد از پيامبر معرفى مى كند؟ على "ع" در خطبه 131، خودش را اولين نماز گزار در اسلام بعد از رسول خدا "ص" معرفى مى كند.

اميرالمومنين در اين باره مى فرمايد: 'اللهم انى اول من اناب و سمع و اجاب، لم يسبقنى الا رسول الله "ص" بالصلاه.'

'بار خدايا! من نخستين كسى هستم كه به سوى تو باز گشته و نداى تو را شنيده و پاسخ گفته ام، هيچ كس جز پيامبر "ص" در نماز بر من سبقت نگرفت.'

كدام خطبه را على پس از قتل عثمان و در آغاز حكومت ظاهرى خود ايراد فرمودند؟ خطبه 178 كه در مورد گواهى به وحدانيت خداوند و رسالت رسول خدا "ص" و توصيه به تقوى ايراد فرموده است.

كدام خطبه را على در كنار قبر فاطمه زهرا هنگام دفن او ايراد كردند؟ خطبه 202. روايت شده كه اين سخن را امام "ع" در كنار قبر فاطمه "س" سيده زنان جهان، به هنگام دفن او فرموده است و گويا با پيامبر اكرم "ص" سخن مى گويد. "السلام عليك يا رسول الله..."

در خطبه 210، على راويان حديث را به چهار گروه تقسيم مى نمايند آن چهار گروه كدامند؟ در اين خطبه على "ع" راويان حديث را به چهار گروه تقسيم نموده است: منافقين، اشتباه كاران، اهل شبهه، حافظان راستگو.

سه تن از اصحاب رسول خدا كه در خطبه 182 به آن اشاره شده كدامند؟ سه نفر از اصحاب رسول خدا "ص" كه در اين خطبه ذكر شده عبارتند از: عمار، ابن تيهان، ذوالشهادتين

شخصيت عمار

'عمار' از بزرگان اصحاب رسول خدا "ص" و اميرالمومنين "ع" بود كه در جنگهاى بدر و صفين و ديگر مشاهد حضور داشت. پدرش ياسر و مادرش سميه، از سابقين در اسلام بودند. عمار در سن نود سالگى در جنگ صفين در ركاب على "ع" به شهادت رسيد.

براى عمار فضائلى زياد وجود دارد كه چند نمونه را در اين كتاب متذكر مى شويم:

1- از مهاجرين به حبشه بود.

2- از نماز گزاران به دو قبله بود "بيت المقدس و مكه مكرمه"

3- حضرت رسول اكرم "ص" به خاندان آل ياسر فرمودند: 'صبرا يا آل ياسر فان موعدكم الجنه' اى خاندان ياسر! در مقابل شكنجه هاى قريش صبر پيشه كنيد كه جايگاه شما بهشت است.

4- مادر عمار اولين زنى است كه در اسلام به شهادت رسيد.

5- رسول خدا "ص" در حق عمار فرموده اند 'تقتله فئه الباغيه' آنگاه گروه ستمگر ترا مى كشند.

6- على "ع" بر عمار نماز گزارد و با دست مبارك خود او را دفن نمود.

شرح حال ابن تيهان

اسم او ابوهيثم بن تيهان است كه روايت شده در جنگ صفين در ركاب على "ع" حضور داشته ولى بعضى گفته اند كه در زمان حيات رسول خدا "ص" رحلت كرده اند. [ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 10، صفحه 107. ]

شرح حال خزيمه بن ثابت

اسم او خزيمه بن ثابت انصارى است ملقب به ذو شهادتين، "چون حضرت رسول اكرم "ص" شهادت او را به منزله دو شهادت اعتبارى كرده اند" وى در غزوه بدر و صفين و ديگر مشاهد حضور داشت. و در جنگ صفين بعد از آن كه عمار كشته شد و به شهادت رسيد آنقدر جنگيد تا به درجه رفيع شهادت نائل گشت.

در كدام خطبه على خبر از غيبت حضرت مهدى مى دهد؟ در خطبه 182.

على "ع" درباره غيبت حضرت مهدى "عج" مى فرمايد: 'فهو مغترب اذا غترب الاسلام و ضرب بعسيب ذنبه...' 'او پنهان خواهد شد هنگامى كه اسلام غروب مى كند و همچون شترى كه از راه رفتن مانده بر زمين قرار مى گيرد و سينه اش را به آن مى چسباند. او باقى مانده اى است از حجتهاى خدا و خليفه و جانشينى است از جانشينان پيامبران!

نام خطبه اى در نهج البلاغه است كه على درباره غصب خلافت و حقانيت خود براى خلافت شرح مى دهد؟ خطبه شقشقيه كه خطبه سوم نهج البلاغه مى باشد. در اين خطبه ابتدا از غصب خلافت شكايت مى كند سپس ترجيح صبر بر قبول خلافت را متذكر مى شود و آنگاه بيعت مردم با خود را يادآور مى گردد.

وجه نامگذارى خطبه به شقشقيه

علت نامگذارى خطبه سوم به شقشقيه اين است كه در متن نهج البلاغه اين كلمه آورده شده در آنجايى كه مى فرمايد: 'تلك شقشقه هدرت ثم قرت' شعله اى از آتش دل بود كه زبانه كشيد و فرونشست.

در كدام خطبه على سن خود را مطرح مى كند؟ در خطبه 27. در اين خطبه مى فرمايد: 'لقد نهضت فيها و ما بلغت العشرين و هانذا قد ذرفت على الستين' من هنوز به بيست سالگى نرسيده بودن كه در ميدان جنگ اسب مى تاختم و اكنون بيش از شصت سال از عمرم مى گذرد.

آخرين خطبه على كدام است؟ خطبه يكصد و چهل و نهم از نهج البلاغه. در اين خطبه على "ع" در مورد حتمى بودن مرگ براى همه انسانها مطالبى را متذكر مى شوند، بعد وصيت خود را بيان مى دارد و به دو چيز سفارش مى كند:

1- اعتقاد به توحيد و يگانگى ذات اقدس اله

2- حفظ سنت و شريعت محمد "ص"

كدام خطبه است كه بعد از خواندن آن، مخاطب حالت غش به خود پيدا كرد و درباره چه موضوعى مى باشد؟ خطبه 'همام' كه درباره صفات متقين مى باشد. [ نهج البلاغه معجم المفهرس، خطبه 193. ]

نقل شده يكى از اصحاب امير مومنان "ع" به نام 'همام' كه مردى عابد و پرهيزكار بود به آن حضرت عرض كرد: اى امير مومنان! پرهيزكاران را برايم آنچنان توصيف كن كه گويا آنان را با چشم مى نگرم! امام "ع" در پاسخش درنگ فرمود، آنگاه فرمود: 'اى همام از خدا بترس و نيكى كن، كه خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه و كه نيكوكارند'، ولى همام به اين مقدار قانع نشد "و در اين باره اصرار ورزيد" تا اين كه امام تصميم گرفت صفات متقين را مشروحا برايش باز گو كند.

بعد از شرح تعدادى از صفات متقين و پرهيزكاران، راوى مى گويد: ناگهان 'همام' ناله اى از جان بركشيد كه روحش همراه از آن كالبدش خارج شد. امير مومنان "ع" فرمود: 'آه من از اين پيشامد مى ترسيدم. سپس فرمود: مواعظ و اندرزهاى رسا به آنان كه اهل موعظه اند چنين مى كند.'

كدام حكمت را على در قبرستان كوفه ايراد كرده اند و خطاب به چه كسى مى باشد؟ حكمت يكصد و چهل و هفت كه خطاب به كميل بن زياد نخعى مى باشد.

كدام خطبه را على در حالت خشم و غضب ايراد فرموده اند و فلسفه آن چيست؟ خطبه 91 كه به خطبه 'اشباح' معروف است.

فلسفه ايراد اين خطبه در حالت غضب اين است كه: مسعده بن صدقه از امام صادق "ع" نقل مى كند، شخصى از امام خواست خدا را آنچنان كه هست برايش توصيف كند كه گويا او را با چشم مى بيند تا بر معرفتش افزوده گردد، امام على "ع" از اين سخن غضبناك شد و اعلام كرد همه حاضر شوند، مسجد كوفه پر از جمعيت شد، امام "ع" بر منبر قرار گرفت در حالى كه غضبناك بود و رنگش متغير، پس از ستايش خداوند و درود بر پيغمبر اسلام "ص" سخنانى در توصيف خدا، آسمان، فرشتگان و زمين ايراد فرمودند.

كدام خطبه بود كه بعد از ايراد آن توسط على مردم به گريه افتادند؟ خطبه هشتاد و سوم كه به خطبه 'غراء' مشهور است.

در اين خطبه على "ع" به پرهيزگارى و تقوى سفارش مى كند و از دگرگونيهاى دنيا و رستاخيز بحثى را مطرح مى نمايد كه شريف رضى مى گويد در خبر است: 'هنگامى كه امام "ع" اين خطبه را ايراد فرمود، بدنها بلرزه، اشكها سرازير و دلها ترسان شد.'

كدام خطبه را على بر روى سنگ ايراد فرمودند و محل ايراد خطبه كجا بود؟ خطبه يكصد و هشتاد و دوم. محل ايراد خطبه در كوفه بود. از 'نوف بكالى' نقل شده كه: امير مومنان "ع" در 'كوفه' بر روى سنگهايى كه 'جعده بن هبيره مخزومى' برايش نصب كرده بود ايستاد و اين خطبه را ايراد فرمود، در حالى كه امام "ع" پيراهنى خشن از پشم بر تن و شمشيرش را با بندى از ليف خرما و در پاهايش كفشى از ليف خرما بود و پيشانيش از اثر سجده پينه بسته بود.

در اين خطبه از ستايش خدا، يكتا پرستى، تقوى و درباره حضرت مهدى "عج" مطالبى ايراد فرموده اند.