فلسفه اخلاق

شهيد استاد مرتضی مطهری

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - سوره اعراف ، آيه 199 .
(2) - تحف العقول ( با ترجمه ) باب " مواعظ النبی و حكمه " ص 8 [ ترجمه : سه چيز از اخلاق بزرگوارانه است : به آنكه با تو قطع رابطه كرده‏ است بپيوندی ، و به آنكه تو را محروم داشته است ببخشی ، و كسی را كه به‏ تو ظلم كرده است عفو نمايی ]
(3) - سوره الرحمن ، آيه 60 [ ترجمه : آيا جزای نيكی غير از نيكی است ؟]
(4) - يعنی شال سرش را
(5) - اصول كافی ، ج 3 ، باب 258 ، ص 239 ، حديث 5 ، و سفينه البحار ، ج 2 ص 723 .
(6) - سفينه البحارج 1 ، ص 411 و محجه البيضاءج 4 ص 121 ، علم اليقين‏ ص 439 .
(7) - [ ترجمه : و به من اخلاق بلند مرتبه را عطا كن ]
(8) - سوره فرقان ، آيه 63 [ ترجمه : و هرگاه كه مردم نادان به آنها خطاب كنند ، با سلامت نفس ( و زبان خوش ) جواب دهند ]
(9) - ديوان منسوب به اميرالمؤمنين علی عليه السلام ص 11 .
(10) - اين كه می‏گويم با هيبت و جلال ، نه علی القاعده می‏گويم ، بلكه‏ تاريخ اين جورمی‏گويد در زمان معاويه يك كسی می‏خواست بيايد به شام ، معاويه كه می‏خواست به او بگويد اگر در مدينه حسين بن علی را ديدی با او چه جور برخورد داشته باش ، گفت اگر رفتی در مسجد پيغمبر ، ديدی مردی در نهايت جلالت و ابهت نشسته و به فلان شكل هم نشسته ، افرادی دور او را گرفته اند و چنان هيبتش انها را گرفته است كه محسوس و محرز است ، واين علامت و اين علامت ، او حسين بن علی است
(11) - اكنون سی سال است كه معاويه در شام عليه علی عليه السلام تبليغ‏ كرده و چه تبليغهای دروغی ! يعنی به عنوان بزرگترين دشمن اسلام ، كه اساسا مردم شام به علی به صورت يك آدمی كه بويی از اسلام نبرده است نگاه‏ می‏كردند . يك وقتی يك شامی با يك كوفی در يك قهوه خانه بين راه به اصطلاح‏ امروز سر يك مسئله نماز مباحثه می‏كردند كوفی خواست بگويد كه حرف من‏ درست است ، گفت آخر من علی را ديدم اين جور نماز می‏خواند شامی گفت : مگر علی نماز هم می‏خواند ؟ ! اين بدبختها ، اين شاميها تا اين حد اغفال و گمراه شده بودند
(12) - منتهی الامال ، ج 1 ، ص 209 .
(13) - سوره نور ، آيه 19 .
(14) - سوره نساء ، آيه 148 [ ترجمه : خداوند دوست نمی‏دارد كه كسی به‏ عيب مردم صدا بلند كند مگر اينكه ستمی به او رسيده باشد ] .
(15) - سوره اعراف ، آيه 199 .
(16) - نهج البلاغه فيض ، نامه 3 ، ص 921 با اين عبارت فاحبب لغيرك‏ ما تحب لنفسك و اكره له ما تكره لها .
(17) - غرر و درر آمدی ، ص 768 ، فصل 80 حديث 151 .
(18) - " اپانيشادها " مجموعه كتب مذهبی هندويی در قديم و از چند هزار سال پيش است و جز كتابهای مهم دنيا به شمار می‏رود استاد بزرگوار ما علامه طباطبايی سلمه الله تعالی چند سال پيش كه اين كتاب را مطالعه كرده‏ بودند ، خيلی اعجاب داشتند ، می‏گفتند معانی فوق العاده عميقی در اين‏ كتاب وجود دارد . الان هم دنيای اروپا برای اين كتاب اهميت فراوانی‏ قائل است .
(19) - لهوف ( با ترجمه ) ، ص 119 نفس المهموم ، ص 187.
(20) - نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص 138 [ ترجمه : زندگی در مرگ‏ شماست در حالی كه پيروز باشيد ] .
(21) - افتادگی از نوار است .
(22) - سوره نور ، آيه 2 .
(23) - سوره شمس ، آيه 1 الی 8 .
(24) - سوره مائده ، آيه . 2
(25) - [ در جلد پنجم " الميزان " صفحه 190 آمده است كه وابصه گفت : پيغمبر سه انگشت خود را جمع كرد و . . . ]
(26) - محجة البيضاء ، ج 1 ص 58 .
(27) - سوره انبياء ، آيه . 73
(28) - بحار الانوار ، ج 45 ، ص 115 ، باب 39 .
(29) - لهوف ( با ترجمه ) ص . 160
(30) - بحار الانوار ، ج 45 ، باب 39 ، ص 117 .
(31) -
(32) - سوره شمس ، آيه 7 و 8 .
(33) - مثنوی مولوی ، صفحه 345 سطر 18 .
(34) - يعنی امر وجدانی .
(35) - [ افتادگی از نوار است ] .
(36) - پاسكال يكی از نوابغ رياضی اروپاست و می‏گويند فوق العاده نابغه‏ بوده است .
(37) - [ افتادگی از نوار است ] .
(38) - سوره آل عمران ، آيه 134 [ فرو برندگان خشم و عفو كنندگان مردم ( آيه در مقام توصيف متقين است ) ] .
(39) - " گبر " يعنی مجوس و " ترسا " يعنی مسيحی .
(40) - سفينة البحار ، ج 2 ، ص 510 ، نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 174 ص 567 [ ايمان بنده استوار نمی‏شود مگر اينكه قلبش استوار گردد ، و قلبش استوار نمی‏شود مگر اينكه زبانش استوار گردد ] .
(41) - سوره نحل ، آيه 90 .
(42) - [ مانند به حركت در آوردن معشوق عاشق را ، و به حركت در آوردن‏ علت معلول را ] .
(43) - سوره اسراء ، آيات 107 و 109 .
(44) - سوره مائده ، آيه 83 [ ترجمه : و چون آياتی را كه به پيامبر فرستاده شده است بشنوند ، می‏بينی كه اشك از ديدگانشان جاری می‏شود زيرا حقانيت آن را شناخته‏اند ] .
(45) - [ ترجمه : نويسندگی شروع شد به عبدالحميد ، و خاتمه يافت به ابن‏ العميد ] .
(46) - مروج الذهب ، ج 2 ، ص 419 .
(47) - سوره توبه ، آيه 128.
(48) - سوره توبه ، آيه 128 .
(49) - سوره نحل ، آيه . 90 [ ترجمه : همانا خدا فرمان به عدل و احسان‏ می‏دهد و به بذل و عطاء خويشاوندان امر می‏كند و از كارهای زشت و منكر و ظلم نهی می‏كند و به شما از روی مهربانی پند می‏دهد باشد كه موعظه خدا را به ياد آوريد ] .
(50) - منتهی الامال ، ج 1 ، ص 113 .
(51) - سوره يوسف ، آيه . 31 [ ترجمه : چون زنان مصری يوسف را ديدند او را بزرگ يافتند و دستهايشان را ( بجای ترنج ) بريدند و گفتند تبارك‏ الله كه اين پسر نه آدمی است بلكه فرشته بزرگ حسن و زيبائی است ] .
(52) - مستدرك 217 / 2 ، لؤلؤ و مرجان ، ص 38 ، بحارج 43 ، ص 272 ، با تعابير مختلف.
(53) - سوره ذاريات ، آيه 56.
(54) - افتادگی از نوار است .
(55) - مفاتيح الجنان ، دعای سحر .
(56) - سوره حديد ، آيه 1 .
(57) - سوره حشر ، آيه 1.
(58) - سوره حشر ، آيه 24 .
(59) - سوره تغابن ، آيه 1 .
(60) - سوره اسراء ، آيه 44 .
(61) - يعنی شما انسانهاييد كه منكوس هستيد ، از اين طرفيد نه رو به آن‏ طرف .
(62) - مثنوی مولوی ، ج 3 ، ص 218 .
(63) - سوره شمس ، آيه 8 .
(64) - سوره انبياء آيه 73 .
(65) - سوره شمس ، آيه 8 .
(66) - سوره نحل ، آيه 68 .
(67) - سوره فصلت ، آيه 12 .
(68) - سوره انعام ، آيه 162 [ ترجمه : همانا نماز و طاعت و كليه اعمال‏ من و حيات و ممات من همه برای خداست كه پروردگار جهانهاست ] .
(69) - نهج البلاغه فيض الاسلام ، باب حكم ، حديث 229 ، ص 1192.
(70) - بحار الانوار ، ج 41 ، باب 101 ، ص 14 ( به جای " نارك " و " جنتك » " به ترتيب " عقابك " و " ثوابك » " آمده است ) از علی عليه السلام .
(71) - سوره منافقون ، آيه 8 .
(72) - سوره نازعات ، آيه 40 و 41 .
(73) - سوره نازعات ، آيات 37 تا 39 [ ترجمه : پس آن كس كه طغيان‏ كرد و زندگی دنيا را برگزيد ، دوزخ جايگاه اوست ] .
(74) - سوره جاثيه ، آيه 23 .
(75) - سوره يوسف ، آيه 53 .
(76) - سوره حشر ، آيه 19 .
(77) - سوره زمر ، آيه 15 .
(78) - نهج البلاغه فيض ، خطبه 175 ، ص 566 به اين صورت : . . .
(79) - نهج البلاغه فيض ، كتاب 31 ، قسمت 46 ، صفحه 929 .
(80) - بحار الانوار ، ج 75 ، ص 135 ، باب 21 .
(81) - فی رحاب ائمة اهل البيت ، ج 4 ، ص 76 .
(82) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(83) - [ تنظيم شده اين سخنرانی در اواخر كتاب آمده است ] .
(84) - سوره منافقون ، آيه 7 .
(85) - نهج الفصاحة ، حديث 325 ، ص 64 .
(86) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص 1273 .
(87) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 390 ، ص 1273 .
(88) - نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص 138 .
(89) - تحف العقول ( با ترجمه ) ص 201 ، حديث 21 .
(90) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 398 ، ص 1277 .
(91) - مفاتيح الجنان ، دعای ابوحمزه ثمالی.
(92) - سفينة البحار.
(93) - انساب الاشراف ، 188 / 3 [ ترجمه : نه ، به خدا قسم مانند يك‏ انسان ذليل با آنها بيعت نمی‏كنم و نيز مانند يك برده فرار نمی‏كنم ] .
(94) -نهج البلاغه فيض ، حكمت 453 ص 1297 .
(95) - تحف العقول ، ص 316 .
(96) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 44 ، ص 1110.
(97) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 297 ، ص 1232 .
(98) - نهج البلاغه فيض ، نامه 31 قسمت 45 ، ص 929 .
(99) - انساب الاشراف ، 171 / 3 .
(100) - ابن عساكر / 164 ، مقتل خوارزمی 223 / 1 ، مناقب 72 / 4
(101) - مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك‏ اختلافی ، ص 120 .
(102) - مقتل خوارزمی ، ج 2 ص 33 - لهوف ( با ترجمه ) با اندك‏ اختلافی ، ص 120 .
(103) - سوره ذاريات ، آيات 20 و 21 .
(104) - غرر الحكم و در الكلم ، فصل دوم ، ص 124 ، حديث 202 .
(105) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(106) - تحف العقول با ترجمه ، ص 512 ، حديث 14 .
(107) - فلاسفه بحثی دارند درباب " ماده و صورت " كه می‏گويند حقيقت هر موجودی ، همان فعليت اخير آن موجود است و غير از آن هر چه هست جزء حقيقتش نيست و در فعليتش دخالت ندارد بحثی فلسفی است و فعلا آن را طرح نمی‏كنم .
(108) - سوره زمر ، آيه 15 [ ترجمه : بگو زيان كردگان كسانی هستند كه‏ خودشان را باخته‏اند ] .
(109) - سوره حشر ، آيه 19 .
(110) -
(111) - يعنی بايستی .
(112) - افتادگی از نوار است .
(113) - مثنوی ، ص 345 ، س 18 .
(114) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 121 ، ص 1145 .
(115) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 121 ، ص 1145 .
(116) - كه " خود " ت او هستی .
(117) - سوره حشر ، آيه 19 .
(118) - بقيه شعر : " و ليس لها فی الخلق كلهم ثمن" فی رحاب ائمة اهل البيت ، ج 4 ، ص 76 .
(119) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 441 ، ص 1293 .
(120) - اصول كافی ، ج 3 ، ص 426 ، حديث 17 .
(121) - سوره شمس ، آيه 7 و 8 .
(122) - مثنوی مولوی ، ج 1 ، ص 18 ، سطر 16 .
(123) - سوره حجر ، آيه 29 [ ترجمه : از روح خود در آن دميدم ] .
(124) - بحار الانوار ، ج 44 ، ص 381 .
(125) - مناقب ابن شهر آشوب ، ج 4 ، ص 110 .
(126) - لهوف ( با ترجمه ) ص 117 .
(127) - سفينة البحار.
(128) - سوره الذاريات ، آيات 20 و 21 .
(129) - غرر الحكم و در رالكلم ، فصل 77 حديث 301 با عبارت : من عرف‏ نفسه فقد عرف ربه » .
(130) - تحف العقول ( با ترجمه ) ص 316 .
(131) - سوره آل عمران ، آيه 190 [ ترجمه : همانا در آفرينش آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز نشانه هايی است برای صاحبان عقل ] .
(132) - سوره ذاريات ، آيات 20 و 21 .
(133) - سوره فصلت آيه 53 [ ترجمه : ما نشانه های خود را در جهان و در نفسهايشان به آنها می‏نمايانيم تا بر آنان روشن گردد كه او حق است ] .
(134) - سوره نحل ، آيه 68
(135) - سوره نمل ، آيه 18 .
(136) - سوره نحل ، آيه 68 .
(137) - نهج البلاغه فيض ، حكمت 409 ، ص 1285 .
(138) -  سوره يونس ، آيه . 26 [ ترجمه : مردم نيكوكار به نيكوترين پاداش‏ عمل خود و زيادت لطف خدا نايل شوند ] .
(139) - سوره نبأ ، آيه 18 .
(140) - نفس المهوم ، ص 36 به نقل از امالی صدوق ، ص 79 مجلس 27 با عبارت فلوان رجلا تولی حجرا لحشره الله معه يوم القيامة » .
(141) - بحار الانوار ، ج 45 ، ص 115 ( باب 39 ) .
(142) - سوره رعد ، آيه 17 .
(143) - سود به معنی اعم نه فقط سود مادی .
(144) - سوره رعد ، آيه 17 .
(145) - نهج الفصاحة ، حديث 2195 ، ص 464 با عبارت: الحكمة ضالة المؤمن‏ فحيث وجدها فهو احق بها » .
(146) - نهج البلاغه فيض الاسلام ، ص 1122 ، حديث 77 .
(147) - مثنوی ، ص 86 ، سطر 6 .
(148) - بحار الانوار ، ج 46 ، باب 19 ، ص 335 با عبارت شرقا و غربا فلا تجدان علما صحيحا الا شيئا خرج من عندنا » .
(149) - سوره قصص ، آيه 80 .
(150) - سوره روم ، آيه 56 .
(151) - ديوان اشعار اميرالمؤمنين ، ص 15 در عبارت استاد " متنعمين‏ بصحبة " آمده است .
(152) - الجنة العاصمة ، ص . 358 .
(153) - بيت الاحزان ، ص 155 .
(154) - نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 193 ، ص 651 .
(155) - سوره آل عمران ، آيه 154 .
(156) - سوره ابراهيم ، آيات 24 تا . 27 .
(157) - سوره نساء ، آيه . 28 [ ترجمه : انسان ، ضعيف آفريده شده است ] .
(158) - سوره بقره ، آيات 204 و . 205 2 ) سوره نساء ، آيه . 135 .
(159) - سوره مائده ، آيه . 8 .
(160) - سوره نساء ، آيه . 148 [ ترجمه : خدا دوست نمی‏دارد كه كسی با گفتار زشت به عيب مردم صدا بلند كند مگر اينكه ظلمی به او رسيده باشد ] .
(161) - " بلاشرط " را مخصوصا قيد می‏كند .
(162) - سوره شمس ، آيات 7 و . 8 [ قسم به نفس و آن كه او را معتدل‏ ساخت و به او شر و خيرش را الهام كرد ] .
(163) - سوره مائده ، آيه . 2 [ در نيكوكاری و تقوا با يكديگر همكاری كنيد و در گناه و ستم همكاری نكنيد ] .
(164) - [ حق هر صاحب حقی داده شود ] .
(165) - سوره نبأ ، آيه . 18 [ آن روزی كه در صور بدمند و گروه گروه به‏ محشر در آييد ] .
(166) - سوره مائده ، آيه . 6 [ آنان را به بوزينه و خوك مسخ نمود ] .
(167) - [ در اينجا نوار افتادگی دارد چند دقيقه از ابتدای جلسه بعد كه در همين موضوع بوده است در دست بود كه عينا ذكر می‏شود : ] اين فلسفه ، مفهوم اصالت وجود را می‏دهد اگزيستانسياليزم يعنی مكتب‏ طرفدار اصالت وجود ، البته در انسان . اين " اصالت وجود " كه در اينجا گفته می‏شود با اصالت وجودی كه ما در فلسفه خودمان می‏گوئيم دوتاست‏ . آن يك مطلب است ، اين مطلب ديگری است آن در كل جهان است ، اين‏ اختصاص به انسان دارد و به علاوه در خود انسان هم باز اين يك مفهوم خاصی‏ است كه ما از اين مفهوم خاص به اصالت وجود تعبير نمی‏كنيم ، نام ديگر رويش می‏گذاريم اين " اصالت وجود " كه سارتر می‏گويد ، در مقابل اصالت‏ ماهيتی كه انكار می‏كنند اين است كه می‏گويند هر موجودی غيراز انسان از جماد و نبات و حيوان ماهيت و ذاتش برهستيش [ تقدم دارد ] .
(168) - [ مردم را بياموزانيد و همين كافی است ].
(169) - [ مكتب اخلاقی راسل را استاد شهيد در يك سخنرانی ديگر ( انتهای‏ بحث اخلاق كمونيستی ) بيان كرده اند نظر به اينكه آن بيان نيز نكات‏ بديعی دارد ، عينا در پايان كتاب آورده شده است ] .
(170) - نهج البلاغه ، حكمت 49.