رواق عصمت

سيد علي حسيني

- ۶ -


فضيلت هاي ناپيدا كرانه

درباره فضيلت هاي بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام گفتن و نوشتن بسي دشوار است؛ آنان كه از نزديك دستي بر آتش دارند و مجموعه روايات، سخنان دانشوران بزرگ اسلام را درباره ايشان بررسي كرده اند به درستي دريافته اند كه تبيين، تنظيم و نگارش درياي ناپيداكرانه فضيلت هاي يادگار رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم، اميرمؤمنان و فاطمه عليهم السلام و خورشيد فروزان سرزمين قم كار آساني نيست.

علامه محقق جناب شيخ فضل علي آقاي قزويني؛ از شاگردان آخوند خراساني در اين باره چنين مي نويسد:

«فضايل و مزايا و مراتب كمال و جلال ظاهري و باطني، صوري و معنوي آن برگزيده ذوالجلال، خارج از حد و وهم و خيال و بيرون از باطن و مقال است؛ به رنگ و بو و خط و خال چه حاجت روي زيبا را. در خانواده رسالت و طهارت بعد از بي بي عالم حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت صديقه صغري زينب كبري عليهاالسلام زني به اين جمال و كمال و علو مكان و رفعت شأن و بنالت و بزرگي مقام [پا به عرصه وجود نگذاشته است و ايشان ] ثالثةالثلاثة و ثانيةالاثنين است و بعضي خصوصياتي است كه مخصوص به خصوص همين بي بي است مثل نصّ بر زيارت و امثال آن...»(1)

همان طور كه در سخنان مرحوم قزويني خوانديم فضيلت ها، مزيت ها و مراتب كمال فاطمه معصومه عليها السلام بي بديل است و مايه مباهات و افتخار معصومان عليهم السلام(2).

پيشگويي امام صادق عليه السلام

بر طبق روايتي پيش از آن كه امام كاظم عليه السلام متولد شود، امام صادق عليه السلام از دفن فاطمه معصومه عليها السلام در قم خبر داده و اشاره فرموده است كه: «قم حرم ما اهل بيت است از آن روي كه دخترم فاطمه در آن مدفون مي شود»؛ آنگاه حضرت مي فرمايد:

«آگاه باشيد حرم خدا مكه است و حرم پيامبرش مدينه و حرم اميرالمؤمنين كوفه است و آگاه باشيد همانا حرم من و فرزندانم پس از من، قم است. همانا قم كوفه كوچك است و سه در از درهاي هشتگانه بهشت به سوي قم گشوده مي شود. بانويي از تبار من در قم دفن مي گردد و نام او فاطمه دختر موسي است و با شفاعت او همه شيعيان من داخل بهشت خواهند شد.»(3)

بر پايه اين حديث شريف و احاديثي از اين دست قم حرم اهل بيت است و پس از امير مؤمنان عليه السلام حرم اهل بيت عصمت عليهم السلام قم است و به قدري فضيلت دارد و فضاي آن انسان ساز وايمان آفرين است كه سه در از هشت در بهشت به سوي آن گشوده مي شود.

دليل اين همه منزلت و عظمت براي قم آن است كه فاطمه دختر موسي بن جعفر عليه السلام در آنجا مدفون مي گردد. به عبارت ديگر چون امام صادق عليه السلام قم را حرم خود و فرزندانش دانست و از منزلت و فضيلت آن خبر داد، جاي اين سؤال بود كه اين همه مقام و فضيلت قم براي چيست و از كجا نشأت گرفته است؟ لذا حضرت در مقام بيان علت و سرّ اين همه فضيلت فرمود «تقبض فيها امرأة من وُلدي» و علت عظمت قم را دفن فاطمه دختر موسي بن جعفر عليهما السلام در آن دانست.

از سويي كرامت هاي متنوع و متعددي از بارگاه نوراني آن حضرت پديد آمده است به گونه اي كه به هيچ وجه نمي توان در آن ها ترديدو شبهه نمود و نيز سخنان دانشوران بزرگ شيعه درباره عظمت آنبانو بزرگوار و روايات رسيده از سه امام معصوم عليهم السلام درباره آن بانوي بزرگ و مسائلي از اين قبيل، از نشانه هاي متقن فضيلت و منزلت والا و بلند آن حضرت است كه در اينجا گوشه اي از آن همه فضايل بيان مي شود:

1. شأن عظيم و منزلت والا

در زيارت نامه آن حضرت مي خوانيم كه شما نزد خداوند متعال مقام و منزلتي والا و ارجمند داريد «يا فاطمة اشفعي لي في الجنة فانّ لك عندالله شأناً من الشأن» اين جمله نشان گر آن است كه حضرت فاطمه معصومه در درگاه خدا مقامي بس ارجمند دارد. تأكيد جمله با «انّ» استعمال واژه «عندالله» و تركيب خاص كلمه «شأناً من الشأن» و درخواست شفاعت از ايشان پيش از اين جمله نشان گر مقام ارجمند حضرت فاطمه معصومه عليها السلام است، مقامي نزد خدا كه درك آن تنها براي آنان كه به حريم «عنداللهي» راه يافته اند. توان آن را دارند كه آن مقام را بشناسند و با الفاظ و واژه ها آن را براي ديگران به تصوير كشند. جناب قزويني در اين باره چنين مي نويسد:

«تنوين (شأناً) براي تعظيم است و الف و لام (من الشأن) براي عهد و اين... مقام كمال و افضل مراتب جلال است كه عقول در ادراك آن قاصر و افهام در فهم آن عاجز است هر چه گفته شود عبارت بلكه يك معنايي است كه لفظ و عبارت ندارد بلكه مقامي است [كه ] تصور آن نتواند كرد مگر كساني كه داراي آن مقام باشند يا قريب به آن مقام به اندازه حوصله و استعداد.»(4)

با توجه به اينكه اين تعبير و يا شبيه به آن درباره ائمه عليهم السلام و در زيارت نامه هايشان(5) آمده است بايد به طور فشرده به نكته هاي لطيف نهفته در آن اشاره كرد:

1. ائمه عليهم السلام در درگاه خداي متعال شأن عظيمي دارند كه اعتقاد به اين شأن و اعتراف به آن بايد از باورهاي ديني انسان هاي ولايتمدار باشد.(6)

2. بي شك حضرت فاطمه معصومه عليها السلام با همه بزرگي و جلالت قدري كه دارد به مرتبه معصومين عليهم السلام نمي رسد، ولي مقايسه و تطبيق اين جمله «فانّ لك عندالله شأناً من الشأن» با جمله هاي مشابهي كه درباره معصومين عليهم السلام آمده است، نشان مي دهد ايشان نيز در شأن و مقامي نزديك به مراتب ائمه عليهم السلام قرار دارد؛ به عبارت ديگر شأن ايشان نيز از همان سنخ است گرچه محدودتر و رتبه اي پايين تر از آن. به هر حال آنچه بسيار اهميت دارد آن است كه همان تعبير كه درباره امامان معصوم عليهم السلام به كار رفته است كه در زيارت نامه ايشان نيز آمده است.(7)

3. واژه «عند الله» (نزد خدا) شايسته تأمل و دقّت بسيار است و ظاهر آن نشانگر آن است كه اين شأن و مقام در درگاه الهي است؛ در حريم و آستان پروردگار متعال گروهي از فرشتگان، پيامبران، امامان معصوم و اولياء الهي از مقام ها و مراتبي برخوردارند ولي مقام ها متفاوتند و اين تفاوت آنچنان زياد است كه نزديك به بي نهايت مي نمايد و حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در زمره دارندگان چنين جايگاه و مقامي به شمار مي آيد آنچنان مقام و منزلتي والا و پاپيدا كرانه كه هر مقدار از آن بهره برده شود؛ هيچ از آن كم نشود و آثار و بركات فراوان آن همواره شامل حال همگان شود.

4. يكي از آن همه آثار داشتن حقّ شفاعت است، خداوند به حضرت معصومه عليها السلام به دليل داشتن اين مقام ارجمند اذن داده است تا در قيامت شفاعت كند، شفاعتي دامن گستر كه درباره عظمت و گستره آن توضيح داده خواهد شد.(8)

2. حق عظيم

كساني كه در درگاه الهي شأني خاص دارند و روح پاك و عظمتشان منشأ آثار و بركات فراوان است و ظهور معجزات و كرامات فراوان از بارگاه ملكوتي ايشان در هدايت مردم و دستگيري غير محسوس و گاه محسوس و آشكار گم كردن راه حق و حقيقت تأثير بسيار دارد، حق بزرگي بر مردم دارند و انسان بايد آن حق را بشناسد و ارج نهد.

در روايتي كه از حضرت رضا عليه السلام نقل شده است درباره آن حضرت چنين آمده است: «...من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»(9) كسي كه فاطمه معصومه عليها السلام را زيارت كند و حقش را بشناسد بهشت از آن اوست (وارد بهشت خواهد شد).

بر طبق اين روايت آن حضرت حق عظيمي دارد كه دستيابي به پاداش زيارت ايشان در گرو شناخت آن حق است، اين پرسش مطرح است كه آن حق عظيم چيست؟

اين تعبير نيز در زيارت هاي ائمه عليهم السلام نقل شده است، به ويژه در زيارت هاي امام حسين و حضرت رضا عليهما السلام نقل برخي از آن ها براي توضيح بيشتر اين تعبير مناسب مي نمايد، در زيارت حضرت رضا عليه السلام «أتيتك... عارفاً بحقك...»(10) و در جاي ديگر چنين مي خوانيم «جئتك عارفاً بحقك، مستبصراً بشأنك...»(11)

درباره ائمه عليهم السلام سخناني از اين دست در پي تبين اين نكته است كه لازم است انسان ها به امامت و ولايت آنان باور داشته باشند؛ يعني معتقد باشند حجت خدا در روي زمين اند و اطاعت از آنان واجب است.

درباره حضرت معصومه عليها السلام نمي توان از اين جمله چنين تفسيري ارائه داد. چه اين ايشان نه داراي مقام امامت امت و نه حجت خدا در زمين. از اين رو اين تعبير درباره ايشان معنايي ديگر دارد؛ و درباره معناي آن احتمال هاي زير قابل توجه مي نمايد:

1. مقصود آن است كه زاير ايشان بايد باور داشته باشد كه خداوند به ايشان مقامي ارجمند عنايت فرموده است؛ بدين سان كه درست است همه آدميان انسان هستند و خداوند خالق همه آنها است اما جوهر و ذات آنان با يكديگر متفاوت است به همان سان كه طلا با خاك و سنگ تفاوت دارد و خداي متعال جوهر و ذات فاطمه معصومه عليها السلام را در اوج ارزش آفريده است؛ نشانه پاكي و تشخيص ذاتي افراد آن است كه معصوم عليه السلام كسي را برگزيند و روي آن به طور خاص انگشت گذاشته و تأكيد ورزد و اين نكته را مي توان از رواياتي كه در فضيلت آن حضرت از امام معصوم عليه السلام وارد شده است، بدست آورد.

2. مقصود از «عارفاً بحقها» آن است كه زاير آشنا بهحق ايشان و اهل بيت عليهم السلام باشد؛ چه اينكه جز در اين صورت به آن پاداش عظيم دست نخواهد يافت و طعم شيرين زيارت ايشان را نخواهد چشيد بل آن را به درستي درك نخواهد كرد، زيرا در اين زيارت افزون بر پيامبر و فاطمه زهرا عليها السلام نام دوازده امام شيعه با القاب برگزيده و خاص به هر يك از آنان آمده است و در پايان در سلام به حضرت ولي عصر ارواحنافداه به امامت و حجت بودن ايشان و امام پيش از ايشان، اشاره شده است.

و اين همان حقي است كه در زيارت حضرت معصومه عليها السلام مي خوانيم: «و ان لا يسلبنا معرفتكم» و به گفته برخي از محققان از بررسي دقيق مجموع رواياتي كه در اين مقام وارد شده است و بررسي صدر و ذيل مطالب آنان اين نكته به دست مي آيد؛ مقصود آن است كه اعتقاد به اين حق عظيم تنها در صورتي ممكن است كه شخص به امامت و ولايت ائمه معتقد باشد و ارتباط فاطمه معصومه عليها السلام را با آن ها بشناسد و در اين فرض است كه معرفت به حق آن حضرت ميسور است.

3. همان طور كه پيش تر اشاره شد فاطمه معصومه عليها السلام گرچه در مرحله معصومان عليهم السلام نيست و مقام آن ها را ندارد ولي داراي منزلتي بزرگ و حقي عظيم است كه از سنخ و نوع همان حق و منزلت ائمه عليهم السلام است گرچه در رتبه اي پايين تر و محدودتر، شايد به همين دليل باشد كه در زيارت نامه ايشان وي نيز در شمار اهل بيت عليهم السلام قرار گرفته و چون همه آنان مخاطب اند ايشان نيز در ضمن آنان مورد خطاب قرار مي گيرد. به عنوان نمونه در زيارت ايشان چنين مي خوانيم «...و ان لا يسلبنا معرفتكم...» بدين سان همان طور كه ائمه معصومان عليهم السلام حقي عظيم دارند و وجودي خاص و مقامي بزرگ، فاطمه معصومه عليها السلام نيز در شعاع وجودي آنان قرار دارد و مثل آنان روح بلند و قبر مقدسش منشأ آثار فراواني است. و همان تعابير درباره ايشان به كار رفته است و كسي كه به زيارت ايشان مي آيد بايد شأن جليل و حق عظيم آن بزرگوار را بشناسد.

علامه قزويني در اين باره مي نويسد:

«و محتمل است مراد آن باشد كه اين بي بي به واسطه كثرت عبادت و نهايت ظهور ارادت و معرفت و اخلاص در حق امام و كمال مراقبت در آداب شريعت و طريقه آباء و اجداد خود، قولاً و عملاً به نهايت درجه ايمان به درجه [اعلاي ] يقين [رسيده است ] و داراي مقام عين اليقين است مثل جده اش فاطمه زهرا عليها السلام.(12) به هر حال اين جمله «عارفاً بحقها» كه دست كم بر مطلوب بودن شناخت حق آن بي بي دلالت دارد و تا حدودي مي توان مضمون آن را از مطالب ديگري كه درباره ايشان به ما رسيده است، استنباط كرد، نشان گر فضيلتي بزرگ براي آن حضرت است.

3. مقام شفاعت

اعتقاد و باور به رستاخيز از مهم ترين آموزه هاي اديان بزرگ آسماني است. تعاليم نجات بخش اسلامي نگاه تنگ نظرانه به هستي ندارد و آن را در حصار ماديات به اسارت نمي كشد، بر پايه اين تعاليم در جهاني ديگر كه آخرت نام دارد پروردگار عالم از همه آدميان حساب دقيق و سختي خواهد كشيد؛ اين حسابرسي به گونه اي است كه بسياري مردود، هراسان و شايسته كيفر الهي خواهند شد. در اين روز گروهي از بندگان ممتاز و شايسته به دليل شأن عظيمي كه در درگاه الهي دارند مي توانند از ديگران دستگيري كنند و آن دسته از انسان هاي گناهكار را كه زمينه جذب عنايت الهي و دخول در بهشت را دارند، از دشواري ها و عذاب دردناك خدا برهانند و وارد بهشت كنند؛ اين مقام، بسي ارجمند، و قابل توجه است و تصور آن براي ما دشوار و از آن جا كه كسي جز پروردگار عالم از موقعيت و منزلت آدميان در آن روز آگاهي ندارد، تنها از طريق وحي و معصومان عليهم السلام مي توان از دارندگان اين مقام در روز رستاخيز، آگاه شد و عقل در اين وادي جايگاهي ندارد.

از زيارت نامه حضرت معصومه عليها السلام و برخي روايات استفاده مي شود، فاطمه معصومه عليها السلام از كساني است كه داراي اين مقام عظيم است؛ صد البته موقعيت ايشان در روز قيامت به گونه اي است كه مي تواند شفاعتي كلي داشته و همه شيعيان گناهكار را كه در خور شفاعت هستند، با اذن الهي مشمول شفاعت قرار دهد. بر طبق روايتي كه پيش از اين به آن اشاره شد، امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «همه شيعيان با شفاعت ايشان داخل بهشت خواهند شد».

از روايات رسيده از معصومان عليهم السلام استفاده مي شود كه همه معصومان، از آن جمله فاطمه زهرا عليها السلام برخوردار از مقام محمود و شفاعت مقبولند. فاطمه زهرا و كساني مانند حضرت زينب كبري عليها السلام و حتي مؤمنان به طور محدود مقام شفاعت دارند و مي توانند شفاعت كنند ولي فاطمه معصومه عليها السلام كسي است كه در پرتو شفاعت او شيعيان وارد بهشت خواهند شد.

به عبارت ديگر در واقع فاطمه معصومه عليها السلام درباره شفاعت مؤمنان گناهكار فضيلتي بزرگ دارد؛ اينكه ايشان داراي مقام شفاعت هستند؛ آن هم شفاعتي كلي، چه اين كه طبق روايت ياد شده آن حضرت همه شيعيان را شفاعت خواهد كرد، و اين مقامي است كه خداوند متعال به آن بانوي عظيم الشأن داده است؛ علامه شيخ فضل علي آقاي قزويني در اين باره توضيح قابل توجهي داده است:

«معلوم است آن شفاعتي كه تمام شيعيان حضرت صادق داخل بهشت مي شوند، شفاعت عامه تامه حكميه است كه از شئونات ولايت و مقام عصمت و امامت است نه از سنخ شفاعتي كه هر مؤمني داراي آن مي باشد، بلكه همان مقام شفاعت كه جده بي بي حضرت زهرا عليها السلام دارد، همان مقام در حق بي بي ثابت است...»

4. زيارت منصوص

تتبّع در زيارت هاي رسيده از معصومان عليهم السلام نشان گر آن است كه پس از حضرت فاطمه زهرا عليها السلام درباره هيچ يك از زنان بني هاشم - جز حضرت معصومه عليها السلام از ناحيه معصوم - زيارتي وارد نشده است بلكه هيچ بانو و خاتوني از بني هاشم در خانواده عصمت و طهارت حتي حضرت زينب كبري عليها السلام منصوص الزيارة نيست(13) و اين تنها فاطمه معصومه عليها السلام است كه امام رضا عليه السلام، درباره ايشان اين زيارت نامه پر محتوا را انشاء فرمود. درست در زماني كه بسياري از امام زاده ها در برخي از مناطق ايران مدفون شده بودند و مردم آن مناطق نزد حضرت رضا عليه السلام آمد و شد داشتند، اما حضرت درباره هيچ كدام از آنها زيارتي انشاء نكرد، جز خواهر گرامي اش حضرت فاطمه معصومه عليها السلام.

5. مراسم دفن

اعتقاد شيعيان درباره امامان معصوم عليهم السلام آن است كه امام معصوم را تنها امام معصوم بايد به خاك بسپارد و مراسم دفن او را انجام دهد.(14) درباره غير از امامان معصوم عليهم السلام و حضرت زهرا عليها السلام و شهداي كربلا ديده و شنيده نشده است كه امام معصوم به طور غير عادي كسي را دفن كند.(15) و فاطمه معصومه عليها السلام تنها كسي است كه به طور غير عادي و به صورت كاملاً ناگهاني دو سوار آمدند و بعد از نماز خواندن بر آن بزرگوار او را به خاك سپردند، گفته شده است كه اين دو سوار علي بن موسي الرضا و جوادالائمه عليهم السلام بوده اند.(16) به هر حال دفن ويژه حضرت معصومه عليها السلام - همان طور كه شرح آن گذشت - از فضيلت هاي آن بانوي ارجمند است.

6 . افتخار امام صادق عليه السلام به فاطمه معصومهعليها السلام

از روايات استفاده مي شود كه نام مبارك فاطمه معصومه عليها السلام پيش از تولد، همانند نام فاطمه زهراء زينب كبرا و حضرات معصومين عليهم السلام پيش از تولد ايشان نزد پيامبر و خاندان مطهرش به طور خاص معين و محفوظ بوده است ؛ امام صادق عليه السلام مي فرمايد: به زودي در شهر قم بانويي از تبار من مدفون خواهد شد كه نامش فاطمه است(17) لقب «معصومه» كه با الف و لام در برخي از روايات آمده است نيز نشانگر آن است كه مردم ايشان را دست كم بسيار پاك و منزه و نزديك به معصوم مي دانسته اند؛ زيرا در روايت با الف و لام آمده است و الف و لام عهد ذهني است، در اذهان مردم چنين موقعيتي ايشان داشته است در باره هجرت ايشان و رحلت يا شهادت ايشان پيش تر آورديم كه مأمون از موقعيت عظيم اجتماعي ايشان آگاهي داشت از اين رو شهادت مستقيم آن بانوي عظيم الشأن را به مصلحت حكومت نمي دانست و منافقانه و زيركانه بر پايه برخي از روايات ايشان را مسموم ساخت. و اين خود فضيلتي است عظيم(18). و نكته مهمتر در اين روايت و رواياتي از اين دست آن است كه امام عليه السلام به وجود او افتخار مي كند، همانطور كه به وجود حضرت فاطمه زهراء عليها السلام افتخار مي كردند در روايتي كه از امام جواد عليه السلام درباره پاداش زيارت ايشان نقل شده، آن حضرت از فاطمه معصومه عليها السلام با عنوان «عمه من» ياد مي كند.

مناسب مي نمايد در همين جا به يكي از ديگر فضيلتهاي آن حضرت اشاره شود، بر طبق روايات متعدد و متنوعي، شهر قم از منزلت و جايگاه ويژه اي دارد، حرم أهل بيت عليهم السلام و... است. بر طبق برخي از روايات يكي از دلايل مهم ارزش و جايگاه ويژه شهر قم، مقبره مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها است.

7. ثواب زيارت فاطمه معصومهعليها السلام

همانطور كه خواهد آمد بر طبق احاديث معتبر زيارت فاطمه معصومه عليها السلام پاداش عظيمي دارد،

امام صادق، امام رضا و امام جواد عليهم السلام فرموده اند زيارت آن حضرت بهشت برين الهي را به عنوان پاداش و اجر براي زائرانش به ارمغان مي آورد و اين از ديگر فضيلت هاي كم نظير آن بانوي عظيم الشأن است و پس از معصومان از آن جمله فاطمه زهرا عليها السلام در باره بزرگان خانواده عصمت و طهارت و اهل بيت كمتر شخصيتي را مي توان يافت كه چند معصوم عليهم السلام ثواب و اجر و فضيلت براي زيارتش تعيين كرده باشند. در زيارت ايشان آمده است كه نزد سر رو به قبله بايست و پس از تسبيح حضرت زهرا (با مقدم داشتن «سبحان الله» بر «الحمدالله») ايشان را به كيفيتي در روايت آمده زيارت كن و اين نشان گر لزوم احترام خاص به آن حضرت و در نتيجه شأن خاص ايشان است.

8 . بانوي فرهيخته

همانطور كه پيش تر اشاره شد اوضاع و احوال و نظارت دقيق دستگاه خلافت عباسيان بر حضرت موسي بن جعفرعليه السلامو خانواده اش به گونه اي بود كه از بسياري از مسايل مرتبط به فاطمه معصومه عليها السلام اطلاعي در دست نيست، با اين حال اطلاعات اندكي كه در باره ايشان رسيده است نشانگر درياي ناپيداكرانه دانشآن بانوي فرهيخته است. بر طبق روايتي گروهي از شيعيان به خانهامام موسي بن جعفر عليه السلام رفتند آن حضرت در خانه نبود؛آنان نامه هايي با خود آورده بودند كه سئوال هاي شرعي در آن نوشته شده بود، سئوال ها را به خانه آن حضرت دادند، روز بعد كه براي بازگشت به وطن خود آماده شده بودند به خانه آن حضرت آمدند و فهميدند كه هنوز امام موسي بن جعفر عليه السلام به منزل تشريف نياورده اند. فاطمه معصومه عليها السلام پاسخ آنها را نوشته و بدانان تحويل داد، آنان با خوشحالي مدينه را ترك كردند در راه با حضرت موسي بن جعفر عليه السلام برخورد كردند كه به مدينه مي آمد، ماجرا را به ايشان عرض كردند، آن حضرت پرسشها و پاسخ ها را مطالعه كردند و در باره دختر ارجمندشان سه بار فرمودند: «فداها أبوها» پدرش فدايش باد.(19) با توجه به اين كه در آن تاريخ سن فاطمه معصومه عليها السلام بسيار كم بود، اين حديث از علم فراوان ايشان در كودكي حكايت دارد و در واقع بر پايه اين حديث ايشان مانند عمه اش زينب «عالمة غير معلمه» است و به تعبير حضرت امام خميني رحمه الله مانند مادرش فاطمه زهرا عليها السلام است.

وان يك امواج علم را شده مبدا
وين يك افواج علم را شده مصدر.(20)

فاطمه معصومه عليها السلام در زمره راويان احاديث معصوم عليهم السلام است. آن حضرت روايات معدودي را توسط راويان واسطه بين او و حضرت فاطمه زهرا عليها السلام توسط آن بزرگوار از رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم نقل كرده است كه اكثرآنها در باره ولايت علي بن ابي طالب و حقانيت مذهب و مرام تشيع است؛ و اين نكته نشان گر هوشياري و تحليل درست و دقيق ايشان از اوضاع و احوال فضاي فرهنگي حاكم بر جهان اسلام در آن روزگار است؛ چه اين كه در آن زمان پايه ها و اركان مسأله توحيد و نبوت براي مسلمانان روشن بود و از اين ناحيه مشكلي وجود نداشت و مسائلي از قبيل خلق قرآن كه در زمان مأمون به آن دامن زده مي شد بود نوعي ايجاد انحراف در اذهان علما و مردم بود، زيرا توجه مردم به حقانيت اهل بيت براي مأمون بسي خطرناك بود خطري كه در نهايت براي فرار از آن مأمون علي بن موسي الرضا عليه السلام را به طوس فرا خواند و همه لوازم آن را پذيرفت. در اين شرايط خاص، فاطمه معصومه عليها السلام روايتي درباره حماسه غدير و به حق بودن امام علي بن ابي طالب عليه السلام نقل فرموده است.

به عنوان نمونه او در روايتي - كه گروهي از محدثان و عالمان اهل سنت آن را روايت كرده اند -(21) از فاطمه زهرا عليها السلام چنين نقل كرده است:

«أ نسيتم قول رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم يوم غدير: من كنت مولاه فعليّ مولاه و قوله صلي الله عليه وآله وسلم أنت منّي بمنزلة هارون من موسي عليه السلام»:

«آيا فراموش كرده ايد سخن رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم را در روز غدير خمّ كه به علي عليه السلام فرمود: هركس كه من مولاي اويم، علي مولاي او است. و يا سخن آن حضرت كه به علي عليه السلام فرمود: مقام تو نسبت به من مانند مقام هارون است نسبت به موسي. (همانطور كه هارون وصي موسي بود تو نيز وصي من هستي)(22).

در واقع رواياتي از اين دست مرهمي بود بر زخم خطرناك و سرطاني اي كه حيات و نشاط پيكره انديشه اسلامي را تهديد مي كرد و راه حلي بود كه مي توانست زمينه را براي بهترين بهره وري هاي اصولي، ماندگار و سودمند از فرصت هاي بدست آمده در آن روزگار فراهم آورد.

9. بر ستيغ معنويت

از مهمترين امتيازها و فضيلت هاي حضرت فاطمه معصومه عليها السلام شكوفايي بي كران معنويت و روح بلند آن بانو بود؛ با كمال تأسف در باره چند و چون سلوك و عبادت هاي ايشان اطلاع چنداني در دست نيست اما تأكيد و تشويق فراوان أئمه عليهم السلام بر زيارت و وجود نكته هايي كه در زيارت نامه ايشان آمده نشان گر آن است كه آن حضرت داراي روحي بلند و اقيانوسي ناپيداكرانه از معنويت و قرب به خدا بود، چه اين كه به لحاظ معنوي زيارت قبور وقتي مي تواند زاير را به نشاط آورد و روح او را پالايش كند كه صاحب قبر زيارت شده از گستره و بلنداي روحي و معنوي برخوردار باشد و هر مقدار مقام و منزلت معنوي شخص زيارت شده برتر باشد، تأثير شگرف تري بر روح زاير مي گذارد گواه اين مطلب تجربه هاي فراواني است كه از عظمت و بزرگي روح آن يادگار اميرمؤمنان و فاطمه زهرا عليهما السلام حكايت دارد.

بسياري از مراجع بزرگ تقليد از قبيل آية الله بروجردي،امام خميني رحمهم الله و مردان ميدان معنويت از قبيل ميرزا جواد ملكي تبريزي عليه الرحمه و... همواره با استمداد از روح بلند و موقعيت خاص ايشان توانسته اند به مراتب معنوي و علمي مورد نظر خود دست يابند. عبادت هاي و مناجات هاي خالصانه و خاشعانه ايشان در طول هفده روز اقامت در قم در محل خاصي كه نام آن را به حق «بيت النور»(23) نهاده اند از ديگر نشانه هاي توجه خاص ايشان به خدا و سلوك براي صعود به سوي پروردگار و قرب به حضرت حق است.

10. بهترين دختر موسي بن جعفر عليه السلام

امام موسي بن جعفر عليه السلام دختران متعددي داشت، بر پايه گروهي از روايات آن حضرت 19 يا 20 دختر داشتند(24) كه به گفته جناب شيخ مفيد «هر كدام از آنان داراي نوعي فضيلت بودند».(25) در اين ميان فاطمه معصومه صلوات الله عليها با فضيلت ترين آنان به شمار مي آيد، نام چهار دختر آن حضرت فاطمه بود اما فاطمه مطلق تنها فاطمه معصومه عليها السلام بود، درباره فضيلت بقيه دختران و حتي پسران ايشان، تعبيرهاي شگفت انگيزي كه از أئمه عليهم السلام در باره ايشان، نقل شده، نيامده است. و نيز در باره تأكيد بر زيارت، پاداش زيارت و... آن چه در باره ايشان فرموده اند منحصر به فرد است. اينها و جز اينها سبب شده است كه علما آن بزرگوار را بهترين و با فضيلت ترين دختر امام موسي بن جعفر عليه السلام بدانند، جناب شيخ عباس قمي در اين باره در منتهي الآمال چنين مي نويسد:

«اما دختران حضرت موسي بن جعفر عليه السلام بر حسب آنچه به ما رسيده افضل آنها سيده جليله معظّمه فاطمه بنت امام موسي عليه السلام معروف به حضرت معصومه عليها السلام است كه مزار شريفش در بلده طيبه قم است كه داراي قبّه عاليه و ضريح و صحن هاي متعدده و خدمه بسيار و موقوفات است و روشني چشم اهل قم و معاذ و ملاذ عامه خلق است...».(26)

11. همشيره ماه و دخت خورشيد

از ديگر فضيلت هاي بسيار مهم حضرت فاطمه معصومه عليها السلام آن است او دختر رسول خدا، دختر خديجه و فاطمه، دختر امير مؤمنان، حسن و حسين عليهم السلام است؛ او دخت ولي خدا، همشيره ولي خدا و عمه ولي خدا است؛ رنگ روي پنج تن آل عبا و اصحاب كسا و ولي خدا در گوهر ذات و حقيقت ايشان جلوه گر است.

براي توضيح مطلب ياد شده مقدمه اي لازم است كه تا حدودي اين فضيلت حضرت معصومه عليها السلام را مي نماياند، چون كه اين مقدمه نگاهي است كلي به فضايل ايشان.

امتيازها و تشخص هاي آدميان

امتيازها و تشخص هاي آدميان پنج نوع است:

1. تشخص جوهري و ذاتي: گرچه آدميان مشتركات فراوان دارند اما گوهر و ذات آنان تفاوت هاي مهمي دارد، به همان سان كه به لحاظ جسمي و قيافه ظاهري متفاوت هستند يعني چونان كه قيمت و ارزش طلا و مس و آهن بسيار با هم فرق دارد؛ گوهر گروهي از آدميان هم طلايي است و پرقيمت و گروهي هم از آنان كم ارزش تر است و يا اصلاً فاقد قيمتند و آدميان در اين باره نسبي هستند از والاترين و بالاترين قيمت ها كه تصور آن را نمي توان كرد گرفته تا كمترين ارزشها و پايين ترين قيمت ها و در ميان اين دو مرتبه بالا و پايين درجه هاي مختلف و متنوعي وجود دارد كه هر كس در جاي خويش قرار دارد و اين خداوند متعال است كه دانش بيكران و علم نامحدودش بر همه كس و همه چيز احاطه دارد. بخشي از اين مرتبه و منزلت به ذات انسان مرتبط است؛ به عنوان نمونه در همين اثر در باره آدم، نوح، خاتم النبيين، ابراهيم، موسي و عيسي خواهيم خواند كه خداوند آنان را از ميان مردمان انتخاب كرده و برگزيده است و خاتم النبيين و رسول خدا را از ميان آنان انتخاب فرموده و به او لقب و عنوان «مصطفي» داده است. كسي را كه خداوند انتخاب كند و يا معصوم روي او انگشت گذارد بي شك گوهر گران و ذات پاك و مطهري دارد، به عنوان نمونه چون علي اكبر عليه السلام به ميدان رفت امام حسين عليه السلام اين آيه را تلاوت فرمود كه «ان الله اصطفي آدم و نوحاً و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين ذرية من بعضعهم...»(27) از آيه شريفه چنين استفاده مي شود كه خداوند به برخي از آدميان امتيازهاي خاص و تشخص هاي ويژه اي داده است. در روايتي پيامبر خداصلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:

«خدا چون مخلوقاتش را آفريد، آدميان را از ميان آنان برگزيد و از ميان آنان عربها را و از بين آنان (قبيله) مضر را و از مضر قريش را و از ميان قريش هاشم را و از ميان هاشم مرا و اهل بيت مرا برگزيد...»(28) بدين سان بر طبق اين روايت و رواياتي از اين قبيل(29) آن حضرت گرانمايه ترين گوهر و ذات خاص به خود را دارد.

از احاديث و متن زيارت نامه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام استفاده مي شود كه آن حضرت از گوهر ناب و گران حقيقت پيامبر، امير مؤمنان و اهل بيت عليهم السلام سهمي دارد و فرزند شايسته آنان و وارث قابل توجهي از فضيلتهاي آنان است ؛ شايد معناي اين حديث شريف كه «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة»: «كسي كه او را زيارت كند و حقش را بشناسد، بهشت بر او واجب مي گردد». در بردارنده همين معنا باشد يعني كسي او را زيارت كند و منزلت او و تشخص و امتياز ذاتي و جوهري او را بشناسد.»(30)

2. تشخص و امتياز به دليل عنايت هاي خاص خدا و أئمه معصومان عليهم السلام.

گاه خداوند به شخصي عنايت هاي خاص دارد به عنوان نمونه كسي كه به حرم مطهر رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم و يا امام حسين عليه السلام در كربلا رفته است و در آن جا به او عنايتي خاص شده است، مثلاً مريض بوده شفا يافته است و يا حاجتي داشته، روا شده است و يا به مقامي معنوي دست يافته و روحش جلا يافته است. اين ها كاشف از توجه خاص الهي و امتياز و تشخص ويژه اي است كه خداوند متعال براي صاحبان اين اماكن مقدس و بقاع متبرك قرار داده است.

چنانچه در رابطه با حضرت فاطمه معصومه عليها السلام با تأمل در روايات مرتبط به ايشان و توجه به هزاران كرامت و عنايت ديده شده از بارگاه ملكوتي اش در مي يابيم كه آن وجود مقدس همواره مورد عنايت خاص خدا و أئمه عليهم السلام بوده و در پيشگاه الهي نسبت به ديگر فرزندان حضرت موسي بن جعفر عليه السلام بعد از امام رضا عليه السلام از تشخص و امتياز خاص برخوردار مي باشد.

3. شكوفايي و بالندگي تشخص ها:

اگر انسان بتواند تشخص و امتيازي را كه به او داده اند در مقام عمل ترسيم، حفظ و بالنده سازد و آشكار كند به موفقيت مهمي دست يافته است؛ متأسفانه به دليل ستم حكومت ها و خفقان و فشار شديد آنان بر اهل بيت در باره آنان مطلب چشمگيري در اين زمينه در تاريخ نيامده است - اما برخي از شخصيت هاي اهل بيت به قدري شعاع وجودي آنان عظيم و پرتو افكن بوده كه نتوانستند آن را پنهان كنند به عنوان نمونه وقتي علي بن الحسين، زين العابدين عليه السلام كنار خانه خدا آمد و طواف كرد هشام بن حكم همه هوش و توان خود را بكار بست تا از جلوه ممتاز طواف آن حضرت جلوگيري كند اما نتوانست مانع بروز عظمت طواف آن حضرت گردد.(31)

نمونه ديگر تشخص حضرت عبد العظيم است كه شعاع وجودي ايشان به گونه اي بود كه نتوانستند جلو موفقيت ايشان را بگيرند. در باره شعاع وجودي حضرت معصومه عليها السلام از آن جا كه تاريخ جز اندكي از زندگي ايشان را ثبت و ضبط نكرده است مستندهاي چنداني در دست نيست اما از همين گزارش هاي اندك تاريخ مي توان به عظمت شعاع وجودي آن حضرت پي برد، چه اين كه ايشان به هجرت عظيمي دست يازيد و در طي مسير در ساوه بيمار شد پرسيد تا قم چند فرسخ باقي مانده است و چون پاسخ شنيد كه ده فرسنگ راه است فرمود مرا به قم ببريد و نفرمود به امام رضا عليه السلام خبر دهيد يا مرا به خراسان نزد ايشان ببريد بلكه برنامه ريزي ايشان آن بود كه به قم بيايد و در آنجا بماند و از دنيا برود تا عالم و آدم از پرتوهاي وجود ايشان بهره برند.

4. پاداش عمل

چهارمين تشخص انسان از رهگذر پاداش اعمال انسان بدست مي آيد؛ انسان با به چنگ آوردن مزد و اجر كار و اعمال خود، به نوعي تشخص و امتياز مي رسد. بدين سان اين تشخص آن است كه انسان هم موفق شود كار كند و هم به آثار آن دست يابد. فاطمه معصومه عليها السلام مزد اعمال خود را به خوبي دريافت كرد. يكي از اجرت هاي اعمال ايشان دفن ويژه و غير عادي و ديگري بناي حرم مطهر ايشان است كه از همان آغاز براي ايشان حرم ساختند و به تدريج آن را گسترانيدند.

به طور خلاصه هجرت آن حضرت به قم مزد بزرگي داشت، چه اين كه ايشان با مدفون شدن در قم به اين شهر شرافت و منزلتي داد كه سيادت و افتخار حرم اهل بيت شدن را به خود اختصاص داد.

5. بالندگي شكوفايي و ترقي پاداش عمل

گاهي مزدي كه در برابر عمل خوب انسان، به آدمي داده مي شود به گونه اي است كه همواره در حال پويش، افزايش و تكامل است، برخي از اعمال به اندازه اي كيفيت داشته كه فرد پرداخت شده در برابر آن همواره افزايش، ترقي، شكوفايي و بالندگي مي يابد، به همين جهت نتيجه هجرت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام از مدينه به قم آن بود كه حرم آن بانوي بي بديل، كانون موحدان، دانشوران، عارفان و فقيهان گرديد. و انسان هاي متعددي در طول تاريخ با استمداد از آن بانو و با بهره گيري از فضاي معنوي حرم ايشان توفيق رسيدن به درجه ها و مراتب علم و عمل را بدست آورند.

بدين سان حضرت معصومه عليها السلام هم تشخص ذاتي و گوهري داشت و هم مشمول عنايت هاي خاص خدا و هم توانست تصميم ها و اعمال مخلصانه خود را چنان انجام دهد كه دشمن نتواند مانع پرتو افكني ايشان گشته و شعاع وجودشان را خاموش كند و هم به اجر و پاداشي پويا، بالنده و در حال رشد دايمي اعمال خود رسيد.

پي نوشت:

1) الهديةالمرضية الي الحضرة الرضويّة، شيخ فضل علي آقا قزويني، مخطوط.
2) اين نكته از برخي از روايات استفاده مي شود كه به زودي به آن اشاره خواهد شد.
3) بحارالانوار، ج 60، ص 228؛ مجالس المؤمنين، ج 1، ص 83 .
«ألا انّ لله حرماً و هو مكة و ألا انّ لرسوله حرماً و هو المدينة ألأ ان لاميرالمؤمنين حرماً و هو الكوفة. ألا انّ حرمي و حرم وُلدي من بعدي قم ألا انّ قم الكوفة الصغيرة ألا انّ للجنة ثمانية ابواب، ثلاث منها الي قم، تقبض فيها امرأة من وُلدي، و اسمُها فاطمة بنت موسي تدخل بشفاعتها شيعتنا الجنة بأجمعهم.»
4) الهدية المرضيّة الي حضرة الرّضويّة.
5) ر.ك:بحارالانوار،ج 101،ص 200، 295،297 وج 8 ، ص 59 و ج 102،ص 132و... .
6) همان، ج 102، ص 162 و ج 100، ص 265 و 337 و 346 : «مستبصراً بشأنك».
7) اين شأن همان طور كه اشاره شد درائمه معصومين عليهم السلام به خردهاي ناقص آدميان نمي تواند آن را برتابد و انسان ها نمي توانند آن را بشناسند و ابعاد گوناگون و دامن گستر آن را دريابند. اميرمؤمنان در اين باره چنين مي فرمايد: «كيست كه بتواند به قله معرفت، دست يابد، يا درجه و منزلت ما را بشناسد يا كرامت و بزرگي ما را مشاهده كند يا مقام بلند ما را ادراك نمايد...»
و باز آن حضرت در بحارالانوار، ج 25، ص 171 مي فرمايد: حارت الالباب و العقول، و تاهت الافهام فيما أقول و تصاغرت العظماء و تقاصرت العلماء و كلّت الشعراء و خرست البلغاء و لكنت الخطباء و عجزت الفصحاء و تواضعت الارض و السماء عن وصف شأن الاولياء.
8) و باز در زيارت نامه هاي ائمه عليهم السلام نيز - مانند زيارت حضرت معصومه عليها السلام - اين مقام سبب شفاعت معرفي شده است. همان منابع.
9) بحارالانوار، ج 102، ص 366.
10) همان، ج 100، ص 294، 346 و ج 102، ص 162.
11) همان، ج 100، ص 265.
12) الهدية المرضية الي الحضرة الرّضوية، نسخه خطي.
13) البته درباره جناب نرجس خاتون، مادرحضرت ولي عصرزيارت نامه اي وارد شده است.
14) اصول كافي، ج 1، ص 384.
15) درباره بانو شطيطه نيشابوري، نقل شده است كه امام موسي بن جعفر عليه السلام به طور غير عادي به نيشابور آمدند و بر ايشان نماز خواندند.
ر.ك: منتهي الامال، بخش معجزات موسي بن جعفر.
16) ر.ك: كريمه اهل بيت، ص 127.
17) ستدفن فيها امرأة من ولدي.
18) مرحوم فضل علي آقاي قزويني در اين باره چنين نوشته است «از اين حديث شريف و بعضي احاديث مفهوم مي شود كه اسم مبارك حضرت... قبل از ولادتشان نزد ملائكه و معصومان عليهم السلام معين و محفوظ بوده و اين نهايت فضيلت و خصوصيّت و (فضلي) است كه با ساير معصومان عليهم السلام ... .» الهدية المرضيّة الي الحضرة الرضويّة. مخطوط.
19) ر.ك: كريمه اهل بيت، ص 53.
20) ديوان امام خميني، ص 134.
21) اسني المطالب، ص 49 للجزري الدمشقي الشافعي، الضوء اللامع للسخاوي، 9/256 و البدر الطالع للشوكاني. 2، 297، به نقل از الغدير، ج 1 ص 197.
22) الغدير ج 1 ص 197.
23) محل عبادت حضرت فاطمه معصومه - عليها السلام - در مدت 17 روز اقامت ايشان در قم از روزگاران گذشته معروف و مشهور و مورد توجه شيفتگان آن حضرت بوده است. و در حال حاضر در بلوار عمار ياسر در ميدان مير قرار دارد.
24) در باره تعداد دختران ايشان اختلاف نظر است. ر.ك: الارشاد ج 2 ص 236. كشف الغمه ج 3 ص 38. تذكرة الخواص، ص 351 عوالم المعالم، ج 21 ص 320.
25) الارشاد، ج 2، ص؟.
26) منتهي الآمال، ج 2، ص 241.
27) سوره آل عمران، آيه 33.
28) بحار الانوار ج 37 ص 50 و ج 96 ص 373.
29) ر.ك بحار الانوار ج 17، باب فضايل و صفات رسول الله.
30) بحار الانوار ج 102 ص 265 و جامع احاديث الشيعه ج 12 ص 617.
31) الارشاد، ج 2، ص 151؛ الاغاني، ج 21، ص 376.