با كاروان نور
جغرافياى تاريخى هجرت حضرت معصومه (س)

سيد عليرضا سيد كبارى

- ۱ -


مدينه شهر پيامبر

خانه رسول اكرم(ص)

پيامبر اكرم(ص) پس از بعثت‏با رفتار ناشايست مشركان مكه روبرو شد و به ناچار يثرب را براى هجرت و ترويج دين خدا انتخاب‏كرد. شهرى كه پس از هجرت «مدينة‏النبى(ص)» نام‏گرفت.

اولين پيمان بين رسول اكرم(ص) و اهالى يثرب در ايام حج‏سال 620ميلادى هنگامى كه عده‏اى از مردم يثرب به مكه عزيمت كرده‏بودند، و پيمان ديگر در سال 622 م (سال هجرت) انعقاد يافت (1).

هجرت از مكه به مدينه آغازشد، تا آنكه رسول اكرم(ص) روز دوشنبه هشتم ربيع‏الاول سال اول هجرى به «قبا» رسيد و مدت چهار روز در آنجا توقف‏نمود و روز جمعه دوازدهم ربيع‏الاول قبا را ترك‏فرمود. (2) وجود رسول گرامى سبب ايجاد صلح و آرامش ميان قبايل اوس و خزرج گرديد و با افزايش قدرت اسلام، قبايل يهودى (قينقاع و خيبر) از مدينه به شام مهاجرت كردند و بنى‏قريظه از مدينه خارج‏شد.

رسول اكرم(ص) خانه و مسجد خود را در يك واحد معمارى برپا كرد و خانه‏هاى صحابه و مهاجرين و انصار در اطراف آن پراكنده‏شد. در كنار مسجد خيمه‏اى به عنوان بيمارستان و مكانى به امور نظامى اختصاص‏يافت.

خانه پيامبر(ص) همزمان با تاسيس بناى مسجد، به دست مباركشان و همكارى صحابه در سمت‏شرقى مسجدالنبى(ص) بناگرديد. اين خانه داراى‏9اتاق بود كه بوسيله شاخه‏هاى خرما و كاه و گل پوشيده شده‏بود. به طورى كه اگر انسانى دستش را بلند مى‏كرد به سقف مى‏رسيد.

خانه‏ها از مقابل باب‏النساء فعلى شروع و در جنوب شرقى (3) ادامه مى‏يافت. خانه فاطمه‏زهرا(س) نيز مجاور و پشت‏خانه پيامبر (پشت‏خانه عايشه) قرارداشت و هروقت پيامبر از خانه عايشه بيرون مى‏آمدند، از روزنه‏اى كه بين خانه بود، جوياى حال دخترشان مى‏شدند. (4)

در اطراف مدينه ديوارى نبود، چنانچه در زمان رسول اكرم(ص) بازارى تجارى در خارج مدينه، در مكان مناخه فعلى برپا مى‏شد و از اينجا آشكار مى‏گردد كه نظام تجارى مدينه به همان شيوه اولى خود ادامه مى‏يابد و آن جدايى مناطق مسكونى از مناطق تجارى است. به احتمال بسيار بازارها عبارت از ميدانهاى بزرگى بود كه كالاهاى تجارى در آن عرضه مى‏شد و ساختمان ثابتى در آنجا موجود نبود.

مدينه از هنگام هجرت تا ماه رجب سال‏36هجرى برابر657 ميلادى همچنان مركز حكومت اسلامى بود تا آنكه حضرت اميرالمؤمنين على(ع) مركز دولت اسلامى را از مدينه به كوفه انتقال‏دادند. و پس از صلح امام حسن(ع) اهل‏بيت صمت‏به مدينه بازگشتند. با مرورى به تاريخ حيات ائمه شيعه(ع) درمى‏يابيم كه اكثر اين خاندان در مدينه تولديافته و تمامى عمر شريفشان يا اكثر آن را در مدينه گذرانده‏اند.

خانه امام‏صادق و امام‏كاظم(ع)

حضرت امام صادق(ع) خانه حارثة‏بن نعمان را در سالهاى (100-147) به ملكيت‏خود درآورد و خانه مسكونى خويش ساخت. اين خانه در مجاورت سمت جنوبى خانه ابوايوب انصارى قرارداشت، خانه‏اى كه پيامبرخدا(ص) در بدو ورود به مدينه در طبقه هم‏كف آن مدت هفت تا دوازده ماه زندگى كردند (5) و پس از ساخت مسجدالنبى(ص) به منزلى كه مجاور آن بنا شده‏بود، نقل‏مكان فرمود.

بدين‏ترتيب خانه امام صادق(ع) و امام كاظم(ع) نيز چون ائمه شيعه(ع) در مدينه بود و همين خانه‏اى كه ذكرش گذشت، محل رشد و تعالى امام كاظم(ع) و مركز پاسخ به سؤالات مختلف علمى اعم از فقهى، كلامى و تفسيرى و حديثى بود.

هرچند خلفاى وقت‏با به شهادت‏رساندن امام صادق(ع) بر آن بودند تا نظام آموزشى و سازماندهى شيعه از هم بپاشد، ليكن مكتب علمى شيعه با امامت امام كاظم(ع) ادامه‏يافت.

سيدبن طاووس مى‏نويسد:

«گروه زيادى از ياران و شيعيان خاص امام كاظم(ع) و رجال خاندان هاشمى در محضر آن حضرت گردمى‏آمدند و سخنان گهربار و پاسخهاى آن حضرت به پرسشهاى حاضران را يادداشت مى‏نمودند و هر حكمى كه در مورد هر پيش‏آمدى صادر مى‏نمود، ضبط مى‏كردند».

قيامهاى شيعى رو به فزونى نهاده‏بود و هر روز بر تعداد مسلمانان آگاه افزوده‏مى‏شد. شيعيان براى رسيدن به آرمان الهى و حكومت اسلامى لحظه‏شمارى مى‏كردند. سازماندهى منظم «وكلا» موجب شده‏بود تا بيت‏المال سرزمين پهناور اسلامى به سوى امام سرازير شود، و اين همه دستگاه خلافت را متزلزل مى‏كرد. لذا امام كاظم(ع) تحت‏نظر قرارگرفت و از زندانى به زندان ديگر انتقال‏يافت تا در بغداد به شهادت رسيد.

خاندان امام كاظم(ع)

در تعداد اولاد امام كاظم(ع) اختلاف است. چنانكه يعقوبى براى آن حضرت هيجده پسر و بيست‏وسه دختر ذكر مى‏كند. (6) و برخى از كتب انساب مانند «عمدة‏الطالب‏» والمجدى امام كاظم(ع) را داراى شصت فرزند مى‏دانند كه بيست‏وسه نفر از آنها پسر و سى‏وهفت تن دختر مى‏باشند (7) در هرحال بر ما روشن مى‏شود كه امام كاظم(ع) اولاد بسيارى داشتند.

علل عمده اين امر به چند مساله برمى‏گردد:

1 - همانگونه كه در مورد همسران رسول خدا(ص) گفته‏مى‏شود، امام نيز به پيروى از پيامبر اكرم(ص) مى‏خواسته با ازدواج با خانواده‏هاى مختلف آنها را به مذهب تشيع شائق‏سازد و يا اگر با خانواده‏هاى شيعى ازدواج مى‏كرد، در صدد بود با توجه به نابسامانى اقتصادى جامعه شيعه كه از فشار حاكم ناشى مى‏شد، آن خانواده‏ها را علاوه بر پوشش فرهنگى و رهبرى سياسى، پوشش اقتصادى دهد.

2 - علت ديگر فراوانى فرزندان امام كاظم(ع) شايد از اين جهت‏باشد كه امام(ع) جو سياسى وقت را مخالف سادات و علويان مى‏ديد، به گونه‏اى كه با زندانى‏كردن و به‏شهادت‏رساندن سادات بر آن بودند تا مخالفان حكومت را از ميان بردارند و ممكن بود با اين رويه، نسل پيامبر از بين برود.

3 - شايد امام(ع) مى‏خواستند به واسطه اين فرزندان كه تحت تربيت‏خاص واقع‏مى‏شدند، فرهنگ شيعه را استحكام بخشند. چه اين پس از شهادت امام صادق(ع) حوزه علميه شيعه تحت فشار قرارگرفت و بيم آن مى‏رفت در آينده كسى جز وصى وى، از اسرار آل‏محمد(ص) آگاهى نداشته‏باشد تا آن را منتشرسازد.

4 - فرزندان امام كاظم(ع) پس از وى، ياران صميمى امامت در عصر امام‏رضا(ع) شدند و امام كاظم(ع) به اين مساله توجه‏داشت.

ولادت حضرت معصومه(س)

حضرت فاطمه معصومه(س) از فرزندان امام كاظم(ع) و شخصيتهاى برجسته خاندان موسوى است كه دو امام را در عصر خويش درك‏كرده و از رهنمودهاى آن بزرگان بهره برده‏است. با توجه به محدوديتى كه شيعيان در عصر موسوى داشتند، تاريخ تشيع در اين دوره به صورت كامل تدوين‏نشده و يا تاليفات و آثار پيشينيان در طى حوادث و رويدادها از بين رفته‏است. چنانكه روايات و احاديث امام كاظم(ع) هم نسبت‏به ائمه پيش از خود چون امام صادق(ع) رواج‏نيافته و تنها بخشى از علوم و معارف حضرتش به ما رسيده‏است.

اين مساله در مورد تاريخ تولد حضرت فاطمه معصومه(س) نيز مطرح‏است. برخى به نقل از كتاب «نزهة‏الابرار فى نسب اولاد ائمة‏الاطهار» (8) و كتاب «لواقع الانوار فى طبقات الاخيار» (9) ولادت ايشان را در مدينه اول ذيقعده سال‏173هجرى مى‏دانند، چنانكه ميرزا ابوطالب تبريزى گويد:

«... از كتاب نزهة‏الابرار فى نسبة اولاد الائمه‏الاطهار نقل‏شده، در روز دوشنبه اول ماه ذيقعده از سال يكصدوهفتادوسه متولدشده و در دهم ماه ربيع‏الثانى سال دويست‏ويك در قم وفات‏كرده‏». (10)

برخى ديگر ولادت ايشان را اول ذيقعده سال‏183هجرى ذكر مى‏كنند (11) كه ظاهرا لغزشى در ثبت تاريخ ولادت صورت گرفته‏است و با توجه به شهادت امام كاظم(ع) در سال‏183هجرى (12) و زندانى‏بودنشان در طى سالهاى‏179 (13) تا 183 منطقى به نظر نمى‏رسد كه حضرت معصومه(س) در سال‏183هجرى تولد يافته‏باشد.

مؤلف «مستدرك سفينة‏البحار» (14) در اصلاح تاريخ فوق و تعيين سال ولادت حضرت معصومه(ص) مى‏نويسد:

«فاطمة المعصومة المولودة فى غرة ذى‏القعدة سنة‏173» (15).

«فاطمه معصومه در اول ذيقعده‏173هجرى ديده به جهان گشود».

البته بايد متذكرشد كه اين اختلاف تنها در سال ولادت رخ‏داده و همگى روز ولادت را اول ذيقعده عنوان كرده‏اند.

علاوه بر اينكه سال ولادت حضرت معصومه(س) با شهادت امام كاظم(ع) مصادف مى‏شود و موجب خدشه‏دار شدن قول سال‏183 است، نكته ديگرى مطرح‏است و آن اين كه حضرت امام كاظم(ع) چهار دختر به نام «فاطمه‏» داشتند (16) كه حضرت معصومه(س) بزرگترين آنهاست و بايد ميان تولد ايشان و شهادت پدر به ميزان تولد فاطمه صغرى، فاطمه وسطى و فاطمه اخرى فاصله باشد. لذا اول ذيقعده سال‏173هجرى قمرى روز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) مى‏باشد. (17)

محيط تربيتى

حضرت فاطمه معصومه(س) در محيطى پرورش‏يافت كه پدر و مادر و فرزندان همه به فضايل اخلاقى آراسته‏بودند. عبادت و زهد، پارسايى و تقوا، راستگويى و بردبارى، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگى و پاكدامنى و ياد خدا از صفات تبار پيامبر(ص) بود((18). پدران اين خاندان همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت‏بودند و هريك در انتخاب همسر و تربيت فرزند توجه كافى مبذول مى‏داشتند. همانگونه كه رسول اكرم(ص)، خديجه‏كبرى را به همسرى انتخاب‏كرد تا به تربيت فرزندانش همت‏گمارد و او نخستين ايمان‏آورندگان به اسلام شد و شخصيت ملكوتى چون حضرت فاطمه‏زهرا(س) را پرورش‏داد. ائمه طاهرين(ع) نيز به پيروى از رسول اكرم(ص) در انتخاب همسر نهايت دقت را به عمل آوردند، تا فرزند معصومى كه پس از آنها به امامت‏خواهدرسيد، از مادرى پاكدامن و پارسا متولدشود. امام كاظم(ع) نيز از اين اصل تبعيت‏نمود.

مادر حضرت معصومه(س)

حميده مادر بزرگوار امام كاظم(ع) از مهاجران مغرب بود و به پيشنهاد امام باقر(ع) به همسرى فرزندش امام صادق(ع) درآمده‏بود. امام‏صادق درباره مقام والاى همسرش كه مادر امام كاظم(ع) شد فرمايد:

«حميدة مصفاة من الادناس كسبيكة الذهب، مازالت الاملاك تحرسها حتى اديت الى كرامة من الله لى، والحجة من بعدى‏»(19).

«حميده مانند شمش طلاى خالص، از ناپاكى‏ها و ناخالصى‏ها، پاك‏است، فرشتگان او را همواره نگهدارى كردند تا به من رسيد، به خاطر كرامتى كه‏خدا نسبت‏به من، و حجت پس از من(فرزندش امام كاظم(ع)) عنايت فرمود.»

حميده بانويى آگاه و حديث‏دان بود و احاديثى را كه از امام صادق(ع) و ديگران شنيده‏بود، همچون يك راوى مورد اعتماد به مردم نقل‏مى‏كرد و درواقع يكى از اساتيد مجامع علمى بانوان در عصر امام صادق(ع) محسوب مى‏شد(20). وى در حوزه آموزشى خويش با دخترى از اهالى مغرب به نام «نجمه‏» آشناشد. نجمه علوم اسلامى را از همسر امام صادق(ع) فرامى‏گرفت و نشانه‏هاى عقل و هوشيارى و ايمان به خدا از رفتار و سيره عملى وى مشهودبود.

حميده گويد: روزى كه نجمه به خانه ما راه‏يافت، پيامبر(ص) را در عالم خواب ديدم كه به من فرمود: (اى حميده نجمه را به پسرت موسى(ع) ببخش و همسر او كن، همانا به زودى بهترين فرد روى زمين از او متولد مى‏شود. من به اين دستور عمل‏كردم و نجمه را همسر فرزندم امام كاظم(ع) نمودم و از او حضرت امام رضا(ع) به دنيا آمد»(21).

نجمه به اندازه‏اى از حلاوت ذكر و مناجات با خدا بهره‏برد كه در ايام شيردادن به امام رضا(ع) نمى‏توانست چون سابق به اعمال عبادى خويش بپردازد، از اينرو به بستگان گفت: مرا با يافتن دايه كمك‏ كنيد.

از او سؤال‏شد، مگر شيرت كم شده‏است؟

در پاسخ گفت:

«لااكذب والله، وما نقص الدر، ولكن على ورد من صلاتى وتسبيحى، وقدنقص منذ ولدت‏»(22).

«سوگند به خدا دروغ نمى‏گويم، شيرم كم‏نشده، ولى براى من ذكرهايى از نماز و تسبيح هست كه از هنگام پرستارى و شيردادن به اين نوزاد از آن عباداتم كاسته شده‏است‏».