شغل بانوان
درست است كه بر مردان واجب است مخارج خانواده را تامينكنند و بانوان شرعا در
اين باره مسؤوليتى ندارند،ليكن خانمها نيز بايد شغل و كارى داشته باشند.در اسلام از
فراغت و بيكارى مذمتشده است.
امام صادق عليه السلام فرمود:خداوند متعال خواب زياد و فراغت زياد رامبغوض
ميدارد (1) باز هم حضرت صادق عليه السلام فرمود:خواب زياد،دينو دنياى
انسان را ضايع و تلف مىكند (2) حضرت زهرا عليها السلام هم درخانه كار
ميكرد و زحمت مىكشيد (3)
انسان چه نيازمند باشد چه نباشد،بايد شغل و كارى داشته باشد وعمر خويش را بيهوده
هدر ندهد.كار كند و جهان را آباد نمايد.اگر محتاجبود درآمدش را صرف خانواده ميكند
و اگر نبود در امور خيريه و كمك بهمستمندان بمصرف مىرساند.بيكارى ملالآور و خسته
كننده است، و چهبسا باعثبيماريهاى روانى و جسمانى و فساد اخلاق ميشود.
بهترين كار براى بانوان شوهردار كارى است كه در داخل منزلانجام بگيرد.امور
خانهدارى و بچهدارى و شوهردارى بهترين و آسانتريناشتغالات بانوان است.بانوانى
خوش سليقه و فداكار مىتوانند خانه رابصورت بهشتبرين و مهد پرورش كودكان خوب و
استراحتگاه شوهرانمجاهد و پر تلاش خويش در آورند.و اين كار بسيار بزرگ و
ارزندهاىاست.رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:جهاد زن به اين است كه
خوبشوهردارى كند (4)
ام سلمه از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيد:كار كردن زن در خانه چه مقدار
فضيلت دارد؟فرمود:هر زنى كه بمنظور اصلاح امور خانهچيزى را از جائى بردارد و در
جاى ديگر بگذارد خدا نظر مرحمتباوخواهد كرد و هر كس كه مورد نظر خدا واقع شود
بعذاب الهى گرفتارنخواهد شد.ام سلمه عرض كرد:يا رسول الله!پدر و مادرم
بقربانت،براىزنان ثوابهاى بيشترى بفرمائيد.رسول خدا فرمود:هنگاميكه زن آبستنميشود
خدا به او اجر كسى را ميدهد كه با نفس و مالش در راه خدا جهادميكند.هنگاميكه بچهاش
را بر زمين نهاد به او خطاب مىرسد گناهانتآمرزيده شد.اعمالت را از سر بگير.و
هنگامى كه بچهاش را شير ميدهدخدا در برابر هر مرتبه شير دادن ثواب آزاد كردن يك
بنده در نامه عملشنوشته ميشود (5)
خانمهاى خانهدار علاوه بر كارهاى خانهدارى گاهى فراغتديگرى هم پيدا ميكنند،كه
آنها را نيز نبايد بيهوده صرف كرد.در آن اوقاتخوبست اشتغالات مرتبى را براى خودشان
انتخاب كنند و همواره مشغولباشند:مىتوانند كتابهاى سودمند بخوانند و در رشتههاى
مفيد تحقيق وكنجكاوى كنند،و بر علوم و اطلاعات خويش بيفزايند.و نتيجهتحقيقاتشان را
بصورت كتاب يا مقاله در اختيار ديگران قرار دهند.
مىتوانند بكارهاى هنرى مانند نقاشى،خطاطى،گلدوزى،خياطى،بافندگى،بپردازند.با
اشتغال به اين كارها مىتوانند هم به اقتصاد خانوادهكمك كنند هم به توليد و ترقى
اقتصادى جامعه.بعلاوه در اثر اشتغال بكاراز ابتلاء به بيماريهاى روانى و ضعف اعصاب
نيز تا حد زيادى محفوظخواهند ماند.امير المؤمنين عليه السلام فرمود:خدا مؤمنى را كه
به حرفه و كارى مشغول و امين باشد،دوست دارد (6)
بهر حال خوب استبانوان نيز شغل و كارى داشته باشند و بهترينكار براى آنها كارى
است كه در داخل منزل انجام ميگيرد،تا به خانهدارىو شوهردارى و بچهدارى نيز خوب
برسند.
اما بعض بانوان ميل دارند يا احساس ضرورت مىكنند كه درخارج منزل بكارى مشغول
باشند.بهترين و مناسبترين شغلها براىبانوان اشتغالات فرهنگى يا پرستارى
است.مىتوانند در دبستان يادبيرستان يا كودكستان به تعليم و تربيت دختران كه هم شغل
بسيارارزندهاى است و هم با آفرينش لطيف آنها سازگار است مشغول باشند.ياشغل پزشكى
بيماريهاى زنان يا پرستارى را انتخاب نمايند.اين قبيلاشتغالات هم با طبع لطيف و
مهربان بانوان تناسب دارد،هم در انجام آنهانيازى به خلطه و معاشرت با مردان بيگانه
را ندارند يا كمتر پيدا ميكنند.
به بانوانى كه مىخواهند در خارج منزل به كارى اشتغال داشتهباشند توصيه ميشود
به نكات زير توجه نمايند:
1-در انتخاب شغل با شوهرتان تفاهم كنيد و بدون اجازه او شغلنگيريد،كه اين امر
آرامش و صفاى خانوادگى را بر هم ميزند و زندگى رابر شما و فرزندانتان تلخ
ميگرداند.و اين حق شوهر است كه اجازه بدهد ياندهد.به شوهران اين قبيل خانمها توصيه
ميشود كه اگر در شغل همسرشانمانعى نمىبينند لجبازى نكنند و اجازه بدهند به شغل
مورد پسندش مشغولباشد،هم به مردم خدمت ميكند هم به اقتصاد خانواده.
2-در خارج منزل و در محل كار حجاب اسلامى را كاملا رعايت نماييد.ساده و بىآرايش
به محل كار برويد از خلطه و معاشرت با مردانبيگانه حتى القوه اجتناب كنيد.اداره
جاى كار و خدمت است نه جاىرقابت و خودنمائى.شخصيتبه لباس و زر و زيور نيستبلكه
به متانت وسنگينى و كاردانى و انجام وظيفه است.آرامش و وقار و سنگينى يك زنمسلمان
را حفظ كنيد.هم محترم باشيد هم احساسات و عواطف لطيفهمسرتان را جريحهدار نسازيد.
لباسهاى زيبا و آرايش و زر و زيورتان رادر خانه و براى همسرتان بگذاريد.
3-در عين حال كه شما در خارج كار ميكنيد اما شوهر وفرزندانتان انتظار دارند از
كار خانهدارى و شوهردارى و بچهدارى نيزغفلت نكنيد:با كمك و همكارى شوهرتان نظافت
منزل و طبخ غذا وشستن ظروف و لباسها و ساير امور خانه را تنظيم كنيد و در مواقع
مناسببا هم انجام دهيد.منزل شما بايد مانند منزل ساير مردم بلكه بهتر اداره شود.
كار كردن خارج منزل مجوز اين نيست كه بكارهاى منزل نرسيد و شوهر وفرزندانتان را
ناراحتسازيد.كار خارج منزل مقدمه،و منزل آسايشگاهشما است.از تنظيم آسايشگاه غفلت
نكنيد.
به شوهران چنين بانوانى نيز توصيه ميشود كه در امر خانهدارى وبچهدارى حتما با
همسرشان تعاون و همكارى نمايند.از او انتظار نداشتهباشند كه هم به شغلش ادامه بدهد
و هم كارهاى منزل را به تنهائى انجامدهد.چنين انتظارى نه مقتضاى شرع است نه مطابق
انصاف و وجدان،نهرسم صفا و محبت و آئين همسردارى.انصاف اقتضا دارد كه كارهاى
منزلرا در بين خودشان تقسيم نمايند و هر يك از آنها با تناسب حال و وقت،كارهائى را
بپذيرد و انجام دهد. 4-اگر بچهدار است،يا او را به كودكستانى بسپارد يا نزد
شخصامين و دلسوز و مهربانى بگذارد و به محل كار برود.مبادا او را تنها دراتاق
بگذارد و برود كه كار بسيار ناروا و خطرناكى است.علاوه برخطرات احتمالى،موجب ترس و
عقده و بيماريهاى روانى خواهد شد.
5-اگر احساس ضرورت ميكنيد كه به شغل ديگرى غير ازمشاغل مذكور مشغول باشيد، حتما
با همسرتان تفاهم نمائيد و با اجازه وصلاحديد او كار بگيريد.و اگر موافقت نكرد از
آن شغل منصرف شويد.ودر صورت موافقتسعى كنيد شغلى را انتخاب كنيد كه كمتر با
مردانبيگانه در تماس و ارتباط باشيد كه نه بصلاح خودتان ميباشد نه بصلاحجامعه.و
بهر حال حجاب اسلامى و ساده و بىآرايش بيرون رفتن را حتمارعايت كنيد.
بچهدارى
يكى از وظائف سنگين و حساس بانوان بچهدارى است.بچهدارىكار آسانى نيستبلكه
شغل بسيار پر مسئوليتى است.مقدسترين وارزندهترين شغلى است كه دستگاه آفرينش بر
عهده بانوان گذاشته است.
در اينجا بايد چند مطلب به طور اختصار مورد بررسى قرار گيرد:
1-ثمره ازدواج
گر چه كمتر اتفاق ميافتد كه زن و مرد به منظور بچهدار شدن تن بهازدواج
بدهند،معمولا عوامل ديگرى و از جمله تمايلات جنسى محركآنان ميباشد.ليكن طولى
نميكشد كه هدف طبيعى آفرينش روشن شدهعشق به فرزند ظاهر ميگردد.وجود فرزند ميوه
درخت زناشويى و يكآرزوى طبيعى است.ازدواج بىفرزند مانند درختبىبار
است.وجودفرزند پيوند زناشويى را استوار ميسازد،مرد و زن را به خانه و
زندگىعلاقهمند ميگرداند محيط خانه را با صفا و طراوت ميكند.مرد را به تلاش وكوشش
بيشتر وادار و زن را به خانه و كاشانه دلگرم ميسازد.
ازدواج در آغاز كار بر پايههاى لرزان و ناپايدار هوسرانى وتمتعات جسمانى و
معاشقههاى زودگذر و عشقهاى دروغين بنا ميشود بدينجهت همواره در معرض انحلال و
جدايى است، نيرومندترين عاملى كه ميتواند پايدارى آنرا تضمين كند همان بچهدار شدن
است.جوانى وهوسرانى بزودى ميگذرد،تمايلات جنسى فروكش ميكند،عشقهاى ظاهربه سردى
ميگرايد. تنها يادگارى كه از آن دوران باقى ميماند و اسبابآرامش و دلگرمى مرد و زن
را فراهم ميسازد وجود فرزند است.بدينجهت امام سجاد عليه السلام فرمود:سعادت انسان
در اينست كه فرزندانصالحى داشته باشد كه به آنان استعانت جويد. (7)
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:فرزند صالح گياه خوشبويى است ازگياهان بهشت. (8)
رسول خدا فرمود:بر تعداد فرزندانتان بيفزاييد زيرا من در قيامتبه زيادى شما بر
ساير ملل افتخار خواهم كرد. (9)
چقدر نادانند افراديكه با بهانههاى بيجا از بچهدار شدن خوددارىمينمايند و
بدينوسيله با ناموس آفرينش انسان مبارزه ميكنند؟!
2-تربيت فرزند
مهمترين و حساسترين وظيفه بانوان پرورش و تربيت فرزنداست.در اين باره پدر و
مادر هر دو مسئوليت دارند ليكن ثقل اين كارمعمولا بر دوش مادران ميباشد.
زيرا آنها هستند كه ميتوانند مرتبا از كودكان خويش مراقبت وحفاظت نمايند.اگر
مادران به وظيفه سنگين و مقدس مادرى آشنا باشند و با برنامه صحيح نونهالان اجتماع
را پرورش دهند ميتوانند اوضاع عمومىيك اجتماع بلكه جهان را به طور كلى دگرگون
سازند.بنابراين ترقى وتنزل،پيشرفت و عقبماندگى اجتماع در دستبانوان و به اختيار
آنهاست.
بدين جهت پيغمبر اسلام (ص) فرمود:بهشت در زير پاى مادران است. (10)
اطفالى كه هم اكنون در محيط كوچك خانه پرورش مىيابند مردانو زنان آينده اجتماع
خواهند بود.هر درسى را كه در محيط خانه و در دامنپدر و مادر فرا گيرند در اجتماع
فردا به مرحله عمل خواهند رسانيد.اگرخانوادهها اصلاح گردند اجتماع نيز حتما اصلاح
خواهد شد. چوناجتماع به غير از همين خانوادهها چيزى نيست.اگر كودكان
امروز،تندخو،ستيزهگر، متجاوز،چاپلوس،دروغگو،بد اخلاق،كوتاه فكر،بىاراده،تو سرى
خور،زور شنو،ترسو،خجول، نادان،خودخواه،پول پرست،لاابالى پرورش يابند جامعه بزرگ
فردا نيز به همين صفات واخلاق زشت گرفتار خواهد شد.اگر امروز تو سرى خور شما بودند
فرداتو سرى خور ستمگران خواهند شد.اگر امروز با تملق و چاپلوسى از شماچيزى گرفتند
فردا هم در مقابل زورگويان چاپلوسى خواهند كرد.
و بالعكس اگر كودكان امروز درستكار،شجاع،بلند همت،خوش
اخلاق،خيرخواه،بردبار،دلدار، با ايمان،زور نشنو،غير متجاوز،عدالتخواه،بزرگ
نفس،حقگو،امانتدار،دانا،روشنفكر،راستگو، صريح اللهجه تربيتشوند فردا هم همين صفات
عالى را به صورتكاملترى ظاهر خواهند ساخت.
بنابراين،پدران و مادران و بالاخص مادران در قبال فرزندان خويش و اجتماع
بزرگترين و سنگينترين مسؤوليت را خواهند داشت.
اگر مطابق نقشه صحيح و برنامه دقيق تربيتى در تربيت كودكان خويشاقدام نمايند
بزرگترين خدمت را نسبتبه اجتماع آينده خواهند نمود.واگر در انجام اين وظيفه بزرگ
سهلانگارى كنند در قيامت مسؤول خواهندبود.بدين جهت امام سجاد عليه السلام فرمود:
حق فرزندت اينست كهبدانى كه او از تو ميباشد.بد باشد يا خوب با تو نسبت دارد.در
قبالپرورش و تاديب او و راهنمايىاش به سوى خدا و كمك كردنش بهفرمانبردارى
مسؤوليت دارى.رفتارت با او رفتار كسى باشد كه يقين دارددر مقابل احسان كردن به او
پاداش نيك خواهد داشت و در مقابلبد رفتارى كيفر بد خواهد ديد. (11)
در اينجا بايد يادآور شويم كه چنان نيست كه هر بانويى از شغلمادرى و تربيت صحيح
آگاه باشد بلكه رموز آنرا بايد ياد گرفت.ليكن دراين اوراق كوتاه نميتوان وارد فن
تربيتشد و مباحث دقيق آنرا موردتجزيه و تحليل قرار داد.آن خود بحث دقيق و
دامنهداريست كه به كتابجداگانهاى نيازمند است (12) .خوشبختانه
كتابهايى در اين باره تاليف شده دراختيار خوانندگان قرار دارد.مادران علاقهمند
ميتوانند آنها را تهيه ومطالعه نمايند و از تجربيات خودشان نيز استفاده كنند.اگر
بانوى با هوش وعلاقهمندى باشد ميتواند علاوه بر تربيت كردن فرزندان،خدمات
علمىارزندهاى هم انجام دهد.با بكار بستن دستورهاى تربيتى و ملاحظه آثار ونتائج
آنها بزودى در فن تربيت تخصص پيدا خواهد كرد.در آنصورت ميتواند به وسيله اطلاعات
جالبى كه در اين باره بدست آورده در راه اصلاحو تكميل كتابهاى تربيتى خدمات علمى و
ارزندهاى انجام دهد.
ليكن يادآورى يك نكته ضرورت دارد.بسيارى از مردم از معناىصحيح تربيت غافل بوده
بين تعليم و تربيت فرق نميگذارند.تربيت را نيزيك نوع تعليم مىپندارند.خيال ميكنند
با ياد دادن يك سلسله مفاهيم ومطالب سودمند دينى يا تربيتى و به وسيله پند و
اندرزهاى حكما و شعراء ونقل سرگذشت مردان نيك ميتوان كودك را كاملا تحت تاثير قرار
داد ومطابق دلخواه تربيتش نمود.مثلا گمان ميكنند اگر آيات و روايات مربوطبه مذمت
دروغگويى را به اطفال ياد دادند و وادارشان كردند چندين حديثو داستان درباره فضيلت
راستگويى از بر كنند،و حتى در حضور مردمبخوانند و جايزه بگيرند،راستگو
تربيتخواهند شد.در صورتيكه در موردتربيتبه اين مقدار نميتوان اكتفا نمود.البته از
بر كردن آيه و حديث وداستانهاى آموزنده بىاثر نيست.ليكن آثارى را كه از تربيت
انتظار داريمنبايد از اين قبيل برنامههاى صورى انتظار داشته باشيم.اگر در صدد
تربيتصحيح و كامل باشيم بايد كودك را در شرائط و اوضاع خاصى قرار دهيمو محيط صالح
و مناسبى برايش بوجود آوريم كه طبعا راستگو و صالح ودرستكار پرورش يابد.محيط نشو و
نما و پرورش كودك اگر محيطراستى،درستى،امانتدارى،
ايمان،پاكيزگى،انضباط،شجاعت،خيرخواهى،مهر،وفا،صميميت،عدالت،كار و كوشش،عفت،
آزادى،بلند همتى،غيرت،فداكارى باشد،كودك نيز با همين صفات خو گرفتهتربيت ميشود.و
همچنين اگر در محيط خيانت،نادرستى،دروغ،حيله بازى،چاپلوسى،كثافت،تعدى و تجاوز، عدم
رعايتحقوق،عدم آزادى،بغض و كينه توزى،ستيزهگرى،لجبازى،كوتاه فكرى،نفاق ودو رويى
پرورش يافتخواه ناخواه بدين صفات زشتخو گرفته فاسد وبد عمل تربيتخواهد شد. و در
اينصورت پند و اندرزهاى دينى و ادبىگر چه آنها را از بر بخواند اصلاحش نخواهد كرد.
صدها آيه و روايت وشعر و داستان به مقدار يك عمل آموزنده تاثير نخواهد كرد-دو صد
گفتهچون نيم كردار نيست پدر و مادر دروغگو نميتوانند بوسيله آيه و حديثكودك را
راستگو تربيت نمايند.پدر و مادر كثيف و بىانضباط با عملخودشان بچه را كثيف و
بىانضباط بار ميآورند.كودك بيش از آنمقداركه به سخنان شما توجه دارد در اعمال و
رفتارتان دقت ميكند.
بنابراين پدر و مادرانيكه در صدد اصلاح و تربيت فرزندان خويشهستند بايد قبلا
محيط خانوادگى و روابط خودشان و اخلاق و رفتارشانرا اصلاح كنند تا فرزندانشان خواه
ناخواه صالح و شايسته تربيتشوند.
تغذيه و بهداشت
يكى از كارهاى حساس بانوان تغذيه اطفال است.سلامت وبيمارى،زشتى و زيبايى،حتى خوش
اخلاقى و بد اخلاقى،زيركى و كودنىكودكان مربوط به چگونگى تغذيه آنها است. احتياجات
غذائى آنان بابزرگسالان يكسان نخواهد بود و در سنين مختلف نيز تغيير پيدا مىكند.
يك بانوى بچهدار بايد همه اين جهات را رعايت كند.
بهترين و كاملترين غذاها شير است.تمام موادى كه براى تغذيه ورشد بدن ضرورت دارد
در شير هست.به همين جهتشير مادر براى نوزاداز هر غذائى سالمتر و بهتر مىباشد.
زيرا مواد موجود در شير مادر با دستگاه گوارش طفل مناسب بودهبراحتى هضم
مىشود.به علاوه،تقلب بردار نيست.نيازى هم به جوشاندنندارد تا بعض مواد غذايى آن
در اثر جوشاندن از بين برود.
بدين جهتحضرت على عليه السلام فرمود:براى طفل هيچ غذايىبهتر و با بركتتر از
شير مادر وجود ندارد (13) .
دكتر عبد الحسين طبا رئيس منطقه مديترانه شرقى بهداشت جهانىدر پيام خود
مىگويد: عامل مهمى كه كودك را مستعد بيمارى مىكند محروم كردن وى از شير مادر يعنى
يگانه بيمه زندگى اوست (14) .
ليكن مادران بچه شير ده بايد بدين موضوع توجه داشته باشند كهمواد مختلف غذايى
اطفال به وسيله شير خوردن در اختيار آنها گذاردهمىشود.
مواد موجود در شير هم بايد به وسيله غذاى مادر تامين شود.يعنىچگونگى شير مادر
به نوع و مقدار خوراك او بستگى دارد.به هر نسبت كهغذاى مادر متنوع و كامل باشد به
همان نسبتشيرش نيز كامل و غنىخواهد بود.بنابراين،بر مادران شير ده لازم است كه در
آن ايام از غذاىخودشان كاملا مراقبت نمايند.بايد غذاى آنها از حيث غذائيتبه
قدرىغنى باشد كه بتواند احتياجات غذايى خودشان و نوزادشان را تامين كند.
اگر اين جهت را مراعات نكنند ممكن استسلامتخودشان و طفلشان درمعرض خطر قرار
گيرد.بر پدر نيز لازم است كه برنامه غذايى همسر بچهشيردهاش را طورى مرتب سازد كه
از جهت غذائيتبسيار غنى و كاملباشد و بدين وسيله سلامت او و فرزندش را تامين
نمايد.و اگر در اين بارهكوتاهى نمود جريمهاش را به دكتر و دارو خواهد پرداخت.در
اين بارهمىتوان از پزشك دستور گرفتيا از كتابهاى غذاشناسى استفاده نمود.
ولى به طور كلى غذاى مادر بايد متنوع و گوناگون باشد،بايد از انواعخوراكيها ميل
كند.بايد انواع سبزيها،ميوهها،حبوبات،گوشت،تخم مرغ،لبنيات در برنامه غذايى او
گنجانده شود،و از همه اينها گاه گاه استفادهكند.به هر حال،شير مادر بدون ترديد
آثار نيك يا بدى در نوزاد خواهدگذاشت كه نمىتوان آنها را ناديده گرفت.بدين جهت على
عليه السلام فرمود:زنان احمق را براى شير دادن انتخاب نكنيد زيرا شير طبيعت نوزادرا
دگرگون خواهد ساخت (15) .
حضرت باقر عليه السلام فرمود:زنان زيبا را براى شير دادنانتخاب كنيد زيرا شير
اثر دارد و صفات زن شيرده را به طفل شيرخوارسرايت مىدهد (16) .
نوزاد را منظم و در ساعتهاى معين شير بدهيد،تا با نظم و ترتيبعادت كند و بردبار
و صبور بار بيايد،و معده و دستگاه گوارشش سالمبماند.اگر نظم و ترتيب را رعايت
نكرديد و هر وقت گريه كرد پستان دردهانش گذاشتيد با همين وضع عادت مىكند.
گاه و بيگاه گريه را سر مىدهد و اسباب مزاحمتشما را فراهممىسازد.در بزرگى
نيز همين بىنظمى را از دست نخواهد داد.حريت وآزادى را از دست مىدهد.در مشكلات
زندگى صبر و حوصله ندارد و بااندك چيزى يا ستيزهگرى را آغاز مىكند يا به گريه و
زارى متوسلمىشود. خيال نكنيد كه رعايت نظم و ترتيب درباره نوزاد دشوار است.اگرچند
روزى صبر و حوصله به خرج بدهيد بزودى با برنامه دلخواه شماعادت خواهد كرد.
كارشناسان تغذيه اطفال اظهار مىدارند كه هر سه يا چهار ساعتيك بار بايد نوزاد
را از شير سير كرد.در موقع شير دادن طفل را در دامنبگذاريد.زيرا علاوه بر اينكه
شير خوردن برايش آسان است،از شمااحساس محبت و مهربانى مىكند و همين احساس در شخصيت
آيندهاش مؤثر خواهد بود.هنگامى كه در رختخواب خوابيدهايد نوزاد را پهلوىخودتان
نگذاريد و شير بدهيد.زيرا ممكن است در همان حاليكه پستانتاندر دهان اوستخوابتان
ببرد و بدين وسيله آن طفل بيگناه كه نمىتواند ازخويش دفاع كند خفه شود.اين امر را
خيلى بعيد مشماريد زيرا از اين قبيلحوادث بسيار اتفاق افتاده است.
اگر پستان شما شير ندارد مىتوانيد از شير گاو استفاده نماييد.ولىچون شير گاو
غليظتر از شير زن مىباشد و قند كمترى دارد قدرى آب وقدرى شكر به آن اضافه كنيد.يا
از شيرهاى پاستوريزه استفاده كنيد يااينكه شير را در حدود بيست دقيقه بجوشانيد تا
اگر داراى ميكروب استكشته شود.شير داغ يا سرد به بچه ندهيد مواظب باشيد حرارتش به
اندازهحرارت شير مادر باشد.بعد از هر دفعه كه او را شير ميدهيد شيشه وسر شيشه را
كاملا بشوييد،مخصوصا در تابستان،زيرا ممكن است آلوده ومتعفن گردد و به
سلامتشيرخوار آسيب رساند.مواظب باشيد شير فاسد ومانده به او ندهيد.براى شير دادن
بهتر است از شيشههاى درجهدار استفادهكنيد تا مقدار خوراكش منظم گردد.
اگر مىخواهيد از شير خشك استفاده كنيد حتما با پزشك اطفالمشورت نماييد زيرا
شير خشك انواع مختلفى دارد بايد پزشك تعيين كندچه نوعى از آنها با دستگاه گوارش طفل
شما تناسب دارد به هر حال دقتكنيد تازه باشد.
مىتوانيد گاهى هم آب ميوه به كودك بدهيد.از پنجشش ماهگىكم كم به غذا خوردن
عادتش بدهيد مىتوانيد از سوپ رقيق استفاده كنيد.
مىتوانيد بيسكويتيا نان قندى تازه را در آب حل كرده به او بخورانيد.
ماستشيرين و پنير تازه نيز مفيد است.از نه ماه به بعد از غذاهاىخوراكى خودتان
قدرى به او بدهيد.نوزاد هم مانند شما احتياج به آب پيدامىكند اگر احساس كرديد تشنه
است آبش بدهيد.گريه و بيتابى اطفالگاهى در اثر تشنگى مىباشد.غذاهاى رقيق و متنوع
به او بدهيد مخصوصاميوهجات و سبزيهاى پخته و سوپ استخوان براى اطفال مفيد است.اما
تامىتوانيد دستگاه گوارش جديد و بىعيب آنها را به وسيله چاى مسمومنسازيد.
بهداشت و نظافت كودك را كاملا رعايت كنيد.رختخواب ولباسهايش هميشه تميز باشد.
كهنههايش را زود بزود عوض كنيد.
دستهايش را با آب و صابون بشوييد،از حمام دادن و شستشوى او غفلتنكنيد.زيرا كودك
در مقابل ميكروبها چندان استقامتى ندارد،اگربهداشت را رعايت نكنيد ممكن استبيمار
يا تلف شود.
از بيمارىهائى كه واكسن دارند مانند:آبله،سرخك،سياه سرفه،آبله مرغان،مخملك،فلج
اطفال،به وسيله واكسن قبلا از آنها جلوگيرىكنيد.علاج واقعه را قبل از وقوع بايد
كرد.
خوشبختانه واكسن اين قبيل بيماريها در بهداريها مجانا در اختيارشما گذاشته
مىشود.
اگر قوانين نظافت و بهداشت را كاملا رعايت كنيد مىتوانيدفرزندانى سالم و شاداب
و نيرومند پرورش دهيد و از خويشتن به يادگاربگذاريد.
بخش دوم:وظائف مردان
سرپرستخانواده
زن و شوهر دو ركن بزرگ خانواده هستند ليكن مرد بدانجهت كهآفرينش ويژهاى دارد و
از جنبه تعقلات قوىتر است ركن بزرگ وسرپرستخانواده محسوب ميشود.
خداوند بزرگ نيز او را به عنوان قيم و سرپرستخانواده شناختهدر قرآن كريم
ميفرمايد: مردها سرپرست زنان ميباشند،زيرا خدا بعضكسان را بر بعض ديگر برترى داده
است (17) .
چون بدين مقام شناخته شده طبعا وظائف سنگينتر و دشوارترىهم خواهد داشت.
اوست كه ميتواند با تدبيرات عاقلانه خويش خانواده را به بهترينوجه اداره كند و
اسباب خوشبختى و سعادت آنان را فراهم سازد و محيطخانه را همانند بهشتبرين مرتب و
منظم گرداند،و همسرش را به صورتفرشتهاى در آورد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:مرد سرپرستخانوادهاست و هر سرپرستى
نسبتبه زيردستانش مسؤوليت دارد (18) .
مردى كه مدير خانواده استبايد بدين نكته توجه داشته باشد كه زن نيز انسانى است
مانند مرد.خواستهها و آرزوها و حق حيات و آزادىدارد.بايد بداند كه زن گرفتن به
معناى برده گرفتن نيستبلكه به معناىانتخاب شريك در زندگى و يار و مونس گرفتن
است.بايد به خواستههاىدرونى و آرزوهاى او نيز توجه داشته باشد.چنان نيست كه مرد
مالكمطلق زن و مطلق العنان باشد.زن نيز حقوقى بر گردن شوهر دارد.
خداوند بزرگ در قرآن مجيد ميفرمايد:همانطور كه زنها نسبتبهشوهرانشان وظائفى
دارند حقوقى هم بر گردن آنها دارند و مردان را بر آنهابرترى هست (19) .
زندارى
چنانكه شوهردارى بزرگترين وظيفه يك بانوى خانهدار بوده درشريعت اسلام در رديف
جهاد قرار گرفته است همچنين زندارى بزرگترينو ارزندهترين عمل يك مرد زندار بوده
راز سعادتمندى خانواده ميباشد.
اما زندارى كار آسانى نيستبلكه رموزى دارد كه هر كس كاملا بدانهاآشنا باشد
ميتواند همسرش را مطابق دلخواه به صورت يك بانوى ايدهآلبلكه فرشته رحمت درآورد.
مرديكه بخواهد واقعا زندارى كند بايد اخلاق و روحيات همسرشرا كاملا بدست
آورد،از خواستههاى درونى و تمايلات نفسانى او آگاه شودو بر طبق آنها برنامه زندگى
را مرتب سازد. به وسيله اخلاق و رفتار خويشچنان در او نفوذ كند و دلش را بدست آورد
كه به خانه و زندگى دلگرم شدهاز روى عشق و علاقه خانهدارى كند.
زندارى كلمه جامع و مبهمى است كه احتياج به شرح و توضيحدارد.در مباحث آينده
مورد شرح و بسط قرار خواهد گرفت.
مهرورزى كن
زن كانون محبت و يك موجود صد در صد عاطفهاى است.ازوجودش مهر و محبت ميبارد.
حيات و زندگى او به عشق و علاقه بستگى دارد.دلش ميخواهدمحبوب ديگران باشد.هر چه
محبوبتر باشد شادابتر خواهد بود.براىبدست آوردن محبوبيت تا سر حد فداكارى كوشش
ميكند.اگر بداندمحبوب كسى واقع نشده خودش را شكستخورده و بىاثر پنداشته
دائماپژمرده و افسرده خواهد بود.بدين جهت ميتوان به طور قطع مدعى شد كهبزرگترين
رمز زندارى اظهار محبت و علاقه است.
آقاى محترم!همسر شما قبلا از محبتهاى بىشائبه پدر و مادر كاملابرخوردار بود.اما
از هنگاميكه پيمان زناشويى را امضا نمود از ديگرانبريد و با تو پيوند دوستى
بست.بدان اميد به خانهات قدم نهاد كه تو تنها بهاندازه همه آنان بلكه بيشتر او را
دوستبدارى.انتظار دارد عشق و محبتتو از پدر و مادرش عميقتر و پايدارتر باشد.چون
به عشق و محبت تواعتماد داشته تمام هستى و موجوديتخويش را در اختيارت نهاده است.
بزرگترين رمز زندارى و بهترين كليد حل مشكلات زناشويىاظهار عشق و علاقه
است.اگر ميخواهى دل همسرت را به طورىمسخر گردانى كه مطيع تو باشد،اگر ميخواهى
پيوند زناشويى را استوارسازى،اگر ميخواهى او را به خانه و زندگى دلگرم نمايى،اگر
ميخواهى او را نسبتبه خودت علاقهمند سازى،اگر ميخواهى تا آخر عمر نسبتبه
تووفادار باشد و اگر و اگر، بهترين راهش اينست كه تا ميتوانى نسبتبههمسرت اظهار
عشق و علاقه كن.
اگر بداند محبوب تو نيست از خانه و زندگى بيزار خواهد شد،هميشه پژمرده و افسرده
خواهد بود،به خانهدارى و بچهدارى بىعلاقهميگردد،وضع منزل شما هميشه نامنظم
خواهد بود.پيش خود فكر ميكندچرا براى شوهرى جان بكنم كه دوستم ندارد.
خانه شما كه از عشق و محبتخالى گشتبه صورت جهنم سوزانىتبديل ميگردد.اگر چه
اسباب و وسائلش مرتب باشد اما چون بوى عشق ومحبت نميدهد صفا و رونق نخواهد داشت.
ممكن است همسرت به بيماريهاى روانى و ضعف اعصاب مبتلاشود.
ممكن استبراى جبران كسرى محبوبيتخويش در صدد برآيد دردل ديگران نفوذ كند.
ممكن استبه قدرى از شوهر و خانه بيزار گردد كه جدايى را بر آنزندگى سرد و
بىرونق ترجيح داده تقاضاى طلاق كند.
مسؤوليت همه اين حوادث بر عهده مرد است كه نتوانسته بخوبىزندارى كند.باور كنيد
بخش مهمى از طلاقها در اثر همين بىمهريهابوجود ميآيد.
به آمار زير توجه فرماييد:
نياز روانى به محبت و بىاعتنائيهاى شوهر و اشتغال او به كارهاىزياد در نتيجه
غفلت از حال روحى زن سبب جداييهاى بسيار شده است. در سال 1348 از ميان 10372 زن و
مرديكه از يكديگر جدا شدند،1203زن علت جدايى را خستگى و دلزدگى از زندگى و احساس
پوچى وبيهودگى و بىتوجهى شوهر به مسائل عاطفى دانستهاند (20) .
زنى در دادگاه اعلام كرد:حاضر است علاوه بر بخشيدن مهر خودده هزار تومان هم به
شوهرش بدهد تا با طلاق او موافقت كند.از ازدواجآنها چهار ماه ميگذرد.زن گفت:چون
شوهرم به طوطيهاى خود بيشتر ازمن علاقهمند است نميخواهم بيش از اين با او زندگى
كنم. (21)
مهر و محبتخانوادگى از همه چيز ارزشدارتر استبدين جهتخداوند بزرگ در قرآن
مجيد آنرا يكى از آثار قدرت و نعمتهاى بزرگشمرده بر بندگان منت نهاده ميفرمايد:
«يكى از آيات خدا اينست كه همسرانى برايتان آفريد تا با آنان انسبگيريد.و در
ميانتان محبت و مهربانى افكند.و در اين موضوع براى اهلتفكر آياتى هست (22)
».
امام صادق عليه السلام فرمود:زن از مرد آفريده شده و تمامتوجهش به سوى مردها
معطوف ميباشد.پس همسرانتان را دوستبداريد (23) .
حضرت صادق عليه السلام فرمود:هر كس از دوستان ما باشد بههمسرش بيشتر اظهار محبت
ميكند (24) .
رسول خدا (ص) فرمود:هر چه ايمان انسان كاملتر باشد بههمسرش بيشتر اظهار محبت
مينمايد (25) .
امام صادق (ع) فرمود:يكى از اخلاق پيمبران اينست كه نسبتبههمسرانشان محبت
دارند (26) .
پيغمبر فرمود:اين سخن مرد كه به همسرش ميگويد:واقعا ترادوست دارم،هرگز از قلبش
خارج نخواهد شد (27) .
گر چه محبتبايد از صميم قلب باشد تا در دل طرف اثر بگذارد،زيرا دلها با هم راه
دارند، ليكن به محبت قلبى تنها هم نبايد اكتفا كرد،بلكهلازم است صريحا آنرا اظهار
نمود.در صورتى ميتوان انتظار نتيجه داشتكه آثار محبت در زبان و افعال و رفتار شخص
نمايان باشد.
صريحا و بدون احتياط به همسرت اظهار عشق و علاقه كن:درحضور و غياب از وى تعريف
كن،اگر به سفر رفتى برايش نامه بنويس واز درد فراق بنال.گاهى برايش تحفهاى خريده
تقديمش كن.اگر دسترسىبه تلفن دارى گاه گاهى از احوالش جويا شو.
يكى از موضوعاتيكه بانوان هرگز آنرا فراموش نمينمايند همينعشقها و مهرورزيهاى
واقعى است.براى نمونه بداستان زير توجهفرماييد:
خانمى به نام...از شوق گريست و گفت:در يك شب پاييزى باجوانى ازدواج كردم.مدتها
زندگى ما به آرامى گذشت.خود را خوشبختترين زن روى زمين حس ميكردم.شش سال در خانه
كوچكى كهبرايم ترتيب داده بود بسر بردم.تا اينكه روزى خوشبختىام صد برابر شد.
آن روز باردار شده بودم.هنگاميكه اين خبر را به شوهرم دادم مرا درآغوش گرفت و
چون كودكان گريه را سر داد.از شوق آن قدر گريست كهبدون اغراق چندين بار نزديك بود
نقش بر زمين شود.پس از آن بيرونرفت و با پسانداز خود يك گردنبند الماس برايم
خريد.هنگاميكه آنرابه من داد گفت:اين گردنبند را به بهترين زن دنيا كه تا به حال
ديدهام تقديمميكنم.اما افسوس كه طولى نكشيد كه در يك حادثه غم انگيز رانندگىكشته
شد (28) .
به همسرت احترام بگذار
زن نيز مانند مرد خودش را دوست دارد و به حفظ شخصيتخويش علاقهمند است.
دوست دارد محترم و گرامى باشد.از تحقير و توهين رنجيده خاطرميگردد.اگر مورد
احترام قرار بگيرد احساس شخصيت نموده و به كار وزندگى دلگرم ميشود.از احترام و
احترام كننده خوشش ميآيد،از توهين وتوهين كننده متنفر ميباشد.
آقاى محترم!همسرت حتما از شما انتظار دارد كه بيش از ديگرانبه وى احترام
بگذارى. البته حق دارد چنين انتظارى را داشته باشد.زيراترا شريك زندگى و بهترين يار
واقعى خويش ميداند.
شبانهروز براى آسايش تو و فرزندانت زحمت ميكشد.آيا حق ندارد انتظار داشته باشد
كه وجودش را،غنيمتشمرده به وى احترامبگذارى؟
بزرگداشت او ترا كوچك نميكند بلكه حق شناسى و صفا و مودتترا باثبات ميرساند.به
همان اندازه بلكه بيشتر از آن مقدار كه به ديگراناحترام ميگذارى به همسرت احترام
بگذار.در موقع صحبت كردن ادب راكاملا رعايت كن.
با كلمه«تو»او را مخاطب نساز بلكه هميشه از كلمه«شما»كهعلامت احترام است
استفاده كن. هيچگاه كلامش را قطع نكن.بر سرشداد نزن.با احترام و نام خوب او را صدا
بزن.در موقع نشستن به او احترامبگذار.وقتى وارد منزل ميشوى اگر از سلام كردن غفلت
نمود به او سلامكن.
وقتى از خانه بيرون ميروى خداحافظ بگو.وقتى به سفر ميروى بااو توديع كن.برايش
نامه بنويس،اگر شب تولدش معلوم استبعنواناحترام دسته گل يا تحفه ديگرى تقديمش
كن،در مجالس و در حضورديگران به وى احترام بگذار.از توهين و تحقير جدا بپرهيز.از
دشنام وناسزا گفتن اجتناب كن.از مسخره كردن و دست انداختن او و لو به طورشوخى جدا
خوددارى كن.خيال نكن چون خصوصى هستيد بدش نميآيدبلكه چنين انتظاريرا هرگز از تو
نداشته كاملا رنجيده خواهد شد گر چه بهزبان نياورد.
از باب نمونه به داستان زير توجه فرماييد:
خانم موقر و متينى كه بايد 36-35 سال داشته باشد،با حالتخشم و غضب درباره
تقاضاى طلاق ميگويد: حدود دوازده سال استبا همسرم ازدواج كردهام.مرد
خوبىاست.بسيارى از محسنات يك آدم كامل و دوست داشتنى را دارد.اماهرگز نخواستبفهمد
كه من زن او،همسر او،مادر دو فرزند او هستم.بهخيال خودش مرد مجلس آرايى است.اما
مجالس را با دست انداختن منميآرايد.نميتوانيد فكر كنيد چقدر زجر كشيدهام.بكلى
اعصابم خراب شدهدائما مجبورم دكتر بروم.هزار بار با شوهرم حرف زدهام.خواهش
والتماس كردهام كه من زن تو هستم،سن و سالى دارم.درست نيست كهپيش آشنا و غريبه صد
جور شوخى زننده و غير دوستانه با من ميكنى.متلكميگويى كه ديگران بخندند و مثلا خوش
بگذرانند.من اغلب از همهخجالت ميكشم و چون از اول شوخ طبع و بذله گو نبودهام
هيچوقت نميتوانمبا شوهرم مقابله به مثل كنم.بنابراين چون خواهش و تمناهاى من
فائدهنداشتبا تمام رنجهاييكه ميدانم در انتظارم نشسته خواهم ساخت تا از مردقدر
ناشناسى كه هيچوقت احترام مرا نگه نداشته جدا شوم (29) .
همه بانوان مانند بانوى مذكور از شوهران خويش انتظار احترامدارند و از توهين و
تحقير جدا ناراحت ميشوند.اگر در مقابلبىاحتراميهاى شوهر سكوت نمودند دليل
رضايتشان نيست.بلكه يقينداشته باش كه قلبا مكدر خواهند شد و لو اصلا به زبان
نياورند.اگر بههمسرت احترام بگذارى او نيز به تو احترام خواهد گذاشت.و بدين
وسيلهرشته دوستى و صميميتشما روز بروز استوارتر خواهد شد.و در نزدديگران نيز
محترم خواهيد شد.اگر هم به او بىاحترامى كردى و تلافى كردتقصير خودت ميباشد.
آقاى محترم زن گرفتن با برده گرفتن خيلى فرق دارد.به عنوانبرده و اسير به
خانهات نيامده بلكه انسان آزادى است كه به منظور تاسيسيك زندگى مشترك سعادتمندانه
به خانهات قدم نهاده.همان انتظاراتى راكه تو از وى دارى او هم عينا همان انتظارات
را دارد.پس چنان با او رفتاركن كه دوست دارى با تو رفتار كند.
حضرت صادق (ع) از پدرش نقل كرده كه فرمود:هر كس زنگرفتبايد او را گرامى و
محترم بشمارد (30) .
رسول خدا (ص) فرمود:هر كس مسلمانى را گرامى بدارد خدا اورا گرامى خواهد داشت
(31) .
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:زنان را گرامى نميدارند مگر افرادبزرگوار.و به آنان
توهين نميكنند جز مردم پست و فرومايه.
رسول خدا (ص) فرمود:هر كس به خانوادهاش توهين كند خوشىزندگى را از دستخواهد
داد (32) .
خوش اخلاق باش
دنيا در مسير معين و بر طبق نقشه منظمى مىچرخد.حوادثروزگار با نظم و ترتيب
مرموز يكى پس از ديگرى خودنمايى ميكند.وجودناچيز ما در اين جهان پهناور به منزله
ذره كوچكى است كه هر لحظه بهسويى حركت و با ذرات ديگر در تصادم است.اداره جهان دست
ما نيست و حوادث گيتى بر طبق ميل ما واقع نمىشوند.بامداد كه از منزل خارجميشويد
تا دوباره برگرديد ممكن استبا دهها ناملايم-كوچك يا بزرگ-برخورد نماييد.و در ميدان
زندگى و صحنه كسب و كار،كه به ميدان نبردبىشباهت نيست،با مشكلات فراوانى مواجه
شويد.براى پيدا كردن تا كسىلنگ شدهايد،فلان كس به شما توهين نموده،مورد عيبجويى و
سرزنشقرار گرفتهايد،فلان كس در كسب و كار با شما رقابت كرده،رئيس ومافوقتان ايراد
و بهانهجويى ميكند.چك فلان آدم بد حساب برگشتخورده.معلوم نيستسفته فلان شخص وصول
شود يا نه.طلبكار در وصولمطالباتش پافشارى ميكند.و دهها بلكه صدها از اين قبيل
حوادث كوچكو بزرگ كه خواه ناخواه براى هر كسى اتفاق ميافتد.
ممكن است از وجود ناملايمات چنان خشمگين و ناراحتشويدكه مانند بمب آتشزا هر
لحظه در معرض انفجار باشيد.به چرخ گردون ومردم متجاوز كه زورتان نمىرسد،اما وقتى
به خانه وارد ميشويد ميخواهيدقدرت نمايى كنيد و انتقام چرخ و فلك و مردم كج رفتار
را از زن و فرزندبيگناهتان گرفته بدينوسيله دق دلى خالى كنيد.
گويا عزرائيل وارد خانه شده است.بچهها مانند موش فرار ميكنند،خدا نكند كوچكترين
بهانهاى بدستش بيفتند.غذا شور يا بىنمك باشد،چاى آماده و حاضر نباشد،يكى از
بچهها سر و صدا كند،وضع منزل نامرتبباشد،حرف ناپسندى از دهان همسرش بيرون
بيايد،وا مصيبتا آقا همانندبمبى منفجر خواهد شد.به سر اين داد ميزند،به آن يكى
دشنام ميدهد، آنيكى را ميزند،با اين اوقات تلخى ميكند.بدينوسيله محيط با صفاى خانه
راكه به منظور استراحتبدانجا پناه آورده بود به صورت جهنم سوزانى تبديل خواهد
ساخت.در آن دوزخ خود ساخته،هم خودش خواهد سوختهم زن و فرزند بيگناهش.اگر بچهها
بتوانند از آن محيط رعب و وحشتفرار نموده در كوچه و خيابان سرگردان ميشوند.و الا
خدا خدا ميكنند كهمالك دوزخ زودتر از منزل خارج گردد تا از شرش خلاص شوند.
وضع رقتبار و سرنوشتشوم يك چنين خانوادهاى بخوبىروشن است.هميشه دعوا و اوقات
تلخى برپاست.آب خوش از گلويشانپايين نخواهد رفت.وضع منزل رضايتبخش نخواهد بود. زن
از محيطمنزل و ديدن صورت عبوس شوهر بيزار خواهد بود.زنيكه همواره بابد اخلاقيهاى
شوهر مواجه باشد چگونه ميتواند به زندگى دلگرم باشد و ازروى عشق و علاقه خانهدارى
و شوهردارى كند؟
از همه بدتر وضع دلخراش و سرنوشتخطرناك اطفالى است كهدر چنين محيط ناگوارى
پرورش مىيابند.اوقات تلخيها و ناسازگاريهاىدائمى پدر و مادر بدون ترديد در روح
حساس آنها اثر بدى خواهد گذاشت.
غالبا افرادى تندخو،عصبانى مزاج،بد بين،كينهتوز،متعدى،پژمرده تربيتخواهند
شد.چون به محيط خانه و زندگى دلخوشى ندارند به ولگردى پناهميبرند.در نتيجه،ممكن
است در دامهاى گوناگون فساد كه به وسيله شياداناجتماع براى منحرف كردن اينگونه
افراد نهاده شده گرفتار شوند و براىهميشه بدبخت گردند.حتى امكان دارد براى حل
عقدههاى درونى خويش،دستبه كارهاى بسيار خطرناكى از قبيل قتل و جنايت و دزدى
وخودكشى بزنند.
براى تاييد مطلب ميتوانيد به پروندههاى افراد تبهكار مخصوصااطفال مراجعه
نماييد. آمار و نقل حوادثى كه از اينگونه اطفال،هر روز در صفحاتروزنامهها و مجلات
منعكس ميشود بهترين گواه مطلب است.مسؤوليتهمه اين بدبختيها بر گردن سرپرستخانواده
است كه اعصاب خويش راكنترل نكرده در منزل بد اخلاق بوده است.در اين دنيا آسايش و
خوشىندارد در سراى ديگر نيز بىكيفر نخواهد بود.
آقاى عزيز!اداره جهان در اختيار ما نيست.تزاحمات،ناملايمات،مصيبات از لوازم لا
ينفك اين جهان هستند.هر كسى در مسير زندگى باآنها خواه ناخواه برخورد خواهد
نمود.بايد براى پذيرش آنها آماده شد.
شخصيت انسان در اين مواقع بظهور ميرسد.بايد بدون جزع و فزع با آنهامواجه شد و در
صدد چاره بر آمد.انسان توانايى آنرا دارد كه صدها مشكلبزرگ و كوچك را با آغوش باز
بپذيرد و خم به ابرو نياورد.
حوادث روزگار علت تامه ناراحتيها نيستند بلكه اعصاب ضعيفهستند كه متاثر شده
اسباب نگرانى و ناراحتى ما را فراهم ميسازند.اگر برنفس خويشتن مسلط باشيم و
اعصابمان را كنترل كنيم كه در مقابلپيش آمدها متاثر نشوند ناراحتى و عصبانيت
مفهومى ندارد.
امر ناگواريكه برايت اتفاق افتاده يا از امور ضرورى اين جهان واز لوازم لا ينفك
ماده و ماديات است كه سعى و تدبير ما در وجود و عدمآنها تاثيرى ندارد يا از
اموريست كه سعى و تدبير ما هم ميتواند در آنها اثرداشته باشد.اگر از قسم اول باشد
جزع و فزع و عصبانيت و تندخويىبدون شك سودى ندارد بلكه يك امر صد در صد غير عقلائى
است.زيرا دراينگونه موارد كارى از ما ساخته نيست.بخواهيم يا نخواهيم جهان
مادهاينگونه لوازم را دارد.بايد براى وقوع آنها آماده بود و با لب خندان استقبال
نمود.و اگر از قسم دوم باشد بايد با سعى و تدبير در صدد چارهبر آمد.
اگر در مقابل مشكلات خودمان را نبازيم و بتوانيم اعصابمان راكنترل كنيم و با فكر
و تدبير وارد كار شويم اكثر مشكلات قابل حل هستند.
در اينصورت هم عصبانيت و بد اخلاقى نه تنها در حل مشكلات بما كمكنخواهد كرد
بلكه ممكن است مشكلى به مشكلات بيفزايد.بنابراين،انسانعاقل و هوشيار بايد هميشه بر
اعصاب خويشتن مسلط باشد و نگذارد ازحوادث و ناملايمات روزگار متاثر گردند.
انسان موجود نيرومند و توانايى است كه با بردبارى و كوشش وتدبير ميتواند بر
مشكلات بزرگ پيروز گردد.آيا حيف نيست كه در مقابلحوادث كوچك خودش را باخته داد و
فرياد و اوقات تلخى راه بيندازد؟!
از همه اينها گذشته،حوادث و ناملايمات روزگار و رفتار ناپسندمردم اسباب ناراحتى
ترا فراهم ساختهاند زن و فرزندت چه تقصيرىدارند؟
همسرت از صبح تا حال در خانه زحمت كشيده،غذا پخته،لباسشسته،خانه را تميز و مرتب
نموده،با بچهها سر و كله زده،با بدن و اعصابخسته در انتظار تو بوده كه وقتى به
منزل آمدى با اخلاق خوش و مهربانىدلش را گرم نموده خستگى اعصابش را برطرف سازى.
فرزندانت نيز از بامداد تا حال در مدرسه مشغول بوده با اعصاب ومغز خويش كار
كردهاند.يا در مغازه يا در كارگاه به كار اشتغال داشتهاند.
اكنون خسته و ناتوان به منزل بازگشته در انتظار پدرشان هستند كه باسخنان شيرين و
اخلاق خوش و اظهار محبتخستگى اعصابشان را برطرف سازد و براى كار و كوشش تقويتشان
كند.
آرى زن و فرزندانتبا صدها اميد و آرزو در انتظار تو بودهاند آياسزاوار استبا
چهره عبوس و اخلاق تند و صورت در هم كشيده تو مواجهگردند؟!
انتظار داشتند تو فرشته رحمتباشى و با اخلاق خوش و چهرهشكفته محيط خانه را نور
باران كنى و با سخنان گرم و دلپذيرت اعصابخسته آنان را آرامش دهى.نه اينكه با
اخلاق تند و صورت در هم كشيدهمحيط خانه را تاريك گردانى و با عصبانيت و اوقات تلخى
اعصاب خستهآنها را خستهتر سازى.آيا ميدانى كه تنديها و بد اخلاقيهاى تو چه آثار
بدىدر روح و جسم آنها خواهد گذاشت كه نتيجهاش دامنگير تو خواهد شد؟بهآنها رحم
نميكنى اقلا به خودت رحم كن.با اين بد اخلاقيهاى دائم،جسم واعصاب سالم برايتباقى
ميماند؟
با اين وضع چگونه ميتوانى به كسب و كار ادامه دهى و بر مشكلاتزندگى و مصائب
روزگار پيروز گردى؟چرا محل استراحتخودت و زن وفرزندت را به صورت زندان اختيارى
تبديل ميسازى كه نتيجهاش عائدخودت شود؟
آيا بهتر نيست كه هميشه خوش و خندان باشى و اگر مشكلى برايتاتفاق افتاد بدون
عصبانيت و جزع و فزع،با عقل و تدبير در صدد چارهبرآيى؟
آيا بهتر نيست وقتى ميخواهى براى استراحت و تجديد نيرو بهآسايشگاه خانه قدم
بگذارى پيش خودت بينديشى كه تندخويى و بداخلاقىمشكل مرا حل نميكند بلكه اعصابم را
خستهتر خواهد نمود و چه بسا مشكلات تازهاى بوجود خواهد آورد.فعلا بايد استراحت و
تجديد نيرو كنمتا بتوانم با اعصاب راحت و فكر آزاد در صدد چاره بر آيم.آنگاه حوادث
وگرفتاريهاى زندگى را موقتا بدست فراموشى بسپارى و با چهره باز و لبخندان وارد
منزل شوى.با سخنان گرم و محبتهاى بىشائبه دل اهل خانه راشادمان گردانى.بگوييد و
بخنديد.و تفريح و استراحت كنيد.با خوشى ولذت غذا بخوريد.و با اعصاب آسوده خواب و
استراحت كنيد.بدينوسيله هم زن و فرزندت به خانه و زندگى دلگرم شده براى كار و
كوششآماده ميگردند هم خودت ميتوانى با اعصاب سالم به كسب و كار ادامه دهىو بر
مشكلات زندگى پيروز گردى.
بدين جهت،دين مقدس اسلام اخلاق خوب را جزء ديانت و ازعلائم كمال ايمان ميشمارد.
رسول خدا (ص) فرمود:كاملترين مردم از جهت ايمان،خوش اخلاقترين آنها ميباشد.
بهترين شما كسى است كه نسبتبهخانوادهاش احسان كند. (33)
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:هيچ عملى بهتر از اخلاق خوب نيست. (34)
امام صادق عليه السلام فرمود:نيكوكارى و حسن خلق خانهها راآباد و عمرها را زياد
ميكند. (35)
امام صادق (ع) فرمود:شخص بد اخلاق خودش را در عذابميدارد. (36)
لقمان حكيم فرمود:مرد خردمند بايد در بين خانوادهاش مانندكودك باشد و رفتار
مردانه را براى خارج منزل بگذارد. (37)
رسول خدا (ص) فرمود:عيشى بهتر از خوش اخلاقى نيست. (38)
پيغمبر اسلام (ص) فرمود:اخلاق خوب نصف دين ميباشد. (39)
وقتى سعد بن معاذ كه يكى از اصحاب بزرگ رسول خدا و مورداحترام آنجناب بود درگذشت
رسول اكرم مانند صاحبان عزا با پاى برهنهدر تشييع جنازهاش شركت نمود.بدست مبارك
خويش جنازه را در قبرنهاده روى آنرا پوشاند.در آنهنگام مادر سعد كه آن همه احترام
را از رسولخدا مشاهده نمود فرزندش سعد را مخاطب قرار داده گفت:اى سعدبهشت
گوارايتباد.
پيغمبر اكرم فرمود:اى مادر سعد!اين چنين مگو.زيرا سعد را درقبر فشار سختى وارد
شد. بعدا علت فشار قبر سعد را از آنحضرتپرسيدند.فرمود:علتش آن بود كه با
خانوادهاش بد اخلاقى ميكرد (40) .
پاورقى:
1- كافى جلد 5 ص 84
2- كافى جلد 5 ص 84
3- كافى جلد 5 ص 86-بانوى نمونه اسلام ص 74
4- بحار الانوار جلد 103 ص 247
5- بحار الانوار جلد 5 ص 251
6- كافى جلد 5 ص 113
7- وسائل ج 15 ص 96.
8- وسائل ج 15 ص 97.
9- وسائل ج 15 ص 96.
10- مجمع الزوائد ج 8 ص 138.
11- بحار ج 74 ص 6.
12- به كتاب آئين تربيت از همين مؤلف مراجعه شود
13- وسائل ج 15 ص 175
14- اطلاعات 15 فروردين 1353
15- وسائل ج 15 ص 188
16- وسائل ج 15 ص 189
17- سوره نساء آيه 34
18- مستدرك جلد 2 ص 550
19- سوره بقره آيه 228
20- اطلاعات 15 آذر 1350
21- اطلاعات 6 بهمن 1350
22- سوره روم آيه 31
23- بحار جلد 103 ص 226
24- بحار جلد 103 ص 223
25- بحار جلد 103 ص 228
26- بحار جلد 103 ص 236
27- شافى جلد 2 ص 138
28- اطلاعات 6 بهمن 1368
29- اطلاعات 8 اسفند 1350
30- بحار جلد 103 ص 224
31- بحار جلد 74 ص 303
32- مواعظ العدديه ص 151
33- بحار ج 103 ص 226
34- شافى ج 1 ص 166
35- شافى ج 1 ص 166
36- شافى ج 1 ص 176
37- محجة البيضاء ج 2 ص 54
38- بحار ج 71 ص 389
39- بحار ج 71 ص 385
40- بحار ج 73 ص 298