رهگشاى جوانان

على رستمى چافى

- ۴ -


برزخ يعنى چه ؟ و در كجاست ؟ 
با مردن روح انسان از بدن و جسم جدا مى شود، ولى چون هنوز تا برپا شدن قيامت ، فاصله دارد، وارد عالم برزخ مى شود كه بين دنيا و عالم قيامت است .
امامان ما فرموده اند عالم برزخ بسيار بزرگتر از دنيا است (نه كره زمين ) و در آنجا براى نيكوكاران لذتها و نعمتهاى زيادى آماده شده است . چنانچه بدكاران نيز در آنجا در رنج و ناراحتى هستند.
قيامت براى رسيدگى اعمال انسانها: 
قيامت روزى است كه تمام مردم به قدرت خداوند از دل خاك بيرون مى آيند و هر كس كارهايى را كه انجام داده است خواهد ديد (مثل اينكه آنها را فيلمبردارى و ضبط كرده باشند). در آن روز نيكوكاران وقتى پرونده خود را مى بينند خوشحال مى شوند ولى گناهكاران نارحت شده مى گويند كاش پرونده خود را نمى ديديم . در اين روز است كه به تمام كارهاى خوب و بد افراد رسيدگى شده و نيكوكاران وارد بهشت جاويدان شده بدكاران راهى جهنّم مى شوند.
جوان بهشتى كيست ؟ 
در اين باره حديثى از رسول خداصلّى اللّه عليه و آله اشاره مى كنيم : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله ((اَلْوَلَدُ الصّالِحُ رِيْحانَةٌ مِنْ ريا حينِ الجَنَّةِ)) پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: ((فرزند صالح ، گلى از گلهاى بهشت است .))(42)
بلى درست است فرزند صالح يعنى فرزند خوب و نيكوكار. فرزند صالح ، به پدر و مادرش ، به دوستان و خويشاوندانش احترام مى گذارد، خوش اخلاق است ، ديگران را مسخره نمى كند، آزارش به كسى نمى رسد، از دوستان بد كناره گيرى مى كند، قرآن را ياد مى گيرد، به دستوراتش عمل مى كند، نمازش را مى خواند، سعى مى كند به مسجد برود، اگر كسى به كمك او نياز داشت كوتاهى نمى كند، در درسهايش مى كوشد تا فرد مفيدى براى جامعه باشد، از زحمتهاى معلمش قدردانى مى كند. البته در كنار اينها خوب است كه به سرگرمى ها، ورزش و تفريحات سالم نيز اهميّت بدهد زيرا كه عقل سالم در بدن سالم است و چنين جوانى يقيناً بهشتى خواهد شد.
جوان جهنّمى كيست ؟ 
جوان جهنّمى كسى است كه آنچه در مسئله فوق بيان كرديم برعكس آنها عمل كند جايگاهش جهنّم مى باشد، كه جايگاه تنبيه و كيفر دادن كافران و گنهكاران است ، آتش آنجا سوزاننده تر از آتش دنياست و هميشگى است . خداوند در قرآن مجيد جهنّم را اينطور توصيف فرموده است . (آنان كه به آيات ما كافر شدند به زودى آنها را در آتش مى اندازيم كه هرگاه پوست بدنشان بسوزد و بريزد دوباره پوستى نو بر تنشان فرو مى پوشيم تا دگرباره بسوزند و عذاب ما را بچشند.))(43)
شفاعت چيست ؟ 
يك مسئله اى كه بايد همه ما اعتقاد داشته باشيم شفاعت است ، شفاعت يعنى واسطه شدن براى بخشودن گناهان كسى . در قيامت پيامبران و پيامبر گرامى اسلام و ائمه اطهار صلوات اللّه عليهم اجمعين با اجازه خداوند متعال ، واسطه مى شوند تا خداوند گناهان بعضى از گناهكارانى را كه گناهشان كم است ، ببخشد. البته بعضى از گناهكاران هستند كه تا مدتى عذاب نبينند شايستگى شفاعت را پيدا نمى كنند و بعضى از گناهان است كه به طور كلى لياقت شفاعت را از بين مى برد، مثل سبك شمردن نماز ...
شعر در وصف قيامت 
يا رب اگر نگذرى از جرم و گناهم چه كنم ؟
ندهى گر، به در خويش پناهم ، چه كنم ؟
گر برانى و نخوانى و كنى نوميدم
به كه روى آرم و حاجت ز كه خواهم ،چه كنم ؟
گر ببخشى گنهم ، شرم مرا آب كند
ورنبخشى تو بدين روى سياهم ، چه كنم ؟
نتوانم كنم انكار گنه ، يك ز هزار
كه تو بودى به همه حال گواهم ، چه كنم ؟
بار الها كرمى ، مرحمتى ، امدادى
كاروان رفته و من مانده به راهم چه كنم ؟
مسابقه موضوع شانزدهم 
33 - معنى معاد يعنى چه ؟
الف - بازگشت انسان بسوى خدا
ب - بارگشت انسان بسوى پيامبران
ج - بازگشت انسان بسوى امامان د - در همه موارد
34 - برزخ در كجاست ؟
الف - در دنيا ب - در آخرت
ج - بين دنيا و آخرت د - در هيچكدام
موضوع هفدهم : جوانان و اقامه نماز 
جوانان عزيز! يكى از فروعات دين ما نماز است بايد بدانيم اوّلين چيزى كه در روز قيامت از انسان سؤ ال مى شود نماز است ، و آخرين چيزى كه همه پيامبران به ما سفارش كردند نماز است ، چون اگر نماز انسان قبول شود ساير اعمال انسان نيز پذيرفته مى شود، امّا اگر نماز انسان مقبول درگاه حقّ نشود ساير اعمال انسان هم پذيرفته نخواهد شد. پيامبرصلّى اللّه عليه و آله فرمودند: (قُرَّة عَينى فى الصَّلواة )(44) (نماز نور چشم من است ) و يا امام صادق عليه السّلام مى فرمايند: اگر كسى نماز را سبك بشمارد از شفاعت ما اهلبيت بدور است پس بيائيم با خداى خويش عهد و پيمان ببنديم و از اين فريضه دينى و اسلامى غافل نباشيم .
جوانان عزيز! چرا نماز مى خوانيم . 
1 - حداقل پاسخ براى خوبى ها، تشكر است . 2 - نماز، وسيله تشكّر و سپاس از نعمت هاى الهى است .
از چه كسانى و به خاطر چه خوبى هايى بايد تشكر كرد!
1 - از مادر به خاطر: شير دادن ، پرستارى ، غذا درست كردن ، لباس شستن ، تربيت كردن ، مواظب كردن ، مهربانى و غيره ...
2 - از پدر به خاطر: تاءمين زندگى ، تفريح و مسافرت ، تاءمين لوازم مدرسه ، تاءمين پوشاك و غيره ...
3 - از معلّم به خاطر: ياد دادن درس ، راهنمايى كردن ، محبت كردن و غيره ...
4 - از هم شاگردى به خاطر: كمك كردن در درس ، كارت تبريك و غيره ...
5 - دوستان و نزديكان به خاطر: هديه و عيدى و غيره ...
6 - تشكّر از پليس خيابان به خاطر راهنمايى ها و كمك او به هنگام عبور از خيابان و غيره ...
7 - تشكّر كردن از دكتر به خاطر معالجه و مداوا نمودن و غيره ...
الف - و تشكّر كردن از خداوند به خاطر: 
1 - باران و طراوت آن 2 - لبان نرم ، تا راحت تر صحبت كنيم .
3 - زبان تا صحبت كنيم و مزه چيزهايى را كه مى خوريم ، بفهميم . 4 - چشم تا از تصاوير زيباى طبيعت ، بهره مند شويم . 5 - سلامت جسم و امكان تحصيل
6 - ساير نعمت ها...
د - حداقل تشكّر، تشكر زبانى است . 
ه‍ - بهترين راه تشكّر زبانى و رسمى از خداوند نماز است كه نوعى گفتگو با خدا نيز بحساب مى آيد.
لقمان حكيم در سوره مباركه لقمان آيه 17 فرزندش را اينگونه امر به نماز مى كند: اى پسرك من : نماز را بر پادار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصائبى كه بر تو مى رسد شكيبا باش كه اين نشانه اى از عزم ثابت مردان بلند همّت در امور لازم عالم است .
و باز در جاى ديگر نصيحت لقمان به فرزندش مى فرمايد: فرزند عزيزم مبادا خروس از تو هشيارتر به اوقات نماز و مراقب تر باشد! آيا نمى بينى كه به هنگام هر نماز، رسيدن وقت آن را اعلام مى كند و سحرگاهان به آواى بلند ندا سر مى دهد در حالى كه تو در خوابى ؟
جوانى كه نماز نخواند چه مى شود؟ 
رسول خداصلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه نماز صبح نخواند ،قرآن از او بيزار است . هر كه نماز ظهر بجا نياورد پيامبران الهى از او بيزارند، هر كه نماز عصر را ترك كند فرشتگان از او بيزارند و آن كه نماز مغرب نخواند دين از او بيزار است و كسى كه نماز عشا را ترك كند، خداى جهان از او بيزار است .(45) و باز رسول خداصلّى اللّه عليه و آله در روايت ديگر فرمودند: كسى كه نماز را ترك مى كند اميدى به پاداش آن ندارد و از مجازات ترك آن نمى ترسد، من با كى ندارم كه چنين كسى اگر بميرد به دين يهود، يا مجوس ، يا نصرانى .(46)
عذاب بى نمازها و شرابخواران : 
پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند:
روزى جبرئيل امين براى اداى وحى به نزدم آمد. هنوز آنچه را كه بايد بر من بخواند تمامش را نخوانده بود، كه ناگهان آوازى سخت و صدايى هولناك آمد. وضع فرشته وحى تغيير كرد. پرسيدم : ((اين چه آوازى بود؟)) گفت : ((اى محمد! خداى تعالى در جهنّم چاهى قرار داده است كه سنگ سياهى در آن انداختند، اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد.)) پرسيدم : ((آن چاه ، جايگاه چه كسانى است ؟)) گفت : ((از آنِ بى نمازان و شرابخواران )).(47)
دندان بى نماز حتّى آب دريا را نجس مى كند. 
باز در داستان ديگر مى خوانيم كه : ((دندان بى نماز حتّى آب دريا را آلوده مى كند)) يكى كشتى با جمعى سرنشين در زمان انبياى بنى اسرائيل بر درياى نيل در حركت بود ناگهان ماهيان دريا احساس حرارت و فشا ركردند، به درگاه حضرت حق ناليدند و عرضه داشتند: الهى مگر قيامت رسيده است ؟ خطاب رسيد: خير، بلكه در ميان مسافران اين كشتى كه بر روى آب در حركت است شخصى بى نماز نشسته كه دندان او درد گرفت و سپس از دهانش دندان را كنده و در آب انداخت ، نحسى و نجسى دندان يك بى نماز باعث شده كه بر شما هم فشار وارد شود.(48)
شعر در وصف نماز 
ما بنده خدايم
امّت مصطفايم
امام و رهبر ما
باشد على والا
كتاب ما قرآن است
كه رهنماى جان است
آيين ما اسلام است
در عظمت تمام است
كعبه ما معبد ماست
قبله و مقصد ماست
نماز چون گذاريم
رو سوى قبله آريم
نماز ركن دين است
شيرين و دلنشين است
هر كس كه با نماز است
هميشه سرفراز است
نماز آرد سعادت
دهد جان را طراوت
مشو اى طفل عاقل
ز حق يك لحظه غافل
مكن كاهل نمازى
كه مى ترسم ببازى
نماز اساس دين است
مسلمانى در اين است
مسابقه موضوع هفدهم 
35 - اوّلين چيزى كه در روز قيامت سؤ ال مى شود، و آخرين سفارش همه پيامبران چه بوده است ؟
الف - اوّلين نماز آخرين روزه ب - اوّلين نماز و آخرين نماز
ج - اوّلين روزه آخرين نماز د - الف و ج صحيح است
36 - چرا نماز مى خوانيم ؟
الف - بخاطر اينكه همه مردم مى خوانند
ب - بخاطرنشان دادن به مردم
ج - الف و ب صحيح است
د - بخاطر تشكّر از نعمت هاى الهى
موضوع هيجدهم : جوانان و روزه 
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما روزه است . معناى اصطلاحى روزه آن است كه انسان مكلّف براى انجام فرمان خداوند از اذان صبح تا اذان مغرب چيزهاى كه روزه را باطل مى كند از انجام آنها خوددارى نمايد.
اين فريضه دينى از زمان صدور اسلام بر ما واجب شده است و كسى گمان نكند كه روزه يك قانون جديدى است پاسخ اين مطلب را قرآن مجيد بيان مى فرمايد: (يا اَيَّها الذّي ن آمنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصَّيام كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِيْنَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونْ)(49)
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد واجب كرديم بر شما روزه را همچنانكه واجب كرده بوديم بر آنانكه پيش از شما بودند (نياكان و گذشتگان ) اميد است كه پرهيزكار شويد)). پس با اين آيه شريفه معلوم شد كه روزه پيش از صدور اسلام تاكنون بر ما واجب بوده است .
مردم در رابطه با روزه سه گروهند: 
1 - گروهى خوشحال و از فرارسيدن موهبتهاى الهى و باران رحمت واسعه پروردگار كه در اين ماه ريزش دارد به شدّت مسرور مى گردند و خود را براى روزه آن آماده نموده و مسافرتهاى لازم خود را براى قبل يا بعد از آن پيش بينى مى نمايند، ارزاق مناسب حتّى حلالترين و پاكترين آنها را اختصاص به ماه روزه مى دهند، و تمام همّ و غم خويش را مخصوص ماه مبارك رمضان وروزه دارى مى نمايند. به استقبال ماه رفته و روز آخر ماه شعبان را نيز روزه مى گيرند و براى رؤ يت هلال ، خود را با سُرور و فرحناكى مهيّا مى سازند و هنگام رؤ يت ماه طبق دستور به قرآن مجيد كه در اين ماه نازل شده مى نگرند.
2 - گروهى ديگر با بى ميلى و ناراحتى و سختى به آن مى نگرند و از آمدن ماه مبارك رمضان اظهار سختى و بدحالى مى كنند و گاهى كلمات زننده و تند بر زبان مى رانند، با اينكه اهل روزه اند و اين روزه غالباً براى دفع ملامت و بدنامى در جامعه مسلمين است ، نه در حقيقت براى خدا و قربةً اِلى اللّه ، بنابراين به اندك گرما و تشنگى و خستگى و كسالت افطار مى كنند از زير بار آن شانه خالى مى نمايند.
3 - گروهى ديگر نه تنها روزه نمى گيرند بلكه قبول هم ندارند، و روزه و ماه رمضان را مانع عيش و نوش خويش ‍ مى دانند، زيرا تمام مراكز چلوكبابى ها و رستورانها و جايگاههاى چريدن و چشيدن غالباً تعطيل مى گردد، و براى خودشان عزا خوانه مى دانند. امّا در اين ماه بطور كلى كشورهاى اسلامى سيماى ديگرى به خود مى گيرد كه براى روزه خواران و منكران روزه غم مى بارد. و به ناچار با حلول ماه مبارك رمضان عصبانى و بدحال و گاهى ماه مبارك رمضان را به فحش و ناسزا مى كشند.(50)
معناى رمضان چيست ؟ 
رمضان از مصدر ((رمض )) به معناى شدّت گرما، و تابش آفتاب بر رمل و خاك و ... معنا شده است ، انتخاب چنين واژه اى براستى از دقت نظر و لطافت خاصى برخوردار است . چرا كه سخن از گداخته شدن است ، و شايد به تعبير دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمّل ضربات بى امانش ، زيرا كه رمضان ماه تحمّل شدائد و عطش ‍ مى باشد و يا شايد تعبير اين باشد كه گناهان آدمى را ذوب مى كند و مى سوزاند و از بين مى برد.
فوائد جسمانى روزه : 
تجربه نشان داده است كه اكثر بيمارى هاى مزمن و حاد را مى توان به وسيله روزه بهبود بخشيد يا از شدت آنها كاست ، روزه درمانى دراز مدّت براى موارد زير تجويز مى شود. 1 - فشا خون زياد 2 - گرفتگى مجارى خون 3 - آسم قلبى 4 - آنژين قلبى 5 - سرطان خون 6-بيماريهاى عصبى 7 - اختلالات جسمانى از قبيل (چاقى ، ورم مفاصل ، و انواع رماتيسم ) 8 - بيماريهاى كبد 9 - ورم كيسه صفرا 10- بيماريهاى معده و روده 11 - يبوست مزمن 12 - ورم لوزه مزمن 13 - زكامهاى حلق و بينى 14 - زكامهاى ناى و نايچه 15-ناراحتيهاى كليه و مثانه 16 - بيماريهاى زنان از قبيل (ورم لگن خاصره ، اختلالت قاعدگى ، نازائى ، و يائسگى ) 17 - بيماريهاى چشم (آب سبز) 19 - اختلالات عمومى عصبى 20 - سرطان (51)
عذاب روزه خواران : 
حديثى از امام باقرعليه السّلام راوى مى گويد، از آن حضرت سؤ ال كردم درباره مردى ، كه دو شاهد شهادت به روزه خوارى او دادند كه سه روز روزه اش را افطار كرده بود امام فرمود: (از او سؤ ال شود، آيا روزه خوارى را گناه مى داند؟ اگر گفت خير! بر امام (حاكم شرع ) واجب است كه او را به قتل برساند و هرگاه به گناه روزه خوارى اعتراف كرد و گفت بلى ، پس بر امام است او را به شدّت مجازات كند، تازيانه اش بزند و آبرويش را ببرد).(52)
شعر در وصف ماه مبارك رمضان 
مژده زلطف خدا ماه عبادت رسيد
گلشن عُشّاق را نسيم رحمت رسيد
به اهل ايمان بگو آمده ماه خدا
به پاكى دل توان به معنويّت رسيد
امر خدا را نما از ته دل امتثال
ز بندگى مى توان به آدميّت رسيد
نتيجه روزه شد لعلّكم تتقّون
برتبه متقّين توان به همّت رسيد
مسابقه موضوع هيجدهم 
37 - معنى اصطلاحى روزه يعنى چه ؟
الف - فقط تشنگى را تحمّل كردن
ب - فقط گشنگى را تحمّل كردن
ج - نخوردن و نياشاميدن
د - چيزهايى كه روزه را باطل مى كند دورى كردن
38 - روزه از چه زمانى بر ما واجب شده است ؟
الف - با صدور اسلام ب - پيش از صدور اسلام
ج - بعد از صدور اسلام د - همه موارد
موضوع نوزدهم : جوانان و مسائل خُمس 
جوانان عزيز! يكى از فروعات دين ما (خُمس ) است .
معناى خُمس :دادن 5تقسيم بر1 از منفعت سالانه خويش است به سادات و امام عليه السّلام و يا مجتهدين جامع الشرائط در غيبت امام زمان (عج ) با شرائط مقرر در شرع مقدس اسلام و يا به نماينده مجتهد جامع الشرائط مى پردازد تا با اجازه آن در جاهايى كه جايز است مصرف شود.
در هفت چيز خُمس واجب است : 
1 - آنچه از خرج سال زياد بيايد. (منفعت كسب ) 2 - معدن 3- گنج 4 - غنائم جنگى 5 - جواهرى كه بواسطه فرو رفتن در دريا به دست آيد. 6 - مال حلال مخلوط به حرام 7 - زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمانى بخرد،(53) (ذِمّه : يعنى عهد و پيمان ، غير مسلمانانى كه در ممالك اسلامى زندگى مى كنند و با آنان پيمان بسته اند كه مقرّرات اجتماعى مسلمانان را مراعات كنند و ماليات معينى هم بپردازند و در عوض جان و مال آنها در امان باشد، كفّار ذِمّى مى گويند).
همچنانكه در آغاز تكليف ، هر كس به فكر انجام نماز و روزه خود است بايد به فكر پرداخت خمس و زكات و عمل به ساير واجبات هم باشد، لذا آشنايى با مسائل و موارد آن در حدّ نياز لازم است . ما، در اين نوشته به مسائل هفتگانه خمس كه اكثر افراد جامعه را در بر مى گيرد مى پردازيم . ((خُمس چيزى است كه از خرج سال انسان و خانواده اش زياد بيايد)).
مخارج سال : 
اسلام به كسب و كار افراد احترام گذاشته و تاءمين نياز خودشان را بر پرداخت خُمس مقدم داشته است ، بنابراين هر كس در طول سال مى تواند تمام مخارج مورد نياز خود را از درآمدش تاءمين كند و در پايان سال ، اگر چيزى اضافه نيامد، پرداخت خمس واجب نيست ، ولى پس از آنكه بطور متعارف و در حدّ نياز خود زندگى را گذرانده - نه در مصرف ، زياده روى كرده و نه بر خود تنگ گرفته اگر در پايان هم چيزى اضافه آمد، يك پنجم ، آنچه را كه اضافه آمده است بايد براى مصارف مشخصى بپردازد و چهارپنجم آن را براى خود پس انداز كند.
پس ، مراد از مخارج ، تمام چيزهايى است كه در زندگى خود و خانواده اش بدان نياز دارد كه به نمونه هايى از آن اشاره مى كنيم : 1-خوراك و پوشاك 2 - اثاثيه منزل مانند (ظرف ، فرش و ...) 3-وسيله نقليه اى كه تنها براى كسب و كار نيست . 4 - مخارج مهمانى 5 - مخارج ازدواج 6 - كتابهاى مورد نياز 7 - آنچه در راه زيارت مصرف مى كند. 8 - جوايز و هدايايى كه به كسى مى دهد. 9 - صدقه و نذر و يا كفّاره اى كه پرداخت مى كند.(54)
سال خُمسى : 
انسان از اوّلين روز بلوغ خود بايد نماز بخواند و دراوّلين ماه رمضان روزه بگيرد و پس از گذشت يكسال از اوّلين درآمدى كه به دست آورده است ، خمس مازاد بر مخارج سال گذشته را بپردازد، بنابراين در محاسبه خمس ، ابتداى سال ، اوّلين درآمد و پايان آن گذشتن يك سال شمسى از آن تاريخ است .
پس ابتداى سال براى : 
* كشاورز: اوّلين محصولى است كه برداشت مى كند.
* كارمند: اوّلين حقوقى كه دريافت مى كند.
* كارگر: اوّلين مُزدى كه مى گيرد.
* مغازه دار: اوّلين معامله اى كه انجام مى دهد.(55)
مالى كه از راههاى زير به دست مى آيد خُمس ندارد: 
1 - از راه ارث به دست آيد.
2 - چيزى كه به انسان بخشيده اند.
3 - جايزه هايى كه دريافت كرده است .
4 - آنچه به عنوان عيدى به انسان داده اند.
5 - مالى كه به عنوان خمس يا زكات يا صدقه به كسى داده اند.(56)
آثار ندادن خمس : 
1 - تا خمس مال را ندهد نمى تواند در آن تصرف كند، يعنى غذايى كه در آن خمس باشد نمى تواند بخورد و با پولى كه خمس آن را نداده ، نمى تواند چيزى بخرد.(57)
2 - اگر با پول خمس نداده ، خريد و فروش كند (بدون اجازه حاكم شرع ) يك پنجم آن معامله باطل است .(58)
3 - اگر بخواهد با پول خمس نداده به صاحب حمّام بدهد و در حمام غسل كند، غسل او باطل است .(59)
4 - اگر با پولى كه خمس آن را نداده است ، خانه بخرد، نماز خواندن در آن خانه باطل است .(60)
مسابقه موضوع نوزدهم 
39 - معنى خُمس يعنى چه ؟
الف - سه پنجم منفعت سالانه ب - دو پنجم منفعت سالانه
ج - يك پنجم منفعت سالانه د - پنج چهارم منفعت سالانه
40 - خمس در اسلام به چند چيز تعلّق مى گيرد؟
الف - 7 چيز ب - 6 چيز ج - 5 چيز د - 4 چيز
موضوع بيستم : جوانان و مسائل زكات 
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما (زكات ) است ، يكى از وظايف مهمّ اقتصادى مسلمانان ، پرداخت همين (زكات ) است . از اهميّت (زكات ) همين بس كه در قرآن مجيد پس از نماز آمده و نشانه ايمان و عامل رستگارى شمرده شده است . در روايات متعددى كه از معصومين عليهم السّلام نقل شده آمده است : ((كسى كه از پرداخت زكات جلوگيرى كند، از دين خارج است )). (زكات ) هم مانند خُمس موارد معينى دارد.
يك قسم از آن ماليات بدن وحيات است كه هر سال يك مرتبه در روز عيد فطر پرداخت مى شود و تنها بر كسانى كه قدرت مالى پرداخت آن را دارند واجب است . يك قسم ديگر، زكات اموال است ، ولى چنين نيست كه تمام اموال مردم مشمول اين قانون باشد و تنها نُه چيز است كه (زكات ) دارد و مى توان آنها را به سه دسته تقسيم كرد:
موارد وجوب زكات (61)
گندم شتر
1 - غَلاّت خرما2 - دام گاو
جوگوسفند
كشمش
3 - سكه هّاطلا
نقره
حدّ نِصاب : 
(زكات ) اين اشياء در صورتى واجب مى شود كه به مقدار مشخصى برسد، كه به آن مقدار ((حد نِصاب )) مى گويند، يعنى اگر محصولِ به دست آمده و يا تعدادِ دام ، از حدّ نصاب كمتر باشد، زكات ندارد.
تمام غلات چهارگانه ، يك نصاب دارد كه حدود 850 كيلوگرم است ، بنابراين اگر محصول بدست آمده از اين كمتر باشد زكات ندارد.(62)
مقدار زكات غلات : 
مقدار زكات غلات بستگى به آبيارى آنها دارد كه به سه دسته تقسيم مى شود.
1 - محصولى كه با آب باران و رودخانه آبيارى مى شود و يا ديمى باشد يك دهم است .
2 - محصولى كه با دلو و يا موتور پمپ آبيارى مى شوديك بيستم است .
3 - محصولى كه به هر دو طريق ، هم از آب باران يا رودخانه و هم دستى آبيارى شده زكات نصف آن يك دهم و نصف ديگر يك بيستم مى باشد.(63)
مقدار زكات گوسفند: 
اوّلين نصاب گوسفند، چهل راءس است و زكات آن يك گوسفند مى باشد و گوسفند تا به چهل نرسد، زكات ندارد.(64)
مقدار زكات گاو: 
اوّلين نصاب گاو، سى راءس است و زكات آن يك گوساله مى باشد كه يك سال تمام شده و وارد سال دوّم شده باشد.(65)
مقدار زكات شتر: 
اوّلين نصاب شتر پنج راءس است و زكات آن يك گوسفند است ، و تا زمانى كه تعداد شترها به 26 راءس نرسيده است ، هر پنج شتر يك گوسفند زكات دارد ولى آنگاه كه تعداد آنها به 26 رسيد، زكاتش يك شتر است .(66)
مقدار زكات طلاء و نقره : 
نصاب طلا 15 مثقال ونصاب نقره 105 مثقال است ، و زكات هر دو يك چهلم مى باشد.(67)
مصرف زكات : 
مصرف زكات هشت مورد است كه مى شود مصرف كرد:
1 - فقير، و آن كسى است كه درآمد يا موجودى وى كمتر از خرج سالانه خود و خانواده اش باشد.
2 - مسكين ، آنكه به كلّى درمانده و بينوا باشد.
3 - كسى كه از طرف امام عليه السّلام يا نائب او ماءمور جمع آورى و نگهدارى و توزيع زكات است .
4 - براى اُلفت دادن دلها به اسلام و مسلمانان ، مانند غيرمسلمانان كه اگر به آنها كمكى بشود، به دين اسلام مايل مى شوند يا در جنگ به مسلمانان كمك مى كنند.
5 - آزاد كردن بردگان .
6 - بدهكارى كه نمى تواند قرض خود را بدهد.
7 - در راه خدا، يعنى در كارهايى كه نفع آن به عموم مى رسد و مورد رضايت خداست ، مانند ساختن جاده ، پل و مسجد.
8 - مسافرى كه در سفر درمانده و خرج برگشت به وطن را ندارد، هر چند در وطن خود فقير نباشد.(68)
مسابقه موضوع بيستم 
41 - معنى زكات يعنى چه ؟
الف - رسيدن مال كمتر از حد نصاب
ب - رسيدن مال بيشتر از حد نصاب
ج - الف و ب صحيح است د - رسيدن مال به حد نصاب
42 - زكات در اسلام به چند چيز تعلّق مى گيرد؟
الف - 10 چيز ب - 9 چيز ج - 8 چيز د - 7 چيز
موضوع بيست و يكم : جوانان و مسائل حج 
جوانان عزيز! يكى ديگر از فروعات دين ما مسلمانان (اعمال حجّ) در خانه كعبه الهى مى باشد.
معناى حجّ چيست ؟ زيارت خانه كعبه در مكّه معظمه است كه هر ساله در موسم حج (در ماه ذى الحجّه ) مسلمانان به قصد اطاعت از فرامين الهى اين سنّت عظيمه را انجام مى دهند. همه شما جوانان و نوجوانان عزيز! بارها و مكرراً شنيده ايد كه بنيانگذار خانه كعبه حضرت ابراهيم عليه السّلام بوده است كه خداوند در سوره مباركه بقره آيه 125 مى فرمايد: (و به ياد آر زمانى كه كعبه را مقام امن و مرجع امر دين مردم قرار داديم و امر شد كه مقام ابراهيم را جايگاه نماز و عبادت قرار دهيد، و از ابراهيم و اسماعيل پيمان گرفتيم كه حرم خدا را پاكيزه داريد، براى اينكه اهل ايمان به طواف و اعتكاف و ركوع و سجود آيند.)
و باز خداوند در سوره مباركه ابراهيم در آيه 37 چنين مى فرمايد: پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين فاقد هر گونه زراعت و آب و گياه ، نزد خانه اى كه حرم تو است گذاشتم تا نماز را بپاى دارند. در اين هنگام بود كه حضرت ابراهيم عليه السّلام پس از آنكه از كنيزش ((هاجر)) پسرى آورد نامش را ((اسماعيل )) گذاشت ، حسادت همسر نخستينش ((ساره )) تحريك شد و نتوانست حضور هاجر و فرزندش اسماعيل را تحمّل كند، از حضرت ابراهيم عليه السّلام خواست كه آن مادر و فرزند را به نقطه ديگرى ببرد، و ابراهيم عليه السّلام طبق فرمان خدا در برابر اين درخواست تسليم شد. اسماعيل و مادرش هاجر را به سرزمين مكّه كه در آن روز يك سرزمين خشكِ خاموش و فاقد همه چيز بود آورد، و در آنجاگذارد، و با آنها خداحافظى كرد و رفت . چيزى نگذشت كه اين كودك و آن مادر در آن آفتاب گرم و داغ تشنه شدند، هاجر براى نجات جان كودكش سعى و تلاش فراوان كرد، امّا خدائى كه اراده كرده بود، آن سرزمين يك كانون بزرگ عبادت گردد، چشمه زمزم را آشكار ساخت ، چيزى نگذشت كه قبيله بيابانگرد ((جرهم )) كه از نزديكى آنجا مى گذشتند، از ماجرا آگاه شدند و در آنجا رحل اقامت افكندند و ((مكّه )) كم كم شكل گرفت .(69) و خداوند سرزمين مكّه را محل امن و امان قرار داده است ، و بالاخره حضرت ابراهيم عليه السّلام به فرمان خداوند كعبه عظيم الهى را بنا كردند كه از آن زمان تاكنون همه ساله ميليونها نفر مسلمان از سراسر جهان به آنجا سرازير مى شوند و اين عمل عبادى را كه به شيوه مخصوصى صورت مى گيرد انجام مى دهند. (حج ): زيارت كردن خانه خدا و انجام اعمالى است كه دستور داده اند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر كسى كه اين شرايط را دارا باشد، يك مرتبه واجب مى شود.
شرايط وجوب حج : 
اوّل آنكه بالغ باشد. دوّم آنكه عاقل و آزاد باشد. سوّم بواسطه رفتن به حجّ مجبور نشود كه كار حرامى را كه اهميتش ‍ در شرع از حجّ بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را كه از حج مهمتر است ترك نمايد. چهارم آنكه مستطيع باشد. و مستطيع بودن به چند چيز است : اوّل : آنكه توشه راه و چيزهائى را كه بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و در كتابها مفصل گفته شده دارا باشد دوّم سلامت مزاج و توانائى آنرا داشته باشد كه بتواند مكّه و حجّ را بجا آورد. سوّم در راه مانعى از رفتن نباشد و اگر راه بسته باشد، يا انسان بترسد كه در راه جاده و عِرْض او از بين برود، يا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نيست ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود، اگرچه دورتر باشد در صورتيكه مشقت زياد نداشته باشد و خيلى متعارف نباشد، بايد از آن راه برود. چهارم بقدر بجا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد. پنجم مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچّه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى دانند داشته باشد. ششم بعد از برگشتن كسب ، يا زراعت ، يا عايدى ملك ، يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود بزحمت زندگى كند.(70) از خداوند منّان بخواهيم كه اين سفر معنوى را شامل حالمان گرداند و ما را از فيوضات اين اعمال شايسته محروم نگرداند.
(انشاءاللّه آمين يا رب العالمين )
شعر در وصف مكّه معظمه 
يا رب به مناى عشق ، قربانم كن
آنگه به سراى خويش مهمانم كن
گر هيچ نيم لايق اين دعوت تو
از لطف طُفيلى شهيدانم كن
مسابقه موضوع بيست و يكم  
43 - اعمال حجّ واجب در چه ماهى انجام مى شود؟
الف - ماه محرّم ب - ماه رمضان
ج - ماه ذى الحجّه د - ماه شؤ ال
44 - خانه كعبه بدستور چه كسى و توسّط چه شخصى بنا نهاده شد؟
الف - بدستور خدا توسّط حضرت ابراهيم عليه السّلام
ب - بدستور خدا توسّط پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله
ج - بدستور خدا توسّط على عليه السّلام
د - بدستور پيامبرصلّى اللّه عليه و آله توسّط على عليه السّلام