شرحى بر دعاهاى صحيفه سجاديه ، شهود و شناخت
آية الله حاج شيخ حسن ممدوحى
- پىنوشتها -
221- حشر، 19.
222- طه ، آيات 125 و 126.
223- زمر، 22.
224- جن ، 17.
225- كهف ، 28.
226- مجادله ، 19.
227- نحل ، 125.
228- انعام ، 153.
229- ديوان حافظ.
230- ديوان حافظ.
231- همان .
232- بحار الانوار، ج 93، ص 303.
233- همان ، ص 319.
234- همان ، ص 323.
235- من اعطى الدعاء اعطى
الاجابه ، خصال صدوق ، ص 101 - من اعطى الدعاء لم يحرم الاجابه ،
معانى الاخبار صدوق ، ص 323.
236- غافر، 60.
237- اصول كافى ، ج 1، ص 79.
238- توحيد صدوق ، ص 130.
239- بحار الانوار، ج 100، ص 46.
240- بحار الانوار، ج 3، ص 263 و
توحيد صدوق ، ص 283.
241- دعاى عرفه امام حسين عليه
السلام .
242- دعاى كميل اميرالمؤ منين
عليه السلام .
243- ترجمه : خدايا آن گناهانى
كه دعا را محبوس مى كنند بر من ببخش .
244- عده الداعى ، ابن فهد حلى ،
ص 242.
245- كافى ، ج 1، ص 230.
246- همان ، ص 143.
247- همان ، ص 206.
248- ص 385.
249- اضافه ، بر دو نوع مقولى و
اشراقى است . در اضافه مقولى دو طرف وجود دارد و وجود اضافه وابسته
به وجود هر دو طرف است ؛ مانند نسبت بين پدر و پسر كه فردى آن زمان
پدر ديگرى محسوب مى شود كه در همان زمان او پسر آن فرد باشد. در
اضافه اشراقى فقط يك طرف وجود دارد و طرف ديگر معلول و وابسته به
آن طرف است ؛ مثل خورشيد و نور خورشيد، بين خورشيد و نور او نيز
نسبت برقرار است ، لكن نسبت به اين گونه است كه خورشيد نور را
فاصله مى كند و نور در تمام وجود خود وابسته به خورشيد است و بدون
خورشيد از خود چيزى ندارد و اصولا چيزى نيست .
250- مانند آيات 59 و 60 سوره
احزاب .
251- رك : رساله
الولايه علامه طباطبايى رحمه الله .
252- هيچ فكر و انديشه اى - هر
چند خلاق و مبتكر باشد - توان تصور خوشه اى انگور يا دانه اى
آلبالو را از نظر طعم و شكل و رنگ تا قبل از خلقت آن ها ندارد؛
چنانچه گاهى ميوه اى را مى بينيم كه تا به حال نديده ايم و در
انديشه ما نيز خطور نكرده بود كه چنين ميوه اى وجود دارد.
253- بقره ، 286 :
براى هر شخصى همان چيزى است كه به دست آورده
است و بر ضرر اوست همان چيزى كه به دست آورده .
254- زلزال ، 7 :
پس هر كسى به سنگينى ذره اى كار خير انجام
دهد، آن را مى بيند.
255- طور، 16 :
اين چنين است و غير از اين نيست كه پاداش
شما همان چيزى است كه عمل كرده ايد.
256- نساء، 77 :
(به اندازه ى ) نخ ميان هسته خرما نيز به
شما ظلم نخواهد شد.
257- انبياء 23 :
او (خداوند متعال ) از آنچه كه انجام دهد،
مورد سؤ ال واقع نمى شود و ايشان (انسان ها) مورد سؤ ال واقع مى
شوند.
258- خير فقط در دست خداوند است
و او بر هر كارى قادر است .
259- سجده ، 4 :
آن چنان كسى است كه آسمان ها و زمين را
آفريد و آنچه را كه بين اين دو قرار دارد.
260- هر كس نفس (خويشتن ) خود را
بشناسد، پروردگارش را خواهد شناخت .
261- مؤ منون ، 99 :
وقتى مرگ يكى از ايشان را فرا مى گيرد مى
گويد : خدايا مرا به دنيا بازگردان ! شايد اين بار اعمال صالح
انجام دهم كه در دنيا آن را ترك كرده بودم ! (در جواب گفته مى شود)
: هرگز اين چنين نيست ، فقط حرفى مى زند! و از پشت سر ايشان برزخى
است تا روزى كه برانگيخته شوند.
262- زلزال ، 7 و 8 :
پس هر كس به سنگينى يك ذره ، كار خير انجام
دهد آن را خواهد ديد و هر كس به سنگينى يك ذره كار شر انجام دهد آن
را خواهد ديد.
263- مطففين ، 20 - 18 :
هرگز اين چنين نيست . به درستى كه نامه عمل
نيكان در عليين است . و تو چه مى دانى كه عليين چيست ؟ كتابى است
نوشته شده و مقربان آن را مشاهده مى كنند.
264- يوسف ، 108 :
بگو اين راه من است ، از روى آگاهى به سوى
خدا مى خوانم ؛ من و هر كس كه مرا پيروى كند
265- و ملائكه تنزيه مى كنند
(خداوند را) با ستايش پروردگارشان .
266- عنكبوت ، 63 :
بگو ستايش از آن خداست و لكن اكثر مردم تعقل
نمى كنند.
267- لقمان ، 25 :
بگو ستايش از آن خداست و لكن بيشتر ايشان
نمى دانند.
268- تين ، 4.
269- مشتاقان مى توانند در اين
زمينه به كتاب نفيس عده الداعى تاءليف مرحوم ابن فهد حلى مراجعه
فرمايند.
270- متن روايت از الميزان ج 7 -
ذيل آيه 153 از سوره انعام ، عن ابن مسعود، قال :
خط رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم خطا
بيده ثم قال : هذا سبيل الله مستقيما ثم خط خطوطا عن يمين ذلك الخط
و عن شماله ثم قال : و هذه السبل ليس منها سبيل الا عليه شيطان
يدعو اليه ثم قراء : و ان هذا صراطى مستقيم فاتبعوه و لا تتبعوا
السبل فتفرق بكم عن سبيله . قل يا
عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله ان الله
يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم : بگو اين بندگان
من كه بر خود ظلم كرده ايد، از رحمت الهى ماءيوس نباشيد! خداوند
همه گناهان را مى آمرزد، به درستى كه او پوشاننده گناه و مهربان
است .
271- اصول كافى ، ج 2، ص 95.
272- امام باقر عليه السلام
فرمود : كسى كه از گناه خود توبه مى كند همانند كسى است كه گناه
نكرده . اصول كافى ، ج 2، ص 435.
273- امير عليه السلام فرمود :
شفيعى كارسازتر از توبه نيست . بحار الانوار، ج 6، ص 19.
274- خداوند توبه كاران را دوست
دارد.
275- بقره 185 :
خداوند براى شما سهولت را خواسته است و
نخواسته است بر شما سخت بگيرد.
276- امير عليه السلام فرمود :
مداحان و گويندگان نمى توانند مدح او را (آن چنان كه شايسته او است
) برسانند و شمارش گران نمى توانند نعمت هاى او را به شماره آورند.
نهج البلاغه ، خطبه اول
277- اصول كافى ، ج 1، ص 192.
278- همان .
279- غافر، 16 :
آن روزى كه همه (نيك و بد) خلق پديد آيد و
هيچ كرده آن ها بر خدا پنهان نباشد.
280- حجرات ، 10 :
به تحقيق مؤ منان با هم برادرند... .
281- هود، 45 و 46.
282- نهج البلاغه صبحى صالح ،
خطبه 194.
283- نهج البلاغه صحبى صالح ،
خطبه 108.
284- مدرك آن را نيافتيم .
285- معجم البلدان للحموى ، ج 5،
ص 183.
286- آل عمران ، 97.
287- فى در اين جا معناى
مع دارد.
288- فرقان ، 70،
اينان كسانى هستند كه خداوند گناهان آنان را
تبديل به نيكى مى كند.
289- تكوير، 21 - 19 :
همانا قرآن كلام رسول بزرگوار حق است ، كه
فرشته اى با قوت و قدرت است و نزد خداى مقتدر عرش با جاه و منزلت .
و فرمانده فرشتگان و امين وحى خداست .
290- احزاب ، 62 - فتح ، 23.
291- فرقان ، 12.
292- زجل : صداى بلند.
293- رعود : جمع رعد.
294- اسراء، 85.
295- انعام ، 59.
296- كهف ، 49.
297- انفطار،9 و 10.
298- نور الثقلين ، ج 5، ص 522،
ح 14.
299- دعاهاى هر روز ماه رجب ،
مفاتيح الجنان ، ج 183 و 184.
300- بحار الانوار، ج 59، ص 176.
301- تكاثر، 7 - 5
هرگز چنين نيست كه اگر آگاهى داشتيد، آگاهى
يقينى ، هر آينه جهنم را مى ديديد، سپس هر آينه آن را خواهيد ديد
به گونه اى يقينى .
302- واقعه ، 94، 95.
303- بقره ، 155 :
و قطعا شما را به ترس و گرسنگى و نابودى
اموال و نفوس و فرزندان آزمايش خواهيم كرد، پس بشارت بده به
صابران .
304- آل عمران ، 92 :
و هرگز به (مقام ) نيكوكارى نمى رسيد، مگر
آنكه از چيزهايى كه دوست داريد انفاق كنيد.
305- دهر، 8 :
و غذا (ى خود را) به مسكين و يتيم و اسير مى
دهند به جهت عشق و علاقه به خداوند.
306- بقره ، 165 :
و كسانى كه ايمان آوردند، محبت و عشقشان به
خداوند محكم تر است .
307- مائده ، 54 :
پس به زودى خداوند قومى را مى آورد كه
خداوند ايشان را دوست دارد و آنان نيز خداوند را دوست دارند.
308- احزاب ، 4 :
خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش قرار
نداده است .
309- توبه ، 24 :
بگو اگر پدران ، فرزندان ، برادران ، زنان ،
عشيره و اموال جمع شده و تجارتى كه از كسادى آن به جان مى لرزيد،
پيش شما از خدا عزيزتر است ، منتظر عقوبت خدا باشيد.
310- فرقان ، 3 :
(و اينان ) اختيارى از خود در ضرر و سود
ندارند (نمى توانند ضررى را از خود دفع كنند و يا منفعتى را به طرف
خود جلب كنند) و اختيارى در مرگ و زندگى و نشور (برانگيخته شدن
براى زندگى انفرادى ) ندارند.
311- يونس ، 3 :
((و غير از خدا، كسى را كه نمى تواند نفعى برساند و
يا ضررى متوجه تو كند، نخوان .))
312- حشر، 10 :
خدايا، ببخش ما را و برادران ما را كه در
ايمان بر ما پيشى گرفته اند و در سينه ما نسبت به مؤ منان كينه
قرار نده .
313- دنيا، بهره اندكى است و
زندگى آخرتى حيات واقعى است .
314- صافات ، 160.
315- قصص ، 82 :
عجب كافران رستگار نمى شوند.
316- فتح ، 3.
317- طارق ، 17 - 15 :
آنان حيله گرى مى كنند و من نيز تدبير مى
كنم ، پس به كافرين مهلت ده ، به ايشان مهلت ده مدت اندكى .
318- آل عمران ، 54 :
آنان حيله گرى نمودند و خداوند نيز تدبير
نمود و خداوند بهترين تدبير كنندگان است .
319- فرهنگ جامع نوين ، ج اول ،
حرف ص
320- اميرالمؤ منين على عليه
السلام فرمود : هر كس بر خداوند توكل كند سختى ها بر او آسان شود.
(تصنيف غرر و دررآمدى ص 197، كلام 3888).
321- و هر كس (بر خداوند) توكل
كند اندوه نخواهد داشت . تصنيف غرر و دررآمدى ص 197، كلام (388).
322- فاطر، 15.
323- نور، 21.
324- در اينجا مضمون نامه دكارت
را آورده ايم و عزيزان مى توانند براى اطلاع بيشتر از مضمون نامه
به فلسفه عمومى ، يا ما بعد الطبيبه پل فوكليه ص 204 و 205 مراجعه
فرمايند.
325- قصص ، 73.
326- نجم ، 31.
327- لقمان ، 10.
328- نباء، 7.
329- لقمان ، 30 :
آن (مظاهر مختلف آفرينش ) به سبب آن است كه
خداوند متعال (فقط) حق (ثابت ) است و آنچه كه از غير خداوند مى
خوانند، باطل (پوچ ) است .
330- نور، 25 :
و مى دانند به درستى كه خداوند حق آشكار است
.
331- شورى ، 24 :
و ثابت (برقرار) مى كند حق را با كلمات خودش
332- آل عمران ، 60 :
حق از ناحيه پروردگار توست ، پس از ترديد
كنندگان مباش
333- يونس ، 5 :
او آن كسى است كه خورشيد را روشن و ماه را
نورانى قرار داد.
334- يونس ، 22 :
او آن كسى است كه شما را در خشكى و دريا
حركت مى دهد.
335- يونس ، 3 :
به درستى كه مالك (پروردگار شما خداوند
متعال است كه آسمانها و زمين را خلق كرد.
336- رعد، 3 :
و او آن كسى است كه زمين را گسترانيد و در
آن كوه ها و نهرها را قرار داد و از هر ميوه اى يك زوج در آن (زمين
) قرار داد.
337- دهر، 1 :
به تحقيق كه روزگارى بر انسان گذشت كه او
چيز قابل ذكرى نبود.
338- رعد، 42 :
خداوند است كه در هنگام مرگ جانهاى انسانها
را به طور كامل مى گيرد.
339- بقره ، 255 :
خداوند است كه هيچ معبودى جز او نيست
(خداوند) زنده و نگهدارنده (اشيا).
340- و ساختار چرخ گردون را در
اندازه (و مقدار) بر جايش محكم ساخت .
341- چه كسى است كه بداند تو
كيستى و از تو نهراسد. با قدرت خود پراكنده ها را جمع كردى و با
لطف خود صبح را (از دل شب ) شكافتى و با كرم خود تاريكى هاى شب را
روشن كردى و از سنگ هاى سخت آب گوارا و تلخ را جارى نمودى و از
ابرها آب (باران ) فراوان فرو فرستادى .
342- ترجمه دعاى كميل :
خدايا من از تو درخواست مى كنم به رحمت تو
كه همه اشياء عالم را فرا گرفته .
343- (درخواست مى كنم ) از تو به
نام تو كه به آن آسمانها را بلند كردى ، بدون آنكه ستونى نصب كنى و
زمين را بر آب بسته شده گسترش دادى .
344- ترجمه قسمتى از دعاى شب
عرفه : و (درخواست مى كنم ) به نام تو كه
بسيار منزه و بى عيب و آشكار كننده (هر شى ء) است ، آنچنان كه
روشنايى بر هر روشنى است و روشنايى است (نشاءت گرفته ) از روشنايى
و هر روشنايى از او روشنايى گرفته است .
345- ترجمه قسمتى از دعاى شب
عرفه : خدايا (اى ) پروردگار بادها و آنچه
كه پراكنده سازند و آسمان و آنچه بر آن سايه اندازد و زمين و آنچه
كه بر خود گيرد و شياطين و آنكه را گمراه سازند و درياها و آنچه
جارى سازند.
346- صافات ، 6 :
و به تحقيق كه آسمان دنيا را به ستارگان
زينت داديم .
347- الميزان ، ج 17، ذيل آيه .
348- نهج البلاغه ، خطبه 182.
349- ترجمه قسمتى از خطبه 182
نهج البلاغه مربوط به (ص 120 / 119) آن ها
را جايگاهى براى عرش خود قرار نمى داد و مسكن ملائكه نمى ساخت و
مكانى براى صعود عقايد صحيح و اعمال صالح بندگانش نمى گذاشت .
350- فصلت ، 30 :
آن كسانى كه گفتند پروردگار ما الله است و
بر اين عقيده استوار ماندند، ملائكه بر ايشان نازل مى شوند كه
نهراسيد و محزون نباشيد.
351- آل عمران ، 125.
352- معارج ، 4 :
ملائكه و روح بالاى روند در روزى كه اندازه
آن پنج هزار سال است .
353- اصول كافى : ج 2، ص 523، ح
8.
354- بحار الانوار، ج 16، ص 402،
ح 1.
355- اصول كافى ، ج 2، باب
الكبائر.
356- فرقان ، 27.
357- لقمان ، 7.
358- زمر، 45.
359- ميزان الحكمه ، ج 2، باب
احسان 869، ص 447.
360- انفطار، 10 و 11.
361- تكوير، 10.
362- ربيع الابرار زمخشرى ، ص
49.
363- زلزال ، 7 و 8.
364- اسرى ، 13.
365- جائيه ، 29.
366- طارق ،9
367- مريم ، 93.
368- زخرف ، 19.
369- انبياء، 25 و 26.
370- حجر، 42.
371- اسراء، 65.
372- ص ، 30.
373- ص ، 44.
374- اسراء 3 :
بازماندگان كسانى كه با نوح عليه السلام
سوار (بر كشتى ) كرديم . به درستى كه او (نوح ) بنده بسيار شكر
گزارى بود.
375- سباء، 13 :
و تعداد كمى از بندگان من شكرگزار هستند.
376- اعراف ، 17 :
و اكثريت آنان (بندگانت ) را شكرگزار نخواهى
يافت .
377- آل عمران ، 145 :
و به زودى شكرگزاران را پاداش خواهيم داد.
378- آل عمران ، 144 :
و به زودى خداوند شكرگزاران را پاداش خواهد
داد.
379- اعراف ، 16 و 17 :
پس به جهت (يا در مقابل ) آنكه من را گمراه
كردى قطعا بر سر راه مستقيم تو براى آنان مى نشينم ، سپس از پيش رو
و پشت سر و از جانب راست ايشان و از جانب چپ ايشان به سراغشان
خواهم آمد و اكثر ايشان را شكرگزار نخواهى يافت .
380- بحار الانوار، ج 41، ص 14.
381- مفاتيح الجنان ، دعاهاى ماه
شعبان .
382- ابو على سينا، كتاب
الاشارات ، نمط 9، ص 377.
383- مفاتيح الجنان ، دعاى كميل
.
384- ابراهيم ، 7.
385- نساء، 79.
386- لفمان ، 12.
387- مائده ، 13.
388- آل عمران ، 110.
389- صافات ، 173.
390- نساء، 95 :
خداوند متعال جهاد گران را بر نشستگان فضيلت
بسيار داده است .
391- كافى ، ج 5، ص 36، ح 2.
392- اصول كافى ، ج 2، ص 199، ح
اول
393- بحار الانوار، ج 71، ص 173.
394- انفال ، 42.
395- اعراف ، 179.
396- اعراف ، 68 :
پيام هاى پروردگارم را به شما مى رسانم و من
براى شما خيرخواهى امين هستم .
397- نجم ، 4 و 5.
398- طه ، 1 و 2 :
اين قرآن را بر تو نفرستاديم كه خود را به
سختى و مشقت اندازى .
399- فاطر، 8.
400- اعراف ، 127.
401- انفال ، 65.
402- صحيفه سجاديه ، دعاى هفتم .
403- همان .
404- آل عمران ، 160.
405- اصول كافى ، ج 2، ص 316، ح
7.
406- اصول كافى ، ج 2، ص 307، ح
7.
407- المصدر، ص 308، ح 3.
408- اصول كافى ، ج 2، ص 288، ح
1.
409- رياض السالكين ، ج 2، ص
361.
410- اصول كافى ، ج 2، ص 353، ح
9
411- فروع كافى ، ج 4، ص 33، ح
1.
412- نهج البلاغه صبحى صالح ،
خطبه 16.
413- وسائل الشيعه ، ج 12، ص
129، ح 8.
414- بحار الانوار، ج 75، ص 380.
415- همان ، ص 17، ح 1.
416- نهج البلاغه صبحى صالح ،
خطبه 16.
417- اصول كافى ، ج 1، ص 42، ح
3.
418- وسائل الشيعه ، ج 12، ص
210، ح 11.
419- اصول كافى ، ج 2، ص 313، ح
1.
420- معانى الاخبار، ص 198.
421- هود، 106.
422- اصول كافى ، ج 1، ص 11، ح
3.
423- وسائل الشيعه ، ج 1، ص 51،
ابواب مقدمه المبادات ، باب 6، ح 7.
424- نساء، 28.
425- حج ، 46.
426- اعراف ، 179.
427- رعد، 28.
428- بقره ، 268.
429- نور، 21.
430- بقره ، 243.
431- توبه ، 35.
432- مدثر، 38.
433- آل عمران ، 25.
434- همان ، 161.
435- كهف ، 29.
436- نباء، 23.
437- كهف ، 49.
438- مفاتيح الجنان ، دعاى ابو
حمزه ثمالى .
439- نور، 21.
440- فاطر، 15.
441- توبه ، 35.
442- يونس : 23.
443- زلزال ، 7 و 8.
444- يس ، 60.
445- الحكم الزاهره ، ج 1، ص
301.
|