تحولات اجتماعى و انقلاب اسلامى
از ديدگاه امام خمينى (ره)

مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (ره)

- ۶ -


حكومت اسلامى مقصد اعلا 
در اين مسائلى كه ما و شما وارد هستيم ، در آن كه اصولش سه تا مساءله است : يكى نبودن محمدرضاخان و اين سلسله ، سلسله پهلوى و يكى نبودن اصل رژيم سلطنتى و يكى هم استقرار حكومت عدل اسلامى ، جمهورى اسلامى ...
...مقصد اعلى عبارت از اين است كه يك حكومت عدلى ، يك حكومت اسلامى عدلى ، مبتنى بر قواعد اسلامى حاصل بشود، آن مقصد اعلاى ماست و الا اينها همه اش جزو مقاصد شده حالا ديگر، ولو اين هم مقدمه آن است و ليكن خود اينها الان جز و مقاصد هستند و ما همانطورى كه حكومت اسلامى را مى خواهيم حكومت اين را هم نمى خواهيم ، البته توى حكومت اسلامى همه اينها هست . ما اگر مى گفتيم ما حكومت اسلامى خواهيم معنايش اين بود كه اين سلسله نبايد باشد و اين رژيم نبايد باشد و آنها هم دستشان كوتاه بايد باشد چون اسلام حكومتش اين جورى است كه نبايد كسى در مملكت اسلامى تصرفى داشته باشد، كفار، هيچ كس نبايد تصرفى داشته باشد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :182 تاريخ سخنرانى :27/8/57
حكومت اسلامى خواسته ملا ايران 
امروز كه ملت ايران قيام كرده اند و به طور آشنايى بر مسائل و بيدارى قيام كرده اند و از شهرستان ها گرفته تا دهات ، تا كوره دهات يك مساءله را عنوان مى كنند و آن اينكه اين حكومت جبار را نمى خواهند و حكومت اسلامى مى خواهند، مى خواهند كه آزاد باشند، مى خواهند كه مستقل باشند، مى خواهند كه حكومتشان حكومت اسلامى باشد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :198 تاريخ سخنرانى :28/8/57
اداره صحيح جامعه با حكومت عادل 
همه مردم دارند داد مى كنند ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، ما حكومت عدل مى خواهيم حكومت اسلامى مى خواهيم . حكومت اسلامى حكومت عدل است ، ديگر اين دزدى ها تويش نيست ، اگر يك حكومت عادل صحيح پيدا بشود، همه چيز ما اداره مى شود.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :256 تاريخ سخنرانى :4/9/57
برقرارى حكومت اسلامى يك هدف سراسرى 
يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد، به طورى كه همه با هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :16/9/57
تشكيل جمهورى اسلامى
هيچ دولتى را با بودن رژيم سلطنتى قبول نخواهم كرد هدف تشكيل جمهورى است و براى من از روز روشن تر است كه با وضع فعلى در آينده اى نزديك به آن خواهيم رسيد.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :98 تاريخ سخنرانى :6/10/57
تاءسيس دولت اسلامى اولين قدم  
من در اول فرصتى كه پيدا كنم به خواست خدا مى روم ايران و اول قدمى كه بر مى دارم تاءسيس مى كنم يك دولت اسلامى مبتنى بر احكام اسلام ، مبتنى بر راءى مردم ، پيشنهاد مى كنيم به مردم و راءى از اينها مى گيريم و يك حكومت اسلامى تاسيس مى كنيم .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :273 تاريخ سخنرانى :8/11/57
حكومت ملى و اسلامى  
بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند، چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشه اى ، چيز مختصرى ، اين هم بايد با همت شما مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك حكومت اسلامى ، به يك حكومت عدل ، به يك حكومتى كه منافع شما را، نه حكومت مى تواند بخورد، نه مى تواند به غير بدهد ، ما يك همچو حكومتى مى خواهيم ، يك حكومت ملى و اسلامى ، يك جمهورى كه متكى بر راءى خود مردم باشد، مردم آزادانه راءى بدهند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :25 تاريخ سخنرانى :14/11/57
از بين بردن طاغوتها 
ما اميدواريم كه با پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوت ها را تا آخر از بين ببريم و بجاى آن يك حكومت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد وهمه چيزمان به دست خودمان باشد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :58 تاريخ سخنرانى :19/11/57
تحقق اسلام مقصد اصلى 
مساءله اساسى ما اين نبود كه رژيم سلطنتى برود و قطع ايادى ديگران بشود، اينها همه مقدمه بود براى مساءله اساسى ما، او اسلام است ...
...ملت ايران و ما مقصدمان اين نيست و نبود كه فقط محمدرضا برود، رژيم سلطنتى از بين برود، دست اجانب كوتاه بشود، اينها همه مقدمه بود، مقصد اسلام است .
ما مى خواهيم كه اسلام حكومت كند در اين مملكت ، احكام اسلام در اين مملكت جريان پيدا بكند. اگر ما فرض كنيم كه حكومت رژيم سلطنتى از بين برود ويك رژيم ديگرى بيايد كه آن رژيم ديگر، ايادى ديگران هم ا زاو، از مملكت ما قطع بشود، يك رژيمى بيايد اما رژيم اسلامى نباشد، بر خلاف اسلام باشد، اين مقصد ما حاصل نشده . اگر مقصد اين بود كه محمد رضا برود و دست اجانب قطع بشود، بله ، اما اگر مقصد اصلى ما اين است كه اسلام تحقق پيدا بكند، اگر مقصد اصلى ملت ايران اين است كه جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند، حكومت عدل الهى تحقق پيدا بكند، رفتن آنها همه مقدمه براى اين مطلب است .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :44 تاريخ سخنرانى :11/3/58
تغيير اصل رژيم مقدمه تحقق اسلام در همه ابعاد
اصل حركت روحانيت و حركت همه قشرهاى ملت براى جانشين كردن اسلام در محل طاغوت بود.
البته براى مقدمه اين جانشينى ، اول بايد طاغوت برود و رفت ، حالا وقت اين است كه ما به جاى آن طاغوت يك حكومت عدل اسلامى ، يك حكومت انسانى ، يك حكومت قرآنى به جاى آن جايگزين كنيم و اين حالا اول كار است . البته اصل تغيير رژيم و برقرار شدن جمهورى اسلامى الان هست يعنى اصل رژيم تغيير كرد و الان رسما ايران جمهورى اسلامى است و همه هم شناختند ايران را به اين معنا لكن ما فقط اين معنا را نمى خواهيم كه جمهورى اسلامى رايى باشد، لفظى باشد. مهم همه ما، همه شما و همه ملت و همه علماى اعلام اين است كه اسلام به همه ابعاد تحقق پيدا بكند به طورى كه هر كس وارد اين ملت مملكت مى شود، از سرحد كه وارد شد آثار اسلام ببيند تا مركز كه آمد آثار اسلام ، دانشگاه رفت اسلامى ، وزارتخانه ها رفت اسلامى ، ادارات دولتى رفت اسلامى بازار آمد اسلامى ، در كشاورزها و پيش كارگرها رفت اسلامى . آنكه مقصد ما هست اين معنا هست ، نه فقط رفتن چپاولگرها و ما راجع به اين معنا در اول قدم هستيم .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :154 تاريخ سخنرانى :30/3/58
عدالت در احكام اسلام 
مقصد اين است كه يك حكومت عدل يك حكومتى كه وابسته به هيچ جناحى نباشد، يك كشورى كه هيچ يك از جناح ها نتوانند در او دخالت بكنند، به يك كشور اسلامى كه مبنى بر احكام اسلام باشد، كه احكام اسلام همه اش عدالت است ، يك همچو آرزوى هست .
صحيفه نور جلد:7 صفحه :234 تاريخ سخنرانى :8/4/58
فصل پنجم : عوامل تاءثير گذار (كار گزاران تغييريى )
الف . نخبگان مذهبى - سياسى 
ايستادگى روحانيت  
شما آقايان زنده كرديد اسلام را، ايستاديد، در مقابل ظلم ايستاديد اگر نايستاده بوديد خدا مى داند كه حالا رفته بودند تا آن آخر، ايستادگى شما اسباب اين شد كه حاشا كردند مطالبشان را.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :13 تاريخ سخنرانى :10/1/41
ممالك اسلامى مرهون علما و زعماى اسلام 
هميشه علما و زعماى اسلام ملت را نصيحت به حفظ آرامش مى كردند خيلى از زمان ميرزاى بزرگ مرحوم حاج ميرزا محمدحسن شيرازى (25) نگذشته است ، ايشان با اينكه يك عقل بزرگ متفكر بود و در سامره اقامت داشت ، در عين حالى كه نظرشان آرامش و اصلاح بود، لكن وقتى ملاحظه كردند براى كيان اسلام خطر پيش آمده است و شاه جائر آن روز مى خواهد وسيله كمپانى خارجى اسلام را ازبين ببرد، اين پيرمرد كه در يك شهر كوچك نشسته و سيصد نفر طلبه بيشتر دورش نبود، ناچار شد سلطان مستبد را نصيحت كند، مكتوبات او هم محفوظ است ، آن سلطان گوش ‍ نمى داد وبا تعبيرات سوء و بى ادبى به مقام شامخ عالم بزرگ روبرو شد تا آن جايى كه آن عالم بزرگ مجبور شد يك كلمه بگويد كه استقلال برگردد.
مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى (26) بعد از اينكه ديدند عراق در معرض ‍ خطر است ، كه اگر ايشان نبود عراق از بين رفته بود يك كلمه فرمودند، عرب پشتيبانى كردند، مطلب را برگردانيد تمام ممالك اسلامى مرهون اين طايفه هستند، اينهايند كه تابه حال استقلال ممالك اسلامى را حفظ كرده اند، اين ذخاير هستند كه هميشه با نصايح خود مردم سركش را خاموش كرده اند، در عين حال روزى كه ببينند اسلام در معرض خطراست ، تا حد امكان كوشش ميكنند، اگر بانشر مطالب شد و با گفتگو شد، با فرستادن اشخاص شد فبها و اگر نشد ناچار هستند قيام و اقدام كنند.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :16 تاريخ سخنرانى :11/9/41
نقش علما در لغو تصويبنامه هاى غير قانونى 
روحانيون تمام اين پيشامدها راكه اكنون مى بينيد وبعد خواهيد ديد، پيش ‍ بينى كرده بودند و با صراحت در اعلاميه هاى دوسه ماه قبل ذكر نموده اند و حالا نيز خطرهاى بالاتر و بيشترى را اعلام مى كنند و از عواقب امر اين جهش هاى خلاف شرع و قانون اساسى بر اين مملكت و استقلال و اقتصاد و تمام حيثيات آن مى ترسند و وظيفه خطير خود را در اين شرايط كه همه ملت مى دانند و مى بينند اداء مى كنند و با صراحت مى گويند تصويبنامه اخير دولت راجع به شركت نسوان در انتخابات از نظر شرع بى اعتبار و از نظر قانون اساسى لغو است ، و با اختناق مطبوعات و فشارهاى قواى انتظامى و جلوگيرى از طبع و نشر امثال اين نصايح و حقايق ، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور مى كنند تا دولت ها نگويند ما تصويبنامه صادر كرديم و علما مخالفت نكردند وبه خواست خداوند متعال در موقع خود اقدام براى جلوگيرى مى كنند.
ملت ايران نيز با اين نحو تصويبنامه ها مخالف است به دليل آن در دو سه ماه قبل كه فشار وارعاب قدرى كمتر بود، تبعيت خودشان را از علماى اسلام به وسيله تلگرافات و مكاتيب و طومار از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده ولغو تصويبنامه غيرقانونى دولت را راجع به انتخابات انجمن ايالتى و ولايتى خواستار شدند.
عمل به قوانين اسلام خواسته روحانيت  
امروز هم روحانيت قيام كرده است ، نهضت كرده است ، ملت به تبع روحانيت نهضت كرده است ، ملتهاى اسلام بيدار شده اند، نهضت كرده اند خواسته هاى روحانيت عمل به قوانين اسلام است ، اين ارتجاع است ؟
نقش مراجع در آزادى ملت  
مراجع بزرگ از بلاد جمع شدند در مركز، از مشهد تشريف آوردند، از اهواز تشريف آوردند، از قم اعاظم ما تشريف بردند، مراجع ما تشريف بردند، نجف همراهى كرد، قم آن كسى هم كه اينجا بود همراهى مى كرد، همه ، همه با هم دست دادند به هم ، فهماندند به اينكه ما ملت زنده هستيم ، ما براى آزادى اين ملت به همه جور حاضريم ، يكى مان حبس مى رود يكى مان اهانت مى شود، يكى مان فحش مى خورد، مابه همه چيزش حاضريم . حالا هم همين مراجع عظام تشريف دارند، ((كثرالله امثالهم )) (آمين جمعيت ) همان مراجع نجف تشريف دارند، ((كثرالله امثالهم )). همان مراجع تهران و مشهد تشريف دارند، ((كثرالله امثالهم )). اسلام همچنين نيست كه يك فرد داشته باشد، دو فرد داشته باشد، همه سرباز اسلامند، همه سربازان اسلامند، همه علما جان نثار اسلامند، نمى شود نباشند، همه هستند الحمدلله همه دست به هم داده اند، چه آنكه صلاح ديده است كه به ملايمت كار را انجام بدهد، چه آنكه صلاح ديده است با حدت كار را انجام بدهد.
تحريم حزب رستاخيز مانع پايمال  شدن حقوق ملت
علماى اعلام و ساير طبقات بدانند كه تشكيل اين حزب مقدمه ، بدبختيهاى بسيارى است كه اثراتش به تدريج ظاهر مى شود بر مراجع اسلام است كه ورود در اين حزب را تحريم كنند و نگذارند حقوق ملت مسلمان ايران پايمال شود.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :214 تاريخ سخنرانى :21/12/53
نقش علما در نهضتهاى اخير 
نهضت هايى كه واقع شده است بر خلاف چيزهايى كه مخالف مصالح اسلام بوده ، در اين صد و چند سال يكى از آنها قضيه تنباكو بود كه همه مطلع هستيد ، ميرزا (رضوان الله عليه ) ميرزاى شيرازى بزرگ (رضوان الله عليه ) امر فرمود و علماء ايران ، علماء بلاد ايران (رضوان الله عليهم ) كه در رئسشان ميرزاى آشتيانى بود در تهران ، اجراء كردند اين مطلب را و دولت ساقط شده ايران را زنده كردند. ساقط كرده بودند اينها براى يك مقدار كمى كه مى خواستند بروند تعيش كنند و دوره گردى كنند. اينها فرو خته بودند ايران را به خارجى ها و مير زاى شيرازى (رضوان الله عليه ) امر فرمود و ساير علماى ايران جانفشانى كردند و زجر كشيدند، قيام كردند، مردم را به قيام وا داشتند تا اينكه لغو شد، اين نهضت در مقابل استبداد و مشرو طيت ، اين نهضت از نجف شروع شد به دست علما...
قضيه عراق را ميرزاى شيرزاى دوم ، اين شخص عظيم الشاءن ، اين شخص ‍ بزرگ ، اين شخص عالى مقام در علم و در عمل ، اين نجات داد اين عراق را او حكم جهاد داد و فرستاد اينها را به چيز و عرض مى كنم آنوقت هم تبعيت مى كردند عشاير از علما، مثل حالا نبود، تبعيت مى كردند، عشاير آمدند خدمت ايشان و ايشان حكم داد، حكم جهاد داد، جهاد كردند، كشته دادند، كشته شدند تا مستقل كردند عراق را، اگر نبود حالا ما اسير بوديم ، حالا ما هم جزو مستعمره انگلستان بوديم ، آن هم با جديت علما واقع شد... اين نهضت آخرى هم كه منتهى شد به پانرده خرداد و اينهمه كشته دادند مردم ، اين هم در صف اولش اهل علم بودند، علما بودند، تا حالا هم دنباله اش كشيده شده است ، تا حالا هم آن كه بيشتر هياهو مى كند باز اهل علم است ، البته دانشگاهى هم حالا داخل است ، آنها هم داخلند، ساير مردم هم به تبعيت علما مى رفتند نه به تبعيت ديگران علماى تهران را تقريبا اكثرشان را گرفتند حبس كردند، از خطبا، از علما گرفتند حبس كردند، چندين روز حبس بودند، زجر ديدند اينها.
صحيفه نور جلد:1 صفحه :259 تاريخ سخنرانى :10/10/56
رهبرى روحانيت در نهضت اسلامى 
نهضت مقدس اخير ايران كه ابتداى شكوفاييش از پانزده خرداد 42 بود صد در صد اسلامى است و تنها به دست تواناى روحانيون با پشتيبانى ملت مسلمان و بزرگ ايران پى ريزى شد و به رهبرى روحانيت ، بى اتكاء به جبهه اى يا شخصى يا جمعيتى اداره شده و مى شود و نهضت پانزده ساله ما چون اسلام است بى دخالت ديگران در امر رهبرى كه از آن روحانيت است ادامه دارد و خواهد داشت .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :82 تاريخ سخنرانى :5/5/57
قيام علما در مقابل ظلم 
ما در زمان خودمان ، در اين مدتى كه خودمان مشاهده كرديم ، قيام هايى از همين طبقه ديده ايم در مقابل رضاشاه آن وقت كه آمد و كودتا كرد و عرض ‍ بكنم آن بساط را در آورد و آن ظلم ها و آن تعديات به همه طبقات مردم ، هيچ قدرتى در مقابلش نايستاد الاقدرت روحانى كه قيام هاى متعدد شد كه ما همه اش را يادمان است ، قيام هايى كه از علماى اصفهان شد، در قم جمع شدند همه با هم ، از علماى بلاد هم آمدند در قم ، قيامى كه از خراسان شد كه همه علماى خراسان را كه قيام كرده بودند گرفتند و بردند در زندان ، مثل مرحوم آسيد يونس و مرحوم عاصفه و ديگران ، قيامى كه از آذربايجان شد، علماى بزرگ آذربايجان را مثل مرحوم آميرزا صادق آقا و مرحوم انگجى و ديگران را گرفتند و از آنجا بردند، تبعيد كردند قيام هاى متعدد، قياس كه مرحوم آقاى قمى كرد كه آمد به تهران و مردم با او همراهى درست نكردند و ايشان هم گرفتند و تبعيد كردند قيام هاى زيادى كرده اند كه تاريخ نشان مى دهد كه اينها اين جور نبود كه مردم را دعوت به آرامش كنند كه مردم در مقابل ظلم حرف نزنند، در مقابل ظلمه حرف نزنند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :238 تاريخ سخنرانى :8/8/57
ايستادگى مدرس در مقابل رضاشاه و اولتيماتوم روسيه
آن روزى كه رضاشاه آمد و آن همه كارها را كرد، باز يك آخوند بود كه توى مجلس ، به اسم مدرس (رحمه الله ) كه مقابلش مى ايستاد و مى گفت كه نه هيچ كس نبود، مدرس بود، چند نفر هم كه اطراف او بودند، ديگر در تمام مملكت هيچ قدرتى در مقابل او نمى ايستاد. مدرس يك آقاى عمامه اى ملا، متقى و با يك پيراهن كذا و عباى كذا و تنبان كرباسى كه شعر آن وقت برايش گفتند كه تنبان كرباسى ، قدردانى از او كردند و شعر برايش گفتند، انتقاد از او كردند، اين ايستاد در مقابل رضاشاه و((نه )) گفت .
آن وقتى كه التيماتوم كرد روسيه به ايران كه در يك قضيه اى بود كه من حالا يادم نيست ، التيماتوم كردند و لشكرشان هم حركت كرده بود و آمده بود تا فلان جا، آوردند به مجلس كه ، التيماتوم را آوردند به مجلس كه وكلا چيز بكنند، خوب لشكر روس است و بناست بيايد و التيماتوم كرده و اگر فلان كار را انجام ندهيد چه خواهيم كرد تنها كسى كه خود آنها نوشتند وكلا همه
نشسته بودند وهيچ حرف نميزدند و قدرت اين كه كارى بكنند نداشتند خوب چه بكنند نوشته يك سيد يك معمم يك ملايى با دست هاى لرزان آمد پشت آنجا و گفت حالا كه بناست ما از بين برويم ، چرا به دست خودمان از بين برويم ؟ نه ، ما رد مى كنيم اين را، كردند و هيچ غلطى هم آنها نكردند قدرت پيدا كردند به قول ايشان ، وكلاى ديگر هم قدرت پيدا كردد و راءى برخلاف دادند و قبول نكردند حرف آنها را، آنها هم هيچ كارى نكردند، اينها مى خواهند ما را بترسانند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :241 تاريخ سخنرانى :8/8/57
مخالفت علما با طرحهاى شاه 
جنبش اسلامى اخير بيش از پانزده سال است كه به رهبرى علماى ايران با مخالفت با طرح هاى شاه شروع شده است ، طرح هايى كه مخالف اسلام و ايران بوده و دنباله خيانت هاى گذشته او نيز بود مردم از علما طرفدارى كردند اختلافات زياد واقع شد كه اين مطلبى است طولانى .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :116 تاريخ سخنرانى :21/8/57
مخالفت با كاپيتولاسيون 
شرح مبارزات پانزده ساله اخير بدين صورت بود كه شاه برخلاف مصلحت ملت كارهايى انجام داد، ابتدا علماء اسلام مخالفت كردند و اين مخالفت به گرفتارى شبانه من انجاميد در پانزده خرداد 42 از قرارى كه مى گويند، پانزده هزار نفر كشته شدند قريب يك سال در زندان و حصر بودم ، پس از آزادى به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد و جنايات شاه را افشاء نمودم تا اينكه يكى از خيانتهاى بزرگ شاه يعنى قضيه كاپيتولاسيون پيش آمد و شاه مستشاران آمريكايى را مصونيت داد، از اين جهت كه اين قضيه مخالف مصالح اسلام و كشور بود، من با آن شديدا مخالفت نمودم و به دنبال آن شبانه دستگير شدم و مستقيما به تركيه تبعيد شدم يك سال در تركيه بوديم ، پس از آن ما را تحويل عراق دادند و قريب چهارده سال در عراق بوديم ، در طول اين مدت من در مواقع مختلف ، جنايات شاه را چه در اعلاميه و چه در خطابه اعلام مى كردم و هر فاجعه اى را گوشزد مى نمودم و هرگز ساكت ننشستم وبعد هم كه به اينجا آمدم .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :39 تاريخ سخنرانى :15/9/57
وظيفه شرعى علما در امامت امت  
من از آقايان علما و افاضل بايد تشكر كنم پيروزى ملت مرهون اقدامات علما اولا و ساير طبقات ثانيا بوده است شما علما همان طور كه وظيفه شرعى تان هست كه امام امت باشيد ، پيشقدم باشيد در مسائل امت ، دفع كنيد مفاسد را از ملتها، بحمدالله قيام به امر فرموديد و من از قبل ملت شريف ايران از شماها تشكر كنم خداند انشاء الله روحانيت را كه ذخيره ملت است ، پشتوانه ملت است حفظ كند وقوت به او بدهد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :19 تاريخ سخنرانى :14/11/57
نقش روحانيت در جنبشهاى تنباكو و مشروطه 
در اين جنبش هايى كه در اين طول زمانى كه مابوديم در آن يا نزديك به ما بوده ، در اين جنبش ها كسى كه قيام كرده باز از اين طبقه بودند، طبقات ديگر هم همراهى كردند لكن اينها ابتدا شروع كردند در قضيه تنباكو (27) اينها بودند كه بهم زدند اوضاع را، در قضيه مشروطه (28) اينها بودند كه جلو افتادند و مردم هم همراهى كردند با آنها، در اين قضاياى ديگر هم روحانيت با شما همه رفيق بوده است ، بوده است با همه . اينهم يكى از چيزهايى بود كه اينها درست مى كردند كه اينها را جدا كنند از هم و همه را با هم دشمن كنند آنها آنها بجنگند با هم ، آنها نفتهاى مارا ببرند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :51 تاريخ سخنرانى :17/11/57
روسشنگرى علما و روحانيت  
شما (29) در اين راه جديت كرديد و روشنگرى كرديد و ملت را به قيام وادار كرديد، شما هدايت كرديد مردم ، را روحانيت ايران هدايت كرد مردم را و بحمدالله روشنگريهاى شما اثر خودش را كرد و مردم ايران يكپارچه با هشيارى قيام كردند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :135 تاريخ سخنرانى :11/12/57
نجات ملت با قدرت روحانيت  
اين قدرت روحانى است كه مردم را به كوچه ها مى كشد، قدرت اسلام است كه از حلقوم روحانيت بيرون مى آيد، اينها را نشكنيد. خدايا تو مى دانى كه من براى اينكه معمم هستيم از روحانيت طرفدارى نمى كنم ، براى اينكه مى دانم اين قشرند.
نقش روحانيون و خطبا در بيدارى مردم 
در انقلاب هاى مردمى ، همه مردم بر اثر فشارهايى كه در ساليان دراز ديده اند، كم كم براى نجات خود و كشورشان انقلاب مى كنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند.
صحيفه نور جلد:16 صفحه :26 تاريخ سخنرانى :14/11/60
ب . گروهها و اقشار طبقه متوسط جامعه  
همدستى و همزبانى همه جناحها و اقشار 
لازم است تمام جناح ها كه در پيشرفت مكتب رهايى بخش اسلام در تكاپو هستند به هم پيوندند و با شعار واحد كه شعار اسلام و قران است همصدا شوند و از درون مدارس روحانى تا درون دانشگاه ها و از عمق بازارها و كارگاه ها تا دشت پهناور دهقانان زحمتكش صحرانورد و از كمينگاه محراب مساجد تا صحنه احزاب سياسى و گروه دانشمندان ، دكترها و مهندسين و جناح هاى محترم لشكرى و كشورى همه و همه همدست و همزبان كوشش ‍ مردانه كنند در راه نجات اين كشتى كه با چنگال و دندان اهريمنان خارج و داخل با خطر غرق مواجه است .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :40 تاريخ سخنرانى :4/1/57
حركت تمام جناحها و اقشار در جهت واحد 
ايران تمام جناحهايش با هم پيوند كرده اند، جناحهاى سياسى ، جناحهاى - عرض كنم - روحانى ، بازارى ، بچه هاى دبستانى و - مردهاى - جوان دانشگاهى ، دبيرستانى همه با هم به راه افتاده اند و قيام كرده اند و همه يك مطلب را مى خواهند يك همچو قيامى سابقه ندارد در تاريخ كه تمام قشرها رو به يك جهت باشند. همه يك مطلب را كارش داشته باشند، فريادشان همه بلند باشد.
صحيفه نور جلد:22 صفحه :128 تاريخ سخنرانى :28/7/57
سلب قدرت تفكر از دشمن 
بايد ملت شريف مظلوم و جناحهاى علاقمند به اسلام و كشور، قدرت تفكر را از دشمن سلب كرده و به حكومت غاصبانه آن هر چه زودتر خاتمه دهند، چرا كه اين نقشه شيطانى سياست هاى خارجى است كه با كشتارهاى پياپى و آتش زدن مغازه هاى مؤ منين مبارز، مى خواهند ملت غيور ايران را خسته كنند تا دست از نهضت اسلامى خود بردارند.
صحيفه نور جلد:2 صفحه :210 تاريخ سخنرانى :4/8/57
عدم عقب نشينى اقشار از موضع قاطع خود 
بايد ملت ما از روحانى و سياسى تا دانشگاهى و بازارى و دهقان و كارگر و كارمند از موضع قاطعى كه تاكنون داشته اند كه آن برچيده شدن رژيم منحط پهلوى و به دست آوردن استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى است ، يك قدم عقب نشينى نكنند كه عقب نشينى ، كشتار سفاكانه شاه را افزايش مى دهد و سستى در اين راه ، خون پاك جوانان ما را پايمال مى گرداند و مسؤ وليت به عهده همه ماست .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :211 تاريخ سخنرانى :4/8/57
كوشش همه جانبه دولت و مردم 
بدون تغييرات صحيح بنيادى و تحول فرهنگى و علمى امكان تحول فكرى و روحى نيست وبايد با كوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤ ساى دانشگاه ها وفرهنگيان و جوانان دانشجو به مقصود نزديك شويم و انشاء الله تعالى از پيوستگى و وابستگى نجات پيدا كنيم و كشور عزيزمان را نجات دهيم .
صحيفه نور جلد:9 صفحه :187 تاريخ سخنرانى :31/6/58
نقش بانوان شجاع در پيروزى 
درود بى پايان بر بانوان ايران . سلام بر شما بانوان محترم رحمت خدا بر شما شيردلانى كه به همت والاى شما اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد. سلام خداى تبارك و تعالى بر ملت ايران ، بانوان آنها و مردان آنها. شما بانوان شجاع دوشادوش مردان ، پيروزى را براى اسلام بيمه كرديد. من از تمام زن هاى ايران ، تمام بانوان ايران و از بانوان قم تشكر مى كنم . خداوند از شما راضى باشد، امام عصر از شما دلخوش باشد. شما با بچه هاى كوچك خودتان در خيابان ها آمديد و از اسلام پشتيبانى كرديد من اخبار قم و ساير بلاد را مى شنيدم ، من اخبار چهار مردان را مى شنيدم . من در خودم غرور احساس مى كنم براى اين شجاعت ها بانوان ايران و بانوان قم و ساير بلاد، در اين پيروزى پيشقدم هستند، آنها مردان را تشجيع كردند مردان ما مرهون شجاعت هاى شما زن هاى شيردل هستند من مرهون هم مرد و هم بانوان محترمات هستم .
صحيفه نور جلد:11 صفحه :253 تاريخ سخنرانى :12/11/58
آزادى و استقلال ما مرهون محرومين 
اين آزادى را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى تواند دخالت كند در كشور ما، اين را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى تواند دخالت كند در كشور ما، اين راكى به ما داد؟ جز اين بود كه اين پا برهنه ها و اين زاغه نشين ها و اين دانشگاهى هاى محروم و اين مردم كوچه و بازار با هم جمع شدند و براى خدا قيام كردند و نهضت كردند و ما را به اين آزادى رساندند و آن سدهاى بزرگى كه در تصور كسى نمى آمد كه شكسته بشود ، شكستند و مارا به آنجا رساندند كه وزير بشويم و رييس ‍ جمهور بشويم و وكيل بشويم و همه اينها را داشته باشيم و همه از اين ملت است .
صحيفه نور جلد:13 صفحه :72 تاريخ سخنرانى :20/6/59
نقش طبقه محروم و مستضعف در به ثمر رساندن انقلاب  
انقلاب اسلام ، اين انقلاب مهم اسلامى رهين كوشش هاى اين طبقه است ، طبقه محروم ، طبقه گودنشين ، طبقه اى كه اين نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت . من شما طبقه را، گودنشينان را، از آن كاخ نشينان بالاتر مى دانم (اگر آنها لايق اين باشند كه با شما مقايسه بشوند). من وقتى كه در حال انقلاب مى ديدم كه يك پيرمردى از آن گودنشين ها از آن منزل محقر خرابه بيرون مى آمد و مى گفت كه ما با بچه هايمان صبح كه مى شود مى رويم براى تظاهر، يك موى شما بر همه آن كاخ نشين ها و آنهايى كه در اين انقلاب هيچ فعاليتى نداشتند، بلكه كارشكنى هم تا آن اندازه كه مى توانستند مى كردند و الان هم هر مقدار كه بتوانند مى كنند، يك موى شما بر همه آنها ترجيح دارد، بلكه مقايسه يك موى شما به آنها نبايد صحيح باشد.
شما اين انقلاب را به ثمر رسانديد و گروه هايى كه در سرتاسر كشور اين انقلاب را به ثمر رساندند، همان زن و مرد محروم و همان هايى كه مستضعف هستند و كاخ نشين ها آنها را استضعاف مى كنند و اينها ثابت كردند كه كاخ نشين ها هستند كه ضعيفند پوسيده اند و براى اين ملت هيچ كارى نكرده اند و نخواهند كرد. اين دانشگاه بود، جوان هاى دانشگاه كه آنها هم از محرومين و مستضعفين اند و اين طبقه محروم جامعه بود كه از همه رفاه ها محروم بود لكن قلبش مملو از عشق به اسلام و ايمان بود و با آن عشق و با آن ايمان اين حركت را دنبال كرد و شهيد داد و در مقابلش چيزى مطالبه نكرد.
صحيفه نور جلد:14 صفحه :164 تاريخ سخنرانى :16/1/60
جوانان حزب اللهى 
امروز كه به بركت اسلام جوانان و كودكان و پيران و خردسالان از هر طبقه بيدار و متحول شدند و همه قيد و بندهاى استعمارى و استثمارى را بريدند و با مشت گره كرده آمريكا و اذناب او را از كشور راندند، ايران را مرده و وابسته مى دانند. و شما ملت عظيم الشاءن هستيد كه بايد چون كوه سر به فلك كشيده در مقابل همه مشكلات بايستيد و خداوند تعالى با شماست . اينك به تمام متصديان امور و دست اندركاران كشور هشدار مى دهم كه قدر اين جوانان حزب اللهى را بدانيد و از آنان قدردانى كنيد و آنان را تشويق نماييد و در آغوش محبت خود حفظ كنيد. اينان بودند كه ايران را نجات دادند و از اين پس همين ها هستند كه انقلاب را پاسدارى مى كنند و همين ها هستند كه با هزينه اى كم در ظرف مدت كوتاهى با روشن بينى خاص ‍ خويش كارهاى تعجب آورى نمودند كه گمان نمى شد در ايران بتوان انجام داد. اين مغزهاى متعهد بايد تشويق شوند تا شكوفا گردند.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :410 تاريخ سخنرانى :22/11/63
نقش پابرهنه ها در پيروزى نهضت  
اين يك واقعيت است و تعارف نيست ، واقع اين است كه آنها اين نظام را درست كرده اند و اين نهضت را به وجود آوردند، همين جمعيت هستند كه پيروزى ها را به دست آوردند، از قشر بالا كسى در اين مساءله حقى ندارد.
صحيفه نور جلد:19 صفحه :620 تاريخ سخنرانى :27/5/64
فقراى متدين گرادنندگان واقعى انقلاب  
بحث مبارزه و رفاه ، بحث قيام و راحت طلبى ، بحث دنياخواهى و آخرت جويى دو مقوله اى است كه هرگز با هم جمع نمى شوند، و تتها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند فقرا و متدينين بى بضاعت ، گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب هستند. ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم .
صحيفه نور جلد:20 صفحه :235 تاريخ سخنرانى :29/4/67
ج . اراده ملى 
عدم توانايى سرنيزه در برابر خواسته ملت  
و اگر چنانچه يك ملتى ايستاد و حق خودش را خواست سرنيزه نمى تواند جلويش را بگيرد. سرنيزه ، اصلا قدرت ندارد با گوشت طرف بشود، اين خيال است كه گوشت نمى تواند با سرنيزه تمام قدرت هاى عالم جمع بشوند وقتى يك ملتى گفت من اين كار را نمى خواهم نمى توانند تحميلش ‍ كنند. الان نمى توانند تحميل به ايران بكنند كه شاه را قبول كن ، نمى توانند. الان زور ايستاده آنجا، اما مردم قبولش ندارند مردم داد مى زنند نمى خواهيم . قبول كردن را مردم هيچ تن ندادند به اين مطلب .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :150 تاريخ سخنرانى :21/7/57
فشار اراده آهنين ملت  
فشار اراده آهنين ملت به طورى اعصاب شاه را خرد كرده است كه ديوانه وار دست به جنايات ننگ آوردى زده است كه روى تاريخ را سياه نموده .
صحيفه نور جلد:2 صفحه :266 تاريخ سخنرانى :11/8/57
در مقابل ((نه )) ملت هيچ چيز كارگر نيست  
يك ملت وقتى يك چيزى را نخواهد، نمى شود و حالاملت نمى خواهد يك ملت است ، قضيه يك حزب و - يك نمى دانم - يك جبهه و يك - عرض بكنم - جمعيت نيست ، يك ملت است كه الان مى گويد نه ، در مقابل ((نه )) ملت ، نه سرنيزه كارگر است ، نه تانك كارگر است ، نه توپ كارگر است نه تشرهاى توخالى كارتر و نمى دانم كرملين . اين حرف ها نيست تو كار، هر چه مى خواهند تو روزنامه هايشان بنويسند يا مى خواهند خودايشان را بلند كنند.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :39 تاريخ سخنرانى :16/8/57
هدف مشترك ملت در برابر تحمل نفوذيها
حكومت اسلامى و خواست ملت ما براى همين است كه نفوذ غرب و همه كشورها را در ايران از بين ببرد وقتى يك ملت با تمام اقشار آن براى يك هدف قيام كردند، هيچ نفوذى نمى تواند خلاف آن را تحميل كند.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :89 تاريخ سخنرانى :18/8/57
تغيير جهت با فشار ملت  
سوال : چرا تغيير جهت شاه ، شما را قانع نمى كند؟ آيا مردم ايران از پاكسازى نظاميان راضى نخواهند شد؟ چگونه در مقابل ارتش مقاومت مى كنيد؟
جواب : شاه زير فشار ملت تن به اين تغيير جهت داده است و اين براى رهايى از بن بستى است كه گرفتار آن شده است تا آتش خشم مردم را خاموش كند و سپس با تجديد قوا مجددا دست به خيانت بزند و در برابر ملت ، نه ارتش و نه هيچ قدرتى نمى تواند بايستد، مگر تاكنون شاه با اتكاء به ارتش حكومت خود را تحميل نكرده است كه مى بينيم شكست خورده است .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :91 تاريخ سخنرانى :18/8/57
حركت در جهت خلاف خواست ملت خيانت است  
بارها گفته ام كه ملت ايران خواهان برچيده شدن رژيم شاهنشاهى و سقوط دودمان منحوس و خاء ن پهلوى و برقرارى حكومت اسلامى مى باشد. هر كس اينجا آمده است من اين موضوع را با او مطرح كردم . اين دو آقا هم آمدند و من مطرح كردم ، آنان پذيرفتند و رفتند. هر كس بر خلاف خواست ملت مساءله اى عنوان كند، خاء ن به ملت و مملكت است .
صحيفه نور جلد:3 صفحه :165 تاريخ سخنرانى :25/8/57
عدم مخالفت با ملت تنها چاره شاه و ابرقدرتها 
همه ملت ايران در تمام شهرستان ها قيام كرده اند و با اين قيام ملت ، تا شاه نرود، آرامش پيدا نخواهد شد و كسى نمى تواند شاه را نجات دهد، او چاره ندارد جز اينكه برود و ابرقدرتها چاره ندارند جز اينكه با ملت ما مخالفت نكنند، اگر مخالفت كنند، براى آنها بدتر خواهد شد.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :168 تاريخ سخنرانى :25/8/57
مردم دست بردار نيستند 
در هر صورت الان مردم ديگر گوش به اين حرف ها نمى دهند، حكومت را نظامى كنيد، همين است كه هست ، دولت را هم نظامى كنيد، خوب همين است كه هست نظامى هست الان ديگر، حالا تو تغييرش بده اسمش را دولت بگذار . الان مدت هاست كه ايران با حكومت نظامى دارد مى گذراند، چند تا شهرش رسما نظامى است ، بقيه اش هم غير رسمى نظامى است خوب غير نظامى در كار نيست . مگر تو ميتوانى بدون سرنيزه زندگى كنى ؟
تو يك روز سرنيزه را بردارند به باد فنا خواهى رفت نمى توانى زندگى كنى . حالا فرض كنيد كه آمريكا نفشه اش هم اين باشد كه بعد از اين يك دولت ديگرى در كار بياورد و شاه را ببرد و يك كودتاى نظامى بكند، همين نظامى است و همين بساط و همين كشتار و همين كردار، مردم هم همانند كه هستند. دست بر نمى دارند مردم ، مردم مى خواهند از زير اين بار بيرون بيايند. بايد فكر بكنند، بايد رها كنند ايران را، بايد بروند سراغ كارشان رها كنند ايران را.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :176 تاريخ سخنرانى :26/8/57
ملت نمى گذارد 
يك ملت 35 ميليونى كه ايستاده است و مى گويد جانش را دارد مى دهد جوانش را دارد مى دهد و مى خواهد مملكتش را نجات بدهد از دست شما ، آنهااراذل و پستند و شما آقا و با شرف ؟ يك كسى كه از يك طرف مى گويد حقوق بشر، از يك طرف حقوق ميليون ها بشر را به زمين مى زند كه ايرانش ‍ را ما شاهد هستيم و جاهاى ديگرش را هم ديگران شاهد هستند، از آن طرف قضيه حقوق بشر را ذكر مى كند و آن طرف بشر را اينطور مى كند، اين خيلى شريف است ، اما ملت ايران كه مى خواهد از زير يوغ اينها بيرون برود اراذل و پست است در نظر شما؟ نظرت صحيح نيست ، برگردان اين نظر را تو بعدها مى خواهى با اين ملت زندگى كنى ، نمى گذارند زندگى كنى ملتى كه ببيند اينطور تو دارى با آنها صحبت مى كنى نمى گذارد ديگر شما حيات پيدا كنى ، نمى گذارد كه آمريكايى در ايران باقى بماند.
صحيفه نور جلد:3 صفحه :243 تاريخ سخنرانى :3/9/57
عدم ايستادگى دولت نظامى در برابر خواسته ملت  
سوال : شاه ، همانطور كه مطلع هستيد، دولت نظامى را برقرار ساخته است آيا به نظر حضرتعالى مبارزه با نظامى ها مشكل تر نيست ؟ و چگونه شما مى خواهيد دولت نظامى را از بين ببريد؟
جواب : البته مشكل است ، لكن وقتى ملت يك امرى را بخواهند نظامى هم نمى تواند مقابلش بايستد.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :65 تاريخ سخنرانى :21/9/57
فروريختن پايه پوشالى شاه با فشار ملت مبارز 
پايه پوشالى قدرت شاه كه توسط خودش بنا گرديده بود و بر آن تكيه داشت ، به وسيله ملت مبارز فرو ريخت و به همين دليل قدرت او نمى تواند ادامه پيدا كند، همين شاه بودكه چند سال گذشته هنگامى كه حزب مبتذل خود را اعلام كرد، گفت هر كه به ما راءى ندهد، يا جايش در زندان است و يا از كشور اجازه مى دهيم كه خارج شود امروز مى بينيد كه ملت ايران او را مجبور مى كند كه رسوايى شكست حزب رستاخيز فرمايشى خود را قبول كند و همين شاه بود كه در مورد زندانيان سياسى عقيده داشت كه بايد در زندان پوسيده و بميرند و ديديم كه فشار ملت او را مجبور مى كند كه بعضى از آنان را آزاد كند و ده ها شكست ديگر كه ملت بر او وارد آورده و به يارى خداى تعالى او را براى هميشه از قدرت بركنار خواهد كرد و در اين راه از هر شيوه ممكن استفاده مى كند، اگر به همين روش مسالمت آميز، شاه كنار نرود، آنوقت است كه او و حاميانش غرامت سختى خواهند پرداخت .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :71 تاريخ سخنرانى :23/9/57
اظهار عجز در مقابل ملت  
شاه با آن عظمت فرعونى به تعظيم و اظهار عجز در مقابل ملت برخاست و به تبديل مهره هاى نرم به خشن پرداخت ملت با غرور اسلامى خود نه آن توبه را قبول نمود و نه از آن نرمى فريب خورد و نه به آن خشونت اعتنا كرد و در تاسوعا و عاشوراى 99 با رفراندم بى نظير و آرام خود كه به تصديق ناظران داخل و خارج در تاريخ بى نظير بود قدرت مهار شده خود را ثابت و سقوط و عزل محمدرضا پهلوى رابراى چندمين بار اعلام كرد.
صحيفه نور جلد:4 صفحه :010 تاريخ سخنرانى :10/657/
پيروزى با اراره ملت  
سؤ ال : شما از حمايت هاى خارجى برخورداريد؟
جواب : هيچ حمايتى از ما نشده است . گاهى لفظا اظهار حمايت شده است لكن حمايت عملى به هيچ وجه وجود ندارد و ما محتاج هيچ حمايتى نيستيم . ملت ايران اراده كرده است تا پيروز شود و حتما پيروز خواهد شد.
صحيفه نور جلد:22 صفحه :160 تاريخ سخنرانى :7/10/57
خواسته ملت ايران 
امروز ملت ايران خواستار برچيده شدن رژيم سلطنتى هستند و رفراندم روزهاى تاسوعا و عاشورا به طرز بيسابقه اى اين حقيقت را به همه جهانيان ثابت كرد و نيز همگى اعلام كردند كه خواستار استقرار جمهورى اسلامى هستند كه متكى به آراء ملت باشد و با معيارها و قواعد اسلامى تكوين يابد و عمل كند و اين چنين حكومتى جز با دادن بيشترين آزادى هاى سازنده و اخلاق امكان پذير نيست .
صحيفه نور جلد:4 صفحه :164 تاريخ سخنرانى :18/10/57
حاكميت خواسته ملت  
شاه براى ابقاء خود دست به تبليغات در شرق و غرب زده است ولى ديگر سودى ندارد. ملت غيور و شجاع ايران ، او و دار و دسته اش را شكست خواهند داد. مردم شاه را نمى خواهند و او را يك جنايتكار و يك خائن مى دانند و هيچ كس نمى تواند با اين خواست مخالفت كند . تاريخ در آينده نزديك نشان مى دهد كه خواست ملت و خدا بر تمام خواست ها حاكم است .
صحيفه نور جلد:22 صفحه :169 تاريخ سخنرانى :27/10/57
پيشبرد كارها با اراده مصمم ملت  
شما مردم ، ملت شريف ايران ثابت كرديد كه بايك قدم راسخ و بايك نظم و يك اراده مصمم كارها را داريد پيش مى بريد و يكى پس از ديگر، اين قواى شيطانى را منهدم مى كنيد.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :57 تاريخ سخنرانى :19/11/57
قيام ملتها موجب نجات  
شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد، اگر بخواهيد قدس ‍ رانجات بدهيد، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال ، از دست اجانب ، ملتها بايد قيام بكنند، بايد ملتها اين كار را انجام بدهند، ننشينند كه دولت ها بر اين مسائل وارد بشوند.
صحيفه نور جلد:5 صفحه :262 تاريخ سخنرانى :17/1/58
همت ملت در رفع مشكلات  
ما در مشكلات بايد متوسل بشويم به ملت ، ملتى كه بحمدالله مهيا براى كمك و فداكارى بوده و هستند. با فداكارى ملت بحمدالله مراحلى را بسيار اهميت داشت پشت سر گذاشتيم . موانع مرتفع شد، خائنين رفتند و اگر تتمه اى هم باشد با همت ملت خواهند رفت ، لكن اين ديوار شيطانى بزرگ كه شكست ، پشت آن ديوار خرابى هاى زياد هست و ما بايد به همت ملت آن خرابى ها را ترميم كنيم ناچاريم كه به ملت متوجه بشويم براى سازندگى براى اينكه ترميم كنيم . اين خرابى ها كه در طول مدت حكومت جائر پهلوى در مملكت ما حاصل شده است و بحمدالله ملت ما راجع به سازندگى اين مهيا بودن خودشان را اعلام كرده اند.
صحيفه نور جلد:7 صفحه :135 تاريخ سخنرانى :26/3/58

next page

fehrest page

back page