زندگانى سياسى امام جواد عليه السلام

جعفر مرتضى العاملى
مترجم : سيد محمد حسينى

- ۵ -


آخرين برداشت ها: 
بعد از تمامى آنچه تاكنون گفتيم ، اينك مى توانيم حقيقت زير را بيان كنيم :
حقيقت اين است كه امام جواد عليه السلام ، بزرگ ترين و مهمترين كار را انجام داد. و اگر در طول زندگى پر بركتش ، هيچ كارى نكرده بود جز همينكه پايه هاى امامت را استوار ساخت و خط وصايت و رهبرى را در اهل بيت عليهم السلام ادامه داد و حفظ كرد، همين بس است براى اثبات رفعت و والائى و عظمت و مجد مقام آن حضرت در طول زندگى .
چرا كه مجرد وجود آن حضرت عليه السلام به عنوان زعيم و قائد و وصى و امامى كه تمامى دشمنان ، از اينكه بتوانند به مقام و شخصيت او آسيبى برسانند عاجز گشتند و على رغم خردسالى او و اينكه از هيچ كس جز پدرش كه مدتى كم و غير قابل ذكر را با او به سر برد، علم و معرفتى فرا نگرفته بود، نتوانسته اند در بزرگ ترين ادعايى كه داشت با او مقابله كنند...
و نيز قبول امامت و رهبرى او از جانب شيعيان و ملتزم شدن آنان به وصايت و زعامت آن حضرت ، در حالى كه شيعه متعهد بود به پيروى مطلق از عقل و منطق و همراهى با دليل قاطع و برهان روشن ، در هرگونه شرائط و با هر پيامدى ...
اين دو موضوع ، از بزرگ ترين و قاطع ترين ادله و براهين حقانيت اين خط، و سلامت اين راه و روشنى اين مسير مى باشد.
و حتى مى بينيم زمانى كه با آن شيوه عاجزانه و بزدلانه ، در حالى كه امام ، جز اندكى ، بيش از بيست و پنج سال ، عمر نداشت او را به شهادت رساندند، جانشين و وصى او، باز، يكى ديگر است كه در حدود پنج سال عمر دارد. و با همان وضعيت و حالتى كه پيشتر، پدرش در برابر دشمنان ايستاد و مقهورشان نمود، در برابر آنان مى ايستند تا بر آنان چيره گردد... و به اين ترتيب در او نيز، بزرگ ترين نشانه ها و روشن ترين راه ها براى اثبات حقانيت خط و مسيرى كه دشمنان خواستند نشانه هاى آن را كور كنند و راه هاى منتهى به آن را نابود سازند، نمودار گردد.
اين قضيه ، يعنى امامت امام جواد عليه السلام در خردسالى ، از بزرگ ترين قضايايى بود كه زمينه را براى وقوع رويداد بزرگى كه شيعه با آن مواجه گشت ، آماده ساخت و آن رويداد، امامت امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه ) در سنينى كه از پنج سال تجاوز نمى كرد، و سپس غيبت صغرى و بعد از آن غيبت كبراى آن حضرت بود. عجل الله تعالى فرجه و سهل مخرجه و جعلنا من اعوانه و انصاره و المجاهدين والمستشهدين بين يديه ، انه خير مامول و اكرم مسوول .
وما معتقديم كه پيامبر بزرگ صلى الله عليه و آله و سلم نخست ، زمينه را براى پيش آمدن چنين حالتى آماده فرموده بود، آنجا كه در بيعت رضوان با حسنين بيعت فرمود و با هيچ كودكى جز حسن و حسين بيعت نكرد و مامون نيز در سخنى كه از او نقل كرديم بدان اشاره كرده بود و نيز آنجا كه حسن عليه السلام را براى نامه ثقيف به شهادت گرفت و نيز به هنگامى كه حسن و حسين را براى مباهله با كفار با خود برد و در غير اين موارد نيز...
و پس از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، ماجراى شاهد آوردن فاطمه زهرا سلام الله و صلواته عليها حسن و حسين عليهما السلام را در قضيه مطالبه فدك پيش آمد توضيح اين قضيه را در كتاب الحياه السياسيه للامام الحسن عليه السلام آورده ايم .
و اين بود آخرين سخن ما پيرامون زندگانى سياسى امام تقى الجواد عليه السلام ...
و از اينكه در اين زمينه تمام سخن را نگفتيم پوزش مى طلبيم ... كه چنين كارى به لوازم بسيار و وقتى دراز نياز دارد... و ما لا يدرك كله لا يترك كله ....  

آب دريا رااگر نتوان كشيد ليك قدر تشنگى بايد چشيد

و الحمدالله و الصلاه و السلام على عباده الذين اصطفى ، محمد و اله الطيبين الطاهرين .

حرف آخر 
اين بود پژوهش و كنكاشى بسيار تند و كوتاه پيرامون زندگانى سياسى امام جواد عليه السلام .
شايد با اين بررسى ، هر چند به صورت محدود، اهميت نقشى كه اين امام بزرگوار عليه السلام در استوار نمودن پايه هاى دين ، و زمينه سازى براى حادثه بزرگى كه عبارت بود از امامت امام مهدى ارواحنا فداه در سنين صباوت و خردسالى ، و سپس غيبت صغرى و كبراى او، ايفا نمود، روشن شده باشد.
اگر در حيات امت و ائمه عليهم السلام وقايعى بزرگ و فراموش نشدنى روى داده باشد، ناگزير، امامت امام جواد عليه السلام ، در شمار آن حوادث و جزء مهمترين آنها مى باشد چرا كه از نظر اهميت ، اين حادثه مثلا از صلح امام حسن عليه السلام يا بيعت گرفتن براى ولايت عهدى پدرش امام رضا عليه السلام و ديگر حوادث بزرگ و مهم ، كوچك تر نيست ، زيرا اين رويداد، ارتباط مستقيم دارد با چهار چوب اعتقادى ائمه عليهم السلام و اين طايفه اى كه به ادامه خط امامت در ايشان معتقد و از صميم قلب پايبند است از خداى سبحان مسالت مى كنيم كه ما را موفق گرداند به بررسى همه جانبه زندگانى ائمه عليهم السلام بپردازيم ، تا در حيات فكر و عملى خود از آن بهره ببريم چرا كه ايشان ، رهبر و الگويند و پيشوايان هدايت و نشانه هاى پرهيزكارى و كشتى هاى نجات مى باشند...
و من ، همزمان با پوزش طلبى از خواننده عزيز به خاطر اينكه نتوانستم در اين مختصر، به پژوهشى فراگير و همه جانبه پيرامون زندگى اين امام بزرگ بپردازيم ، از او مى خواهيم نظرات و ملاحظات خود را راجع به اين نوشته ، به من هديه كند... كه او را از من سپاس بسيار و تقدير فراوان خواهد بود.
و الله خود، توفيق دهنده و استوار كننده است .
و اوست ياور و اوست راهنما
روز جمعه هشتم جمادى الاولى 1405 هجرى . قمرى
10/12/1363هجرى . شمسى
1/3/1985ميلادى
جعفر مرتضى الحسينى العاملى