اسيران و جانبازان کربلا

محمد مظفرى و سعيد جمشيدى

- پى‏نوشت‏ها -


1 ـ كـشـف الغـمـة ، ج 2، ص 285؛ مـصـبـاح كـفـعـمـى ، ص 522؛ الفـصـول المـهـمـة ، ص 201. دربـاره روز ولادت امـام سـجـاد (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد:
الف ) 15 جمادى الاوّل . (مناقب ، ج 4، ص 189؛ مصباح المتهجد، طوسى ، ص 733)
ب ) 15 جمادى الثانى . (اعلام الورى ، ص 251؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 629)
ج ) 11 رجب . (جنّات الخلود، ص 24؛ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
ح ) 7 شعبان . (جنّات الخلود، ص 24؛ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
خ ) 8 شعبان . (مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 25)
د) 9 شعبان . (مناقب ، ج 4، ص 189؛ روضة الواعظين ، ص 222)
ذ) 15 شعبان .(كشف الغمة ، ج 2، ص 285)
ر) 21، 23 و 25 شعبان . (اعيان الشيعة ، ج 1، ص 629)
ز) 5 رمضان . (تذكرة الاءئمه ، مجلسى ، ص 94)
درباره سال ولادت نيز اختلاف وجود دارد:
آن را 33 ه‍ .ق (تـذكـرة الخـواص ، ص 291، بـه عـنـوان يـكـى از اقـوال )، 36 ق (مناقب ، ج 4، ص 189؛ اعلام الورى ، ص 251؛ بحار، ج 46، ص 14) و 37 ق (مناقب ، ج 4، ص 189؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 629) نيز گفته اند. يكى از معاصرين ، ضمن ردّ قول مشهور، تاريخ ولادت را 48 يا 49 ق مى داند. (زندگانى على بن الحسين (ع )، شهيدى ، ص 34).
2 ـ جـنـّات الخـلود، ص 24، به فرمايش امام باقر (ع )، علّت ملقّب شدن امام چهارم (ع ) به ((سجّاد))، كثرت سجده هاى آن حضرت مى باشد. (بحار الانوار، ج 86، ص 201)
3 ـ جـنـّات الخلود، همانجا؛ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 11. اين حديث به صورت كلّى ، نه دربـاره امـام سـجـاد (ع )، در بـحـار الانـوار، ج 66، ص 128 نـيـز نقل شده است .
4 ـ الفصول المهمّه ، ص 201؛ نور الابصار، ص 244.
5 ـ جنّات الخلود، ص 24؛ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 25.
6 ـ مناقب ، ج 4، ص 188؛ دلائل الامامة ، ص 80؛ كشف الغمّه ، ج 2، ص 285 و 286.
7 ـ زندگانى على بن الحسين (ع )، شهيدى ، ص 8.
8 ـ الارشـاد، ج 2، ص 137؛ مـنـاقـب ، ج 4، ص 189؛ تـاريخ مدينة دمشق ، ج 41، ص 137. كنيه ى آن بزرگوار را ((ابو الحسين )) (نسب قريش ، ص 59)، ((ابوبكر)) (كشف الغمه ، ج 2، ص 286)، ((ابو القاسم )) (مناقب ، ج 4، ص 189) و ((ابو عبداللّه )) نيز گفته اند. (تاريخ مدينة دمشق ، ج 41، ص 360)
9 ـ مناقب ، ج 4، ص 189؛ الارشاد، ج 2، ص 137.
10 ـ مناقب ، همانجا.
11 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 303.
12 ـ عيون اخبار الرضا (ع )، ج 2، ص 127؛ الخرائج ، ج 2، ص 751.
13 ـ الارشـاد، ج 2، ص 155.نيز ر.ك كشف الغمه ، ج 2، ص 294 و 317؛ طبقات الكبرى ، ج 5، ص 211.
14 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 241.
15 ـ العقد الفريد، ج 5، ص 123.
16 ـ مقتل الحسين (ع ) مقرم ، ص 128.
17 ـ مناقب ج 4، ص 96.
18 ـ امالى صدوق ص 130.
19 ـ حياة الامام الحسين (ع )، ج 2 ص 261.
20 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 160.
21 ـ الارشاد، ج 2، ص 34.
22 ـ الارشاد ج 2، ص 35.
23 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 1، ص 422.
24 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 92؛ مـجـمـع البيان ، ج 6، ص 779، دار المعرفة . نيز ر.ك تاريخ دمشق ج 64، ص 206 با تفضيل بيشتر.
25 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 387.
26 ـ احـتـمـال دارد عـُذَيـْب مـراد بـاشـد كـه بـه اشـتـبـاه ، عُذَيل نوشته شده است . ر.ك معجم البلدان ، ج 4، ص 92.
27 ـ حضرت على اكبر (ع ) شبيه پيامبر، شهيد ولايت ص 137. گزارش فوق در منابع متقدم و مـتـاءخـر از عـقـبة بن سمعان نقل شده است (الارشاد، ج 2، صفحه 82، تاريخ طبرى ، ج 5، ص 407، مقتل الحسين (ع ) خوارزمى ج 1، ص 226.)
28 ـ الارشاد ج 2 ص 66؛ مروج الذهب ، ج 3، ص 60.
29 ـ الامام الحسين (ع ) و اصحابه ، ص 150.
30 ـ مناقب ج 4، ص 5.
31 ـ شـرح الاخـبـار ج 3، ص 196؛ طبقات ج 5 ص 212. برخى عمر امام (ع ) را ده يا يازده سال ذكر كرده اند. (المنتخب ، طريحى ص 276 و 308)
32 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 455؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 206.
عـلّت ظـاهـرى كـسـالت امـام (ع ) نـاراحـتـى مـعـده (ارشـاد، ج 2، ص 114) و يـا تب داشتن (عبرات المـصـطـفـيـن ، ج 1، ص 453) و عـلّت واقـعـى آن ، بـاقـى مـانـدن عـتـرت طـاهـره و نسل پيامبر (ص ) بوده است .
33 ـ تسمية من قتل مع الحسين (ع )، ش 9.
34 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 418.
35 ـ تاريخ طبرى ، همانجا؛ الارشاد، ج 2، ص 91.
36 ـ الاشـارد، ج 2، ص 93 نـيـز ر.ك طـبـرى ج 5، ص 420؛ مقاتل الطالبيين ، ص 113؛ دار المعرفة مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 1، ص 338.
37 ـ الارشاد، ج 2، ص 96.
38 ـ اثبات الوصية ، ص 142؛ مناقب ؛ ج 4، ص 185.
39 ـ امام كاظم يا امام رضا (ع ).
40 ـ اثـبـات الوصـيـه ص 142، عـلّامـه ى مـجـلسـى (ره ) مـى نـويـسـد: از امـام صـادق (ع ) پـرسـيـدنـد: انـگـشـتـر امـام حسين (ع ) در روز عاشورا به دست چه كسى افتاد؟ زيرا مى گويند لبـاس هـايش غارت شده است . فرمود: امام حسين (ع )، ضمن وصيت به فرزندش على بن الحسين (ع ) انـگـشترش را به او داد و امر امامت را به ايشان واگذار كرد... و اين انگشتر از پدرم به من رسيده است . (بحار الانوار، ج 43، ص 247)
41 ـ حياة الامام الحسين (ع )، قرشى ، ج 3، ص 274.
42 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 22 ـ 23.
43 ـ فـرمـان كـشـتـن امـام سـجـاد (ع ) در كـربـلا توسط شمر صادر شده است (ترجمة الامام الحـسـيـن (ع ) ابن سعد ص 78). خولى يكى از افرادى است كه فرش را از زير بدن امام سجاد (ع ) كشيد و مقنعه و گوشواره ى حضرت زينب (ع ) را برداشت ولى دچار عذاب الهى شد و مختار از او انتقام گرفت .
44 ـ در مـبـحـث ((در كـربـلا)) گـفـتـيـم كـه امـام سـجـاد (ع ) در كـربـلا بـيـسـت و سـه سال عمر داشت . ابن عساكر نيز كودك نبودن امام سجاد (ع ) را در كربلا تاءييد مى كند (تاريخ دمشق ج 41، ص 415.)
45 ـ در بـرخـى از مـنـابـع افزون بر مطلب فوق چنين آمده است : امام سجاد (ع ) به حميدبن مسلم گفت : پاداش خيريابى ، خداوند به سبب گفتار تو شرّى را از من دور كرد. (تاريخ طبرى ، ج 5، ص 454؛ مقتل الحسين ، خوارزمى ، ج 2، ص 43)
46 ـ الارشاد، ج 2، ص 112.
47 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 88.
48 ـ اثبات الوصيّة ، ص 173.
49 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص 319.
50 ـ رجال كشى ، ص 264؛ الامام الحسين (ع ) و اصحابه ، ج 1، ص 272.
51 ـ مقتل الحسين ، مقرم ، ص 320.
52 ـ پيامهاى عاشورا، محدثى ص 154.
53 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 66.
54 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص 320.
55 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 69.
56 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص 320.
57 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 67.
58 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص 67. در كـامـل بـهايى ص 287 آمده است : حرّبن يزيد را اقرباى او در جايى كه شهيد شده بود دفن كردند.
59 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 70؛ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 14.
60 ـ نفس المهموم ، ص 151.
61 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 81.
62 ـ كامل الزيارات ، ص 445.
63 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 92.
64 ـ وى بـه حـذلم بـن بـشـيـر، حذيم بن شريك ، بشيربن حذلم ، يا، خزيم بن بشير نيز نامبردار است . (امالى مفيد ص 321)
65 ـ امـالى مـفـيـد، هـمـانـجـا، نـيـز ر.ك امالى طوسى ج 1، ص 90، الفتوح ، ج 5، ج 222؛ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 245؛ الملهوف ص ‍ 192؛ مثير الاحزان ، ص 85.
66 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 114.
67 ـ الارشاد، ج 2، ص 112 و 116؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 206، 208: الملهوف ، ص 202؛ مقاتل الطالبيين ، ص 60 دارالمعرفة ؛ تاريخ مدينة دمشق ج 41، ص 366؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 457 با مقدارى تفاوت .
68 ـ مقتل الحسين (ع )، ابن مخنف ص 167.
69 ـ اين شعر به امام سجاد (ع ) و اءبى الاسود دوئلى نيز نسبت داده شده است (الفتوح ، ج 5، ص 245).
70 ـ احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 305؛ نفس المهموم ، ص 360.
71 ـ مطابق نظر مشهور و معروف ، اين خطبه به هنگام ورود اسرا به كوفه ايراد شده است . ولى بـرخـى از نـويـسـنـدگـان بـا شـواهـدى احـتمال داده اند كه اين خطبه [و ساير خطبه هاى اهـل بـيت (ع )] در مرحله ى اوّل ورود خاندان عصمت و طهارت به اين شهر كه اسير بوده اند ايراد نـشـده ، بـلكـه در بـازگـشـت از شـام بـه كربلا جهت زيارت و مراجعت به كوفه و سپس مدينه خوانده شده است . (معالى السبطين ، ج 2، ص 162.)
72 ـ پيامهاى عاشورا، محدّثى ، ص 72.
73 ـ احتجاج طبرسى ، ج 2، ص 305 و 306، بحار الانوار، ج 45، ص 112.
74 ـ الملهوف ، ص 200؛ مثير الاحزان ، ص 89.
75 ـ امالى صدوق ، ص 140.
76 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 96.
77 ـ الارشاد، ج 2، ص 118 ـ 119.
78 ـ الملهوف ص 208.
79 ـ عوالم ج 17، ص 413.
80 ـ الارشاد، ج 2، ص 119.
81 ـ نام اين منزل و استراحتگاه ((سيبور)) كه در سطور بعدى خواهد آمد در معجم ها ديده نشد ولى در مقاتل نام آنها ذكر شده است .
82 ـ الدمـعـة السـاكـبـة ، ج 5، ص 65. بـه نـقل از ابى مخنف . ولى در نسخه موجود، نام اين منزلگاه ثبت نشده است . (مقتل الحسين (ع )، ابى مخنف ، ص 184)
83 ـ مقتل الحسين (ع )، ابى مخنف ، ص 186؛ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 67.
84 ـ يكى از شهرهاى مهمّ لبنان فعلى . (لبنان ، احمد نادرى ، ص 6) در مراصد الاطلاع ج 1، ص 207، آمـده است : بعلبك ، شهرى است قديمى و فاصله ى آن تا دمشق سه روز راه است و داراى بناهاى عجيب و آثار عظيمى مى باشد.
85 ـ بـحـار الانـوار، ج 45، ص 127؛ المـنـتـخـب ص 467؛ مقتل الحسين (ع )، ابو مخنف ، ص 189.
86 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 139.
87 ـ عسقلان يكى از توقفگاه هاى اسيران سرافراز كربلا در مسير كوفه تا شام . ياقوت حـمـوى مـى گويد: عسقلان شهرى است از نواحى فلسطين بين ((غزّه )) و ((بيت جِبْرين )). (معجم البلدان ، ج 4، ص 122)
88 ـ شرح حال وى در ميان منابع رجالى و تاريخى ديده نمى شود.
89 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 128 و 129؛ روضة الشهدا، ص 467 و 470.
90 ـ مصباح كفعمى ، ص 501.
91 ـ تحليلى از زندگانى امام سجاد (ع )، شريف قرشى ، ج 1، ص 252.
92 ـ رياض الشهادة ، ص 305.
93 ـ عنوان الكلام فشاركى ، ص 118؛ تذكرة الشهدا، ص 412.
94 ـ تذكرة الشهدا، ص 411.
95 ـ مدينة المعاجز، ج 4، ص 110؛ المنتخب ، ص 470. با كمى تفاوت .
96 ـ امـالى طـوسـى ، ج 2، ص 290؛ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 123؛ قمقام زخّار، ج 2، ص 570.
97 ـ زندگانى على بن الحسين (ع )، شهيدى ، ص 67.
98 ـ اسراء آيه 26: حق خويشاوندان را ادا كن .
99 ـ انـفـال ، آيه 41: بدانيد كه هرگاه چيزى به غنيمت گرفتيد، خمس آن از خدا و پيامبر و خويشاوندان است .
100 ـ احـزاب ، آيـه 33: هـمـانـا خـداونـد مـى خـواهـد كـه پـليـدى را از شـمـا اهل بيت بزدايد و شما را آنچنان كه بايد پاك گرداند.
101 ـ الفـتـوح ، ج 5، ص 242 و 243. نـيـز ر.ك احـتـجـاج طـبـرسى ، ج 2، ص 306، با اندكى تفاوت ؛ امالى صدوق . ص 141؛ الملهوف ، ص 112
102 ـ تشخيص ، تصميم گيرى و افدام خواص در وقت لازم ، ص 111.
103 ـ الارشـاد، ج 2، ص 118 و 119. طـبـرى ايـن جـواب را بـه يـزيـد نـسـبت داده و نام آن شخص را محفر ذكر كرده است . (تاريخ طبرى ، ج ، ص 460)
104 ـ امالى صدوق ، ص 142.
105 ـ الملهوف 213؛ نيز ر.ك مثير الاحزان ، ص 98، با مقدارى زيادتى و تفاوت .
106 ـ مقتل الحسين (ع ) خوارزمى ، ج 2، ص 69.
107 ـ الملهوف ، ص 213؛ مثير الاحزان 99 با كمى تفاوت .
108 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص 160.
109 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 161.
110 ـ معالى السبطين ، ص 159 ـ 160.
111 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 200.
112 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
113 ـ ظـاهـرا ايـن مجلس ، همان محفلى است كه به فرمايش امام سجاد (ع ) در آن مجلس شراب آوردنـد و سـفير پادشاه روم كه از اشراف و بزرگان روم بود نيز حضور داشت . او وقتى پى بـرد كـه اين سر بريده متعلّق به پسر رسول خدا (ص ) است اعتراض كرد و سپس ‍ مسلمان شد. سـر مبارك را برداشت و به سينه ى خود چسبانيد. او را مى بوسيد و مى گريست . تا به درجه ى رفـيـع شـهـادت نـايـل گـشـت . (المـلهـوف ، ص 220، 222؛ مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 80)
114 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
115 ـ مناقب ، ج 4، ص 186؛ الفتوح ، ج 5، ص 244.
116 ـ الفتوح . همانجا.
117 ـ بـحـار الانوار، ج 45، ص 141؛ مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 79؛ حياة الامام الحسين (ع )، ج 3، ص 395.
118 ـ شورى ـ آيه 30؛ ترجمه : ((هرگونه مصيبتى كه به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى در مى گذرد.))
119 ـ حديد ـ آيه 22 ـ 23؛ ترجمه : ((هيچ مصيبتى نه در زمين و در نفْسهاى شما [ به شما] نرسد مگر آنكه پيش از آنكه از آن را پديد آوريم در كتابى است . اين [كار] بر خدا آسان است . تـا بـرآنـچـه از دسـت شـمـا رفـتـه انـدوهـگـيـن نشويد و به [سبب ] آنچه به شما داده شادمانى نكنيد...))
120 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 168.
121 ـ مناقب ، ج 4، ص 186.
122 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 147؛ نيز ر.ك معالى السبطين ، ج 2، ص 188.
123 ـ منا: موضعى است كه در مكه معظمه كه مقام بازار است و حاجيان در آنجا قربانى كنند.
124 ـ زمزم : چاهى است نزديك خانه كعبه شرفها اللّه .
125 ـ صفا: مكان بلندى است از كوه ابوقبيس ، بين آن و مسجدالحرام عرض وادى است كه راه و بازار است .
126 ـ سعى : دويدن ميان صفا و مروه .
127 ـ طواف : به طرز خاص گرد خانه كعبه گشتن .
128 ـ تلبيه : لبيك گفتن در حج ، لبيك گفتن حاجيان .
129 ـ بـراق : مـركـبـى كه حضرت رسالت پناه (ع ) در شب معراج بر آن سوار شدند و آن كلان تر از خر و فروتر از شتر بود.
130 ـ كسانى كه از جنگ صفين در صف معاويه بودند.
131 ـ كسانى كه در جنگ جمل شركت داشتند.
132 ـ مراد، اصحاب نهروان است .
133 ـ مـقـتـل خـوارزمى ، ج 2، ص 76 ـ 78؛ نيز ر.ك بحار الانوار، ج 45، ص 137 ـ 139؛ الفـتـوح ، ج 5، ص 247 ـ 249. تـرجـمـه ايـن قـسـمـت [خـطـبه امام سجاد (ع ) در شام ] از كتاب ((سرشك خوبان )) گرفته شده است .
134 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 181.
135 ـ سوگنامه آل محمد (ص )، ص 482.
136 ـ مقتل الحسين (ع ) ابى مخنف ، ص 198 و 200.
137 ـ الملهوف ، ص 219.
138 ـ الملهوف ، ص 224.
139 ـ حبيب السير، ج 2، ص 60.
140 ـ الملهوف ، ص 222. نيز ر.ك الفتوح ، ج 5، ص 250؛ مثير الاءحزان ، ص 104، با كـمـى تـفـاوت . در مـنـاقـب ، ج 4، ص 182 بـنـا بـه روايتى ، داستان فوق به فردى به نام ((مكحول )) نسبت داده شده است .
141 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 412 و 419 و 420؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 87.
142 ـ الملهوف ، ص 219.
143 ـ الفتوح ، ج 5، ص 249.
144 ـ الارشاد، ج 2، ص 122. نيز ر.ك ، تاريخ طبرى ، ج 5، ص 262 با مقدارى تفاوت و زيـادتـى ديـنورى در اين باره مى نويسد: يزيد به على بن الحسين (ع ) گفت : همراه بانوان و افـراد خـود حركت كن و آنان را به مدينه ببر، يك نفر را نيز به همراه سى سوار روانه كرد و دسـتـور داد پـيـشـاپيش حركت كند و دورتر از آنان فرود آيد تا اينكه به مدينه برسند. (اخبار الطوال ، ص 260)
145 ـ الملهوف ، ص 255.
146 ـ اعيان الشيعه ، ج 4، ص 47.
147 ـ الملهوف ، ص 255.
148 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5: ص 163.
149 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 208.
150 ـ الملهوف ، ص 266، 228؛ مثير الاحزان ، ص 112 به اختصار.
151 ـ الملهوف ، ص 228 ـ 230؛ نيز ر.ك مثير الاحزان ، ص 113؛ المنتخب ، ص 484.
152 ـ ناسخ التواريخ ، ج 2، ص 178.
153 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 162.
154 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 210.
155 ـ بحار الانوار، ج 94، ص 142.
156 ـ بحار الانوار، ج 100، ص 266؛ الامام زين العابدين (ع )، مقرّم ، ص 42.
157 ـ بـحـار الانـوار، ج 22، ص 274، ج 44، ص 298. بـا كـمـى تفصيل .
158 ـ فضل زيارة الحسين (ع )، ص 43.
159 ـ بحار الانوار، ج 100، ص 266.
160 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 79. مطلب فوق به امام صادق (ع ) نيز نسبت داده شده است . (مصباح المتهجد، ص 511).
161 ـ كامل الزيارات ، ص 201.
162 ـ الملهوف ، ص 233، نور العين ، ص 78، ناسخ التواريخ ، ج 2، ص 190.
163 ـ بيست سال . (كامل الزيارات ، ص 213)
164 ـ الملهوف ، ص 233. نيز ر.ك مناقب ، ج 4، ص 180، با مقدارى تفاوت .
165 ـ كامل الزيارات ، ص 213.
166 ـ مناقب ، ج 4، ص 180.
167 ـ يوسف ، آيه 84.
168 ـ كـامـل الزيـارات ، ص 350. نـيـز ر.ك . كـشـف الغـمـة ، ج 2، ص 314؛ مـقـتـل الحـسـين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 142 و تاريخ مدينه دمشق ، ج 41، ص 386 با مقدارى تفاوت و كاستى .
169 ـ المحاسن ، ص 420.
170 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 5.
171 ـ الخرائج ، ج 1، ص 255.
172 ـ بحار الانوار، ج 44، ص 298 و ج 22، ص 274.
173 ـ كامل الزيارات ، ص 214.
174 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 23.
175 ـ معالى السبطين ، ج 1، ص 401.
176 ـ معجم الرجال ، خوئى ، ج 18، ص 101، نيز ر.ك ، بحار الانوار، ج 45، ص 365.
177 ـ محل خاكروبه و زباله .
178 ـ كشف الغمة ، ج 2، ص 324.
179 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 59.
180 ـ اثبات الهداة ، ج 5، ص 229.
181 ـ اصـول كـافـى ، ج 1، ص 466 و ج 6، ص 468؛ الارشاد، ج 2، ص 137؛ المقنعه ، ص 472.
182 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 189؛ دلائل الامـامـة ، ص 80؛ الفـصـول المـهـمـّة ، ص 209؛ مـنـتـخـب التـواريـخ ، ص 350 بـه نقل از مصباح كفعمى .
183 ـ منتهى الآمال ، ج 2، ص 92؛ جنّات الخلود، ص 25.
184 ـ كشف الغمة ، ج 2، ص 294.
185 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عمادزاده ، ج 2، ص 531.
186 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 227؛ دلائل الامـامـة ، ص 94. روز تـولد امام باقر (ع ) را، جمعه ، شـنبه و دوشنبه و تاريخ تولدش را سوم صفر نيز ذكر كرده اند. (جنّات الخلود، ص 26، كشف الغمه ، ج 2، ص 329؛ نور الابصار، ص 250؛ مصباح كفعمى ؛ ص 522.)
187 ـ اصـول كـافـى ، ج 1، ص 469؛ الارشـاد، ج 2، ص 158. ابـن عـنـبـه ، سال ولادت را، 59 ه‍ .ق دانسته است . (عمدة الطالب ، ص ‍ 159)
188 ـ جنّات الخلود، ص 26.
189 ـ الارشاد، ج 2، ص 157 و 159.
190 ـ مناقب ، ج 4، ص 227؛ دلائل الامامة ، ص 94.
191 ـ جنّات الخلود، ص 26.
192 ـ اصول كافى ، ج 1، ص 469؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 379.
193 ـ مناقب ، ج 4، ص 227؛ جنّات الخلود، ص 26.
194 ـ مـنـاقـب ، هـمـانـجـا؛ الارشـاد، ج 2، ص 155؛ تاريخ يعقوبى ؛ ج 2، ص 320؛ جنّات الخلود، همانجا.
195 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 215.
196 ـ الارشـاد، ج 2، ص 176؛ مـنـاقـب ، ج 4، ص 228؛ جـنـات الخـلود، ص 27، تـعـداد فرزندان امام باقر (ع ) را اين گونه نيز نقل كرده اند: پنج تن . (تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 321. دلائل الامـامـة ، ص 95) شـش تـن . (الفصول المهمّة ، ص 221) و 9 تن . (مصباح كفعمى ، ص 522)
197 ـ من لا يحضر. الفقيه ، ج 2، ص 158.
198 ـ تاريخ مدينه دمشق ، ج 54، ص 275؛ حياة الامام محمّد باقر (ع )، ج 1، ص 31.
199 ـ تـاريـخ يـعـقـوبـى ، ج 2، ص 320. نـيـز ر.ك شرح الاخبار، ج 3، ص 250؛ معالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص 230. در رابـطـه بـا عـمـر امـام بـاقـر (ع ) در كـربـلا اقـوال ديـگـرى نـيـز وجـود دارد: الف ) دو سـال و چـهار ماه (اثباة الوصية ، ص 153). ب ) سه سـال (وفـيات الاعيان ، ج 4، ص ‍ 174). ج ) 15 سال (مناقب ، ج 4، ص 187). ابن شهر آشوب در هـمـيـن كـتـاب ص 227 عـمـر شـريـف امـام بـاقـر (ع ) را سـه يـا 4 سال نقل كرده است .
200 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 189.
201 ـ شرح نهج البلاغة : ابن ابى الحديد، ج 2، ص 286.
202 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 215.
203 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 347 ـ 351 و 389 تا 391.
204 ـ مقاتل الطالبيين ، ص 84، 85، 87، 89، 93، 94، 114، دارالمعرفة .
205 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 23.
206 ـ الملهوف ، ص 158.
207 ـ فروع كافى ، ج 6، ص 452. شيخ صدوق ، اين عدد را با رقم بالاترى ذكر كرده است . (امالى صدوق ، ص 139، مجلس 31.)
208 ـ الملهوف ، ص 169. مثير الاحزان ، ص 18.
209 ـ شعراء، آيه 36. گفتند: او (موسى ) و برادرش را در بنددار و گردآورندگان را به شهرها بفرست .
210 ـ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 6؛ نيز ر.ك ، معالى السبطين ، ج 2، ص 161.
211 ـ حياة الامام محمد الباقر (ع )، ج 1، ص 28.
212 ـ كامل الزيارات ، ص 201.
213 ـ بحار الانوار، ج 36، ص 390.
214 ـ مروج الذهب ، ج 3، ص 229.
215 ـ در ايـن بـاره نـقـل ديگرى نيز وجود دارد كه امام حسين (ع ) خون او را به سوى آسمان ريخت و خونش به زمين بازنگشت . (ذخيرة الدارين ، ص 161) قضاوت صحيح را به خوانندگان گرامى واگذار مى كنيم .
216 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 448.
217 ـ رجال كشى ، ص 125. نيز ر.ك بحار الانوار، ج 45، ص 351 با كمى تفاوت .
218 ـ رجال كشى ، 126.
219 ـ الارشـاد، ج 2، ص 158؛ اصـول كـافـى ، ج 1، ص 469؛ مصباح كفعمى ، ص 522. دربـاره سـال شـهـادت و عـمـر بـا بـركـت امـام بـاقـر (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد:
الف ) 117 قـمـرى در 58 سـالگـى . (تـاريـخ يـعـقـوبـى ، ج 2، ص 320؛ الفصول المهمّه ، ص 220؛ بحار الانوار، ج 46، ص 218)
ب ) 117 ق در 63 سالگى . (نور الابصار، ص 253)
ج ) 117 قمرى در 73 سالگى . (اسعاف الراغبين ، ص 250، در حاشيه ى نور الابصار)
ح ) 116 ق . (مـصـبـاح كـفـعـمـى ، ص 522) مـاه شـهـادت آن بـزرگـوار را، ربـيـع الاوّل (اعلام الورى ، ص 259) و ربيع الثانى نيز ذكر كرده اند. (مناقب ، ج 4، ص 227؛ عمدة الطالب ، ص 159)
220 ـ مناقب ، ج 4، ص 228.
221 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 313.
222 ـ الارشـاد، ج 1، ص 354؛ نـسـب قـريـش ، ص 41؛ لبـاب الانـسـاب ، ج 1، ص 335؛ الاصابه ، ج 8، ص 166.
223 ـ زينب الكبرى ـ جعفر نقدى ـ ص 16.
224 ـ اعلام الورى ، ص 203؛ الارشاد، ج 2، ص 354.
225 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 17.
226 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 46؛ وسيلة الدارين ، ص 386.
227 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 19.
228 ـ السيّده زينب عقيلة بنى هاشم ، بنت الشاطى ، ص 34.
229 ـ المجدى ، ص 18.
230 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص 174.
231 ـ السيّده زينب عقيلة بنى هاشم (ع )، بنت الشاطى ، ص 41.
232 ـ المـجـدى ، ص 18؛ اعـلام الورى ، ص 203، اسـد الغـابـه ، ج 5، ص 469، اخـبـار الزينبات ، ص 111.
233 ـ زينب كبرى عقيله بنى هاشم ، حسن الهى ، ص 76.
234 ـ زندگانى حضرت زينب (س )، على قائمى ، ص 48. منتخب التواريخ ، ص 94.
235 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 22.
236 ـ همان ، ص 29.
237 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 22 .
238 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 94.
239 ـ الملهوف ، ص 99.
240 ـ معالى السبطين ، ج 1، ص 247؛ مدينة المعاجز، ج 3، ص 485؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 94.
241 ـ زينب الكبرى ، همانجا؛ كبريت احمر، ص 118.
242 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 95.
243 ـ الفـتـوح ، ج 5، ص 122؛ مـنـاقـب ، ج 4، ص 103. نـفـس المـهـمـوم ، ص 162، مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 176.
244 ـ الفتوح ، همانجا.
245 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 95.
246 ـ الارشـاد، ج 2، ص 93؛ المـلهـوف ، ص 140، مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 217.
247 ـ قـطـا مـرغـى اسـت شـبـيـه بـه قـمـرى يـا كـبـوتـر داسـتـانـى كـه ضـرب المثل شد. ترجمه الارشاد، ج 2، ص 96.
248 ـ الارشـاد، ج 2، ص 93؛ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 420؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 58؛ مناقب ، ج 4، ص 108.
249 ـ بـحـار الانـوار، ج 46، ص 19، زيـنـب الكـبـرى ، جـعـفـر نـقـدى ، ص 24؛ كمال الدّين و تمام النّعمه ، ج 2، ص 507، 501.
250 ـ الارشـاد، ج 2، ص 107؛ المـلهوف ، ص 167؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 446. شايد سبب آمدن مخدره زينب بر سر نعش على براى دلدارى و تسلّى و حفظ امام (ع ) بوده است و گويا حضرت بالين على ديرى پائيده و زينب را نگران كرده كه مبادا بالين نعش او دق كرده باشد و شـايـد از كـثـرت مـحـبـت به على اكبر بوده و به مناسبت علاقه ، مفرط زنان حرم به آن حضرت دستور داد نعش او را به خيمه آوردند كه در دسترس آنها باشد. (ترجمه نفس المهموم ، كمره اى ص 143)
251 ـ الارشـاد، ج 2، ص 110؛ المـلهـوف ، ص 173؛ تـاريخ طبرى ، ج 5، ص 451؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 107 ـ 106.
252 ـ الملهوف ، 147.
253 ـ الملهوف ، ص 169 ـ 168.
254 ـ مـنـتـخـب التـواريـخ ، ص 78؛ مـنـاقـب ، ج 4، ص 122؛ مـقـاتـل الطالبيّين ، ص 60، دار الكتاب ؛ مقتل الحسين (ع ) مقرّم ؛ ص 167 و 262؛ المعارف ، ج 3، ص 207؛ تسمية من قتل مع الحسين (ع ) شماره 14.
255 ـ الارشاد، ج 2، ص 110.
256 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 452؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 78.
257 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6، ص 85.
258 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 106، الدمعة الساكبة ، ج 4، ص 337.
259 ـ الملهوف ، ص 174، زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 107.
260 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 109.
261 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6، ص 79.
262 ـ نام اسب امام حسين (ع ).
263 ـ الايـقـاد، سـيـد مـحمدعلى شاه عبدالعظيمى ، ص 139؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 109.
264 ـ المـنـتـخـب ، ص 455؛ تـظـلّم الزّهرا (س )، ص 263؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 109.
265 ـ الدمعة الساكبه ، ج 4، ص 375؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 108.
266 ـ تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيد الشهداء، سيد محمدعلى قاضى طباطبايى ، ص 69.
267 ـ حياة الاءمام الحسين (ع ) باقر شريف القرشى ، ص 309.
268 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 62 ـ 61.
269 ـ نور العين فى مشهد الحسين ، ص 57 ـ 56.
270 ـ المـلهوف ، ص 180؛ زينب الكبرى ، نقدى ، ص 110؛ مناقب ، ج 4، ص 122. تاريخ طبرى ، ج 4، ص 456.
271 ـ مـقـتـل الحـسـين (ع ) مقرم ، ص 307؛ كبريت احمر، ج 2، ص 13؛ زينب الكبرى ، نقدى ، ص 75.
272 ـ كـامـل الزّيـارات ، بـاب 88، ص 79، تـرجـمـه ذهـنـى تـهـرانـى ؛ مقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 308. الدّمعة السّاكبة ، ج 5، ص 15 ـ 14.
273 ـ دائرة المـعارف الحسينيه ، ج 6، ص 196؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 12 اشعار را به ام كلثوم نسبت مى دهد.
274 ـ حديث الاربعين ، ص 10.
275 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 245.
276 اشاره است به آيه 153 از سوره نحل .
277 اشاره است به آيات از 91 و 92 سوره مريم .
278 ـ پـيـران آنـهـا بـهـتـريـن پـيـران و فـرزنـدانـشـان در بـرابـر هـيـچ نـسـلى خـوار و ذليل نمى شوند. امالى طوسى ،ج 1، ص 90.
279 ـ الاحـتـجـاج ، ج 2، ص 305؛ نفس المهموم ، ص 359؛ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 38؛ نـاسـخ التـواريـخ ، ج 3، ص 39. قـوم ارم هـمـان قوم عاد است بدان جهت ارم مى خوانند چون نام پـدربـزرگ ايـن قـوم ارم بـوده اسـت و در قـرآن مـجـيـد ذيـل آيـه ((ارم ذات العماد)) درباره قوم ارم بحث شده است . (ترجمه تفسير الميزان ، ج 20، ص 469؛ نيز ر.ك : ترجمه تفسير الميزان ، ج 10، ص 456 و لغت نامه دهخدا، ج 5، ص 1883)
280 ـ الاحـتـجـاج ، ج 2، ص 305؛ نـفس المهموم ، ص 360، الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 38؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 42.
281 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 114؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 55 ـ 52؛ رمز المصيبة ، ج 3، ص 111.
282 ـ مـرحـوم شـعـرانـى ذيـل اشـعـار فـوق مـى گـويـد: مـؤ لّف در مـنـتـهـى الامـال در صـحـّت روايت مسلم جصّاص ترديد كرده است . براى اينكه در كتب معتبره قديم كه به دسـت مـا رسـيـده است ذكر اين قصّه است و ما در اين باره همان را گوئيم كه در قصّه طفلان مسلم و عروسى قاسم گفتيم و همه كتب قديم به ما نرسيده است و قرينه بر كذب اينها نداريم . بلى اگـر شـرط نـقـل حـديـث وجـود يـقـيـن بـود و از كـتـب مـعـتـبـره يـقـيـن حـاصـل مـى شـد بايستى بهمان اكتفا كنيم . امّا هر دو مقدمه ممنوع است نه يقين شرط است و نه از كـتـب مـعـتـبـره قـديـم يـقـيـن حـاصـل مـى شـود. بـلى ظـنـّى كـه از آنـهـا حاصل مى شود قوى تر از ظن ديگر است . (ترجمه نفس المهموم شعرانى ، ص 222)
283 ـ الدّمعة الساكبه ، ج 5، ص 46.
284 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 67.
285 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 457.
286 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 457.
287 ـ الملهوف ، ص 201؛ تاريخ طبرى ، همانجا.
288 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 458؛ المـلهـوف ، ص 202؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 82؛ نسب قريش ، ص 48؛ الارشاد، ج 2، ص ‍ 116؛ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 243؛
289 ـ المـلهـوف ، هـمـانـجـا؛ مـقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 326، حديث الاربعين ، ص 17؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 113؛ نقش ‍ المهموم ، ترجمه شعرانى ، ص 226.
290 ـ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، همانجا.
291 ـ الملهوف ، ص 207.
292 ـ همان ، ص 108.
293 ـ دائرة المـعـارف الحـسـينيه ، ج 6، ص 84؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 106؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 131.
294 ـ نفس المهموم ، ص 391.
295 ـ همان ، ص 252.
296 ـ الملهوف ، ص 113.
297 ـ حديث الاربعين ، ص 21.
298 ـ آل عمران ، آيه 26: بگو: بارالها! مالك حكومتها تويى ؛ به هر كس بخواهى ، حكومت مـى بـخشى ؛ و از هر كس بخواهى حكومت را مى گيرى ، هر كس را بخواهى ، عزّت مى دهى ؛ و هر كه را بخواهى خوار مى كنى . تمام خوبيها به دست توست ؛ تو بر هر چيزى قادرى .
299 ـ آل عـمـران (آيـه 169 ـ 170): (اى پـيـامـبـر!) هـرگـز گـمان مبر كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است خوشحالند.
300 ـ آل عمران ، آيه 34.
301 ـ المنتخب ، ج 2، ص 479.
302 ـ روم (30)، آيـه 10؛ آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند (بسى ) بدتر بود. (چرا) كه آيات خدا را تكذيب كردند و آنها را به ريشخند مى گرفتند.
303 ـ آل عـمـران (3)، آيه 178؛ و البته نبايد كسانى كه كافر شده اند تصور كنند، اين كـه بـه ايشان مهلت مى دهيم براى آنان نيكوست ، ما فقط به ايشان مهلت مى دهيم تا بر گناه [خود] بيافزايد و آنگاه عذابى خفّت آور خواهند داشت .
304 ـ آل عمران (3)، آيه 169؛ هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپنداريد، بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.
305 ـ اشـاره است به بخش اخير آيه پنجاهم سوره كهف (88)، آيه 181، ((بِئْسَ لِلظّالِمينَ بَدَلا)).
306 ـ اشـاره اسـت بـه بـخـش اخير آيه هفتاد و پنجم سوره مريم (19)، آيه 19؛ قُلْ مَنْ كانَ فـى الضـلالَةِ فـَلْيـَمـْدُدْ لَهُ الرَّحـْمـنُ مـَدا حـَتـّى إِذارَ اءَوْ يـُوعـَدُونَ إ مـًا الْعـَذابَ وَ إ مـًا السـّاعـَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرُّ مَكانا وَ اءَضْعَفُ جُنْدا)).
307 ـ طـبـرى مـى گـويـد: اى دخـتـر فـاطمه بنت على بوده است . (تاريخ طبرى ، ج 5، ص 461)
308 ـ المـلهـوف ، ص 218؛ الاحتجاج ، ج 2، ص 310؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 56؛ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص 176. كامل ابن اثير، ج 4، ص 86؛ الدر المنثور، زينب فوّاز، ص 234؛ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 118.
309 ـ زينب الكبرى ، نقدى ، ص 114.
310 ـ كـامـل بـهـائى ، ج 2، ص 302؛ تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 651؛ نفس المهموم ، ص 422.
311 ـ حديث الاربعين ، ص 23.
312 ـ الدمـعـة السـّاكـبـه ، ج 5، ص 162؛ تـحـقـيـق دربـاره اوّل اربعين حضرت السيّدالشهدا (ع )، ص 298.
313 ـ تـاريـخ طـبرى ، ج 5، ص 462؛ كامل ابن اثير، ص 88؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 116.
314 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 161؛ زينب الكبرى ، جعفر نقدى ، ص 118؛ نفس المهموم ، ص 429.
315 ـ دائرة المعارف الحسينيه ، ج 6، ص 86؛ اسرار الشهادة ، ج 3، ص 721.
316 ـ اخـبـار الزيـنـبـات ، ص 118؛ تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 83، زينب الكبرى ، جعفرنقدى ، ص 119.
317 ـ اخـبـار الزيـنـبـات ، ص 115؛ تـحـقـيـق دربـاره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 82.
318 ـ اخبار الزينبات ، ص 120.
319 ـ الاسـتـيـعـاب ، ج 3، ص 1397؛ تـاريخ طبرى ، ج 5، ص 240، الاصابة ، ج 6، ص 91، رديـف 8007. مـسـلمـة بـن مـخـلّد در زمـان ورود حـضـرت رسـول (ص ) بـه مـديـنه متولد شد و در زمان رحلتش ده ساله بود و يا زمان ورود چهار ساله و زمـان رحـلت چـهارده ساله بود وى در هنگام فتح مصر حضور داشت و در آنجا ساكن شد سپس به مدينه رفت پس از آن در سال پنجاه از طرف معاويه بعنوان حاكم مصر انتخاب شد و در مصر يا در مـدينه سال 62 از دنيا رفت و برخى هم وفاتش را پايان خلافت معاويه و آغاز خلافت يزيد ذكـر كـرده انـد. (الاسـتـيـعـاب ، ج 3، ص 1397، رديـف 2403، الاصـابـه ، ج 6، ص 91، رديف 8007)
320 ـ تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا (ع )، ص 92.
321 ـ ناسخ التواريخ امام حسين (ع )، ج 2، ص 235.
322 ـ المعارف ، ص 231. نام پدر طلحة را عبداللّه نيز گفته اند. (مناقب ، ج 4، ص 85)
323 ـ جلاء العيون ، شبّر، ج 2، ص 146.
324 ـ الاغانى ، ج 21، ص 114؛ مقاتل الطالبيين ، ص 179.
325 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 343 و 350؛ الارشاد، ج 2، ص 20؛ مناقب ، ج 4، ص 34؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 219.
326 ـ الاغانى ، ج 19، ص 114؛ منتخب التواريخ ، ص 241.
327 ـ الارشاد، ج 3، ص 20؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 146؛ ذخيرة الدارين ، ص 161.
328 ـ المعارف ، ص 233.
329 ـ ذخـيرة الدارين ، ص 161. نيز ر.ك تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 1، ص 197.
330 ـ بـه او ((ام الكـرامـة )) (منتخب التواريخ ، ص 125) و ((كرام )) نيز گفته شده است . (جنّات الخلود، ص 17.)
331 ـ الارشـاد، ج 1، ص 354؛ المـجدى ، ص 12؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 333 و 335، نسب قريش ، ص 44.
332 ـ تـاريـخ زنـدگـانـى امـام حـسـيـن (ع )، عـمـاد زاده ، ج 2، ص 225 بـه نقل از ((مطالب السؤ ل )).
333 ـ الارشـاد، ج 1، ص 335؛ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 155؛ المجدى ، ص 12؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص 415؛ المعارف ، ص ‍ 211.
334 ـ بحار الانوار، ج 42، ص 93؛ نسب قريش ، ص 46.
335 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.
336 ـ الارشـاد، ج 1، ص 355؛ لبـاب الانـسـاب ، ج 1، ص 333؛ المـعـارف ، ص 211؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص 415. نام او را، حمامه (ناسخ التواريخ ، ج 4، ص 344) وهامة نيز گفته اند. (جنّات الخلود، ص 17)
337 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 155؛ كشف الغمه ، ج 2، ص 67؛ انساب الاشراف ، همانجا.
338 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 227؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.
339 ـ الارشاد، ج 1، ص 354؛ نسب قريش ، ص 44.
340 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.
341 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 154؛ المعارف ، ص 211.
342 ـ مناقب ، ج 3، ص 350.
343 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 375؛ نسب قريش ، ص 45.
344 ـ جمهرة الانسابالعرب ، ص 141.
345 ـ نسب قريش ، ص 45.
346 ـ ناسخ التواريخ ، ج 4، ص 343.
347 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.
348 ـ ريـاحـيـن الشـريـعـه ، ج 3، ص 305، بـه نقل از روضة الاحباب ؛ اعلام النساء، ص 142.
349 ـ به او ام عبده (مناقب ، ج 4، ص 227) و ام محمّد نيز گفته اند. (ترجمة الامام الحسين بن على (ع )، ص 78.)
350 ـ مـنـاقـب ، ج 4، ص 227؛ الارشـاد، ج 2، ص 155؛ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 320؛ المعارف ، ص 212؛ المجدى ، ص 20؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 305.
351 ـ المعارف ، ص 215.
352 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 215؛ دلائل الامامة ، ص 95.
353 ـ ريـاحين الشريعه ، ج 3، ص 15؛ اعلام النساء المؤ منات ، ص 498؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 236. نيز ر.ك ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78.
354 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 304؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 33؛ اعـلام النـسـاء، ص 250. خـوارزمـى قـضـيـه ى فـوق را بـدون ذكـر نـام ، نـقـل كـرده (مـقـتـل الحـسـيـن (ع )، ج 2، ص 26) ولى بـه اعـتـقـاد شمس الدين ، اين زن ، ام عمرو و فرزندش عمروبن جناده بوده است . (انصار الحسين (ع )، ص 101)
355 ـ المعارف ، ص 207؛ تذكرة الخواص ، ص 175.
356 ـ وسيلة الدارين ، ص 245.
357 ـ مناقب ، ج 4، ص 44؛ الكامل ، مبرّد، ج 3، ص 940 و 941.
358 ـ جمهرة انساب العرب ، ص 123 و 140.
359 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 292؛ وسيلة الدارين ، ص 245؛ فرسان الهيجاء، ج 2، ص 43.
360 ـ المعارف ، ص 207؛ نسب قريش ، ص 82.
361 ـ الكامل ، مبرّد، ج 1، ص 301.
362 ـ المعارف ، ص 211؛ نسب قريش ، ص 45.
363 ـ المنتخب ، ج 2، ص 472؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 225؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 299.
364 ـ جـهـت اطـّلاع بـيـشـتـر ر.ك به حضرت زينب (س )، زينب صغرى و رقيه بنت على (ع ). (كتاب حاضر).
365 ـ نسب قريش ، ص 41؛ المعارف ، ص 210.
366 ـ ذخيرة الدّارين ، ص 69.
367 ـ المنتخب ، ج 2، ص 472؛ تاريخ زندگانى امام حسين ، ج 2، ص 225.
368 ـ ر.ك . به مقاله ، زينب كبرى (س )، زينب صغرى ، رقيه بنت على ، نفيسه بنت على (ع ).
369 ـ بـرخـى از مـعـاصـريـن ، وى را مادر محسن بن حسن دانسته اند. (تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183؛ عاشورا چه روزيست ، ص 290 و 371.)
370 ـ مـعـجم البلدان ، ج 2، ص 186 و 284؛ نفثه المصدور، ص 612 (اين كتاب ، ضميمه ى نفس المهموم است .)
371 ـ منتخب التواريخ ، ص 300.
372 ـ معجم البلدان ، ج 2، ص 186.
373 ـ منتخب التّواريخ ، ص 300.
374 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 155؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 333؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 227.
375 ـ بـرخـى هـمـسـر وى را، عـبدالرحمان بن عقيل دانسته اند. (رياحين الشريعة ، ج 2، ص 452) ولى به نظر نادرست مى آيد.
376 ـ لبـاب الانـسـاب ، ج 2، ص 334؛ نـسـب قـريش ، ص 45؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 227.
377 ـ مـنـاقب ، ج 4، ص 115؛ معالى السبطين ، همانجا؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183 و 225؛ منتخب التواريخ ، ص 298؛ عاشورا چه روزيست ، ص 290.
378 ـ الاصابة ، ج 8، ص 63؛ المعارف ، ص 120 و 203؛ مناقب ، ج 3، ص 349؛ المجدى ، ص 10.
379 ـ رياحين الشريعه ، ج 4، ص 131.
380 ـ الاصابة ، ج 8، ص 63؛ نسب قريش ، ص 40.
381 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 228.
382 ـ الارشـاد، ج 2، ص 20؛ تـاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 228؛ مناقب ، ج 4، ص 34؛ نسب قريش ، ص 46.
383 ـ الارشاد، ج 2، ص 23.
384 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 73؛ اعلام الورى ، ص 212.
385 ـ الارشـاد، ج 2، ص 25؛ اعـلام الورى ، ص 213؛ نـسـب قـريـش ، ص 51 بـا انـدكـى تـفـاوت . عـلّامه ى شعرانى مى گويد: تزويج يا زفاف حسن مثنى و فاطمه در همان ايام خروج امـام (ع ) از مـديـنـه يا در راه ميان مدينه و كربلا بوده است و فاطمه در كربلا نو عروس بود، چرا كه همان اوقات بالغه گرديده و نه سالش تمام شده بود. چون مادرش ام اسحاق بنت طلحه ، زوجـه امـام حـسـن (ع ) بـوده و امـام حـسـن (ع ) در مـاه صـفـر سال پنجاهم به شهادت رسيد و امّ اسحق پس از گذشتن عدّه به عقد امام حسين (ع ) درآمد. البتّه ، تولد فاطمه ، پيش از ربيع الثانى سال 51 نبوده است . (دمع السجوم ، ص 171، ترجمه ى نفس المهموم . ر.ك لباب الانساب ، ج 1، ص 385)
386 ـ يكى از آنها ام ولد و ديگرى رمله بنت سعيد بود. (انساب الاشراف ، ج 3، ص 74)
387 ـ نـسـب قـريـش ، ص 51 و 52؛ جـمـهـرة الانـسـاب ، ص 41. نيز ر.ك انساب الاشراف ، همانجا.
388 ـ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص 263 و 306.
389 ـ الارشـاد، ج 2، ص 25. نـيـز ر.ك مـلهـوف ، ص 191؛ مقاتل الطالبيين ، ص 157، دارالمعرفة .
390 ـ مقتل الحسين ، اءبى مخنف ، ص 157.
391 ـ اخبار الزينبات ، ص 114.
392 ـ الارشاد، ج 2، ص 25؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 129.
393 ـ تـنـقيح المقال ، ج 3، ص 247؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 318؛ اعلام النساء، ص 299.
394 ـ رجالى طوسى ، ص 80.
395 ـ الارشاد، ج 2، ص 26؛ المجدى ، ص 19؛ جمهرة انساب العرب ، ص 38.
396 ـ المـعـارف ، ص 212؛ نـسـب قريش ، ص 50؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 73. برخى نام مادر او را، خوله بنت منظور فزاريه ذكر كرده اند. (مناقب ، ج 4، ص 34)
397 ـ لباب الانساب ، ج 2، ص 449؛ منتخب التواريخ ، ص 193.
398 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 387.
399 ـ نسب قريش ، ص 50.
400 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 236؛ وسيلة الدارين ، ص 430؛ عاشورا چه روزيست ، ص 289.
401 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 155؛ المـعـارف ، ص 211؛ اعـلام الورى ، ص 203؛ الفصول المهمة ، ص 142.
402 ـ برخى وى را همسر ام هانى دانسته اند. (رياحين الشريعة ، ج 3، ص 452) ولى به نـظـر مـى رسـد ايـن سـخـن نـادرست است . (ر.ك نسب قريش ، ص 45؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 334.)
403 ـ نسب قريش ، همانجا و ص 46؛ المجدى ، ص 18؛ المعارف ، ص 205؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 334.
404 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 226؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 226.
405 ـ خوصاء (ابصار العين ، ص 92)؛ خوصباء (وسيلة الدارين ، ص 229).
406 ـ مقاتل الطالبيين ، ص 93 دارالمعرفة ؛ فرسان الهيجاء، ج 1، ص 56.
407 ـ تـسـمـية من قتل مع الحسين (ع )، شماره 15؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 469؛ طبقات ابن سعد، ج 4، ص 42؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 92.
408 ـ اعلام النساء، ص 328.
409 ـ وسـيـلة الداريـن ، ص 230؛ اعـلام النـسـاء، همانجا؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 235؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 317.
410 ـ نسب قريش ، ص 59؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 350.
411 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 141؛ اعيان الشيعه ، ج 6، ص 449؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 313.
412 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 139؛ البـدايـة و النـهـايـه ، ج 8، ص 211؛ اعـيان الشيعه ، همانجا.
413 ـ نـسب قريش ، ص 59؛ الاختصاص ، ص 83؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 313؛ اعيان الشيعه ، همانجا؛ اعلام النساء المؤ منات ، ص 346.
414 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 88؛ الفصول المهمة ، ص 196؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 183.
415 ـ الملهوف ، ص 141.
416 ـ حضرت زينب كبرى (ع )، عماد زاده ، ص 307.
417 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 372؛ مقتل الحسين (ع )، مقرم ، ص 325؛ اعلام النساء، ص 347. سروده ى ديگر وى درباره ى سيّدالشهدا (ع ) اينگونه شروع مى شود:
ان الذى كان نورا يُستضاء به بكربلاء قتيلٌ غير مدفون
(منتهى الآمال ، ج 1، ص 829؛ الاغانى ، ج 16، ص 142)
418 ـ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 88؛ الاءغـانـى ، ج 16، ص 141؛ مـنـتـهـى الآمال ، ج 1، ص 829. نيز ر.ك اصول كافى ، ج 1، ص 387.
419 ـ تـذكـرة الخـواص ، ص 238؛ البـدايـة و النـهـايـة ، ج 8، ص 212؛ كامل ابن اثير، همانجا؛ اعيان الشيعه ، ج 6، ص 449.
420 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 69، ص 120.
421 ـ ر.ك : المـجدى ، ص 91؛ نسب قريش ، ص 57؛ مناقب ، ج 4، ص 85؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 349.
422 ـ كامل بهايى ، ج 2، ص 179؛ روضة الشهدا، ص 484.
423 ـ انوار الشهادة ، ص 163.
424 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 214. ولى نظر به اينكه مادر امام سجّاد (ع )، هنگام تولد آن حـضـرت ، از دنـيـا رفـت ، امـكـان نـداشـتـه كـه مـادر رقـيـّه ، خردسال باشد؛ مگر اينكه بگوئيم ، شاه زنان غير از شهربانو مادر امام چهارم (ع ) بوده است . (سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )، ص 9.)
425 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )، ص 12 ـ 13.
426 ـ ستاره درخشان شام ، ص 16. به نقل از الملهوف ، ص 141.
427 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 115.
428 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )، ص 16.
429 ـ ر.ك المنتخب ، ص 435.
430 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 349؛ مناقب ، ج 4، ص 85.
431 ـ تحقيق درباره اوّل اربعين حضرت سيّدالشهدا (ع )، ص 685.
432 ـ كشف الغمه ، ج 2، ص 250.
433 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيّه (س )، ص 9.
434 ـ وقايع كربلا، شيخ عباس قمى ، ص 203.
435 ـ امالى صدوق ، ص 142.
436 ـ ملاعين ، جمع ملعون . لغت نامه دهخدا، حرف ميم . ولى در متن فوق ، مفرد به كار رفته است .
437 ـ كـامـل بـهايى ، ج 2، ص 179؛ روضة الشهدا، ص 484. با اندكى تفاوت . تاريخ وفـات حـضـرت رقـيـه (س ) را پـنـجـم صـفـر سال 61 ه‍ .ق ذكر كرده اند. (سرگذشت جانسوز حضرت رقيه (س )، ص 12)
438 ـ انـوار الشـهادة ، ص 244 ـ 245؛ نيز ر.ك نفس المهموم ، ص 415؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 171؛ وسيلة الدارين ، ص 393.
439 ـ الوقايع و الحوادث ، ج 5، ص 81.
440 ـ ستاره درخشان شام ، ص 208.
441 ـ سرگذشت جانسوز حضرت رقيّه (س )، ص 50 ـ 51.
442 ـ اعيان الشيعه ، ج 7، ص 34؛ دائرة المعارف تشيّع ، ج 1، ص 77 ـ 78.
443 ـ نسب قريش ، ص 42؛ المعارف ، ص 210؛ لباب الاءنساب ، ج 1، ص 333 و 337.
444 ـ نسب قريش ، همانجا.
445 ـ رياحين الشريعة ، ج 4، ص 255 و ج 3، ص 299.
446 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 469؛ نـفـس المـهـمـوم ، ص 286؛ مـقـاتل الطالبيين ، ص 94 دارالمعرفة ؛ المعارف ، ص 204. رياحين الشريعه ، همانجا. لباب الانساب ، ج 1، ص 333.
447 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 154 و 469؛ و ج 3، ص 383.
448 ـ المجدى ، ص 11 و 12.
449 ـ عاشورا چه روزى است ، ص 290.
450 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 103.
451 ـ ابـصـار العـيـن ، ص 72؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 468؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 235؛ تنقيح المقال ، ج 2، ص 18 (باب القاف ).
452 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 299؛ وسيلة الدارين ، ص 253.
453 ـ حياة الامام الحسن (ع )، ج 2، ص 460.
454 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 235.
455 ـ ابصار العين ، ص 224؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 340؛ وسيلة الدارين ، ص 416.
456 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 299.
457 ـ بحار الانوار، ج 16، ص 126.
458 ـ ((اى كـسـانـى كـه ايـمـان آورده ايـد بـه خـانـه هـايـى كـه خـانـه هـاى شـمـا نـيـسـت داخل نشويد. تا اجازه بگيريد و بر اهل آن سلام گوييد.))
459 ـ جـامـع البـيـان ، ج 10، ص 110؛ نـيـز ر.ك الاصـابـة ، ج 8، ص 145.
460 ـ بـرخـى گـفته اند: وى كنيز حضرت سكينه (س ) بوده است . (المفيد فى ذكرى السبط الشهيد، ص 13)
461 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 230؛ وسيلة الدارين ، ص 425.
462 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 228.
463 ـ الدّمـعة السّاكبه ، ج 5، ص 35، مقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 306؛ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 304؛ عـاشـورا چـه روزى اسـت . ص 289؛ تـاريـخ زنـدگـانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183؛ مدينة الحسين (ع )، ص 63.
464 ـ وسيلة الدارين ، ص 430.
465 ـ الارشاد، ج 2، ص 22 ـ 20.
466 ـ الارشاد، ج 1، ص 354؛ بحار الانوار، ج 42، ص 89.
467 ـ نسب قريش ، ج 21، ص 44؛ المعارف ، ص 204.
468 ـ نسب قريش ، همانجا.
469 ـ اخبار الزينبات ، ص 125.
470 ـ لهـوف ، ص 200، بـا تـرجـمـه پـاورقـى ساحل خونين .
471 ـ المفيد فى ذكر السّبط الشهيد، ص 13.
472 ـ الملهوف ، ص 141 ـ 140.
473 ـ الملهوف ، ص 198.
474 ـ همانجا.
475 ـ الملهوف ، ص 210.
در پايان يادآورى مى كنم كه گرچه شمارى از منابع معتبر مانند ارشاد، بحار، اخبار زينبات ، ام كـلثوم را كنيه زينب صغرى دانسته اند، ولى برخى از منابع اينها را جدا از هم مى دانند و در بيان شمار فرزندان هم زينب صغرى را هم ام كلثوم را جدا جدا آورده اند. (المعارف ، ص ‍ 211 ـ 210) و بـرخـى هـم مـى گـويـنـد ام كـلثـوم هـمـان نفيسه است (لباب الانساب ، ج 1، ص 334؛ المجدى ، ص 11 و 12؛ نسب قريش ، ص ‍ 45.)
476 ـ اعلام الورى ، ص 251؛ نور الابصار، ص 309؛ شذرات الذهب ، ج 1، ص 154.
477 ـ الاغانى ، ج 16، ص 138؛ مقاتل الطالبيين ، ص 90 دارالمعرفة ؛ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 48؛ اعـيـان الشـيـعـه ، ج 3، ص ‍ 491. مـؤ لف ايـن كـتـاب مـى گويد ممكن است اميمه تصغير ((امامه )) باشد.
478 ـ وفـيـات الاعـيـان ، ج 2، ص 397؛ شرح الاخبار، ج 3، ص 181؛ السيّدة سكينه ، ص 111.
479 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 112، 114؛ حضرت زينب كبرى ، عماد زاده ، ص 308، 322.
480 ـ الاغـانـى ، ج 16، ص 143؛ مـعالى السبطين ، ج 2، ص 215؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 228؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، محلّاتى ، ص 560.
481 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 33.
482 ـ همان ، ص 36.
483 ـ الاغـانى ، ج 16، ص 149؛ شذرات الذهب ، ج 1، ص 154؛ وفيات الاعيان ، ج 2، ص 394.
484 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 180 ـ 181؛ نور الابصار، ص 310.
485 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 270.
486 ـ المنتخب ، ص 411.
487 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 47.
488 ـ روضة الشهدا، ص 424.
489 ـ مناقب ، ج 4، ص 119؛ نيز ر.ك السيّدة سكينه (ع )، ص 36.
490 ـ مصباح كفعمى ، ص 741؛ الملهوف ، ص 181؛ بحار الانوار، ج 45، ص 59؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 115؛ مقتل الحسين (ع )، مقرّم ، ص 307.
491 ـ شـرح الاخـبـار، ج 3، ص 199؛ تـرجـمـة الامـام الحـسـيـن (ع )، ابـن سـعـد، ص 78؛ مقاتل الطالبيين دارالمعرفة ، ص 119؛ نفس ‍ المهموم ، ص 151.
492 ـ اعيان الشيعه ، ج 3، ص 392؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 63؛ سكينه دختر امام حسين (ع )، على محمد على دخّيل ، ص 18.
493 ـ الدمعة الساكبة ، ج 5، ص 75 ـ 76. اين اتّفاق به نحو ديگرى نيز ذكر شده است . (معالى السبطين ، ج 2، ص 136 ـ 137.)
494 ـ امـالى صـدوق ، ص 141، بـحـار الانوار، ج 45، ص 155، 169؛ نفس المهموم ، ص 396؛ المنتخب ، ص 473.
495 ـ تاريخ الاسلام ، ذهبى ، ج 4، ص 18.
496 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 2، ص 156؛ كـبـريـت احـمـر، ص 253. نـيـز ر.ك مقاتل الطالبيين ، ص 119؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 64 با اندكى تفاوت و اختصار.
497 ـ شبيه اين موضوع درباره ى فاطمه بنت الحسين (ع ) نيز ذكر گرديده است . ر.ك مقاله فاطمه بنت الحسين (ع ) در همين كتاب .
498 ـ المنتخب ، ص 472.
499 ـ الملهوف ، ص 220. نيز ر.ك مثيرالاحزان ، ص 104؛ بحار الانوار، ج 45، ص 194.
500 ـ مقتل الحسين (ع )، خوارزمى ، ج 2، ص 61، چاپ قديم ؛ بحار الانوار، ج 45، ص 128 با كمى تفاوت .
501 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 163.
502 ـ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 83؛ امالى صدوق ، ص 141؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 158.
503 ـ الدمـعـة السـاكـبـة ، ج 5، ص 163؛ تـحـقـيـقـى دربـاره اوّل اربـعـيـن حـضـرت سـيّدالشهدا (ع )، ص 297. شبيه اين ماجرا درباره ى رقيه (ع ) نيز ذكر شده است . (اسرار الشهاده ، ج 3، ص 715)
504 ـ السيّده سكينه (ع )، ص 65.
505 ـ المحاسن ، ج 2، ص 420.
506 ـ امالى الزجاجى ، ص 168.
507 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 7، ص 107؛ وفـيات الاعيان ، ج 2، ص 394، 396 ـ 397؛ نفس المـهـمـوم ، ص 481؛ اعـيـان الشـيعه ، ج 3، ص 492؛ السيّدة سكينه (ع )، ص 112. درباره ى روز، سـال و مـدفـن سـكينه (ع ) اقوال ديگرى نيز وجود دارد (كه از ذكر آنها خوددارى مى كنيم . جهت اطلاع بيشتر ر.ك به : شذرات الذهب ، ج 1، ص 154؛ رحله ابن بطوطه ، ص 117 و 231؛ نـورالابـصـار، ص 310؛ تـهـذيـب الاسـمـاء، ج 1، ص 163؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 214 و 215؛ حـضرت زينب كبرى (ع )، عماد زاده ، ص 357؛ راهنماى حج و زيارتگاهها در جهان اسلام ، ص 120.
508 ـ نـام او در مـنـابـع مـعـتـبـر و زيـارت نـاحـيـه مـقـدسـه امـام (ع )، سـوّار اسـت . (رجال طوسى ، ص 74؛ مناقب ، ج 4، ص 122؛ اقبال الاعـمـال ، ج 3، ص 80.) ولى بـرخى از متاءخرين با استناد به اين زيارت و به اشتباه ، او را سـواد نـامـيـده انـد. (عـاشـورا چـه روزيـسـت ، ص ‍ 255؛ زنـدگـانـى حـضـرت خـامـس آل عبا، ص 307) آيت اللّه خويى (ره )، سوّاربن منعم و سوّاربن ابى عمير را به عنوان دو تن از شـهيدان كربلا قلمداد كرده (معجم رجال الحديث ، ج 8، ص 320 و 321) ولى به نظر مى رسد ايـن تـعـدّد نـاشـى از خطاى ناسخان يا اشتباه چاپى است ؛ و سوّاربن ابى عمير، همان سوّاربن منعم بن حابس بن نَهْم همدانى مى باشد. (ابصار العين ، ص 80 مكتبة بصيرتى ؛ انصار الحسين (ع )، ص 91 الدار الاسـلامـيـة ) بـه گـفـتـه مـامـقانى ، سوّاربن منعم كه شيخ صدوق (ره ) از او روايت نقل كرده (من لايحضره الفقيه ، ج 4، ص 226) فردى است مورد اعتماد و اطمينان . زيرا در وثـاقـت شـهـيـدان كـربـلا هـيـچ گـونـه تـرديـدى وجـود نـدارد. (تـنـقـيـح المـقـال ، ج 2، ص 71) نـام پـدر سوّار را ابى حمير، ابى خمير، ابى صمير، ابى خير و حمير نيز گفته اند. (اقبال الاعمال ، همانجا؛ بحار الانوار، ج 101، ص 273؛ انساب الاشراف ، ج 3، ص 198؛ تـاريـخ زنـدگـانـى امـام حـسـيـن (ع )، ج 2، ص 656؛ تـسـمـيـة مـن قتل مع الحسين (ع )، ش 103.)
509 ـ تـنـقـيح المقال ، ج 2، ص 71؛ وسيلة الدارين ، ص 153؛ نيز ر.ك ابصار العين ، ص 135.
510 ـ مناقب ، ج 4، ص 122.
511 ـ ابصار العين ، ص 135 مركز الدرسات الاسلامية لحرس الثورة ؛ انصار الحسين (ع )، ص 91، الدار الاسـلامـيـة ؛ وسـيـلة الداريـن ، ص 153؛ تـنـقـيـح المقال ، ج 2، ص 71.
512 ـ رمز المصيبة ، ج 2، ص 39 به نقل از ابصار العين ؛ مدينة الحسين (ع )، ص 52.
513 ـ تـنـقـيح المقال ، ج 2، ص 71؛ وسيلة الدارين ، ص 153. نيز ر.ك ابصار العين ، ص 135.
514 ـ تنقيح المقال ، همانجا؛ وسيلة الدارين ، همانجا؛ ابصار العين ، همانجا.
515 ـ سـماوى ، ضبط صحيح اين كلمه را ((نَهْمى )) مى داند نه ((فَهْمى )). (ابصار العين ، ص 135. مركز الدرسات الاسلامية لحرس ‍ الثورة )
516 ـ اقبال الاعمال ، ج 3، ص 80؛ بحار الانوار، ج 45، ص 73 و ج 101، ص 273.
517 ـ تاريخ يعقوبى ، ج 2، ص 184؛ ترجمه محمدابراهيم آيتى .
518 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 349.
519 ـ همان ، ص 351.
520 ـ بحار الانوار، ج 45، ص 62؛ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 133.
521 ـ روضـة الشـهـداء، ص 434، چ جـديـد. مـرحـوم قزوينى گويد: اينكه برخى بر اين بـاورنـد كـه قـبـر شـهـربـانـو در اطـراف تـهـران اسـت ، افـسـانـه اى بـيـش نـيـست چون او طبق نـقل كتب اخبار و تواريخ خود را پس از امام حسين (ع ) در آب غرق نمود. (يادداشتهاى قزوينى ، ج 1، ص 85)
522 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 469.
523 ـ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 609 عوالم العلوم ، ج 17، ص 288؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 340.
524 ـ عاشورا چه روزيست ، ص 290.
525 ـ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183.
526 ـ مـقـتـل الحـسـيـن (ع )، كـاشـف الغـطـا، ص 25؛ مقتل الحسين ، منسوب به ابى مخنف ، ص 131.
527 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 103، وسيلة الدارين ، ص 386.
528 ـ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 719.
529 ـ نورالعين فى مشهد الحسين (ع )، ص 34؛ انوار الشهاده ، ص 160.
530 ـ مـنـتـخـب التـواريخ ، ص 300، تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 183.
531 ـ الدمعة الساكبه ، ج 5، ص 162.
532 ـ مـعـالى السـبـطـيـن ، ج 1، ص 266 و ج 2، ص 89، سـوگـنـامـه آل مـحـمـّد، ص 382؛ وسـيـلة الداريـن ، ص 297. البـتـه مـؤ لف مـعـالى بـه نقل از بعضى مقاتل نامش را حميده و مادرش را امّكلثوم بنت على ذكر مى كند كه در هر دو صورت خواهر زاده امام حسين مى شود.
533 ـ لباب الانساب ، ج 1، ص 342؛ مناقب ، ج 4، ص 34.
534 ـ ج 3، ص 197.
535 ـ مناقب ، ج 4، ص 115؛ العقد الفريد، ج 5، ص 134.
536 ـ جمهرة الانساب العرب ، ص 67.
537 ـ شـرح الاءخـبـار، ج 3، ص 198. بـرخـى از مـعاصرين ، عبداللّه را شهيد دانسته اند. (اعيان الشيعه ، ج 1، ص 610)
538 ـ تـاريـخ روضـة الصـفـا، ج 3، ص 169؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 169.
539 ـ تذكرة الشهداء، ص 357.
540 ـ كامل ابن اثير، ج 4، ص 93؛ اخبار الطوال ، ص 261؛ اعيان الشيعة ، ج 1، ص 617.
541 ـ اخـبـار الطـوال ، ص 261؛ اعـيـان الشـيعة ، ج 1، ص 617؛ روضة الصفا، ج 3، ص 178. در مـنـابـع مـخـتلف ، از سه تن ديگر نيز به عنوان اسير ياد شده : 1 ـ عمربن حسين (ع ) (الفـصـول المـهمة ، ص 195؛ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 183.) 2 ـ عمربن حسن (ع ). (مقاتل الطالبيين ، ص 119 دارالمعرفة ؛ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 462؛ مـنـتـخـب التواريخ ، ص 298) 3 ـ عمروبن حسن (ع ). (الملهوف ، ص 191؛ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 77؛ بحار الانوار، ج 45، ص 108) ولى از آنجا كه برخى از مـورّخـان آنان را به عنوان شهيد قلمداد كرده اند. (الارشاد، ج 2، ص 26؛ مناقب ، ج 4، ص 122؛ اسـرار الشـهادة ، ج 3، ص 288) در اسارتشان ترديد وجود دارد. علاوه بر اين ممكن است خطاى نسّاخ و يا اشتباه چاپى سبب تعدّد نام اين فرد شده باشد كه ما از آن بى اطلاعيم .
542 ـ نـسـب قريش ، ص 59؛ المعارف ، ص 213 ـ 233؛ ترجمة الامام الحسين ابن سعد، ص 78؛ وسـيـلة الدّاريـن ، ص 53. ايـن طـلحـه هـمـان رفـيـق زبـيـر اسـت كـه بـرپـا كـنـنـده جـنـگ جمل بودند. (المعارف ، ص 228 ـ 233)
543 ـ اسرار الشّهاده ، ج 3، ص 467.
544 ـ الارشـاد، ج 2، ص 22 ـ 23. بـسـيـارى از ايـن مـطـالب در شـرح حال حسن بن حسن (حسن مثنّى )، آورده شد.
545 ـ المعارف ، ص 213.
546 ـ همان ، ص 199.
547 ـ الاختصاص ، ص 233.
548 ـ نـفـس المـهـمـوم ، ص 316 ـ 315، ترجمه شعرانى ، ص 184؛ اثبات الوصيّة ، ص 142؛ الدمعة الساكبه ، ج 4، ص 338.
549 ـ ظاهرا عبداللّه بن حسين غلط است ، صحيحش عبداله بن حسن بايد باشد.
550 ـ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 132.
551 ـ نورالعين فى مشهد الحسين ، ص 54.
552 ـ آيه 22 و 23 حديد (57)
553 ـ ما على و فرزندان على را با شمشير و نيزه هاى هندى كشتيم
و زنانشان را مانند ترك ها اسير گرفتيم و به آنها شاخ زديم چه شاخى !
554 ـ گـنـاه مـا چـيست اگر درياى فضل و كرم و دانش ما عالم را فرا گرفته ، ولى درياى تو آنقدر كوچك و ناچيز است كه حتّى يك حيوان كوچك دريايى هم را دربر نمى گيرد.
555 ـ ملهوف ، 194.
556 ـ البـدايـه و النـهـايـه ، ج 8، ص 198 ـ 197؛ الاءمـامـة و السـيـاسة ، ج 2، ص 13؛ لباب الانساب ، ج 1، ص 351؛ اسرار الشهاده ، ج 3، ص 516 ـ 515؛ مثير الاحزان ، ص 99؛ قيام حق ، ج 1، ص 486.
557 ـ در منابع ديگر اين جريان را درباره فاطمه بنت على (ع ) ذكر كرده اند.
558 ـ الارشـاد، ج 2، ص 121؛ اعـلام الورى ، ص 249؛ المـلهـوف ، ص 219 ـ 218؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 86 ـ 85؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 616؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 142 ـ 141؛ حـسـيـن كـيـسـت ، ص 229 ـ 212. بـرخـى ايـن جـريـان را دربـاره فاطمه بنت على نـقـل كـرده انـد. ر.ك تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 461؛ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 86؛ البـدايـة و النـهـايـه ، ج 8، ص 196؛ مقتل الحسين (ع ) مقرّم ، ص 356.
559 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70، ص 35؛ تهذيب التهذيب ، ج 12، ص 443.
560 ـ نسب قريش ، ص 44؛ تاريخ مدينه دمشق ، ج 70، ص 36.
561 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70؛ ص 35.
562 ـ امـالى صـدوق ، مـجلس 31، ص 142؛ بحار الانوار، ج 45، ص 140؛ نفس المهموم ، ص 409.
563 ـ تـاريـخ طـبـرى ، ج 5، ص 461؛ كـامـل ابـن اثـيـر، ج 4، ص 88؛ مـقـتـل الحـسـيـن (ع ) خـوارزمى ، ج 2، ص 82؛ نفس المهموم ، ص ‍ 428؛ حياة الامام الحسين ، باقر شـريـف القـرشـى ، ج 3، ص 426. عـيـن ايـن مـطـالب درباره فاطمه بنت الحسين (ع ) آمده است . (الفصول المهمّه ، ص 196)
564 ـ تاريخ مدينة دمشق ، ج 70، ص 39؛ تهذيب التهذيب ، ج 12، ص 443.
565 ـ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 85.
566 ـ الدمـعـة الساكبه ، ج 4، ص 371؛ ناسخ التواريخ ، ج 3، ص 13؛ وسيلة الدارين ، ص 342؛ زندگانى حضرت خامس آل عبا، ج 2، ص 163.
567 ـ المـلهـوف ، ص 194، بـحـار الانـوار، ج 45، ص 110؛ مقتل كعبى ، ص 108.
568 ـ المعارف ، ص 213، نسب قريش ، ص 59؛ كشف الغمّه ، ج 2، ص 250.
569 ـ ستاره درخشان شام ، ص 347.
570 ـ ريـاحـيـن الشـريـعـه ، ج 2، ص 313؛ بحار، ج 41، ص 273. (در شمارى از منابع فضّه نوبيّه ثبت شده است : اسد الغابه ، ج 5، ص 530. الاصابه فى تمييز الصّحابه ، ج 8، ص 281.)
571 ـ اعلام النساء المؤ منات ، ص 596؛ بحار الانوار، ج 41، ص 273.
572 ـ اسرار الشهاده ، ج 2، ص 630؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 228؛ عاشورا چه روزى است ، ص 290.
573 ـ اصول كافى ، ج 1، ص 387. كتاب الحجة ب 116، ج 7؛ بحار الانوار، ج 45، ص 169. (نـقـل ايـن مـطـالب هـيـچ گـونـه دليـل بـر صـحـت و يـا قـبـول آن از طـرف نـگـارنـده نـمـى بـاشـد چـون در مـنـابـع كـهـن و مـعـتـبـر آمـده مـا هـم نقل كرديم ) البته مخفى نماند از اينكه بسيارى از منابع تصريح دارند كه بر بدن امام حسين و شهيدان اسب تاختند. (ملهوف ، ص 182)
574 ـ المفيد فى ذكرى السبط الشهيد، ص 130.
575 ـ اسرار الشهاده ، ج 2، ص 630؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 228؛ عاشورا چه روزى ، ص 290
576 ـ ستاره درخشان شام ، ص 354.
577 ـ همانجا، به نقل از راهنماى حج و زيارتگاههاى جهان اسلام ، ص 129.
578 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 231.
579 ـ راه بلدِ پيامبر (ص )، هنگام هجرت به مدينه . (مناقب ، ج 1، ص 212)
580 ـ رياحين الشريعه ، ج 3، ص 317؛ اعلام النساء المؤ منات ، ص 597.
581 ـ ذخيرة الدارين ، ص 173؛ رياحين الشريعه ، همانجا.
582 ـ المعارف ، ص 206.
583 ـ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 39؛ انساب الاشراف ، ج 2، ص 325؛ مناقب ، ج 4، ص 44؛ المعارف ، ص 207.
584 ـ عـمـدة الطـالب ، ص 36؛ المـجـدى ، ص 297. بـرخـى از رجال شناسان گفته اند: قاسم ، فرزندى نداشته است . (لباب الانساب ، ج 2، ص 472)
585 ـ تنقيح المقال ، ج 2، ص 24 حرف قاف ؛ وسيلة الدارين ، ص 244؛ معالى السبطين ، ج 2، ص 234.
586 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 197.
587 ـ انساب الاشراف ، ج 2، ص 325؛ المعارف ، ص 207.
588 ـ تـرجـمـة الامـام الحـسـين (ع )، ابن سعد، ص 78، نيز ر.ك عبرات المصطفين ، ج 2، ص 192.
589 ـ شرح الاخبار، ج 3، ص 197.
590 ـ در رابطه با پدر و اجداد علقمة ر.ك به جمهرة الانساب العرب ، ص 168.
591 ـ معالى السبطين ، ج 2، ص 229 و ص 232.
592 ـ مناقب ، ج 4، ص 85.
593 ـ مـنـتـخـب التـواريخ ، ص 297؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص 183.
594 ـ الامـامة والسياسة ، ج 2، ص 12؛ العقد الفريد، ج 5، ص 131 و 134؛ نفس المهموم ، ص 352. برخى نام وى را در رديف شهيدان كربلا آورده اند. (مناقب ، ج 4، ص 122)
595 ـ ((هـيـچ مـصـيـبتى نه در زمين و نه در نفس هاى شما [به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم ، در كتابى است .))
596 ـ المجدى ، ص 307؛ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78.
597 ـ المجدى ، همانجا و ص 18.
598 ـ همان ؛ المعارف ، ص 204. ابن فندق ، فاطمه را نيز به فرزندان محمّد افزوده است . (لباب الانساب ، ج 1، ص 376)
599 ـ جمهرة الانساب العرب ، ص 69.
600 ـ شـرح الاخـبـار، ج 3، ص 197؛ ترجمة الامام الحسين (ع )، ابن سعد، ص 78. نيز ر.ك حـيـاة الامـام الحـسـيـن (ع )، ج 3، ص ‍ 314. خـوارزمـى ، مـحـمـدبـن عقيل (ع ) را از شهيدان كربلا بر شمرده است . (مقتل الحسين (ع )، ج 2، ص 53)
601 ـ محمدبن عمروبن حسن (ع ) (لباب الانساب ، ج 1، ص 387.)
602 ـ نسب قريش ، ص 50.
603 ـ تـسـمـيـة من قتل مع الحسين (ع )، ش 9؛ منتخب التواريخ ، ص 298؛ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، عماد زاده ، ج 2، ص ‍ 183؛ عاشورا چه روزيست ، ص 289.
604 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 214.
605 ـ انساب الاشراف ، ج 3، ص 193. اين قضيه ، با كمى تفاوت درباره ى امام سجاد (ع ) (بـحـار الانـوار، ج 45، ص 262) و عـمـروبـن حـسـيـن (ع ) (اخـبـار الطـوال ، ص 261، اعـيـان الشـيـعـه ، ج 1، ص 617) نـيـز نقل شده است . (ر.ك : عمروبن حسين )
606 ـ جمهرة انساب العرب ، ص 39.
607 ـ منتخب التواريخ ، ص 298.
608 ـ تـنـقـيـح المـقـال ، ج 3، ص 260؛ ابـصـارالعـين ، ص 117 مركز الدرسات الاسلامية لحرس الثورة ؛ اعيان الشيعه ، ج 1، ص 612. زاره ، روستاى بزرگى در بحرين مى باشد. (معجم البلدان ، ج 3، ص 126)
609 ـ تاريخ طبرى ، ج 5، ص 454؛ كامل ابن اثير، ج 4، ص 80.
610 ـ مـعـالى السـبـطين ، ج 2، ص 231؛ وسيلة الدارين ، ص 426؛ تاريخ زندگانى امام حـسـيـن (ع )، عـمـاد زاده ، ج 2، ص 225. ولى در گـزارش ديگر آمده است : امام حسين (ع ) پيش از آنـكه از كشته شدن مسلم بن عقيل با خبر شود عبداللّه بن يقطر را به كوفه فرستاد و در آنجا به دستور عبيداللّه بن زياد به شهادت رسيد. (انساب الاشراف ، ج 3، ص 168)
611 ـ تاريخ زندگانى امام حسين (ع )، ج 2، ص 225.