الگوهاى رفتارى امام على عليه السّلام

جلد دهم
( امام على (ع ) و مسايل حقوقي )

مرحوم محمّد دشتى

- ۹ -


14 حقوق زنان فصل چهارم (دفاع از حقوق زن )
يكى ديگر از جنبه هاى حقوق متقابل اجتماعى ، ((حقوق زنان )) و ((بانوان )) است كه با ظرافت خاصّى در نهج البلاغه مطرح شده است ، مانند:
1 فراهم آوردن زمينه هاى حفظ عفاف
2 فراهم آوردن زمنينه هاى حفظ فرهنگ پرهيز
و حجاب
3 واگذارى كارهاى متناسب با روان بانوان
4 پرهيز از واگذارى كارهاى سنگين به بانوان
5 پرداخت مخارج خانواده
(كه نامه 24 نهج البلاغه را فقط براى باغات يَنبُع مى نويسد كه با درآمد آن زنان و فرزندان امام اداره شوند.)
كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود:
وَاكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اءَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ، فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ اءَبْقَى عَلَيْهِنَّ، وَلَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِاءَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لاَ يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ، وَإِنِ اسْتَطَعْتَ اءَلا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ.
وَلاَ تُمَلِّكَ الْمَرْاءَةَ مِنْ اءَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْاءَةَ رَيْحَانَةٌ، وَلَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَلاَ تَعْدُ بِكَرَامَتِهَا نَفْسَهَا، وَلاَ تُطْمِعْهَا فِي اءَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا.
وَإِيَّاكَ وَالتَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ، فَإِنَّ ذلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَالْبَرِيئَةَ إِلَى الرَّيْبِ.
وَاجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلا تَاءْخُذُهُ بِهِ، فَإِنَّهُ اءَحْرَى اءَلا يَتَوَاكَلُوا فِي خِدْمَتِكَ.
وَاءَكْرِمْ عَشِرَتَكَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُكَ الَّذِي بِهِ تَطِيرُ، وَاءَصْلُكَ الَّذِي إِلَيْهِ تَصِيرُ، وَيَدُكَ الَّتِي بِهَا تَصُولُ.
اسْتَوْدِعِ اللّهَ دِينَكَ وَدُنْيَاكَ، وَاسْاءَلْهُ خَيْرَ الْقَضَاءِ لَكَ فِي الْعَاجِلَةِ وَالاَّْجِلَةِ، وَالدُّنْيَا وَالاَّْخِرَةِ، وَالسَّلاَ مُ.
((در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سخت گيرى در پوشش ، عامل سلامت و استوارى آنان است ، بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غيرصالح را در ميانشان آورى ، و اگر بتوانى بگونه اى زندگى كنى كه غير تو را نشناسند چنين كُن .
كارى كه برتر از توانايى زن است به او وامگذار، كه زن گل بهارى است ، نه پهلوانى سخت كوش ، مبادا در گرامى داشتن زن زياده روى كنى كه او را به طمع ورزى كشانده براى ديگران شفاعت نمايد.
بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلى ، و پاكدامن را به بدگمانى رساند.
كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسئول بدانى ، كه تقسيم درست كار سبب مى شود كارها را به يكديگر وا نگذارند، و در خدمت سُستى نكنند.
خويشاوندانت را گرامى دار، زيرا آنها پر و بال تو مى باشند، كه با آن پرواز مى كنى ، و ريشه تواند كه به آنها باز مى گردى ، و دست نيرومند تواند كه با آن حمله مى كنى .
دين و دنياى تو را به خدا مى سپارم ، و بهترين خواسته الهى را در آينده و هم اكنون ، در دنيا و آخرت ، براى تو مى خواهم ، با درود.)) (75)

15 حقوق مردان و همسران
از ديدگاه امام على عليه السلام ((حقوق همسران )) جزو حقوق متقابل اجتماعى است .
هم زنان بر شوهران خود حقوقى دارند
و هم مردان بر همسران خود حقوق فردى اجتماعى خواهند داشت .
مانند:
1 حفظ اموال شوهر
كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در حكمت فرمود:
خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْاءَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.
تفاوت اخلاقى مردان و زنان
((برخى از نيكوترين خلق و خوى زنان ، زشت ترين اخلاق مردان است ، مانند، تكبّر و به خود باليدن ، ترس ، بخل ، هرگاه زنى متكبّر باشد، بيگانه را بحريم خود راه ندهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را نگهبان است ، و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى گيرد.)) (76)
2 اجازه گرفتن براى بيرون رفتن
كه حضرت فرمود :
وَلاَ تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَرِ.
((در خواسته هاى نيكو، همواره فرمانبردارشان نباشيد تا درانجام منكرات طمع ورزند.)) (77)
چون مرد مدير خانه است بايد خود تصميم بگيرد، و در خواست ها و پيشنهادات زن و فرزند را مطالعه كند كه فرمود:
((هرچه زن مى خواهد مرد نبايد اطاعت كند))
بنابراين چون مرد مدير خانواده است زن بايد براى بيرون رفتن از خانه و ديگر كارهاى فردى اجتماعى با شوهر هماهنگى لازم را پديد آورد و از او اجازه بگيرد.
3 خوب شوهردارى كردن
كه امام على عليه السلام فرمود :
الصَّلاَ ةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ، وَالْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ. وَلِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ، وَزَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ، وَجِهَادُ الْمَرْاءَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ.
فلسفه احكام الهى
((نماز موجب نزديكى هر پارسايى به خداست ، و حج جهاد هر ناتوان است ، هر چيزى زكاتى دارد، و زكات تن روزه است ، و جهاد زن ، نيكو شوهردارى است .)) (78)

16 حقوق اجتماعى مردم

مسئوليت هاى رهبر در قبال مردم در نامه 27

يكى از حقوق ارزشمند متقابل ، ((حقوق اجتماعى مردم )) است كه رهبران و كارگزاران بايد نسبت به آن احساس مسئوليّت كنند
و آن را محترم بشمارند
و همواره در خدمت مردم باشند
و به رفاه و سلامت و كمال فرد و جامعه بيانديشند.
امام على عليه السلام در نامه 27 به استاندار مصر، ((محمد بن ابى بكر)) نوشت :
فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَاءَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ، وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّى لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ، وَلاَ يَيْاءَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ، فَإِنَّ اللّهَ تَعَالَى يُسَائِلُكُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِيرَةِ مِنْ اءَعْمَالِكُمْ وَالْكَبِيرَةِ، وَالظَّاهِرَةِ وَالْمَسْتُورَةِ، فَإِنْ يُعَذِّبْ فَاءَنْتُمْ اءَظْلَمُ، وَإِنْ يَعْفُ فَهُوَ اءَكْرَمُ.
((با مردم فروتن باش ، نرمخو و مهربان باش ، گشاده رو و خندان باش ، در نگاه هايت ، و در نيم نگاه و خيره شدن به مردم به تساوى رفتار كن ، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوانها در عدالت تو ماءيوس نگردند، زيرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ ، آشكار و پنهان پرسش مى كند، اگر كيفر دهد شما استحقاق بيش از آن را داريد، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست .)) (79)
آنگاه به مسئوليّت هاى ديگر رهبرى مى پردازد و احساس تعهّد و هم دردى و هماهنگى رهبر با مردم را مطرح كرده مى فرمايد:
اءَاءَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِاءَنْ يُقَالَ:
هذَا اءَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ؟!
وَلاَ اءُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ، اءَوْ اءَكُونَ اءُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ!
فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي اءَكْلُ الطَّيِّبَاتِ، كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ، هَمُّهَا عَلَفُهَا، اءَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا، تَكْتَرِشُ مِنْ اءَعْلاَ فِهَا، وَتَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا، اءَوْ اءُتْرَكَ سُدًى ، اءَوْ اءُهْمَلَ عَابِثا، اءَوْ اءَجُرَّ حَبْلَ الضَّلاَ لَةِ، اءَوْ اءَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ!
((آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمؤ منين عليه السلام خوانند؟ و در تلخى هاى روزگار با مردم شريك نباشم ؟ و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم ؟
آفريده نشده ام كه غذاهاى لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پروارى كه تمام همّت او علف ، و يا چون حيوان رها شده كه شغلش چريدن و پُركردن شكم بوده ، و از آينده خود بى خبر است .
آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازى گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهى در دست گيرم ؟ و يا در راه سرگردانى قدم بگذارم ؟.)) (80)

نامه 47 و اشاره به حقوق برخى از اقشار جامعه

امام در نامه 47 نهج البلاغه به حقوق برخى از اقشار جامعه اشاره مى فرمايد، مانند:
الف حقوق خويشاوندان
ب حقوق يتيمان
ج حقوق همسايگان
كه فرمود :
اءُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللّهِ، وَاءَلا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَإِنْ بَغَتْكُمَا، وَلاَ تَاءْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا، وَقُولاَ بِالْحَقِّ، وَاعْمَلاَ لِلاَْجْرِ، وَكُونَا لِلظَّالِمِ خَصْما، وَلِلْمَظْلُومِ عَوْنا.
اءُوصِيكُمَا، وَجَمِيعَ وَلَدِي وَاءَهْلِي وَمَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي ، بِتَقْوَى اللّهِ، وَنَظْمِ اءَمْرِكُمْ، وَصَلاَ حِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَاصلى الله عليه و آله و سلم يَقُولُ:
((صَلاَ حُ ذَاتِ الْبَيْنِ اءَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَ ةِ وَالصِّيَامِ)).
اللّهَ اللّهَ فِي الاَْيْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّوا اءَفْوَاهَهُمْ، وَلاَ يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ وَاللّهَ اللّهَ فِي جِيرَانِكُمْ، فَإِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ. مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا اءَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ.
((شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم ، به دنيا پرستى روى نياوريد، گرچه به سراغ شما آيد، و بر آن چه از دنيا از دست مى دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد.
دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد.
شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى ، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش ‍ مى كنم ، زيرا من از جدّ شما پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه مى گفت :
((اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يكسال برتر است )).
خدا را! خدا را! درباره يتيمان ، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضايع گردد
خدا را! خدا را! درباره همسايگان ، حقوقشان را رعايّت كنيد كه وصيّت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شماست ، همواره به خوشرفتارى با همسايگان سفارش ‍ مى كرد تا آنجا كه گمان برديم براى آنان ارثى معّين خواهد كرد.)) (81)

نامه 51، به كارگزاران بيت المال
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام در نامه 51 به :
الف شيوه هاى مردم دارى
ب حقوق اجتماعى ، سياسى
ج وظائف رهبران و مديران نسبت به مردم
د وظائف كارگزاران مالياتى
ه‍ مسئوليّت ادارى كارمندان
پرداخته و حقوق اجتماعى مردم را آشكارا و در جوانب گشترده بيان مى فرمايد و هشدار مى دهد كه تصدّى امور در جامعه اسلامى يك وظيفه الهى ، و عبادت به شمار مى ايد كه فرمود:
مِنْ عَبْدِ اللّهِ عَلِيٍّ اءَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اءَصْحَابِ الْخَرَاجِ:
اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ مَنْ لَمْ يَحْذَرْ مَا هُوَ صَائِرٌ إِلَيْهِ لَمْ يُقَدِّمْ لِنَفْسِهِ مَا يُحْرِزُهَا.
وَاعْلَمُوا اءَنَّ مَا كُلِّفْتُمْ بِهِ يَسِيرٌ، وَاءَنَّ ثَوَابَهُ كَثِيرٌ،وَلَوْ لَمْ يَكُنْ فِيَما نَهَى اللّهُ عَنْهُمِنَ الْبَغْيِ وَالْعُدْوَانِ عِقَابٌيُخَافُ لَكَانَ فِي ثَوَابِاجْتِنَابِهِ مَا لاَ عُذْرَ فِي تَرْكِ طَلَبِهِ.

فَاءَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ اءَنْفُسِكُمْ، وَاصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ.
فَإِنَّكُمْ خُزَّانُ الرَّعِيَّةِ، وَوُكَلاَ ءُ الاُْمَّةِ، وَسُفَرَاءُ الاَْئِمَّةِ.
وَلاَ تُحْشِمُوا اءَحَدا عَنْ حَاجَتِهِ وَلاَ تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ، وَلاَ تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ كِسْوَةَ شِتَاءٍ وَلاَ صَيْفٍ، وَلاَ دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا، وَ لا عَبْدا، و لا تَضْرِبُنَّ اءَحَدا سَوْطا لِمَكانِ دِرْهَمٍ وَلاَ تَمَسُّنَّ مَالَ اءَحَدٍ مِنَ النَّاسِ، مُصَلٍّ وَلاَ مُعَاهَدٍ، إِلا اءَنْ تَجِدُوا فَرَسا اءَوْ سِلاَ حا يُعْدَى بِهِ عَلَى اءَهْلِ الاِْسْلاَ مِ، فإِنَّهُ لا يَنْبَغى لِلْمُسْلِمِ اءنْ يَدَعَ ذلِكَ فى اءَيْدِى اءَعْدَاءِ الاِسْلامِ فَيَكُونَ شَوْكَةً عَلَيْهِ.
وَلاَ تَدَّخِرُوا اءَنْفُسَكُمْ نَصِيحَةً، وَلاَ الْجُنْدَ حُسْنَ سِيرَةٍ، وَلاَ الرَّعِيَّةَ مَعُونَةً، وَلاَ دِينَ اللّهِ قُوَّةً، وَاءَبْلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ مَا اسْتَوْجَبَ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ اصْطَنَعَ عِنْدَنَا وَعِنْدَكُمْ اءَنْ نَشْكُرَهُ بِجُهْدِنَا، وَاءَنْ نَنْصُرَهُ بِمَا بَلَغَتْ قُوَّتُنَا، وَلاَ قُوَّةَ إِلا بِاللّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
(نامه به كارگزاران بيت المال )
اخلاق اجتماعى كارگزاران اقتصادى
(از بنده خدا على اميرمؤ منان به كارگزاران جمع آورى ماليات .
پس از ياد خدا و درود. همانا كسى از روزقيامت نترسد، زاد و توشه اى از پيش ‍ نخواهد فرستاد. بدانيد، مسؤ وليّت ى را كه به عهده گرفته ايد اندك امّا پاداش آن فراوان است ، اگر براى آن چه كه خدا نهى كرد ((مانند ستمكارى و دشمنى )) كيفرى نبود، براى رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذرى وجود نداشت ، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد، و در بر آوردن نيازهايشان شكيبا باشيد.
همانا شما خزانه داران مردم ، و نمايندگان ملّت ، و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسى را از نيازمندى او باز نداريد، و از خواسته هاى مشروعش محروم نسازيد، و براى گرفتن ماليات از مردم ، لباس هاى تابستانى يا زمستانى ، و مركب سوارى ، و برده كارى او را نفروشيد، و براى گرفتن درهمى ، كسى را با تازيانه نزنيد، و دست اندازى به مال كسى ((نمازگزار باشد، يا غيرمسلمانى كه در پناه اسلام است )) نكنيد، جز اسب يا اسلحه اى كه براى تجاوز به مسلمانها بكار گرفته مى شود، زيرا براى مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند.
از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهى نداشته ، و از خوشرفتارى با سپاهيان ، و كمك به رعايا، و تقويت دين خدا، غفلت نكنيد، و آن چه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد، همانا خداى سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگذارى كوشا بوده ، و با تمام قدرت او را يارى كنيم ، ((و نيرويى جز از جانب خدا نيست )). (82)

حقوق اجتماعى مردم در نامه 53 به مالك اشتر
و در نامه 53 نسبت به ((حقوق اجتماعى مردم )) به مالك اشتر رهنمود مى دهد كه :
بايد در خدمت مردم باشد، و مردم را دوست بدارد و نسبت به آنها كمال مهر و محبّت را داشته و در رفع مشكلات مردم بكوشد كه نوشت :
وَاءَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ، وَالَْمحَبَّةَ لَهُمْ، وَاللُّطْفَ بِهِمْ، وَلاَ تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعا ضَارِيا تَغْتَنِمُ اءَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ: إِمَّا اءَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ، اءَوْ نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ، يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ، وَتَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ، وَيُؤْتَى عَلَى اءَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَالْخَطَاءِ، فَاءَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَصَفْحِكَ مِثْلَ الَّذِي تُحِبُّ وَتَرْضَى اءَنْ يُعْطِيَكَ اللّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَصَفْحِهِ.
فَإِنَّكَ فَوْقَهُمْ، وَوَآلِي الاَْمْرِ عَلَيْكَ فَوْقَكَ، وَاللّهُ فَوْقَ مَنْ وَلا كَ! وَقَدِ اسْتَكْفَاكَ اءَمْرَهُمْ، وَابْتَلاَ كَ بِهِمْ.
((مهربانى با مردم را پوشش دل خويش قرارده ، و با همه دوست و مهربان باش .
مبادا هرگز، چونان حيوان شكارى باشى كه خوردن آنان را غنيمت دانى ، زيرا مردم دو دسته اند، دسته اى برادر دينى تو، و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مى باشند، اگر گناهى از آنان سر مى زند، يا علّت هايى بر آنان عارض مى شود، يا خواسته و ناخواسته ، اشتباهى مرتكب مى گردند، آنان را ببخشاى و بر آنان آسان گير، آنگونه كه دوست دارى خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد.
همانا تو از آنان برتر، و امام تو از تو برتر، و خدا بر آن كس كه تو را فرماندارى مصر داد والاتر است ، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده ، و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است .)) (83)
و در ادامه رهنمودهاى اخلاقى خود در مبحث حقوق اجتماعى مردم مى فرمايد:
اءَنْصِفِ اللّهَ وَاءَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ، وَمِنْ خَاصَّةِ اءَهْلِكَ، وَمَنْ لَكَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِكَ، فَإِنَّكَ إِلا تَفْعَلْ تَظْلِمْ! وَمَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللّهِ كَانَ اللّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ، وَمَنْ خَاصَمَهُ اللّهُ اءَدْحَضَ حُجَّتَهُ، وَكَانَ لِلّهِ حَرْبا حَتَّى يَنْزِعَ اءَوْ يَتُوبَ.
وَلَيْسَ شَيْءٌ اءَدْعَى إِلَى تَغْيِيرِ نِعْمَةِ اللّهِ وَتَعْجِيلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ، فَإِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِينَ، وَهُوَ لِلظَّالِمِينَ بِالْمِرْصَادِ.
((با خدا و با مردم ، و با خويشاوندان نزديك ، و با افرادى از رعيّت خود كه آنان را دوست دارى ، انصاف را رعايت كن ، كه اگر چنين نكنى ستم روا داشتى ، و كسى كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود، و آن را كه خدا دشمن شود، دليل او را نپذيرد، كه با خدا سرجنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد، يا توبه كند، و چيزى چون ستمكارى نعمت خدا را دگرگون نمى كند، و كيفر او را نزديك نمى سازد، كه خدا دعاى ستمديدگان را مى شنود و در كمين ستمكاران است .)) (84)