سفرنامه حج

آيت‌ الله العظمی لطف اللّه صافی گلپايگانی

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - سفينة البحار.
(1) - سوره آل عمران، آيه 96 و 97 .
(2) - سوره آل عمران، آيه 97.
(3) - سوره آل عمران، آيه 97.
(4) - وسائل ج8 باب اوّل از ابواب وجوب حج حديث 12 ـ محمدبن علّي بن الحسين‎بن بابويه باسناده عن بكيربن اعين عن اخيه زرارة قال: قلت لابي عبدالله (عليه السلام):
جعلني الله فداك أسألك في الحج منذ اربعين عاماً فتفتيني، فقال: يا زرارة بيت حج اليه قبل آدم بالفي عام تريد ان تفتي مسائله في اربعين عاماً.
(5) - و3- كافي، ج4 ص255.
(6) - من لا يحضره الفقيه، ج2، ص142 و وسائل ج8، ص66.
(7) - وسائل، ج8 ص21.
(8) - وسائل، ج1 ص7.
(9) - بحار، ج74 ص234 و ص274 ط بيروت.
(10) - سوره اعراف، آيه 179.
(11) - سوره حجر، آيه 3.
(12) - نهج البلاغه فيض الاسلام ص1295 حكمت 448.
(13) - الكافي، ج2 ص163.
(14) - الكافي، ج2 ص163.
(15) - نهج البلاغة حكمت، 365 فيض الاسلام.
(16) - وسائل الشيعه، ج3 ص131 مكتبه اسلامية.
(17) - سوره مؤمنون، آيه 52.
(18) - سوره حج، آيه 28.
(19) - تفسير صافي، ج3 ص374 نقل از كافي.
(20) - سوره بقره، آيه 197.
(21) - سوره قصص، آيه 83.
(22) - مفاتيح الجنان اعمل مشتركه ماه رمضان ص235.
(23) - سوره زمر، آيه 30.
(24) - سوره نساء، آيه 78.
(25) - سفينة البحار، ج2 ص554.
(26) - سوره انعام، آيه 17.
(27) - سوره قصص، آيه 71.
(28) - سوره قصص، آيه 71 و 72.
(29) - الجامع الصغير حرف همزه.
(30) - من نمي‎دانم چگونه برخي تأثير علل مادي را در معلولات آنها مي‎پذيرند، و همه چيز را به علل مادي مستند مي‎كنند، و از قبول تأثير صدقه و دعا در رفع بلا سر باز مي‎زنند مثلا اگر مي‎گويند تأثير آتش را در سوزاندن مي‎فهميم، و قبول داريم آيا غير از انس و تكرار و عادت چه چيزي را فهميده‎اند؟ البته ممكن است كيفيّت احراق و سوختن اشياء را هم بدانند اما اينكه عليتش را براي سوختن فهميده باشند كه چرا آتش مي‎سوزاند، و چرا آفتاب و آب و هوا و اشياء ديگر نمي‎سوزاند و خواص آتش را ندارند نمي‎توانند به آن ادعاء علم كنند و مثلا بگويند عليت آتش براي احراق ذاتي آن است. جريان تأثير و تأثر و ظهور خواص هر شيئي را بشر كشف مي‎كند و بر اين اساس هم در ظهور اين تأثير و تأثرات مادي مداخلات مينمايد، اما اين شناخت علت علت بودن نيست و بلكه شناخت علت و عليت است، و شناخت علت و عليت غير از شناخت علت علت بودن است. بنابراين كسي كه علت اين عليت را نمي‎شناسد هر چند بگويد ذاتي آن است نمي‎تواند اگر علت عليت و تأثير دعا و صدقه را در دفع بلا نشناخت آن را انكار نمايد، همانطور كه با تأثير آتش در سوختن و تأثير ساير اشياء مادي در اشياء ديگر، آنها را علل مي‎شناسند همينطور با تأثير صدقه و دعا در رفع بلا كه تجربه شده است و به طور متواتر تأثير آن اثبات يافته و ما خود مكرر به آن رسيده‎ايم آن را نيز دفع بلا مي‎دانيم، و اگر عليت سائر علل را ذاتي بگويند عليّت صدقه را نيز در دفع بلا ذاتي مي‎گيرند چنانكه بسياري از گناهان را داراي آثار و تبعات سوء مي‎دانيم و حداقل كسي نمي‎تواند عليت اين امور را براي اين آثار انكار كند و تأثير احتمالي آن را نپذيرد.
(31) - بحار الانوار، ج90 ص288 اين مطالب در رساله (سرالبداء) تأليف نويسنده بطور تحقيق و علمي بيان شده است.
(32) - اصول كافي، ج2 ص276.
(33) - توحيد صدوق، ص369.
(34) - سوره توبه، آيه 51.
(35) - سوره هود، آيه 6.
(36) - سوره هود، آيه 56.
(37) - توحيد صدوق،ص375.
(38) - سوره يس، آيه 38.
(39) - سوره يس، آيه 40 ـ 38.
(40) - در اينجا تذكر پيش گوئي ديگر يكي از منجمين بزرگ يعني انوري ابيوردي بي مناسبت نيست، وي به اصطلاح بر حسب قواعد نجومي پيش بيني كرده بود در شبي كه معين كرده بود طوفان باد زمين را ويران مي‎سازد و در آن شب در نيشابور باد به قدري كه چراغهاي مناره‎ها را خاموش نمايد هم نوزيد لذا شاعري چنين گفت:
گفت انوري كه از اثر بادهاي سخت *** ويران شود سراچه و كاخ سكندري
در روز حكم او نوزيده است هيچ باد *** يا مرسل الرياح تو داني و انوري
(41) - سوره زخرف، آيه 13.
(42) - سوره بقره، آيه 164.
(43) - سوره ص، آيه 27.
(44) - سوره يوسف، آيه 105.
(45) - ديوان منسوب به اميرالمؤمنين (عليه السلام) حرف راء ص175.
(46) - دسوره حج، آيه، 65.
(47) - سوره لقمان، آيه 20.
(48) - سوره جاثيه، آيه 13 ـ 12.
(49) - سوره نحل، آيه 12.
(50) - در اين سفرنامه از اضافه يا وصف عربستان به (سعودي) خودداري مي‎شود چون اين نام تفرقه انگيز و تجزيه ساز و طاغوتي و مشركانه است، چنانكه نامها، و عنوانهاي بسياري از كشورهاي ديگر كه اهالي آن مسلمان هستند نيز همين عيب را دارد چه كشورهاي وابسته به غرب و چه كشورهاي وابسته به شرق.
(51) - بي اعتنايي رژيم به اصطلاح سعودي حاكم بر عربستان به مذاهب و آراي فقهي ساير مسلمين در اينجا نيز اثر كرده و با اينكه از لحاظ مكان و موقعيّت كشوري كه قبله مسلمين در آن قرار دارد و مسلمانان از اطراف جهان به قصد آن وارد مي‎شوند مناسب بود تعظيماً لكعبة المعظمة مستراح‎هاي مطار را به سمت قبله نسازند و كاري را كه اگر به نظر سعودي‎ها و حنابله فعل آن توهين و حرام نباشد يعني استقبال قبله در حال قضاي حاجت ترك آن موافق با ادب و تعظيم كعبه است موجب نگردند مع ذلك بر خلاف فتواي مستقر و متبع در بين تمام شيعيان جهان استقبال و استدبار قبله را در اين حال حتي در زير سقف حرام مي‎دانند و برخلاف مذهب احناف كه آنان نيز به پيروي از ابوحنيفه استقبال و استدبار قبله را حرام تنزيهي مي‎دانند مستراح‎هاي اينجا و شايد ساير اماكن را رو به قبله بنا كرده‎اند با اين تنگ نظري حداقل اين دو گروه بزرگ از مسلمين را به حساب نياورده و آنها را به ارتكاب اين عمل هر چند از راه غفلت و عدم توجه باشد سوق داده‎اند بديهي است بنابر مذهب تصويب كه حكم الله را اهل سنت به عدد آراي مجتهدين متعدد مي‎دانند اگر وهابي‎ها و حنابله هم در اين مسأله قائل به عدم حرمت باشند ديگران كه قائل به حرمت مي‎باشند فتوايشان كه بر اساس اجتهاد مي‎باشد براي خودشان حكم الله واقعي است و تعجب است كه با اين نظر تصويف به اين حكم الله واقعي به اعتنايي كرده و مكلفان را در معرض مخالفت آن قرار دهند به هر صورت اين مسامحه يا تعمدها در ترك رعايت مذاهب سائر مسلمين و خلاصه كردن همه مسائل از اصول و فروع در عقايد يك مشت مجسمه و جامد و تنگ نظر آن هم در مسأله‎اي كه رعايت اجتهاد ديگران منافي با اجتهاد طرف مقابل نيست و عمل به اجتهاد ديگران بطور قدر متيقن بي‎اشكال است حاكي از خود محوري و استبداد رأي و عدم توجه به حفظ مصالح مسلمين است.
(52) - سوره توبه، آيه 128.
(53) - سوره احزاب، آيه 56.
(54) - اشعار از آيت الله والد عليه الرحمة و الرضوان است.
(55) - در اين اشارات نظر به مردمي است كه شهر را نشان مي‎دهند و صورت جامعه را در نظر بيننده مصور مي‎سازند، و الاّ هستند افرادي كه كم و بيش ملتزم به رهنمودهاي اسلام مي‎باشند، نظام سياسي و اقتصادي اسلام را تا حدودي شناخته‎اند اما اين افراد كه اكثرشان شيعيان اهل بيتـ‎عليهم‎السلام‎ـ مي‎باشند هر چند در حدود يك ثلث و بيشتر جمعيّت عربستان سعودي مي‎باشند و داراي اخلاقي عالي هستند در استضعاف قرار گرفته و رژيم به آنها مجال عرض وجود و فكر و نظر نمي‎دهد.
(56) - سوره حشر، آيه 9.
(57) - وفاء الوفاء، ج1 ص262.
(58) - سوره قصص، آيه 88.
(59) - سوره الرحمن، آيه 27.
(60) - سفينة البحار، ج2 ص503 از رسول خدا ـ‎صلّي الله عليه و آله‎ـ روايت نموده كه فرمود: اَصْدَقُ كَلِمَة قالَتْهَا الْعَرَبُ كَلِمَةُ لُبَيْد: الا كلّ شيء الخ
(61) - سوره مائده، آيه 15.
(62) - در حديث است از رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) كه فرمود متمسك شويد به آفتاب و ماه فرقدين و ستاره‎هاي روشن.
(63) - سوره حجرات، آيه 13.
(64) - سوره آل عمران، آيه 64.
(65) - سوره اعراف، آيه 199.
(66) - سوره نحل، آيه 90.
(67) - اصول كافي، ج3، ص190.
(68) - سوره نور، آيه 36.
(69) - سوره انبياء، آيه 107.
(70) - وفاء الوفاء، ج4 ص356.
(71) - چون شرح آن طولاني است خواننده را به كتاب وفاء الوفاء، ج2 ص651 ـ 648 ارجاع مي‎دهم.
(72) - سوره احزاب، آيه 53.
(73) - سوره اسراء، آيه 1.
(74) - سوره حديد، آيه 9.
(75) - كامل ابن اثير ج2 ص91.
(76) - اعلام الوري ص154.
(77) - سوره احزاب، آيه 56.
(78) - سوره بقره، آيه 30.
(79) - سوره احزاب، آيه 36.
(80) - اربعين شيخ بهائي حديث 35 صفحه 143.
(81) - سوره انفال، آيه 17.
(82) - سوره اعراف، آيه 12.
(83) - ارشاد مفيد، ص25 ط بيروت.
(84) - نهج البلاغه، حكمت 296 ط دمشق.
(85) - سوره آل عمران، آيه 31.
(86) - سفينة البحار ج1 ص199.
(87) - اقبال سيدبن طاووس، ص349 «دعاي عرفه».
(88) - الجامع الصغير جزء اوّل ص56.
(89) - سوره توبه، آيه 24.
(90) - سوره زلزال، آيه 8 ـ 7.
(91) - سوره نحل، آيه 97.
(92) - براي شناسايي اين اماكن كه در حرمين واقع است مي‎توانيد به كتابهائي مثل وفاء الوفاء به اخبار دارالمصطفي صلي الله عليه و مرآت الحرمين الشريفين رجوع فرمائيد.
(93) - سوره نحل، آيه 36.
(94) - سوره توبه، آيه 32.
(95) - بحار الانوار ج5، ص398 و 405.
(96) - سوره آل عمران، آيه 160.
(97) - سوره محمد، آيه 7.
(98) - شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج9 ص4.
(99) - سوره نور، آيه 36.
(100) - وهابيها آنها را آل شيخ مي‎گويند.
(101) - بحار الانوار، ج96 ص33.
(102) - سوره طه، آيه 12.
(103) - مفاتيح الجنان، ص398.
(104) - معالي السبطين ص264 نقل از ابوالفتوح.
(105) - هم اكنون اماكن متعددي به مشهد رأس الحسينـ‎عليه‎السلام‎ـ مشهور است و به قول عَقّاد اين هم ازامتيازات يا خصائص آن حضرت است كه در هر يك از اين اماكن مقدسه نام و اهداف و مقاصد سيد الشهداء ـ‎عليه‎السلام‎ـاحياء مي‎شود، و اين اماكن براي تربيت بشريت و تعليم انسانيت و حريت و استقامت و ايثارگري و فداكاري و مقاومت در برابر باطل هر كدام مدرسه‎هائي هستند كه در مرور قرون و اعصار ميليونها مردم خود را در اين مدارس و مشاهد باز مي‎جويند و به خوديت انسانيت خود آگاه مي‎شوند. مشهد رأس الحسين با مسجد الحسينـ‎عليه‎السلام‎ـدر قاهره يكي از مشاهد معروف دنيا و خصوصاً جهان اسلام است و جالب اينكه از هر يك از اين مشاهد منسوب به سر مبارك آن حضرت معجزات بسيار صادر شده كه به تواتر ثابت است و همچنين مشهد رأس الحسين ـ‎عليه‎السلام‎ـدر دمشق معروف است.
(106) - سوره كهف، آيه 21.
(107) - سوره شعراء، آيه 219.
(108) - سوره نور، آيه 36.
(109) - سوره حج، آيه 29.
(110) - سوره بقره، آيه 159.
(111) - سوره بقره، آيه 222.
(112) - سوره يس، آيه 60.
(113) - سوره اعراف، آيه 179.
(114) - سوره نور، آيه 40.
(115) - شرح اين حديث را در كتاب مجازات الآثار النبوية سيد رضي 1 طبع مصر و در وفاء الوفاءص928 مطالعه فرمائيد و يكي از احتمالات در مفاد اين حديث احتمالي است كه اصل آن از آياتي مثل: «وَ اِنْ مِنْ شَيء اِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ» (اسراء، 44) و آيه «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ» (نور، 41) و آيه «وَ اِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ» (بقره، 74) و آيه «وَ ما مِنْ دابَّة فِي اْلاَرْضِ وَ لا طائِر يَطيرُ بِجَناحَيْهِ اِلاّ اُمَمٌ اَمْثالُكُمْ» (انعام، 38)و آيه «وَ سَخَرَّنا مَعَ داوُدَ الْجِبالِ يُسَبِحْنَ وَالطَّيْرَ وَ كُنّا فاعِلينَ» (انبياء، 79) و آيات ديگر، از رواياتي كه در ستون حنانه و نخل صيحاني و سبب صيد طيور و حديث بزنطي از حضرت رضا ـ‎عليه‎السلام‎ـ درباره عرض ولايت بر تمام مخلوقات و غيرها قابل استفاده است كه در اينجا مجال بيان آن نيست.
(116) - سيره ابن هشام، ج3 ص39.
(117) - وفاء الفاء، ص932.
(118) - معلوم مي‎شود كنيه محمودبن لبيد ابوعمرو بوده است.
(119) - در كلمه «مثل الامام» راوي حديث از حضرت زهرا 3 ترديد كرده است كه فرمود:«مثل‎الامام» يا «مثل علي» و هر كدام باشد معنا معلوم است.
(120) - اين تأخير كسي كه خدا مقدم داشته و تقديم كسي كه خدا او را مؤخر نموده است در تقديم‎ديگران بر علي ـ‎عليه‎السلام‎ـ هم بر حسب آيات خاصه مثل «اِنَّما وَليُّكُمُ اللهُ» (مائده: 55) و رواياتي كه در تقديم و تعيين آن شضرت رسيده و از حد تواتر خارج است ثابت است و هم بر حسب آيات عامه مثل «اَفَمَنْ يَهْدي اِلَي الْحَقّ اَحَقُّ اَنْ يُتَّبَعَ اَمَّنْ لا يَهِدّي اِلاّ اَنْ يُهْدي« (يونس: 35) و آيه «هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ والَّذينَ لا يَعْلَمُونَ» (زمر: 9) و آيه «اَفَمَنْ كانَ مَيْتاً فَاَحْيَيْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً يَمْشي بِهِ» (انعام: 122) و آيه «اَمَّنْ هُوَ قانِتُ آناءَ اللَّيلِ» (زمر: 9) و آيه « لا يَسْتَوِي الاَْعْمي وَ الْبَصيرُ وَ لا الظِلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ» (فاطرة: 19) زيرا علاوه بر اينكه بر حسب روايات بسياري از اين آيات به آن حضرت تفسير شده است در مقايسه آن حضرت با ديگران در تمام اين شؤون به اتفاق آن حضرت عالم و ديگر جاهلند و آن حضرت واجد و ديگران فاقدند.
(121) - سوره قصص، آيه 68.
(122) - سوره حج، آيه 46.
(123) - منتخب الاثر، ف1 ب7 ج21.
(124) - سوره حج، آيه 28.
(125) - سوره آل عمران، آيه 103.
(126) - همان.
(127) - الجامع الصغير، حرف ميم.
(128) - سوره آل عمران، آيه 64.
(129) - سوره حجرات، آيه 13.
(130) - در تحقيق فرقه ناجيه مي‎توانيد به رساله‎اي از نگارنده در اين موضوع مراجعه فرمائيد.
(131) - سوره فتح، آيه 29.
(132) - سوره مائده، آيه 54.
(133) - الردود الستة ص211 و 212 تأليف عالم مجاهد سيد عبدالله بلادي رحمة الله عليه.
(133) - سوره اسراء، آيه 79.
(134) - سوره فصلت، آيه 42.
(135) - به كتاب معاوية بن ابي سفيان في الميزان تأليف نويسنده معروف مصر عقاد و كتاب النصائح الكافيه لمن يتولي معاويه رجوع فرمائيد.
(136) - چه نيكو مي‎گويد سنائي:
آنكه مرددها و تلبيس است *** او نه حال و نه غم كه ابليس است
هر كه را خال زين شمار بود *** با علي مرو را چكار بود
ور تو را خال بايدت ناچار *** پور بوبكر را بخال انگار
و هم او گويد:
داستان پسر هند مگر نشنيدي *** كه از او و سه كس او به پيمبر چه رسيد
پدر او لب و دندان پيمبر بشكست *** مادر او جگر عم پيمبر بمكيد
خود به ناحق حق داماد پيمبر بگرفت *** پسر او سر فرزند پيمبر ببريد
بر چنين قوم تو لعنت نكني شرمت باد *** لعن الله يزيدا و علي آل يزيد
(137) - المراجعات، مراجعه 111 ص374 و 375 (ط قاهره)
(138) - مفايتح الغيب (معروف به تفسير فخر) ص159 ج1.
(139) - نقل به مضمون از رجال نجاشي، ص9.
(140) - سوره مائده، آيه 57.
(141) - ولي در مثل اين آيه چه به معني صاحب اختيار گرفته و چه به معناي دوست در هر دو صورت يا به دلالت منطوق يا مفهوم و اولويت بر حرمت اتخاذ يهود و نصارا صاحب اختيار دلالت دارد.
(142) - سوره مجادله، آيه 22.
(143) - سوره آل عمران، آيه 118.
(144) - سوره نساء، آيه 144.
(145) - سوره مائده، آيه 57.
(146) - سوره فتح، آيه 29.
(147) - سوره مائده، آيه 54.
(148) - نهج البلاغه فيض الاسلام، حكمت 156.
(149) - سوره رعد، آيه 11.
(150) - «نهج البلاغه صبحي صالح ص482» سيد رضي مي‎فرمايد اين كلمه‎اي است كه قيمتي براي آن تعيين نمي‎شود و حكمتي با آن هم وزن نمي‎گردد و كلمه‎اي با آن برابر نمي‎شود و جا حظ در (البيان و التبيين ص1460) كلام بلندي در تعريف اين كلمه دارد و مي‎گويد اگر در اين كتاب (البيان و التبيين) كه متجاوز از 600 صفحه است روي هيچ كلام و گفتاري توقف و تأمل نكنيم مگر روي اين كلمه آن را شافي و كافي و بي‎نياز كننده فاضل‎تر از آن مي‎يابيم (تا آخر بياناتي كه در تعظيم اين كلمه گفته است).
(151) - بحار الانوار، ج69 ص30 و 46 و 49.
(152) - بحار الانوار، ج70 ص170 نهج البلاغه فيض حكمت 219 ص1187.
(153) - نهج البلاغه فيض الاسلام خطبه 81.
(154) - نهج البلاغه فيض الاسلام آخر خطبه 230 ص758.
(155) - مفاتيح الجنان، دعاي كميل.
(156) - خصال صدوق، ص253.
(157) - نهج البلاغة صبحي الصالح، ص556، الحكم 456.
(158) - سوره طه، آيه 12.
(159) - وسائل الشيعه، ج5، ص50.
(160) - منتهي الآمال، ج2، ص8.
(161) - سوره حج، آيه 27.
(162) - مروّج الذهب، ج1 ص204 ط مصر.
(163) - فتح القدير، ج2 ص56.
(164) - احتجاج طبرسي، ج2 ص308 (ط بيروت).
(165) - الجامع الصغير، ج2 ص168.
(166) - در سفر قبل چون هوا گرم نبود و هم ضعف جسمي فعلي را نداشتم براي بعض احتياطات سه مرتبه يا چهار مرتبه طواف و نماز و سعي را تكرار كردم.
(167) - سوره آل عمران، آيه 92.
(168) - سوره بقره، آيه 150.
(169) - سوره بقره، آيه 158.
(170) - سوره ابراهيم، آيه 37.
(171) - سوره بقره، آيه 129.
(172) - الجامع الصغير جزء اوّل ص108.
(173) - سوره بقره، آيه 128.
(174) - سوره صافات، آيه 102.
(175) - سوره شعراء، آيه 214.
(176) - سوره صافات، آيه 171.
(177) - كامل ابن اثير، ج2، ص57 و مسند احمد ج1، ص209 و شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج1،ص29 و ج4، ص119 و 120 و اسدالغابة، جزء 3، ص414 حرف عين.
(178) - سوره بقره، آيه 111.
(179) - سوره احزاب، آيه 33.
(180) - زيارت وارث مفايح الجنان ص868.
(181) - سوره آل عمران، آيه 33.
(182) - سوره بقره، آيه 133.
(183) - نهج البلاغة صبحي الصالح ص49.
(184) - مفاتيح الجنان، اعمال روز عرفه.
(185) - سفينة البحار، ج2 ص71.
(186) - مفاتيح الجنان ص450 و مي‎توانيد متن حديث را در وافي ص219 كتاب حج و عمره و زيارات كه از كافي و من لا يحضره الفقيه و تهذيب نقل شده است و در خود اين كتابها ملاحظه فرمائيد.
(187) - سوره صافات، آيه 107.
(188) - بحار الانوار ج15، ص128.
(189) - پرتوي از عظمت حسين، ص32.
(190) - سوره حجر، آيه 47.
(191) - بحارالانوار ج49 ص148 ط طهران.
(192) - اين بخش از سفرنامه سفر اول است و لذا با اينكه ممكن است بعض مطالب آن تكرار مطالب‎سفرنامه دوم باشد از لحاظ اينكه حاوي نكاتي است كه در سفرنامه دوم نيست در اينجا آورده شد.
(193) - الجامع الصغير حرف طاء.
(194) - امالي سيد مرتضي، ج1 ص308 و مصابيح الانوار، ج1 ص424 حديث 77.
(195) - بحارالانوار، ج13 ص343 و 347.
(196) - سوره بقره، آيه 125.
(197) - سوره نور، آيه 36.
(198) - سوره فتح، آيه 10.
(199) - سوره بقره، آيه 198.
(200) - در همين زمان و عصر خودمان كه به اصطلاح عصر فضا و قرن تمدن مشعشع است در ايران ما در هنگامي كه تحت سلطه رژيم آمريكائي پهلوي بود، آقاخان كه از نوكران حلقه به گوش انگليس و آمريكا بود يكي از كثيف‎ترين افراد آلوده و هرزه جهان به شمار مي‎رفت به ايران آمد و از سوي شاه مزدور از او پذيرائي مفصلي به عمل آمد وقتي اين عنصر رذالت و عياشي به محلات رفت يك نفر چاپلوس چنانكه در روزنامه‎ها نوشتند فرزندش را براي قرباني پيش پاي آقاخان آورده بود كه هر چند انجام نشد اما اين واقعه كه به تحريك دولت و دستياري مأمورين دولت انجام شد ملت ايران را سرشكسته و در انظار موهون و شرمنده ساخت.
(201) - سوره صافات، آيه 102.
(202) - سوره صافات، آيه 105.
(203) - اين ذبح گوسفند منافات با اين ندارد كه بنا بر بعض تفاسير چنانكه قبلا به آن اشاره شد مراد از ذبح عظيم در آيه (و فديناه بذبح عظيم) امام حسين ـ‎عليه‎السلام‎ـ باشد چنانكه فدا قرار گرفتن امام حسين‎ـ‎عليه‎السلام‎ـ دليل بر افضليّت اسماعيل از آن حضرت نيست بلكه به لحاظ اين است كه با ذبح اسماعيل جريان سير كمالي جهان تا منتهي شود به شخص افضل ممكنات حضرت خاتم الانبياء ـ‎صلي‎الله عليه وآله وسلم‎ـ و اميرالمؤمنين و ساير ائمه من جمله شخص مقدس حضرت ابي عبدالله روحي لتراب مقدم زوار قبره الفدا متوقف مي‎گشت.
(204) - سوره انعام، آيه 162.
(205) - مجلة الهداية فوق العاده (الذكري) 12 ربيع الاول لسنة 1353 هجري قمري نقل از حكم النبي المحمّد.
(206) - الوافي، ج8 ص179.
(207) - سوره آل عمران، آيه 96.