حج ابراهيمي، حج مهدوي

مسعود پورسيد آقايي‌

- پى‏نوشت‏ها -


(1) - (اسراء، 80) . يكي از ارادتمندان‌با سابقهِ‌جناب‌شيخ‌(رجبعلي‌خياط) نقل‌مي‌كند: (در نخستين‌سفري‌كه‌عازم‌مكهِ معظمه‌بودم، خدمت‌ايشان‌رسيدم‌و رهنمود خواستم. فرمودند: از تاريخ‌حركت‌تا چهل‌روز آيهِ شريفهِ( ربّ ادخلني‌مدخل‌صدق‌و)... را بخوان‌شايد بتواني‌وليّ عصر(عج) را ببيني.) كيمياي‌محبت، محمدي‌ري‌شهري، ص‌245.
(2) - كافي، ج‌4، ص‌549؛ وسائل‌الشيعه``، ج‌10، ص‌254؛ بحارالانوار، ج‌96، ص‌374.
(3) - امام‌باقر(ع ) مي‌فرمايد: (تمام‌الحج‌لقاء الامام؛ تماميت‌حج‌در گرو ديدار با امام‌است.)
‌امام‌صادق(ع ) مي‌فرمايد: (اذا حجّ احدكم‌فليختم‌حجّه‌بزيارتنا لان‌ذلك من‌تمام‌الحج؛ هنگامي‌كه‌يكي‌از شما حج‌به‌جا مي‌آورد، آن‌را به‌ديدار ما ختم‌كند؛ زيرا آن‌از تماميت‌حج‌است.) بحارالانوار، ج‌96، ص‌374.
‌امام‌باقر(ع) در روايتي‌ديگر مي‌فرمايد: (فعال‌كفعال‌الجاهليه` اما والله‌ما اُمروا بهذا و ما امروا الاّ ان‌يقضوا تفثهم‌و ليوفوا نذورهم‌فيمرّوا بنا فيخبرونا بولايتهم‌و يعرضوا علينا نصرتهم؛ اين‌اعمال‌مانند اعمال‌جاهليت‌است. آگاه‌باشيد به‌خدا سوگند! مردم‌به‌حج‌مأ‌مور نشدند؛ مگر حلق‌و تقصير را به‌جا آورند و به‌عهد و نذر خود وفا كنند و بر ما بگذرند و ما را به‌ولايت‌و سرپرستي‌خود آگاه‌سازند و ياري‌خود را عرضه‌بدارند.) تفسير نورالثقلين، ج‌3، ص‌ 491.
‌شيخ‌صدوق‌در پاسخ‌اين‌پرسش‌كه: چرا خداوند، كعبه‌را از تهاجم‌سپاه‌ابرهه‌مصون‌داشت، اما مانع‌ويراني‌كعبه‌به‌دست‌حجّاج‌نشد، چنين‌مي‌نويسد: (حرمت‌كعبه‌براي‌آن‌است‌كه‌دين‌محفوظ‌بماند و حافظ‌دين، امام‌معصوم‌است. ابن‌زبير، امام‌زمان‌خويش‌را نشناخت‌و او را ياري‌نكرد، بلكه‌خود داعيهِ رهبري‌داشت. از اين‌رو، به‌كعبه‌هم‌كه‌پناه‌برد، خداوند به‌او پناه‌نداد، اما ابرهه، براي‌ويران‌كردن‌قبله‌و از بين‌بردن‌مطاف‌آمده‌بود، لذا خداوند به‌او امان‌نداد.) من‌لايحضره‌الفقيه، باب‌من‌اراد الكعبه` بسوء، ج‌2، ص‌ 248 و 249.
‌علاوه‌بر اين‌روايات، براي‌اهميت‌ولايت‌و اين‌كه‌(لم‌يناد بشيءٍ كما نودي‌بالولايه`) ر.ك: وسائل‌الشيعه` ، ج‌1، صص‌7-19.
(4) - امام‌باقر(ع) با ديدن‌طواف‌كنندگان‌كعبه‌مي‌فرمايد: (هكذا كانوا يطوفون‌في‌الجاهليه`.انّما امروا ان‌يطوفوا بها ثمّ ينفروا الينا فيعلمونا ولايتهم‌و يعرضوا علينا نصرتهم؛ در جاهليت‌هم‌اين‌چنين‌طواف‌مي‌كردند. مردم‌مكلف‌اند بر گرد اين‌سنگ‌ها طواف‌كنند و سپس‌نزد ما آمده، مودت‌و ياري‌خود را بر ما عرضه‌بدارند) كافي، ج‌، ص‌392.
(5) - اشاره‌به‌داستان‌(ابوغُبشان) كليددار كعبه، كه‌سرقفلي‌توليت‌كعبه‌را در شب‌نشيني‌مستانهِ طائف‌به‌دو مشك‌شراب‌فروخت. ر.ك: تفسيرالميزان، ج‌ 3، ص‌362 .
(6) - محمدبن‌عثمان‌عمري، نايب‌دوم‌مي‌گويد: (والله! ان‌صاحب‌هذا الامر يحضر الموسم‌كل‌سنه` يري‌الناس‌و يعرفهم‌و يرونه‌و لا يعرفونه؛ به‌خدا سوگند! صاحب‌اين‌امر هر ساله‌در موسم‌حج‌حضور مي‌يابد و مردم‌را مي‌بيند و مي‌شناسد، و‌مردم‌او را مي‌بينند ولي نمي‌شناسند.) من‌لايحضره‌الفقيه، ج‌2، ص‌520؛ كمال‌الدين، ج‌2، ص‌440.
(7) - امام‌صادق(ع) مي‌فرمايد: (يفقد الناس‌امامهم‌يشهد الموسم‌فيراهم‌ولايرونه؛ مردم‌امام‌خود را نيابند. او در موسم‌حج‌شاهد ايشان‌است‌و آنان‌را مي‌بيند، اما آنان‌او را نمي‌بينند) كافي، ج‌1، ص‌337؛ كمال‌الدين، ج‌2، ص‌23) -
(8) - (يرضي (يفرح) في خلا‌فته اهل الا‌رض و اهل السماء و الطير في الجوّ) كشف‌الغمه`، ج3، ص259، به نقل از روزگار رهايي، ج1، ص490و526 .
(9) - از نايب‌دوم‌امام‌زمان(عج) سؤ‌ال‌شد كه‌آيا حضرت‌را ديده‌اي؟ گفت: آري. آخرين‌بار حضرت‌را در بيت‌الله‌الحرام‌ديدم‌در حالي‌كه‌از خداوند چنين درخواست داشت : (اللهم‌انجز لي‌ما وعدتني؛ پروردگارا! آنچه‌به‌من‌وعده‌كردي، تحقق‌ببخش.)
و در نقلي‌ديگر آمده‌است‌كه‌چنين مي‌گفت: آن‌حضرت‌را ديدم‌كه‌در مستجار، پردهِ‌كعبه‌را گرفته‌بود و چنين‌مي‌گفت: (اللهم‌انتقم‌من‌اعدائي، پروردگارا! از دشمنانم‌انتقام‌بگير.) كمال‌الدين، ج‌2، ص‌440.
(10) - اين تشرف را حجت الاسلام‌حاج‌شيخ‌علي‌اكبر فاضلي‌از متوليان‌و مسئولان‌پيشين‌مسجد مقدس‌جمكران، در حضور جمعي‌از دوستان‌از جمله حجت الا‌سلا‌م استاد قرائتي، در جمكران‌و در برابر درخواست‌و اصرار برخي در بارهِ‌تشرفّات‌پدرشان، حاج‌شيخ‌حسين‌فاضلي - ازعلماي وارسته و از شيفتگان حضرت ولي عصر(عج)-نقل فرمودند. گفتني است كه آقاي علي اكبر فاضلي و برادر ديگرشان - حاج شيخ احمد آقا - در اين سفر همراه پدر و از شاهدان اين صحنه بودند.
(11) - در دعاي عهد و زيارت حضرت صاحب الا‌مر(عج) به برخي از اين عهد و پيمان ها اشاره شده است:
(اللهم اجعلني من انصاره و اعوانه و الذّابّين عنه و المسارعين اليه في قضاء حوائجه و الممتثلين لا‌وامره و المحامين عنه و السابقين الي ارادته و المستشهدين بين يديه)(و هو عهدي اليك و ميثاقي لديك ... فابذل نفسي و مالي و ولدي و اهلي و جميع ما خوّلني ربي بين يديك و التصرف بين امرك و نهيك)
(12) - (غزل مهدوي) از حاج ميرزا حبيب‌خراساني.
(13) - ر.ك: فصلنامهِ انتظار، شماره‌1، مباني‌اعتقادي‌مهدويت، مسعود پورسيدآقايي.
(14) - .بلد، 1و2.
(15) - مائده، 63.
(16) - حج،27.
(17) - اشاره به بيان حضرت باقر و سجاد(عليهما السلا‌م): (ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج) ؛ حاجيان اندكند ولي ناله و فرياد بسيار است.(بحار الا‌نوار ، ج46،ص261 و ج96، ص258)
(18) - آنچه در اينجا دربارهِ اسرار حج با نام (نَمي از يَم) آورده مي‌شود، ويراستهِ متن‌كوتاه‌سخنان‌اينجانب در سال 75 به‌مناسبت‌بازگشت‌از سفر حج مي‌باشد كه در جمع تعدادي از طلا‌ب مدرسهِ امام خميني(ره) و قبل‌از شروع‌به‌درس، ايراد شده است. اين سخنان سال ها پيش توسط طلا‌ب يادداشت و به صورت جزوه و بروشور منتشر شده است، از اين رو براي حفظ امانت كم تر در آن تصرف شده و در برخي جاها حالت گفتاري متن كاملا‌ً مشهود است.
(19) - حج در لغت به معناي قصدي است كه همراه با حركت و اقدام باشد(الحج هوالقصد الملا‌زم للحركه` والعمل) (التحقيق في كلمات القرآن).
(20) - آل‌عمران، 97.
(21) - در روايتي از امام باقر(ع) آمده است: كه حضرت آدم(ع) هزار بار به زيارت اين خانه آمده است.(وسائل الشيعه` ، ج8،ص 94؛من لا‌يحضره الفقيه، ج2، ص229)
(22) - همان، ص 235.
(23) - فروع كافي، ج4، ص214.
(24) - آن حضرت بيست حج به صورت پنهاني به جا آورد كه ده يا هفت تاي از آنها (ترديد از راوي است) قبل از بعثت بوده است. (وسائل الشيعه`، ج8، ص93-94)
(25) - آل عمران، 19.
(26) - شوري، 13.
(27) - وسائل الشيعه` ، ج 8 ، ص 9.
(28) - همان.
(29) - بقره، 138.
(30) - تفسير نمونه ،ج1، ص28 به نقل از شبهات حول الا‌سلا‌م.
(31) - همان.
(32) - نهج‌البلاغه، نامه‌47.
(33) - نهج البلا‌غه ، كلمات‌قصار، 244.
(34) - وسائل‌الشيعه`، ج‌8، ص‌14.
(35) - بحار الا‌نوار، ج99،ص33.
(36) - همان، ج99،ص32.
(37) - (درعرفات به محضر حضرت بقيه` الله(عج) تشرف يافتم. آن حضرت در عصر روز عرفه براي عده اي از شيعيان خويش كه از اط‌راف عالم، گرد هم جمع شده بودند، چنان سخن مي‌فرمود كه هر كس به زبان مادري خويش سخنان حضرت را مي شنيد و مي فهميد. پس از پايان صحبت، آن حضرت رو به من كرده و فرمود: (برو به مسئولين نظام بگو تا كي بايد يك مشت كر و لا‌ل رابه مكه بفرستيد؟ چرا عده اي را كه به زبان اينها آشنا باشند، به حج نمي فرستيد، تا معارف ما را به اينان برسانند!)
وقتي اين پيام به برخي از سران كشور مي‌رسد، گروهي به عنوان زبان‌دان تدارك ديده شد كه تاكنون نيز خدمات فراواني در ارائه معارف شيعه نموده اند.(مير مهر، ص261، به نقل از تشرف يافتگان ص144)
(38) - قال النبي(ص): (وجب الا‌حرام لعله` الحرم).وسائل الشيعه`، ج2، ص3.
(39) - .و نفخ في الصور فاذاهم من الا‌جداث الي ربهم ينسلون)يس، 51.
(40) - من لا‌يحضره الفقيه، ج2 ، ص215، ح 2204 .
(41) - بقره ،196.
(42) - .المحجه` البيضاء ، ج2،ص204.
(43) - فجر، 27 - 30.
(44) - .واسبغ‌عليكم نعمه ظاهره` و باطنه` )...(لقمان ، 20)
(45) - نهج‌البلاغه، كلمات‌قصار، 133.
(46) - نهج البلا‌غه، خ203.
(47) - دعاي ابوحمزه ثمالي.در فراز ديگري از همين دعا آمده است: (و ما قدر اعمالنا في جنب نعمك).
(48) - دعاي امام حسين(ع)در روز عرفه .
(49) - علل‌الشرايع، ص436.
(50) - كافي،ج4،ص469.
(51) - علل‌الشرايع،ج 2، ص 435. ابراهيم(ع) هم چنين آرزو كرد: (فتمنّي ابراهيم في نفسه ان يجعل الله مكان ابنه اسماعيل كبشاً يامره بذبحه فداءً له، فاُعطي مُناه)
(52) - .علل الشرايع،ص437؛ تفسير نمونه ،ج19، ص 124.
(53) - جواهر الكلا‌م، ج19،ص108.
(54) - برگرفته از آيه 53 سوره يوسف(و ما ابرّي نفسي ان النفس لا‌ماره` بالسوء؛) من هرگز نفس خود را تبرئه نمي كنم ؛ چرا كه نفس سركش همواره به بديها فرمان مي دهد.
(امّاره) صيغه مبالغه و به معناي(بسيار امركننده) است .نفس اماره، نفسي است سركش كه انسان را به گناه فرمان مي دهد.
(55) - برگرفته از آيه 18 سوره يوسف( بل سوّلت انفسكم امراً؛) بلكه هوسهاي شما اينكار را برايتان آراسته و زينت داده است.
(تسويل) به معناي (تزيين) است و نفس مسوله، نفسي است كه گناهان و امور زشت را در انسان آنچنان زينت مي دهد كه آن را امري ضروري و يا مقدس تصور مي كند. اين نفس باعث مي شود آنجا كه يك تمايل افراطي به چيزي باشد، به خصوص هنگامي كه توام با رذايل اخلا‌قي شود، پرده اي بر حس تشخيص انسان افكنده شود و حقايق در نظر او باژگونه جلوه كند.
(56) - برگرفته از آيه 30 سوره مائده( فطوعت له نفسه قتل اخيه فقتله؛) نفسش قتل برادر را براي او تسهيل و آسان نمود، پس برادرش را كشت.
(طوّعت) باب تفعيل ، از ماده طوع به معناي تسهيل است. نفس مطوّعه نفسي است كه گناه را براي انسان آسان جلوه مي دهد.
(57) - اشاره به آيه 27 سوره فجر( يا ايتها النفس المطمئنه)....
(58) - مفاتيح الجنان
(59) - مزمل، 2 .
(60) - مزمل،  5.
(61) - مزمل، 6.
(62) - مزمل، 7.
(63) - . حضرت سجاد(ع) به شبلي فرمود: (آيا هنگام ذبح، در فكر ذبح حنجره طمع بودي؟) مستدرك الوسائل،ج2، ص186.
(64) - يس، 60.
(65) - آل‌عمران، 14.
(66) - از كلمات‌امام‌حسين(ع).
(67) - فرقان، 43.
(68) - توبه، 24.
(69) - كافي، ج 2، باب الا‌عتراف بالتقصير، ص 73، ح 4. در ادامه روايت چنين آمده است: (فما معني لا‌تُخرجني من التقصير؟ فقال(ع): كلّ عمل تريد به الله عزوجل فكن فيه مقصّراً عند نفسك، فانّ الناس كلّهم في اعمالهم فيما بينهم و بين الله مقصّرون الا‌ّ من عصمه الله عزّوجلّ.)
چند مقايسه زير در رسيدن به اين حد از معرفت به تقصير و اقرار به كوتاهي اعمال مي تواند رهگشا باشد:
1- مقايسه اعمال خودم با حجم نعمت ها و امكاناتي كه خداوند در هستي آفريده و در اختيارم گذاشته است .
2-مقايسه خودم با اهل دنيا و باطل و اينكه چگونه آنها در راه باطل و دنياي خود پي گير و پر تلا‌شند و من در راه حق خود سست. امام امير المومنين (ع) در نهج البلا‌غه خطاب به سپاهيان خود مي‌فرمايد: (من حاضرم ده نفر از شما را با يك نفر از سپاه معاويه عوض كنم، چون آنها در راه باطل خود محكم و استوارند و شما در راه حق خود سست).
3- مقايسه خودم با خودم؛ كه چگونه در راه دنياي خود پرتلا‌شم ولي در راه اطاعت خدا كُند و بهانه گير.به شهادت سوره (والعاديات) آدمي فقط براي خدا، كفور و ناسپاس است(:والعاديات ضبحاً فالموريات قدحاً ... ان الا‌نسان لربه لكنود؛ ) قسم به حركت كه انسان براي خدا كفور و ناسپاس است .
(70) - اشاره به آيه 26 سوره مائده در مجازات بني اسرائيل به خاطر جدايي از مقام ولا‌يت و سرپيچي از اطاعت وليّ زمانهِ خود، حضرت موسي(ع(.(قال فانها محرمه` عليهم اربعين سنه` يتيهون في الا‌رض فلا‌تأس علي القوم الفاسقين)
(71) - قال رسول الله(ص) : (ا‌لحجر يمين الله في الا‌رض يصافح بها عباده) (الحج والعمره` في الكتاب والسنه`، محمدي ري شهري، ص 120).
(72) - (الهي هب لي كمال الا‌نقطاع اليك و انر ابصار قلوبنا بضياء نظرها اليك حتي تخرج ابصار القلوب حجب النور) (مناجات شعبانيه)، بايد آزادي و انقطاعي را خواست كه نه تنها از حجاب هاي تاريك نفس و خلق و دنيا و اعمال و آمال، كه از حجاب‌هاي نور هم بگذرد و در بند علم و عشق و حال و مقام و ... هم نماند.
(73) - تامل در دعاهاي وارده در طواف و اشواط در اين زمينه مفيد است. ر.ك: الحج والعمره` في الكتاب والسنه`، صص 203-199.
(74) - برداشتي از دو كوه بودن صفا و مروه.
(75) - امام علي (ع) در توضيح مروت مي فرمايد:(... و يستعذب مراره` اخوانه) . و در كلا‌م ديگري مي فرمايد:(بالرفق تتم المروءه`؛ با نرمي و مداراست كه مردانگي به كمال مي رسد). امام حسن(ع) در پاسخ به معناي مروت، چنين مي گويد:(... و تعهد الصنيعه` و اداء الحقوق و التحبب الي الناس؛[مروت] مداومت بر نيكي و احسان و ادا كردن حقوق و دوستي با مردم است.).ر.ك : منتخب ميزان الحكمه`، ج 2 ، ص912.
(76) - قمر،4.
(77) - بحارالا‌نوار، ج58، ص129.
(78) - بقره ، 148.
(79) - آل عمران،133.
(80) - طه ،84.
(81) - انسان ، 9.بلكه همراه خوف و نگراني و آنهم دو خوف( و يخافون يوما كان شره مستطيرا( )انا نخاف من ربنا يوما عبوسا قمطريرا ) خوف به خاطر كوتاهي اعمال و خوف به خاطربلندي اهداف.
(82) - نهج‌البلا‌غه، خطبه 16. (ساعٍ سريعٌ نجا... اليمين والشمال مضلّه` والطريق الوسطي هي الجادّه`.)
(83) - كافي، ج‌4، ص‌434؛ علل‌الشرايع، ص‌433.
(84) - .و من اياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده` و رحمه ` ان في ذالك لا‌‌يات لقوم يتفكرون ) روم، 21.
(85) - رُئي الحسين بن علي(عليهما السلا‌م) يطوف بالبيت، ثم صار الي المقام فصلّي ثم وضع خدّه علي المقام فجعل يبكي و يقول: (عُبيدك ببابك ...) يرددّ ذلك مراراً. (الحج والعمره` في الكتاب والسنه`، ص 204)
(86) - بقره ، 3.
(87) - زراره با تعجب به امام صادق(ع) عرض كرد:فدايتان شوم [چگونه است كه]چهل سال است درباره حج از شما مي پرسم و شما فتوي مي‌دهيد! آن حضرت در پاسخ فرمود:(آيا خانه اي كه دو هزار سال قبل از آفرينش آدم به سوي آن حج گزارده مي شد، تو مي خواهي مسايل آن را در ظرف چهل سال به پايان برساني؟!)، وسائل الشيعه`،ج8، ص7.
(88) - .علل‌الشرايع، ص‌411؛ معاني‌الاخبار، ص‌170.