اسرار حج

آيت الله حسين مظاهرى

- ۴ -


10)  ذبح قربانى؛
قربانى سنّتى است كه تنها از تقوا پيشگان پذيرفته مى‏شود »اِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَر« و آن رمز] - »هنگامى كه هر كدام (هابيل و قابيل) عملى براى تقرب (به پروردگار) انجام دادند اما از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد« مائده : 27[
گذشت و فداكارى در راه محبوب و رمز محبّت و عشق است؛ چرا كه به گاهِ قربانى نمودن، حاجى سالك حنجره هواى خويش و طعمش به مردمان را پاره مى‏كند؛ »وَ اذْبَحْ حَنْجَرَتَىِ الْهَوى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبيحَة«.
] - مصباح الشريعه، باب  22[
قربانى در منا زنده كردن خاطره بزرگ حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل عليهماالسلام نيز هست، آنگاه كه از سوى محبوب خطاب به ابراهيم‏عليه‏السلام امر آمد كه جوانت را در منا ذبح كن و آن حضرت امر محبوب را به فرزندش حضرت اسماعيل‏عليه‏السلام گوشزد كرد و او با كمال رغبت پذيرفت؛ »يا اَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمِرُ« و هر دو با كمال شوق و عشق، تا سر حدّ ذبح جلو رفتند، و آنگاه از] - »پدرم ! هر چه دستور دارى اجرا كن« صافات : 102[
سوى محبوب ندا آمد كه از امتحان پيروز بدر آمديد؛ »قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا«.
] - »آنچه را در خواب مأموريت يافتى انجام دادى« صافات : 105[

11)  حَلْق يا تقصير؛
تراشيدن سر يا اصلاح سر و صورت؛ يعنى تراشيدن باقى مانده كدورتها، رذالتها و اصلاح دل از زنگار منيّتها و خوديّتها؛ زيرا سالك هر چه خود سازى كند، باز بايد بداند كه ريشه‏هاى رذالت تا عمق جان وى را فرا گرفته است. از اينرو، پس از تراشيدن سر يا اصلاح سر و صورت، كه رمز ريشه كن كردن صفات رذيله است، اگر حاجى سالك از منزل تخليه نگذشته باشد بايد بداند كه در اين امتحان الهى پيروز نگشته است، گرچه رفع تكليف از او شده باشد. در باب تقصير، پيش از اين سخن گفتيم.

12)  طواف نساء؛
بواسطه حلق يا تقصير، آنچه براى حاجى حرام بوده حلال مى‏شود، جز بوى خوش و تمتّع از غريزه جنسى، و تحليل اين دو متوقّف بر آن است كه از منا به سوى خانه خدا باز گردد و طواف و نماز طواف و سعى بين صفا و مروه و در پايان طوافى بنام طواف نساء بجاى آورد، آنگاه بوى خوش و تمتّع از غريزه جنسى نيز بر او حلال مى‏شود و شايد رمز آن اين است كه سالك هر چه از نظر مقام و منزلت بالا باشد و به مقام تجليه و لقاء نيز رسيده باشد، تسلّط او بر غريزه جنسى، احتياج به مقام بالاتر و عنايت افزونتر دارد؛ »وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِه وَ هَمَّ بِها لَو لا اَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ« يوسف صدّيق عليه‏السلام] - »آن زن قصد يوسف را كرد، و او نيز اگر برهان پروردگار را نمى‏ديد - قصد وى را مى‏نمود« يوسف : 24[
كه در امتحانات الهى يكى پس از ديگرى كسب توفيق نمود امّا در برابر غريزه جنسى، احساس ناتوانى مى‏كند و مى‏گويد: اين خدا بود كه مرا نجات داد نه خودم، و اگر او نبود در امتحان باز مانده بودم »وَ الّا تَصْرِفْ عَنّى كَيْدَهُنَّ اَصْبُ اِلَيْهِنَّ وَ اَكُنْ مِنَ الْجاهِلينَ« بنابراين طواف نساء درس آموزنده‏اى است براى] - »و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من بازنگردانى، قلب من به آنها متمايل مى‏گردد و از جاهلان خواهم بود« يوسف : 33[

همه سالكان و بويژه جوانان.

13) زيارت مدينه؛
پس از اتمام، مكمّل اعمال سالكان، تشرّف به مدينه منوّره و زيارت مرقد پيغمبر اكرم و حضرت زهرا و ائمه بقيع عليهم‏السلام است و حجّ بدون زيارت آنان ناقص و نظير تمسّك به قرآن منهاى ولايت است، از اين جهت در روايات اهل بيت عليهم‏السلام وارد شده است كه زيارت مدينه منوّره، اتمام حجّ است.
] - وسائل الشيعه، ج 10، ص 254 و  255[
در قرآن شريف از توسّل به اهل بيت عليهم‏السلام با عنوان »اِبْتِغاءُ الْوَسيلَةِ اِلَى اللَّهِ تَعالى« ياد شده است؛ »يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ« و از] - »اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، پرهيزكارى پيشه كنيد و وسيله‏اى براى تقرب به خدا انتخاب نماييد« مائده : 35[
برترين توسّلات، دعا و استغفار در مراقد و مزارات مطهّر آنان است، كه در حقيقت دعا و استغفار در محضر آنهاست و از موارد ويژه استجابت دعا و آمرزش گناهان، عرض و انجام اين اعمال در محضر منوّر آن حضرات است : »وَ لَو اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّاباً رَحيماً« و از اين جهت در روايات اهل بيت‏عليهم‏السلام سفارش بسيارى بر] - »و اگر اين مخالفان هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند) به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد، خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند« نساء : 64[
زيارت قبور اهل بيت شده است؛ از جمله: حضرت زهرا عليهاالسلام فرمودند: هر كس سه روز حضرت رسول صلى الله وعليه وآله وسلم را زيارت كند، بهشت براى او واجب مى‏شود] - وسائل الشيعه، ج 10، ص  287[
و نيز در روايتى از حضرت رضا عليه‏السلام مى‏خوانيم كه : »زيارت حضرت رسول، زيارت خداست« و يا در روايت ديگرى از امام صادق عليه‏السلام آمده است كه :] - وسائل الشيعه، ج 10، ص  255[
»براى هر امام بر ذمّه پيروانش، عهدى است و به تحقيق، زيارت قبور آن امامان، از نهايت وفادارى شيعيان بدان عهد است، پس هر آن كس كه ائمه‏عليهم‏السلام را - در حالى كه راغب در زيارت آنان باشد - زيارت كند، آن امامان، در روز جزا شافعان وى خواهند بود.
] - وسائل الشيعه، ج 10، ص  253[

و مراعات چند چيز براى زائرانى كه به اين توفيق عظيم رسيده‏اند ضرورى است :
 
1) توجّه به اين كه در محضر آنان هستند، و گفتار و كردار و افكار و نيّات آنها در محضر آنهاست؛ »قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرىَ اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ«] - »بگو عمل كنيد، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى‏بينند« توبه : 105[
از اين جهت بايد با دلى پاك و ضميرى خالص و با ادب در گفتار و كردار و پس از اجازه خواستن، وارد حرم مطهّر شوند؛ »يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِىِّ اِلّا اَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ« و شايد حتّى بلند خواندن زيارت در آنجا سزاوار] - »اى كسانيكه ايمان آورده‏ايد وارد خانه‏هاى پيامبر نشويد مگر با اجازه« احزاب : 53[
نباشد چه رسد به گفتگو با ديگران؛ »لا تَرْفَعُوا اَصْواتَكُمْ فَوقَ صَوتِ النَّبِىّ« ] - »صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد« حجرات : 2[
و ادب در ايستادن و نشستن بايد مراعات شود؛ نظير كسى كه در محضر آنها مى‏نشيند.
اين آداب از آنروست كه رسول اكرم و ائمه صلى الله وعليه وآله وسلم اصدق مصاديق انسان كاملند و انسان كامل همواره زنده و شاهد است و از اينرو در محضر انور آنان به هنگام اذن دخول مى‏خوانيم: »وَ اَعْلَمُ اَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفائَكَ عليهم‏السلام اَحْياءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَونَ مَقامى وَ يَسْمَعُونَ كَلامى وَ يَرُدُّونَ سَلامى وَ اَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعى كَلامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بابَ فَهْمى بِلَذيذِ مُناجاتِهمْ ...«
] - »و من يقين دارم كه رسول و خلفاى تو در نزد تو زنده‏اند و روزى داده مى‏شوند، مقام مرا مى‏نگرند و كلام مرا مى‏شنوند و سلام مرا پاسخ مى‏دهند و اينك تو بر گوش من از كلام آنان پرده افكنده‏اى ولى باب التذاذ از مناجات با آنان را بر رويم گشوده‏اى « در اذن دخول حرمهاى شريف، كتب ادعيه [

2)  آمادگى براى رفتن به حرم، براى گرفتن فيض؛ بعبارت ديگر آمادگى براى وصل، چنانكه از علّامه مجلسى قدس سره نقل شده است كه پس از تشرّف به نجف اشرف، پيش از زيارت قبر مطهّر امير مؤمنان، براى آمادگى، روزها را در وادى السلام نجف در مقام قائم - عجّل اللَّه تعالى فرجه - و شبها را در رواق مطهّر حرم، به رياضت مشغول شده و پس از مدّتى با آمادگى به زيارت قبر مطهّر نائل گشته است.

3)  توجّه به اين كه گناه مخصوصاً حقّ الناس موجب دل آزردگى اهل بيت عليهم‏السلام است و اين مضمون كه هر گونه ستم به شيعيان ما در حكم ظلم به ماست، به صورت متواتر در روايات وارد است.
جهت خشنود ساختن اهل بيت عليهم‏السلام به واسطه تصميم جدّى بر اين كه تا بتواند كمك و اعانت به همنوعان و بويژه شيعيان را ترك نكند و تصميم جدّى بر اين كه ظلم و اجحاف به دوستان آنها نداشته باشد و با اين توبه و تصميم وارد حرم شود.

4)  همّت او در زيارات بلند باشد، فقط به خواستن حوائج دنيوى يا اخروى اكتفا نكند بلكه اينگونه حوائج را به خود آنها واگذارد، »عِلْمُهُمْ بِحالِنا حَسْبُنا مِنْ سُؤالِنا« بلكه همّت او اين باشد كه از نور آنها منوّر شود، از ولايت تكوينى آنها در جهت عروج استفاده كند؛ زيرا كسى مى‏تواند به مقام فنا و لقاء برسد كه داراى چند چيز باشد؛ بُراق براى عروج، زاد و راحله براى راه، راهنما براى گم نشدن و رسيدن به مطلوب، و نور براى استفاده كردن از آن در ظلمتها.
براق اين راه براى انسان، بُعد ناسوتى اوست كه به آن جسم مى‏گويند لذا قرآن براى تقويت اين براق سفارش كرده است؛ »وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا«.
] - »در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را جستجو كن و بهره‏ات را از دنيا فراموش نكن « قصص : 77[
زاد و راحله؛ تقوا و روح خدا ترسى است كه از ديدگاه قرآن بهترين توشه است؛ »تَزَوَّدُوا فَاِنَّ خَيْرَ الّزادِ التَّقْوى«.
] - »زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است« بقره : 197[
و نور اين راه، كه انسان را از ظلمتها نجات مى‏دهد، قرآن است؛ »قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ«.
] - »از طرف خدا نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد« مائده : 15[
و راهنما، اهل‏بيت‏عليهم‏السلام هستند كه بدون آنها هيچ موجودى به كمال نخواهد رسيد و هيچ انسانى به مقام وصل نائل نخواهد شد.
و در طريق سير و سلوك نيز افرادى كه از اين راهنما استفاده نكردند، بجاى وصل براى آنها قطع حاصل شد و بجاى هدايت، در ظلمات ضلالت گرفتار شدند و از نظر قرآن، اهل بيت عليهم‏السلام و در زمان ما قطب عالم امكان و محور عالم وجود و واسطه بين غيب و شهود حجّة بن الحسن المهدى الموعود - عجّل اللَّه تعالى فرجه - هدايت اين راه را به عهده دارند؛ »وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا«.
] - »و آنها را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت مى‏كردند« انبيا : 73[
بنابراين، توسّل هم يك امر لازم است و بهترين توسّلات زيارت قبور مطهّر آنهاست.